سه دانشجو/ دویل

سه دانشجو

 

آرتور کانن دویل

حشمت ا... صباغی

 

انتشارات هرمس

سال نشر : 1394

 اینم کتاب نسبتا جدید ترجمه شده از کانن دویل که داستان سه چهارم را قبلا معرفی کردم بقیه قصه هاش هم عبارتند از:

معمار نوروود: معمار نزد پسر می رود ارثی به او می دهد و همان روز به قتل می رسد.

سه دانشجو: برگه های امتحانی مهم لو رفته اند .

مرد خزنده: پروفسور مشهور عادات عجیبی یافته است .

خون آشام ساسکس: زن دوم مرد به بچه خودش حمله ور شده .

سه گری دب: قرار است به سه مرد هم نام مثلا ارثی برسد.

آخرین خدمت: شرلوک هلمز پس از بازنشستگی وارد مسئله ای دولتی شده .

خوب اینم آخرین کتابی که از آقای دویل معرفی می کنم نسبتا جدید ترجمه شده داستان های خوب و جالبی اند هر چند به صورت کلی من کارای انتخابی و ترجمه خانم مژده دقیقی را بیشتر دوست داشتم .

 

قسمت  زیبایی از کتاب

وقتی کسی می کوشد از حد طبیعی فراتر برود مستعد آن است که به سطحی فروتر از آن نزول کند .

جعبه مقوایی/ دویل

جعبه مقوایی

 

آرتور کانن دویل

مژده دقیقی

 

انتشارات هرمس

سال نشر : 1377

 مسئله هویت: خواستگار دختر جوان گم شده است .

راز دره ی باسکامب: مرد به قتل رسیده و عده زیادی پسر جوانش را نزدیک او دیده اند.

جعبه ی مقوایی: جعبه ای با سه گوش به دست مرد رسیده است.

کارمند بورس اوراق بهادار: مرد در بورس استخدام شده ولی کارفرمایی با پیشنهاد بهتر نزد او می رود.

ملاک رایگیگ: در ملک اربابی در پی سرقت کالسکه چی کشته شده .

مرد خمیده پشت: زن و شوهر دد حال دعوا در اتاق بوده اند و بعد جسد مرد پیدا می شود .

 خوب اینم یک مجموعه داستان دیگه از هلمز بسیار دوست داشتنی با اون روش های استنتاجی بی نظیرش . بازم مجموعه های جالبی کنار هم جمع شدند و حدسیات و سیر مسیر کارآگاه واقعا شگفت انگیزه . کتاب قشنگیه و کلا داستان کوتاه های هلمز را بیشتر رمان هاش دوست داشتم .

بد نیست اشاره کنم آقای کانن دویل خودشون پزشک بودند و مدتی هم دستیار دکتر جوزف بل بوده که داستان های هلمز را به اون تقدیم کرده و می گن الهام بخش شخصیت هلمز بوده . در هر صورت کانن دویل خودش ماجراهای شرلوک هلمز را اثر ادبی پرقدرتی نمی دونسته و معتقد بوده فقط پول سازه برای رمان های بهترش.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

زندگی بسیار عجیب تر از تمام چیزهایی است که ذهن انسان می تواند ابداع کند.

 

هیچ فایده ای ندارد که زنی را از کاری منع کنند چون هر کاری بخواهد می کتد .

 

هیچ چیز گمراه کننده تر از واقعیت آشکار نیست.

حلقه سرخ/ دویل

حلقه سرخ

 

آرتور کانن دویل

مژده دقیقی

 

انتشارات هرمس

سال نشر : 1388

عمارت ویستریا : مرد به خانه ای دعوت می شود و صبح متوجه می شود نه صاحب خانه نه مستخدمین هیچ کدام در خانه نیستند .
نقشه‌های بروس-پارتینگتن : دزدیده شدن مدارک زیر دریایی که موضوع ملی مهمی است .
پای شیطان : پس از رفتن مرد برادرانش دیوانه شده و خواهرش فوت کرده است .
حلقه سرخ : زنی به هلمز مراجعه می کند که به مستاجرش مشکوک است مستاجری که دائم راه می رود.
ناپدید شدن لیدی فرانسیس کارفکس : زن جوان ناپدید شده زنی از خاندانی قدیمی وارث چند قطعه جواهر .
کارآگاه محتضر :شرلوک هلمز شدیدا مریض است و از واتسون می خواهد دکتر خاصی را بر بالینش بیاورد .

خوب من قبلا فقط یک کتاب از شرلوک هلمز معرفی کرده بودم ولی چند تا رمان دیگه هم ازش خونده بودم که خلاصه شون را داشتم گفتم خوبه اونها را هم بیارم و در کنارش یکی دو تا مجموعه داستان های کوتاهش را هم معرفی کنم . 

خوب بر خلاف معمولم من داستان کوتاه شرلوک را دوست دارم چون قلم داستان منو درگیر نمی کنه ولی رمز و رازش را دوس دارم و برای همین قصه های کوچیکش هم برام مهیجه و کسلم نمی کنه در عین حال . این مجموعه هم داستان های قشنگی را پوشش می ده .

 

قسمت زیبایی از کتاب

آموزش هرگز پایان ندارد واتسون . یک مجموعه درس است که مهم ترین آنها آخرینشان است .

دره ی وحشت/ دویل

دره ی وحشت

 

آرتور کانن دویل

مژده دقیقی

 

انتشارات هرمس

سال نشر : 1378

این بار شرلوک هلمز طی نامه ای رمیزی باخبر می شه جون مردی در خطره و بلافاصله خبر قتل فرد بهش می رسه همه چیز مرموزه همسر مرد ظاهرا خونسرده پیش خدمت موضوعی را پنهان می کنه و به نظر نمی رسه کارهایی که قاتل کرده با زمانی که بقیه خبر شدند هم خونی داشته باشه اما از سوی دیگه ظاهرا مرحوم و همسرش به هم علاقه مند بودند و مقتول عضو فرقه ای بوده که روی بدنش داغ مخصوص را زدند .

هی بد نیست پیچیدگی های باحالی داره سرگرم کننده است غافل گیرکننده و زیبا ولی کلا معتقدم سریالش باحال تره . این کتاب آخرین رمان از مجموعه شرلوک هلمز هست که طرفدارانی هم داره ولی منتقدان نشانه 4  اتود در قرمز را بیشتر دوست دارند .

 

قسمت زیبایی از کتاب

استحکام هر زنجیری به اندازه استحکام ضعیف ترین حلقه ی آن است .

درنده باسکرویل/ دویل

درنده باسکرویل

 

آرتور کانن دویل

مژده دقیقی

 

انتشارات هرمس

سال نشر : 1383

افسانه ای در مورد خانواده باسکرویل وجود داره که جد اولیه مردی شرور بوده دنبال دختری روستایی می کنه و سگی ماورا طبیعی ظاهر می شه و اونو می کشه الان چند نسل بعدتر هست آقای باسکرویل مرد خوب و فعالیه که مجرده ولی ظاهرا در خلنگ زار اطراف منزل به همین ترتیب کشته شده و وارثی که توی کانادا پیدا شده قرار شده جای اون بیاد هر چند نگرانند همین بلا سرش بیاد و شرلوک هلمز وارد عمل می شه .....

من خودم فیلم های شرلوک هلمز را دوست داشتم کارآگاه مورد علاقه ام بود ولی کتابش اون جذابیت فیلم را نداشت قلمش توضیحاتش اگر بخوام مقایسه کنم کارآگاه مگره خیلی جداب تره برام .نمی خوام بگم کتابش جذاب نیست شاید جذابیت فیلمه که خوندن کتاب را سخت می کنه. این کتاب سومین رمان از مجموعه شرلوک هلمز و به گفته خیلی ها بهترین اون هست . 27 فیلم از روی این داستان ساخته شده و کتابش هم فروش خوبی داشته .

 

قسمت زیبایی از کتاب

بعضی از آدم ها بی آنکه خودشان نبوغ داشته باشند ، قدرت زیادی در برانگیختن نبوغ دارند.

نشانه چهار/ دویل

نشانه چهار

 

آرتور کانن دویل

مژده دقیقی

 

انتشارات هرمس

سال نشر : 1378

این کتاب دومین رمان از مجموعه داستان های شرلوک هلمز هست . خانم مری مورستن سراغ شرلوک هلمز می یاد و می گه پدرش سال ها قبل از هند بر می گرده اما یک دفعه ناپدید می شه بعد از چند سال هر سال یک مروارید درشت به دست ایشون می رسیده تا الان که نامه ای اومده امشب به فلان جا بیا ظلم بزرگی در حقت شده .....

این کتاب جز داستان های مشهور هلمز هست بدم نیست کلا می گم فیلمش جالب تر از کتابش هست ولی به هر حال بد نیست کتابیه که از اعتیاد هلمز و عاشق شدن واتسون در کنار ماجراجویی های اونا صحبت می کنه. چندین فیلم هم از روی این کتابش ساخته شده در ضمن.

 

قسمت زیبایی از کتاب

بهترین استراحت تغییر کار است .

چیتی چیتی بنگ بنگ/ فلمینگ

چیتی چیتی بنگ بنگ

 

ایان فلمینگ

احمد میرعلائی

 

انتشارات هرمس

سال نشر : 1381

آقای پات یک مخترع هست که همراه همسرش میمزی و فرزندان دوقلوش جمایما و جرمی یه زندگی عجیبی دارند . اونا یک روز تصمیم به خرید ماشین می گیرند و انتخابشون یک ماشین اسقاطی هست که تنها یک دونه ازش تو دنیا ساخته شده و پدر با صرف کلی پول اونو تعمیر می کنه . ماشینی که هوشمنده و قابلیت های مختلفی مثل پریدن داره . اسم این ماشین چیتی چیتی بنگ بنگ هست.

کتاب مال کودکان هست یک کتاب تخیلی و ماجرایی . کتاب بامزه ای هم هست اتفاقا و ساده و روان و جذاب نوشته شده.از روی این کتاب فیلم موزیکای ساخته شده که نامزد دریافت جایزه اسکار در بخش بهترین موسیقی و آهنگ بود. در مورد نویسنده هم باید بگم آقای ایان فلمینگ نویسنده انگلیسی است که توی یک خانواده خیلی ثروت مند به دنیا اومده در حقیقت پدرش عضو پارلمان بریتانیا بوده . آقای فلمینگ نویسنده داستان های مشهور و محبوب جیمز باند هست .

 

قسمت زیبایی از کتاب

هیچ وقت از ماجرا فرار نکنید ، همیشه آن را بچسبید وگرنه زندگی تان خیلی بی مزه خواهد شد .

جان جهان/ تامارو

جان جهان

 

سوزانا تامارو

هاله ناظمی

 

انتشارات هرمس

سال نشر : 1388

والتر قهرمان اصلی داستان پسری است که در کودکی بسیار آرام و سر به راه زندگی می کند و بچه قابل تحسینی است اما ناگهان پس از فوت هم کلاسی اش انگار با شوکی مواجه می شود جور دیگری به دنیا نگاه می کند از پدر مشروب خوارش عصبانی است احساس می کند مادرش به او خیانت کرده و کلا شیوه ای دیگر از زندگی را سر لوحه خود قرار می دهد پسری یاغی در برابر خانواده روند معمول زندگی و ....

کتاب بیشتر یک بستر آرام و روان شناسی داره که بررسی کنه چه چیزهایی توی وجود والتر رخ می ده چرا خونه را ترک می کنه بعد چه آرزوهایی داره و در کنار همه حوادث بررسی حالات و اندیشه های اون نقش مهمی توی پیش برد داستان دارن ترجمه روانی هم انجام شده اما در مجموع به نظر من متوسطه ... گمونم زیاد این مدل کتاب ها را معرفی کردم جوون هایی که در برابر خانواده عصیان می کنند و به دنبال یک راه جدید زندگی هستند چیز تازه ای نداشت با این که خوب نوشته شده بود . به نظر توی حیطه سنی خود والتر مثلا سنای بین 20 تا 25 و اینا و چنانچه درگیری های ذهنی فلسفی داشته باشن بیشتر جذب این کتاب می شن .

خانم تامارو نویسنده ایتالیایی هستند که هم در زمینه رمان فعالند و هم در زمینه ادبیات کودک . ایشون جوایز زیادی را هم در زمینه ادبیات کسب کردند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

پدرم به قدری خودش را کامل می دانست که نمی توانست حتی یک درصد هم تصور کند که من ممکن است چیزی کمتر از فتوکپی او بشوم .

 

به یکی از قوانین نانوشته طبیعت پی بردم . دریافتم که اگر بچه ها خوب باشندمتعلق به پدرند اما اگر بی کفایت باشند تمام عمر ضمیمه مادرشان باقی خواهند ماند .

 

هیچ لزومی ندارد زندگی را برای کسی آسان کنی که آن را برایت دشوار خواهد کرد .

 

آن کسی هم که در لجن بزرگ شده ، می تواند در مقطعی از زندگی اش به عقب برگردد، می تواند خود را پاک و تطهیر کند و به بی گناهی اولیه اش بازگردد .

 

انقلاب ها را کلمات به وجود نیاورده اند بلکه آنها حاصل خشم افرادی هستند که در سراسر عمرشان غذای کم و نامرغوب خورده اند و حتی برای به دست اوردن همان اندک غذا هم رنج و مشقت بسیار کشیده اند .

رابین هود / گیلبرت

 

رابین هود

 

هنری گیلبرت

احمد کسایی پور

 

انتشارات هرمس

رابین هود نجیب زاده ای و خرده مالکی خوش نام است که یاغی می شود تا از مردم تهیدست حمایت کند . پول ثروتمندان و ستمگران را گرفته و به تهیدستان بدهد و در برابر ظلم خودکامگان قیام کند . او افراد شجاع و دلاوری را در جنگل شروود دور خود جمع می کند و آوازه گروه آنها در انگلستان پیچیده می شود . رابین در حقیقت در زمانی سر به شورش برمیداره که ریچارد شیردل پادشاه شجاع انگلیس راهی جنگ صلیبی شده و پرنس جان طماع برادرش به جای اون به تخت سلطنت نشسته .

خوب داستان رابین را هممون شنیدیم خصوصا اون کارتون زیبای کودکی شخصا عاشقش بودم . کتابشم قشنگه البته خوب ما که کارتونش را قبلا دیدیم مسلما جذابیت کتاب دیگه برامون کم می شه اون قدرا کشش شاید نداشته باشه اما در هر صورت یادآور افسانه های شنیده شده توی کودکی هست و عزیزه . راستش بعد از خوندن نمایشنامه شکسپیر و اشاره به رابین هود یک دفعه وسوسه خوندنش را پیدا کردم وگرنه جز تازه های نشر که نیست قاچاقی پی دی افشو خوندم .  

البته کتاب مرگ ماریان و رابین هود را هم شامل می شد توی کارتون نداشت اینا را داشت ؟ زمان مرگشم رابین یک تیر می انداخت هر جا زمین اومد خاکش کنند خیلی افسانه ای بود

صد میدان/ کریم مسیحی

 

صد میدان

 

یوریک کریم مسیحی

 

انتشارات هرمس

نارمک صد تا میدون داره بعضی از این میدونا بزرگند بعضی کوچیک بعضی شلوغ بعضی خلوت تر بعضی کلی کوچه فرعی دارند و بعضی کم شاخ و برگترند . این کتاب صد تا داستان کوتاه داره هر داستان هم مربوط به یک خانواده توی یکی از میدونای نارمک هستش . داستان های معمول زندگی و گاهی هم یک ذره غیر معمول تر .

کتاب متوسط رو به خوبی بود . یک عیب هایی داشت مثلا اینکه روی یه چند تا موضوعی کلید کرده بود و چندین بار تکرارشون کرده بود نمونه اش فردی که می ترسه بعد یک مدت خوب میشه تا میره بیرون خونه یک اتفاق براش می افته خوب به نظرم جالب نبود این کار و حتی اگه موضوع کم داشت همون یه روز عادی یه خانواده عادی را هم می گفت بهتر از این حالت های تکراری بود . اسامی هم یک جوری بود گاهی اسم پدر مادرا خیلی امروزی تر از بچه هاشون بود ! شاید اگر کسی ساکن نارمک باشه این کتاب بیشتر بهش بچسبه .

 

قسمت زیبایی از کتاب

وضع بد همیشه می تواند بدتر هم بشود .

مگره و شاهد گریزان/ سیمنون

 مگره و شاهد گریزان

 

ژرژ سیمنون

فائزه اسکندری

 

انتشارات هرمس

موضوع قتل توی یک خانواده ثروت مند قدیمی اتفاق افتاده که البته توی روزگار فعلی ثروتی که ندارند هیچ یه جورایی به سختی روی پا هستند و به زور حقوق کارمندا را تامین می کنند . پسر بزرگ خانواده کشته شده همسرش سال ها پیش فوت کرده فرزندش توی شبانه روزیه پدر مادر پیرش یه جورایی انگار تو این دنیا نیستند و منگند خدمتکار پیر خونه و برادر و همسر برادرشم می گن هیچ صدای شلیکی نشنیدند .

خوب من توی داستان های کاراگاهی فقط پیگیر همین کارآگاه مگره بودم تا حالا دو تا کارم توی تازه های نشر ازش معرفی کردم اینم کتاب دیگه ای هست که امسال نشر هرمس روانه بازار کرده . اتفاقا موضوع جذاب و پرکششی داشت و منو که خیلی درگیرش کرد و خوشم اومد .

 

قسمت زیبایی از کتاب

گاهی وقت ها که آدم به گذشته نگاه می کند می بیند روزهایی که غمگین و عصبی و افسرده به نظر می آمد جزو شادترین روزهای زندگی اش بوده است .

مگره و مرد اسرارآمیز/ سیمنون

 

مگره و مرد اسرارآمیز

 

ژرژ سیمنون

فائزه اسکندری

 

انتشارات هرمس

پیتر یک جنایتکار بین المللی و معروف وارد فرانسه شده پلیس قدم به قدم در کشورهای مختلف در تعقیبش بوده و اکنون نوبت مگره است . مگره توی ایستگاه قطار اونو می بینه که از قطار پیاده می شه و برای یک هتل بزرگ تاکسی می گیره . همون لحظه توی قطار بلوایی می شه و مگره وارد کوپه شده و می بینه ا جنازه پیتر که اینجاس و کلا گیج می شه پس اون کی بود پس این کیه ؟

اینم کتاب دیگه ای که امسال از اقای سیمنون ترجمه شده . این یکی را زیاد دوست نداشتم موضوعش و پیش رفتن داستان به اندازه قبلی برام مهیج نبود فضاش یک جورایی یخ کرده بود واضح بود جذابم نبود خیلی البته بگم حالا اون قدرا هم بد نبود .

مسیح هرگز به اینجا نرسید/ لوی

مسیح هرگز به اینجا نرسید

 

کارلو لوی

محمدحسین رمضان کیایی

 

انتشارات هرمس

کارلو لوی نویسنده و نقاش ایتالیایی هست که از مبارزان فعال ضد فاشیسم بوده و به همین دلیل مدتی به تبعید فرستاده می شه . این کتاب در حقیقت توصیف روزهای تبعیدش توی یکی از روستای دور افتاده و بدون امکانات ایتالیاست . شرح می ده که روستاییان چه اعتقاداتی نسبت به حکومت دارن ، چه اختلافاتی بین خودشون هست ، چه باورها و خرافاتی دارند ، چه مشکلاتی به وجود می آید ، چطور اونو پذیرا می شن و ...

خیلی کتاب قشنگی بود این کتابم جز لیست کتاب هایی بود که باید قبل از مرگ خوندش و واقعا توی ذهنم بود بخونمش حتما و از خوندنش هم واقعا خوشحالم خیلی جذاب روشنگر و واقعا آدم را به فکر فرو می برد البته از نوع کتاب های کلاسیک و قدیمی هست اگر خیلی طرفدار ادبیات جدید هستید ممکنه براتون خسته کننده باشه . در ضمن فرانچسکو روسی از روی این کتاب فیلمی هم ساخته .

 

قسمت زیبایی از کتاب

طبیعت من به گونه ای است که احساس جدایی برایم دردناک است .

مگره و مرد نیمکت نشین/ سیمنون

مگره و مرد نیمکت نشین

 

ژرژ سیمنون

ابراهیم اقلیدی

 

انتشارات هرمس 

برای شروع رفتم سراغ یک داستان کارآگاهی چون قبلش که واقعا خسته شده بودم و داستان ها دل چسبم نبود تصمیم برای کتاب بعدی هم از همین حالا می دونم به دلم نخواهد بود گفتم بینش یک هیجانی باشه حداقل .

مردی به قتل رسیده مردی که ظاهرا زندگی خانوادگی بی سر و صدایی داشته آروم می یومده می رفته اما به مرور متوجه می شیم که الان سه ساله محل کارش تعطیل شده اما به خانواده نگفته حتی درآمدش بیشتر بوده اما جایی ها استخدام نبوده و ...

خوب بود دیگه من داستان های مگره را دوست دارم مهیجن البته اصلا نحوه تموم شدنش برام خوشایند نبود بی مزه و هول هولکی و اینا اما در کل اون روند و هیجانش برام خوشاینده

بانکدار آنارشیست و دریانورد/ پسوا

بانکدار آنارشیست و دریانورد

 

فرناندو پسوآ

علیرضا زارعی

 

انتشارات هرمس

کتاب دو تا داستان کوتاه هست باندکدار آنارشیست که مرد مذکورد داره توضیح می ده چطور به آنارشیست معتقده و در عین حال در عمل به سوی بانکداری رفته .

داستان دوم هم سه زن هستند که در انتظار سپیده در حال صحبت می باشند .

من اصلا خوشم نیومد قلمش که برام جذاب نبود از اون طرف زیاد هم تو بعد ادبیات نبود به نظرم می خواست عقایدش را بیان کنه دیگه در بند چهارچوب و این چیزا نبود . من هیچ پیونید باهاش برقرار نکردم و اصلا هم متوجه نشدم از چی می خواد حرف بزنه . در هر صورت بیشتر از این نمی خوام بهش بپردذازم ظاهرا چیز مشترکی پیدا نخواهم نمود .

آقای پسوآ دارای بیماری چند شخصیتی بودند که خیلی هم شدید بوده و برای هر شخصیتش یک بیگورافی کامل هم ساخته بوده یکی از شخصیت هاش هم همون ریکاردو ریش معرف خودمون می باشد .

قصري در پيرنه /گوردر

قصري در پيرنه

 


يوستين گوردر

مهرداد بازياري

 

انتشارات هرمس

زن و مردي كه زماني عاشق و هم خانه بودند به دليل اختلاف عقيده و ... از هم جدا مي شوند و اكنون پس از سال ها دوباره از طريق ايميل با هم صحبت مي كنند و از امور ماورايي ، اعتقاد به اتفاقي بودن حوادث يا ناشي شدن آنها از تله پاتي و ... صحبت مي كنند .

افتضاح بود اون قدر كه زماني كه به وسط كتاب رسيدم بي خيالش شدم و فقط سرسري نگاه كردم تا بدونم به چه سمتي مي ره . واقعا سبك گوردر خسته كننده شده همه كتاب هاش به صورت تبادل نامه هست . در ضمن براي كسي مثل من هم كه به اين موضوعات علاقه مند نيست كتاب بايد خيلي جالب باشه تا منو بگيره . نمي دونم شايد خيلي ها كتاب را بپسندند ولي براي من خيلي بد بود .

درس و آواز خوان طاس /یونسکو

درس و آواز خوان طاس

 

اوژن يونسكو

داريوش مهرجويي

 

انتشارات هرمس

كتاب هم يكي از آخرين هاي ترجمه شده از آقاي يونسكو هست كه قبلا برخي ديگه از نمايش نامه هاشونو معرفي كردم .

درس : در مورد پروفسوري كه دانشجويان خصوصي اش را براي امتحان دكترا آماده مي كند هر چند اين پروفسور ثبات روحي مناسبي ندارد .

آواز خان طاس : آقا و خانم اسميت در حال صحبت با يكديگر هستند كه دوستان خانوادگيشان آقا و خانم مارتن به ديدنشان مي آيند و صحبت هاي بي ربط بين دو خانواده در يك شب نشيني شروع مي شود .

كتاب خوبي نبود . خوشم نيومد . با اينكه كارهاي آقاي يونكسو را دوست داشتم و ظاهرا آقاي مهرجويي گفته بودند كه اين دو نمايش نامه از كارهاي اوليه و مهم يونكسو هستند ولي با سليقه من كه اصلا جور نبودند زيادي سمبوليك و بزرگ نمايي داشت يك جورايي مصنوعي بود .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

شما بايد به تحصيلاتتون ادامه بدين . مي بخشيد كه اينو مي گم ، ولي خيلي ضروريه . زندگي اين روزا خيلي پيچيده شده .

 

امان از دست اين مردها كه هميشه فكر مي كنن خودشون راست مي گن و خداييش هم هميشه اشتباه مي كنن.

فضيلت هاي ناچيز /گینزبورگ

فضيلت هاي ناچيز

 

ناتاليا گينزبورگ

محسن ابراهيم

 

انتشارات هرمس

زمستان در ابروتزو : زن به گذشته نگاه مي كند به زماني كه از زندگي در دهكده رنج مي برده و نمي دانسته بعدها اين دوران را به عنوان بهترين سال هاي خود به ياد خواهد آورد .
كفش هاي پاره : در مورد عدم تمايلش به استفاده از كفش هاي شيك صحبت نموده .
تصوير يك دوست : راجع به چه زاره پاوزه ، نويسنده اي كه خودكشي كرد .
درود و دريغ براي انگلستان : در مورد زندگي در انگلستان و خوبي و بدهاي ان حرف زده .
خانه ي ولپه : در مورد كافه هاي انگليسي .
او و من : از تفاوت ها و شباهت هاي خودش و شوهرش صحبت كرده .
فرزند انسان : تفاوت نسل قبل و بعد از جنگ
حرفه ي من : در مورد نويسندگي و سختي هاي اين كار .
سكوت : در مورد سكوت و اينكه چرا سكوت مي كنيم چرا روابطمون سرده و ....
روابط انساني : يك مرور كلي بر احساسات انسان از اول تا اخر .
فضيلت هاي ناچيز : در رابطه با اينكه چه موارد و چه فضيلت هايي مهم تر هست كه به فرزندان آموزش داده شود و چه فضيلت هايي برتري كمتري دارند .

كتاب به عنوان مجموعه داستان كوتاه معرفي مي شه ولي نوشته هاش اصلا به نظر من داستان نيست فقط حرف زده و اظهار نظر كرده همين در حقيقت مي شه بهش گفت مجموعه اي از مقالات خودموني و نه انچان رسمي . بنابراين به عنوان داستان اصلا كتاب خوبي نيست ولي به عنوان خوندن نظرات و نقدهاي يك نفر چيزاي جالبي نوشته و خوبه .

خانم گينزبرگ زن فعالي بوده . مدتي سردبير يك روزنامه بوده و حتي زماني هم نماينده مجلس بوده است . توی فیلم انجیل به روایت متی هم بازیگری نموده .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

مي گفت نمي تاوند دوستاني را كه درو هستند دوست بدارد . نمي خواست از دوري شان رنج ببرد و آنان را فورا از ذهنش بيرون مي داد .

 

موسيقي بسيار نزديك به دنياي من بود و دنياي من ، چه كسي مي داند چرا آن را نپذيرفت .

 

چيزهايي هست كه درمان نمي شود و سال ها خواهد گذشت اما هرگز درمان نخواهيم شد . شايد دوباره چراغي روي ميز داشته باشيم و گلداني گل و عكس هاي عزيزانمان را . اما ديگر اين چيزها را باور نداريم . چون كه يك بار مجبور شديم ناگهان تركشان كنيم .

 

كسي كه يك بار رنج كشيده است ، تجربه درد را هرگز فراموش نمي كند . كسي كه ويراني خانه ها را ديده است به وضوح كامل مي داند كه گلدان هاي گل ، تابلوها و ديوارهاي سپيد ، اشيايي ناپايدارند . خوب مي داند خانه از چه چيز ساخته شده است . يك خانه از آجر و گچ ساخته شده است و مي تواند فرور ريزد . يك خانه خيلي محكم نيست .

 

زن ها در رابطه با فرزندانشان چيزهايي را مي دانند كه يك مرد هرگز نمي تواند بداند .

 

خدا گفته است هم نوعت را همان قدر كه خودت را دوست مي داري ، دوست بدار . اين به نظرمان عجيب است . خدا چيز عجيبي گفته است . به انسان چيز غيرقابل انجامي را تحميل كرده است .

 

ما ساكت بوده ايم ، به خاطر اعتراض و از سر خشم . ساكت بوده ايم تا به والدينمان بفهمانيم كه كلمات سنگين آنان ديگر به درد ما نمي خورد . ما كلمات ديگري در كيسه داشتيم . ساكت بوديم ، لبريز از اعتماد به كلمات تازه ي خودمان . آن كلمات تازه مان را مي بايست خرج كساني مي كرديم كه آنها را مي فهميدند . از سكوت مان سرشار بوديم . اكنون از آن شرمساريم و اندوهگين و كم ارزشي آن را مي فهميم .

 

بزرگيم چون بر شانه ها ، حضور صامت آدم هاي مرده اي را داريم و از آنان قضاوتي درباره ي رفتار فعلي مان مي خواهيم . و از آنان براي گذشته ي مصدوم ، طلب بخشايش مي كينم . مي خواهيم از گذشته مان بسياري از كلمات بي رحمانه مان را بزداييم ، بسياري از حركات بي رحمانه اي را كه انجام داده ايم ، با اينكه از مرگ مي ترسيديم . 

مایا /گوردر

مایا

 

یاستین گوردر

مهرداد بازیاری

 

انتشارات هرمس

فرانک و ورا بعد از مرگ دخترشون سوفیا از هم جدا شدند و اکنون فرانکه نامه ای به ورا می نویسد تا شاید با این نامه او را به بازگشت قانع نماید . او در این نامه شرح سفر خود به جزایر گرمسیری و دیدارش با زن و شوهر عجیبی به نام خوزه و آنا را عنوان می نماید  از دوزیستان و تکاملشان شروع کرده و به بحث های آفرینش فلسفی می رسد .

به نظرم در حد افتضاح بود خیلی بدم اومد اولا که واقعا آقای گوردر شورش را در آورده یعنی چی آخه تمام داستان هاش که شد نامه اونم چی یک نامه 300 صفحه ای که شرح دقیق تکمال دوزیستان و ... درونش هست . خیلی تکرای شده کپی داستان های قبلش بعد هم اصرار داره مطالب فلسفی را با داستان بگه ولی نتونسته اصلا و ابدا چهارچوب قابل قبولی برای داستان پیدا کنه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اینکه پاسخی در دسترس ما نباشد ، به این معنا نیست که پاسخی وجود ندارد .

 

برای من تنها یک مرد و یک زمین وجود دارد .

 

ما زنده ایم و زندگی می کنیم . چه شگفتی ای بزرگتر از این ؟

وقتي يتيم بوديم/ایشی گورو

وقتي يتيم بوديم

 

كازوئو ايشي گورو

م‍ژده دقيقي

 

انتشارات هرمس

كريستوفر بنكس پسر بچه اي انگليسي است كه همراه پدر و مادرش در قسمت مهاجر نشين شانگهاي زندگي مي كند . مادر او از مخالفان سرسخت تجارت ترياك در چين است و در اين زمينه تلاش زيادي مي نمايد . بعد از مدتي ، پدر و مادر او ناپديد مي شوند و كريستوفر مجبور مي شود براي زندگي نزد خاله اش در انگليس بازگردد . كريستوفر بعدها كارآگاه بزرگي مي گردد و تصميم مي گيرد به دنبال رد پدر و مادر خود باشد . او زماني به چين مي رود كه جنگ چين و ژاپن سر گرفته است .

خيلي بد بود . به نظرم شباهت زيادي به فيلم هاي هندي و كتاب هاي عامه پسند داشت . داستان آبكي ، چهارچوب هاي مسخره و حوادث كه عينا هندي بود . طرف مثلا از مشهورترين كارآگاه هاي جهان بود بعد مي فهميد 20 سال پيش يك خونه مخصوص آدم رباها بوده ، اون وقت با خودش مي گه خوب برم توي خونه حتما اين 20 سال بابا مامانم اينجان . بعد يك دفعه نگاه مي كرد ا اينم دوستم كه داشتم دنبالش مي گشتم !!!! خوب توي نقدهايي هم خوندم كه بعد از چين ماجرا را شايد نشه ديگه كارآگاهي خوند و كريستوفر به دنبال هويت خودش مي گرده اما من كه اصلا چنين برداشتي نداشتم و يا اينكه حل نشدن معما به نوعي پارادوي هست و مي خواد كنايه بزنه به سطحي بودن رمان هاي پليسي و اين كه ماجراها در دنياي واقعي به راحتي حل نمي شن . اما اگه چنين قصدي هم داشته به نظرم اون قدر خودش شيفته تم پليسي داستانش شده كه راحت چنين برداشتي را به خواننده منتقل نمي كنه . فقط تنها نكته مثبتش ديدش بود به روند اتفاقات ، اين كه هر چي تلاش كني هيچي درست نمي شه . مادر كريستوفر سعي كرد تا تجارت ترياك از بين بره اما تجارت تنها به دست كس ديگه افتاد . سارا همه تلاشش را كرد كه با مردي ازدواج كنه كه در تغييرات مثبت دنيا سهيم باشه اما آخرش زن يك قمارباز شد ....
اين كتاب نامزد جايزه بوكر بوده و در سال 2000 هم پرفروش ترين رمان مي شه . ايشي گورو مي گه بزرگ‌ترين مشكل من موقع نوشتن، انتخاب مكان و زمان داستان است.

 

 قسمت زيبايي از كتاب

حاضر نيستم قبول كنم تقديرم اين است كه زندگي ام را به پاي مرد خوب و مودبي بريزم كه به احتمال قوي بي ارزش است .

جهان هولوگرافیک/تالبوت

جهان هولوگرافیک

 

مایکل تالبوت

داریوش مهرجویی

 

انتشارات هرمس

کتاب جز مجموعه کتاب های فلسفه و کلام نشر هرمس هست و اسمش هست "جهان هولوگرافیک : نظریه ای برای توضیح توانایی های فراطبیعی ذهن و اسرار ناشناخته ی مغز و جسم " . جهان هولوگرام جهانی هست که هر جز وهر قطعه آن تمام خصوصیات و ویژگی های کل را درون خود دارا باشد . اگر با شیوه خاصی لیزر را به جسمی بتابانیم و اثر آن را روی صفحه ضبط کنیم ، هولوگرام داریم . مجموعه ا دایره های موج مانند که اگر بعد با همین زاویه اشعه لیزر را به صفحه بتابانیم تصویر سه بعدی جسم نمایش داده می شود به طوری که ما متوجه نمی شویم تصویر است یا جسم واقعی ، اما دست ما از درون آن عبور می کند . از خاصیت های آن می توان به این موارد اشاره کرد که هر چه قدر هم این صفحه را تکه تکه کنیم باز هم هر تکه شامل تصویر کامل جسم است و از سوی دیگر با تغییر زاویه روی یک صفحه کوچک می توان بی نهایت تصویر ذخیره کرد . در فصل اول توضیح داده می شود که چگونه عملکرد مغز ما نیز دقیقا شبیه هولوگرام است . بعد شرح داده می شود که کل جهان به نوعی هولوگرافیک است و مثلا گذشته از بین نرفته است . افرادی هستند که با تمرکز در صحنه های سال ها پیش قرار می گیرند در حقیقت این افراد از هولوگرام فعلی جدا شده و وارد هولوگرام دیگری می شوند . به عبارتی جهان های موازی مختلفی وجود دارند که حال یکی از آنهاست . توی کتاب عنوان می شه که در حقیقت همه هستی یک چیز به هم پیوسته است و درون همه ما به هم متصل می باشد .

خیلی قشنگ بود . به خصوص فصل اولش که همه چیز را از دید علمی توضیح می داد فوق العاده بود یک دید تازه به آدم می ده . یک راه حل جدید برای حل مسائلی که راه حل ندارند . طرز بیانش هم روان و راحت هست و از اصطلاحات سخت استفاده نکرده . خوندش خیلی تجربه خوب و متفاوتی بود و به همه توصیه اش می کنم .

پي پي در جزيره/لیندگرن

پي پي در جزيره

 

آستريد ليندگرن

مهناز رعيتي

 

انتشارات هرمس

يكي ديگه از مجموعه كتاب هاي پي پي جوراب بلند . در اين قسمت ناخدا جوراب بلند به سراغ پي پي مي ياد تا اون را با خودش براي مسافرت به جزيره آدم خوارها ببره . آنيكا و مايك هم با پي پي همراه مي شوند و پي پي با شيطنهاش ماجراهاي بامزه اي را در جزيره به وجود مي ياره .

از روي اين مجموعه كارتون ها و سريال هاي تلويزيوني مختلفي هم ساخته شده كه اگه توي اينترنت سرچ كنيد مي شه عكسهاش را هم ببينيد . فكر كنم بايد مجموعه بامزه اي باشه .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

- اصلا براي چي بايد اين سوپ را بخوريم ؟
پي پي گفت : چطور مي توني اين سوال بي معني را بپرسي ؟ كاملا معلومه ، اگر سوپ نخوري بزرگ و قوي نمي شي و اگر بزرگ و قوي نشي بعدها نمي توني بچه هات را مجبور كني كه سوپ خوشمزه شون را بخورن .

 

هر وقت يك بچه ي سفيد پوست را ديدين كه داره گريه مي كنه ، مطمئن باشين يا مدرسه اش آتيش گرفته يا يك تعطيلي تو راهه ، شاد هم معلمش فراموش كرده به اون تمرين و مشق جمبل ضرب بده .

 

هيچ كس نمي توانست از پي پي جلوتر تف بيندازد  ، چون پي پي روش خاصي بلد بود و مي گفت هر وقت در جايي از دنيا باران ريزي بيايد ، به خاطر هنرنمايي من است .

 

-منظورت از اينكه ما شانس داريم چيه؟
پي پي جواب داد : منظورم اينه كه شانس آوردين قبل از باريدن بارون لباسهاتون خيس بود .

پي پي روي عرشه كشتي/لیندگرن

پي پي روي عرشه كشتي

 

آستريد ليندگرن

افسانه صفوي

 

انتشارات هرمس

پي پي يك سال در دهكده به زندگي مي پردازد و ماجراهاي زيادي مي آفريند . او زندگيش را به كمك چمدان پر از طلايي كه پدرش براي او باقي گذاشته مي گذراند و سعي مي كند با اين پول ها اوقات مفرحي را براي خود و ساير بچه ها مهيا كند . در اين كتاب پدر پي پي از جزيره آدم خوارها باز مي گردد تا پي پي را با خود به ان جزيره ببرد و او شاهزاده خانم آدم خوارها خواهد شد و ....

خيلي بامزه است خوشم اومد .

خانم ليندگرن سوئي هستند . او در سال 1978 جايزه صلح نمايشگاه كتاب آلمان را دريافت كرد و در سال 1958 نيز برنده نشان ادبي هانس كريستين اندرسن شد كه مهم ترين جايزه ي ادبي كودكان هست .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

- سرخ ؟ چشم هاي من ؟ تو به اين مي گي سرخ ؟تو بايد زماني كه من و پدرم در باتاويا بوديم ، اونجا بودي . تو باتاويا مردي بود كه اون قدر چشمهاش سرخ بود كه افسر پليس اجازه نمي داد  به خيابون بره .
تامي پرسيد :  چرا ؟
پي پي گفت : براي اين كه مردم فكر مي كردن اون چراغ قرمزه و هر وقت به خيابون ميومد ، اتومبيل ها ترمز مي كردن و راه بندون مي شد .

 

به سمت گيشه فروش بلیط رفت و با حالت عالمانه اي پرسيد :اگه من قول بدم فقط با يك چشم نگاه كنم ، آيا اجازه مي دين با نصف قيمت وارد بشم ؟
ولي بليط فروش هرگز چنين حرف هايي را نمي شنيد .

 

پدر پي پي يك ميله ي آهني برداشت و آن را طوري از وسط خم كرد طوري كه آدم فكر مي كرد آن ميله را از خمير درست كرده اند. پي پي هم يك ميله ديگر برداشت و دقيقا همان كار را انجام داد . بعد گفت : وقتي كه توي گهواره بودم ، براي اين كه وقت بگذره ، بايد با يك همچين چيزهايي سر خودمو گرم مي كردم .

 

منظره اي كه از پشت چشمان اشك آلود به آن نگاه مي كني ، هميشه كمي تيره و تار به نظر مي رسد .

پي پي جوراب بلند/لیندگرن

پي پي جوراب بلند

 

آستريد ليندگرن

افسانه صفوي

 

انتشارات هرمس

پي پي جوراب بلند دختري 9 ساله با موهاي نارنجي است كه جوراب هاي بلندي مي پوشد . يك لنگه از جوراب هاي او قهوه اي و لنگه ديگر مشكي است . مادر او در كودكي فوت كرده و پدر دريانوردش نيز در آب ها ناپديد شده . پي پي به كلبه اي در دهكده مي رود تا به تنهايي زندگي كند و منتظر پدرش باشد . پي پي بسيار قوي است به طوري كه اسب را با يك دستش بلند مي كند . او همچنين بسيار جسور و بي ادب است و دائما بزرگترها را مسخره مي كند . او در عين حال بسيار مهربان است و اعتقاد دارد پدرش اكنون پادشاه سرزمين آدم خوارها شده .

خوب داستان مال كودكان هست و كم حجم . اما دوستش داشتم خيلي بامزه بود و يك عالمه نقاشي بامزه هم داشت . چه خوبه كه كتاب كودكان تصوير و نوشتار با همه ، چه كيفي مي ده ، فقط يك جوري نمي دونم الگوي بدي نمي شه براي بچه ها  اين پي پي عجيب و بي ادب ؟!!!
پي پي مجموعه معروفي از داستان هاي كودكان هست . 4 كتاب اول  اين مجموعه از سال 1945 تا 1948 چاپ شدند و 5 جلد بعدي از 1969 تا 1971 . دو جلد نهايي نيز در سال هاي 1979 و 2000 تحرير گشتند .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

آنيكا مشتاقانه پرسيد : تو اينجا تنها زندگي مي كني ؟
پي پي جواب داد : معلومه كه نه ! اسب و آقاي نيلسون هم با من زندگي مي كنن.
- آره اما منظور من اينه كه تو پدر و مادر نداري ؟
پي پي با خوشحالي گفت : نه ، ابدا .
آنيكا پرسيد : اما وقتي موقع خواب مي شه ، كي به تو مي گه به رختخواب بري يا كارهاي ديگه شبيه به اين رو كي برات انجام مي ده ؟
پي پي گفت : خودم به خودم مي گم . اول خيلي دوستانه ، بعد اگر هنوز تصميم نگرفته بودم بخوابم ، دوباره با عصبانيت مي گم و اگر باز هم گوش نكردم منتظر يك اردنگي مي شم . فهميدي ؟

 

روزاي خوش تابستون
تو جنگل و تو تپه
هر چي دلم خواست مي كنم
غصه اصلا نمي خورم .
چلپ چلپ صدا مي ياد .
صداي كفش من مي ياد .
كفشاي من چه خيسه
ژله و دسر تو ديسه
گاوه هنوز تو خوابه
كفش و كلام تو آبه
هر چي تونستم خوردم
دسر تو حلقم بردم
چلپ چلپ صدا مي ياد .
صداي كفش من مي ياد .

 

پي پي با يك آب پاش سوراخ و كهنه و زنگ زده مشغول آب دادن گلهاي باغچه بود . از آنجا كه آن روز باران مي باريد ، تامي به پي پي گفت به نظر نمي آيد آب دادن به گل ها ضروري باشد .
پي پي هم گفت : آره ، اما اين چيزيه كه تو مي گي ولي من تمام شب تو فكر بودم كه صبح بيدار بشم و گل ها را آب بدم . حالا نمي ذارم اين يك ذره بارون جلومو بگيره .

محفل فیلسوفان خاموش

 محفل فیلسوفان خاموش

 

 نورا ک / ویتوریو هوسله

کورش صوفی

 

انتشارات هرمس

 پروفسور هوسله که مدرس فلسفه است از ژانویه 1994 تا ژانویه 1996 با دختری 11 ساله به نام نورا نامه هایی رد و بد می کنند که در واقع سوالات نورا در باب فلسفه و پرسش های دکتر به اوست . یا درسهایی که دکتر به صورت پرسش بیان می کند .

2 تا موضوه خیلی جالب داره اولا از فیلسوفای ایرانی مثل فارابی و غزالی و زرتشت هم سخن گفته . دوما یک سوال فلسفی که می کنه دیدگاه های مختلف راجع به اون را کنار هم می یاره تا مقایسه کنید .

اما دو تا بدی هم داره یکی اینکه به نظر من خیلی جانبدارانه نگاه کرده بود و سعی کرده بود مسیر صحبتهای فلاسفه مختلف را عین چیزی که دوست داشت بیاره یعنی تکه هایی که دلخواهش بود جدا کرده بود و دیگه اینکه خیلی از عقاید فیلسوفهای مشهور را به صورت دیگه ای توجیح می کرد . مثلا نورا می گفت چرا ارسطو مخالف زنها بوده ؟ پروفسور می گفت از ارسطو پرسیدم و گفت ما خیلی از کارهایی را می کنیم که بعد پشیمون می شیم ..... خوب این مسخره است داره می گه ارسط یک اشتباهی کرد شما سخت نگیرید اصلا از تغییر و تفسیر عقیده بقیه توی یک مسیر خاص خوشم نمی یاد و کلا از این توجیهات و تغییر دیدگاه ها زیاد داره

من خوشم نیومد زیاد ازش اما بخونید بالاخره چیزای خوبی هم وتسه یاد گرفتن داره و ممکنه با سلیقه خیلی ها جور باشه

 

  قسمت های زیبایی از کتاب

  راهنمایان در مسیری که به دیگران نشان می دهند گام نمی نهند. همین هایی که به اخلاقیات توجه دارند از این طریق سعی دارند ضعف های اخلاقی شان را بپوشانند یا کسی که در نظریاتش به احساسات یا عواطف کودکانه توجه دارد انگار بیشتر دنبال این است که بی عدالتی های دوران کودکی خویش را تصحیح کند .

 

  هیچ کاری مشکل تر از این نیست که آدم بخواهد بفهمد ته دل مردم چه می گذرد .

 

 آدم باید بتواند دعوا کند . توی یک دعوای درست و حسابی هم زور و قدرت اهمیت چندانی ندارد . شاید بشود جنگ و دعوا را نوعی بحث و گفت و گوی بسیار پرشور و آکنده از احساس نامید . به هر حال اگر این جنگ و دعواها هم به نتیجه نرسد ادم باید بتواند طرف مقابلش را تحمل کند . من فکر می کنم وقتی ادم نظرش را ابراز کند و دلایلی برای اثبات درستی نظرش به دست دهد و نظر و استدلالهای طرف مقابل را هم بشنود احساس سبکی می کند و خیالش راحت می شود .

اتود در قرمز لاکی

 اتود در قرمز لاکی

 

 آرتور کانن دویل

مژده دقیقی

 

انتشارات هرمس

این کتاب نخستین کتاب دکتر دویل اسکاتلندی و در حقیقت اولین کتاب از سری شرلوک هلمز می باشد .

موضوع کتاب هم که خوب معلومه دیگه یک ماجرای پلیسی و یک کارآگاه که همه چیز را از روی تجزیه و تحلیل شواهد موجود کشف می کند و بسیار باهوش است .

در یک خانه خالی جسد مردی با یک حلقه ازدواج پیدا می شود . در روی دیوار با خون نوشته شده انتقام اما مرد متوفی هیچ ضربه ای نخورده و زخمی نشده

توی این کتاب گفته می شه که شرلوک هلمز در دانشگاه به صورت گسسته درسهایی را می خونه اما خوندنش به نحوی نیست که بشه اون را دانشجوی رشته خاصی دونست . همچنین نحوه آشنایی شرلوک هلمز و دکتر واتسون و خصوصیات اخلاقی هلمز در همین کتاب شرح داده می شه .

یک چیز جالب توی کتاب استفاده خیلی قشنگش از جملات معروف یا نقل قولهایی از کتب مقدس بود خیلی به جا و زیبا و با هوشیاری از چنین مواردی استفاده شده بود . اما من سریالش را بیشتر از کتابش دوست داشتم. شرلوک هلمز کارآگاه محبوبم بود و اون موقع ها همیشه با مادرم سریالش را دنبال می کردیم . واقعا عاشق شخصیت و هوش هلمز بودم و الان که کتابش را خوندم جدا که چه آدم مناسبی را برای این نقش انتخاب کرده بودن عین توصیفات کتاب بود . الان واقعا دلم می خواد شرلوک هلمز ببینم

 این داستان اولین بار در سال 1887 در سالنامه کریسمس چاپ می شه و آقای دویل برای این داستان تنها 25 پوند پول دریافت می کنه

 

 قسمت های زیبایی از کتاب

 وقتی شعبده باز حقه اش را توضیح بدهد دیگر هیچ اعتباری نصیبش نمی شود .

 

 جایی که از تخیل خبری نباشد ، وحشتی هم در کار نیست .

 

 پیش پا افتاده ترین جنایات غالبا از همه مرموزترند ، چون هیچ ویژگی به خصوص یا تازه ای ندارند که بتوان بر مبنای آن استنتاج کرد .

 

 خدا سرزمین ایلیوی را درست کرده ، میسوری را هم درست کرده خیال می کنم این طرف ها را یکی دیگر درست کرده باشد . به آن خوبی از کار در نیامده . آب و درخت یادشان رفته .

قصر قورباغه ها

 قصر قورباغه ها

 

  یاستین گوردر

مهرداد بازیاری

 

انتشارات هرمس

 کریستوفر پسر کوچکی است که دلتنگ پدربزرگ فوت شده اش می باشد . شبی کوتوله ای در مقابل او ظاهر می شود و کریستوفر را به یک سرزمین رویایی می برد که یک قصر توی انجا هست و خدمتکارها مارمولکند و قورباغه های جادویی داره و .....داستان مال نوجوانان هست البته :دی اما به نظر من که اصلا چیز جالبی نبود سعی کرده یک داستان کلاس بالا در حد نوجوانان بنویسه ولی انگار خیلی سردرگم بوده یک عالمه موضوع را برای مایه دار کردن داستان با هم قاطی کرده به نظر بنده  که خیلی ضعیف بود

 

  قسمت های زیبایی از کتاب

  پادشاه با لحنی موقرانه گفت :
-         این ساعت برج قصر است . ساعت به یاد ما می آورد که زمان در حال سپری شدن است .
سپس دستش را روی سرم گذاشت و ادامه داد :
-         اما پسرم واقعیت این است که این زمان نیست که سپری می شود .
-         پس چیست ؟
-         این عمر ماست که سپری می شود . بدون ما انسان ها  ، زمان هیچ وقت عقربه ای نداشت و نخواهد داشت .
-         پس زمان چه کاری انجام می دهد ؟
-         زمان مرهم همه زخم های کهنه است و البته پدید آورنده زخم های تازه

  

 عصبانی شدن از دست کسی که واقعا دوستش داری ، هرگز نمی تواند احساس خوبی باشد .