فروید/ سارتر

 

فروید

 

ژان پل سارتر

قاسم روبین

 

انتشارات نیلوفر

جان هیوستین فیلم ساز امریکایی از سارتر تقاضا می کنه که فیلم نامه ای در ارتباط با فروید و دستاوردهاش در علم روانکاوی بنویسه که سارترم شدید استقبال می کنه و کتاب فروید در حقیقت همین فیلم نامه است . داستان از جایی شروع میشه که فروید دکترای خودشو گرفته چیزایی در مودر درمان با هیپنوتیزم شنیده و می خواد از بورس دانشگاه استفاده کرده و سراغ این قضیه بره و دیگه موضوع به همین منوال پیش می ره تا بدونیم چطور فروید به کشف عقده ادیپ رهنمون می شه .

البته باید بگم هیچ مستند ان چنانی در مورد زندگی فروید وجود ندارد و سارتر با داشتن مطالب محدود و جسته گریخته در مورد اون این مطالبو نوشته .

کتاب جدیدی نیست اما همین که در ورطه سارتر خوانی افتادم گفتم بذار این فیلم نامه را هم بخونم . خیلی هم قشنگ بود و جدا لذت بردم از خوندنش . در ضمن ظاهرا بعد از نوشتن اینئ فیلم نامه بوده که سارتر به فکر می افته زندگی نامه خودشو بنویسه .

 

قسمت زیبایی از کتاب

اگر ماجراجو وجود نداشته باشد علم هم وجود ندارد . دنیا متعلق به ماجراجویان است .

کامیون / دوراس

 

کامیون

 

مارگریت دوراس

قاسم روبین

 

انتشارات نیلوفر

مارگریت دوراس و مرد دیگری نشسته اند و مارگریت در مورد فیلم نامه اش موضوعش حوادثش و چرایی اش با مرد صحبت می کند و از همین طریق فیلم نامه هم روایت می شود . فیلم نامه ای کوتاه در مورد زنی که کنار جاده دست تکان می دهد سوار کامیونی می شود و پس از سوار شدن شروع به صحبت در مورد همه چیز می کند .

خیلی خوشم نیومد . خوب من کلا زیاد با دوراس رابطه برقرار نمی کنم اما این جز کتابای بهترش بود برام قابل فهم و لمس بود برام مشکل خاصی نداشت اصلا ولی خوب همین جوری به دلم نمی شست فقط همین . به این نمونه از کتاب ها فیلم – رمان یا سینما- رمان گفته می شود .

در زمینه تازه های کتابی که قصد داشتم معرفی کنم دو تا کتاب از سال 92 بود که همین طور مونده بود گفتم اول برم سراغ این دو تا کتاب و بعدش یک چند تا کتاب دیگه از تازه های نشر مربوط به 93 .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

از پیش نمی شد دانست که ادامه راه خالی است .

 

بیرون از دایره ی عشق ، قصه و سرگذشتی نیست .

 

بیشتر از هر چیز در این جهان شعر بین آدم ها تقسیم شده است . و همین طور عشق و گرسنگی .

ورا باکستر ( سواحل آتلانتیک ) /دوراس

ورا باکستر ( سواحل آتلانتیک )

 

مارگیت دوراس

قاسم روبین

 

انتشارات نیلوفر

خوب همون جور که قبلا گفتم خانم دوراس به جز نویسندگی به فیلم سازی هم می پرداختند و واسه همین گفتم بد نیست یک فیلم نامه هم از ایشون معرفی کنم . یک فیلم نامه خیلی خیلی کوتاه !

ورا باکستر همسر ژان باکستر ثروت مند است . مردی عیاش و اهل زن و قمار مردی که دائما به سوی سرگرمی های دیگر می رود ولی در اخر با اشتیاق به سوی خانه باز می گردد و ورا زنیست وفادار که  هیچ گاه نجابت خود را زیر پا نمی گذارد . ژان ولی زیاد از این شرایط راضی نیست و ...

موضوعش واسم جالب بود و یک جورایی منو یاد یک فیلم می انداخت که خانمه برای بهبود روابطش با شوهرش می رفت و به عنوان یک ف  ا ح شه مشغول به کار می شد ولی با سبک نوشتن خانم دوراس اصلا کنار نیومدم یعنی به نظرم کتاب بدی بود به دلم ننشست . سبکش واقعا خاصه همه پسند نیست . جالبه بدونید خانم دوراس برای رشته علوم سیاسی وارد دانشگاه می شه ولی خوب بعدش می ره سراغ ادبیات و دنیای نویسندگی !

÷. ن : کیبورد جدیدم خیلی بده دکمه هاش انگار زیادی نزدیکه نمی تونم از حفظ تایپ کنم دستم دائم روی دکمه های اشتباه می ره .

گفتا كه خراب اولي /دوراس

گفتا كه خراب اولي

 

مارگريت دوراس

قاسم روبين

 

انتشارات نيلوفر

تمام داستان توي يك مهمانخانه جريان داره چيزي مثل يك نمايش نامه ! ماكس تر به همراه همسر بسيار جوانش آليسا چند روزي در اين مهمان خانه حضور دارند تا براي مسافرت خود در تعطيلات آماده شوند . اشتين مردي است كه عاشق آليسات و اليزابت نيز زني است كه دوران نقاهت خود را طي مي كند .... و دقيقا مثل كتاب عشق چيز بيشتري متوجه نشدم ... آدم هاي پريشان و ناهنجاري كه مكالماتي با هم دارند يك جور زندگي ها و منش هايي كه انگار با خيانت عجين شده ....

اصلا خوشم نيومد انگار سيكل باز داره تكرار مي شه .... نوشته هاي خانم دوراس واقعا سخته برخي از منتقدان ولي اون را بانوي داستان نويسي نوين مي نامند . دوراس بعد از نوشتن اين كتاب ، فيلمي هم از روش ساخته .

 

قسمت زيبايي از كتاب

آدم ها البته داور خوبي براي فرزندانشان نيستند .

شيدايي لل . و . اشتاين /دوراس

شيدايي لل . و . اشتاين

 

مارگريت دوراس

قاسم روبين

 

انتشارات نيلوفر

لل دختري اهل اس تالاست كه نامزدي جوان و پولدار دارد . شبي لل با تاتانيا دوستش و نامزدش به مجلس رقص مي رود و در ان مجلس نامزدش تمام شب را زن مسني به رقص مي پردازد و بعد از آن للا را ترك مي كند . للا سرگشته و پريشان است ... للا هيچ گاه اين شكست را فراموش نمي كند و حتي بعدها پس از ازدواج و سه بچه با بازگشت به اس تالا سعي در بازسازي آن رابطه دارد ....

از همين حالا بگم واقعا تشخيص راوي سخته توي داستان هاي خانم دوراس انگار واقعا قصدش هم همينه گاه يك ناظره گاه داناي كله و گاه معشوق للا ... كتاب متوسطي بود به نظرم راستش گيج كننده بود تا حدودي و من همه جاش را درك نمي كردم ولي لحنش و روايتش جوري بود كه با اين وجود به دلم مي شست نه كه خيلي دوس داشته باشم ولي خوب در مجموع حس خوبي داشت برام .

خانم دوراس از نويسنده هاي بسيار معروف و تاثير گذار فرانسوي هستند .

از اينكه يك تيپ طرح جلد را براي همه ي كارهاي يك نويسنده در نظر بگيرند خوشم مي ياد ولي راستش اين طرح جلدهاي نيلوفر براي كارهاي خانم دوراس را نمي پسندم همشون جلدهاي سفيد با عكس هاي خانم دوراس يك جور حالت خشك و خيلي كلاسيكي بهش مي ده

درد /دوراس

درد

 

مارگريت دوراس

قاسم روبين

 

انتشارات نيلوفر

درد : در رابطه با زني است كه منتظر بازگشت شوهرش از جنگ يا به نوعي منتظر خبر فوت اوست .
پي ير رابيه : زني كه عضو جنبش مقاومت است با يكي از افراد گشتاپو دوست شده تا از شوهر اسيرش خبري كسب كند .
آلبر د كاپيتال : دستگيري يك جاسوس بعد از جنگ و شكنجه كردنش و اعتراف گرفتن از او .
ميليشيايي به نام تر : اين هم باز در مورد زندانيان بعد از جنگه
گزنه ي شكسته : بعد از جنگ در وسط بيابان مردي كه به ياد دارد در زمان محاصره در آنجا بوده .
ارليا پاريس : دختركي يهودي كه در همان كودكي پليس والدينش را گرفته است .

خانم دوراس خودش در قلب جنگ جهاني بوده و در جنبش مقاومت فعاليت مي كرده . جنگ را كاملا لمس كرده و از اونچه لمس كرده نوشته است . خيلي قشنگ بود بر خلاف كتاب هاي قبلي اين يكي واقعا به دلم نشست . ويرانگري و تاريكي جنگ را ، رفتار افراد تو اون شرايط را و سنگ دلي هر دو طرف مبارزه رو خيلي خوب توصيف كرده و لحن بيانش هم شاعرانه است اما نه كسل كننده و مبهم . دوستش داشتم نمي گم كتاب كاملي براي نشون دادن جنگ نازي ها با دنيا هست ولي كتاب خوبيه . تكه هاي جالبي را از جنگ جدا كرده و نوشته . خانم دوراس مدتي هم عضو حذب كمونيست بوده و بعد از اونها جدا مي شه .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

در هنگامه ي بروز غم چاره اي جز حرف زدن نيست ، حرف مي زنم من .

 

مرد او را در آغوش گرفته بود و گفته بود دوست دارمت . زن در خيال آن روز بود . هنوز يادش بود . هر چيزي نام خاص خود دارد و آن روز همان روزي بود كه زن تصميم گرفت با مردي زندگي كند .

باغ گذر /دوراس

باغ گذر

 

مارگریت دوراس

قاسم روبین

 

انتشارات نیلوفر

دختری که پرستار و به نوعی خدمتگزار خانه ای است همراه با بچه کوچک خانواده به باغ عمومی شهر آمده و آنجا با مرد دست فروشی سر صحبت را باز می کند . زن از شرایطش می گوید از اینکه از این وضع خسته است و می خواهد همه چیز را رها کند ولی منتظر مردی است که او رانتخاب نموده و به وی اعتماد به نفس ببخشد و مرد از سفر می گوید از زمانی که شوق زندگی داشته از زمان هایی که بی هدف است .

این کتاب را هم دوست نداشتم ولی خوب خیلی بهتر از کتاب عشق بود این را حداقل متوجه می شدم از چی حرف می زنه معمولی بود فقط این نوع موضوعات که صحبت محوره و یک مکالمه طولانی بدون چهارچوب با سلیقه ام جور نیست . جالبه بدونید خانم دوراس علاوه بر نویسندگی به فیلم سازی هم اشتغال داشتند.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

جالب است ، گاهی آدم می بیند که از این همه بچه قد و نیم قد ، توی راه و نیمه راه ، یکیش هم مال خود آدم نیست .

 

بهتر است آدم همانی که هست باشد تا اینکه مثل این و آن شود .

 

آدم خیال می کند که چیزی شروع نشده ولی شروع شده یا خیال می کند که کاری انجام نمی دهد ولی انجام می دهد .

 

بعد از سفر است که آدم تازه می فهمد که به کجا سفر کرده .

 

آدم ها در اصل توان تحمل خوشبختی را ندارند ، طالبش هستند ، بی تردید ، ولی همین که بهش برسند ، حرص و جوش می زنند و خواب چیزهای دیگری را می بینند .

 

من می دانم که زندگی چیز وحشتناکی است ، بله ضمنا این را هم می دانم که زندگی زیباست .

عشق/ دوراس

 

عشق

 

مارگریت دوراس

قاسم روبین

 

انتشارات نیلوفر

داستان در جزیره ای به نام اس تالا جریان دارد . زنی گرسنه و عجیب که منتظر فرزندی است ، مردی که گویا او را دوست دارد و مردی که همیشه راه می رود و گویا مسافری است که همیشه مسافر است ....خانم دوراس اطلاعات خاص دیگه ای نمی ده بقیه کتاب بیشتر دیالوگ ها شرح حالات و موارد این چنینی هست !

نمی دونم بیشتر از این در مورد کتاب چی بگم چون واقعا چیز بیشتری ازش دستگیرم نشد . فوق العاده سخت بود از نظر حجم کار دو ساعت بود ولی من دو روزی باهاش درگیر بودم نه چیزی دستگیرم شد نه جذبم کرد .سبک خانم دوراس دیگه زیادی نو و پست مدرن هستش . به نظرم اصلا کتاب خوبی نبود هر چند هنوز از خانم دوراس ناامید نشدم حتما چند کتاب دیگه ازشون می خونم ببینم رابطه ای ایجاد می شه یا نه !

اگر کمکی می تونید به هم بکنید تو فهم بهتر آثار دوراس ممنون می شم .