شب بی پایان

شب بی پایان

 

پیر بوالوو- توماس نارسژاک

خسرو سمیعی

 

انتشارات طرح نو

سال نشر : 1375

 آرسن لوپن شخصیت معروفی هست یه جورایی یه دزد لوتی مرام که خودش اصولا کارآگاه می شه . این داستانم با همین شخصیت نوشته شده اون می خواد از قصری عتیقه جات بدزده ولی می فهمه دزدی سنگ دل و مطلع تر توی قصره و ...‌. 

من اصلا خوشم نیومد یکی اینکه ارسن لوپن را تا حالا نخوندم و ندیدم و برام ناملموس بود و دیگه اینکه نمی فهمم چرا تز شخصیتی که خودشون خالقش نیستن قصه ستختن .

خوب اینم یک کتاب دیگه با ترجمه آقای سمیعی و بستن پرونده این معرفی امیدوارم اگر از نوشته های جنایی کارآگاهی خوشتون می یاد این کتاب ها هم مورد پسندتون باشه تهیه کنید و بخونید .

در میان مردگان

در میان مردگان

 

پیر بوالوو- توماس نارسژاک

خسرو سمیعی

 

انتشارات طرح نو

سال نشر : 1383

 فلاویر وکیل خصوصی هست که قبلا پلیس بوده و ترس از ارتفاع داره و سرگیجه می گیره روزی ژوین دوست پولدارش سراغ اون می یاد و عنوان می کنه همسرش مادلن افکار عجیبی داره تصور می کنه روح جد بزرگش هست که دوباره متولد شده و اون می ترسه بلایی سر خودش بیاره و از فلاویر می خواهد مراقب همسرش باشه فلاویر با مدلن قرار می ذاره واقعا حالات عجیب اون را می بینه و در این بین عاشقش هم می شه و ...

معروف ترین کتاب این نویسنده ها خیلی محشره جنایی پلیسی اما همه چیز متفاوت درگیری شما با فلسفه و روحیات هست و یک اتفاق نهایی چیزی که یک دفعه صحنه ها را براتون واضح می کنه خیلی خوبه.

باید بگم فیلم بسیار معروف سرگیجه اثر هیچکاک که کاندید دو تا جایزه اسکار هم بود با اقتابس از این کتاب نوشته شده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هر چه استعدادهای رشد نیافته آدمی بیشتر باشد تاسفش نیز بیشتر است .

مسيحاي ديگر يهوداي ديگر/ گرین

مسيحاي ديگر يهوداي ديگر

 

گراهام گرين

هرمز عبدال...

 

انتشارات طرح نو

داستان اين كتاب توي مكزيك جريان داره . زماني كه دولت عليه اعتقادات مذهبي مردم وارد عمل شده و اجازه اجراي مراسم مختلف كليسا را نمي ده و كشيش ها را مجبور به ازدواج و ... مي كنه . اكنون در سرتاسر ايالت تنها يك كشيش باقي مانده كه ماموران به دنبال او هستند هر چند اين كشيش نيز الكي است و خود خطاهاي مختلفي را مرتكب شده و ....

قشنگ بود خيلي با بقيه كتاب هاي گرين فرق داشت . اون هاي ديگه از جنس ماجراجويي بودند اما اين بار نه تمركزش بيشتر روي مفاهيم بود . از يك طرف مي ديدي چه قدر حكومت داره سخت مي گيره بر عليه كليسا تا ريشه خرافات از بين بره از يك طرف مي ديدي مردم به اين چيزها اعتقاد دارند و براش مي جنگند .... قشنگ بود ديگه .

گرين بعد از زادواج با همسرش و به خاطر اون كاتوليك مي شه و اين كتاب را هم ظاهرا با حمايت مالي كليسا مي نويسه هر چند بعدا پاپ از اين كتاب خشمگين بوده و ممنوع اعلامش مي كنه . خود گرين اين كتابش را خيلي دوست داره و به عنوان يكي از مجبوب ترين كتاب هاش ازش ياد مي كنه . در ضمن كتاب با عنوان قدرت و جلال هم ترجمه شده .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

به زودي ديگر آدم مشكل به ياد خواهد آورد كه روزي روزگاري زندگي شكل ديگري داشته است .

 

اميد غريزه اي است كه تنها ذهن استدلالي و معقول بشر مي تواند آن را از بين ببرد . حيوان هرگز نوميدي نمي شناسد .

 

خيلي چيزها هست كه آدم مجبور نيست حتما به مدرسه برود تا بفهمد . اينكه بعضي مردم ثروتمندند و بعضي خيلي فقير .

امیر ارسلان نامدار / نقیب الممالک

امیر ارسلان نامدار

 

محمد علی نقیب الممالک شیرازی

پژوهشگر و ویراستار : منوچهر کریم زاده

 

انتشارات طرح نو

ملک شاه رومی طی جنگ با سلاطین متجاوز کشته می شود و همسر او که باردار است سعی می کند فرار نماید . همسرش با خواجه نعمان تاجر مصری آشنا شده و همسر او می گردد و بعد از مدتی فرزنش از ملک شاه به نام امیر ارسلان متولد می شود . امیر ارسلان پسر بسیار زیبا و شجاعی است که همه او را دوست دارند . سال ها بعد وقتی متوجه می شود که پدرش ملک شاه بوده به روم لشکر می کشد تا تاج و تخت پدر را باز پس گیرد و در همین لشکر کشی ، عکس فرخ لقا دختر پطرس خان فرنگی را می بیند و عاشق او می گردد و به سمت فرنگ می رود . شاه فرنگ دو وزیر ماهر در رمل و اسطرلاب به نام شمس وزیر و قمر وزیر دارد که شمس با امیر ارسلان موافق و قمر مخالف است . در اثر شرارات های قمر وزیر ، فرخ لقا به دست دیوان و عفریت ها گرفتار می شود و امیرارسلان راهی نجات او از سرزمین جادو می گردد و .... شرح جنگ های امیر ارسلان با فولادزره و ریحانه جادو و ... را داریم

امیر ارسلان هم که از افسانه های بسیار قدیمی هست و شاید هم پدرها و مادرها قصه اش را براتون تعریف کرده باشند اما به هر حال خوندن کتابش هم خالی از لطف نیست به خصوص که در بین متن از شعرهای مختلف و مناسبی استفاده کرده که حس خوبی را به آدم منتقل می کنه . من خیلی از کتاب خوشم اومد . کلا ا زاین فضاهای تخیلی و فانتزی و جنگ با دیو و پری خوشم می یاد . فقط مشکلم این بود زیادی غش می کردند تا همدیگر رو می دیدند از خوشی غش می کردند !!!! بعد هم وقتی ناراحت بودند از دماغش دود بد بو متصعد می شد :دی

در مورد این داستان جالبه بدونید که قصه توسط نقیب اللمالک برای ناصر الدین شاه قاجار نقل می شده تا او را سرگرم کنه و دختر ناصرالدین شاه یعنی فخرالدوله پشت در اتاق می نشسته و این داستان را مکتوب نموده و براش تصویرگری می کرده . در ضمن ریحانه و مرجانه و سهیل اسم شخصیت بدهای کتاب هستند :دی

از روی کتاب فیلمی هم در دهه ۳۰ ساخته شده که بسیار پرفروش می شه و ظاهرا یک سال روی پرده سینما بوده

ده روز شگفت انگیز/الری کوئین

ده روز شگفت انگیز

 

الری کوئین

خسرو سمیعی

 

انتشارات طرح نو

الری کوئین دوستی به نام هوارد وان هور دارد که روزی نزد وی می رود و عنوان می کند گه گاهی برای چندین روز یا چند ساعت دچار فراموشی می شود و بعد از بازگشت به حال عادی نمی داند که در این مدت چه کارهایی را انجام داده است . او از الری می خواهد که همراه وی به خانه آنها برود تا برای مدتی او را زیر نظر بگیرد . در آنجا الری کوئین متوجه می شود که هوارد فرزند خوانده اقای وان هور است و آقای وان هور به تازگی با دختری فوق العاده جوان به نام سالی ازدواج کرده . بعد از مدتی سالی و هوارد عاشق هم شده اند اما  زمانی که این دو تصمیم می گیرند به خاطر احترام به وان هور این عشق را فراموش کنند ، نامه های عاشقانه خود را نمی سوزانند و این نامه ها به دست دزد جواهرات سالی می افتد که اکنون تصمیم به گرفتن حق السکوت دارد و جنایت از همین نقطه آغاز می شود.....

مبنای جنایت بر اساس نقص ده فرمان تورات هست شاید شما را یاد فیلم محشر seven بندازه اما وقتی توجه کنیم که این کتاب نوشته سال 1948 هست متوجه می شیم واقعا چه ایده خارق العاده و زیبایی پشت این چهار چوب بوده . یک چیز خارق العاده در ادبیات جنایی که البته به حق هم گفته می شه این كتاب خشم و هیاهوی ادبیات پلیسی است . کتاب قشنگی هست . تصمیم ندارم در وادی جنایت باقی بمونم قول می دم با یک کتاب دیگه پرونده الری کوئین را ببندم اما یک زمانی حتما مطالعه بیتشری توی این زمینه می کنم ، علاقه مند شدم . کتاب جنایی با ترکیب روان شناسی چیز جالبی می شه . ظاهرا یک اجرای رادیویی هم از این کتاب چند سال پیش در ایران داشتیم . همچنین از روی رمان فیلمی هم توسط کلود شابرول در سال 1971 با بازی آنتونی پرکینز و اورسن ولز ساخته شده که ظاهرا فیلم خوبی هم هست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

این که آدم نداند کجاست و اصولا کیست ، واقعا معمای غریبی است !

 

جنبه ی سوزناک قضیه این است که وقتی آدم سر راهی است ، همیشه خیال می کند اولین بچه ی سر راهی دنیاست و به خاطر تمام بچه های دنیا از خدا می خواهد که آخرین هم باشد .

 

حتی اگر یهودای دیگری هم باشم باز نمی توانم کاری کنم که مایه ناراحتی اش بشود و یا به او خیانت کنم . البته منظورم به صورت ارادی است . او دلیل هستی من است . تمام زندگی ام را مدیونش هستم .

 

از نقطه نظر جامعه شناسی معجزه های زیادی اتفاق نمی افتد .

 

در آسودگی خیال چیزی وجود دارد که نمی گذارد تا آدم واقعیت تلخ را دریابد !

 

کسی نیست که از جوخه اعدام نترسد اما دلهره اش از واقعیت وحشتناک تر است .

 

تمام اشکهایت ، دروغ هایت را نمی شوید .

 

رسوایی بالاترین مکافات است . مکافاتی که آدم را در بن گور هم تعقیب می کند .

گرینگوی پیر

 

 گرینگوی پیر

 

 کارلوس فوئنتس

عبدا.... کوثری

 

انتشارات طرح نو

امبروز بی یرس نویسنده سرشناس آمریکایی که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم با کتاب ها و مقالات خود جنجال های فراوانی را در آمریکا به پا کرده بود در سال 1913 در سن 71 سالگی به سرزمین مکزیک می رود تا به انقلاب بپیوندد اما رد او گم می شود و کسی از سرنوشتش با خبر نمی گردد .در این کتاب فوئنتس سرنوشت خیالی این نویسنده در انقلاب مکزیک را تصویر می کند .

در مورد انقلاب مکزیک هم قابل ذکر است که اولین مرحله انقلاب آنها در دهه 1820 نتیجه می دهد و استعمار اسپانیا در این کشور پایان می پذیرد . بعد موضوع تثبیت نهادهای دولتی و مالکیت زمین مطرح می شود و در سال 1870 رئیس جمهور آزادی خواه مکزیک بنیتوخوارس با توطئه پورفیریودیاس سرنگون می شود و دیاس حکومت استبدادی را آغاز می کند. امبروز در این زمان است که در مکزیک به سر می برد و در انقلاب گم می شود .

 توی داستان با امبروز به عنوان پیرمردی که به دنبال مرگ می گردد ، ژنرال آرویو مکزیکی مردی که به دنبال اتقام و نوع مرگ خود است و هریت دختری تنها درگیر با مرزهای درون خود سر و کار داریم . گرینگوی پیر در مورد خودش می گه که شما باید شکست منو باور کنید . شکست کسی که فکر می کرد اختیار سرنوشتش را داره و با مقاله هاش سرنوشت و افکار دیگران را هم تعیین می کنه .

 اصولا داستان به صورت دیالوگ بین شخصیت ها و یا بررسی حالات روحیشون پیش می ره . اینم دقیقا چیزیه که من دوست دارم . کتاب فوق العاده ای بود . واقعا قشنگ نوشته شده بود.

در مورد اسم کتاب باید بگم که مکزیکی ها به غریبه ها و به خصوص آمریکایی ها گرینگو می گویند و در سال 1989 فیلمی هم از این کتاب با بازی گريگوري‌ پك‌ ساخته شده .

 

  قسمت های زیبایی از کتاب

  همیشه جوان می مانم ، چون امروز این جرعت را دارم که جوان باشم .

  

 در بیابان عقرب و مار فقط غریبه ها را می گزند . مسافر همواره غریبه است .

 

چرا ما از یک سرباز شجاع یا یک مامور آتش نشانی قدردانی می کنیم و از آدمی که به جا و به موقع خودکشی کرده نه؟

 

دخترم قسم خورد که دیگر هیچ وقت سراغی از من نگیرد . به ام گفت من می میرم بی آنکه دیگر چشمم به روی تو بیفتد و امیدوارم تو هم قبل از اینکه بفهمی چه قدر دلت برای من تنگ شده بمیری . اما من حرفش را باور نمی کنم دوشیزه هریت ، باور نمی کنم چون توی چشمهایش آن امید سوزان را دیدم ، امید به اینکه من یک روز همه ی آن چیزهای کوچکی را که به رغم همه چیز ما را سال ها با هم نگه داشته بود به یاد بیاورم .

 

می خواهند راجع به زندگی ما بیشتر بدانند ، اگر این جور باشد باید یک چیزی از خودشان بسازند ، چون ما هنوز هیچ چیز و هیچ کسی نیستیم .

  

اگر به محض بیداری سعی نکنی زندگی را سر و سامان دهی ، ناچاری با رویایت رو به رو شوی .

  

آدم چه می داند وقتی کسی به خانه اش که برای همیشه ترکش کرده برگردد چه پیش می آید ؟

  

اگر این قدر دلت می خواهد به چیزی برگردی ، حتماً داری از آن فرار می کنی .

  

اینجا بچه ها بازی ای دارند که به اش می گویند : جادو بازی . هر کس به تو دست بزند جادویت می کند . باید بی حرکت بمانی تا یکی دیگر بیاید و به ات دست بزند . آن وقت حق داری دوباره حرکت کنی . آدم چه می داند چه قدر طول می کشد تا یکی دیگر بیاید و  لمسش کند ؟

  

یک خانه جدا از اینکه خانه است ، چیز خیلی بیشتری هم هست .

 

اگر لازم باشد ذهن چند پاره ما عشق را ابداع می کند ، عشق را تصور می کند یا ادای عشق را در می آورد اما بی آن سر نمی کند .

 

دانستن همه چیز دانستن این بود که هنوز چیزی برای دانستن مانده .

  

هر یک از ما مرزی پنهان درون خودمان داریم و گذشتن از این مرز دشوارترین کار است .

 

"نگران نباشید ما هم به شما و هم به گرینگوی پیر احترام می گذاریم . به گرینگوی پیر به این خاطر که آدم شجاعی بود ، به این خاطر که توی چشمهایش یک غمی داشت و به این خاطر که آخرین فرمان ژنرال آرویومان این بود که به گرینگوی پیر احترام بگذاریم ."
"من چی ؟"
"شما به این خاطر که کسی هستید که همه ی اینها را به یاد خواهد آورد ."

رفیق اعلی

 

رفیق اعلی

 

کریستیان بوبن

پیروز سیار

 

انتشارات طرح نو

فرانسوا آسیزی معروف به فرانچسکوی قدیس از معروفترین روحانیان دنیا و بنیانگذار فرقه ای روحانی-عاطفی است که از از رابطه عاطفي مادر و فرزند الهام گرفته است  و عاطفه مادرانه را سرچشمه تقدس مي داند . فرانچسکو به خاطر عقایدش خانواده مرفه خود را ترک کرد و عمرش را در انزوا، وقف خدمت به بيماران جذامي در جذامخانه مي كند كه اين شرايط باعث تحول روحي و سير معنوي در او مي شود .

کتاب گذری کوتاه بر زندگی فرانچسکو و سیر تحول معنوی او و نیایش های وی می باشد . قسمت اول کتاب که زندگی فرانچسکو هست و قسمت اخر که پاسخ نویسنده به سوال "چه چیز به زندگی شما معنا می دهد ؟" قشنگند . نیایش ها هم بعضی جاهاش قشنگه

" تنها تو از شرمساریم و از اهانت هایی که بر من رفته است ، آگهی

دشنام هایی که بر من داده اد و خجلتم را می دانی

خیل ناسزاگویانم را می بینی

دلم را که از فرط تحقیر شکسته است می بینی

در انتظار همدردیم و کس عنایت نمی کند

در پی تسلی دهنده ام و کس نمی یابم . "

اما قسمت سومش با عنوان چهره دیگر را دوست نداشتم .

این کتاب را نقطه اوج هنر بوبن و نشان دهنده عقاید و طرز فکر او می دانند که با استقبال خوبی هم در همه جای دنیا رو به رو شده .

 

 قسمت های زیبایی از کتاب

 

آنچه درباره کسی می دانیم مانع شناخت ما می شود .

 

 دوستت داشته ام ، دوستت دارم ، دوستت خواهم داشت . برای زاده شدن تنها جسم کافی نیست ، این کلام نیز لازم است .

 

 

 همیشه از کوچک ترین رخنه است که امور بزرگ فرا می رسد .

 

  

او زنی زیباست چون عشق خویش را به مانند جامه ای از تن به در می کند تا با ان عریانی کودک را بپوشاند  . او زنی زیباست چون هر بار که به اتاق کودک می رود ، خستگی را با گام های بلند پشت سر می گذارد . تمامی مادران از این زیبایی برخوردارند . تمامی آنها از این درستی و حقیقت و تقدس نصیب برده اند . تمامی مادران از این لطافت بهره مندند که خدا نیز بدان غبطه می خورد .

 

 

 مادر در برابر فرزند تظاهری نمی کند . او در برابر فرزند نیست ، گرداگرد آن ، درون آن ، بیرون آن ، همه جای آن است .

  

 

مادر بودن رازی مطلق است ، سری است که با هیچ چیز در نمی آمیزد ، امر مطلقی است که با هیچ چیز نسبت ندارد ، وظیفه محالی است که با این همه انجام می پذیرد ، حتی به دست مادران بد .

 

  

زیبایی از عشق به وجود می آید و عشق از توجه .

 

 

 ما ان چیزی را می بینیم که چشم امید بدان داریم و اندازه هر چیز را به قدر امیدی که بدان بسته ایم می بینیم .

  

 

ما درون شهرها و حرفه ها و خانواده ها زندگی می کنیم . اما جایی که به راستی در ان زندگی می کنیم ، مکانی مادی نیست ، جایگاه راستین زندگی ما همان مکانی نیست که روزهایمان را در آن سپری می کنیم ، بلکه جایی است که در ان امید می بندیم بی آنکه بدانیم چه چیز امیدوارمان ساخته است ، جایی است که در آن اواز سر می دهیم بی انکه بدانیم چه چیز به اواز خواندنمان واداشته است .

  

 

 

نباید ستیزه کرد . ابدا نباید ستیزه کرد . باید رفت . برای پسران هیچ چیز زیان بار تر از آن نیست که رو در روی پدران خویش بایستند . چرا که وقتی با کسی به مخالفت بر می خیزیم ، کمابیش همرنگ او می شویم . پسرانی که به خود جسارت می دهند و با پدرانشان به ستیزه برمی خیزند ، خود نیز در شامگاه زندگانی خویش به طرز شگفت آوری همانند آنان می شوند .

 

 

 برای مخالفت ورزیدن باید خانه ای مشترک و زبانی مشترک و علایق مشترک داشت .

 

  

پدر حقیقی کسی است که دعای خیر می کن نه ان که نفرین می کند .

 

 

نور حقیقت در نهاد ان نهفته است و نه در وجود کسی که آن را بر زبان می آورد .

 

 

اگر بخواهیم انسانی را بشناسیم ، باید ببینیم زندگی او در نهان به چه کسی گرایش دارد .

 

  

سنگ هایی که جاده های ما را فرش می کنند آسوده خاطرند . می دانند که هرگز چنین اهانتی در حقشان روا نمی داریم که آنها را در دیوارهای بلند کنار هم بفشاریم تا روز را از شب و  آدمی را از برادرش جدا سازند .

 

 

به دیگری باید آن چیزی را داد که برای خودش می خواهد ، نه آن چیزی را که برای خویشتن می خواهید . انچه او می خواهد ، نه انچه در وجود شماست .

 

  

سخن عشق دیرینه تر از هر چیز است ، حتی از خود عشق . 

بيلي باتگيت

 

بيلي باتگيت


اي.ال.دكتروف
نجف دريابندري

 

انتشارات طرح نو


كتاب در مورد پسر بچه زرنگ و فقيري است كه وارد يك باند گانگستري مي شود و پيشرفت هم مي كند
نسبت به داستان هاي اين مدلي داستان قشنگي بود يعني كل موضوع خوب بود اما واقعا خسته شدم با زور مي خوندمش چون مي خواستم تمومش كنم اصلا دوستش نداشتم
در حقيقت فقط وقتي كتاب تموم شد با خودم گفتم موضوعش جالب بود حرف داشت واسه گفتن اماخوب در حين خوندن اصلا جذاب نبود واسم
رگتايم هم همينجور بود با اينكه اونم داستانش و مضمونش را دوست داشتم از كتاب شديد بدم مي يومد حالا يا با سبك نوشتن اقاي دكتروف من مشكل دارم يا با ترجمه اقاي دريابندري البته قبلا هم از اقاي دريابندري چنين كنند بزرگان را خونده بودم خوشم اومده بود ....نميدونم

معمای اقای ریپلی

 معمای اقای ریپلی



پاتریشیا های اسمیت

فرزانه طاهری

 

انتشارات طرح نو

سال نشر 1379



یک کتاب جنایی است . من خودم به شخصه علاقه زیادی به کتاب های جنایی نداریم این کتاب هم هیجان و رمز و راز معمول کتاب های جنایی را نداره اما موضوع کتاب خیلی قشنگه و جدید خیلی زاویه دید متفاوتی داره و به نظرم از لحاظ روان شناسی هم در حد خیلی خوبی روی کتاب کار شده . به هر حال فکر می کنم توی کتاب جنایی که تا حالا خوندم موضوع این کتاب جالب تر از بقیه بود .
از ابتدای داستان جنایت کار را می شناسیم بقیه مراحل مخفی کاریهای وی و چگونگی پنهان شدن از دست پلیس و کنار آمدن با عذاب وجوان است .
این کتاب در سال 1957 برنده طومار پلیسی نویسان آمریکا و جایزه بزرگ ادبی ادبیات پلیسی فرانسه شده است . فیلم ظهر ارغوانی هم بر اساس این رمان ساخته شده است که به  کارگردانی رنه کلمان و بازی آلن است .  یه اقتباس خوب دیگه هم ازاین رمان وجود داره که جدیدتره فیلمی به نام " آقای ریپلی با استعداد " به کارگردانی آنتونی مینگلا (1999). فیلم حتی در چند رشته هم نامزد اسکار شد . این فیلم اخیر رو دیدم و خیلی هم به نظر شخصی من خوش ساخت بود و لذت بردم