ويلارد و جايزه هاي بولينگش/براتیگان

ويلارد و جايزه هاي بولينگش

 

ریچارد براتیگان

فرید قدمی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1395

سه تا برادر بولینگ باز هستند که کلی جایزه بردند اما جایزه هاشونو دزدیدن و دنبال دزدن . یک زن و شوهر جوان که جایزه ها پیششونه و کنار مجسمه شون گذاشتن و زن و شوهر دیگه ای که همسایه اونها هستند و درگیر مشکلات زندگی .

از براتیگان زیاد کار معرفی کردم یک جورایی شعر وار و فانتزی می نویسه و سبک خاص خودش سبک مورد علاقه من نیست اما از خوندنش هم یک حس نشاط و سرخوشی بهم دست می ده .یک جور ریتمیک پر هیجان خوشم می یاد ادمو سر حال می یاره و تند باهاش پیش می ری من واقعا این سبکا را خوشم نمی یاد اما براتیگان خیلی بامزه می نویسه بخوای نخوای هی می خونی .

بارش کلاه مکزیکی/ براتیگان

بارش کلاه مکزیکی

 

ریچارد براتیگان

فرید قدمی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1395

بارش کلاه مکزیکی دو تا داستان موازیه یکی شورش مردم که خیلی الکی الکی شروع می شه و واکنش نشون دادن مقامات که اونم واقعا الکیه و تازه کار رو بدتر می کنه و دیگری عشق و جدایی یک نویسنده معروف از دوست دختر ژاپنیش.

مثل همه ی کارهای براتیگان کار جدیدشم خوب خیلی خاص و فانتزیه موضوع شورش را واقعا قشنگ در آورده و طنز زیبایی داره کتاب متوسطیه برای من . مثل بقیه کارهای براتیگانه اگر دوست دارید این نویسنده را مطمئنا این کتابم دوست دارید نا امیدتون نمی کنه و اگر با نوشته هاش ارتباط برقرار نکردید تا حالا اینم قرار نیست براتون کاری بکنه !

 

قسمت های زیبایی از کتاب

در چشم هایش اشک ها داشتند مسابقه می دادندبرای بیرون زدن و طوری جلوی یکدیگر در می آمدند ، در حال سبقت از هم برای پایین ریختن بر گونه ها ، انگار که در مسابقات المپیک گریه بودند با تصویری از مدال های طلا جلوی چشم شان .

 

او برای همیشه جایی برای رفتن نخواهد داشت و زندگی برایش چیزی به جز خستگی از نفس کشیدن نخواهد بود .

 

نویسنده جماعت ارزش رابطه ای طولانی را ندارد . نویسنده ها به لحاظ عاطفی خیلی هزینه بردارند و هزینه نگه داری شان سنگین است .

اتوبوس پیر/ براتیگان

 

اتوبوس پیر

 

ریچارد براتیگان

علیرضا طاهری

 

انتشارات مرکز

یک مجموعه داستان کوتاه دیگه از براتیگان البته جز چاپ های جدید نیست اما خوب همین طوری چون رفتم سراغش گفتم این کتاب را هم معرفی کنم . باز هم تعداد داستان ها زیاده و نمی تونم اسم ببرم اما خوب مثلا این کتاب با سلیقه شخصی من جورتره و دوستش داشتم . چون داستان هاش بلندتر و موضوع دار هستند و من از سبک نوشتنش در کنار بودن موضوع می تونم لذت ببرم .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

وقتی آدم کسی را که خیلی دوست دارد از دست می دهد و اخلاقش گه مرغی می شود، واقعا هیچ چیزی نیست که بشود به او گفت و خوشحالش کرد .

 

بعضی وقت ها همه ی زندگی آدم فقط به قهوه بند است و همه ی صمیمیتی که با یک فنجان قهوه به دست می آید .

قطار سریع السیر توکیو- مونتانا/ براتیگان

 

قطار سریع السیر توکیو- مونتانا

 

ریچارد براتیگان

سعید توانایی

 

انتشارات روزنه

اقای براتیگانم توی ترجمه خوش اقبال بوده و خوب ازشون ترجمه شده اخیرا . اینم یک کتاب دیگه از ایشون که مجموعه ای از داستان خای خیلی کوتاه یکی دو صفحه ای هست برای همینم واقعا نمی تونم اسم ببرم سه چار صفحه فقط فهرست می شه . همون متن های گیج و پا درهوا و ساده و دوست داشتنی جوری که اصلا نمی شه براش موضوع گفت . خوب البته من کتابش را دوست نداشتم اصولا وقتی با براتیگان رابطه برقرار می کنم که نوشته هاش یک چهارچوبی داشته باشه مثلا رمان باشه یا داستان کوتاه های بلندتر .

طرح جلد کتاب اما خیلی خلاقانه و زیباست من بسی دوستش داشتم . تازگیا خیلی باید بگردم تا اسم طراح را پیدا کنم گاهی هم اصلا نمی تونم پیداش کنم مگه جز پشت جلد یا اون وسط جای دیگه می نویسن ؟

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هیچ وقت نتوانستم چترها را درک کنم شاید به خاطر اینکه خیس شدن برایم اهمیتی ندارد .

 

همه ی ما توی زندگی لحظه هایی داریم که نمی دونیم بعدش چی کار کنیم .

 

اما تو همچنان دوست اش داری دوست داشتنی که اما از جنس دیکری ست هیچ وقت مثل گذشته نمی شود و تو از فردا آغاز می کنی .

ژنرال جنوبی اهل بيگ سور / براتیگان

 

ژنرال جنوبی اهل بيگ سور

 

ریچارد براتیگان

رضا نوحی

 

انتشارات افق

لی ملون از سربازان زمان جنگ است که اکنون در دوران بعد جنگ به حالتی نیمه آواره با دوستش جس و بعدها دوست دختر او الین در آلونک هایی کنار دریاچه زندگی می کنند . خیلی موضوع دار نیست بلکه نگاهی کلی داره به جنگ داخلی آمریکا احساساتی که مردم داشتند روزای بعد اون بی انگیزگی و افسردگی جوانها بی برنامه بودنشون و ناراحتی ها و در عین حال الکی خوش بودن ها ....

قشنگ بود اصلا زمین نذاشتمش من کلا حالت طنز ظریف براتیگان حالت شاعرانه نوشتنشو دوست دارم پراکنده نویسی هاش بهم نمی چسبه اما وقتی یک کم چارچوب دارتر می شه واقعا ازش لذت می برم این کتاب اولین رمان اون بوده در ضمن . طرح جلدشم دوست می داشتم . در هر صورت اگر براتیگان دوستید اگر از طنزهای مربوط به جنگ و مشکلات اجتماعی بدتون نمی یاد این کتاب شاید بتونه گزینه خوبی باشه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

او تصمیم گرفت یک نقاش شود اما آن قدر باهوش بود که بفهمد صحبت کردن درباره ی نقاشی خیلی راحت تر از نقاشی کردن است.

 

گاهی وقت ها ایت طور است . نه هیچ صحبتی از آینده است و نه کوچک ترین درکی از آنچه گذشته .

نامه اي عاشقانه از تيمارستان ايالتي /براتیگان

نامه اي عاشقانه از تيمارستان ايالتي

 

ريچارد براتيگان

مهدي نويد

 

انتشارات چشمه

يك مجموعه داستان از برايتگان . داستان هاي كوتاهي كه بعضي هاش به شعر هم مي زنه . خوب اگه با سبك براتيگان اشنا باشيد مي دونيد تعريف كردن رمانشم سخته چه برسه به داستان كوتاه پس فقط به ذكر عناوين داستان ها بسنده مي كنم :برام يه قصه بگو ، دوست داري سوار يه جفت ماهي قرمز بشيم و تا آلاسكا شنا كنيم ؟، در جست و جوي تخم سنجاب ، جيمز دين در يوجين آريگن ، نامه اي عاشقانه از تيمارستان ايالتي ، گذر نرم نرمك دنيا را تماشا كردم ، مي شه اين قدر ننه من غربيم بازي در نياري ، هميشه يكي خوشحاله ، سوزاننده ي گل ، خرچنگ ها ماهي دهان گرد مي خورند و سه نمايش نامه ي تجربي .

كتاب قشنگ و كم حجمي هست كه يك ساعته مي شه خوندش ولي داستان هاش خواندني و پرعمق اند . اين كتاب توي سال 2000 و بيست سال بعد از مرگ براتيگان به چاپ رسيده . بنا به گفته‌ی ناشر کتاب، این مجموعه اهدایی ریچارد براتیگان جوان بوده است به دوستی به نام ادنا وبستر و از او خواسته که این اثر را پس از مرگش منتشر کند ــ انگار یک‌طورهایی می‌دانسته که قرار است نویسنده‌ای مشهور شود ــ تا درآمدی باشد برای ادنای پیر. و همین هم شده و ادنا پس از سال‌ها این کتاب را به ناشر سپرده است.

 

قسمت زيبايي از كتاب

آدم وقتي واقعا قدر بقيه رو مي دونه كه يه چند سالي از مرگ شون بگذره .

هیولای هاوکلاین /براتیگان

هیولای هاوکلاین

 

ریچارد براتیگان

سارا خلیلی جهرمی

 

انتشارات افراز

گریر و کامرون دو آدم کش هستند که در ازای دریافت پول با تفنگ آدم می کشند . روزی با دختری سرخ پوست رو به رو می شوند که آن ها را برای ماموریتی همراه خود می برد . آنها با دختر سرخ پوست به خانه هاوکلاین ها می روند . در این خانه دو دختر دوقلو زندگی می کنند که پدرشان شیمی دان بزرگی بوده و در این خانه آزمایش هایی می کرده . در زیرزمین خانه هیولایی است که 2 دختر خواستار نابودی اش هستند و ...

خیلی قشنگ بود از سبک شاد و آزادش از بی قیدیش از تخیلی بودنش سورئال بودنش خیلی خوشم اومد اگه داستان فانتزی دوست دارید به دلتون خواهد نشست .  

در رویای بابل

 در رویای بابل

 

 ریچارد براتیگان

پیام یزدانجو

 

انتشارات چشمه

داستان رویای بابل در مورد یک کارآگاه خصوصی فقیر و ناموفق است که بعد از مدتها دوباره یک مشتری پیدا کرده است . این کارآگاه در رویاهای خود در شهر بابل قدیم به همراه دختری به نام نعنا-دیرت ماجراهای مختلفی را پشت سر می گذارد و از شانس بد خود در تمام نقاط مهم زندگیش به این رویا فرو رفته و سر رشته امور را از دست می دهد . در این کتاب یک روز از زندگی این کارآگاه را دنبال می کنیم . کارآگاهی که در حین حل معما یک دفعه به رویاهای خود فرو می رود و داستان سرایی می کند .

داستان بامزه ای هست یک داستان معمایی با شیوه براتیگانی . براتیگان تو زمینه داستان نویسی نویسنده محبوب من نیست اما خوندن داستاناش یک حس بامزه ای هم داره یعنی خوشم می یاد بخونمشون . این داستان هم که یک نگاه طنز داره توی جامعه ای که زمانی محترم هستی که روند منظمی برای زندگی داشته باشی سر کار بری ، مالیات و اجاره خانه را به موقع بدهی و .....و کارآگاهی که هیچ کدام از این خصوصیات را ندارد و می خواهد محترم باشد ... یک جامعه ای که در عین جدی بودن انگار اساس افکار و اصولش یک مسخره بازی کامله ....

 

براتیگان جز نویسندگان جنبش "بیت " بوده یعنی جز دسته نویسندگانی که با جنگ و روح خالی و پوشالی جامعه آمریکایی با شعر و داستان به مبارزه پرداختند و یک چیز جالب دیگه اینکه در زمان جوانی یک مدتی هم به علت "جنون جوانی" در بیمارستان روانی بستری بوده

و یک چیز جالب دیگه در مورد براتیگان هم کاستی هست که منتشر کرده و توی اون قسمت هایی از اثارش با لحن های افراد مختلف از جمله خودش و دخترش اجرا شده .

پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد

پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد

 

  ریچارد براتیگان

حسین نوش آذر

 انتشارات مروارید

راوی داستان مرد چهل و دو ساله ای است که دارد خاطرات کودکی خودش را به صورت گذرا مرور می کند . دوران کودکی او در زمان بعد از جنگ بوده زمانی که همه کودکان به اسانی تفنگ حمل می نمودند .

پسر داستان یک روز تصمیم می گیرد به جای همبرگر یک بسته فشنگ برای تفنگش بخرد و این امر همه کودکی او را تحت تاثیر قرار می دهد ...

 این رمان اخرین کتاب ریچارد براتیگان هست که دو سال قبل از مرگش اون را منتشر کرده ......

کتاب خیلی با دو کتاب دیگه ای که از براتیگان خونده بودم ( صید قزل آلا و در قند هندوانه ) تفاوت داشت . این یکی کاملا داستان بود با یک چهارچوب مشخص و یک روند واضح . نشون دادن تاثیرات جنگ در زندگی بچه ها به صورت خیلی خیلی خلاصه در یک رمان کوچک .

کتاب بدی نبود ... کتاب های قبلیش رو نمی فهمیدم اما یک حس خوبی بهشون داشتم اما این یکی اونقدرها به نظرم خاص نبود البته واقعا ساده و روان نوشته بود و فوق العاده خوشخوان بود . کلا چیزهایی که از زبان بچه ها و دوران پاک بچگی هست را دوست دارم   اما با توجه به سلیقه من معمولی بود  

  از روی این کتاب یک فیلم کوتاه 30 دقیقه ای هم درست کردن

 یک چیز جالب در مورد براتیگان : ظاهرا کتابی با نام " لطفا این کتاب را بکارید" نوشته که شامل هشت شعر بوده و به هم‌راه هر شعر بسته‌ای بذر، بسته‌های باز نشده این مجموعه الان نزد مجموعه‌دارن (کلکسیونرها) چندین هزار دلار خرید و فروش می‌شود

 

 قسمت های زیبایی از کتاب

 مهم نیست وقتی آدم منتظر چیزی یا کسی یه ، وقتش رو چطور می گذرونه . چون به هر حال آدم همیشه منتظر چیزی یا کسی یه .

  

عجیب بود که این همه  آدم به این محل می رسیدند که از این محل بگذرند و در همون حال ما که توی اون محل زندگی می کردیم نمی تونستیم جایی بریم . 

در قند هندوانه

در قند هندوانه


ریچاردبراتیکان
مهدی نوید

انتشارات چشمه
اول از همه بگم کتاب یک جلد قرمز قرمز خوشگل داره . خیلی خوشرنگه جلدش
سبک نوشتنش هم جالبه خوشم می یومد ساده و روان و یک جورایی گیرا . ادما با خودش می برد
اما راستش متوجه نشدم کتاب چی می خواست بگه . افراد جامعه ای را توضیح می داد که با قند هندوانه همه چیز را می ساختند خیلی نماد داشت و واقعا نفهمیدم چی می خواد بگه . فقط سبک نوشتنش را دوست داشتم

جالبه بدونید ""ريچارد براتيگان" رمان "در قند هندوانه" را سال 1964 نوشت و آن را چهار سال بعد در اوج جنبش هيپي گري منتشر كرد.پس از انتشار اين رمان به مانيفيست جنبش هيپي گري تبديل شد و بارها زير چاپ رفت."

 

 

 قسمت زیبایی از کتاب

 

به گمانم تا حدی کنجکاوی که بدانی چه کسی هستم ، اما یکی از آنهایی ام که نام ثابتی ندارد . فقط هر جور که به ذهنت رسید صدایم کن .

صید قزل آلا در آمریکا

 

صید قزل آلا در آمریکا


ریچاردبراتیگان
هوشیار انصاری فرد

 

انتشارات نی


به نظر من نمی شد بهش گفت رمان هر چند ظاهرا رمان می نامندش و البته برخی نیز آن را ضد رمان گفته اند .
کتاب به صورت تکه تکه است . هر تکه یک داستان کوتاه چند صفحه ای از زبان راوی است که ربطی به قزل آلا نیز دارد . و البته این تکه ها که ارتباط خاصی نیز با هم ندارند از نظرم داستان نیستند بلکه روایاتی فانتزی و آمیخته به طنز و تا حدی یاداور شعر می باشند
به عنوان رمان که بهش نگاه نمی کنم اما به عنوان کتاب بامزه و جدید بود . سبک خاصی داشت ، به نظر من بین شعر و داستان بود . از ترجمه اش البته خیلی خوشم نیومد یک سری کلمات نامتعارف داشت.....

جلد کتاب چیز فوق العاده ای هست . یک عکس سیاه و سفید از نویسنده و خانم همراهش در کنار مجسمه بنجامین فرانکلین... همین ..... حتی اسم کتاب یا نویسنده هم روی اون قید نشده ....

براتیگان تا قبل از انتشار این کتاب خیلی فقیر بوده و کنار خیابان به مردم شعر می فروخته اما با نشر این اثر در دنیا معروف می شه و در سال 1948 هم با شلیک گلوله خودکشی می کنه

 

 قسمت زیبایی از کتاب

 

زرنگ آن چنانی هم نیست . فقط بختش بلند است . گاهی وقت ها همین کافی است .