هفت فیلم نامه از اصغر فرهادی

هفت فیلم نامه از اصغر فرهادی

 

اصغر فرهادی

 

انتشارات چشمه

سال نشر : 1393

رقص در غبار به کارگردانی اصغر فرهادی و بازیگری فرامرز قریبیان ، یوسف خداپرست و باران کوثری : داستان در مورد نظر است که با ریحانه عقد کرده اما مادر ریحانه بدکاره است و نظر با تمام عشقش به اصرار سایرین ریحان را طلاق می دهد.

شهر زیبا به کارگردانی اصغر فرهادی و بازیگری فرامرز قریبیان ، ترانه علیدوستی و بابک انصاری : اکبر دختری را که دوست داشته کشته و اکنون علا رفیقش می خواهد هر طور شده رضایت خانواده مقتول را بگیرد و در این بین عاشق فیروزه خواهر اکبر هم می شود .

چهارشنبه سوری به کارگردانی اصغر فرهادی و بازیگری هدیه تهرانی ، ترانه علیدوستی و حمید فرخ نژاد :در مورد خیانته روز سه شنبه اخر سال شلوغی چهارشنبه سوری و زنی که شک کرده شوهرش با همسایه ارتباط داره .

دایره زنگی به کارگردانی پریسا بخت آور و بازیگری مهران مدیری، باران کوثری، صابر ابر و ...:یک داستان طنز اعضای یک اپارتمان و نصابی که برای دیش ماهواره اومده

درباره الی به کارگردانی اصغر فرهادی و بازیگری ترانه علیدوستی ، گلشبفته فراهانی و شهاب حسینی: جمعی دوستانه به شمال امده اند تا الی و احمد را با هم آشنا کنند 

جدایی نادر از سیمین به کارگردانی اصغر فرهادی و بازیگری لیلا حاتمی، شهاب خسیتی و پیمان معادی: سیمین قصد خارج رفتن دارد اما نادر می خواهد کنار پدر مریضش باشد و اتفاقات ناخواسته این بین

 گذشته به کارگروانی اصغر فرهادی و بازیگری علی مصفا و برنیس بژو : مرد با خارج اومده تا همسر سابقش را طلاق بده که متوجه میشه اون درگیر یک رابطه جدیده.

7 تا فیلم نامه از آقای اصغر فرهادی که کارگردان 6 تاش هم خودشون بودند و فیلم های معروفی هم هستند که باهشون آشنایی داریم . آقای فرهادی که خوب نیاز به معرفی نداره ولی بازم من باب رویه می گم که

ایشون فیلم نامه نویس ، تهیه کنند و کارگدان اصفهانی هستند که فیلم جدایی نادر از سیمینشون برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شد و البته نامزد دریافت بهترین فیلم نامه غیراقتباسی هم بود. این فیلم جایزه بهترین فیلم خارجی گلدن گلوب را هم از آن خودش کرد. همچنین فیلم فروشنده از ایشون هم برنده جایزه بهترین فیلم نامه جشنواره فیلم کن شد و جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان . ایشون سه بار هم برنده جایزه سیمرغ بلورین جشنواره فجر به خاطر کارگردانیشون شده بودند و در جشنواره فیلم برلین هم خرس نقره ای را برای کارگردانی فیلم درباره الی و خرس طلایی را برای فیلم جدایی نادر از سیمین گرفتند. ایشون لیسانسشون را از دانشگاه تهران و فوقشون را از دانشگاه تربیت مدرس گرفتند.

با اینکه اکثرا فیلم ها را دیدیم قبلا اما بازم خوندن فیلم نامه هاش خوب بود و مجموعه قشنگی کنار هم جمع شده . این کتاب به عنوان کتاب سال در سی و سومین دوره  جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی انتخاب شده .

سلام/ غبیشی

سلام

 

تبسم غبیشی

 

انتشارات ققنوس

سال نشر :1395

چند خانواده در کنار هم . صالح و مینا و زهرا و مرتضی هر دو روشن فکر اهل قلم و روزنامه و اصلاحات ساناز و امیر زوجی ناهمگون و نگار و هادی با عشق مریض هادی . رعنا خواهر مینا که تازه دانشگاه قبول شده و نوید پسری که چشم رعنا را گرفته . فرزاد نیز دوست دیگر جمع خوش تیپ و پولدار و سیاسی ..... داستان توی سال های 78 و 79 جریان داره .

روابط دوستی و خانوادگی این زوج های سیاسی روشن فکر و دردسرهایی که توی اون سال ها براشون پیش می یاد را داریم که همه از طریق نامه گفته می شه . کتاب نسبتا خوبیه  به نظرم نسبت به مجموعه داستان قبلی خیلی بهتر شده فرم دهیشم کلا خوبه فقط یه جورایی یک قسمت هایی از لحن نامه ها انگار تو ذوق می زنه با شخصیتی که از طرف ساخته شده . اما در مجموع کتاب خوبیه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

خیلی از کلمه ها به زبان نمی آیند و فقط باید آن ها را نوشت . کسانی که نمی نویسند و می میرندانگار یک دنیا حرف نگفته را با خود به گور برده اند .

 

همه ی مشکلات امیر از اینجاست که خودش هم نمی داند چه زنی می خواهد . برایبش مهم تر است که یک زن روشنفکر اهل فکر و قلم داشته باشد که همیشه سرش توی کتاب است ( آن طور که همیشه تو را مثال می زند و به گفته ی خودش چنین زنی می خواهد ) یا یک زن گوگولی مگولی که آرایش و لباسش سرآمد و باب روز باشد ؟

توپ بازی/ غبیشی

توپ بازی

 

تبسم غبیشی

 

انتشارات ققنوس

سال نشر : 1388

برف : مینا خانم همسایه جدید که متفاوت با مامان و سیمین خانم است .

نامه : نامه از عاشقی قدیمی .

توپ بازی : وقتی خورشید بازی اش گرفته .

اثاث کشی : پسری که موجودات خیالی می بیند .

پناه : پدربزرگ می خواست گنجشک ها را اهلی کند .

باد : صحبت دختر با مردی گه عاشقش است .

چنگک : دختری با کابوس درامدن چشمانش به خاطر عشق .

دشمن کاغذی : زنی که بیش از حد کتاب می خواند .

مادر خوانده : عمه جان بچه را به زور از معصومه می گیرد .

پروانگی : دختری که عاشق رزهای صورتی بود و می خواست پروانه باشد .

هفتم : موری بعد از مرگ همسرش خانه را ترک کرده و بعد هفت سال بازگشته .

وهم : دل زن برای برادش تنگ شده و مرد می گوید تو که برادر نداری .

پیاده روی : دو زن به پیاده روی رفته اند .

یک مجموعه داستان از خانم غبیشی که اولین مجموعه ایشونم هست و باید بگم رشته تحصیلیشون گرافیکه . کتاب متوسطیه بعضی داستاناش بهتره بعضی ضعیف تر اما پراکندگی موضوع و قلمش زیاده من به صورت شخصی ترجیح می دم داستان های جمع شده توی مجموعه شباهت های بیشتری داشته باشند ولی نقطه ضعف خاصی هم نداره .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

جسارت نیست ، صراحت و صداقت است که هر دو لازمه ی عشقند و من عاشق تو هستم ، بهار من !

 

هر وقتی می خواهید بدانید مردی برای شما مناسب هست یا نه ، ببینید مایلید از او بچه ای داشته باشید ؟

  اثر مرکب/ هاردی

 اثر مرکب

 

دارن هاردی

لطیف احمدپور- میلاد حیدری

 

انتشارات شریف

سال نشر : 1394

اثر مرکب کتابی هست که در مورد موفقیت نوشته شده . ایده اصلی کتاب اینه که شما باید ثابت قدم باشید نظم داشته باشید و همون کارها و عادت های مثبت به ظاهر کوچیک را پیوسته انجام بدهید تا در دراز مدت اثر بسیار شگفت انگیزش را ببینید. خیلی تاکید می کنه که یادداشت برداری یک تلنگره و توی ایجاد عادات مثبت می تونه کمکتون کنه همچنین تغییر عادات و همنشین ها و مهم تر از همه تعیین هدف . و یک نصیحت خوبشم این که کمتر کمتر و کمتر سراغ رسانه ها برید .

خوب نمی دونم من که این مدل کتابها را زیاد دوست ندارم چرا تا می خوام غیر داستانی بخونم می رم سراغ اینها تو این مدت!!! ایده هاش البته به نظر من خیلی خوبه خیلی درسته و کاملا قبولش دارم یک مقداری مدل نوشتنش را دوست ندارم ولی در مجموع کتاب بدی نیست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

تنها راه رسیدن به موفقیت از طریق انجام پیوسته ی کارهای معمولی ، غیرجذاب ، غیرمهیج و بعضی وقت ها نظم و ترتیب سخت روزانه ای است  که در طول زمان مرکب شده اند .

 

روز پایان کودکی و شروع بزرگسالی روزی ست که مسئولیت کل زندگی ات را بر عهده بگیری .      

 

وقتی دلیلتان به اندازه کافی بزرگ باشد تقریبا هر کاری حاضرید انجام دهید .     

انتقام فیثاغورث/ سانگالی

انتقام فیثاغورث

 

آرتورو سانگالی

حسین شهرابی

 

انتشارات تندیس

سال نشر : 1393

فیثاغورث فیلسوف سیاستمدار و ریاضی دان بزرگی که همه باهاش آشنایی داریم کسی که کشفیات زیادی داشت و البته سندی به دست نویس خودش بهجا نگذاشت اون پیروانی به نام فیثاغوری ها داشت که این مطالب را بعدها منتقل نمودند . الان توی داستان گروه جدیدی از فیثاغوری ها را داریم که معتقدند فیثاغورث در کالبد دیگه ای متولد شده به دنبال اون فرد و همچنین یافتن یک دست نوشته باقی مانده از فیثاغورث هستند .

کتاب ماجرا را به همراه معلومات و مساله های ریاضی موازی پیش می بره و پر از اصطلاحات و فرموله . خوب من عاشق ریاضی ام و فکر می کردم  حتما ترکیب ریاضی و ادبیات برام جالبه ولی متاسفانه حساسیت شدیدی به داستان های خیالی نوشته شده بر بستر واقعیات تاریخی دارم و این مساله آزارم می ده خوشم نمی یاد . بنابرین این کتابم اون قدر به دلم ننشست.

نویسنده این کتاب خودش استاد ریاضیات هست .

صومعه کوچک/پژو

صومعه کوچک

 

پیر پژو

راحله فاضلی

 

انتشارات مروارید

سال نشر:۱۳۹۵

داستان دو کاراکتر اصلی داره مردی تنها که تمام وقتش صرف خوندن کتاب ها می شه اون یه کتاب فروشی داره و حافظه بسیار خوبی در حفظ مطالب . داستان ها خط به خط توی ذهنش می مونند و توی شرایط مناسب اونها را بازگو می کنه و مادری که نمی خواد درگیر دختر کوچولوش باشه بیشتر فکر رهانیدن خودش هست و صداهای درونی ذهنش روزی مرد کتاب فروش با دخترک زن تصادف می کنه و تقابل این دو شخصیت را داریم .

کنکاش های ذهنی جالبی داره خوب و عمقی می یاد بررسیشون می کنه یک مقداری خشک هست داستان و البته من اصلا شخصیت های داستان را نمی فهمم ولی کلیشه ای تمومش نکرده بسیار غمگین اما زیبا و خوب . این که مرد مطالب را این قدر خوب توی ذهنش داره برام جالب بود . کتاب نسبتا خوبیه .

پیر پژو نویسنده فرانسوی برای این کتاب جایزه لیور آنتر را از ان خود کرده و باید بگم از روی کتاب فیلمی هم ساخته شده.

 

قسمت زیبایی از کتاب

آن هایی که واقعا بچه دارند معجزه ی پیش پا افتاده نوسازی دنیا را درک می کنند؟ نیروی بله ی معمولی شگفت زده و خوشحالی که اجازه می ده  چیزی به سرانجام برسد را حس می کنند؟

ساعت ویرانی/ آرام روانشاد

ساعت ویرانی

 

آرام روانشاد

 

انتشارات مروارید

سال نشر : 1393

کتاب دو قسمته بخش اول از زبان اشکان و بخش دوم از زبان مرجان . در بخش اول متوجه می شیم اشکان پدر معلولی داره و به صورت پنهانی با مرجان ازدواج کرده . مرجان زیبا که توی این شهر غریبه و به صورت هولناکی اعتراف می کنه دلیل ترک خانواده اش کور شدن تصادفی برادرش توسط پدرش بوده . اشکان می خواد اونو به سمت خونه برگردونه آشفته است و ....

داستان قشنگیه هر چند اولش توی ذوق می زنه حالا این واقعه اصلا هم اون چنان نیست که بخواد چنین فاجعه ای بشه به اینجا بکشه و ... بعد مرجان چه قدر توی ذهن خاص و سمبولیک به نظر می یاد شک اشکان احمقانه و .. تا وقتی می رسید به قسمت دوم حرفای مرجان و بعد اصل قضیه را متوجه می شید و واقعا یک تلنگر دوباره که آدمها همیشه اون نیستن که نشون می دن حتی از نظر سرسختی و پیچیدگی ... چیزی را سخت و بزرگ جلوه ندهید .

من کتابشو دوست داشتم تا نصفه به نظرم به شدت بی مزه بود ولی بعدش تلنگرشو خوب وارد کرده بود و کتاب روان شناسانه نسبتا خوبی از آب دراومده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

تنها چیزی که توی این دنیا نمی شود روی آن حساب کردآدم ها هستند . کافی ست بفهمند با رفتن شان یک چیزی توی زندگی تو کم می شود . مطئن باش لحظه ای صبر نمی کنند و می روند. آنهایی هم که بیشتر می گویند می مانند و می خواهند تو را به بودنشان مطمئن کنند ، کمتر می شود روی شان حساب کرذ و زودتر از همه می روند .

 

از من بشنو دوستت داشته باشند خیلی بهتر است تا دوست داشته باشی . کسی که دوستت دارد هیچ وقت ولت نمی کند .

 

یک زن فقط یک زن را توی زندگیت برای همه ی عمر می خواهی و فکر می کنم همان لحظه ی اول دیدنش می فهمی که کدام زن را برای همه ی عمرت می خواهی .

 

رازها بعد از بر ملا شدن همه چیز را به هم می ریزند . آن که رازش را می گوید و آن که می شوند دیگر نمی تواند مثل قبل زندگی کند .

 

چه قدر سخت است درونت طوفانی به پا باشد و تو ناگزیر باشی ظاهرت را آرام نشان دهی .

 

کاش یک وقت هایی فکر نمی کردیم با گفتن همه چیز درست می شود . برعکس گاهی کلمات می توانند همه چیز را خراب کنند .

بگو آ روایت یک شغل

بگو آ روایت یک شغل

 

انتشارات همشهری

سال نشر : 1391

 

مورتالیته و جیغ سیاه ( پزشک متخصص زنان و زایمان ) : از دوران رزیدنتی ، سخت گیری سال بالایی ها و دشواری های پزشک بودن برای یک مادر می گوید .

کوک ( خیاط ) : سحر رفته تا در مزونی خیاط شود و شاهد آدم های مختلف با ادعاهای مختلف است مثل نامزدی ای که به هم می خورد .

بارون دکل نشین  ( مهندس برق قدرت ) : در مورد سختی های مهندسان برق قدرت توی بیابون می گه ، حجم زیاد کارها نزدیک شب عید و ... .

دور دو فرمان ( معلم رانندگی ) : زن معلم رانندگی است و شاگردهای مختلفی دارد مثل خانم مسنی که می خواهد تا دم مدرسه نوه اش برود و او را ببیند .

کتاب شلوار جین نیست ( کتابفروش ) : تجربیات کار در کتاب فروشی و مشتری هایی که به کتاب به چشم کالاهای دیگری نگاه می کنند.

خون بازی ( دبیر سرویس حوادث ) : دبیر سرویس حوادث و اتفاقات متفاوتی از صحنه های جنایت . مثلا یک بار شاکی ها دور او جمع می شوند و معتقدند که هم دست متهم است .

جایی برای نماندن ( کارمند هتل ) : تجربیات کارمندان هتل با مهمانان خارجی .

بگو آآآ ( رزیدنت کودکان ) : دکتر اطفال و سختی های این کار ، بچه های بدسرپرست ، بچه ها با مریضی های سخت و ...

یه پر مگس آبی بزن (چاپچی ) : طراح گرافیک و رمز موفقیت در بین کارگران چاپخانه .

پیرمردها بگویند سوسن ( دندان پزشک ) : مادربزرگ وقتی هنوز دانشجوست به او می گوید دندان مصنوعی خیل مهم است .

چگونه گذراندید ( معلم انشا ) : خانمی که معلم انشای مدرسه فرزانگان بوده .

اسکلت دزدها سگ ها و باران ( نگهبان کارگاه ساختمانی ) : نگهبان ساختمان گاهی تنها در بیابان اما گاهی هم در شهر کنار همسایه ها .

اسکوپ های خوشحالی ( بستنی فروش ) : بستنی فروشی هم اصول خودش را داره و مشتری های خاصشو .

هات پکی برای شانه ها ( فیزیوتراپ ) : فیزیوتراپی و مریض هایی با دنگ و فنگ های مختلف.

اوسکیدان ( فروشنده لوازم آرایشی ) : یک فروشنده لوازم آرایش که اتفاقا اهل کتاب نیز هست .

طاووس کشان ( معلم نقاشی کودکان ) : دنیای زیبایی کودکان هنگام نقاشی .

مجله همشهری قسمتی به اسم روایت یک شغل داشته که مردم خاطرات کاریشون را براش می فرستادن و چاپ می کرده حالا اومده این قسمت را کنار هم قرار داده و به صورت یک کتاب راهی بازار کرده . من به شدت لذت بردم . خیلی زیبا بود تکراری نبود واقعا ادم یک شناختی روی شغل های مختلف به دست می آورد و اینکه بعضی ها چه قشنگ به زمان دور و برشون نگاه می کنند و ساده و زیبا اتفاقات را ثبت می کنند . خلاصه خیلی قشنگه .

رازهای سانتی متری/ مرادی

رازهای سانتی متری

 

مردعلی مرادی

 

انتشارات روزنه

سال نشر:۱۳۹۲

شناژبندی با زن شانسی: سال ها قبل دوستان در پیتزافروشی می نشستند و هنسر اینده شان را حدس می زدند .

شش سانت رازی که توی دلم مانده: مرد خیاط عاشق یگانه تاجر شده .

آدم ها از دور مثل همند: کشته شدن رییس بانک و مرد نویسنده متهم .

آ دم های تعریف شده: وقتی مرد مورد اعتماد بودن اطرافیان را می سنجد.

ارباب جن ها: مرد آمده تا قلعه ای قدیمی و زمین های اطرافش را بخرد.

بانوی ب خشان در حریم کابل های فشار قوی: مرد عاشق زنی افغان شده بدون نشان.

خواب دیدی خیر دات کان: زنی که همیشه خواب هایش راست است.

یک مجموعه از داستان های کوتاه که اولین اثر آقای مرادی هست و اسمش منو وسوسه کرد به خوندنش . کتاب متوسطیه. خوبه به نظرم قلم خودشو داره حالت کپی نداره اکثر موضوع ها جدیدن کار متعلق به خودشه ولی نثرش یک مقدار برای من جدیه و برای همین خیلی هم خاص نمی شه برام اون ماجرای یگانه خانم را بیشتر همه دوست داشتم .

زندگی با تمام وجود/ براون

زندگی با تمام وجود

 

برنه براون

مریم تقدیسی

 

انتشارات نیلگون

سال نشر : 1394

در ابتدای کتاب توضیحاتی در مورد  کامل نبودن ، همدلی ، عشق و تعلق خاطر داده شده . در مورد خجالت کشیدن و کمال گرایی و موانع سر راه برای زندگی با تمام وجود صحبت شده و بعد راه کارهایی ارائه شده که عبارتند از پرورش دادن اصالت یعنی صادق بودن ، مهربان بودن با خود ، انعطاف پذیر بودن ، پرورش نشاط و سپاس ، پرورش شهود ، پرورش خلاقیت ، افزایش زمان تفریح و استراحت ؛ پرورش آرامش و سکون ، انجام کارهای معنی دار ( کارهایی که دوست دارید) ، خندیدن و موسیقی .

من به صورت کلی با این جور کتاب های روان شناسی ارتباطی برقرار نمی کنم اینم دوست نداشتم ولی به نظرم بهتر از کتاب های دیگه این سبکی بود . اگر تو مدش باشید و واقعا بخواهید تغییر کنید به نظرم می تونه یه رهنمودهایی داشته باشه در مجموع.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

ما از لحاظ بیولوژیکی ، شناختی ، جسمی و معنوی برای دوست داشتن ، دوست داشته شدن و تعلق داشتن برنامه ریزی شده ایم . در صورت برآورده نشدن این نیازها ، عملکردی را که باید داشته باشیم نداریم . درهم می شکنیم . متلاشی می شویم . بی حس می شویم .درد می کشیم . دیگران را می رنجانیم .

 

کمال گرایی تنها به ضرر خودمان تمام نمی شود بلکه دامن اطرافیان را هم می گیرد . آن را به فرزندانمان منتقل می کنیم . با انتظارات محال محیط کارمان را آلوده می سازیم و در مورد دوستان و اعضای خانواده هم زیان بار است .

پرواز / اهرلیچ

پرواز

 

ایمی اهرلیچ

علی خزاعی فر- مینا روان سالار

 

انتشارات چشمه

سال نشر:۱۳۸۷

مافین از سوزان کپر: خاطرات کودکی در دوران جنگ و بمباران.

همه چیز درست می شود از جیمز هووی: پسرک یه بچه گربه مریض میدا کرده.

شکار موش از لارنس یپ: وقتی مدش بزرگی به خانه امده.

آبی از فرانچسکا لیا بلاک: دختری که نادرش ترکش کرده و دوستی خیالی دارد.

توپک من از مری پوپ آزبورن: پدر دختر قرار است یک سال به کره رود و او دلتنگ است .

دلیل اینکه هیچ وقت از خانه فرار نکردم از کاترین پترسون: دختری که اصلا به خوشگلی خواهرش نیست.

پدر ابوت و آن چشم های خون گرفته از والتر دین مایرز: پدر جدید خیلی قضیه را جدی گرفته.

لجبازی از نیکولیا مهر: داستاتی درباره اعتقادات مذهبی.

پرواز از ریو لیندبرگ: پدر همیشه می خواهد بچه ها را با پرواز آشنا کند .

قول پیشاهنگی از آوی: پسرها برای میشاهنگ شدن باید یک شب تنها خارج از شهر باشند.

این هم قسمت دوم کتاب که همون روند قبل را داره و به همون انداره جذابه . واقعا ادم به فکر میره و یاد روزهای خوب خودش می افته . به نظر من تجربه های سبک و ارام و جالبی بودند.

وقتی هم سن تو بودم/ اهرلیچ

وقتی هم سن تو بودم

 

ایمی اهرلیچ

علی خزاعی فر- مینا روان سالار 

 

انتشارات چشمه

سال نشر: ۱۳۸۷

لاک پشت گزنده از جوزف بروچاک: پسرک می خواست لاک پشت بزرگی شکار کرده و ان را بفروشد.

شناگر از کیوکو موری : دختر بچه با مادرش در حال تمرین شناست که در دریا گرفتار می شوند .

وقتی دیگر عزیز نبودم از ایلین لوبل کونیزبرگ : مادر مجدداد باردار است و آیلین دیگر ته تغاری نخواهد بود .

اسب برنده از مایکل جی روزن: پسرک عاشق سوارکاری است .

دست پخت دیگران از ریتا ویلیامز گارسبا: مادر دست پخت افتضاحی دارد و انها اجازه ندارند غذای کس دیگری را بخورند.

در انتظار نیمه شب از کارن هس: او می خکاهد نیمه شب برای بچه های همسایه و رابطه پدر مادرش دعا کند .

صندوق خانه دراز از جین یولن: ماجرای مرگ پدربزرگ .

در یک چشم به هم زدن از نورما فاکس میزر: کقتی پسر همسایه به او اسید پاشید.

گفت و گو با آدم ریزه میزه از پل فلیچمن: پسر قدش خیلی کوتاه تر از استاندارد بود.

ماجرای اتوبوس از هوراد نورمنس: پسر در تابستان در کتابخانه سیار کار می کند .

اهرلیچ سراغ ۲۰ نویسنده رفته و از اونا خواسته داستانی از یکی از ماجراهای کودکیشون بنویسن که نتیجه ۲ جلد کتاب شده . کتاب برای نوجوانان هست و البته من خودم خیلی دوسش داشتم . خوندن تجربه و احساسات بچه های دنیا به یاد آوردن دوباره اون لحظات حس ها و یک بار دیگه از دید بچه ها شرایط را تحلیل کردن تجربه خیلی خوبیه .

 

قسمت زیبایی از کتاب

تقسیم چیزی با دیگران باعث بقای آن چیز می شود.

تبصره ی 22/ هلر

تبصره ی 22

 

جوزف هلر

احسان نوروزی

 

انتشارات چشمه

سال نشر : 1394

یوساریان در جبهه است اعتقاد چندانی هم به جنگ نداره و ما با اون و همراهش شاهد صحنه هایی از جنگ هستیم . فرمانده هایی که باعث مرگ افراد می شوند کسایی که جنگ را نمی خواهند کسایی کهی می ترسن کسایی که حواسشون به سود قابل کسب توی زمان جنگه  و کلا با دید طنز و انتقادی جنگ را مورد بررسی قرار می ده .

کتاب نسبتا قشنگیه البته یه مقدار خسته کننده است لحن طنزش عالیه و اصلا توی ذوق نمی زنه خیلی اشاراتش ظریفه ولی بیش از 500 صفحه بدون موضوع خاص خوب یک مقدار خسته کننده می شه . جوزف هلر آمریکایی است و البته در اصل متعلق به یک خانواده روس تبار یهودی و این کتابم جز آثار مهم ادبیات جنگ آمریکا می دونند . باید بگم آقای هلر خودشون مستقیم توی جنگ حضور داشتند و تحصیلاتشون هم زبان و ادبیات انگلیسی است . کتاب تبصره 22 توی انگلیس به سرعت جز آثار پرفروش شد اما در خود آمریکا مدتی طول کشید تا جا بیفته و پرفروش بشه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

سرتا سر دنیا ، پسران تمام طرف های درگیر بر سر چیزی جان می دادند که به آن ها گفته شده بود وطن شان است و به نظر نمی رسید برای کسی هم مهم باشد ، دست کم برای خود این پسرانی که جان جوان شان را از کف می دادند .

 

یوساریان با خونسردی گفت : اونا می خوان منو بکشن .

کلوینگر فریاد زد : هیشکی نمی خواد تو رو بکشه .

یوساریان گفت : پس چرا به طرفم تیراندازی می کنن ؟

کلوینگر گفت : اونا به همه تیراندازی می کنن . اونا می خوان همه رو بکشن .

: خب چه فرقی می کنه ؟

 

بر اساس قانون سرهنگ کورن تنها کسانی حق سوال پرسیدن داشتند که هرگز چیزی نمی پرسیدند . چیزی نگذشت که دیگر فقط کسانی در این جلسات شرکت می کردند که نمی پرسیدند ، و در نهایت هم جلسات ادامه پیدا نکرد چون کلوینگر ، سرجوخه و سرهنگ کورن متفق القول شدند که آموزش دادن به کسانی که هیچ وقت چیزی را به پرسش نمی گیرند نه ممکن است نه لازم.

 

من از مسئولیت هام فرار نمی کنم . به مسئولیت هام فرار می کنم . فرار برای نجات جونم هیچی چیز منفی ای نداره .

نیل/ تقوی

نیل

 

محمد تقوی

 

انتشارات چشمه

سال نشر : 1390

نیل : داستان مردی با کوزه آب در کنار وسعت نیل .

آس شنیز : عشقی یک طرفه مردی که می خواهد و زنی که نمی خواهد .

بازی : هم محله ای ها قرار است با هم یک تئاتر اجرا کنند .

سفید : مردی که دارد فراموش می کند و زمان .

بینابین خطوط حامل :استاد نقاشی و دو دانشجو

هرزه ویل : زلزله رودبار .

قرمز : مرد هیچ گاه رازهایش را به دیگران نمی گفت .

لیلی مجنون : دختر دیر فهمید که پسر تا چه حد عاشقش بوده .

قتل : پسری که با پدرش هیچ رابطه خوبی نداشت . 

بادکنک مشکی : دختری که قرار بود خودکشی کند ولی دلش بلال و دوغ و گوجه سبز و نقل و بادکنک مشکی می خواست.

یک مجموعه داستان که اولین مجموعه آقای تقوی هم هست .  کتاب بدی نبود ولی من خیلی هم دوسش نداشتم . نثرش یا موضوعاتش هیچ کدوم برای من چیز بدیع یا ملموسی نداشت که خیلی جذبم کنه و خاص باشه برام . آقای تقوی همسر خانم آذردخت بهرام هستند که من خیلی نوشته هاشونو دوست دارم . اسم دخترشونم نغمه است .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

چرا نتوانستم ندیده ات بگیرم . اگر می توانستم کارت تمام بود ، حاضر بودی هر کاری بکنی تا به چشم بیایی !

 

هر چیزی یک روز تمام می شود . مگر آن روزی که شروع می کند نمی داند که این هم می گذرد . نمی دانم چرا دست نمی کشد .

دیوار/ غلامی

دیوار

 

علیرضا غلامی

 

انتشارات غلامی

سال نشر : 1393

داستانی در مورد دوران جنگ ایران و عراق است . راوی پسر بچه ای است که پدرش در محل کار در اثر اصابت بمب 2 پایش را از دست داده ، مادرش هنوز سر کار می رود و برادر کوچک تری نیز دارد . شاهد بمباران مدارس ، کشته شدن بچه ها و معلم ها هستیم . اما زاویه دید واقعا متفاوته یعنی پسری را داریم که موقع مرگ برادرش بیشتر تو فکر اینه که وسایلش به اون می رسه ، بچه هایی که خوشحالن معلماشون شهید می شن ، زنی که با دکتر شوهر جانبازش رابطه داره ، مردایی که به خاطر یه ذره پول جبهه می رن و ...

کتاب قشنگی بود واقعا با دید متفاوتی نگاه می کرد و می گفت تو زمان جنگ همه چیزم مقدس نیست اتفاقا مردم سنگدل تر و بی تفاوت تر می شن ، مرگ و میر عادی می شه ، به خاطر فشار به خیلی چیزا تن می دهند ، خیلی کس ها چه سوء استفاده هایی می کنن و .... خوبه بازم اجازه چاپ داشته . از این کتاب خیلی تحسین شد و روزنامه جام جم گفت متفاوت ترین رمان در زمینه دفاع مقدس هست .

آقای غلامی نویسنده و رزنامه نگارن و فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

او آه کشید و گفت زیر فشار مقدرات خداوند است و فکر می کند خداوند او را باز هم در این سن و سال امتحان می کند . به او گفتم کمک زیادی از دست من ساخته نیست و باید این فشار را تحمل کند ، چون امتحان ها معمولا یک نفری هستند .

 

از خلبان های عراقی خواستم دور محله ی ما را خط بکشند . حتا به آنها گفتم امروز چند بار نزدکی محله ی ما بمب ریخته اند و فکر می کنم برای امروز کافی باشد . بعد با خودم فکر کردم خلبان ها ممکن است از خواسته ی من بی خبر بمانند. برای همین مجبور شدم سراغ خدا بروم و از او بخواهم هر جور که می تواند حرفم را به خلبان های عراقی منتقل کند .       

کافه خیابان گوته/ شاه آبادی

کافه خیابان گوته

 

حمیدرضا شاه آبادی

 

انتشارات افق

سال نشر :1394

شخصیت اصلی ماجرا کیانوشو مستوفی نوه همون میرزا یوسف رمان دیلماج هست البته نه اینکه دنباله اون باشه یا اونو نخونید اینو متوجه نشید . کیانوش دانشجوی رشته تاریخ بوده و در حال انصراف که آذر را می بینه و عاشقش می شه اون و آذر و شهریار و کیوان یک گروهی تشکیل می دهند خونه تیمی می گیرند و تصمیماتی دارند و در شروع داستان ما می دونیم کیانوش اومده خارج از کشور می خواهد شهریار را بکشه چون باعث قتل آذر به دست کیانوش بوده و برمی گردیم و داستان را مرور می کنیم .

بد نیست به نظرم آقای شاه آبادی روی جنبه های تحقیقی خوب کار می کنه قلمشم خوبه اما اون چهارچوب و موضوع اصلی هیچ وقت منو نمی گیره به نظرم خام می یاد .

اینم از معرفی آقای شاه آبادی و برای حسن ختام باید بگم ایشون مدیریت توی نشریات الهدی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان را نیز به عهده داشتند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اختلاف وقتی به وجود می آید که گفت و گو دو طرفه باشد ، یگی بگویی و یکی بشنوی ، اما تک گویی بدون هیچ عکس العملی از طرف مقابل هشچ مشکلی ایجاد نمی کند.

 

این خوش شانسیه بزرگیه که ادم شغل خودشو دوست داشته باشه .                                                                               

دیلماج/ شاه آبادی

دیلماج

 

حمیدرضا شاه آبادی

 

انتشارات افق

سال نشر : 1385

داستان در مورد میرزا یوسف است . پسری که در خانواده فقیری متولد می شود و بعد به کمک خیرین اهل علم به دلیل هوش بالا باسواد می شود در این بین عاشق دختری به نام زینت می شود اهل نقاشی است و اهل دل اما پس از نرسیدن به زینت ، حوادث روزگار و درگیر شدن در سیاست رفتن به فرنگ تا حد زیادی تغییر می کند و حتی سردسته قشون کشی بی رحمانه ای به گیلان می شود و ......

داستان متوسطیه از یه چیزاییش خوشم می یاد با اینکه اولش ذکر می کنه حقیقی نیست ولی واقعا جوری می نویسه که آدم حس خوندن گزارش تاریخی را داره و معلومه خیلی چیزاش تحقیق شده است مشکلش به نظرم اینه خوب نمی تونه داستان را ببنده جمع و جور کنه قشنگ می نویسه اما چهارچوب را خوب طراحی نمی کنه .

این کتاب جز کاندیداهای جایزه روزی روزگاری بود و تونست برنده جایزه شهید غنی پور بشه . همین طور لوح ادبی جایزه واو را هم از آن خود کرد .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اگر علم طب و ساخت ادویه خوانده بودم بیشتر به کار این نفوس فلک زده می آمد . مردم گرسنه را که با هر شیوع وبا و ابله چون حشرات الارض دسته دسته جان می دهند فلسفه به هیچ کار نمی آید .

 

نمی دانی من هم نمی دانم .اما باید اندیشه کنیم . تو هم اندیشه کن اگر امروز من نتوانستم، فردا تو خواهی توانست . تقدیر را می توان شکست .

 

عشق تنها در فراق معنی می گیرد و سوزها و ناله ها جملگی پس از وصال خاموش می شوند .

ماه نشان/شاه آبادی

ماه نشان

 

حمیدرضا شاه آبادی

 

انتشارات لشکر 41 ثارا...

سال نشر : 1387

سرگذشتی مختصر از زندگی شهید علی حاجبی که چگونه در کپرنشین های اطراف بندرعباس متولد می شود به جبهه می رود در کرمان ازدواج می کند و بچه دار می شود دختری به نام زینب و نهایتا داستان شهادتش در جبهه .

یک داستان ساده از زندگی یک شهید . من اصلا خوشم نیومد نه چهارچوب بندی خاصی داره و  نه خط و رسم داستانی . تازه اش یه چیزایی هم خیلی تو ذوقم می زد مثلا شهید شدن تعریف می کنه یه دفعه گفت پاشو بریم خط مقدم بعد رفتن تیراندازی بود پا شد راه رفت همراهش گفت این طوری نرو می زننت که دید ا گلوله خورده ؟ یعنی چی ؟ بدون دلیل پا شد ؟ حواسش نبود ؟ الکی ؟ بعدم همون اول به خانمش گفت نباید بری سر کار حالمو گرفت بچه را اوردن پیشش گفتن اسمشو چی بذاریم نه حرفی نه حداقل تعارفی که خانمش چی می خواد تندی گفت زینب . بعدم خوشم نیومد پسره اومد بهش گفت پزشکی تهران قبول شدم مادرم ارزوشه دکتر شم اجازه بدم فقط برم ثبت نام و بیام تازه نیروی داوطلب بود نه اجباری نذاشت .  کلا دوست نداشتم .

آقای شاه آبادی توی نوشتن فیلم نامه و تهیه فیلم و حتی بازیگری هم فعال هستند .                                            

در طلوع آزادی/ شاه آبادی

در طلوع آزادی

 

حمیدرضا شاه آبادی

 

انتشارات کانون پرورش فکری کودک و نوجوان

سال نشر : 1380

کتاب گزارش روز 21 و 22 بهمن هست از پیروزی نهایی انقلاب اسلامی و اولین باری که از رسانه ها رسما حکومت کشور عوض شده اعلام می گردد . بازم داستان نداره فقط گزارشی از اون روزا توالی اتفاقات و جهت گیری های ارتش و مردم هست.

این کتابم دوست نداشتم گزارش بود و چیز زیادی برای عرضه نداشت ولی بهتر از کتاب قبلی بود و حداقل ترتیب پیوستن قسمت های مختلف ارتش به انقلاب را گفته بود که ظاهرا هوانیروز آخرین قسمت بود .

آقای شاه آبادی کارشناس ارشد تاریخ دارند و کارهای پژوهشی هم زیاد انجام می دهند .

امام آمد/ شاه آبادی

امام آمد

 

حمیدرضا شاه آبادی

 

انتشارات کانون پرورش فکری کودک و نوجوان

سال نشر : 1380

یک کتاب خیلی کوچیک گزارش گونه از روزهای آخری که ایران منتظر ورود امام خمینی بوده . اینکه بختیار ، ارتش و مردم چه  عکس العملی داشتن احساسات چه گونه بود . چه طور مردم مبارزه می کردند چه وسیله هایی در دسترشون بود و جو عمومی چی بود . البته بازم می گم خیلی خیلی مختصره .

من از کتابش خوشم نیومد اولا داستان نبود گزارش بود بعد هم دیدگاه جدید چیز بدیع یا ... نداشت همون چیزهایی که بارها خوندیم.

آقای شاه آبادی از نویسنده های تهرانی هستند که هم برای نوجوانان می نویسند هم برای بزرگسالان . من قبلا دو تا از کتاباشون را خونده بودم و تو فکر خوندن کتاب جدیدشون بودم ولی فکر کردم بد نیست بیام چند تا از کتابای دیگه شون را هم بخونم و یک معرفی جامع تری باشه .

اعترافات غلامان مرده/ شاه آبادی

اعترافات غلامان مرده

 

حمیدرضا شاه آبادی

 

انتشارات کانون پرورش فکری کودک و نوجوان

سال نشر : 1387

کتاب در مورد به قتل رسیدن اما هشتم هست . این که شرایط مامون چه گونه است چرا امام را به نزد خود می آورد چه می شود که از وجود امام ترسان می شود و چگونه نقشه قتل او را می کشد .

بد نبود خوب موضوعش معمولیه یه واقعه تاریخی اما خوب باید بگم قلمش برای نوجوان خوب و خلاقانه هم بوده . نحوه نوشتنش خوبه . این کتاب جوایز زیادی هم برده از جمله برنده جایزه اول جشنواره کتاب کودک و نوجوان بوده ، جایزه اول جشنواره سلام بچه ها را از آن خود کرده . در جشنواره قصه های قرانی و جشنواره بین المللی امام رضا و جشنواره شهید غنی پور برنده شده و عنوان کتاب سال رضوی را هم از آن خود کرده .

 

قسمت زیبایی از کتاب

فتنه ها از پچ پچ آغاز می شوند . برای دوری از فتنه باید پچ پچ را خاموش کرد .

لالایی برای دختر مرده/ شاه آبادی

لالایی برای دختر مرده

 

حمیدرضا شاه آبادی

 

انتشارات افق

سال نشر : 1386

 

شهرک ارغوان شهرک نیمه سازی است که یک عالمه ساختمان نیمه ساز دارد . زهره ساکن یکی از مجموعه های این شهرک شبح دختری به نام حکیمه را می بیند که از صد سال قبل آمده و دنبال پدر و مادرش می گردد . این موضوع با سرگذشت قدیمی فروختن دختران قوچانی گره می خورد .

بد نیست اون قسمت تاریخیش اشاره به ماجرای دخترا ماجرا را جالب می کنه و خواندنی ولی خود قصه به نظرم بی سر و ته هست نمی تونه خوب جمعش کنه . این کتاب برنده جایزه اول جشنواره کودک و نوجوان بوده و لوح تقدیر شورای کتاب کودک و لوح تقدیر جشنواره کتاب برتررا برده و به عنوان  کتاب برگزیده کتابخانه بین المللی مونیخ و کتاب منتخب نظرسنجی روزنامه اعتماد به عنوان بهترین رمان نوجوان دهه 80 شناخته شده .

 

 

قسمت زیبایی از کتاب

گاهی قرار گرفتن اتفاقی بعضی چیزها در کنار هم زندگی ما را تغییر می دهد . اگر آن روز من فقط چند ثانیه زودتر کتابم را توی کیفم گذاشته بودم ، کارم به طبقه پنجم بلوک سیزده نمی کشید .

آینه های شهر/ شافاک

 

آینه های شهر

 

الیف شافاک

تهمینه زاردشت

 

انتشارات نیلوفر

سال نشر : 1394

داستان یک شهر و ساکنان آن است . مردمی با ادیان مختلف که در کنار هم زندگی می کنند ، مسلمان ها ، یهودی ها و مسیحی . داستان هایی که به صورت کامل به دنبال هم نیست تکه های پراکنده ای که در کنار هم قرار می گیرند و قصه اصلی را می سازند . اما محور اصلی ماجرا بر پایه خانواده ای مسیحی است که در اصل یهودی بوده اند . مرد پزشکی معروف و اهل فلسفه است پسری دارد که امید دارد جانشین او در علم پزشکی شود همسری که از او دور است و برادری که افسارگسیخته است و ....

یه جور داستانی که انگار یک مهی اونو در برگرفته تا رمز آلودش کنه من چیز خاصی توش نمی دیدم و به نظرم این مه هم نتونسته بود جذابش کنه خیلی با ملت عشق تفاوت داشت البته خوب شایدم ترجمه نقش مهمی داشته باشه اما در هر صورت کنار هم زندگی کردن ادیان را زیبا به تصویر کشیده بود ولی با این حال من خوشم نیومد .

خانم شافاک هم روزنامه نگارن هم نویسنده و هم استاد دانشگاه و در زمینه حقوق زنان هم شدیدا فعالند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

مگر دیه گوی کوچک فقط و فقط پسر او نبود؟ مگر از خون خودش نبود که چنین پا می گرفت و هر روز زیباتر می شد؟ آیا روشن ترین دلیل این واقعیت نبود که دست های مشت کرده ،نرم و سفید هر کودکی بیش از پدر به مادرش تعلق دارد؟

 

برای اینکه کودک راحت به دنیا بیاید لازم است مادرش از ترس هایش آزاد شود . در غیر این صورت کودک محکم به رحم می چسبد و با تمام قوا از بیرون آمدن خودداری می کند . بعضی از کودکانی که تا حد مرک از بیرون رحم می ترسند و ظلمت را امن تر از روشنایی می دانند ، ترجیح می دهند بند ناف را به گردن پیچیده ، همان جا جان بدهند اما تسلیم نشوند . به همین خاطر زائو باید پاره ای از خون ، خمیر مایه زندگی و جانش را به فرزندش بدهد نه ترس هایش را .

 

احتمال اینکه هر اتفاقی بیفتد وحشتناک تر است  از اتفاقی که در همان لحظه واقع می شود .

 

همان قدر که می ترسی می توانی شهامت داشته باشی . هر چه قدر که به اعماق سقوط کنی می توانی به همان اندازه عروج کنی .

ملت عشق/ شافاک

 

ملت عشق

 

الیف شافاک

ارسلان فصیحی

 

انتشارات ققنوس

سال نشر : 1394

اللا زنی خانه دار آمریکایی و مرفه که همیشه طبق برنامه ریزی و حساب کتاب زندگی اش را پیش برده تصمیم به کار در یک انتشارات می گیرد و کتابی که برای بررسی به او می دهند در مورد رابطه معنوی شمس و مولانا است . این که مولوی در چه جایگاهی بوده شمس چه طور آدمی بوده چه جوری وارد زندگی مولوی می شه و چه طور اون را پخته می کنه و هم زمان با خوندن این کتاب اللا تصمیم می گیره روند یک نواخت زندگیشو بذاره کنار و توی لحظه زندگی کنه .

خیلی خوب نوشته شده کتاب قشنگیه جملات و مفاهیم زیبایی داره خوب خیلی هم پرفروش بود توی ایرانم مدت ها تو صدر پرفروش ها قرار داشت . من دوسش داشتم ولی راستش ادم می مونه واقعیت چیه پس توی این کتاب شمس عالیه کیمیا عاشقش می شه اما توی کتاب کیمیا خاتون ماجرا اصلا جر دیگه نشون داده شده .

خانم الیف شافاک نویسنده ترک متولد فرانسه هستند و دکترای علوم سیاسی دارند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

جوان بودن ، عاشق شدن ، یشنهاد ازدواج گرفتن ، این ها چیزهای خیلی قشنگی اند ، مگر خودم نمی دانم ....من هم زمان خودش این طور چیزها را از سر گذرانده ام . اما حرف ازدواج که پیش می اید باید کله ات را به کار بیندازی !ازدواج کردن با کسی که خیلی با تو فرق دارد ، رسما یعنی قمار کردن .

 

راستش را بخواهید برای همه ، بدون استثنا ، لحظه ای می رسد که می توانند یکی را بکشند ، اما این را اکثر آدم ها نمی دانند . نمی خواهند بپذیرند . تا وقتی حادثه ای غیرمنتظره باعث شود خون جلو چشمشان را بگیرد . چه قدر هم مطمئنند که دستشان هیچ وقت به خون آلوده نمی شودو جان کسی را نمی گیرند . حال آنکه همه چیز به تصادفی بند است .

 

آدم چون خوبی اطرافیانش را می خواهد در کارهایشان مداخله می کند اما راستش فایده ای هم ندارد . من خودم از وقتی از دخالت کردن در کار دیگران را رها کردم و توکل کردم ، راحت شده ام .

 

به جای مقاومت در برابر تغییراتی که خدا برایت رقم زده ، تسلیم شو . بگذار زندگی با تو جریان یابد نه بی تو . نگران این نباش که زندگی ات زیر و رو شود . از کجا معلوم زیر زندگی ات بهتر از رویش نباشد .

 

در آن هنگام از کجا می دانستم بزرگترین اشتباه را مرتکب شده ام ؟ اشتباهی که زن ها از روز ازل مرتکب می شوند ؟ نگو این که گمان می کنی مردی را که عاشقش هستی به واسطه عشقعوض کنی جهالتی قدیم و خاص ما زنان است .

 

هر جا عشق باشد دیر یا زود ، جدایی هم هست .

 

اگر پس از عشق همان انسانی باشیم که پیش از عشق بودیم ، به این معناست که به قدر کافی دوست نداشته ایم .

 

در این دنیا امکان دارد با مردی زیر یک سقف زندگی کنی و یک رختخواب را با او قسمت کنی اما باز در حسترش بمانی . پس آدم دلش فقط برای کسانی که دورند تنگ نمی شود ممکن است دلت برای نزدیک ترین آدم هم تنگ شود .

کتاب دزد/ زوساک

کتاب دزد

 

مارکوس زوساک

آمنه نوبخت فر

 

انتشارات شور

سال نشر : 1389

کتاب در مورد لیزل هست دخترکی آلمانی که مادرش به خاطر فقر زیاد قرار است او و برادرش را به عنوان فرزند خوانده به یک خانواده دیگر بدهد در راه برادرش فوت می کند و لیزل با قلبی خسته به خانه هرمان ها می رود . پدر جدید مردی آرام و بسیار بسیار انسان است و رزا مادرش نیز درست است که با وی دعوا می کند اما قلب او نیز بسیار لطیف است . در همین زمان است که هیتل در حال قوی شدن در آلمان است جنگ جهانی شروع می شود و در بین تمام مشکلات لیزل در حال دزدیدن کتاب برای مطالعه است .

خوب کتابش را خیلی زیاد ازش تعریف شنیده بودم فروش خوبی کرد فیلمی هم از روش ساخته شد و بالاخره فرصت شد بخونمش کتاب قشنگیه شیوه روایتش جالبه سرگرم کننده است دوست داشتنیه و ادمو با خودش همراه می کنه . مارکوس زوساک استرالیایی هست .

این بار توی کتاب جنگ هیتلر از دید آلمان ها دیده شده آلمان هایی که خودشون هم مخالف و قربانی بودند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

شکی نیست که در حرفه ی نقاشی حرف نداشت . در موسیقی بهتر از معمولی بود . با این حال این توانایی را داشت که حتی وقتی اول صف هم ایستاده بود بتواند در زمینه گم شود . مطمئنم شما هم از این جور آدم ها دیده اید . او بود ولی قابل توجه نبود . مهم و یا چندان ارزشمند نبود .

 

یک مرد جوون هنوز یک پسربچه س و یک پسربچه گاهی حق داره که لجبازی کنه .

کفشدوزک/ لارنس

کفشدوزک

 

دی اچ لارنس

یوسف شیروانی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1394

لیدی دافنه منتظر همسر زیبا و  مهربان خود است تا از جنگ بازگردد اما در همین حین به دیدن اسرای دشمن می رود کنت آشنای قدیمی را می بیند و احساس عشقی رعب انگیز او را می گیرد کنت مغرور و بی اعنتاست و همسر دافنه مهربان و عاشق اما باز هم کفه به سمت کنت سنگین می شود .

موضوعش شدیدا شبیه همون دو کتاب قبلیه زنی متاهل با وجودی همسری متعارف و خوب به خاطر هوای سرکش درونش به سمتی عشقی این چنین غیرمعقول می رود . یک مقدار دیگه برام تکراری شده این موضوع اما خیلی برام هیجان انگیزه این موضوع این ناراستی این قدرت .

آقای لارنس خودش با یک زن متاهل فرار می کنه و ازدواج می کنه و کلا داستان هاش همین مایه ای و بحث برانگیز بوده و خیلی جاها بهش اجازه چاپ نمی دادند .