خانه رها شده/تورنیه

خانه رها شده

 

ژاک تورنیه

پرویز شهدی

 

انتشارات ورجاوند

سال نشر : 1388

ماری زنی هست که عشقش را از دست داده ولی حاضر به فراموش کردنش نیست خانه اش را رها کرده به شهر جدیدی امده و در خانه جدید و به هم ریخته ای ساکن می شود و سعی می کند ارام ارام به خانه و زندگی اش جان بدهد .

از آقای تورنیه قبلا دو کتاب معرفی کردم بدم نبودند این کتاب جدید نیست ولی من تازه دیدمش و گفتم بد نیست معرفیش کنم شاید کسی خوشش اومد و رفت سراغش .این کتاب هم بد نیست خاص نیستا ولی دلتونم نمی زنه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب 

مرده ها شکار جالبی نیستند . کسی آنها را به دام نمی اندازد . اگر بخواهند خودشان برمی گردند . هر وقت بخواهند .

 

اگر احساس می کنی دو تا کوه دارند از جایشان حرکت می کنند وانمود کن چیزی نمی بینی . 

 

مردن ترسی ندارد .آخر از همه مردن ترسناک است .

خورشید خانواده اسکورتا/گوده

خورشید خانواده اسکورتا

 

لوران گوده

پرویز شهدی

 

انتشارات پارسه

سال نشر : 1392

خانواده ایتالیایی که شومی و بدنامی گریبانگیرشون بوده . دل دزدی که به پیردختری تجاوز می کنه فرزند به دنیا اومده از نظر ده مطرود هست افراد دیگه ای بزرگش می کنند سارق معروفی می شه و با زن کر و لال و سه فرزندش به همون دهکده بر می گرده و حالا سرنوشت این سه بچه تلاششون برای وازد شدن به جامعه ساختن اینده مبارزه با بداقبالی و کنار هم بودن را داریم .

خوب اینم معروف ترین کتاب ایشون که تونسته جایزه گنکور را هم از آن خودش بکنه و بسیار پرفروش بوده . انصافا کتاب قشنگ و پرکششی هم هست کلا نوشته هاش منو به فضاهای دوست داشتنی و خوبی می بره یک چیزاییش تکراریه تو قصه ها خانواده بعد مرگ پدر خواهری که مرکز جمعه دوست بچگی که عاشق خواهره مهاجرت اتش زدن میراث سفر با الاغ که خوب تکراری می شه و یه چیزاییشم معقول نیست تمرکز روی یک خاندان و سرنوشتش نه روی فرد بعد بی خیال بچه های پسرها شدن و فقط بچه های دختر خانواده را در نظر گرفتن برام عجیبه ولی نحوه نوشتنش قشنگه و دل نشین و من کلا خوشم اومد .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اجازه نده به خودت بگویی این کار غیر قانونی قدغن و خطرناک است . اصل موضوع این است که آدم بتواند هزینه های خانواده اش را تامین کند همین و بس.

 

موقعی که عرق می ریزی تا آن چیزی را که دوست داری بسازی بهترین و قشنگ ترین لحظه های عمرت را می گذرانی . 

 

شاید ما مردمانی تنگ دست و ساده دل باشیم ولی به خاطر روغنی که هز این سنگ های سست بیرون کشیده ایم به خاطر این که با دست هایی این گونه تهی چنین گنجی را بار آورده ایم رستگاریم.

سدی بر اقیانوس آرام/ دوراس

سدی بر اقیانوس آرام

 

مارگریت دوراس

پرویز شهدی

 

انتشارات ققنوس

سال نشر : 1377

داستان زندگی زنی همراه با فرزاندش است . زن که خیلی زود بیوه شده با پیانو زدن خرج زندگی خود و دختر و پسرش را تامین می کند و با پس اندازش زمینی می خرد اما زمین در کنار اقیانوس است و امکان هیچ کشتی وجود ندارد . اگر آنها قادر به کشت زمین نشوند ماموران اداره ممیزی زمین را از آنها خواهند گرفت و مادر به هر تلاش بی ثمری دست می زند ولی سوزان و ژوزف فقط می خواهند از آن دشت رها شوند .

کتاب قشنگیه و خیلی متفاوت از کارهای دوراس . یعنی یه داستان کاملا قابل فهم با یک چهارچوب واضح :دی از لحاظ روان شناسی جالب روش کار کرده تفسیراش تلاشای مادر عکس العمل بچه ها .... خیلی عمیقه هر چند من زیاد درک نمی کنم شخصیت ها خیلی متفاوت از منطقه منه ولی خوب در آورده. باید بگم از روی کتاب فیلمی هم ساخته شده .

 

قسمت زیبایی از کتاب

شوخی و خنده درباره ی بدبختی ای بزرگ هم تاسف آور بود و هم خنده دار.

طاق نصرت / رمارک

     

طاق نصرت 

 

اریش ماریا رمارک

پرویز شهدی

 

انتشارات دشتستان

سال نشر : ۱۳۸۱

این کتاب هم در زمان جنگ جهانی جریان داره . این بار شاهد پزشکی هستیم که از دست نازی ها فراریه و به صورت قاچاق در فرانسه زندگی می کنه . عمل انجام می ده و در این بین با زنی آشنا می شه و عشق در زمان جنگ با ابعاد و مشخصات خودش بینشون حادث می شه . همین طور مشکلات این مدل زندگی پناهندگی ، ترس و رویارویی با کسایی که زندگیت را نابود کردند نشون می ده .

خوب مسلما جز کتابای جدید نیست ولی وقتی کتاب قبلی را معرفی کردم و دیدم تا حالا کلا دو تا کتاب از رمارک معرفی کردم گفتم بهتره این یکی را هم بخونم . بازم قشنگه خوب می نویسه جملاتش عکس العمل ها همه خیلی تاثیرگذار هستن ولی راستش یک مقدار چهارچوبش دیگه تکراریه بازم مثل قبل مبحث عشق در زمان جنگ . از روی این کتاب فیلمی هم تهیه شده در ضمن.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هیچ چیز آن قدرها ارزش ندارد که آدم آن را تا این اندازه جدی بگیرد.

 

آدم هیچ وقت مقاوم نمی شود فقط به بعضی چیزها عادت می کند.

 

هیچ مرضی به اندازه قدرت طلبی مسری نیست.

و هیچ چیز به اندازه قدرت آدم ها را عوض نمی کند.

 

تا زمانی که امکانی وجود دارد آدم باید دست به هر تلاشی بزند اما موقعی که دیگر کاری از دستش ساخته نیست باید همه چیز را فراموش کند.

 

انتظار چیزی را داشتن و دانستن آن دو چیز متفاوت است .

دژ/ سنت اگزوپری

دژ

 

آنتوان دو سنت اگزوپری

پرویز شهدی

 

انتشارات به سخن

سال نشر: ۱۳۹۳

اینم آخرین کتاب اگزوپری که ناتمام هم مونده و خود آقای شهدی هم توضیح می ده برای ترجمه اش مشکلات زیادی سر راهش بوده و سعی کرده نهایتا با وفاداری به متن اون سختی و غیرقابل فهمیش هم بگیره . بنابرین دنبال یک داستان منسجم و با چهارچوب نگردین کلیتش یک فرمانروایی هست داره تجربه های زندگی و عقایدش را با دیدارهای مختلف از سرزمینش و یادآوری سخنان پدرش محک می زنه . فصل هایی که شاید ربطی هم به هم ندارن هر کدوم یک دیدگاه اخلاقی داره یک اشاره که اصلا می شه جدا جدا هم خوند . من شخصا دوستش نداشتم از این کتاب هایی که انگار راوی اون بالا نشسته هی نصیحت می کنه و چیزای خوب می کنه کلا با من سازگار نیست ولی اگر بوبن دوستید مائده های زمینی را دوست دارید اینم بهتون می چسبه .

در مورد خود آقای اگزوپری هم باید بگم ایشون پدرشون کارمند بیمه بودند مادرشونم از یک خانواده فقیر ولی اشرافی و شدیدا اصل و نصب دار بوده خودش در دوران تحصیل یک دانش اموز متوسط بوده و اولم می خواسته بره نیروی دریایی ولی نمی شه و دیگه می ره سمت خلبانی . همچنین باید بگم اهل موسیقی بوده و ویلیون می زده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

زندگی مفهومی ندارد مگر این که آن را اندک اندک با چیزی معاوضه کنیم.

 

آن هایی که هیچ چیز از خودشان مایه نمی گذارند و غذاشان را از دیگری دریافت می کنند حتی اگر بهترین و لذیذترین غذاها باشد آن هایی که کلک می زنند و به شعرهای بیگانگان گوش می دهند بی آنکه شعری از خود بسرایند از آبادی بهره می گیرند بی آنکه احیایش کنند و سرودهای مذهبی ای را که برای شان ساخته اند می خوانند آن ها افسارشان را در طویله ها به آخورها می بندند و چون تا حد چهارپایان تنزل کرده اند آماده اند برای برده شدن...

 

دلایلی که آدم ها در قالب واژه ها ارایه می دهند هرکز دلایل واقعی نیستند.

 

یک لحظه عمر می تواند به همه ی زندگی بیارزد.

خلبان جنگ/ سنت اگزوپری

خلبان جنگ

 

آنتوان دو سنت اگزوپری

پرویز شهدی

 

انتشارات به سخن

سال نشر: ۱۳۹۳

 اگزوپری توی جنگ با آلمان خلبان بوده و توی این کتاب شرح یکی از اون عملیات هاس که چه قدر قوای فرانسه ضعیف بوده اینکه ماموریت یه جورایی خبر مرگ بوده چه حسی داشتن و بینش از خیلی جیزای دیگه می گه خاطرات و احساسات جنگی و نهایت به نتایج آخری که می رسه .

خوب دارم کتاب های جدید از نویسنده های قبلا معرفی شده را هم چنان معرفی می کنم لیستم هم طولانیه اما چون یک گریزی به اگزوپری زده بودم گفتم برم کتاب جدید بخونم ازش تا دوباره توی ذهنم بیاد . این کتاب را هم وقتی فرانسه تسلیم آلمان می شه اگزوپری می ره آمریکا و اونجا می نویسه . کتاب بدی هم نیست نسبتا خوبه واقعا یک جور موشکافانه به احساساتی که توی جنگ به وجود می آید نگاه می کنه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

همه چیز دور و برمان در حال فرو ریختن و از هم پاشیدن است و چنان همه جا گیر شده که حتی مرگ هم چیز پوچ و بیهوده ای جلوه می کند.

 

کسی که از فلان موسیقی لذت می برده موقعی می رسد که دیگر  از آن هیچ پیامی دریافت نمی کند. لحظه ای هم فرا می رسد که مثل حالا دیگر کشورم را درک نمی کنم.

 

هنگامی که رویدادی عشق را در انسان برمی انگیزد همه چیز بنا به این عشق نظم و ترتیب می یابد آن وقت عشق است که احساس گستردگی و وسعت را به او می بخشد.

جوینده ی طلا/ لوکلزیو

جوینده ی طلا

 

ژان ماری گوستاو لوکلزیو

پرویز شهدی

 

انتشارات چشمه

سال نشر : 1396

راوی داستان و خواهرش لو در دره ی بوکان کودکی خود را می گذرانند . راوی بسیار علاقه مند به طبیعت است اما بعد از مدتی پدرشان ورشکست می شود و آنها برای زندگی به فارست ساید می روند و پدر فوت می کند اوضاع روحی پسر به هم ریخته است و تمام رویایش می شود نقشه گنجی از دزدان دریایی که پدر راجع به آن با وی حرف زده و تصمیم می گیرد روزی به جزیره رودریگ رود .

کتاب متوسطیه من اون چنان دوستش نداشتم آروم و روان نوشته تحلیل های جالبی هم زیرپوستش داره اما خیلی یک نواخته حوصله آدم سر می ره منو یاد کتاب من و استادم می انداخت از لحاظ یک نواختی . آقای لوکلزیو را من گاهی کتاباشو دوست دارم گاهی هم حوصله سر بره برام . به هر حال اینم کتاب جدیدشون .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

نگاهش هم دور است هم نزدیک . مانند پرنده ای که در پرواز است و فقط وقتی از جلو خورشید رد می شود و سایه اش روی زمین می افتد ، آدم متوجه حضورش می شود .

 

همه ی عکس های قدیمی زرد شده ، تصویرها ، نامه ها و کتاب هایی را که او می خواند ، دور ریخته ام تا طنین صدایش برایم دست نخورده باقی بماند .  می خواهم همیشه صدایش را مثل صدای همه ی کسانی که آدم دوست شان دارد بشنوم .

انزجار / موراویا

انزجار

 

آلبرتو موراویا

پرویز شهدی

 

انتشارات مجید

داستان در مورد مردی هست که زندگی پرتفاهم و خوبی با همسرش داره و به قول خودش متوجه این نعمت نیست تا زمانی که به خاطر عشق به همسرش یک خونه می خره و به همین دلیل وارد کار فیلم نامه نویسی می شه که اصلا مورد علاقه اش نیست تا بتونه قسط های خونه را تامین کنه . اما حس می کنه رابطه اش با خونمش سرد شده امیلی دیگه دوسش نداره به دنبال چرای این ماجراست و گریزونه از قبول واقعیت .

قشنگ بود نمی گم خیلی آن چنانی خیلی خاص اما خوب واقعا یک جاهاییشم خوب کار کرده بود خود موضوع قابل تامل بود واکنش های روان شناختیشون بعضی جاها خیلی قوی روش کار شده بود در مجموع کتاب نسبتا خوبی بود . اما من کلا از ابن جور شخصیت ها و برخورداشون با مسایل خیلی بدم می یلد و همین توی ذوقم می زنه اینکه مشکلی داری با طرفت و مرموز برخورد می کنی

پ . ن : اینم اخرین کتاب معرفی شده سال 93 . معمولا اخر سال برنامه سال جدید را می چیدم که قراره چه ماهی چه کتابی بخونم اما امسال نه چند تا از تازه های نشر که اسفند شروع به خوندشون کردم مونده می خوام اونا را تموم کنم یک تعداد کتاب که شدید توی فکرش بودم امسال بخونم و هر بار به دلایلی خونده نشد و بعد از اون اگر فرصتی شد تازه فکر می کنم برنامه ام چی هست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

درباره ی هم داوری نمی کردیم به جای آن همدیگر را دوست داشتیم .

 

آدم هر قدر خوشبخت تر باشد کم تر به سعادتش توجه می کند .

 

آدم می تواند گاهی به طور مطلق به کسی وفادار باشد بی آنکه دوستش بدارد .

وعده گاه/ رب گریه

وعده گاه

آلن رب گریه

پرویز شهدی

انتشارات افکار

بازم نمی دونم چی بگم از موضوعش این بار توی کره هست یک سری بومی آسیایی یک سری مهاجر کارای غیرقانونی جاسوسی مواد مخدر فروش دخترها و ... قتل هایی که رخ داده و پلیسی که به دنبال مشکوک ها هستش ....

اصلا دوست نداشتم خوب من رمان نو را نمی فهمم دوستم ندارم دو تا پشت سر هم خوندنش دیوونگی محضه . دوست نداشتم اصلا . امیدوارم اون قدر عاقل شم که مواردی که از قبل می دونم اصلا نمی تونم باهاش ارتباط برقرار کنم را کلا سراغش نرم آخه چه کاریه !!!

پ .ن : دیروز تولدم بود اولین تولدی که رها کنارم بود البته که کل میزی که همسر جان اون همه زحمت کشیده بود و چیده بود را به هم ریخت البته که با گریه و زاری بدون داشتن مجوز نشست یک عالمه کیک خورد البته که اون وسط به صورت مرتب گیر می داد بساط را ول کنین بیاین برای من کتاب بخونین البته که اون قدر گریه کرد تا بخوابه اما همیناش فوق العاده بود خدای هزار بار ازت متشکرم

خاطرات مثلث طلایی/ رب گریه

خاطرات مثلث طلایی

آلن رب گریه

پرویز شهدی

انتشارات افکار

یعنی الان کاملا موندم بگم موضوع کتاب چی بود . یک سری قتل آیینی نمادین تعداد زیادی خشونت در حقیقت خشونت هایی از روی هوا و هوس و یک جورایی بی رحمی و بی هدفی بشر امروز ... دخترایی که به شکنجه داده می شوند کشته می شوند و ..

خوب یک جورایی این صفت بارز رمان نو هست منم کلا از رمان نو خوشم نمی یاد اینکه نمی فهمم چی می گه چی شد منظورش چیه اصلا داستان چی بود چرا چگونه و ... اما در مجموع توی این سبک داستان رب گریه را بیشتر دوس داشتم برای همینم رفتم سریع سراغ کتابش نمی گم کتابو دوس داشتم ها نه دوسش نداشتم و اصلا درست حسابی هم نفهمیدم چی می خواد بگه اما یک جورایی شاید ترجمه اش هست که خوبه نمی دونم اونقدرا هم اعصابت را به هم نمی ریزه فقط همش حس می کردم من اینو قبلا خوندم

طرحی برای انقلاب در نیویورک/ رب گریه

طرحی برای انقلاب در نیویورک

 

آلن رب گریه

پرویز شهدی

 

انتشارات افکار

رمان یک رمان نو هست و اصلا نمی دونم باید بگم موضوعش چی هست . اصلا چهارچوب یا خط داستانی نداره انگار یک کارگردان یا یک روای ایستاده و صحنه های مختلف یک حادثه یک ماجرا را براتون باز گو می کنه همین طور صحنه های مختلف گاهی جلو عقب گاهی صحنه های واسطه وجود نداره گاهی اصلا متوجه نیستی کدوم صحنه چه مفهومی داره و غیره . ولی در مجموع روی خشونت ، شکنجه دادن ، تعرض جنسی ، ثروت و وارد شدن بچه ها به این معاملات مانور داده .

زیاد خوشم نیومد . خوب این جور رمان چیزی نیست که مورد پسند من باشه چیزی که درست و درمون نفهمم اول و آخرش چی هست . سلیقه های خاصی را می طلبه و آدم این کار رو . اما قلمش زیباست و ترجمه خوبی هم داره یعنی با همه این احوال خوندنش برام اصلا کسل کننده یا بد نبود مشتاق به ادامه دادنش هم بودم حتی و یک جورایی سرگرمم می کرد .

خوب راستش من می خواستم از آقای کرمیار یک کتاب دیگه بخونم که فعلا در دسترسم نبود . بنابرین تصمیم گرفتم به سنت هر ساله تا یک مدت کوتاه از تازه های چاپ یعنی امسال و سال گذشته معرفی کنم از نویسنده هایی که قبلا معرفیشون کردم . از رب گریه هم قبلا سه تا رمان دیگه معرفی کردم اما خوب این یکی دیگه سبکش زیادی نو بود :دی

 

 قسمت های زیبایی از کتاب

اشتباه است اگر آدم بدون پاداش ، خدمتی در حق کسی بکند .

 

پولی که پدر مادرها می دهند پول واقعی نیست . صیقلی است و هیچ بویی هم نمی دهد مگر بوی مرکب شیمیایی . آن ها اسکناس های نویی هستند که باید خودشان چاپ کرده باشند . پولی که آدم خودش به دست می آورد کاملا مچاله شده است ، با پارگی های کوچک ، کمی چرب به علت کثیف بودن ، لمس کردنش لذت بخش است .

بل آمي/ موپاسان

بل آمي

 

گي . دو موپاسان

پرويز شهدي

 

انتشارات مجيد

‍‍ژرژ دوروا مرد جوان خوش قيافه اي است كه شغل بسيار كم اهميتي در راه آهن دارد و زندگي سختي را مي گذراند تا به صورت اتفاقي يكي از دوستان قديمش را مي بيند كه شغل مهمي در روزنامه دارد و حاضر مي شود او را به عنوان گزارشگر در همان روزنامه استخدام كند . ژرژ در اين جامعه با موارد مختلفي رو به رو مي شود اين كه زد و بندهاي مالي چطور جريان دارد ، خيانت ها چطور است ، راه پيشرفت چيست و .... براي شروع نيز با همسر جوان و زيباي يكي از افراد ثروت مند جامعه طرح عشق مي ريزد و مرحله به مرحله در اين راه فرو مي رود .

يك جور موضوع كلاسيكي هست چيزي كه توي داستان هاي قديمي خيلي بهش پرداخته شده زبانش هم خطي و كلاسيك و ساده است اما در مجموع به نظر من كتاب خوبيه يعني با همه اين احوال كتاب سطح پايين يا متوسطي نيست . شخصيت ها را خوب درآورده قشنگ روشون كار كرده و طرح ريزيشم جالب بوده و مرحله به مرحله داستان را جلو برده طوري كه توي ذوق نمي زنه .

موپاسان نويسنده معروف فرانسوي هست كه من قبلا مجموعه مادمازل في في را ازش خونده بودم ولي احساس مي كردم جاش خيلي خاليه و بيشتر از اينها بايد ازش بدونم و اميدوارم فرصت اين كار در اختيارم قرار بگيره .

ژان دولوین/ تورنیه

ژان دولوین

 

ژاک تورنیه

پرویز شهدی

 

انتشارات چشمه

ژان دختری یکی از کنت های فرانسه است . وقتی 15 ساله می شه با مردی ازدواج می کنه و به دربار تورینو می رود . او 5 سال زندگی عاشقانه ای دارد و صاحب 2 فرزند می شود ولی بعد متوجه می شود پادشاه دیوانه وار عاشق او شده به شوهرش پناه می برد اما ظاهرا شوهر دلش می خواهد برای از دست ندادن جایگاه سلطنتی زنش راضی به خیانت شود و بدنی ترتیب تمام زندگی ژان عوض می شود .

بد نبود خوب بود جالبه خوندن ساده زندگی یک شخصیت تاریخی و اصلا اون چه به سرش اومده خیلی راحت می شه شومی سرنوشتش بدی روزگار و تلخی و تنهایی روزهاشو چشید اما حالا کتاب اون قدرها هم بعد روان شناسانه نداره و سریع سر و ته همه چیز را هم می یاره برای همین نمی گم خیلی خوب .

آقای تورنیه لیسانس علوم سیاسی و حقوق دارند و توی رادیو و تلویزیون هم مدت زیادی شاغل بودند .

آخرین فرد خانواده موتسارت/ تورنیه

آخرین فرد خانواده موتسارت

 

ژاک تورنیه

پرویز شهدی

 

انتشارات دنیای نو

فرانسوا گزاویه پسر کوچک موتسارت است که در 6ماهگی پدرش را از دست می دهد . او بعدها به آموختن پیانو و آهنگ سازی می پردازد ولی کار برای او بسیار دشوار است به دلیل نامی که دارد . همه جا اسم پدرش بر او سنگینی می کند و او را با پدرش مقایسه می کنند . فرانسوا در حال گریز از این سایه ابدی است و با زنی آشنا می شود که سعی در کمک کردن به او دارد . زنی که مادر ژولی شاگرد فرانسواست .

کتاب قشنگ یود واقعا لذت بردم از خوندنش . موضوع جالبیه به جای اینکه دنبال زندگی نامه بزرگان باشه اومده فرزند موتسارت را مورد بررسی قرار داده و نمونه جالبی هم هست این که واقعا سخته زیر سایه یک پدر نابغه توی همون راه گام گذاشت . ترجمه خوبی هم داره و در همین گذر ما را با زندگی خود موتسارت هم آشنا می کنه .

آقای تورنیه داستان نویس ، نمایش نامه نویس ، طنزپرداز و محقق فرانسوی هستند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

می روم ولی نمی خواهم بروم چون شما را دوست دارم و نبودتان مرا می ترساند ولی برای اثبات عشقم است که از اینجا می روم .

 

در قلمرو خاطره هایم همه چیز را برای خوشبخت شدن ندارم ولی تصویرهایی که در آن نگه داشته ام مرا به این باور وامیدارند که می توانسته ام خوشبخت باشم .

 

دلیلی ندارد که بچه ها بفهمند بزرگ و تربیت کردنشان به چه بهایی تمام شده اگر خوشبخت باشند بهایی که پرداخت شده مهم نیست .

ماجراهاي شگفت انگيز/ آلن پو

ماجراهاي شگفت انگيز

 

ادگار آلن پو

پرويز شهدي

 

انتشارات فرهنگ جاويد

داستان هاي جنايت هاي دوگانه در كوچه ي مور ، نامه ي سرقت شده ، سوسك طلايي ، دست نويس پيدا شده در يك بطري ، سقوط در گرداب مالستروم و لي جيا را قبلا خوندم و ساير داستان ها عبارتند از :

يادداشت هاي روزانه درباره ي سفر با بالون : درباهر اولين مسافراني كه با بالون از اقيانوس گذشتند .
ماجراي بي مانند شخصي به نام هانس پفال : مردي كه مي گويد با بالن به كره ماه رفته .
حقيقت قضيه ي آقاي والدمار : مرد تصميم مي گيرد انسان محتضري را به خواب مغناطيسي فرو برد .
جلوه هاي خواب مغناطيسي : تعريف يك سري تجربيات در باب خواب كردن مغناطيسي و سوال و جواب .  
خاطرات آقاي اوگست بدلو : مرد در رويا و صحنه هايي قرار دارد كه معتقد است رويا نمي باشند.
مورلا : زن حالتي ماليخوليايي و عجيب دارد و دختري كه از او متولد مي شود كاملا شبيه به اوست .
متسن گرستين : ثروت مند جوان و فاسدي كه روزي داراي اسبي عجيب مي شود .

اصلا خوشم نيومد چند تاييش كه حالت داستان نداشت و در كل اين موضوعات و اين ترتيب نوشتن با سليقه شخصي من سازگار نيست . جرعت ندارم در نقد آقاي آلن پو چيزي بگم خوب احتمال زياد مشكل از خود منه اما نمي پسندم . با كتاب هاي قبلي ايشونم چندان ارتباطي برقرار نكردم اما وقتي سراغ تنها رمانشون رفتم گفتم بذار يك مجموعه ديگه را هم امتحان كنم .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

انسان كامل ترين بنده و برده ي عادت است و هزاران كار روزانه اش كه مهم به حساب مي آيد چيزي جز عادتي روزمره نيست .

 

دچار شگفتي شدن خود نوعي خوشبختي است و در خواب و خيال بودن مگر گونه اي سعادت نيست ؟

سرگذشت آرتور گوردن پیم/ آلن پو

سرگذشت آرتور گوردن پیم

 

ادگار آلن پو

پرویز شهدی

 

انتشارات دشتستان

آرتور پسر جوانی هست که بر خلاف نارضایتی والدینش تصمیم می گیره با دوستش به صورت پنهانی سوار کشتی شده و راه یک سفر دریایی را در پیش بگیره قراره اون چند روز توی انبار مخفی باشه و بعد دوستش وجود اون را به پدرش اطلاع بده اما آرتور متوجه می شه ظاهرا حادثه ای رخ داده و دوستش سراغش نمی یاد و ....

اصلال خوشم نیومد ساده بود بچه گونه بود نمی دونم در کل مدل داستان های آلن پو نبود منتظر یک داستان معمایی بودم اما بیشتر آدم را یاد قصه های ویکتور هوگو می انداخت .

خوب قصد نداشتم پرونده مودیانو را ببندم اما یک دفعه تصمیم گرفتم یک وقفه بینش به خودم بدم و گفتم بذار برم سراغ آلن پو که قبلا هم ازش خوندم و رفتم سراغ تنها رمانی که داره اما خوب به دلم نبود.

ربه كا/ دوموریه

ربه كا

 

دافنه دوموريه

پرویز شهدی

 

انتشارات صدای معاصر

ربه كا شخصيت اصلي داستان كسي است كه سال ها پيش مرده و اصلا در حال حاضر كتاب جايي ندارد . او بانوي قبلي خانه بوده است كسي كه سايه او هنوز بر خانه سنگيني مي كند و خانم جديد احساس مي كند همه او را با ربه كا مقايسه مي كنند همه از او انتظار دارند مانند ربه كا باشد و بي سليقگي اش را در مقايسه با حسن شهرت سليقه ربه كا مسخره مي نمايند ....

كتاب قشنگيه موضوع زيبا و جذب كننده اي داره و البته فيلم هيچكاك از روي اين داستان نيز واقعا ديدني هست

فراز و نشيب زندگي بدكاران/ بالزاک

فراز و نشيب زندگي بدكاران

 

اونوره دو بالزاك

پرويز شهدي

 

انتشارات ققنوس

اين كتاب آخرين بخش از تريلوژي هست كه بابا گورويو و آرزوهاي بر باد رفته دو كتاب ديگر آن بودند . يك رمان خيلي بلند كه توش به ادامه سرنوشت برخي افراد اون ماجرا مي پردازيم . پسرك همسايه باباگوريو كه معشوق دخترش مي شد و لوسين در ارزوهاي بر باد رفته كه برادر شيفته اشرافيت بود .

داستان مثل همون داستان هاي قبلي است خانواده هاي اشرافي ف راه هاي نفوذ بهش ، فساد موجود در اين طبقه و در عين حال مروري بر زندگي بزهكاران و دزدها .......

خوب طبق روال قبلي چندان چنگي به دلم نزد البته اعتراف بكنم شايد اگر دل بدم به كار حس بهتري داشته باشم .

بد نيست اينم بگيم كه بالزاك مدركش در زمينه حقوق بوده !

ايزابل بروژ /بوبن

ايزابل بروژ

 

كريستين بوبن

پرويز شهدي

 

انتشارات چشمه

ايزابل به همراه خواهر و برادر كوچك ترش و والدينشان راهي مسافرت هستند اما در يك رستوران بين راهي توقف مي كنند و بعد از آن ايزابل متوجه مي شود كه پدر و مادرش آن ها را ترك كرده اند . پيرزني هر 3 بچه را به خانه مي برد و بدين ترتيب زندگي جديد ايزابل شروع مي شود ...

قبلا چند تايي كتاب از بوبن معرفي كرده بودم البته خيلي كم يعني در كل باهاش ارتباط برقرار نمي كردم اما الان تصميم گرفتم دوباره يك سري بهش بزنم و چند تا كتاب ديگه ازش بخونم ببينم اين بار چي مي شه . براي شروع هم رفتم سراغ اين داستان كه اتفاقا خوشم هم اومد و به نظرم كتاب نسبتا زيبايي بود . در ضمن طرح جلد كتاب هم برام خوشايند بود .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

اولين بچه ي خانواده بودن كار آساني نيست .

 

پدر و مادرها ايزابل ، هرگز درست نمي دانند چه وعده هايي به بچه هاشان مي دهند . هرگز نبايد به خنده هاشان و از آن بيشتر ، خشم و خروشهاشان اعتماد كرد .

 

اگر كسي يا چيزي را زنداني كنيم ، در واقع با اين كار خودمان را زنداني كرده ايم . آن چه را نابود مي كنيم ، به نوبه ي خود ما را هم به نابودي مي كشاند .

 

من خوشبختم ، نيازي به ابديت ندارم ، دوستت دارم .

ماندران ها ( جلد 2 )/ دوبووار

 

ماندران ها ( جلد 2 )

 

سيمون دوبووار

پرويز شهدي

 

انتشارات دنياي نو

اين قسمت كتاب يك جورايي نشون دهنده سرنوشت قهرمان هاي داستان هست . افرادي كه سياسي و اهل ادبيات بودند بعد از پاشيده شدن جمعشون و از بين رفتن اميدهاشون مي خواد نشون بده هر كدوم بنا بر سن و روحياتشون به چه راهي مي روند و چي جلوي روشون هست .

فكر مي كردم حوصله جلد دوم را ديگه نخواهم داشت اما اين جلد را هم دوست داشتم شايد بيشتر از جلد اول . به هر حال تجربه لذت بخشي بود و آدم را درگير مي كرد . جالب ترين نكته كتاب براي من آنا بود . زني كه يكي از شخصيت هاي اصلي كتاب هست و روان شناسه و طي رفتارش با ديگران دائم اون ها را تجزيه و تحليل مي كنه كه دليل اين رفتارشون چيه و بهتره اون چه عملكردي داشته باشه . اين تحليل ها و عملكردها برام خيلي جذاب و دل نشين بود .

اين كتاب برنده جايزه گنكور مي شه و در مورد اسم كتاب بد نيست بگيم ريشه مالزيايي داره و توي چين به كسايي اطلاق مي شده كه از طريق كنكور از بين افراد تحصيل كرده انتخاب مي شدند . اين لغت بعدها وارد فرانسه مي شه و در مورد افراد مهم و بانفوذ و به خصوص برگزيدگان علم و ادب و سياست به كار گرفته مي شده و شايد چون ما براش لغت خيلي دقيقي توي فارسي نداريم نويسنده ترجيح داده به جاي اسمي مانند نخبگان يا برگزيدگان از همون اصطلاح ماندران ها استفاده كنه .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

مرد شدن در زماني كه اين كلمه مفهوم سنگيني پيدا كرده خيلي دشوار است .

 

يك روز به نادين توضيح داده بود كه از مقايسه كردن خودش با ديگران پرهيز مي كند ولي لحظه هايي هم مي رسد كه آدم مجبور به اين كار مي شود ، ديگران به اين كار مجبورش مي كنند .

 

آشتي كردن ، بخشيدن ، چه واژه هاي رياكارانه اي . آدم بايد فراموش كند ، همين .

 

گذشته را آدم نمي تواند به طور ارادي فراموش كند !

 

آدم خيلي زود نسبت به كساني كه عادت ندارد درباره شان قضاوت كند ، بي انصاف مي شود .

 

از ياد بردن يك پرسش ، پاسخي براي آن نيست .

 

ديگر هرگز به سرم نخواهد افتاد دوستت نداشته باشم . هيچ وقت اين همه دوستت نداشته ام .

 

وقتي آدم هنوز اميدوار است ، درك كردن مهم است و من مطمئن بودم كه هيچ اميدي برايم نمانده است .

 

براي اين كه آدم كسي را عاشقانه دوست داشته باشد ، بايد سخت به هيجان بيايد ، وقتي بازي دو طرفه باشد ، ارزش انجامش را دارد ، ولي اگر قرار باشد آدم به تنهايي بازي كند ، بازي احمقانه مي شود .

 

نياز به كمك داشتم تا اين روزها را بگذرانم ، روزهايي كه هر ساعت آن بايستي ياد مي گرفتم و عادت مي كردم كه ديگر دوستم ندارد .

 

تا وقتي او به من لبخند مي زند توان آن را نخواهم داشت كه اين عشق را در سينه ام بكشم ، ولي از دور كشتن آن ، كار هر كسي است .

 

عجيب است كه توي چشم هاي يك زن چه قدر اشك وجود دارد .

ماندارن ها ( جلد 1)/ دوبووار

ماندارن ها ( جلد 1)

 

سيمون دوبووار

پرويز شهدي

 

انتشارات دنياي نو

ماندران ها يك رمان دو جلدي حجيم هست . در مورد افراد روشن فكر بعد از جنگ كساني كه از يك سو در فضاي ادبي هستند و از سوي ديگر عقايد سياسي چپ گرايانه اي دارند ولي كاملا هم درگير كمونيست نشده اند . ماجراها و احساس چنين افرادي هست بعد از جنگ .

خوشم اومد . با اينكه كتاب روند كندي داره و زياد هم گرم نوشته نشده با اين حال براي من خوشايند بود به نظرم خوب تجزيه تحليل كرده بود و تونسته بود خواننده را مجذوب نگاه داره . يك جورايي توصيفاتش قشنگ بود و ارتباط را حفظ مي كرد اما گمون نمي كنم داستاني باشه كه كشش يك جلد حجيم ديگه رو هم داشته باشه .

خوب دوبووار هم نويسنده فرانسوي بسيار معروف كه شديد احساس مي كردم جاش توي ليستم خاليه و تصميم گرفتم نگاهي به آثارش بكنم .

موضوعاتشون ربطی به هم نداره ولی حس می کنم کسی که بار هستی را دوست داشته این کتاب را هم دوست خواهد داشت .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

نام هايي كه به وقايع گذشته داده مي شود هيچ مهم نيست ، آنچه اهميت دارد آينده است .

 

دنياي بدون ادبيات و هنر به طرز وحشتناكي غم انگيز است .

 

من زنده ام و دوستت دارم : اين خودش خيلي چيزهاست .

 

زندگي را نمي شود به قطعات ريز تقسيم كرد بايد آن را يك جا پذيرفت .

شرق بهشت /اشتاين بك

شرق بهشت

 

جان اشتاين بك

پرويز شهدي

 

انتشارات مجيد

شرق بهشت يك رمان طولاني از داستان دو نسل از خانواده هاست . يك داستان اجتماعي كه محوريتش هم دو خانواده اصلي هستند . يكي مردي نيك منش و مخترع كه زميني خشك و بي و آب علف دارد با تعداد زيادي فرزند كه هر كدام سرنوشتي دارند و ديگري كه در حقيقت موضوع اصلي كتاب نيز هست در مورد مردي است كه دو پسر دارد پسر اول خشن و مرموز و پسر دوم بسيار پاك سرشت است و دختري هيولا وار به زندگي آنها وارد مي شود .

داستان بررسي اين رابطه ها و سرانجامشون هست . من خيلي كتاب رو دوست داشتم . يك كتاب رئال خيلي صاف و ساده و مستقيم كه يك داستان پر كاراكتر داره . شايد زا اون موضوعات و نوشنه هاي قديمي كه الان زياد هم با مذاقمون خوش نياد ولي اگر دلتون هواي اين داستان ها را كرده و حوصله كتاب طولاني داريد انتخاب خيلي خوبي مي تونه باشه چون روابط را زيبا توصيف كرده و جذابيت متن هم بالاست .

شرق بهشت از كتاب هاي خيلي معروف و فوق العاده پرفروش اشتاين بك هست كه البته توي ايران زياد معروف نشده . به هر حال فكر مي كردم توي معرفي اشتاين بك حتما بايد به اين كتاب كه از آثار مهمش هست پرداخت .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

آدم مي تواند به هر چيزي ، اگر تنها چيزي است كه دارد ، افتخار كند . هر قدر تهيدست تر باشد ، بيشتر لازم مي شود به آنچه دارد ببالد .

 

طي سال هاي خشك مردم سال هاي پربار و مساعد را از ياد مي بردند و در سال هاي بعد ، وقتي باران به فراواني مي باريد ، خشك سالي را . هميشه اين طور بوده است .

 

وقتي كودكي براي اولين بار بزرگ تر ها را به همان شكلي كه هستند مي بيند ، وقتي براي اولين بار به ذهنش خطور مي كند كه بزرگ ترها از ذكاوت خارق العاده اي برخوردار نيستند ، قضاوت هاشان و جمله هاشان هميشه صحيح نيست ، دنياي كودكانه اش فرو مي ريزد و هرج و مرجي وحشتناك جاي آن را مي گيرد . بت ها در هم مي شكنند و امنيت از بين مي رود و موقعي كه بتي فرو مي افتد ، نيمه شكسته نيم ماند ، تماما خرد مي شود و در بستري از كثافت فرو مي رود .

 

حتي اگر آدم هرچه را كه دراد دور بريزد ، باز گناه هاي كوچكي براي عذاب دادن خود نگه مي دارد . اين ها اخرين چيزهايي است كه ما رها مي كنيم .

 

هيچ كس به آن نياز ندارد . نصيحت يك هديه است .

 

دوست داشته شدن خيلي خوب است ، حتي اگر دير شده باشد .

حیوان اندیشمند/مرل

حیوان اندیشمند

 

روبر مرل

پرویز شهدی

 

انتشارات تهران

پروفسور سویلا به همراه همکارانش در یکی از سازمان های دولتی ایالات متحده آمریکا در حال بررسی بر روی دلفین ها هستند . آنها بچه دلفینی به نام ایوان یا فا را تحت نظر قرار داده و سعی می کنند تا به او تکلم و خواندن به زبان انگلیسی را بیاموزند . کتاب پر از نکات جالی در مورد دلفین ها ، نحوه تربیت و آموزش آنهاست . در ادامه ترس از به کار گیری این پیشرفت در جهت اهداف سیاسی نامناسب و توطئه ها و درگیری های جهانی دنبال می شود .

جزئیات زیبا و قشنگی در مورد دلفین ها داشت . خیلی به این مسئله علاقه مندم کردم و باعث شد تا در مورد این حیوانات دوست داشتنی بیشتر جست و جو کنم . موضوعش هم جالب بود . کلا آقای مرل ذهن خلاقی توی ایجاد چهارچوب داستان داشته اما به نظر من بیش از حد قضیه را کش می ده . یک جوری حجم کتاب ها با مطلبی که در ذهن داره بگه هم خوانی نداره . در کل کتاب بدی نبود تجربه خوبی بود خوندنش . و بهتره بگیم آقای مرل خودش دکترای ادبیات داشته و حقایق علمی در مورد این کتاب را به کمک زیست شناسان دریایی به دست آورده . و خودش ذکر کرده که دلیل این که محل وقوع حادثه را آمریکا در نظر گرفته این بوده که سیاست های رهبران این کشور باعث ایجاد تشویش در دل مردم جهان می باشد .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

پیر شدن هیچ وقت چیز جالبی نبوده است ، اما پیر شدن بدون کار و پیشه و در حالی که سن از شصت و هفتاد می گذشت ، بدون اینکه انسان مشغولیاتی داشته باشد یا به تحقیق و مطالعه بپردازد ، از همه بدتر است .

 

این درست نیست ، ابدا درست نیست که می گویند در رنج کشیدن فضیلتی جادویی وجود دارد ، برعکس به عقیده من رنج کشیدن یک نوع فلج شدن ، گونه ای تحقیر است که هرگز هیچ چیز خوب و جالبی از آن منبعث نمی شود ، پس باید بر آن چیره شد .

 

زمان نابغه هایی که به تنهایی و به کمک وسائلی ابتدایی موفق به کشفیاتی بزرگ و شگفت انگیز می شدند سپری شده است . در حال حاضر پیشرفت های علمی احتیاج به سرمایه گذاری های بزرگ و گروه های متعدد محققین دارند : یا به عبارت دیگر این کار پول فراوان می خواهد . مسئله حالت نسبیت دارد . هر کس از همه ثروتمندتر است ، لزوما کشفیات بیشتری هم خواهد کرد .

 

کلمه ی زندگی : چه طنز و تمسخری ، چه خود گول زدنی ، فاصله ی کوتاه میان دو نیستی را زندگی نامیدن .

 

خوشبختی چنان غیرمعمول و کمیاب است که انسان وقتی با آن رو به رو می شود ، به دشواری می تواند تشخیص بدهد .

 

راه های زیادی وجود دارد برای اینکه انسان هیچ کاری نکند . انسان می تواند خودش را سرگرم کار نشان دهد ، خیلی هم با شور و علاقه و در عین حال هیچ کاری هم انجام ندهد .

 

در رنج نوعی تحلیل رفتن وجود دارد که انسان را وا می دارد بیشتر خود را تحلیل ببرد . یک نوع قطع عضو کردن که قطع عضو کردن های دیگر را مطالبه می کند .

 

انسان می تواند تبسم کند ، تبسم کند ، تبسم کند و در عین حال یک خائن باشد .

 

شما با این اصطلاح " زمان چه قدر به کندی می گذرد " آشنایی دارید . من هرگز تا به حال چنین عمیق مفهوم آن را درک نکرده بودم . هیچ فکرش را نمی توانید بکنید که زمان در اینجا تا چه حد طولانی است . باور کردنی نیست . روزها مثل هفته ها می مانند و هفته ها مثل ماه ها جلوه می کنند .

 

خنده می تواند ساختگی و ظاهری باشد اما رنج و اندوه حتی بدون دلیل ، هرگز خیالی نیست .  

جن /رب گری یه

جن ( حفره ای قرمز میان سنگ فرش های از هم جدا شده )

 

آلن رب گری یه

پرویز شهدی

 

انتشارات دشتستان

داستان جن در مورد مردی است که با خواندن یک آگهی استخدام وارد یک انبار متروکه می شود و در آنجا با زنی عجیب ملاقات می کند که زن ماموریتی به او می دهد تا به ایستگاه قطار برود . مرد در بین راه با پسر بچه و دختر بچه ای به نام ژان و ماری برخورد می کند که عکسی از پدر متوفایشان دارندو اندکی وضعیتشان عجیب به نظر می رسد ...در بین ماجرا مرد در فضای دیگری بیدار می شود که به طوری گنگ خاطراتی از تجربیات قبلی خود دارد و باز دوباره در جایی دیگر و به شیوه های مشابهی با همین افراد ملاقات می کند.... در یکی از این ملاقات ها زنی برای او توضیح می دهد که ژان دارای یک بیماری روانی است و زمان ها را با یکدیگر اشتباه می گیرد و اتفاقات آینده و گذشته را در کنار هم تجسم می کند و چنانچه افراد دیگری در این اتفاقات نقش داشته باشند مجبور به حضور در صحنه های تخیلی ژان هستند و .....

وای من خیلی خوشم اومد نمی دونم چرا حرف زیادی از این کتاب زده نمی شه و اونقدر پر طرفدار نیست به نظر من خیلی کتاب خوبی بود . موضوعش نو بود . داستان با یک عالمه سوال به اتمام می رسه . کلی تفسیرهای متفاوت می شه کرد . چرا زمان ها به هم ریخته بود؟ ایا نویسنده گم شده یا مرده؟ مانکن ها در اصل چی بودند؟ زمان قبل از مرگ بود یا بعدش ؟....

رب گری یه بر خلاف سارتر به تعهد سیاسی نویسنده معتقد نیست و می گه نباید قلم نویسنده در خدمت جریان های سیاسی باشه با این حال در سال ۱۹۶۰ در زمان جنگ استقلال الجزایر او یکی از ۱۲۱ روشنفکر فرانسوی بود که بیانیه معروف حمایت از مردم الجزایر را امضا کرد .

رب گری یه در زمان سینما نیز فعال بود . او نویسنده فیلم نامه سال گذشته در مارین باد است که برنده جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز شد . همچنین کاگردان فیلم پرمخاطب قطار سریع‌السیر اروپا نیز بوده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

در فرانسه آدم برای اینکه نظرها را جلب نکند ، قهوه ی ایتالیایی سفارش می دهد .

 

البته یک نامه ی عاشقانه نیست . ولی چند کلمه هم خودش خیلی زیاد است ، به ویژه وقتی که از طرف کسی باشد که آدم برای همیشه او را از دست داده است .

 

عشق آدم را به انجام کارهای بزرگ وا می دارد .

 

یک داستان واقعی به اجبار باید به زمان گذشته نقل شود .

پاک کن ها/رب گری یه

پاک کن ها

 

آلن رب گری یه

پرویز شهدی

 

انتشارات دشتستان

کتاب دارای مضمونی پلیسی است . روزنامه ها خبر از قتلی دیگر می دهند . در حقیقت مدتی است که در ساعتی خاص افراد مهمی از سوی گروهی نامعلوم کشته می شوند و این بار نوبت پروفسور دوپون است . والاس از سوی مرکز برای ردگیری این پرونده به شهر مذکور می رود . از سوی دیگر می دانیم که پروفسور دوپن در این سوء قصد تنها زخمی شده اما دکتر را متقاعد کرده گواهی مرگش را امضا کند تا همه فکر کنند که او مرده است .

موضوع اصلی یک موضوع پلیسی هست اما انتظار یک کتاب پلیسی نداشته باشید اصلا قرار نیست رمز و راز یا جست و جوهای خاصی به این داستان اضافه بشه . والاس درون شهر مذکور بین آبراه ها و کانال های فراوان این شهر به دنبال گفت و گو با مرتبطین با این جنایت است و همه گفت و گوها مسیر ساده و ملموسی دارد و از طرف دیگه هم ما می دونیم قاتل کیه ... یعنی تمرکز یک جوری رو وصف سردرگمی و گشت و گذارهای والاس است همین ...

رب گری یه نویسنده و فیلم ساز مشهور فرانسوی است که پدر رمان نو لقب گرفته و پاک کن ها اولین اثر اوست که به خاطرش جایزه فنئون را نیز برده . و وقتی با این اطلاعات کتاب را بخونید که اولین اثر رسمی و مهم رمان نو همین کتاب هست ، واقعا حس خوبی پیدا می کنید و از کتاب  خوشتون می یاد  چون اگه قراره مرز سبک کلاسیک و سبک جدید باشه به صورت ناگهانی جهش فوق العاده بزرگی انجام داده و خیلی از کلیشه های قبلی را بهم زده . توی کتاب اصلا خط زمانی ثابت رعایت نمی شه از حال به آینده می ریم به گذشته بر می گردیم و روایت به صورت مستقیم نیست . راوی داستان خیلی بی طرفانه به اوضاع نگاه می کنه ، قهرمان نداره و به توصیف حالات روحی افراد نپرداخته ، در عوض توصیفات شدیدا زیبایی از این شهر تو در تو و پر از کانال داریم که هیچ وقت هم اسمش ذکر نمی شه . خلاصه کتاب خوبیه هرچند من پایانش را دوست ندارم

بد نیست در مورد رمان نو یا ضد رمان هم این اشاره را بکنیم که سبکی بود که می گفت روش داستان نویسی کلاسیک که بیش از حد به شخصیت ها ، طرح داستان و رئال بودن می پردازه به درد زندگی جدید نمی خوره . سبک جدید داستان نویسی باید مطابق سبک جدید زندگی باشه . در این سبک هرچیز را همون قدر وصف می کنید که لازمه و به صورت احساسی به قضیه نگاه نمی کنید به دنبال دلیل و منطق کلاسیک هم نیست هیچ عیبی نداره اگه زمان به صورت خطی پیش نره اگه وقایع درهم و برهم باشه و ...

 

قسمت های زیبایی از کتاب

نیم ثانیه برای هر قدم ، یک قدم و نیم در هر متر ، هشتاد قدم در دقیقه . او به میل خود به سوی آینده ای اجتناب ناپذیر و کامل قدم بر می دارد .

 

چگونه می شود مطلبی را به کسی که حاضر به گوش کردن نیست حالی کرد ؟

 

می گویند خودکشی احتیاج به شهامت زیادی دارد ولی همه با کمال میل برای کسی که از آن چشم می پوشد شهامت بیشتری قائل می شوند .

شوالیه ناموجود

 

شوالیه ناموجود



ایتالوکالینو
پرویز شهدی

انتشارات چشمه

کتاب شوالیه نا موجود آخرین کتاب ( از لحاظ سال تالیف ) از سه گانه نیاکان ما محسوب می شود .
ماجرای کتاب مربوط به جنگ های صلیبی و دعوای میان مسیحیان و مسلمانان است . آژیلوف شوالیه ای است که در سپاه شارلمانی فرانسه حضور دارد . او شوالیه ای منظم با زرهی سفید است که در حقیقت جسم و وجود انسانی ندارد . یک اراده و صدای انسانی درون زرهی فلزی و با این حال دقیق تر و پر کارتر از سایر شوالیه ها . به عبارتی شوالیه ای که وجود ندارد اما حضور دارد ...
یک جورای باحالی بود شوالیه ناموجود .... وقتی در مورد ادمها و احساساتشون و فکر می کرد و سعی می کرد جلوی خودشو بگیره اونجایی که شوالیه ها را نگاه می کرد که خوابیدن و به مفهوم خواب فکر می کرد یا جایی که یکی از شوالیه ها در مورد دختری ازش سوال می کرد که عاشقش بود ... عکس العمل باحالی داشت
یک جوری بی دلیل بودن جنگ ها و سرمداران این جنگ ها را مسخره کرده ، تقواها و تظاهرهای افراد به اصطلاح با ایمان را مورد نکوهش قرار داده .....
قشنگ بود و روان . اما بارون درخت نشین و ویکنت دو نیم شده به نظرم جذاب تر بودن

 

 قسمت هاي زيبايي از كتاب

 

هیچ صفحه ای ارزشمند نیست مگر اینکه وقتی برگردانده می شود ، پشت آن زندگی در تپش باشد .

 

 

اگر کسی وجود داشته باشد که باید به حالش دل سوزاند ، عاشقی است که هرگز طعم بوسه های معشوقه را نچشیده و به خاطر آن اه می کشد و هزاران بار ترحم انگیزتر از او ، عاشق بی نوایی است که فقط لحظاتی چند طعم این بوسه ها را چشیده و بعد برای همیشه از ان محروم مانده است .

 

 

عشقی که نسبت به دختر جوان احساس می گرد ، تبدیل شد به عشق نسبت به خودش ، به خود عاشق دختر جوان ، عشق نسبت به آنچه برای هم می توانستند باشند و نبودند .......

 

 

کاشک موفق شوم این روزها را بیهوده هدر ندهم ، از آنچه هستم و می توانم باشم چیزی را تلف نکنم .

 

 

احساس داشتن یک دشمن در پیش رو و یک دوست در کنار خود ، احساس گرم و لذت بخشی است .

ویکنت دو نیم شده

 

ویکنت دو نیم شده

ایتالوکالوینو
پرویز شهدی

 

انتشارات چشمه


ویکنت مداردو برای جنگ با ترک ها راهی میدان نبرد می شود اما در آنجا زخمی شده و بدنش دو نیمه می شود . هر نیمه توسط افراد مختلفی درمان شده و به زادگاه ویکنت بر می گردند . یکی از این نیمه ها حاوی تمامی خوبی ها و خیرهای ویکنت و دیگری حاوی همه بدی ها و شرهای اوست . داستان نشان می دهد که خوبی و بدی مطلق محبوبیت فرد را از بین می برد . یعنی من و تو به عنوان یک انسان واقعی یک ادم کاملا سفید یا سیاه را نمی توانیم دوست داشته باشیم محبوب ما باید خاکستری باشد انسانی معمولی با خوبی و بدی
خیلی عالی بود . هم ساده و روون بود هم موضوعش برای من خیلی جدید و جذاب بود


کالوینو تریلوژی یا سه گانه ای با نام " نیاکان ما " دارد که شامل 3 کتاب بارون درخت نشین ، ویکنت دو نیم شده و شوالیه ناموجود می شود .

 

 ظاهرا نوار صوتی کتاب هم تهیه شده 

http://www.navaar.ir/

قسمت های زیبایی از کتاب

 

منتظر ماندن از خصوصیات بشر است . آدم درست کار با اعتماد منتظر می ماند و نادرست با ترس .

 

 

زیبایی ، خرد و عدالت فقط در چیزی وجود دارد که قطعه قطعه شده است .