قصري در پيرنه /گوردر

قصري در پيرنه

 


يوستين گوردر

مهرداد بازياري

 

انتشارات هرمس

زن و مردي كه زماني عاشق و هم خانه بودند به دليل اختلاف عقيده و ... از هم جدا مي شوند و اكنون پس از سال ها دوباره از طريق ايميل با هم صحبت مي كنند و از امور ماورايي ، اعتقاد به اتفاقي بودن حوادث يا ناشي شدن آنها از تله پاتي و ... صحبت مي كنند .

افتضاح بود اون قدر كه زماني كه به وسط كتاب رسيدم بي خيالش شدم و فقط سرسري نگاه كردم تا بدونم به چه سمتي مي ره . واقعا سبك گوردر خسته كننده شده همه كتاب هاش به صورت تبادل نامه هست . در ضمن براي كسي مثل من هم كه به اين موضوعات علاقه مند نيست كتاب بايد خيلي جالب باشه تا منو بگيره . نمي دونم شايد خيلي ها كتاب را بپسندند ولي براي من خيلي بد بود .

مایا /گوردر

مایا

 

یاستین گوردر

مهرداد بازیاری

 

انتشارات هرمس

فرانک و ورا بعد از مرگ دخترشون سوفیا از هم جدا شدند و اکنون فرانکه نامه ای به ورا می نویسد تا شاید با این نامه او را به بازگشت قانع نماید . او در این نامه شرح سفر خود به جزایر گرمسیری و دیدارش با زن و شوهر عجیبی به نام خوزه و آنا را عنوان می نماید  از دوزیستان و تکاملشان شروع کرده و به بحث های آفرینش فلسفی می رسد .

به نظرم در حد افتضاح بود خیلی بدم اومد اولا که واقعا آقای گوردر شورش را در آورده یعنی چی آخه تمام داستان هاش که شد نامه اونم چی یک نامه 300 صفحه ای که شرح دقیق تکمال دوزیستان و ... درونش هست . خیلی تکرای شده کپی داستان های قبلش بعد هم اصرار داره مطالب فلسفی را با داستان بگه ولی نتونسته اصلا و ابدا چهارچوب قابل قبولی برای داستان پیدا کنه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اینکه پاسخی در دسترس ما نباشد ، به این معنا نیست که پاسخی وجود ندارد .

 

برای من تنها یک مرد و یک زمین وجود دارد .

 

ما زنده ایم و زندگی می کنیم . چه شگفتی ای بزرگتر از این ؟

درون يك ايينه ، درون يك معما

درون يك ايينه ، درون يك معما

 

 

ياستين گوردر

مهرداد بازياري

 

انتشارات شهر کتاب

 سسيلي دختر كوچولي مريضي است كه دائم در رختخواب است . يك شب فرشته كوچكي به ملاقات او مي ايد تا به او دلداري بدهد . سسيلي و فرشته در مورد تفاوت انسان ها و فرشته ها سخن مي گويند و فرشته با تعجبش در مورد سيستم انسان ها سعي مي كنه خواننده را به فكر بيندازه كه واقعا خدا چه نعمت هايي بهش داده و چه قدر اين نعمت ها برامون عادي شدند

 

خوب بازم بايد بگم همون چرخه هميشگي گاردر ديگه واقعا حرفاش و طرز بيانش يكنواخت تكراري شده خوشم نيومد فقط اين حرفش جالب بود كه ما همه چيز را از توي يك اينه داريم مي بينيم واسه همين كدره برامون اما اگر هم اين اينه صاف و شفاف بشه تبديل به شيشه مي شه و ديگه خودمون را توش نمي تونيم ببينيم

اصلا جالبه اگه فكر كنيم ما توي يك اكواريوم هستيم و يك عده نشستن دارن كارهاي ما را تماشا مي كنن :دي

 

 قسمت های زیبایی از کتاب

  لحن صحبت سسيلي به شكلي بود كه انتظار داشت جواب منفي بشنود و ان وقت دليلي براي عصباني شدن مي يافت و به هر حال عصباني شدن به مراتب بهتر از مايوس شدن بود .

 

 

 به اين دليل از ديدن چيزهاي زيبا به گريه مي افتيم چون مي دانيم چيزهاي زيبا جاوداني نيستند و عمر كوتاهي دارند .

 

  هميشه فرصتي براي شروع كردن مي توان يافت 

راز تولد

 راز تولد

 

 ياستين گوردر

مهرداد بازياري

 

 نشر كيميا

   يوكيم پسر كوچكي است كه يك تقويم مخصوص كريسمس مي خرد . اين تقويم يك عكس بزرگ است كه داراي 24 خانه است و پشت هر در قسمتي از يك داستان كريسمس نقل مي شود . فرد اين تقويم را 24 روز قبل از كريسمس مي خرد و هر روز در يك خانه را باز مي كند تا داستان را پيگيري نمايد .

داستان تقويم يوكيم مربوط به دختري است كه در روزهاي نزديك به كريسمس با فرشته اي هم سفر مي شود تا به 2000 سال قبل به لحظه تولد حضرت مسيح بازگردد و فرشته در راه براي او راز تولد عيسي و ساير آدميان را فاش مي كند .

اصلا  خوشم نيومد . ديگه واقعا اقاي گوردر به نظرم تكراري شده شايد براي يك بار اين شيوه نقل به صورت دنباله دار توي نامه جالب باشه اما نه اينكه شيوه نقل همه كتاب ها به همين صورت پيش بره واقعا حتي حس رمز و راز خاص هم كه سعي كرده بود نشون بده اصلا جاذبه خاصي نداشت .

بعد هم واقعا عيد همون عيد ايراني ها اولا واقعا دنيا نو مي شه به نظرم عيد وسط برفها زياد جالب نيست و ديگه اينكه عيد ما ريشه  سنتي داره اما عيد اونها ريشه مذهبي اين قسمت مذهبي بودن عيدشون واقعا تو ذوق مي زنه . بعد هم خيلي باحاله كه همه ما تو همه دنيا در يك ثانيه عيد را جشن مي گيريم اما اونها نه هر شهري هر وقت 12 شبش شد عيد رو هم جشن مي گيره پس يك هوراي بزرگ براي عيد آريايي و قشنگ خودمون

 يوستين گورد هم كه بد نيست اشاره كنيم نويسنده نروژي هست كه مدرس فلسفه نيز مي باشد و يكي از افراد اروپايي است كه شديدا در برابر رفتار اسرائيلي ها در برابر فلسطيني ها واكنش نشون داده  و اسرائيلي ها را محكوم كرده كه رفتار خيلي ناجوانمردانه اي در پيش گرفتند

 

 قسمت هاي زيبايي از كتاب

 حقيقت اين است كه ترك عادت هاي قديمي كاري بسيار مشكل است . شايد به همان اندازه كه عادت كردن به شرايط جديد مشكل به نظر مي رسد .

 

 با به دنيا آمدن بچه هاي جديد و تجربه كردن دنيا براي اولين بار ، انگار دنيا از نو آفريده مي شود .

قصر قورباغه ها

 قصر قورباغه ها

 

  یاستین گوردر

مهرداد بازیاری

 

انتشارات هرمس

 کریستوفر پسر کوچکی است که دلتنگ پدربزرگ فوت شده اش می باشد . شبی کوتوله ای در مقابل او ظاهر می شود و کریستوفر را به یک سرزمین رویایی می برد که یک قصر توی انجا هست و خدمتکارها مارمولکند و قورباغه های جادویی داره و .....داستان مال نوجوانان هست البته :دی اما به نظر من که اصلا چیز جالبی نبود سعی کرده یک داستان کلاس بالا در حد نوجوانان بنویسه ولی انگار خیلی سردرگم بوده یک عالمه موضوع را برای مایه دار کردن داستان با هم قاطی کرده به نظر بنده  که خیلی ضعیف بود

 

  قسمت های زیبایی از کتاب

  پادشاه با لحنی موقرانه گفت :
-         این ساعت برج قصر است . ساعت به یاد ما می آورد که زمان در حال سپری شدن است .
سپس دستش را روی سرم گذاشت و ادامه داد :
-         اما پسرم واقعیت این است که این زمان نیست که سپری می شود .
-         پس چیست ؟
-         این عمر ماست که سپری می شود . بدون ما انسان ها  ، زمان هیچ وقت عقربه ای نداشت و نخواهد داشت .
-         پس زمان چه کاری انجام می دهد ؟
-         زمان مرهم همه زخم های کهنه است و البته پدید آورنده زخم های تازه

  

 عصبانی شدن از دست کسی که واقعا دوستش داری ، هرگز نمی تواند احساس خوبی باشد .

سلام ، کسی اینجا نیست ؟

 

سلام ، کسی اینجا نیست ؟

   

یاستین گوردر

مهرداد بازیاری

 

انتشارات هرمس

 خوب البته این کتاب یک کتاب کوچولو همراه با عکس برای نوجوانان است . از سن من گذشته :دی اما خوندنش بامزه بود خوشم اومد خیلی حس نشاط و ایام کودکی ار منتقل می نمود .

کتاب در مورد یک پسر بچه است که منتظر به دنیا اومدن برادر کوچولوش هست و همین موقع یک ادم فضایی می یاد توی خونشون . و اونها بحث و بررسی می کنند که روند شکل گیری انسان چطوری بوده خدا چه نعمت هایی به ما داده لزوم اعطای این نعمت ها چی بوده و ...... پس حتما خدایی هم هست

 از  این جهت که یاد بچگی را زنده می کرد لذت بردم

 

  قسمت های زیبایی از کتاب

 صحبت در باره "مرغ معمولی" یا "روز معمولی" احمقانه است و شاید احمقانه تر از ان ، صحبت در مورد یک "پسر معمولی" یا یک " دختر کاملا معمولی " باشد . مردم این جور حرف ها را فقط وقتی می زنند که حال و حوصله بهتر شناختن مردم را ندارند .

 

  بیشتر وقت ها ما انسان ها این طوری هستیم . چیزهایی را باور می کنیم که دلمان می خواهد .

 

   نباید فقط پرسید از کجا می آییم ، باید از خودمان بپرسیم که به کجا می رویم .