دخترک شب طولانی و راحیل/یثربی

دخترک شب طولانی و راحیل

 

چیستا یثربی

 

انتشارات قطره

سال نشر : 1397

کتاب شامل دو نمایش نامه است 

دخترک شب طولانی: سرزمینی غمگین با پادشاهی ظالم و پسری که آمده تا دختر پادشاه را بخنداند .

راحیل : دخترکی که صدایی او را به مبارزه با کفر فرا خوانده و اکنون امتحان هایی بر سر راهش است .

خوب قبل از این که برم سراغ کتاب هایی که توی فکرم بود از تازه های نشر معرفی کنم دیدم خیلی وقته سراغ نمایش نامه نرفتم و دیدم بد نیست اول یکی دو تا نمایش نامه جدید معرفی کنم بعد برم سراغ رمان .

اولین نمایش نامه كانديد چندين جايزه در جشنواره‌ي بين المللي تئاتر فجر بوده . قشنگم هست تم افسانه پریان را داره سمبلیکه و من کلا از داستان هایی که سمت افسانه بره خوشم می یاد . داستان دوم اون قدر جذبم نمی کنه شخصیت راحیل زمخته مثل یک دختر عمری دعا کننده نیست ولی خوب حالا بدم نیست . در مجموع کتاب متوسطیه بد نیست خوندنش.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هر افسانه ای می تواند روزی در واقعیت جان بگیرد و یا از نو تگرار شود!

 

مومن کسی است که به استجابت غیر ممکن نیز یقین داشته باشد.

هتل عروس/ یثربی

هتل عروس

 

چیستا یثربی

 

انتشارات نامیرا

سال نشر : 1383

 

دو نمایش نامه که هر دو با کارگردانی خانم تیرانداز اجرا شدند :

هتل عروس : رئیس همراه با دو همکار خانمش برای ماموریت اومده و توی انتخاب اتاق هتلشون دخالت زیادی می کنه .

محاله که فکر کنید این طوری هم ممکنه بشه ! : دو دانشجوی تئاتر که با هم ازدواج می کنند اما مرد حاضر به دیدن موفقیت خانمش نیست .

موضوع کلی دو تا نمایش نامه شبیه هست مردایی که زنا را تحت اختیار می گیرند و هدایتشون می کنه و مبارزه هایی که زنان مجبورند بکنند تا کمترین حق خودشون را ثابت کنند . البته که همه مردا این نیستند ولی خوب مردسالاری کمم نیست و به هر حال بد نیست پرداختن به این موضوعات . کتاب متوسطیه یعنی نمایش دومش خیلی خوبه اولی هم بد نیست باید بگم نماش دوم جایزه بهترین متن از انجمن روان شناسان را به همراه داشته و برای بازیگر زن و طراح صحنه هم جوایزی را به ارمغان آورده. کتاب جدید نبود البته ولی بحث خانم یثربی شد گفتم معرفیش کنم /

 

قسمت های زیبایی از کتاب

من فکر می کنم هر جا زنی باشه حتما یه مردی هست که بخواد راه و چاهو از دید خودش بهش نشون بده حالا چه رئیس باشه چه یه هتلدار چه پدر چه برادر...

 

من می دونستم که اون می میره ... می دونستم که آخرشه. شاید بهتر بود که سال ها پیش ترکش می کردم . همون موقع که فهمیدم ما برای هم ساخته نشدیم. من فکر می کردم شاید اتفاقی بیفته . یه معجزه ای بشع . منو مثل یه آدم ببینه ... اما فایده ای نداشت.

برخورد نزدیک از نوع آخر و سرخ سوزان/ یثربی

برخورد نزدیک از نوع آخر و سرخ سوزان

 

چیستا یثربی

 

انتشارات قطره

سال نشر : 1397

 

برخورد نزدیک از نوع آخر : دختر و پسری در آپارتمانی دستگیر شدن و باید با یکدیگر ازدواج کنند.

سرخ سوزان :شیطان تصمیم می گیره مرد به ظاهر خداشناسی را گول بزنه .

از نظر من هر دو نمایش نامه خیلی آبکی و تصنعی بودند و موضوعشون هزار بار تکرار شده البته بازم به اولی دومی خیلی نخ نماست دیگه انگار ولی قرار نیست نظر همه با من یکی باشه که نمایش اول جایزه اول نمایش نامه نویسی و بازیگر زن را توی جشنواره فجر برده و دومی هم برنده اول نمایش نامه نویسی و همین طور برنده کارگردانی و بازیگری مرد و و طراحی صحنه شده . حالا یعنی بخونیدش شاید شما خوشتون اومد .

 

قسمت زیبایی از کتاب

آدم هیج وقت نمی تونه ادعا کنه که خودشو می شناسه چون هر لحظه می میره و از نو به دنیا می آد. یه اتفاق ساده ممکنه زندگی آدمو عوض کنه .

شیدا و صوفی/ یثربی

شیدا و صوفی

 

چیستا یثربی

 

انتشارات قطره

سال نشر : 1396

چیستا با نام مستعار شیدا خبرنگاری هست که فهمیده آرش پسر جوانی به جرم قتل صوفی نامزد پولدارش قراره کشته بشه ولی خیلی چیزا به هم نمی خوره شیدا حتی مطمئن نیست صوفی کشته شده باشه بنابرین وارد ماجراجویی می شه داستان در هم تنیده سه خانواده که به صورت مرتب توسط راوی های مختلف تغییر می کنه و البته حاج علی هم سر جاشه و به چیستا طبق معمول کمک می رسونه ....

وای نه اینو دیگه اصلا دوست نداشتم خیلی الکی زور زده هیجانیش کنه تم پلیسی بهش بده ماجراجویانه باشه ولی واقعا هم این شخصیت چیستا و حاج علیش رو مخمن و خوشم نمی یاد هم اینکه واقعا بی مزه است پیچ در پیچیش یک جوری ذاتی و درگیر کننده نیست فقط انگار تنها قصد همین گیج کردن و پیچ و تاب دادن بوده .

 

قسمت زیبایی از کتاب

اگه کسی ازت کمک خواست و از دستت بر می اومد و نکردی ، نامردی!

از خواب تا مهتاب/ یثربی

از خواب تا مهتاب

 

چیستا یثربی

 

انتشارات نیستان

سال نشر : 1392

از خواب تا مهتاب : دختر و پسر جوان برای ماه عسل به شهر بمباران شده کودکی برگشته اند .

پشت شب : زنی با بچه مرده اش تنها در آوارهای جنگ .

زنی برای همیشه : وقتی تدریس دینی در مدارس بوسنی ممنوع می شود .

به خاطر من : پسر زن سال ها قبل در جنگ شهید شده .

به خاطر من نخند : زن آمده تا از قاتل پسرش بپرسد چرا او را کشته .

یک مجموعه نمایش نامه همه با مضمون جنگ و آسیب های ناشی از اون. موضوه قابل تاملی را انتخاب کرده بعضی هاش قشنگن بعضی هاش خیلی کلیشه ای ولی در مجموع چیز خیره کننده ای نداره. کتاب جدیدی هم نیست ولی همین طور که داشتم تازه های نشر را از ایشون معرفی می کردم چشمم خورد به این کتاب . خیلی معمولیه . در مجموع به نظرم خانم یثربی زیادی هندی می نویسه و یه جور نمادهای خیلی واضح تو ذوق زننده داره خیلی باب میل من نیست ولی کلا داستان کوتاهاشون را بیشتر دوست دارم . البته خودشو خیلی دوست دارم.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اگه آدم گذشته ای نداشته باشه ، آینده ای هم نداره ، اصلا هیچی نداره ، یه قارچه ، یه قارچ بی ریشه....

 

تو نمی تونی گذشته رو برگردونی.

ولی شاید بتونم یه معنایی براش پیدا کنم ، فقط کافیه که فراموشش نکنم ، بهش فکر کنم و دوستش داشته باشم .

 

آدم می تونه جوری زندگی کنه که اگه یه لحظه بعدم مرد بتونه بگه اینم جزء زندگیم بود ، جزء راهم ، انتخابم ... اون وقت دیگه از هیچی پشیمون نیست .

 

تو به من گفتی دانیل! مثل موقعی که هم کلاسی بودیم ... مثل سال ها پیش....

معلم پیانو/ یثربی

معلم پیانو

 

چیستا یثربی

 

انتشارات کوله پشتی

سال نشر : 1395

در مورد مادر تنهایی هست که دختر نوجوانش اخیرا تا نزدیکای صبح با یک پسر که مدرس موسیقی هم هست چت می کنه اینا سبب نگرانی مادر شده و تصمیم می گیره این پسر رو یه جوری وارد خونشون کنه و ....

خوب خانم یثربی خیلی پر کار بوده یک معرفی از سال 96 داشتم یکی 94 و اینم 95 . من دوست نداشتم خیلی عامیانه است خیلی حالاتش تکراریه و یه جورایی برای من روحیات مادر و دختر هر دو دور از ذهن . واقعا هم دیگه تکراری شده این تکرار کردن زندگی خودش توی داستان هاش. این عجیب غریب بودن موضوع تله پاتی این که شخصیت ها بفهمیم آخرش از بچگی آشنای همندو....

 

قسمت های زیبایی از کتاب

چیزای خوب هیچ وقت تموم نمی شن . همیشه ادامه دارن .

 

حس می کردم می داند با یک فرد غیر عادی طرف است ، با فردی که به خاطر دخترش حاضر است زندگی کند و حاضر است خیلی آسان دست از زندگی بشوید و چنین کسی خطرناک است .

 

خیلی چیزا عشق زندگی آدمه ولی آدم باید بذارش کنارمثل لباسای نویی که هیچ وقت نپوشیدی ولی دیگه جایی براشون نداری.

                                                                                                                                                                                                                                                         

من آناکارنینا نیستم/ یثربی

من آناکارنینا نیستم

 

چیستا یثربی

 

انتشارات قطره

سال نشر:۱۳۹۴

پیرمرد و یاقوت: مردی تفنگی برای روز مبادای خانواده داشت.

این جا زنی گم شده است:زن فال فروش و پیرزن یهودی.

داماد ژاپنی: سفر به ژاپن و عکس گرفتن با عروس و داماد.

من از تو جسورترم چیستا: شخصیت داستانی به دنبالی عشقی که نویسنده بیان نکرده.

من آناکارنینا نیستم: زنی غریب با دختر مربضش در مسافرت.

سکته نکردم: دیدن ناظم دبستان.

من عاشق کسی شدم که به من گفت: دختر و عشقی ممنوع و بی سرانجام.

فقط می خواستم بگویم دوستت دارم: زن عاشق راننده تاکسی شده.

یک عاشق پشت خط: زن منتظر تلفن مرد.

عشق روی آب: عشق زن و قایق ران.

می خواهم صدایت را اجاره کنم: زن صدای مرد را اجاره می کند تا حرف های زیادی بزند.

وقتی صبح بیدار نشوند چه فکری می کنند: راننده ای که شب رانندگی نمی کند.

یک مجموعه داستان کوتاه از خانم یثربی با داستان های ساده روان و آرام به نظرم کتاب قشنگیه . کلا داستان کوتاهاشون را بیشتر رماناشون می پسندم.اینم یک کتاب جدید دیگه ازشون البته به صورت چاپ مجدد.

 

 قسمت های زیبایی از کتاب

حالا فهمیده ام که درد جسمی و تنهایی نیست که آدم را می کشد... آدم فقط از غصه می میرد .

 

مهم نبود آخر آن غصه چه بود و زن چگونه نام خود را پیدا کرد ، حالا تمام زن های دنیا قدم های مرا می شمرند . یک دو سه چهار .... و من به جای همه ی زن های مرده و زنده قدم برمی داشتم و به سوی او می رفتم . همه ی زن های دنیا منتظر بودند که به او برسم و هر قدم من نفس همه ی زن های دنیا بود.

 

حالا که صدای مرد را نمی شنید دوست داشت ساعتها و ساعت ها درباره ی او حرف بزند مثل اینکه با حرف زدن درباره ی مرد باور می کرد که هنوز وجود دارد هنوز همه چیز تمام نشده است. 

او یک زن/ یثربی

او یک زن

 

چیستا یثربی

 

انتشارات کوله پشتی

سال نشر : 1396              

دختری به اسم نلی برای کار به دفتر بازیگری می رود و مرد ازش می خواد ماساژش بده نلی عصبانی می شه می ره و بعد تاکسی اونو می دزده و سهراب جنگلبان نجاتش می ده و شهرام بازیگر سراغش می یاد که برای یک فیلم مستند کمک حالش باشه و .... کلا ماجرا در ماجرا هی قاطی می شه تا بفهمیم گذشته افراد داستان چی بوده .

من راستش خیلی بدم اومد به نظرم واقعا عامیانه بود هی داستان توی داستان که پرهیجانش کنه هی حواسش باشه آدم خوبا حتما گذشته شون خوب باشه درست به دنیا اومده باشند هی چاشنی بهش بزنه مثلا حرف سیاسی زده خیلی هم شبیه پستچی بود راستش من اصلا دوست نداشتم به نظر من بچه گانه بود.

خوب من از خانم یثربی هم زیاد کتاب معرفی کردم ایشونم این مدت پر کار بوده . این کتاب سال 99 ایشون و بعد به ترتیب کتابی چاپ 95 و 94 را هم معرفی می کنم .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

بعضی وقت ها آدم حس می کند چه اتفاقی دارد می افتد و بعضی وقت ها هرگز!    

 

برای آن که عاشق خوبی باشی حتما لازم نیست آدم خوبی باشی !    

 

گاهی زندگی دریاست . سال ها نگاهش می کنی و اتفاقی نمی افتد ، گاهعی زندگی رودخانه است ، موج می زند ، می جوشد و می خروشد و هر لحظه اش تو را با خود می برد .                            

اسرار انجمن ارواح/ یثربی

اسرار انجمن ارواح

 

چیستا یثربی

 

انتشارات نامیرا

سال نشر : 1389

سیندرلا ده سال پس از ازدواج : زندگی یک زن متاهل .

بهار : خواهر کوچولوی زری به دنیا آمده .

بچه های حیاط خلوت :  مادر مریض است و حرف نمی زند .

حاجی فیروزی که شعر حافظ می خواند : دخترک قرار است همراه پدرش حاجی فیروز شود و پول جمع کند .

خفاش شب : دختر زن و مرد قربانی خفاش شب شده .

عیدی که با خانم جان آمد : صاحبخانه قرار است از آمریکا باز گردد .

کوتاه کردن موی مرده : دختری که خود را از طبقه 14 پایین انداخت .

لعنت بر کریستف کلفت ! : پسرکی که اسرار همه همسایه ها را می فهمد .

مار : دختری که از مار می ترسید .

یک روز سارا : دختری که در خارج در کتابخانه کار می کرد .

یک اتفاق عجیب ولی ساده : زن دزد را برای ناهار دعوت می کند .

سه پنجره : افتتاح نمایشگاه نقاشی شوهر زن است .

ببین من باهات آشتی ام : سحر وقتی بچه بود و بعدا که بزرگ شد .

دخترک : دختری که نصفه شب ها بیدار می شود .

دخترم دوباره مرا به دنیا آورد : دختر در بازی کامپیوتری مادرش را خوشبخت می کند .

کد27 : زن برای پیگیری مشکل موبایلش به مخابرات زنگ زده .

مترجم همزمان : سخنرانی در مورد زنان .

محسن ع را ندیده اید ؟ : کسی که در مدرسه عاشقش بوده .

مرد تاریکی : مردی که رویاهای سیاه می دید .

هتل ماه عسل : اتاقی که به زوج های جوان کرایه داده می شود.

ورشکسته : شوهر زن ورشکسته شده و در خانه پنهان است . ( این داستان ظاهرا قرار بوده یکی از اپیوزدهای فیلم دعوت باشه)

 

یک مجموعه داستان از خانم یثربی . جدید نیست اما سراغشون که رفتم این کتابم به دستم رسید و گفتم بد نیست معرفیش کنم . یک فضای زنانه و ساده . داستان هایی که خیلی ساده و روون پیش می روند و تو را همراه خودشون می کنند. داستان اول کتاب یعنی سیندرلا ده سال پس از ازدواج برنده جایزه اینترنتی بهترین  قصه زنانه ایران هم شده .

قسمت های زیبایی از کتاب

تا به حال دیده ای که یک ماهی به خاطر اینکه همه ی ماهیگیران او را فراموش کرده اند ، گریه کند ؟ من دیده ام ....

 

عشق چیزی است که اتفاق می افتد مثل زندگی و تنها وقتی که اتفاق افتاد می فهمی که زندگی یعنی چه و آن وقت دیگر از مرگ نمی ترسی. چون تو عاشقی....

 

بالاخره باید یه روز این چیزها را به او می گفتم . هر چند که برای گفتن آنها کمی دیر شده بود . کمی به اندازه ی یک عمر .

پستچی/ یثربی

پستچی

 

چیستا یثربی

 

انتشارات قطره

سال نشر : 1394

چیستای نوجوان عاشق پستچی مو طلایی محله می شه و برای همین هر روز برای خودش نامه می نویسه این عشق یک عشق واقعا جدی می شه بین دختری که بعدها دانشجو شده و علی که دانشگاه را ول کرده و در قالب مامور مخفی و تک تیرانداز و ... داره ماموریت هایی را انجام می ده اونها عاشق همند اما نمی شه راحت در کنار هم قرار بگیرند.

از خانم یثربی زیاد معرفی کردم اینم کتاب تازشون که اول توی صفحه اینستا و کانالشون شروع کردند به تعریف کردنش و بعدم به صورت کتاب چاپ شد . خیلی ساده خیلی صمیمی و دوست داشتنی .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هر چه را گم کنی ، برای همیشه گم کرده ای !

 

من تو رو که می بینم انگار اکسیژن هوا بیشتر می شه . تازه می تونم نفس بکشم .

 

آدم شاید در یک لحظه عاشق شود ولی یک عمر طول می کشد که عشقش را از یاد ببرد. به خصوص اولی را.

 

دنیا صبر نمی کنه ما حقمونو بگیریم . باید بری دنبالش ، باید تا تهش بری.

 

هیچ جاده ای در زندی بن بست نیست . اگر باور نمی کنی چند قدم جلوتر برو . جاده دیگری باز می شود . تا وقتی نشسته باشیم ، همه جا بن بست است .

چشمهایش می خندد/ یثربی

چشمهایش می خندد

 

چیستا یثربی

 

انتشارات نامیرا- قطره

دختری به نام یلدا با مادر و دخترش کاملیا در خانه ای زندگی می کنند . همسایه جدید برای آنها آمده . مادر یلدا مریض است و از نوه اش نیز بیزار می باشد او یلدا را کاملا برای خودش می خواهد ....

نمایش خیلی مختصریه بیشتر از این نمی شه توضیح بدم راستش اصلا دوسش نداشتم یک جور هندی بازی بود به نظرم منطقی قاعده ای چیزی پشتش نبود و حرفی هم که می خواست بگه تکراری بود . خوشم نیومد .

اینم پرونده خانم یثربی که دیگه در همین جا می بندمش و در مجموع می تونم بگم ازش خوشم می یاد حالا شاید نه خیلی اما دوسش دارم .

 

قسمت زیبایی از کتاب

آدم هر کاری را که یه زمانی انجام بده ، دوباره می تونه تکرارش کنه . البته اگه بخواد .

آخرین پری کوچک دریایی/ یثربی

آخرین پری کوچک دریایی

 

چیستا یثربی

 

انتشارات قطره – نامیرا

حوا یک مدرسه شبانه روزی دخترانه داره که دخترش کیارا دبیر ریاضی اونجاست همه معلم ها و مستخدمه مدرسه زن هستند به جز استاد فلسفه که مردی به نام میکائیل است . ناگهان بیماری عجیبی شبیه پری زدگی و جن زدگی در بین دختران ظاهر شده و آنها خود را پری دریایی می پندارند .

بد نبود اما چندان هم خوشم نیومد راستش بیشتر از همه انتخاب اسامی دلمو می زد نمی خوام با نحوه بدی بگم ولی منو یاد دخترای چارده پنزده ساله می انداخت که می خوان یک داستانی چیزی بنویسن می یان همه اسمای به نظر خودشون شیک و پیک را توش جا می دن . خیلی منو نگرفت اما بدم نیست . کتاب برنده جایزه دو سالانه ادبیات نمایشی ایران بوده .  

 

قسمت های زیبایی از کتاب

زن نه تنها خودش موجود پیچیده اییه بلکه همه چیز رو هم پیچیده می کنه .

 

وقتی آدم از همه چیز نفرت داشته باشه خوشبخته . چون دیگه ترس از دست دادن چیزی رو نداره و نه آرزوی به دست آوردن چیزی رو . نه می ترسه نه غمگین می شه ... فقط فرار می کنه از همه چیز از همه کس ...

سلام خانم جنيفر لوپز / یثربی

سلام خانم جنيفر لوپز

 

چيستا يثربي

 

انتشارات ناميرا

يك مجموعه داستان كوتاه از خانم يثربي . تعداد داستان ها خيلي بالاست براي همين نمي نويسم اسم تك تك را بالاي 50تاست و خيلي هم كوتاهن . داستان هايي هستن كه قبلا ايشون توي مجلات و جاهاي مختلف چاپ كرده بودند . البته حال و هواهاي هماهنگي هم دارند در مورد عشق زن ها استحلاله ها تبديل شدن ها گم شدن ها هزيان ها و خيلي هم به سينما رجوع مي كنه و از شخصيت هاي سينمايي توشون ياد مي كنه مثلا دختري كه شرط ازدواجش اينه كه مرد عاشق كارگردان مورد علاقه اش باشه يا دختري كه شبيه جنيفرلوپز هست هنرپيشه مشهوري كه مي ميره و روحش به دنيا برمي گرده ....

موضوعات رئالي نيست آدم هايي كه مرده اند اما راحت رفت و آمد دارند افرادي كه خودشون را توي جا و موقعيت ديگه مي بينن و ....

من دوسش داشتم و جدا لذت بردم از خوندنش نمي گم خيلي نابه اما براي من يكي جذاب و قشنگ بود و حس خوشايندي مي داد خوندنش .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

آه خدايا چه قدر بد است كه هم باشي و هم نباشي .

 

اولش قرار است همه چيز فقط يك فيلم باشد ... هيچ كداممان هيچ چيز را جدي نمي گيريم مگر اين كه به سرمان بيايد...

 

هر كسي عشقش در دل تو بميرد انگار خودش مرده...

یک شب دیگر هم بمان سیلویا/ یثربی

یک شب دیگر هم بمان سیلویا

 

چیستا یثربی

 

انتشارات قطره

سیلویا پلات شاعر آمریکایی هست که با بیماری افسردگی دست به گریبان بوده با شاعر بزرگ تد هیوز ازدواج می کنه و نهایتا هم خودشو می کشه که خیلی ها دلیل اون را بی بند و باری شوهرش می دونند این نمایش هم یک گذری هست بر همین مطالب

دوست نداشتم خیلی نمادین بود و من این مدل داستان یا نمایش نامه را نمی پسندم . البته این نمایش نامه از آثار تحسین شده جشنواره فجر و نمایش منتخب هیئت بازبینی اون جشنواره بوده و در جشن خانه تئاتر هم بازیگر زن این نمایش عنوان بهترین بازیگر را از آن خودش می کنه .

 

قسمت زیبایی از کتاب

خدایا بهت احتیاج دارم ، به عشقت ، به گرمات ، به کلمه ت ، یه چیزی بگو خدا ، یه چیزی بگو ...

زنان مهتابی ، مرد آفتابی/ یثربی

زنان مهتابی ، مرد آفتابی

 

چیستا یثربی

 

انتشارات نامیرا

کتاب شامل دو نمایش نامه است اول زنان مهتابی ، مرد آفتابی که با نگاه به 4 داستان عطار نیشابوری نوشته شده و حکایت عارفی است که اجساد دخترانی را در حجره اش می یابد . این نمایش در جشنواره تئتار فجر بیشترین تعداد جوایز را از آن خودش کرد از جمله جایزه اول نمایش نامه نویسی .

دو مرغ آخر عشق که بر اساس منطق الطیر عطار و دو داستان از الهی نامه نوشته شده و داستان عشق و عاشقی و حیات مجدد به خاطر عشق است .

اصلا خوشم نیومد به همون دلیل شدید سمبلیک بودند که من باهاش رابطه ای ندارم و خوب درکش نمی کنم در ضمن این که کلا عطار و عرفان و این جور چیزا هم چندان مورد علاقه من نیست .

خانم یثربی از نویسنده های تهرانی کشور هستند .

پ . ن : دارم می رم مسافرت مدتی نیستم

زنی که تابستان گذشته رسید/ یثربی

زنی که تابستان گذشته رسید

 

چیستا یثربی

 

انتشارات قطره

پسر بزرگ خانواده سیاوش فوت کرده پدر معتقد است او به قتل رسیده و خانواده از هم پاشیده مادر افسرده است پسر و دختر کوچک تر ناشادند و همه رویای پدر درباره سیاوش است . در همین زمان است که مرجان مستاجری برای اتاق سیاوش از راه می رسد و ...

خوشم نیومد از این یکی . شاید این دیدش جالب بود این که یک انسان را یک حقیقت را هر کدوم یک جور می بینیم اما در مجموع برای من چیز خاصی نبود از روندش زیاد راضی نبودم گرم نبود انگار آدم به فکر دنباله قصه نبود .

خانم یثربی دکترای روان شناسی از دانشگاه الزهرا دارن .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

بعضی وقتا چیزا اون جوری پیش نمی ره که آدم دلش می خواد ، یعنی اصلا یه جور دیگه می شه ، انگار آدم داره خواب می بینه ...

 

خیلی وقتا آدم نمی دونه چه مرگشه . آدم دلش می خواد درباره ش با یکی حرف بزنه ، ولی نمی دونه با کی . اگرم یکی پیدا بشه ، آدم نمی دونه از کجا شروع کنه .

 

هیچ مرگی عادی نیست آقا . اونم برای کسایی که دوستشون داریم ... هیچ وقتم عادی نمی شه .

 

حقیقت هیچی نیست ، هیچی جز اون چیزی که ما دلمون می خواد باشه .

بادها برای که می وزند/ یثربی

بادها برای که می وزند

 

چیستا یثربی

 

انتشارات نامیرا

زن و مرد راهی سفر هستند اما پلیس سر رسیده و مانع از سفر کردنشان می شود ظاهرا دخترکی 13 ساله در زیر پل به قتل رسیده و خبر داده اند که دختر آنهاست اما همه چیز به گونه ای عجیب است زن و مرد حتی اسم دختر را بازگو نمی کنند ....

قشنگ بود هم ایده اش را دوست داشتم هم اون همه احساسی را که داخلش بود ساده بود خیلی ساده و صمیمی .

ظاهرا نمایش عروسک فرانسوی با برداشت از این کتاب اجرا شده .

خانم یثربی مدرس دانشگاه الزهرا بودند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

با مرگ هر بچه ، یه چیزی تو دنیا می میره ...

 

کیه که از صبح تا شب هزار بار قاتل آرزوهاش نشه ... ولی آدم به همه چیز عادت می کنه

 

ویدا : تو منو دوست داری ؟
سهراب : آره .
ویدا : حتی اگه نتونم بچه ای به دنیا بیارم ؟
سهراب : آره .
ویدا : حتی اگه دوستت نداشته باشم ؟
سهراب : آره . احمق جون دوستت دارم .  

شعبده و طلسم/ یثربی

 

 

شعبده و طلسم

 

چیستا یثربی

 

انتشارات نامیرا

یک نمایشنامه خیلی کوتاه در مورد بازگیری است که عشق و شادی را بازی می کند بدون آنکه خود سهمی داشته باشد مردم را می خنداند و خود خنده را فراموش کرده و این بازیگر حین گفتن از خودش حکایت های قدیمی را نیز نقل می کند . یک نمایش تک پرده ای با تنها یک بازگیر .

خوب بود در مجموع دلنشین بود خیلی خوب نه اما خوب . راستش نقال یک سری افسانه تعریف می کرد و من خودم این داستان های قدیمی و افسانه وار را دوست دارم و اینم برام جذاب ترش می کرد .

این نمایش برنده بهترین نمایشنامه سال و همین طور بهترین نمایشنامه در جشنواره نمایش نامه نویسی بانوان شده و در تئاتر فجر هم که بازی شده 3 تا جایزه برده .

دیگه خیلی خارجکی خونده بودم گفتم یک سری به نویسنده های وطنی بزنم اونم از نوع بانوان .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

می دانی بزرگ ترین درد یک پهلوان چیست ؟ این است که زمانی که دیگر پهلوان نیست ، کسی از او یاری بخواهد .

 

امید را هرگز از خدا نخواسته و نمی خواهم ، چرا که اگر باشد ، باید خیلی چیزهای دیگر را هم بخواهم و آن وقت تازه بدبختی آغاز می شود .

 

تنها مرگ است که عشق را ابدی می کند .

 

هر کس که دیگری را دوست بدارد ، معشوق برایش در عالم بی همتاست و عشق یعنی همین .