انجمن نکبت زده ها/امین

انجمن نکبت زده ها

 

سلمان امین

 

انتشارات روزنه

سال نشر : 1392

پسری به نام قاسم سرباز وظیفه است متوجه می شه قراره باز مادرش برای ناپدریش جنس قاچاق کنه می خواد مانع کار بشه اما توی پادگان بهش مرخصی نمی دن و با کلی خرابکاری فرار می کنه و توی این راه با یک معتاد به مواد شیمیایی توهمی مشکوک به همسر سابقش و یک معتاد تازه از زندان آزاد شده که نامزدش داره عروس می شه آشنا می شه و می شن انجمن نکبت زده ها .

یک جورایی مایه های حرف و رفتاراش طنزه قلمش قویه خوبه ولی من اون قدرا هم خوشم نیومد چون زیربنای قصه شخصیت و ... خیلی شبیه همون کتاب قبله و دیگه در مورد پادگان زیادی بی مزه اش کرده بود و خل مشنگ بازی درآورده بود برای سرهنگه شخصیت واقعی نمی خورد.

 

قسمت زیبایی از کتاب

موضوع دعوا همیشه دلیل اصلی مرافعه ها نیست . گاهی دو نفر بر سر و کله ی هم می کوبندبه خاطر دلیلی که دلیل نیست ، حرفی که حرف نیست . می کوبند به خاطر چیزی که در پس ذهن دارد آزارشان می دهد اما برای بیرون ریختنش چیز دیگری را علم می کنند ، موضوعی مورد قبول هر دو .

آوازهای غمگین اردوگاه/آلکسی

آوازهای غمگین اردوگاه

 

شرمن آلکسی

سعید توانایی

 

انتشارات روزنه

سال نشر : 1394

از اسمشم پیداست ماجرا توی اردوگاه سرخ پوستی و در ارتباط با موسیقیه . چند تا جوون که یک گیتار فوق العاده به دستشون می رسه تصمیم می گیرند کروه موسیقی تشکیل بدهند آهنگ هاشون معروف می شه به اعضای گروه افزوده می شه و در این بین آشنایی با روحیه و زندگی سرخ پوستا و سختی های زندگی هاشون .

تا به حال دوتا کتاب بیشتر از آلکسی نخوندم ولی هر دو را خیلی دوست داشتم . اما این کتاب جدید اون قدرم به دلم ننشست خسته کننده بود گیرایی نداشت و همه اش این حس که خوب حالا چی . اصلا چی می خواد بگه . کلا دوستش نداشتم .

 

قسمت زیبایی از کتاب

این موسیقی است که روزانه جهان را می آفریند و باز از نو می آفریند .

بیست و یک داستان/ غفارزادگان

بیست و یک داستان

 

داوود غفارزادگان

 

انتشارات روزنه

سال نشر : 1384

کتاب در حقیقت مجموع 3 کتاب از آقای غفارزادگان هست  . ما سه نفر هستیم که قبلا معرفی کردم . راز قتل آقا میر به شرح زیر :

راز قتل آقا میر: مردی که حکم ماجرا بوده مرده .
سنگ یادبود: نوشته روزنامه
بات بات: بازگشت به روستا و نوشتن داستان قتل .
نقطه مقابل: ماجرای چند دوست .
آفتاب پرست: رفتن برای فهمیدن جواب داستان و انتظار .
نشانه های پنهان: عزیز و یادگاری هایش .
بی سوار: اسب به دنبال سوار گم شده .
قربانی: گوسفندی برای قربانی !
هزارپا: یاد مادر .
خط های موازی: پسرک درون سلول .

و فال خون که در مورد دو سربازی هست که روی بلندی قراره کشیک بدهند .

من داستان فال خون را دوست داشتم حالت روحی زیبایی توش بود ولی راز قتل آقا میر توی مایه های همون ما سه نفر هستیم بود یا دکل فشار قوی انگا رهمون قصه ها را داری باز یه جور دیگه می خونی و من از اون حالت گنگیش خوشم نمی یاد اذیتم می کنه این که می خواد مفهوم و ماجرا و نتیجه به عهده تو باشه با یک قلم سنگینی هست که به دل من نمی شینه . بنابرین کلا کتاب را اون قدرها دوست نداشتم .

در ضمن اینم بگم ایشون از نویسنده های اردبیلی کشور هستند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

با این سن و سال می دانم که هیچ چیز مهم تر از چیز دیگر نیست و زیر این آسمان ، هر حادثه ای که مهر زمان بر آن می خوردتبدیل به مضحکه می شود .

بعضی اتفاق های کوچک توجیه ناپذیر و مسخره است که آدم نمی داند در قبالشان چه کند .

 

اگر مرگ مثل افتادن برگ از درخت باشد پس آن هم دنیای خودش را دارد . از خاک برآمدن و به خاک شدن است . پس چرا باید این همه از آن ترسید .

درخت و برگ / تالکین

درخت و برگ

 

جان رونالد روئل تالكين

مراد فرهاد پور

 

انتشارات روزنه

سال نشر : 1395

 

برگ اثر نیگل :  نقاشی که در حال نقاشی بهترین نقاشی عمرش است و نه او و نه همسایه اش درک درستی از هم ندارند.

آهنگر و ستاره جادو : ستاره ای که از سرزمین پریان اومده و قراره به یکی از بچه های جشن برسه .

زارع و اژدها : اژدها و غول ها به دهکده می یان و خسارات زیادی می زنن و دهقانی قراره با اونها مبارزه کنه .

یک مجموعه خیلی کوتاه و ساده با قصه هایی با تم جادو و پری . با نمکه نه که بگم خیلی عالیه ولی بامزه و روانه و به نسبت داستان های دیگه تالکین سر راست تر . خوب اینم از کتاب های آقای تالکین .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

جمع قابل ملاحظه ای از مردمان در آن زندگی می کردند و به رسم همیشگی برخی خوب برخی بد و برخی کمی خوب و کمی بد بودند .

نارن ای هن هورین/ تالکین

نارن ای هن هورین

 

جان رونالد روئل تالکین

رضا علیزاده

 

انتشارات روزنه

سال نشر : 1388

 این کتاب داستان فرزندان هورین هست به اضافه حدیث تور و آمدن او به گوندلین . حالا که پای معرفی تالکین رسید گفتم بهتره یکی دو تا کتاب ازش الان هم بخونم و در کنار مطالعات قبلی معرفی کنم .فرزندان هورین که هیچ قسمت بعد هور برادر هورین بوده که به دنبال اون می ره تور فرزندش هست که الف ها بزرگش می کنند و این داستان سفر او برای یافتن تورگن است . به نظر من افسانه وار و زیبا نوشته و خوبه اگر فرزندان هورین را می خونید این کتاب را انتخاب کنید تا از ضمیمه اش هم بهره مند شید .

سیلماریلیون/ تالکین

سیلماریلیون

 

جان رونالد روئل تالکین

رضا علیزاده

 

انتشارات روزنه

سال نشر : 1383

این کتاب یه جورایی شاید پس زمینه اون کتاب های دیگه تالکین باشه . کتابی که افسانه آفرینش زمین و موجودات وصف شده این داستان ها را عنوان می کنه . اول کدوم دسته بودند در کجای دنیا بعد کدوم دسته با چه خصوصیتی و ..... اگر با کتاب های دیگه اش ارتباط برقرار کنید خوب مسلما می تونه جذبتون کنه اگرقبلی ها را نخوندین قاعدتا کششی نداره چون نوشتنش اون قدرا باحال و جذاب نیست .... برای خود من خسته کننده بود . باید بگم این کتاب را پسر تالکین بعد از مرگش منظم و منتشر کرده .

خانواده موسکات / بشویس

خانواده موسکات

 

آیزاک بشویس سینگر

فریبا ارجمند

 

انتشارات روزنه

سال نشر : 1396

خانواده موسکات خانواده ای پر جمعیت و یهودی هستند . آقای موسکات مرد مسن و بسیار ثروت مندی است که 3 بار ازدواج کرده 7 فرزند و یک فرزند خوانده دارد البته که فرزندانش هیچ کدام تفکر اقتصادی او را به ارث نبرده اند . کتاب روندی از روزمرگی ها عشق ها درس خواندن ها قهرها ازدواج ها طلاق های افراد این خانواده است و البته به صورت جامعی رسوم خانواده های یهودی عاداتشون نحوه زندگی و طرز فکرشون را نشون می ده و اینکه چه طور خانواده موسکات رو به زوال می ره . باید بگم جنگ جهانی بلاهایی که سر یهودی ها می یاد و مهاجرتشون هم توی این روند هست .

موضوع جالبی هست یک مقدار خسته کننده می شه چون طولاتیه خصوصا که چهارچوب اصلی تازگی نداره ولی همون محوریتش روی یهود و آداب و رسوم خاص اخلاق های ویژه و .... می تونه آموزنده باشه و تازگی دیگه ای به داستان بده . در ضمن این که بررسی رفتارشون توی جنگ این اقلیت بودن رونده شدن تاثیراتی که داره اولین کسایی که سعی می کنن توی یه جامعه جور دیگه فکر کنن و .... از بعد روان شناسی خوب تحلیل شده . من مجموعا کتابش را دوست داشتم.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

آه خدای بزرگ عجب گندی به همه چیز زدی ! عجب دنیای خوبی ساختی ! حاضرم دار و ندارم را بدم تا بفهمم تو اون بالا در بارگاه عظمتت در آسمان هفتم داری به چی فکر می کنی .

 

مرگ اینه ؟ این اون چیزیه که مردم این قدر ازش می ترسن ؟ نه نمی تونه به این سادگی باشه .

سایه های بلند/عباسی

سایه های بلند

 

شهریار عباسی

 

انتشارات روزنه

سال نشر: ۱۳۹۱

داستان نسبتا بلندی از خانواده ای که در حومه شهر زندگی می کنند . پدر مادر پیر و پدری که هم چنان رئیس خانواده است و سعی در سنتی نگه داشتن شرایط دارد. پسر بزرگ که ۳ دختر خوب و ارام و یک پسر شر دارد. پسر کوچک تر که کارمند و امروزی است و بچه دار نمی شود . دختر مرد که شوهری سر به راه دارد ۳ پسر و ۳ دختر پسرها ارام و خوب و دختر بزرگ زبان دراز. شاهد انقلاب و جنگ تغییر شرایط زندگی و جهت گیری های مختلف افراد خانواده با روحیات متفاوتشان هستیم .

کتاب قشنگیه قلمش که گرمه ادمو همراه می کنه از اون تیپ کارایی که سخته زمین گذاشتنش موضوعش را هم خوب در اورده این روند تغییرات افراد و حادثه های زندکی را قشنگ چهارچوب بندی کرده . این کتاب در جایزه شهید غنی پور نشان تقدیر گرفت و گفته می شه جز کتب دیالوگ محور یا نئورئالیسم هست .

در مورد خود آقای عباسی هم بگم ایشون هم کار روزنامه نگاری می کنند و هم سردبیر ماهنامه هم بودند .

 

قسمت زیبایی از کتاب

حاضرم همه ی زندگی ام را بدهم یکی از آن روزها تکرار بشه .

مگر چراغی بسوزد/ بیگدلی

مگر چراغی بسوزد

 

احمد بیگدلی

 

انتشارات روزنه

سال نشر: ۱۳۹۱

و چشم هایم در آیینه: دستگیری راهزن و کشته شدنش.

من ویران شده ام:تمام انها که نیستند.

چهار تابستان خوشبختی هزار سال تنهایی:ازدواج با مرد بیوه.

گاگریو:علیمردان خان امان نامه و خیانت.

 با دامنی پر از گل: برگشت از اسارت.

مگر چراغی بسوزد:مادر روزهای گرم گذشته و آبی.

خواب بلند ارغوان: در صحنه اعدام و یاد تمام روزهای قبل.

شبی بیرون از خانه:قدم زدن در برف .

جنگ: روزهای جنگ و سرباز مجروح.

خانه به خانه: جنگ جنوب.

نخستین شب راوی: شهرزاد قطعه و یادآوری.

در آن اتاق رو به حیاط: دو روایت.

تسخیر: صدای نخودها داستان فردا.

واقعا سخته آدم داستان کوتاه های آقای بیگدلی را بگه راجع به چی هست . اینها را نتونستم بگم خیلی به مبارزات و رفتگان اشاره داره خیلی داستان ها هم قبلا خونده بودم . من کلا باهاشون ارتباط برقرار نمی کنم این کتابم زیاد به دلم نبود .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

کاش می شد که فراموشت کنم. اما نمی شود وقتی نمی شور خب دیگر باید خودم را فراموش کنم.

 

نمی تواتستم پیش بینی کنم و همین ناتوانی و واخوردگی محض دلشوره آورد.

خوف/ ارسطویی

خوف

 

شیوا ارسطویی

 

انتشارات روزنه

سال نشر: ۱۳۹۲

شیدا زن نویسنده تنهاییست که در یک سوییت زندگی می کند . صاحب خانه به سفر رفته و پسر دیووانه اش سعی در ترساندن شیدا دارد . شیدا گویی گریزی از این مکان ندارد تنها با دوستهایش درد دل می کند کاوه که خود اسیر منقل و شعارهای سیاسی است نغمه با اشیا هنریش و رژان با فکر عاشق شدن و عاشق سیاستمدارش....

کتاب قشنگیه در هم تنیده است با شخصیت های خاص که خوب مثلا من اصلا درکشون نمی کنم باهاشون ارتباط برقرار نمی کنم ولی چهارچوبنوشتنش قشنگه .اینم آخرین کتاب باقی مونده از 92.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

یک زن تکراری دیگر با یک قصه ی تکراری دیگر که خیال می کرد ماجرای متخصر به فردش با یک مرد تکراری دیگر باید در تاریخ ثبت شود.

 

از آدم هایی که چیزی ندارند برای از دست دادن باید ترسید .

رازهای سانتی متری/ مرادی

رازهای سانتی متری

 

مردعلی مرادی

 

انتشارات روزنه

سال نشر:۱۳۹۲

شناژبندی با زن شانسی: سال ها قبل دوستان در پیتزافروشی می نشستند و هنسر اینده شان را حدس می زدند .

شش سانت رازی که توی دلم مانده: مرد خیاط عاشق یگانه تاجر شده .

آدم ها از دور مثل همند: کشته شدن رییس بانک و مرد نویسنده متهم .

آ دم های تعریف شده: وقتی مرد مورد اعتماد بودن اطرافیان را می سنجد.

ارباب جن ها: مرد آمده تا قلعه ای قدیمی و زمین های اطرافش را بخرد.

بانوی ب خشان در حریم کابل های فشار قوی: مرد عاشق زنی افغان شده بدون نشان.

خواب دیدی خیر دات کان: زنی که همیشه خواب هایش راست است.

یک مجموعه از داستان های کوتاه که اولین اثر آقای مرادی هست و اسمش منو وسوسه کرد به خوندنش . کتاب متوسطیه. خوبه به نظرم قلم خودشو داره حالت کپی نداره اکثر موضوع ها جدیدن کار متعلق به خودشه ولی نثرش یک مقدار برای من جدیه و برای همین خیلی هم خاص نمی شه برام اون ماجرای یگانه خانم را بیشتر همه دوست داشتم .

از قر و قمبیل های قلمی بی قال و قیل/ حسین پور

از قر و قمبیل های قلمی بی قال و قیل

 

بزرگمهر حسین پور

 

انتشارات روزنه

سال نشر : 1386

این کتاب مجموعه کمیک استریپ های آقای حسین پور در هفته نامه چهلچراغ هست بنابرین شاید خیلی هاشو قبلا خونده باشید یا جاهای دیگه به چشمتون خورده باشه اما خوب خیلی قشنگه و چند بار و چند بار خوندنش باز هم از لذتش کم نمی کنه و حس خوبی به آدم می ده .

آهای یکی اینجا تنهاست/ حسین پور

آهای یکی اینجا تنهاست

 

بزرگمهر حسین پور

 

انتشارات روزنه

سال نشر : 1386

یک مرد را توی یه جزیره تنها داریم هر صفحه یک تصویر و یک متن راجع به تنها بودن توی جزیره خودمون بودن و حواشی این موضوعات . هی بد نیست . برای من خیلی جالب نبود .

آقای حسین پور در روزنامه های مختلفی مثل گل آقا ، سروش نوجوان ، روزنامه زن و هفته نامه چهل چراغ کار کردن .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

چه قدر شگفت انگیزه که تنها کسی که توی چشمات نگاه کنه خورشید باشه !

 

بعضی وقت ها اون قدر ناجی های زمینی بزرگن که تو رو نمی بینن...

 

همیشه نجات پیدا کردن تو رفتن نیست ! شاید جای خالی یه چیزی... هان ؟

این سیاستمداران سه نقطه/ حسین پور

این سیاستمداران سه نقطه

 

بزرگمهر حسین پور

 

انتشارات روزنه

سال نشر : 1389

کتاب مجموعه ای از کاریکاتورها از سیاستمداران بزرگ و معروف جهان هست . کاریکارتور بدون متن هم هست فقط در صفحه مقابل هر تصویر نام و سمت و بازه زمانی روی کار بودن اون فرد را نوشته . کاریکاتورهای قشنگی ان انصافا البته من شخصا ترجیح می دم با متن باشه و این جوری احساس بهتری دارم .

آقای بزرگمهر کاریکاتوریست و طنز پرداز خیلی خوب کشورمون هستند که البته به کارای کارگردانی انیمیشن هم اشتغال دارند.

یاشماق / ساعی ور

  

یاشماق

 

نادر ساعی ور

 

انتشارات روزنه

یونس رزمنده ای است که در جنگ شیمیایی شده اکنون منتظر تولد فرزندش می باشد ولی چشمهای او قرار است کور شود و شاید هرگز پسرش بابک را نبیند . یونس در فکر این موضوع است که روزهای اخر بینایی را به چه نگاه کند زارا همسرش می خواهد هر طور شده او فرزندشان را ببیند و اکنون او به یاد همسنگرهای قدیم به یاد دوستان جدید ماجرای کردها ، یاد پدر بزرگ های جنگجواش و ... هست .

خوب داستانی تا حدود زیادی مرتبط با جنگ یک مقدارهایی امیخته با مبارزات آذربایجان و ترک ها و زندگی بعد از جنگ رزمنده ها خیلی متوسط بود نکته بدی نداشت قضیه را لوس نکرده ارتباط کانال های مختلف را هم خوب برقرار کرده و چند تا موضوع را کنار هم چیده اما راستش خیلی خشک نوشته یه جوری که احساسی بهش نزدیک نمی شید با اینکه موضوع کور شدن قبل دیدن بچه خیلی احساساتی هست انگار قابل لمس نیست گرم و گیرا نمی باشد .

آقای ساعی ور تبریزی هستند کارشناس ارشد سینما دارن و بیشتر توی حوزه سینما هم فعالیت دارن البته داستان کوتاه هم نوشتن اما این اولین رمانشون هست . یاشماق هم ظاهرا نقاب و حجاب زنان ترک هست و البته سنتی هم بین ترکمن هاست که عروس از بزرگترهای داماد رو می گیره و نوعی احترامه جایی نوشته بود یاشماق یعنی تحمل و سکوت و هر چه سکوت عروس بیشتر باشد نشانه نجابت بیشتر اوست .  

کتاب نامزد جایزه جلال آل احمد بود

 

قسمت های زیبایی از کتاب

گاهی برای تعریف اتفاق کافی است در سه چهار جمله کار را تمام کنی . اگر اتفاق انرژی لازم را داشته باشد ، شنونده همه جزئیات را در ذهنش پرورش می دهد .

 

غبار زمان که بر وقایع می نشیند تازه آن بعد ناممکنشان بروز می کند انگار!

 

نه ماه قبل از اینکه مردها پدر شوند زن ها مادر می شوند .

 

پیروزی هر قدر هم ناجوانمردانه باشد ، شیرین است .

 

 

مرگ همیشه با پذیرش مرگ شروع می شود .

 

گاهی تحمل یک آه چه قدر از تحمل ساعت ها حرف سخت تر است . 

قطار سریع السیر توکیو- مونتانا/ براتیگان

 

قطار سریع السیر توکیو- مونتانا

 

ریچارد براتیگان

سعید توانایی

 

انتشارات روزنه

اقای براتیگانم توی ترجمه خوش اقبال بوده و خوب ازشون ترجمه شده اخیرا . اینم یک کتاب دیگه از ایشون که مجموعه ای از داستان خای خیلی کوتاه یکی دو صفحه ای هست برای همینم واقعا نمی تونم اسم ببرم سه چار صفحه فقط فهرست می شه . همون متن های گیج و پا درهوا و ساده و دوست داشتنی جوری که اصلا نمی شه براش موضوع گفت . خوب البته من کتابش را دوست نداشتم اصولا وقتی با براتیگان رابطه برقرار می کنم که نوشته هاش یک چهارچوبی داشته باشه مثلا رمان باشه یا داستان کوتاه های بلندتر .

طرح جلد کتاب اما خیلی خلاقانه و زیباست من بسی دوستش داشتم . تازگیا خیلی باید بگردم تا اسم طراح را پیدا کنم گاهی هم اصلا نمی تونم پیداش کنم مگه جز پشت جلد یا اون وسط جای دیگه می نویسن ؟

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هیچ وقت نتوانستم چترها را درک کنم شاید به خاطر اینکه خیس شدن برایم اهمیتی ندارد .

 

همه ی ما توی زندگی لحظه هایی داریم که نمی دونیم بعدش چی کار کنیم .

 

اما تو همچنان دوست اش داری دوست داشتنی که اما از جنس دیکری ست هیچ وقت مثل گذشته نمی شود و تو از فردا آغاز می کنی .

سمت کالسکه/ کربلایی لو

 

سمت کالسکه

 

مرتضی کربلایی لو

 

انتشارات روزنه

داوود و کاوه دو برادر هستند یکی اهل تئاتر و خیال بافی و دیگری نقاد و نویسنده و نظریه پرداز یک جورایی جفتشون هنری و ادبی و غیرعادی . این دو نفر با هم زندگی می کنند و والبته کاوه متاهل است و نام همسرش رکسانا است . خوب خیسلی داستمند نیست و نمی دونم بگم موضوع چیه آدمای هنری با فکرای عجیب غریب در حال و هوای عشق و حال با ادبیات روسی توی زمستون تبریز که شبیه به روسیه است و مرد بدون چشمی که که به طور واضح می بیند و ....

خوب از آقای کربلایی لو زیاد خوندم و هیچ وقتم خوشم نیومده جز آخرین کتابی که ازشون خوندم جمجمه ات را قرض بده توی تازه های نشر امسالم بالاخره بعد از 3 سال دو تا کتاب تازه داشتن که تصمیم گرفتم برام سراغشون اما رمانشون را دوست نداشتم . اصلا درکش نمی کردم چی می خواد بگه و کلا این حس عجیب دوستی و خیلی خیلی ادبیاتی را جدای آدمای عادی دیدن به نظرم تصنعی هم می یاد . به دلم نچسبید اصلا .

من و سیمین و مصطفی/ ارسطویی

 

من و سیمین و مصطفی

 

شیوا ارسطویی

 

انتشارات روزنه

این بار یک رمان از خانم ارسطویی . شیوا راوی داستان است دختری در زمان انقلاب که در مجلس خصوصی تولد با عمر پسرک عرب مقیم امریکا گرفته شده و در پاسگاه با او عقد کرده و الان در یک میتینگ سیاسی دوستانش را گرفته اند . شیوا عاشق احمد است و مصطفی برادر احمد عاشق شیوا و عمر عاشق سیمین بوده که در بمباران کشته شده و سیمین عاشق پدر عمر بوده و ...

بد نبود تا اواسط خیلی بیشتر دوسش داشتم ولی اواخر داستان و اون حالت روشنفکرانه اش و پیچش و پرسش و پاسخهاش مدلی نیست که من بپسندم . بعدم داستان هاش اصولا توی دهه شصت اتفاق می افته من بچه بودم اون موقع و جدا نمی دونم زندگی جوونا چطور بوده اما همش حسم اینه این نبوده اشتباهه و در حقیقت می خوام بگم محیطی که می سازه برای من ملموس نیست نشناختمش در موردش نشنیدم و بنابرین دور از ذهنمه

در مورد خانم ارسطویی باید بگم ایشون از همون سال های اول جنگ به عنوان امدادگر داوطلب توی جبهه حضور داشتن و به همین خاطرم توی چند تا فیلم با موضوع دفاع مقدس به عنوان مشاور کارگردان حضور داشتند  و البته توی چندتا فیلم کوتاه هم بازی کردند خودشون .

داستان پر آب و تاب یک پرنده

داستان پر آب و تاب یک پرنده

 

مجموعه نویسندگان

یوسف قنبر

 

انتشارات روزنه

مردی که هدلی برگ را به فساد کشید : داستان شهری که مردمش با دور کردن وسوسه سعی می کندن صادق باشند .
داستان پر آب و تاب یک پرنده : پرنده ای شبیه زاغی که حرف می زند و می خواهد با بلطو سوراخی را پر کند .

زندگی محرمانه والترمیتی : والترمیتی که در حال دارد وقایع دیگری را نیز به یاد می آورد .
اسرار جنایت تراژدی مکبث : زنی که همیشه داستان های جنایی می خواند اشتباها کتاب شکسپیر را خریده .
سرانجام شوم آقای بروهل : مردی که قیافه اش شبیه گانگستری بزرگ است .
شبی که تخت خواب روی بابا سقوط کرد : مرد می خواد در اتاق زیر شیروانی بخوابد که تختی قدیمی دارد .
روزی که سد شکست : زمانی که مردم شهر از ترس شکستن سد فرار می کنند .
شبی که شبح به خانه ما رخنه کرد : صدای پایی در طبقه پایین می آید و به پلیس زنگ می زنند .

خوب 3تا معروف ترین کتاب های تواین را معرفی کردم و گفتم سری هم به کتاب های ناشناس ترش بزنم و برای همین رفتم سراغ این کتاب ولی خوب متاسفانه فقط دو تا داستان اول از تواین بود و بقیه داستان ها از جیمز تربر نویسنده دیگر آمریکایی بود . شباهت این دو نویسنده هم توی سبک طنزشون هست .

در کل کتاب بدی نبود متوسطه و بعضی از داستان هاش هم قشنگه . به هر حال ناراضی نیستم از خوندش هر چند طبق برنامه نبود .

گذر قصر /محفوظ

گذر قصر

 

نجیب محفوظ

محمد حسین پرندیان

 

انتشارات روزنه

رمان حیم قصر در مورد خانواده ای مصری است که پدر فوق العاده سخت گیر و متعصب است به گونه ای که به زن های خانه اجازه خروج حتی برای زیارت را نمی دهد و پسران نیز جرات گردن کشی و تمرد از دستوراتش را ندارند . امینه همسر او زنی مطیع شوهر است . آنها دختری زیبا به نام عایشه و دختری بد زبان به نام خدیجه دارند . یاسین پسر مرد از همسر اول است که بسیار شهوت ران است ، فهمی پسر عاقل زن دوم و کمال نیز کودچک است . توی داستان عکس العمل افراد خانواده ، سرونشتشون و طرز شکل گیری شخصیتشون در برابر چنین تعصبات شدیدی توصیف شده است . همین طور توصیف محله و سایر آدم ها یک جوری قصه گونه و روان هستش. در ضمن واکنش این خانواده در کنار مسائل سیاسی مصر هم مورد بررسی قرار گرفته .

کتاب خوبی بود . به نظرم خیلی روان تر و صمیمی تر از بقیه کتاب هایی بود که از محفوظ خوندم اون حالت خشک را دیگه نداشت . توصیفاتش هم خوب و به جا بود . فقط کتاب خیلی طولانی بود و با این همه طولانی بودن در جای خوبی هم قطع نمی شد و به نتیجه نمی رسید . هر چند باید بگم این یکی از کتاب های سه گانه محفوظ هست و ظاهرا داستان زندگی این خانواده در نسل های بعد در دو کتاب دیگه مورد بررسی قرار می گیرند .

آقای محفوظ دو تا دختر داره . علاوه بر ادبیات اهل موسقی هم هست و ساز اختصاصیش هم قانون می باشد . نویسنده معروفی در سطح جهان هست و حتی دیوید داگلاس یکی از آهنگهاش را به اسم اون کرده .

پ.ن : وای چه قدر این بار طولش دادم تا این کتاب جدید را معرفی کنم ولی خوب هم کتاب حجیم بود هم سر من خیلی شلوغ بود . معذرت خواهی بابت جواب ندادن به نظرات را هم ب÷ذیرید همین امروز دست به کار می شم و تند تند همه رو می خونم و جواب می دم البته قول می دهم با دقت.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هیچ ترسی قادر نیست جلوی بروز عشق را بگیرد یا مانع از پرداختن به رویای شیرین وصال شود .

 

آدم ها وقتی خیلی دلشان می گیرد گاهی به دلایل خیلی جزئی شوخ و بذله گو می شوند ، تنها به این خاطر که از آرامشی که در شرایط متضاد با حال آنها نهفته است بهره مند گردند .

 

آیا به این خاطر که شوهرش ممکن است وقت خود را با زن های دیگر بگذراند باید از خانه ی او می رفت ؟ البته که نه... به هیچ وجه !اگر زنی بخواهد به این خاطر از زندگی مشترک دست بردارد ، دیگر در هیچ خانه ای زن خانه داری نمی ماند .

نشان نخست بلاهت

نشان نخست بلاهت

 

 

گرد آوری : حسین یعقوبی

 

انتشارات روزنه

 کتاب مجموعه ای جملات قصار افراد مشهور هست که اکثرا هم مایه هایی از طنز دارند . این جملات توسط آقای یعقوبی گلچین شده و در هفت دفتر ارائه گشته است .

فوق العاده بود واقعا انتخاب های زیبایی بود . بسیار زیاد از این کتاب خوشم اومد از اون کتاب هایی هست که بهتره حتما برای کتاب خونه شخصیتون بخرید و هر چند وقت یک بار نگاهی بهش بیندازید . خوندنش خیلی مفرح و تفکر برانگیز هست و به شما کمک می کنه جملات خوبی هم در مواقع مختلف برای نق قول در ذهن داشته باشید .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

قضاوت صحیح زائیده تجربه کافی است و تجربه کافی ... خوب این یکی حاصل قضاوت غلط است . هکتور والدز

اگر از هیچ چیز نمی ترسی پس عاشق هیچ چیز نیستی و اگر عاشق هیچ چیز نیستی بهتر است برای یک لحظه فکر کنی که قرار است در این دنیا چه غلطی بکنی . جان آلست

در سن هشتاد سالگی شما تقریبا همه چیز را فرا گرفته اید ، مصیبت فقط اینجاست که هیچ کدام را به خاطر نمی آورید . جرج بارنر

مردان تا وقتی ازدواج نکرده اند ارزش آرامش را نمی دانند و خوب آن موقع هم دیگر خیلی دیر است . فرانک سیناترا

من و شوهرم به خاطر اختلافات مذهبی از هم جدا شدیم . شوهرم فکر می کرد خداست ولی من این طور فکر نمی کردم .

انسان ها نادان به دنیا می آیند نه احمق . این تحصیلات دانشگاهی است که حماقت را به آنها اعطا می کند . برتراند راسل

زندگی لذت بخش است و مرگ آرامش بخش . تنها تغییر اولی به دومی کمی مشکل ساز است . آیزاک آسیموف

من هفت تا بچه دارم . می دونین بیشترین کلماتی که در این مدت زندگی زناشویی شنیدم چی بوده ؟"سلام"، "خداحافظ " و " عزیزم من حامله ام " . دین مارتین

تمام مشکلات روحی من از دوره تحصیلات ابتدایی ام شروع شد . والدینم به اشتباه مرا در مدرسه ای ثبت نام کردند که ویژه معلمان عقب مانده ذهنی بود . وودی آلن

من معتقدم که می شود مالیاتمان را با لبخندی زیبا پرداخت کنیم البته وقتی شخصا چنین کاری کردم مامور اداره مالیات گفت که فقط پول نقد قبول می کند . کن داد

مردی که بر خطاست و پوزش می خواهد ، مردی فرزانه است اما مردی که بر حق است و پوزش می خواهد ، یک مرد متاهل است . هربرت پروچنوف

زندگی جدا سخت است اما خوب فکرش را بکنید اگر قرار نبود یک سوم آن را خواب باشید ، چه قدر سخت تر می شد .

بزرگ ترین مصیبت برای یک انسان این است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد و نه شعور لازم برای خاموش ماندن . ژان دلابرویه

جدا نمی فهمم که این عقیده مسخره "خوش اندام شدن توسط شنا"حاصل کدام ذهن مریضی است . ببینم تا به حال هیکل یک نهنگ را از نزدیک دیده اید ؟

هیچ وقت با یک دشمن زیاد نجنگ چون باعث می شود تمام شیوه های رزمی و جنگی تو را فرا بگیرد . ناپلئون بناپارت

آمریکا بهترین کشوری است که تا کنون یک ملت آن را دزدیده است . بیلی کانلی

تاریخ به ما یاد می دهد که انسان ها و ملت ها تنها زمانی عاقلانه رفتار می کنند که از باقی رفتارها خسته شده باشند . آبا ابن

می دانم که ما خلق شده ایم تا به دیگران کمک کنیم اما نمی دانم که دیگران برای چه خلق شده اند . مارگارت آتوود

آدم مشهور شخصی است که تمام هدفش در زندگی این بوده که همه او را بشناسند و بعد از اینکه به هدف رسیده عینک دودی می زند تا دیگر هیچ کس او را نشناسد . فرد آلن

هر احمقی می تواند بر یک اثر ادبی یا هنری نقد بنویسد ... و اکثر احمق ها هم این کار را می کنند . دیل کارنگی

زنان خیلی بلند نظر هستند فکر کنم به همین خاطر است که فکر می کنند قلب مردان در شکمشان است . زازا گابور

اکثر مردها موفقیت شان را مدیون همسر اولشان هستند و همسر دومشان را مدیون موفقیت شان . لورن باکال

آدم هر کاری می تواند بکند الا نامردی . البته معمولا کسانی که هر کاری می کنند به صورت اتوماتیک نامرد می شوند . پل گتی

زيبا حرف زدن باعث موفقيت شما مي شود اما زيبا حرف زدن در حالي كه چماق كلفتي هم در دست داريد باعث موفقيت بيشتر شما مي شود . آلن كاپون

بدترين مسئله در مورد يك كره خر اين است كه خواهي نخواهي روزي خر مي شود . رابرت هينلين

اشتباه اكثر مردم در مورد دادگاه ها اين است كه نمي دانند آنان مجري قانون هستند نه مجري عدالت .

اگر مردان قرار بود بچه دار شوند حتما سقط جنين را قانوني مي كردند . فلورانس كندي

اگر راي دادن قرار بود چيزي را عوض كند سياست مداران حتما آن را منسوخ مي كردند . كن ليوينگستن

برخی آدم ها تصور می کنند که مسابقه فوتبال مرگ و زندگی است ... چه مسخره ! قضیه خیلی از این حرف ها بالاتر است . بیل شنکلی