می خواستم نویسنده شوم آشپز شدم/ ستوده

می خواستم نویسنده شوم آشپز شدم

 

فاطمه ستوده

 

انتشارات هیلا

سال نشر : 1394

نویسنده می یاد خاطرات و اعتقاداتش را کنار آشپزی و غذاها بیان می کنه مثلا این که هر وقت آبگوشت می پزن دعوا می شه حالا حینش مراحل پخت و چیدن سفره آبگوشت و خاطرات دعواها را می گه یا وقتی افسرده است خورشت کرفس می پزه یکی دیگه پختن پای چوپان به دلیل این که غذای محبوب فوتبالیست مورد علاقه هم کلاسیش بوده .... خلاصه یک کتاب پر آشپزی و خاطره و خانه داری وای من خیلیاین تیریپ کتاب ها که آشپزی و مزه قاطی داستان می شه را دوست دارم مثل اب برای شکلات اب آبی آسمان اینا هم همین طور بودند و من همه را خیلی دوست دارم . این کتابم بانمک بود .

باید بگم خانم ستوده خودشون اهل آشپزی هستند جدا و در زمینه ادبیات کودک و نوجوان فعالند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

فکر می کردم تا آن روز بزرگ ترین غصه های بشریت را از سر گذرانده ام . فکر می کردم پیچ تند زندگی را رد کرده ام و روزگار دارد باهام خوب تا می کند . نمی دانستم زندگی همیشه چیزی برای رو کردن دارد .

 

آدمیزاد که سالم و عادی باشد وقت سرخوشی چشم هایش برق می زند اما من از بچگی مثل خرهای بی کفایت و بدجنس کارتون ها دندانم برق می زد . دست خودم نبود .

 

یتیمچه باید بدبخت بیچاره باشد . بی همه چیز باشد . آدم وقتی ببیندش یاد بدهکاری هایش بیفتد . یاد مصائب روزگار بیفتد . یتیمچه ای که زعفران داشته باشد یتیمچه نیست . یک بی هویت بی اصل و نسب خاک بر سر است .

 

ته دیگ شناسی خودش یک جور علم است . باید بدانی چه پلویی چه ته دیگی می طلبد . بدانی لوبیا پلو با ته دیگ سیب زمینی معرکه می شود نه با ته دیگ کاهو . بدانی عدس پلو ته دی نان لواش می خواهد نه سیب زمینی . بدانی کدام پلو ته دیگ زعفرانی می خواهد و کدام پلو ته دیگ خشک و قرچ قرچی . باید خبره باشی که ته قابلمه کدام ته دیگ کنجد بپاشی و ته کدام ته دیگ زعفران بچکانی .

هیچ وقت/ قاسمی

هیچ وقت

 

لیلا قاسمی

 

انتشارات زاوش

سال نشر : 1392

دختر پیش همسایه سال ها پیش رفته و در حال خاطرات مرور آن سال هاست روزگار جنگ ، حمله هواپیماهای عراقی ، بمباران جنوب ، جنگ زدگی ، فرار ، مدرسه بازی بچه ها .... دختری که مانده ازدواج کرده و اکنون می خواهد طلاق بگیرد و پسر همسایه که مادرش او را به خارج فرستاده تا درگیر جنگ نشود و آنجا ماندگار شده و ازدواج کرده و طلاق گرفته و اکنون قرار است باز گردد . صحبت ها احساسات روزهای جنگ و ....

اینم یک کتاب دیگه یه جورایی شبیه کتاب قبلی یک نویسنده خانم اولین رمان و در مورد جنگ . اینم اتفاقا کتاب قشنگی بود موضوعات جالبی مد نظرش بود دوران جنگ خاطرات بچگی های ما سختی هایی که کشیدیم واقعا چه روزایی بود خیلی خاطرات اون روزها را زنده می کرد اما خوب شخصیت های داستان برای من ملموس نبودند در مجموع بد نبود دیگه .

این کتاب همین طور که گفتم اولین کتاب خانم قاسمی بوده اول روز جهانی داستان شهر کتاب را از آن خودش کرد و نامزد جایزه هفت اقلیم هم بوده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

 آژیر قرمز لعنتی از خود بمب بدتر بود . با آن بالا و پایین رفتن های دیوانه کننده اش که مثل کفگیر بزرگی توی شکممان را هم می زد و بعد هر چه را جمع کرده بود از راه تنگ گلومان می کشید بالا .اصلا نمی دانم چه کسی انتخابش کرده بود برای این وقت ها .همین جوری هم اگر می شنیدی اش دل و روده ات به هم می خورد .

 

وقتی زنی می گوید مردی به چشم برادری ال است و بل است مطمئن می شوم که طرف پر از جاذبه جنسی بوده برایش . یعنی اگر وقتی که کسی را می بیند چیزی ته فکرش یا ته دلش یا چه می دانم ته یک جای دیگرش به تکان خوردن نیفتاده باشد محال است بگوید به چشم برادری .

سگ خارجی/ رشیدپور

سگ خارجی

 

سمیرا رشیدپور

 

انتشارات ققنوس

سال نشر : 1395

 

داستانی از روزگار جنگ زدگان و روزهای بعد از جنگ و زخم های باقی مانده است . خانواده هایی که آواره می شن مشکلات روحی که انگار هیچ وقت خوب نمی شن خانواده هایی که از هم پاشیده می شه و نمی تونن نشونی از هم بگیرن و جنگ زده هایی که از عراق به ایران می یان و ..... راوی دخترک کردی هست که دو برادرش گم شده اند و برادر کوچکش معلول است و مادرش چشم به راه برادرها.....

کتاب قشنگیه خوبه که از جنگ می گه ولی از اون زاویه هایی که کمتر بهش پرداخته شده نحوه بیانشم نسبتا خوبه واقعا چه قدر جنگ مصیبت بزرگیه واقعا امیدوارم هیچ خانواده ای دیگه هیچ جای دنیا طعم جنگ و آوارگی را نکشه . در ضمن این کتاب اولین رمان هانم رشیدپور هست که علاوه بر نویسندگی کار مترجمی هم انجام دادند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

غم انگیزترین چیز دنیا از خواب بیدار شدن است ، وقتی می بینی هیچ چیز عوض نشده و باید ادامه بدهی .

 

روزهای خوب مامان مال روزی بوده که ما نبودیم . من ، برادرم ، برادرم و برادرم . از وقتی ما آمدیم همیشه ترسیده که ما بمیریم . " می ترسیدم بمیرید ." داغ فرزند دیدن برایش از همه چیز بدتر است.

 

چرا اتفاقی که تو هستی و افتاده ای این قدر خوب است ؟ و این اتفاق انگار تمام شدنی نیست .

جناب آقای شاهپور گرایلی همراه خانواده/ بابایی

جناب آقای شاهپور گرایلی همراه خانواده

 

فرهاد بابایی

 

انتشارات چشمه

سال نشر : 1393

 خانواده گرایلی ساکن تهران هستند پدر خانواده راننده بی ار تی هست دختر بزرگ نیلوفر دانشجوی رشته حسابداری ندا و نادیا دوقلوهای خانه و فرزین پسر خانه که راوی داستان نیزهست نزدیک عید شده دست خانواده خالیه و امیدوارن وام محله این بار به اسم اونا در بیاد تا گره ای از مشکلاتشون باز بشه و برای همین از حبشه مادر بزرگ خانواده دعوت کردن بیاد تهران و توی قرعه کشی اونم شرکت کنه تا شانسشون بالا بره .

کتاب به سبک طنزه خیلی خوشخوان و زیبا نوشته شده واقعا نمی شه زمینش گذاشت خیلی زیبا جمع یک خانواده را تصور کرده رابطه همسایه ها حالا یک تناقض هایی داره اما طنزش خیلی قوی هست فقط صحبت دائمیش از باد شکم و تف خیلی رو اعصابه اما واقعا نمونه طنز باحالیه من خیلی دوسش داشتم

آقای بابای از نویسنده های تهرانی کشورند که اهل نقاشی رنگ و روغنم هستند . کتاب های مختلفی ازشون موفق به دریافت مجوز نشدند ولی خوب این کتابشون مجوز گرفت فروش خیلی خوبی کرد و به چاپ دوم هم رسید اما بعد چاپ دوم اجازه چاپش لغو شد .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

"عقل تو کله ی این مرد نیست !"
حبشه می گه : مجرد بود خوب بود از وقتی زن ش دادم بچه م خل شد .
هه ! بمیر بابا تو یکی . حتما باید یه تک مضراب زیقی بیاد .

 

عزیز جون آدم نجیب می خوای همین داش سامان خودمون . پسر خانم جمالی رئیس صندوق مرکزی کوچه . همچین برات تو کوچه عربده می کشه آدم یاد شیهه ی اسب می افته اسبم نجیبه دیگه .

آدم های خوشبخت کتاب می خوانند و قهوه می نوشند/ لوگان

آدم های خوشبخت کتاب می خوانند و قهوه می نوشند

 

آنیس مارتن لوگان

ابوالفضل الله دادی

 

انتشارات به نگار

سال نشر :  1395

 داستان در مورد زنی فرانسوی است که شوهر و دخترش توی تصادف کشته می شوند اون به شدت افسرده و ناراحته و قید زندگی را زده ولی به خاطر اصرار اطرافیان تصمیم می گیره مدتی به یه کشور دیگه بره و تنها زندگی کنه و ....

لوگان اهل فرانسه است و تحصیلاتش در زمینه روان شناسی است . کتابش را هم اولین بار با هزینه شخصی خودش چاپ می کنه ولی بعد که فروش خوبی می کنه انتشاراتی ها هم سراغش می یان .

خوب اینجا هم فروش کتاب خیلی خوب بود و من با خوشحالی سراغش رفتم ولی یه چیز عامیانه سطح پایینه به نظرم اولش احساسی و زیباس ولی بعد می بینید اوف نه لحنش که دیگه عادیه داستانم نور علی نور یه زن که قید زندگی را زده همسایه مرد مجرد جذابی می شه که اونم قید زندگی را زده دیگه واضحه بقیه اش ولی اخرش را سعی کرده متفاوت تمام کنه که از نظر من جذابم نبود.

 

قسمت زیبایی از کتاب

او زن های مو طلایی را دوست نداشت و همیشه از خودش می پرسید پس چطور مرا انتخاب کرده است .

درک عکس/ برگر

درک عکس

 

جان برگر

کریم متقی

 

انتشارات زبان تصویر

سال نشر : 1393

 اینم آخرین کتابی که از آقای برگر سراغش رفتم . روی یک عکاس یک مدل کار یا عکس تمرکز می کنه و سعی می کنه توضیح بده از مشخصات حس ها ماموریت های عکس و برداشت هایی که می شه ازش داشت . 

خوب مسلما چیزای زیادی برای یاد گرفتن داره ولی علمیه نمی دونم چه طور بگم باید دقیق مشتاق باشید که بدونید و بخونید تا برین سراغش به خودی خود نمی تونه مشتاقتون کنه . خوب برای من که از فضای عکاسی دورم کتاب خیلی جالبی نبود .

وعده گاه / برگر

 

وعده گاه

 

جان برگر

ابراهیم اقلیدی

 

انتشارات صدای معاصر

سال نشر : 1393

کتاب فصل های مختلفه بعضی فصل ها در مورد شهرهای مختلف روح و حال و هوای اون شهر و یک خاطره و ملاقات راوی با فردی توی اون شهر هست مثلا شهر اول با روح مادرش هست حرفایی که می زنن این وسط و نکاتی که رد و بدل می کنند . بعضی فصل ها با تاکید بر آدم ها خوراکی ها و ... می یاد خاطره فکر و ملاقاتی را پر رنگ می کنه و به نظرم راوی باید واقعا خودش باشی و شاید برش هایی از زندگی خودش و ایده هاش ارائه شده .

خوب باید بگیم آقای برگر اهل نوشتن رمان هم هستن و البته جالبه بدونید ایشون حتی برنده جایزه بوکر هم بودند . راستش این اشارات مختلفشون به شهرها به روح های مختلف و .... برای من هیجان انگیزه این که این قدر سفر بری این قدر تازه و با روح نگاه کنی اما موضوع کتاب واقعا چیز جدیدی نیست و با حالت حالا خاص یا شگفتی هم روایت نمی شه نکته منفی ای نداره ولی مثبتم آن چنان نه برای من خسته کننده بود و حوصله ام را سر می برد زیاد به دلم ننشست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

مرده ها هیچ وقت در جایی که به خاک رفته اند ماندگار نمی شوند .

 

همه چیز زندگی مسئله اش خط کشی است و بس . تو باید برای خودت تصمیم بگیری که خط ات را تا کجا کش بدهی . نمی توانی برای دیگران خط بکشی . البته می توانی امتحان کنی اما جواب نمی دهد .

 

این شی هملتی که یک قرن تمام در مقابل همه ی این مشقت ها جان سالم به در برده از چیز دیگری سخن می گوید : از این آرزو که فرد محبوب ما همه چیز داشته باشد به جز هر چیز!

 

زن ها همیشه از آنچه درباره ی زندگی دیگران باشد به شگفت می آیند در حالی که مردان جاه طلب تر از آنند که این را درک کنند . زندگی های دیگر ، زندگی های دیگری که قبلا زیسته ای یا توانسته ای زیسته باشی .

شیوه های نگریستن/ برگر

شیوه های نگریستن

 

جان برگر

غلامحسین فتح الله نوری

 

انتشارات ویژه نگار

سال نشر : 1388

 این کتاب توی 4 فصل تنظیم شده توضیحاتی می ده در مورد عکس و عکاسی ، نقاشی خصوصا نقاشی رنگ و روغن تجملی که به همراه داره و پیام هایی که سعی می کنه برسونه ، مالکیت آثار هنری ، زنان و نمادهاشون ، تبلیغات و پیامی که تبلیغات همه و همه کنار هم برای شما دارند .

یک سری مقاله است حالا نه با یک زبان خیلی سخت اما نه با یک زبان خیلی شاد و فان از طرف دیگه اما ارتباطی که می شه باهاش برقرار کرد بهتر و بیشتر از کتاب شیوه دیگری برای گفتن هست و هر چند خیلی خوشم نیومد اما از اون بهتر بود و باید بگم از روی کتاب مستند تلویزیونی هم ساخته شده .

شیوه دیگری برای گفتن/ برجر

شیوه دیگری برای گفتن

 

جان برگر

پریسا دمندان

 

انتشارات قو

سال نشر : 1383

 کتاب تلفیقی از عکس ها و توضیحات جان برگر و تصاویر همکارش ژان مور با تاکید بیشتر روی زندگی افراد ضعیف تر جامعه است . اونا سعی می کنند در مورد عکاسی اهمیتش نحوه رمزگشایی از عکس ها و احساسات و اطلاعاتی که به ارمغان می یارن صحبت کنند .

من از عکس خوشم می یاد و به عنوان یه گزینه غیر داستانی سراغ این کتاب رفتم اما راستش کتاب مجموعه ای از نکات جالب و فان برای یک آدم صفر درجه و کاملا بی اطلاع نیست بلکه باید یه چیزایی بدونید و سراغ این کتاب برید پس به من خیلی نچسبید و عکس ها هم سیاه سفیدن . اینم بگم جان برجر نویسنده و عکاس انگلیسی است .

اتوپرتره/ لووه

اتوپرتره

 

ادوار لووه

احسان لطفی

 

انتشارات هنرمند

سال نشر : 1396

 ادوارد لووه اومده و از خودش نوشته تند تند جملات کوتاه پشت سر هم اینو دوست دارم اونو دوست ندارم این کار را کردم اون کار را دوست دارم بکنم عادتم اینه ارزوم فلانه و .... یک جور آدم یاد اون آهنگ بنیامین می افته که کلمات را پشت هم ردیف می کرد . البته خیلی جالب انجام داده کار رو و من شخصا با لذت و بی مکث خوندمش کتاب جدید و باحالیه هر چند فقط از خودش گفته ها .

ادوار لووه نویسنده و عکاس فرانسوی هست که البته اول در زمینه نقاشی فعالیت داشته ولی بعد از سفر به هند تمام پرده های نقاشیش را می سوزونه و وارد حرفه عکاسی می شه که توی این حرفه خوبم می درخشه . ایشون توی دهه چهل زندگیشون خودکشی می کنند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

ترجیح می دهم حوصله ام تنهایی سر برود تا با یک نفر دیگر.

 

اگر زیاد در آینه نگاه کنم لحظه ای می رسد که چهره ام بی معنی می شود .

 

گاهی یک سوال را چند بار از یک نفر پرسیده ام اگر جواب آن قدر توجهم را جلب نکند که در خاطرم بماتد تنها در لحظه ی شنیدن جواب است که یادم می آید سوال کرده ام .

دستیار/ والزر

دستیار

 

روبرت والزر

ناصر غیاثی

 

انتشارات چشمه

سال نشر : 1395

 شخصیت اول داستان قراره پیش یک مخترع بره و به عنوان دستیار اون و برای نگه داشتن حساب کتاب ها کمکش کنه . اونجا خونه گرم و نرم و خانوادگیه رئیسش مرد جدی اما خوب و همسرش بسیار دلفریبه ولی شرایط مالی خوب پیش نمی ره و باید حتما حامیانی پیدا بشن و ....

یک جورایی چهارچوبش خیلی شبیه کتاب قبلیه پسر جوانی که برای کارآموزی وارد یک محیط دیگه می شه و باز یک زن و مرد که خیلی توی جهت گیری هاش دخیلن و تفکرات فلسفی اون فکرها و ایده هاش در مورد زندگیش روساش و ..... کتاب بدی نیست ولی به نظر من خیلی توی سبک کتاب قبلیه و خوندنش بعد از اون یک مقدار حوصله سر بر می شه .

در ارتباط با نویسنده باید بگم که ایشون چند بار خودکشی ناموفق می کنه و خودش متوجه می شه مشکلی داره و باید تحت مراقبت باشه اما مادرش قبلا خودکشی کرده بوده و برادرش شرایط نگه داری اونو نداشته خواهرشم حاضر نمی شه قبولش کنه در نتیجه والزر خودش به آسایشگاه می ره بیماری اون در حقیقت افسردگی بوده ولی به اشتباه شیزوفرنی تشخیص داده می شه و اون 23 سال توی آسایشگاه می مونه تا روزی در حین پیاده روی در برف فوت می کنه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اگر آدم مصر باشد می تواند جغرافی یاد بگیرد از روی این خنده . این خنده دقیقا همان جاهایی را توصیف می کند که این خانم مال آن جاهاست . خنده ی علیلی است خیلی طبیعی از دهان بیرون نمی آید طوری که انگار پیشترها یک تربیت بیش از حد وسواسی دایم در حال رام کردنش بوده .

 

این پول لعنتی ! چه قدر خفت بار است آدم همیشه نگران این جور چیزها باشد .

یاکوب فون گوتن/ والزر

یاکوب فون گوتن

 

روبرت والزر

ناصر غیاثی

 

انتشارات نشر نو

سال نشر : 1394

 یاکوب فون گوتن راوی داستان پسر اشراف زاده ای است که برای کارآموزی به مدرسه ای وارد شده و خاطرات روزانه خود مراوده با دانش آموزان دیگر و مدیران و مسئولان مدرسه را ذکر می کند . دیدگاه های شخصی اش، روحیات مختلف و یک نوع فلسفه زندگی را بین حرفاش ذکر می کنه .

فصل های کوتاه و زبان ساده باعث جذابیتش می شه و اصلا حوصله سر بر نیست مفاهیم قشنگی هم داره جای تفکر داره در عین این که ساده نوشته و خسته تون نمی کنه . به نظر من کتاب قشنگیه.

روبرت والزر نویسنده سوئیسی هست که بر نویسنده های بسیار بزرگی مانند کافکا هرمان هسه و  بنیامین والتر  اثر گذار بوده . کتاب یاکوب فون گوتن را بهترین اثر اون می دونند و جالبه بدونید اصرار داشته داستان هاش را با مداد بنویسه حتما و خط بسیار زیبایی هم داشته .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

کراوس از فرق سر تا نوک پا جوانمرد است . در واقع جایش در قرون وسطاست . فقط خیلی حیف شد که دیگر قرن دوازدهمی در کار نیست . او عین وفاداری و خوش خدمتی و تجسم حسن نیتی است از خود گذشته و صاف و ساده . هیچ داوری نسبت به زن ها نداردفقط می ستایدشان .

 

هیچ چیز زیان بار تر از این نیست که زودتر از موعد خیلی خیلی زودتر از موعود صاحب قدری اهمیت بشوی .

این سگ می خواهد رکسانا را بخورد/کشکولی

این سگ می خواهد رکسانا را بخورد

 

قاسم کشکولی

 

انتشارات بوتیمار

سال نشر : 1394

 کاوه همسری به اسم رکسانا داشته که ۴ ماهه قهره اما امشب که همسر سابق کاوه یعنی راحله اومده پیشش رکسانا هم سر می رسه و تاپ راحله توی خونه جا مونده دعواشون می شه و رکسانا از پنجره پرت می شه پایین و کاوه می خواد جسدش را قایم کنه اما انگار همه چیز یه جور دیگه است این دور اتفاقات هی تکرار می شه و هر بار چیزی فرق می کنه و هر بار کاوه رکسانا را خاک می کنه اما باز رکسانا توی خونه است و ...‌

موضوع کتاب و نحوه بیان مطلبش قشنگه یک جوری ایده نویی هست خوبم از پسش براومده ولی واقعا بیش از حد به نظرم ذهنش توی مسایل جنسیه و از اونا مایه می ذاره که البته توی کتابای قبلیشم بود . کتاب بدی نیست متوسطه .

خوب اینم از اتمام معرفی آقای کشکولی امیدوارم کسایی ایشون و سبک نوشته هاشون را بپسندن و به خیل دنبال کنندگانشون بپیوندن.این کتاب برنده لوح تقدیر جایزه مهرگان ادب هم بوده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هر زنی زیباست و تنها باید کشف شود .

 

هر کاری که مرگ را از یاد آدم ببرد یا یاد مرگ را در آدم به تعویق بیندازد یا مرگ را به مسخره بگیرد آن کار مهم ترین کار در زندگی آدم است و آدم باید انجامش بدهد!

 

همه ی بچه متعلق به مادر است سهم پدر خنده دار است .

 

تو این طور فکر کن . وقتی قصد نفهمیدن داری تلاش من بی فایده است. وقتی از سر لجبازی حقیقت را انکار می کنی و یا اون را وارونه جلوه می دی من چه کار می تونم بکنم؟

زن در پیاده رو راه می رود / کشکولی

زن در پیاده رو راه می رود

 

قاسم کشکولی

 

انتشارات ثالث

سال نشر : 1388

 بازگشت: بازگشت به شهر بچگی

سرنوشت زنی که از دنده چپ من متولد شد: دعوای زن و شوهری

تقدیر آن ها را آورد ه بود این جا تا بمیرند: مرگ دوست و معشوق

صبر کن الله تی تی: کشتن برادر به دلیل خیانت .

نشان خانوادگی: دزد پر تلاش.

افسانه ی بچه های زیتون: ادای نظر بعد از مرگ در زلزله .

عصبان یک بزاز لنگرودی: روزهایی که همیشه باران است .

زن در پیاده رو راه می رود: نوشتن یک داستان .

خوب اینم یک کتاب دیگه از اقای کشکولی با یک سبک ساده و مشخص تر . داستان کوتاه هایی که موضوع مشخصی دارند از سمبل استفاده کرده ولی سمبل ها قابل درکند و در مجموع چیز بدی نیست به نظرم معمولیه .فقط این نکته را هم بگم شغل اصلی ایشون کارشناس مالی بانک هست .

 

قسمت زیبایی از کتاب

در واقع به اینجا آمدیم تا زندگی را شروع کنیم . چون کسی در اینجا نبود غافل از این که در زندگی عشق هست و در عشق رنج و در رنج نفرت و در نفرت مرگ ، و این چنین شد که برادرم مرد . یعنی زندگی باعث شد تا برادرم بمیرد .

ناهید/ کشکولی

ناهید 

 

قاسم کشکولی

 

انتشارات قصیده

سال نشر: ۱۳۷۹

داستان خیلی تند در هم پیچیده و مثل یک خیال و تک گویی روایت می شه از زبان دختری به اسم ناهید که پدر شدید مستبد و بی اخلاقی داشته مادری که با همه این چیزها شوهرش اولویت زندگیش بوده ازدواج اجباری فرزند معلول و خیال انتقام از پدر و ....

بد نیست یک کم تو در تو روایت می شه اما وقتی عادت کنی به لحنش با قصه همراه می شی و درکش می کنی هر چند کلا داستان راحتی نیست خصوصا که اومده از اسامی تکراری استفاده کرده و دیگه آخرش واقعا یک مقدار آدم گیج می شه کی به کیه . آقای کشکولی از نویسنده های لنگرودی کشورمون هستند .

بازی مهندسی یک رمان/ کشکولی

بازی مهندسی یک رمان

 

قاسم کشکولی

 

انتشارات ثالث

سال نشر: ۱۳۸۸

کتاب در مورد کارمند بانکی هست که در ضمن نویسنده هم هست و تصمیم داره مرخصی بگیره و یک کتاب بنویسه . حالا بقیه اش درگیری های ذهنی و یادداشت ها و فراموشی هاش برای خلق یک رمانه .

یک کتاب در هم پیچیده که به نظرم تلاش کرده خاص و جدید و هنری باشه اما برای من شخصا هم موضوعش تکراری بود هم خیلی سطحی و بی مزه . در مورد نویسنده هم هیچ اطلاعی ندارم اما انگار بهش می یاد مذهبی باشه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

وقتی زیبایی این همه نزدیک و این همه سهل و .... چه مرضی است زیبایی خلق کنم؟ این زیبا... زیبایی او آنقدر عظمت دارد که همه ی این چیزها _آشغال هایی که تا کنون نوشته ام _ جلوی پایش آتش بزنم .

 

مرد می داند این زن ، این زنی که رو به روی او نشسته و شلال موهای پرکلاغی اش را روی شانه هایش ریخته عاشق اوست و عشق یک زن چیز کوچکی نیست که یک مرد بتواند به راحتی از آن بگذرد .

باد زن ها را می برد/ محمودی

باد زن ها را می برد

 

حسن محمودی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1394

بلوز آبی: مجروح در حال مرگ .

عیسی قلی : مردن قاتل برادر.
افسانه : بچه ای که قار قار می کرد .
وقتی آهسته حرف می‌زنیم المیرا خواب است : نویسنده داستان نیمه تمام دستگیر شده .
حکایت ناتمام بز و درخت آسوریک : دختر در کتابخانه .
و حالا ما نمی‌دانیم :داستان پرنده و آسمان .
قازولایی : سه هم محله ای سابق .
بوی خوش زن : مرد می خواهد پولی را کارت به کارت کند.
شیطان کوه : خانواده عجیب و مرد خبرچین .
باد زن‌ها را می‌برد : جدایی عاطفی زن و مرد .

داستان های  خورخه و خاکستر مرد عاشق  ، همه یک روز زودتر می‌میرند، قول و قرار، حکایت ماریا و مرد غریبه و  قصه‌ای کوتاه برای پری‌ناز را قبلا معرفی کردم.

داستان های این کتاب باید بدونید توی یک زمان نوشته نشدند و مربوط به دوره های مختلف نویسندگی ایشون هست که در کنار هم قرارشون دادند و طی یک مجموعه چاپش کردند . باید بگم در مجموع شبیه مجموعه داستان های قبلی دوستش نداشتم ولی داستان های اول و آخر مجموعه بهتر بود مشکل اصلی با داستان های بدون چخارچوب و خیلی انتزاعی وسطی بود . خوب اینم از آقای محمودی که پیشنهاد من تو کتاب هاش روضه نوح هست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

در رفت و آمد اتوبوس ها که همیشه مرا می بردند پیر شد و این جنگ بی فرجام که دارد می کشد مرا هنوز ادامه دارد.

 

من هم یکی از همان مردهایی هستم که بعید است وقتی طوفان زنم را از سر جایش بلند می کند و داخل وانت بار در حال حرکت می اندازد ، زیاد به خودم زحما بدهم به دنبالش بدوم .

روضه نوح/ محمودی

روضه نوح

 

حسن محمودی

 

انتشارات ثالث

سال نشر : 1393

 بر خلاف دو کتاب قبلی این یکی رمان هست . در ابتدای کتاب ما متوجه می شیم نوح پسری هست که نفر اول کنکور شده عکسش را توی روزنامه ها هم زدند اما برای دانشگاه رد صلاحیت شده و باید عازم جبهه بشه . مادرش سعی داره ته قضیه را در بیاره و .... کم کم داستان جلو می ره تا با حال و هوای شهر نوح توی دوران جنگ و همسایه هاشون آشنا بشیم .

این کتاب را دوست داشتم حال و هوای محله های قدیم بچه محله ها رابطه خانواده ها عشق و عاشقی ها و از اون طرف دوران جنگ و سختی هاش به نظرم تونسته تو یک قاب رئال درش بیاره و کتاب قشنگی بشه مجموعا.

ایشون ظاهرا دو تا بچه دارند که اسامیشون هم باحاله سارا و تارا.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

وقتی قراره یه کاری بشه هیچ کس جلودارش نیست.

 

چیزهایی هست که همه به همان اندازه که درباره اش می دانند به همان اندازه هم نمی دانند.

 

چیزهایی هست که تا وقتی به زبان نیایند هزینه ی کمتری دارند.

از چهارده سالگی می ترسم/ محمودی

از چهارده سالگی می ترسم

 

حسن محمودی

 

انتشارات چشمه

سال نشر : 1387

قول و قرار : عشق و احساس زمان کودکی.
ناخن ها و آوازها :ننه آقا و داستان های عجیبش .
ناخن و دودها :مادربزرگ و سایر اجداد مرده  و قاب عکس .
سی در :ماریا و درختان زیتونش.
حکایت ماریا و مرد غریبه : مرد در تور ماهیگیری معشوث روزهای جوانی اش را می بیند .
از چهارده سالگی می ترسم :مزاحم ها در 14 سالگی
دیشب در باران گم شدیم : اتافقات عجیب برای افراد یک خانواده .
پله هایی که بالا نرفتم : ازدواج با آلوشا و مهمانی بعد از آن.

 آقای محمودی روزنامه نگار و منتقد ادبی هستند و رشته تحصیلیشون کارگردانی تئاتر بوده . این کتاب هم مثل قبلی مجموعه داستان کوتاه هست ولی به نظرم خیلی به رئالیسم جادویی سعی کرده نزدیک تر شه . باز باید حال و هوای سورئال اتفاقات خاص در هم عجیب سخت خوان من خودم دوستش ندارم ولی این کتاب بهتر از قبلی بود.

یکی از زن ها دارد می میرد/محمودی

یکی از زن ها دارد می میرد

 

حسن محمودی

 

انتشارات نگاه

سال نشر : 1381

افسانه کلاغها : پسر عمویی که بر پشتش پر کلاغ داشت .
یکی از زن‌ها دارد می‌میرد :شهرزاد دنیازاد میدیا ... زنان و افسانه ها و پادشاهان ...
قصه‌ای کوتاه برای پری ناز :پری ناز عاشق مردی می شود که داستانی کوتاه برای او بنویسد .
چهارده روایت از قتل شاعر قرن چهاردهم : خوب اینم از اسمش معلومه دیگه شاعر و مرگ و کلاغ.
همه یک روز زودتر می‌میرند :راوی یک روز زودتر از مرگ اطرافیان باخبر می شود .
کورها تا حاشیه جاده آمده‌اند :آگهی فوت مربوط به سال ها قبل
خورخه و خاکستر مرد عاشق : پریسا از شوهرش می پرسد دخترشان بعدها چگونه عاشق خواهد شد و ....

نویسنده ای که تصمیم دارم تعدادی از کارهاشون را معرفی کنم آقای حسن محمودی اهل نجف آباد اصفهان هستند چه عاملی از این مهم تر توی انتخاب :دی این کتابشون هم منتخب جایزه داستانی بوده .

کتاب سبک خاصی داره یک جورایی سورئال در هم پیچیده سخت گنگ چهارچوب نداره و سعی کرده جادویی و مرموز حرف بزنه . وای که من اصلا و ابدا این جور نوشتن را دوست ندارم گیج می شم و اصلا می مونم چه کنم و چی می گه و ......خوب مسلما این کتابم دوست نداشتم .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

مادرم می گفت دخترها پا بر زمینه ی لاکی فرش که می گذارند عاشق می شوند .

 

با گذشت ایام خیلی ماجراها فراموش می شود و بعضی آن قدر محو و کم رنگ در ذهن می ماند که تعریف شدنی نیست .

باشگاه مغز/ اختیاری

باشگاه مغز

 

حامد اختیاری

 

انتشارات مهرسا

سال نشر : 1393

 این کتابم با خندوانه معروف شد و گفتم برم سراغش ببینم چی هست چی نیست .راستش باید بگم انتظار داشتم توضیحات جالبی در ارتباط با مغز و حافظه و این جور چیزا باشه کتابی تو مایه های جهان هولوگرافیک که البته اصلا این طور نبود یک کتابی هست با مجموعه ای از پازل ها و معماها این که شکل بعدی چیه عدد بعدی چیه تفاوت دو تا شکل پیدا کردن اشکال ماز و ..... یعنی کتابی نیست که بخواهید بخونیدش اگر علاقه مند به این تیپ مسائل هستید روزی یک مقدار وقت بذارید و حلش کنید خوب من کامل سرش نبودم ولی یک تعداد مسائلش را که برای دخترم هم جالب بود اوردم و هرزگاهی شب ها با هم حلش می کردیم . تجربه بامزه ای هم بود.

رک و راست بگم/ جوادی

رک و راست بگم

 

آسیه جوادی

 

انتشارات آموت

سال نشر : 1394

بعد از فروش خیلی خوب کتاب قبلی این کتاب در ادامه و راستای همون کتاب نوشته شد . کتاب همون سبک و سیاق قبلی را داره اما دیگه مختص خانمها نیست هر چند باز نگاهش سمت اونها بیشتره . این کتاب را بیشتر دوست داشتم و حس همدلیم باهاش ببشتر بود و یه قسمتهاییش را درک می کردم اما کشت منو بس که روی خانواده فرهنگی و پخت و پز مهمونی مانور داد .

در مورد خانم جوادی باید بگم ایشون قزوینی هستند و همسر  جواد مجابی . دو فرزند به نام های پوپک و حسین دارند و تحصیلاتشون کارگردانی تئاتر هست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

این تفکر شتری است که بین هر دو نسلی خواهد خوابید . روزگاری نه چندان دور هم شما با فرزندانتان دچار همین اختلاف نسلی خواهید بود.

 

اگر فرزند همفکری داشته باشی نور علی نور است . خوشحالم دختری دارم که مرا درک می کند و برای شادی زندگی همین مرا بس است .

رک و پوست کنده/ جوادی

 

رک و پوست کنده

 

آسیه جوادی

 

انتشارات آموت

سال نشر : 1391

خانم جوادی اومدن توی این کتاب با زبان طنز در مورد زنان و مشکلات و مسائلشون بحث هایی را انجام دادند و خیلی وقت ها هم نگاه نقادانه دارند . باید بگم که این کتاب قبلا در قالب سلسله یادداشت های دنباله دار در روزنامه فرهیختگان چاپ می شد و بعد از نشر به صورت کتاب فروش خیلی خوبی هم داشت .

من شخصا خیلی نپسندیدمش ایده کتاب این حالت متن های کوتاه از ارزوها ایده ها مشکلات و روحیات خانم ها باحاله البته ولی کلا برای من اصلا ملموس نیست شاید مثلا برای خانم های یکی دو نسل قبل باشه مثلا یک عالمه تمرکز داره رو این که نقش زن را توی خانه داری و کارهای تمام نشدنی خونه می بینند خوب حالا واقعا من فکر نمی کنم این معضل سال های اخیر باشه اصلا تمرکزشو درک نمی کنم انگار دوره ادم درکش نمی کنه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

این من هستم که حد احترام به خودم را نشناختم . نباید این را به گردت این و آن بیندازم . چه کسی بیشتر از خودم می توانست مرا در موقعیت بهتر قرار دهد؟

 

هنگامی که از کسی جدا می شوی با قلبی اندهگین خاطرات سال های با هم بودن را مرور می کنی . غالبا متوجه می شوی این دوستی ها خیلی قبل از آن که تو بخواهی تمامش کنی تمام شده بود . این تو بوده ای که آن را کش می داده ای نه دیگری .

سفر با حاج سیاح/ نوروزی

سفر با حاج سیاح

 

احسان نوروزی

 

انتشارات افق

سال نشر :  1391

من شخصا سفرنامه ها را دوست دارم و سعی می کنم هرزگاهی یه سری به این تیپ از نوشته ها هم بزنم . سفر با حاج سیاح هم شرح سفر احسان نوروزی هست که در ماه های آخر سال 2010 به همون شهرهایی سفر می کنه که حاج سیاح در دهه 1860 رفته بوده . حاج سیاح یا همون میرزامحمد علی محلاتی از نخستین جهان گردان مدرن ایرانی است که طی 18 سال به نقاط مختلفی سفر می کنه و شرح این سفرها را مکتوب می کنه . در هر صورت این سفرنامه اقبال خوبی هم توی بازار کتاب داشت و فروش خوبی کرد .

باید بگم کتاب قشنگیه به شهرهایی مثل وین برلین رم پاریس آمستردام و .... سفر می کنه مقایسه ای داره از تفاوت زندگی در شرق و غرب اروپا خیلی جالب روی تجربیات شخصیش همسفرها و میزبان ها و خرج سفرش مانور می ده و در مجموع یک چیز تر و تمیز و جمع و جور و همچنین جدید درست شده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

احتمالا آخرین باری است که میم را در زندگی ام می بینم ولی تکه هایی از او از آن من خواهد بود چه بخواهد و چه نخواهد.

 

تا چند سال پیش خیال می کردم این ظهور موز به عنوان میوه اشرافی/غربی فقط برای نسل من آن هم در ایران اتفاق افتاده در حالی که در سر تاسر بلوک شرق این میوه چیزی نوظهور و گران بوده است که فقط کسی از بلوک غرب باید آن را برای مان پرت می کرد به عبارت دیگر از طریق مطالعات فرهنگی می توان چیزی ساده مثل موز را برای ردگیری سبک زندگی دهه ی هشتاد نیمی از کره ی زمین به کار برد .

قیصر و کسری/گریوز

قیصر و کسری

 

رابرت گریوز

فریدون مجلسی

 

انتشارات امیرکبیر

سال نشر : 1383

 ایران و روم جنگ های زیادی داشتند کسرا پادشاهان ایرانی با نام خسرو و قیصر پادشاهان رم . اینجا هم شرح چند تا لشکرکشی و جنگ بین اونها هست . البته یک سردار رومی و همسرش محوریت داستانند پسرک در نوجوانی عاشق یک ساقی می شه ازش خواستگاری می کنه و عملا ازدواجشون ناممکنه ولی مسیر زندگی باز اونها را کنار هم می یاره . یک ترکیبی از عشق و تاریخ . فکر نکنم جو الان زیاد طرفدلر این کتاب ها باشه اگه تو خال و هوای داستان هایی شبیه سبنوهه و کنیز ملکه مصرین انتخاب خوبیه هر چند خوب طرف جنگ و دشمنشون ایرانه و شاید خوشتونم نیاد . به هر حال من دوستش نداشتم .

خدایگان کلادیوس/ /گریوز

خدایگان کلادیوس

 

رابرت گریوز

فریدون مجلسی

 

انتشارات البرز

سال نشر : 1376

 

کتاب همون ادامه منم کلودیوس هست توی اون کتاب می گفت چه طور به پادشاهی می رسه و این کتاب اتفاقات پس از به تخت نشوندن اون هست . نگات جالبی هم داره مثلا اول کار 150 تا تعطیلی را حذف می کنه فکر کن چه قدر تعطیلات داشتن این قدرش حذف می شه فقط یک کارهایی در زمینه جشن ها و ورزش انجام می ده ولی از اون طرف فکرهای اجتماعی هم داشته در مورد تامین غله ابرسانی و وضع قوانین حقوقی برای زن ها می پردازه وارد جنگ می شه برای پیروزی بر انگلیس و همین طور ماجراهای خیانت مسالینا همسر محبوبش را هم توضیح می ده .

یک زمانی این کتاب ها را دوست داشتم اما انگار واقعا دیگه بهم نمی چسبه . دلم می خواد اگر حرف تاریخ هست حتما حتما خیلی مستند باشه . ولی این جلد به نظرم بهتر از جلد قبله . کتاب بدی نیست اگر دوستدار تاریخ و کتاب های حجیم هستید .

رابرت گریوز اسطوره شناس و شاعر انگلیسی هست که من دیدم کتاب منم کلادیوسش را قبلا خوندم و یک خلاصه نصفه نیمه ای ازش دارم گفتم بد نیست این کتابی که ادامه اش هست را هم بخونم و کنار هم قرار بدهم خلاصه هاشون رو .

منم کلادیوس/ گریوز

منم کلادیوس

 

رابرت گریوز

فریدون مجلسی

 

انتشارات رسانه

سال نشر : 1369

کلادیوس جز خاندان سلطنتیه اما پسری هست که لکنت زبان داره و خیلی از نظر جسمانی ضعیفه و بقیه اون را احمق به حساب می آرند و اون تصمیم می گیره یک تاریخ نگار بشه . مادرش از وجودش خجله رفتار بدی باهاش داره بقیه نادیده می گیرنش و به حاشیه رونده می شه و سعی می کنه با ناملایمات و دستورات مختلفی که براش صادر می شه کنار بیاد . توی خاندان سلطنتی کشتارها توطئه ها و جنون های زیادی اتفاق می افته که اون می یاد تعریف و تحلیل می کنه و در نهایت تعجب تنها بازمانده خاندان می شه و به پادشاهی می رسه !!!! این کتاب شرح به پاادشاهی رسیدن اون هست .

این کتاب را سال ها قبل خوندم و چیز بیشتری ازش یادداشت برنداشته بودم یادمه خیلی ازش خوشم نیومد چون نمی دونستم تا چه حد بشه بهش اعتماد کرد . ولی به هر حال دیدم حالا که خلاصه ای ازش دارم و دنباله ای داره بد نیست این خلاصه را بذارم و به دنبالش کتاب بعدیش را هم بخونم .

زیر کوه آتشفشان/ لاوری

زیر کوه آتشفشان

 

مالکولم لاوری

صالح حسینی

 

انتشارات نیلوفر

سال نشر : 1386

 در روز مردگان دو دوست دارن در مورد دوست متوفاشون حرف می زنند و بعد بر می گردیم عقب و شاهد اخرین روز زندگی اون هستیم . کنسول انگلیس که به شدت الکلی هست همسرش که اونو ترک کرده اما الان برگشته تا ببینه ایا می شه چیزی را درست کرد یا نه و برادرش که اومده سری بهش بزنه صحبتهای اونها گذشته و تفکراتشون را داریم .

لاوری نویسنده انگلیسی هست که توی این داستان از زندگی شخصی خودش خیلی وام گرفته در حقیقت اون خودشم مثل شخصیت اصلی داستانش الکلی بوده و مشکلات زناشویی داشته . در هر صورت این کتاب هم بسیار محبوب شد و کتابخانه مدرن اون را 11 مین کتاب برتر انگلیسی زبان قرن بیست معرفیش کرد و فیلمی هم از روش ساخته شد .  و البته منم وقتی اومدم سراغش روی همین حساب منتظر یک کتاب داستانی مهیج بودم ولی اصلا این نبود کتاب جهارچوب داستان نداره همش فلسفه و نماد و معنی هست و در حقیقت خیلی سخته باید خیلی دقیق و سر حوصله خوندش من متاسفاته توی شرایط مناسبی سراغش نرفتم و زیاد بهم حال نداد .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اگر قرار می شد تمدن ما یکی دو روزی از عالم مستی بیرون بیاید ، روز سوم از پشیمانی می مرد.

 

بیا راستی راستی از سر نو شروع کنیم جای راستی راستی با پاکی . آن وقت شبیه تولدی دیگر می شود .

همسر مسافر زمان/ نیفنگر

همسر مسافر زمان

 

اودری نیفنگر

مرجان محمدی

 

انتشارات تندیس

سال نشر : 1394

 هنری مردی است که در زمان سفر می کند دست خودش نیست ناگهان حالش بد می شکد غیب می شود و بدون وسیله و لباس در زمان حال یا گذشته ظاهر می شود . کلر همسر او از بچگی با هنری آشنا می شود و همه جوره کنار اوست . عاشق اوست .

قضیه سفر در زمان شاید نخ نما باشه ولی احساسی کردن قضیه و ریزه کاری هایی مثل اینکه چیزی همراش نمی بره اگر مثلا توی سن ۴۰ سالگی توی بچگی کلر ظاهر بشه اینا توی سی سالگی یادش نمی یاد و .... ایناش باحالش می کنه و کلا قصه دلنشین می شه . 

نیفنگر نویسنده آمریکایی هست و اینم اولین کتابش محسوب می شه .از روی این فیلمم توی سال 2009 یک فیلم هالیووی ساخته شد .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

همیشه برای آن که می ماند سخت تر می گذرد.

 

با این که همیشه ترکم می کنی اما من هرگز ترکت نخواهم کرد .

 

بهتر نیست آدم حتی شده برای مدتی کوتاه در اوج خوشبختی باشد تا این که تمام طول عمرش معمولی زندگی کند؟

 

همیشه دوستت خواهم داشت . زمان اهمیت ندارد.