دختر چشم طلایی/بالزاک

دختر چشم طلایی

 

آنوره دوبالزاک

عنایت ا... شکیباپور

 

انتشارات بامداد

سال نشر : 1362

در مورد پسر جوانی که پدرش مردی هوس باز بوده و چون وی فرزند نامشروعش بوده او را رها می کنی و این پسر بسیار زیبا و ناباب رشد می کند عاشق دختر زیبا با چشمانی طلایی می شود و می خواهد به هر صورت به او دست یابد .....

یک داستان کلاسیک کوتاه من خودم یادمه وقتی خوندمش خوشم نیومد این همه ناراحتی تمام شدن هیچی شدن ... از روی این کتاب فیلمی هم ساخته شده در ضمن .

کشیش دهکده/بالزاک

کشیش دهکده

 

آنوره دوبالزاک

هوشیار رزم آزما

 

انتشارات جامی

سال نشر : 1369

ورونیک دختر آهن فروش پولداری است که سراسر عمر با هسرش با خست زندگی کرده اند اما برای ورنیک همه چیز مهیاست او نمونه عفاف و حیای دخترانه منطقه است و سرانجام به صلاحدید پدر با مردی پولدار مسن و البته خسیس ازدواج می کند اما ورنیک همچنان درگیر کارهای نیک و کمک به نیازمندان است در این بین جنایتی اتفاق می افتاد که به گونه ای مرموز است بعد از آن شوهر ورنیک فوت می کند و وی در حال مصرف تمام توان و ثروت خود برای احیا و نجات روستاست تا این که سرانجام نکاتی آشکار می شود .

قبلا دو تا کتاب دیگه از بالزاک خونده بودم که گفتم حالا که بحثش پیش اومد خلاصه اونها را هم بنویسم . موضوع کلاسیکی داره نکات را نمی تونه البته خوب ربط بده مثلا حالا یک دفعه اون جنایت چی می گه این وسط همه می فهمیم ربط داره به ورنیک پس حتما و .... چی بگم بد نیست جزو آثار درخشان بالزاک حتی برای کلاسیک خوان ها هم نیست اما توی ذوقم نمی زنه .

ارسولا/ بالزاک

ارسولا

 

آنوره دوبالزاک

روشن آغاخانی

 

انتشارات پیمان

سال نشر : 1371

ارسولا دختر نوجوان زیبا و خداترسی است که همراه پدر خوانده پیرش در شهری کوچک زندگی می کند پدر خوانده بسیار ثروت مند و عاشق این دختر مهربان است اما فامیل های او نگرانند که به نحوی ثروت به دخترک انتقال پیدا کند و در حال دسیسه چینی برای خراب کردن اینده وی هستند در این بین ارسولا عاشق می شود و ....

 

خوب من از بالزاک زیاد خوندم کلا کلاسیک چندان دوست ندارم و بنابرین آثار بالزاکم خیلی برام شعف انگیز نیست ولی تو ذوقم هم نمی زنه . به هر حال دیدم بد نیست سراغ بالزاک اومدم یکی دیگه از کتاب هاش را هم بخونم هر چند جز تاره های نشر نیست . بد نیست یک کم حوصله سر بر و تکراری و قدیمیه ولی در نوع خودش بد نیست . اگر نوشته های کلاسیک و کتاب های قبلی بالزاک روابط پیچیده خانوادگی عشق و خیانت و .... را دوست دارین بدتون نمی یاد .

 

قسمت زیبایی از کتاب

آن کسی که در صورت ظاهر احمق تر است ممکن است در باطن واقعا قوی ترین هم باشد.

پزشک دهکده/بالزاک

پزشک دهکده

 

آنوره دوبالزاک

هژبر سنجرخانی

 

انتشارات نیلوفر

سال نشر : 1397

ژنرال ژنستاس به دهکده ای آمده و با دکتر بناسیس ملاقات می کند . مردی که فرای وظایف یک دکتر تمام تلاشش رل کرده تا روستای کوچک و بدوی مذکور را به سوی رونق اقتصادی و روشن فکری ببرد . کارآفرینی زیادی کرده و تفکرات قدیمی را نابود کرده . داستان گفت و گوی بلند آنها و آشکار شدن رازهایشان است . 

کتاب بدی نیست من خوشم نیومد انگار اصلا دیگه حوصله زیاده گویی های کلاسیک را ندارم خیلی ها کتاب را در باب تفکر لیبرالیسم و خیلی ها سوسیالیسم می دونند گفته شده نوعی خود زندگی نامه است و به هر حال تفکرات مهمی داره اما حداقل توی این روزا تمرکز روی متنای گلاسیک انگار برام سخته .

مسافرخانه سرخ/ بالزاک

مسافرخانه سرخ

 

انوره دو بالزاک

محمد نجابتی

 

انتشارات ققنوس

سال نشر : 1396

 پسری توی مهمونی شرکت کرده و مردی داره قصه ای واقعی تعریف می کنه از یک قتل در زمان جنگ و پسری که بی دلیل به عنوان قاتل به دار آویخته می شه و پسر با دقت و کنجکاوی عمیق تر وارد قصه می شه .

نشر ققنوس کار جالبی کرده تعدادی از داستان های نویسنده های بزرگ را اومده در قالب کتاب های کوچیک و کم حجم چاپ کرده که خریدشم برای همه اقشار اسون باشه تصمیم دارم چند تا از این کتابا را معرفی کنم . قسمتی که انتخاب شده جالبه یک کم اولش سردرگم کننده به نظر می یاد اما خوب به مرور متوجه قضیه می شید .

 

قسمت زیبایی از کتاب

می خواهید سر از باطن همه در بیاورید ؟ چرا کار را به عدالت انسانی و الهی نمی سپارید؟ گیریم از دست یکی از این دو قسر در برویم از چنگال دیگری هرگز نمی توانیم خودمان را رها کنیم .

پسر عمو پون/ بالزاک

پسر عمو پون

 

انوره دوبالزاک

شادی ابطحی

 

انتشارات نگاه

سال نشر : 1396

پسر عمو پون پیرمرد فقیری است که از جانب تنها خویشاوندان ثروت مند خود رانده شده است و با دوستش زندگی سختی را می گذراند . او به سختی مریض شده و صاب خانه اش متوجه می شود او در طول عمرش نقاشی های بسیار ارزشمندی را جمع کرده و ثروت بسیار زیادی دارد این زن در پی ثروت است و خویشاوندان نیز به عنوان وراث قانونی حاضر به عقب نشینی نیستند و همین موارد سبب کشمکشی شدید بین آنها می شود و داستان را پایه ریزی می کند ....

کتاب جدید از آقای بالزاک البته در حقیقت یک تجدید چاپه باید بگم من کلا کلاسیک پسند نیستم نحوه بیانشم برام یه جوری خیلی ساده است دوستش ندارم ولی خوبه توجه کنیم که آقای کارل ماکس گفتند برای شناخت فرانسه قرن 19 بهترین مرجع کتاب های آقای بالزاک هستند و به این دید اگه بخونیم خوب می تونه خیلی سودبخش تر باشه برامون .

دهقانان/ بالزاک

دهقانان

انوره دوبالزاک

هژبر سنجرخانی

انتشارات نگاه

از اسم کتاب هم معلومه داستانش در مورد دهقانان هست . ماجرا در روستایی اتفاق می افته یک ملک و جنگل بزرگ اربابی هست و دهقانانی که تلاش می کنند تا به صورت مجانی از این املاک فایده هایی به دست بیارند اربابی که دنبال سود خودش هست رعیتی که دنبال حقه بازیه و ....

وای اصلا دوسش نداشتم خیلی برام بد بود اصلا درکش نمی کردم انگار یک سری گزارش نویسی های بی در و پیکر همین طور ورق می زدم نه شخصیت ها را لمس می کردم نه داستانو . خوب من از علاقه مندان داستان های کلاسیک نیستم اما معمولا قصه های خوش خوانین که آدمو جلب می کنن از بالزاکم زیاد خوندم این مدلی توی ذوقم نزده بود هیچ وقت بنابرین یک جورایی فکر می کنم مترجمم مقصر بوده شاید می شد با مترجم دیگه ای این داستان این قدر سنگین و نچسب نباشه .

قسمت های زیبایی از کتاب

ما سه نوع مباشر داریم ، مباشری که تنها به خود می اندیشد ، مباشری که به ما و خودش می اندیشد ، به مباشری که فقط به ما بیندیشد هرگز برنخواهیم خورد . خوشبخت مالکی که دست روی مباشر دوم بگذارد .

هیچ جامعه ای بدون قربانی ، بدون موجودی مستحق رقت و تاسف آوردن ، بدون شوخی و مسخره کردن ، بدون تحقیر کردن ، بدون حمایت کردن کامل نیست .

دختر عمو بت / بالزاک

دختر عمو بت

 

انوره دوبالزاك

م . ا به آذين

 

انتشارات آسیا

ليسبت يا همون دختر عمو بت و آدلين دو دختر عمو هستند كه آدلين از همان كوچككي به سبب زيبايي بيش از حد خود مورد توجه ديگران بوده و سبب حسادت دختر عمو بت مي شود . آدلين بعدها با بارن هولو ازدواج مي كند كه مرد زن باره اي است و صاحب دختر و پسري مي شود اما بت مجرد باقي مي ماند . بعدها او با جوان مجسمه سازي به نام ونسلاس آشنا مي شود و در خانه آدلين از او به نام معشوقش ياد مي كرده و ....

دوسش نداشتم يه جوري اين همه معشوقه داشتن اغراق اميز بود محيطش قابل درك نبود و از نحوه پايان يافتن داستان هم خوشم نيومد .

سزار بيرتو/ بالزاک

سزار بيرتو

 

اونوره دو بالزاك

اردشير نيك پور

 

انتشارات نشر كتاب

سزار بيرتو عطرفروش خوش نامي است كه دختري زيبا نيز دارد . او عاشق خانواده اش بوده به فكر پيشرفت كاري است اما در عين حال بسيار صادق و با وجدان است . اون دو شاگرد دارد يكي پست و حقه باز و ديگري بسيار نيكو كار و نيك سرشت كه هر دو دوستدار دخترش هستند و هر دو سسب مشكلات و پيروزهايي در زندگي او مي شوند .

بد نيست خيلي معمولي عاميانه است كتاب خيلي راحت مي شه فهميد قراره به كجا بره زيادي سياه سفيد كرده شخصيت ها رو اما واسه سرگرمي هم بد نيست شايدم من يه جورايي ديگه دارم عادت مي كنم به بالزاك بس كه از كتاباش خوندم .

خوب البته بالزاك نويسنده پر كاري هم بوده و تاليفات زيادي داره . اون عاشق زندگي پرتجمل بوده براي همين پيشاپيش پول كتاب هاشو مي گرفته قراردادمي بسته و بعد دائم مجبور به نوشتن بوده .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

زندگي همه ي كساني كه هوش استعداد بسيار دارند ، شگفت انگيز و توجيه ناپذير است .

 

زيان هاي روشن معين و محدودند ، ليكن ترس و دلهره ي ناگهاني حدي ندارد .

 

هرگاه نخستين دوست ما نخستين كسي نباشد كه كلاه بر سرش بگذاريم ، دومين كس را براي گذاشتن اين كلاه پيدا نخواهيم كرد .

زنبق دره/ بالزاک

زنبق دره

 

انوره دو بالزاك

امير اسماعيلي

 

انتشارات بهاره

داستان به جز 5 صفحه آخر در واقع يك نامه طولاني هست كه شخصي به نام فيليكس به خانم كنتس ناتالي دوموتريل مي نويسد و بنا بر خواسته او گذشته اش را بيان مي كند . او در خانواده تقريبا سرشناسي به دنيا امده بوده ولي فرزند ناخواسته و مورد بي مهري خانواده بوده تا زماني كه به يك مهماني مي ره خانم كنتس ناتالي را مي بينه و عاشق اون مي شه هر چند بعدها مي فهمه اين زن داراي شوهر و فرزند است و ....

خيلي خوب تونسته يك مادر فداكار را با تمام دغدغه هاش نشون بده . اون بعد حيواني كه نهايتا بر احساسات معنوي غلبه مي كنه و اون بردباري كه در وجو انسان هست تا بتونه گناه عزيزانشون تماشا كنه چون مي دونه اين گناه راضيشون مي كنه . نمي دونم اگه الان كتاب را بخونم چه حسي دارم اما موقعي كه خوندمش يعني سال ها قبل خيلي زياد دوسش داشتم .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

گاهي ما كساني را به خاك مي سپاريم اما برخي آن قدر براي ما گرامي بوده اند كه خاطراتشان با طپش قلب ما پيوسته و هر نفسي كه مي كشيم به آنها مي انديشيم و اين تناسخ ظريف ، عشق آن ها و وجود آن ها را در ما زنده نگه مي دارد .

 

آرزوهاي واقعي مانند گل هاي زيبايي است كه هر گاه در زمين سخت تري روييده باشد تماشايي تر و لذت بخش تر است .

يك روز بي فردا/ بالزاک

يك روز بي فردا

 

انوره دو بالزاك

محسن آزادي

 

انتشارات ارغوان

كتاب در زمان جنگ سلطنت طلب ها و جمهوري خواه هاست و عشقي كه در گير و دار اين جنگ جريان داره خيانت هايي كه مي شه و .... نمي دونم توضيح بيشتري نداره در حقيقت همون جنگ و برنامه ريزي هاي دو طرف هست . اين كتاب در حقيقت اولين رمان جدي بالزاك هست كه با نام حقيقي خودش به چاپ رسونده . من اصلا خوشم نيومد و هيچ ارتباطي باهاش برقرار نكردم .

 

قسمت هاي زيبايي از يك كتاب

راز يك زن را به جز زن كسي نمي تواند بفهمد .

 

براي بخشيدن توهين ها بايد خوب آن ها را به خاطر سپرد .

دلشكسته/ بالزاک

دلشكسته

 

انوره دو بالزاك

سيروس نويدان

 

انتشارات كوشش

آگات دختر زيبايي است كه پدر نظر خوبي نسبت به او ندارد و از ارث محرومش مي كند . او ازدواج كرده و صاحب دو فرزند مي شود اولي زيبا و جسور ولي بسيار بي وجدان و شرور است كه مادر عاشق اوست و دومي نقاش و هنرمند و دل رحم اما بسيار زشت و ژوليده كه چندان مورد علاقه مادر نيست .

متوسط بود همون مشكلات قبلي داستان ساده و عاميانه خيلي مقرضانه شخصيت هاي غيرواقعي و .... اما خوب در مجموع سرگرم كننده است و حوصله سر بر نيست .

بالزاك با همسر يكي از اشراف زاده هاي لهستاني كه املاك زيادي هم توي روسيه داشته ارتباط برقرار مي كنه رابطه آنها مكاتبه اي بوده و 17 سال طول مي كشه .

 پ. ن : دو تا کتاب اولی را قبلا خونده بودم و ۳ کتاب بعدی را هم این مدت خوندم اما وقت نشد روی وب اپ لود کنم .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

يك اشتباه تنها ، همان طور كه خانم دكوان گفته بود ، نمي تواند عيب بزرگي باشد اما پس از چند بار تكرار ديگر گناه نابخشودني محسوب مي شود .

 

ما در عصري زندگي مي كنيم كه در آن بايد بچه ها به بزرگ ترها تعليم بدهند .

اوژني گرانده/ بالزاک

اوژني گرانده

 

اونوره دوبالزاك

عبد ا... توكل

 

انتشارات سپهر

گرانده بشكه ساز ثروت مندي است كه بسيار خسيس بوده و زندگي را بر همسرش و تنها دخترش اوژني بسيار سخت مي گيرد . روزي برادر وي خودكشي كرده و پسرش را نزد او مي فرستد گرانده پسر را مزاحم مي شمرد اما اوژني عاشق اين پسر عمو شده و در فكر كمك به اوست .

كتاب متوسطي بود . در مقايسه با بقيه كتاب هاش شايد با اين ارتباط بيشتري برقرار كردم چون زياده گويي قبلي ها را نداشت روان تر بود و يك مقاديري آخرش يك تفكراتي كرده بود كه معمول نباشه روند داستان .

مي گن بالزاك با زنان زيادي رابطه داشته و از يكي از اون ها صاحب دختري هم مي شه !

فراز و نشيب زندگي بدكاران/ بالزاک

فراز و نشيب زندگي بدكاران

 

اونوره دو بالزاك

پرويز شهدي

 

انتشارات ققنوس

اين كتاب آخرين بخش از تريلوژي هست كه بابا گورويو و آرزوهاي بر باد رفته دو كتاب ديگر آن بودند . يك رمان خيلي بلند كه توش به ادامه سرنوشت برخي افراد اون ماجرا مي پردازيم . پسرك همسايه باباگوريو كه معشوق دخترش مي شد و لوسين در ارزوهاي بر باد رفته كه برادر شيفته اشرافيت بود .

داستان مثل همون داستان هاي قبلي است خانواده هاي اشرافي ف راه هاي نفوذ بهش ، فساد موجود در اين طبقه و در عين حال مروري بر زندگي بزهكاران و دزدها .......

خوب طبق روال قبلي چندان چنگي به دلم نزد البته اعتراف بكنم شايد اگر دل بدم به كار حس بهتري داشته باشم .

بد نيست اينم بگيم كه بالزاك مدركش در زمينه حقوق بوده !

گوبسك رباخوار/ بالزاک

 

 

گوبسك رباخوار

 

انوره دو بالزاك

محمد جعفر پوينده

 

انتشارات فردا

اين رمان كه اتفاقا بر خلاف بقيه كتاب هاي بالزاك بسيار هم كوتاه هست يه جورايي در ارتباط با كتاب هاي قبليش هست . يعني داستان زندگي يكي از نوه هاي باباگوريو را به نوعي مي گه . دختر بزرگش كه با مرد ديگه اي دوست بود و اتفاقاتي كه حادث مي شه .

خوشم نيومد خوب بود كه زياده گويي نداشت مثل بقيه كتاب هاش اما ديگه اينم خيلي بي سر و ته و بي معني بود يعني اصلا نمي دونم هدفش چي بود از نوشتن چنين چيزي ؟!

بالزاك را پيشواي مكتب رئاليسم اجتماعي مي دونند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

خواه مسافرت کنید، خواه در کنار بخاری پیش همسرتان بمانید، به هر حال سرانجام به سنی پا می گذارید که می بینید زندگی چیزی نیست جز انجام کاری که بدان عادت کرده اید.

 اگر شما هم به اندازه ی من زندگی کرده بودید، می دانستید تنها یک چیز مادی یافت می شود که ارزشش آنقدر انکارناپذیر است که انسان زندگی خود را وقف آن کند، این چیز "پول" نام دارد.

تنها احمق ها می توانند وقت خود را صرف این کنند که ببینند در اطرافشان چه می گذرد..

مردی که خوشبختی خود را به رخ دیگران می کشد، از همه تحمل ناپذیرتر است.

کوچولوی من، برای بازی کردن با خون خودت، باید خونی در رگهایت باشد، اما در رگهای تو فقط لجن جاریست! 

بابا گوريو/ بالزاک

بابا گوريو

 

انوره دو بالزاك

ادوارد ژوزف

 

انتشارات ققنوس

بابا گورويو پيرمردي است كه عاشق دو دخترش است و همه زندگي اش را براي آنها مي خواهد . آن ها را شوهر مي دهد و ثروتش را بين آنها تقسيم مي كند و خودش به پانسوني فقير مي رود اما دخترها قدر شناس نيستند . در اين پانسيون پسر جوان فقيري به نام اوژن نيز هست كه مي خواهد به گونه اي وارد طبقه اشراف شود و .....

بد نبود خوشم نيامد آن چنان ولي بهتر از اين كتاب هاي آخري بود كه از بالزاك خوندم حداقل زياده گويي نداشت و سر راست مطلب را مي گفت اما چه قدر اين مبحث تكراري هست توي كتاباش نحوه راه يافتن به جامعه اشراف! خيلي هم شخصيت هاش سياه و سفيد مطلق اند يك جوري دل آدم را مي زنه .

در مورد بالزاك مي گن كه مرد خيلي شيك پوش و خوش تيپي بوده اما من شخصا عكس چره اش را كه ديدم چنگي به دل نمي ده !

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

براي زن ها هيچ چيزي خوشايندتر از شنيدن كلمات شيرين وجود ندارد . حتي زني كه از همه متدين تر باشد ، حاضر است اين كلمات را بنشود ولو آن كه نبايد جوابي به آن ها بدهد .

 

زن ها هميشه با حقيقتند حتي در بحبوبه ي اعمال ساختگي و دروغي خود ، زيرا محرك اعمالشان غريزي و طبيعي است .

چرم ساغري/ بالزاک

چرم ساغري

 

آندره دو بالزاك

به آذين

 

انتشارات نشر كتاب

رافائل پسري است كه ثروتي ندارد اما عاشق ثروت و تجمل است در خانه اي فقيرانه اتاقي گرفته و دختر صاحب خانه پولين با همه قلبش عاشق اوست اما رافائل در پي زني پولدار است . زماني كه او از زندگي نا اميد شده مردي به او چرم ساغري مي دهد كه قادر است آرزوهاي او را برآورده سازد اما از عمرش مي كاهد و ....

اينم كتاب ديگه اي از نويسنده فرانسوي مشهور ! بد نبود يك موضوع قديمي اما در هر حال جالب به نسبت كتاب قبلي كمتر توضيحات جانبي و متفرقه داشت راحت تر اصل مطلب را         پيگيري مي كرد اما خوب باز من اين سبك مستقيم و توصيف گونه را نمي پسندم زياد با رمان هاي كلاسيك رابطه ام خوب نيست .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

افسوس ! ما هرگز براي بوالهوسي هاي خود پول كم نداريم ، فقط سر قيمت چيزهاي مفيد و لازم چانه مي زنيم .

 

تقريبا هميشه نگراني و انتظار قبل از سوانح در ما به جا و به مورد است .

آرزوهاي بر باد رفته/ بالزاک

آرزوهاي بر باد رفته

 

انوروه دو بالزاك

سعيد نفيسي

 

انتشارات اميركبير

يك داستان خيلي طولاني از بالزاك . داويد پسري هست كه صاف و صادق و مهربونه و ذهن خلاقي داره اما پدر خيلي خسيسي داره كه حتي در زمينه پول به پسرش هم رحم نمي كنه . داويد عاشق اوا خواهر دوست صميميش لوسينه . از اون طرف لوسين هم پسر زيبايي است كه طبع شعر و شاعري دارد و هر چند طينت بدي نداره دردسرهاي زيادي درست مي كنه و عاشق يك زن اشرافي مي شه . خوب داستان همينه ديگه ماجراهاي لوسين و داويد و اوا . يك چيز خيلي كلاسيك .

اصلا خوشم نيومد بيش از حد طولاني بود خسته كننده بود و آدم را نمي گرفت تازه از يك جايي توجه ات جلب مي شد كه ديگه علاقه ات به جزييات از بين رفته بود . نمي دونم شايد هم بايد توي حال و هواش بود تا كلاسيك ها را خوند و لذتشم برد .

پ. ن : كتاب هاي قبلي چيزايي بود كه پيش از اين از بالزاك خوندم و خلاصه اش را داشتم البته يكي دوتاي ديگه هم قبلا خوندم ازش كه فعلا خلاصه اش پيشم نيست اما به زودي مي ذارمشون .

پير دختر/ بالزاک

پير دختر

 

اونوره دو بالزاك

محمد پوينده

 

انتشارات اشاره

دوشيزه كورمون پيردختر ثروت مندي است كه همراه عمويش زندگي مي كند. سن او بالا رفته و شديدا خواستار ازدواج و تشكيل خانواده مي باشد . 2 اشرف زاده نيز خواهان ازدواج با او هستند تا از طريق موقعيت و ثروت او به تحكيم جايگاهشان بپردازند ...

متوسط بود موضوعش و سبك رئال برام خيلي معموليه حس خاصي بهم دست نمي ده اما نثر زيبايي داره و حوصله آدم سر نمي ره . هرچند كلا اين كلمه پيردختر و اين مسائل رو اعصابمه اين كه بخوان بگن فكر و ذكر يك نفر ازدواجه و اين قدر ازدواج نكردن را فاجعه نشون بدن !

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

موفقيت ، همه چيز را توجيح مي كند .

 

تو زيادي باهوشي ، براي خوش بخت بودن اين همه هوش لازم نيست .

كمدي انساني/ بالزاک

كمدي انساني

 

اونوره دو بالزاك

عنايت ا... شكيباپور

 

انتشارات شهريار

آنتوانت دوشس بسيار زيبايي است كه بنا بر مصلحت خانوادگي با مردي نامدار ازدواج كرده اما زن و شوهر علاقه اي به هم ندارند و هر كدام به دنبال زندگي خود است . در اين شرايط آنتوانت سعي مي كند براي خود عشاقي فراهم كند با انها خوش باشد از اظهار عشقشان لذت ببرد اما خود دل نمي بندد و پا را از محدوده اي فراتر نمي نهد اما ...

دوسش نداشتم خيلي معمولي بود خيلي كلاسيك يك داستان عاشقانه همين نه چيز خاص تر يا پيچيده تري اگر حوصله چيز جدي ندارد اگر دلتون داستان عاشقانه سر راست مي خواهيد مي شه سراغش بريد . كلا نمي دونم بالزاك چه علاقه به موضوعي داشته كه زنان متاهل عاشق بشند يا عاشقشون بشند !

زن سي ساله/ بالزاک

زن سي ساله

 

انوره دو بالزاك

محمد آريان

 

انتشارات عارف

ژولي دختر جواني است كه عاشق پسري هوس باز و نامناسب شده پدر ژولي او را از اين مرد برحذر مي دارد اما نهايتا ژولي با او ازدواج مي كند و چه زود متوجه مي شود زندگيش را باخته است و اين مرد با زنان ديگر مراوده دارد . ژولي تلاش مي كند پاك دامن بماند و سراغي از عشق نگيرد ...

خيلي بدم اومد بي مزه بود نه موضوعش برام قابل درك و جذاب بود نه پايانش و اصلا سبك نوشتنش توجهم را جلب نمي كرد .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

آيا چيزي بدتر از اين وجود دارد كه زني مدت ها رنج بكشد و اين درد و رنج كاملا از چهره اش مشهود باشد ، در حالي كه شوهرش نداند علت ناراحتي و درد و رنج او كدام است ؟

 

عقل هميشه در برابر احساسات ناچيز و بي مقدار است .