ترغیب / اوستین

ترغیب

 

جین اوستین

رضا رضایی

 

انتشارات نی

آن دختر دوم یک بارونت ولخرج و کوته فکر است مری خواهر کوچک او از دواج کرده و ایزابت خواهر بزرگتر همه کاره ی خانواده و شبیه به پدر است . ان 8 سال قبل عاشق کاپیتان ونتورث شده اما به خاطر عدم رغبت پدرش و همچنین نصایح خانم راسل دوست خانوادگی از او دست شسته است اکنون بار دیگر در کنار هم قرار گرفته اند و قلب آن برای او می تپد هر چند ظاهرا کاپیتان دیگر به او علاقه ای ندارد .

خوب در حین خوندن کتاب از نویسنده های آشنا دیدم یک کتاب هم از خانم اوستین نشر نی تجدید چاپ کرده که رفتم سراغش داستان های عاشقانه این مدلی شبیه هم پیش می روند منم از خانم اوستین بدم می یاد اما این قدر هی بهم گفتن و گفتن واقعا تصمیم گرفتم با نظر مثبت کتابش را بخونم برای همین هی تقریبا لذت بردم هر چند خوب این کتاب ها سن و سال خودش را می طلبه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

به طور کلی موقعی که زنی ازدواج مجدد می کند مردم بی خود و بی جهت ناراحت می شوند حتی بیشتر از موقعی که آن زن ازدواج مجدد نمی کند .

 

آدمی که مدام کوتاه بیاید و قاطعیت نداشته باشد بیشتر ضرر می کند تا آدمی که هیچ تاثیری نمی شود رویش گذاشت .

سانديتون/ اوستین

سانديتون

 

جين اوستين

پروين قائمي

 

انتشارات آفرين

شارلوت همراه با خانواده پرجمعيت و خوشبختش در مزرعه اي زندگي مي كند . روزي درشكه اي در نزديكي خانه آنها دچار سانحه شده و بدين ترتيب باب دوستي بين دو خانواده باز مي شود و پاركرها از شارلوت مي خواهند تا مدتي به عنوان مهمان نزد آنها برود و البته سيدني پاركر جذاب و زيبا در ان شهر به شارلوت خواهد پيوست !

اصلا خوشم نيومد باز هم خيلي سطحي و عامه پسند بود . يعني در حد آزار دهنده . اين بار تازه خيلي هم كشش داده بود و اين قضيه را هم واقعا ديگه نخ نماش كرده تو نصف داستان هاش يك خانواده مرفه مي يان يك دختر از يك خانواده پرجمعيت را با خودشون مي برن مسافرت بعد بخت اون دختر باز مي شه ! البته سعي كرده بود به شخصيت ها توجه بيشتري بكنه .

خوب گفتم خانم اوستين 6 تا كتاب بيشتر نداره كه معرفي هم كردم جريان اين كتاب هم اينه كه قبل از مرگشون اين كتاب را تا نيمه مي نويسن و بعد شخص ديگري كه اسمش را هم ذكر نمي كنه كتاب را تكميل كرده .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

زن ها تنها موجوداتي هستند كه مي شود به آن ها اطمينان كرد .

 

در دنيا هيچ چيز باشكوه تر از عشق عميق و اصيل و پايدار نيست .

غرور و تعصب/ آستين

غرور و تعصب

 

جين آستين

كتاب در مورد خانواده اي به اسم بنتس ست آقاي بنتس يك جنتلمن كه زني كوته فكر داره كه همه فكرش شوهر دادن دختراست . جين دختر اول بسيار زيبا و موقر ، اليزابت دختر دوم شيطان و فعال ، كاترين و ليديا جلف و فقط در فكر رقص و مهماني هستند و مري هم گوشه گير و كتاب خوان هست . كتاب هم عشق و عاشقي و ماجراهاي اين دختراست .

بد نيست ديگه سرگرم كننده يك جورايي آدم را ياد زنان كوچك مي اندازه چيز جالب و قابل بحثي از نظر ادبياتي نداره ولي مسلما سرگرم كننده است .

چيزي در مورد ناشر و مترجم ننوشتم چون نسخه انگلسيش را خوندم .

پارك منسفيلد/ استين

پارك منسفيلد

 

جين استين

مريم حقيقي

 

انتشارات كوشش

فاني در خانواده فقير و سطح پاييني از اجتماع متولد شده كه دليل فقر نيز ازدواج نامناسب مادر اوست زيرا خاله هايش هر دو با نجيب زاده هايي ازدواج كرده اند و زندگي هاي بي دغدغه و آرامي دارند . يكي از خاله ها كه خود 4 فرزند دارد تصميم مي گيرد فاني را نيز پيش خود برده و بدين ترتيب كمكي به خواهر فقيرش نمايد . اين تغيير مكان عادات و سرنوشت فاني را دگرگون مي كند .

خيلي بد بود وحشتناك عاميانه بود عين فيلم هندي ها خوب كلاسيك ها زيادند خيلي هاشونم با موضوع عشقي اما واقعا مي تونن نكات ادبي قابل توجه هم داشته باشند اما اين اصلا يعني ارزش ادبي از نظر من صفر .

دل باخته/ اوستين

دل باخته ( حس و حساسيت )

 

جين اوستن

عباس كرمي فر

 

انتشارات پر

شبيه داستان هاي ديگه باز هم يك خانواده كه سه تا دختر داره و يك جوري فكر و ذكر شوهر دادن اين دوتاست . زياد هم پول و ثروت ندارند و البته با جوان هاي لايق و پولداري اشنا مي شوند و موانعي سر راهشون هست ولي خوب براشون مهم عشق و وفاداريشون هست .

اين خانم اوستن كلا ايده اي جز يك خانواده پر دختر و بعد به سر و سامون رسوندن اونها نداشته . كار و فعاليت هم كه كلا تعطيل حتما بايد يه چيزي به ارث ببرن تا باهاش زندگي كنن. شديد عاميانه . اصلا خوشم نيومد .

اما / آستين

اما

 

جين آستين

آقاخاني

 

انتشارات ارديبهشت

اما دختر زيباي پولداري هست كه با دختر  جواني به نام هاريت آشنا مي شود . هاريت بسيار زيبا و خوش رفتار بوده ولي از شرايط اجتماعي خوبي برخوردار نيست و در حقيقت والديني ندارد . مارتين مزرعه دار عاشق اوست و مي خواهد با هم ازدواج كنند اما آشنايي اما و هاريت تغييراتي در امور ايجاد مي نمايد .

من دوسش نداشتم كلاسيكه كلاسيك داستانش هم معلومه خوب نه كه انتظار رمان نو داشته باشم ولي بيش از حد ساده بود خيلي ساده خيلي هندي وار . نمي دونم چي بگم . البته به نظرم براي شروع كتاب خواني و براي يك سن هايي مي تونه انتخاب نسبتا مناسبي باشه .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

تنها زمان است كه جراحات را التيام مي بخشد .

 

اگر كمتر دوستت داشتم شايد بهتر مي توانستم در موردش صحبت كنم .

نورثنگر ابي/ آستين

نورثنگر ابي

 

جين آستين

رضا رضايي

 

انتشارات ني

كاترين دختري هست كه عاشق رمان و كتاب خوندنه اون توي يك خانواده متوسط از لحاظ مالي و پرجمعيت به دنيا اومده . اما سرنوشت فرصتي پيش پا مي گذاره تا سرنوشي مثل قهرمانان كتاب ها پيدا كنه . همسايه ثروت مند اونها راهي سفر هست و چون فرزندي نداره از كاترين خواهش مي كنه همراهشون باشه و كاترين هم مي پذيره و اونجا با پسر پولدار و زيبايي آشنا مي شه !

افتضاح بود كاملا عاميانه ديگه خيلي خيلي كلاسيك و كشك و عشقي . البته شايد هم توي يك دوره سني اين كتاب ها رضايت بخش باشه نمي دونم . به هر حال دوباره تصميم گرفتم سري به كلاسيك ها بزنم و چند نفر از نويسنده هاي مشهور ديگه را معرفي كنم .

خانم اوستين نويسنده مشهور انگليسي هستند كه البته بهتره بگيم 6 تا رمان بيشتر ندارند وسوسه را پيش از اين معرفي كردم . اما ، منسفيل پارك ، حس و احساس ( دل باخته ) و غرور و تعصب را هم قبلا خونده بودم و خلاصه هاش را داشتم كه نوشتم و اينم كتاب نورثنگر ابي .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

اگر آدم به موقع كوتاه بيايد نشانه ي تشخيص درست است .

 

هيچ مردي از اين ناراحت نمي شود كه مثلا يك نفر از زن محبوبش تعريف و تمجيد كند . خود ان زن است كه مي تواند اين را به ناراحتي براي مردش تبديل كند .

 

از دست دادن شايد گاهي نوعي به دست آوردن باشد .

وسوسه

 

وسوسه


جین اوستین
شهریارضرغام

 

انتشارات اکباتان


کتاب در رابطه با دختریست به نام "آن" که در زمان جوانی عاشق مردیست و به دلیل مخالفت خانواده با او ازدواج نمی کند و بعد از گذشت 8 سال دوباره با او روبه رو می شود .
خیلی یخ بود و بی مزه اصلا خوشم نیومد . همه اش یک جور با تکلف نوشته شده بود و این قدر درگیر بعضی جزئیات بی معنی بود که داستان فراموش می شد
تازه سنخیت اسم داستان را هم نفهمیدم

 

 قسمت های زیبایی از کتاب

 

تنها امتیازی را که برای همجنسان خود قائل هستم این است که آنها حتی زمانی که امیدی ندارند همچنان به عشق خود پایبند می مانند . حال آنکه مردان پس از انکه معشوق خود را از دست دادند و امید آنان از دست رفت نسبت به احساساتی که به معشوق خود داشته اند پای بند نمی مانند .

 

  

ما زن ها شما مردها را به آن صورت و به آن سرعتی که شما فراموش می کنید به دست فراموشی نمی سپاریم ، شاید این سرنوشت ما و شاید هم برتری ما بر شما باشد .