
آدم و حوا
محمد محمدعلی
انتشارات کاروان
آقای محمدعلی سه گانه ای به نام روز اول عشق دارند که جلد اول آنها همین رمان آدم و حوا می باشد و همین طور که از اسمش پیداست به داستان آفرینش آدم و حوا اشاره داره . ایشون روایت های مختلف در باب آدم و حوا ا در کنار هم جمع کردند و این داستان را نوشتند که ظاهرا اکثر ماجرا بر پایه داستان های سامی است هرچند سعی شده اکثر منابع از نظر اسلامی موثق باشند .
خوب شاید به نظرتون بیاد داستان ادم و حوا را همه می دونیم و حوصلمون از خوندن کتاب سر می ره اما واقعا این طور نیست . از یک طرف نکاتی داره که شاید کمتر نقل شدند و از طرف دیگه طرز روایت داستان، آن را از یکنواختی در می یاره . به نظر من در حد متوسطی بود این کتاب اما به هر حال خوندنش خالی از لطف نیست . در هر صورت توی بازار ایران هم با استقبال بسیار خوبی رو به رو شده و شاید با سلیقه شما هم کامل منطبق باشه
کتاب به صورت فصل های متوالی نسبتا کوتاه از زبان اقلیما فرزند آدم و حوا نقل می شود . اوایلش و نحوه آفریدن انسان خیلی قشنگه . هر چند شرمندم اما بهشتی که توصیف می کنه چیز خاصی نیست عین زمینه و حتی وقتی ادم در زمین فرود می یاد خودش هند را با بهشت اشتباه می گیره ......
در کتاب نقل می شه که خداوند با عشق تمام زمین را در 2 روز خلق می کنه و جنیان را بر آن مستقر می نماید . سپس آسمان و عرش و بعد از آن فرشتگان را می آفریند . به دلیل بدکاری جنیان خدا لشکری از فرشتگان را برای نابودیشان می فرستد و یکی از جنهای خردسال و اشراف زاده به نام حارث را که بعدها همان ابلیس می شود با خود به آسمان می برد . حارث بسیار نیایش خدای را می کند و علم فراوان می آموزد و جایگاهی رفیع می یابد و خدا بار دیگر برای تنبیه جنیان حارث را به زمین می فرستد .
خدا تصمیم می گیرد انسان را خلق کند و او را جانشین خود بر روی زمین کند . برای این کار خدا فرشتگان مختلف را می فرستد تا از زمین خاک بیاورند . حارث خودداری می کند و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل ناتوان می مانند اما عزرائیل موفق می شود و خاک را برای خدا می اورد . 40 روز بر این خاک باران محبت و اندوه و یک ساعت باران شعف و شادی می بارد و آنگاه خدا با دست خود آدم را می سازد . خدا جثه آدم را دو ساعت مانده به غروب جمعه می سازد و زمانی که جثه خشک می شود دل را می سازد که ان کار نیز 2 ساعت مانده به غروب جمعه تمام می شود و خدا به فرشتگان امر به تعظیم می کند . چون عمل فرشتگان از روی رضا نیست خدا به انسان علم می اموزد و فرشتگان با رضا بر او سجده می کنند جز ابلیس که از بهشت رانده می شود و عده ای از یارانش مانند خناس نیز بدون اجازه همراه او از بهشت خارج می شوند .
بقیه داستان را هم نمی گم که مزه اش از بین نره فقط نکات جالبش اینه که شیطان از طریق مار وارد بهشت می شه و از طریق طاووس نام درخت ممنوعه را کشف می کنه و حوا را فریب می ده و حوا هم ادم را مجبور به خوردن میوه می کنه و بعد که عریان می شوند تنها درخت انجیر آنها را می پوشاند . به سزای این موضوع مار پاهای خود را از دست می دهد ، طاووس ساق های زشت پیدا می کند و حوا زایمان های سخت نصیبش می گردد . بعد از آمدن به زمین نیز ادم همیشه درون بهشت را نگاه می کرده و فرشتگان عصبانی می شدند پس خدا قد آدم را کوتاه می کند و موهای جلوی سر مردان را به جلوی سر و صورتشان می اورد و آنها طاسی زودرس می گیرند . حضرت ادم در هند ، هوا در جده ، مار در اصفهان ، طاووس در دمشق و ابلیس در سمنان فرود می ایند .
فرزند اول ادم و حوا خل وضع و نام او عبدالحارث ، فرزند دو قلوی بعدی آنها هابیل و لویذا و فرزندان بعدی دو قلوی اقلیما و قابیل هستند .
بعد از آدم فرزنش شیث ( نام همسرش حذورا) بعد از او فرزندش انوش سپس فرزندش قینان سپس فرزندش مهلائیل و بعد فرزند او لود به پیامبری می رسند .
همچنین گفته می شه که عمر حضرت نوح 1000 سال بوده که وقتی در ابتدای خلقت خدا شجره نامه را نشانش می دهد دلش برای حضرت داوود می سوزد و 60 سال از عمرش را به او می بخشد .
قسمت های زیبایی از کتاب
فریاد زد : شما زنان همواره به گونه ای سخن می گویید که زندگی خود را از خطر محفوظ بدارید .
گفتیم : چون ما زندگی می بخشیم قادر به گرفتن زندگی دیگران نیستیم .
وقتی انسان زن باشد ، بدبختی واقعی این است که خودش نداند این امر یک بدبختی است که گریبانش را گرفته است .