
مشقتهای عشق
کلر دیویس و .......
مژده دقیقی
انتشارات نیلوفر
کتاب مجموعه ای از 9 داستان کوتاه است که هر یک به نوعی از سال 1999 تا 2001 به عنوان داستان برگزیده انتخاب شده اند . خیلی خیلی هم کتاب قشنگیه و پیشنهاد می کنم حتما بخونیدش . و کار قشنگ دیگه اش هم اینه که قبل از هر داستان یک شرح مختصر از نویسنده اش می ده
1- وزنه از وایدمن : وایدمن تنها نویسنده ای هست که دو بار جایزه پن/فاکنر را در زمینه داستان به دست آورده و داستان وزنه او نیز در سال 2000 برنده اول جایزه ا هنری شده . در مورد یک مادر و پسر هستش . ایده خیلی قشنگی داره . دلیل ناراحتی مادره خیلی خوب توصیف شده
2- پدر توی دفتر کارش است از گرگانوس : این داستان جز مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی 2001 بوده است و در مورد مرد پر کاریست که بازنشسته شده . خیلی داستان معرکه ای بود
3- مشقتهای عشق از دیویس : این داستان هم جز مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی 2001 بوده است و در مورد مرد چاقی است که در میان سالی برای اولین بار عاشق می شود . اینم معرکه بود . خیلی خیلی دوستش داشتم . جایی که مرد توی وجود خودش به دلیل اینکه چرا مردها زن را رها کرده بودند پی می برد یا زن از سختی عشق حرف می زد خیلی زیبا بود
4- داستان یک پرستار از بیدا : این داستان مقام اول جایزه ا هنری در سال 1999 را به دست آورده و در مورد پرستاری است که اکنون خودش مریض شده . خوب بود
5- قطار از هارار : این داستان جز مجموعه بهترین داستان های آمریکایی 1999 بوده و در مورد دو غریبه ای است که همیشه در ایستگاه قطار یکدیگر را می بینند . این موضوع جالبی داشت خوب هم نوشته شده بود خوب بود
6- خانم داتا نامه می نویسد از دیوا کارونی : این داستان هم جز مجموعه بهترین داستان های آمریکایی 1999 بوده و در مورد یک خانم پیر هندی است که قرار است در آمریکا نزد عروس و پسرش زندگی کند . اول داستان اصلا خوشم نیومد گفتم دوباره از همون روندهای تکراری مهاجران خارجی شرقی و مشکلاتشون اما آخرش واقعا فوق العاده بود خیلی از داستان از خوشم اومد جایی که پیرزن از پسرش می پرسید دوست داره براش غذا درست کنه و مضطرب جواب بود واقعا احساس کردم دارم یک داستان فوق العاده را می خونم
7- کلید از سینگر : سینگر برنده جایزه نوبل سال 1978 است و آپدایک داستان کلید را بهترین داستان کوتاه سال 1970 عنوان نموده است . در مورد یک پیرزن مشکوک به همه ی دنیا . خوبه
8- پل معلق از مونرو : داستان برنده مقاوم سوم جایزه ا هنری در سال 2001 شده . یک قسمتی از زندگی یک زن و شوهر را داریم می بینم . مرد روان شناس و زن مریض احوالش . خوب بود
9- باغچه مادرم از شانک : این داستان جز مجموعه بهترین داستان های کوتاه آمریکایی 2001 بوده و در مورد یک مادر و دختر و مادربزرگ هست . داستان قشنگیه
در کل که خیلی کتاب خوبیه و اگر داستان کوتاه دوست دارید حتما بخونیدش .
قسمت های زیبایی از کتاب
مردم حقیقت را نمی خواهند . نه- نه – نه . مردم داستانی می خواهند که به بهترین شکل روایت شود .
بهترین آدمهای روی زمین زن های خوبند و بدترین آدمها مردهای بد .
"خیال می کنی می دانی قساوت یعنی چه . می دانم این طور فکر می کنی ." هندوانه را می برد . " ولی قساوت غریبه ها یا دوستان که چیزی نیست " – انگشتش را توی صورت پینکی تکان می دهد- " در مقایسه با بلایی که عشق می تواند سرت بیاورد "
"شوهر آخرم فرق داشت . بقیه قد بلند بودند ولی او کوتاه بود . اهل مطالعه و شوخ طبع بود . نمی توانست روغن ماشین را عوض کند ولی عاشق اپرا بود . خیال می کردم با بقیه فرق دارد ، همان قدر که روز با شب فرق دارد . " سرش را تکان می دهد . " ولی عاقبت معلوم شد که او فقط یک جور شب دیگر است ."
این تقدیر مادرهاست که چیزهایی را به خاطر بیاورند که برای هیچ کس دیگری اهمیت ندارد .
چه فایده ای داشت ؟ هر چه بیشتر خم شدیم بیشتر سوارمان شدند تا آنکه یک روز دیگر راست ایستادن را فراموش کردیم .