سگ/اشمیت

سگ

 

اریک امانوئل اشمیت

سروش حبیبی

 

انتشارات نیلوفر

سال نشر : 1397

داستان در مورد دکتر بازنشسته ای است که پس از تصادف سگش خودکشی می کند دخترش می خواهد چرایی ماجرا را بداند و دکتر تعریف کرده که انسان بودن را مدیون سگ هاست .....

اشمیت خودش گفته این کتاب را بر اساس دو چیز نوشته یکی متني از امانوئل لويناس  که در زمان دانشجویی خونده و یکی هم زندگی شخصیش . اشمیت در حقیقت حیوانات را خیلی دوست داره و 3 سگ هم شخصا داره که مدت ها باهاشون زندگی کرده .

کتاب قشنگیه از بهترینای اشمیت نیست اما قشنگه .

 

قسمت زیبایی از کتاب

قهرمان کسی است که پیوسته انسان باشد . گاهی ضمن نبرد با دیگران و گاهی در جنگ با خود .

خواهران باربارن/ اشمیت

خواهران باربارن

 

اریک امانوئل اشمیت

عاطفه حبیبی

 

انتشارات چترنگ

سال نشر : 1397

 

خواهران باربرن : خواهران دوقلو که یکی همواره مورد توجه سایرین و بسیار مهربان است و دیگری از همه نظر پایین تر است.

مادموازل باترفلای : پسر در جوانی به خاطر شرط بندی با دختر عقب افتاده رابطه برقرار می کند .

انتقام با بخشش : قاتلی روانی که دختران زیادی را به قتل رسانده و مادر یکی از مقتولین .

یک هواپیما برایم بکش : پیرمردی که در زمان نازی ها خلبان هواپیما بوده و حالا داستان های اگزوپری را می خواند .

فوق العاده بود . هم موضوعات جالبن هم احساسات را توش دخیل می کنه قلمش جملاتی که استفاده می کنه واقعا همونایی هست که من دلم می خواد بشنوم اگر اشمیت را دوست دارین این کتابشم حتما بخونید خیلی خوبه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

مامان فقط می خواستم به تو بگویم که خیلی دوستت دارم . همه چیزم را مدیون تو هستم . اول زندگی ام را چون تو من را با خودت حمل کردی ، در دستت ، کنار سینه ات ، در حالی که هیچ کس من را نمی خواست – می دانم که پدرم تلاش می کرد تا تو من را سقط کنی و پدر بزرگ فکر می کرد من مایه شرمش هستم . و بعد هم عشق را . تو فقط مهربانی ایثار شور و لبخند بودی . حتی گذاشتی که تو را ترک کنم، کاری که قلبت را شکست .

 

آدم وقتی جوان است می خواهد پدرش قهرمان باشد و وقتی پیر می شود همان چیز را از پسرش می خواهد . آدم در قلبش هیچ وقت نزدیکانش را آن طور که هستند نمی پذیرد .

 

در عشق لیاقت را کسی دارد که عاشق است نه کسی که دوست داشته شده .

 

من به جوان هایی که گذشته را قضاوت می کنند می گویم که متهم کردن گذشته به ظاهر ساده است . خودم هم نمی دانم در سن تو و در دوره ی تو چه کار می کردم .

توفان سوار/گمل

توفان سوار

 

دیوید گمل

ژاله فراهانی

 

انتشارات تندیس

سال نشر : 1397

 

حوصله نداشتم اومدم سر قسمت اخر :دی  خوب بازم جنگ بین شهرها گاهی اشاره ای به کتاب اول کاناواری که اسطوره است و حالا اسطوره های جدید جنگ ها بازم هم جادو کسایی که نیروهای ماورایی دارند چیزهای جدیدی می بینند و نبرد خوبی و بدی .....

خوب باید بگم خوشم نیومد حوصله ام سر رفت این مدل کتابا را دوست ندارم دیگه خودمو می کشم یکیشو تاب می یارم بعدی کل تمرکزم به باد می ره انگار:دی

شمشیر در طوفان/گمل

شمشیر در طوفان

 

دیوید گمل

ژاله فراهانی

 

انتشارات تندیس

سال نشر : 1396

داستان در مورد پسر جوانی به نام کاناوار هست که در ریگانت زندگی می کنه پدر اون در جنگ موقع فرار کشته شده کاناوار همیشه در فرار از ترسو بودن است و سعی می کند شجاع و سخاوتمند باشد . در نوجوانی به خاطر دوستش با یک خرس می جنگد و همین امر نام او را بر سر زبان ها می اندازد او شجاعت های زیادی از خود نشان می دهد و سرانجام همراه با غریبه ای که در منطقه آنها زندگی می کند به سرزمین های دور سفر می کند تا از شیوه مبارزه آنها آگاه شود و برای دفاع از وطن مهیا کاناوار نهایتا پادشاه ریگانت می شود ....

یک داستان تخیلی پر جنگ و جادو و موجودات خارق العاده از اون مدل قصه ها که دوسشون ندارم اما این بار به دلم نشست بامزه بود و خوشم اومد .اون مبارزات برای عقیده اون حالت جادوها حال و هوای دهکده همه بامزه بود اما بازم به نظرم در حد یک کتاب و تنوع نه این که ترغیبم کنه مجموعه را دنبال کنم .

گمل اصلا سبک مورد علاقه من نیست ولی خوب مجموعه ای به نام ریگانت داره که دیدم بد نیست یکی دو تا کتابشو معرفی کنم حالا که توی تازه ها بوده و منم خیلی وقته فانتزی نخوندم . این کتاب اولین جلد اون مجموعه است .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

کلمات حتی از آهن هم قوی ترن هر کاری که می کنیم هر چیزی که هستیم از کلمات نشات گرفته .

 

غرور هم همین طوره اگه کم باشه باعث می شه آدم واسه خودش ارزشی قائل نباشه به هر کاری تن بده و دنیا هر طوری که می خواد باهاش تا می کنه . اگه زیاد باشه آدم تبدیل به یه متکبر مغرور و لاف زن می شه . اما اگه اندازه باشه باعث می شه آدم بتونه کوه ها را جا به جا کنه .

 

شهامت بدون فکر خوب به هیچ دردی نمی خوره.

 

ما همه تنهاییم . تنها به دنیا میایم و تنها از دنیا می ریم . این وسط ممکنه عشقو تجربه کنیم اما باز هم تنهاییم .

پایان روز/محمدی

پایان روز

 

محمدحسین محمدی

 

انتشارات چشمه

سال نشر : 1397

 

داستان توی یک روز اتفاق می افته و دو قسمت موازی پیش می روند . یحیی افغانی که در ایران در یک کفاشی کار می کند در پی این است که با صاحب کارش تسویه حساب کند کفن خلعتی بخرد و به افغانستان برگردد و از آن طرف خانواده یحیی در افغانستان پدر بد حال مادر پیر و خواهر معلم .

یک جورایی تلخ و غمگین و قشنگه مثل قصه های قبلیشون هنوزم پر لغت افغانی اما انگار فهمش راحت تر بود . ولی آدم این چیزا را که می خونه یادش می یاد بهش فکر می کنه قلبش فشرده می شه زندگی هایی که به سختی می گذره چی واقعا می فهمن بعضی ها از خوشی زندگی چه قدر سخت و ناراحت کننده است . به هر حال دیدم بد نیست حالا که حرف مهاجرین و پناهنده ها شد سراغ این کتاب بیام . بدم نیست .

 

دعای دریا/حسینی

دعای دریا

 

خالد حسینی

مهدی غبرائی

 

انتشارات ثالث

سال نشر : 1397

کتاب های خالد حسینی را زیاد دوست ندارم اما موضوع کتاب جدیدش فرق داره کتاب که در حقیقت نه یک نامه خیلی کوتاه از پدری به پسرش همراه با تصویر . این کتاب با الهام از زندگی آلان پسرک سه سال سوری هست که با خانواده اش در حال فرار و پناه جویی بودند که قایقشون غرق شد . خالد حسینی خودش سفیر سازمان ملل هست و به مناسبت سالگرد اون حادثه شوم این قصه را نوشته و عواید فروشش را به آژانس پناهندگان سازمان ملل تقدیم کرده .

خیلی کوتاه هست راستش خاص و تکان دهنده هم نیست نوشتار اما موضوع واقعا درآوره غمناک ترین قصه تکراری دنیا کاشک واقعا کاشک می شد هیچ جنگ و در به دری توی دنیا نباشه کاشک می شد همه بچه ها شاد باشند .

 

قسمت زیبایی از کتاب

امشب به تنها چیزی که می‌توانم فکر کنم، این است که دریا چقدر عمیق است، و چه وسیع، چه بی‌تفاوت. من چه ناتوانم برای محافظت از تو در برابر آن.

حکم/کافکا

حکم

 

فرانتس کافکا

کامل روزدار

 

انتشارات اشاره

سال نشر : 1397

آقای روزدار مدتی هست داستان های کافکا را به صورت کتاب های کوچک همراه با نقد و تفسیر چاپ می کنند کتاب های قبلی را هم معرفی کردم و اگر به این مجموعه علاقه مند شدین توی تازه های نشر بازم ازشون کار هست حکم در مورد پسری که دوستی خارج از کشور داره و می خواهد خبر نامزدیش را به اون بده . از داستان های جالب کافکا هم هست .

پیاده روی روی ماه/مستور

پیاده روی روی ماه

 

مصطفی مستور

 

انتشارات چشمه

سال نشر : 1397

پنج میز در یک کافه هر میز سرنشینان خودش را داره که دارند در ارتباط با مشکلاتشون صحبت می کنند ازدواج خروج از کشور معاملات بزرگ و .....

کتاب جدیدتر آقای مستور نمایش نامه هست که خودشون معتقدند خیلی راحت تر از رمان نویسی هست و کلا این کتاب ده روز وقتشون را گرفته .

کتاب بدی نیست توی ذوق نمی زنه اما چیزی هم نداره درگیرت کنه خیلی معمولی .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

موضوع الان این نیست چی درسته و چی غلطه . موضوع اینه که چی غلطه و چی غلط تره .

 

گذشته مثل کبریته که می تونه حال و آینده را بسوزونه .

عشق و چیزهای دیگر/ مستور

عشق و چیزهای دیگر

 

مصطفی مستور

 

انتشارات چشمه

سال نشر : 1396

 

خوب بالاخره اومدم سراغ معرفی تازه های نشر از نویسنده های قبلا معرفی شده . آقای مستور مورد علاقه من نیست به نظرم یکی دو تا کار که ازشون بخونید خوشتون می یاد و جذبش می شید و بعد همه تکراره اما خوب طرفداران خاص خودشون را دارند. در مورد این کتابم گفتن نه توضیحی می دهند نه مصاحبه ای می کنند.

 

قسمت های زیبایی از کتاب 

پول مثل آهن ربا می مونه و تقریبا همه ی چیزهای خوب توی این دنیا یه جورایی از جنس آهن اند .

 

آدم ها در همین دنیا بهشت و جهنم و برزخ را می بینند .

 

همیشه فکر می کنیم آدم های مرموز از بقیه داناترند.

ستاره ام بمان پاییزان/ خداداد

ستاره ام بمان پاییزان

 

مریم خداداد

 

انتشارات البرز

سال نشر : 1386

سمانه دختر فقیری هست که توی شرکت بزرگ شمال شهری مشغول کار می شه و مدیر عامل شرکت عاشقش می شه و بر خلاف تمام مخالفت ها باهاش ازدواج می کنه سمانه عاشق اون نیست ولی به نظرش مرد خوبیه و با عقل و درایت برای فرار از بدبختی باهاش ازدواج می کنه و ....

خوب راستش می خواستم دارم پر کارها را معرفی می کنم یک نویسنده عامه نویس پر کارم معرفی کنم ولی خوب یک جورایی فعلا که نشد هر چند توی برنامه ام هست حتما ولی خوب عجالتا گفتم بذار حالا که اون نشد یک عامه پسند معرفی کنم . من راستش خوشم نیومد کلا خیلی این تیپ کارا را دوست ندارم اما خداییش به نسبت عامه پسندا بدم نیست هی دم و دقیقه قربون صدقه چشم و ابروی طرف نمی ره.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

می گویند هر انسانی ستاره ای داره که با تولدش متولد و با مرگش خاموش می شه . آن به چشم تو پرنورتر از هر ستاره دیگری است.

 

گاهی اوقات مشکلات با جسارت کوچکی حل می شه فقط همین .

وقتی کلاغ ها عشق می خورند/ محفوظ

وقتی کلاغ ها عشق می خورند

 

فهیمه محفوظ

 

انتشارات اختران

سال نشر : 1385

دو خانواده هستند خانواده اول مادر خیلی روشن فکره خارج درس خونده و البته وسواسیه و پدر توی کار پول درآوردن پسری به اسم سپهر دارند و خانواده دوم مادری بسیار سنتی و پدری اهل قلم و روشن فکر که دختری به نام ستاره دارند و الان سپهر عاشق ستاره شده و مشکلاتی که این وسط هست البته از همون ابتدای داستان مادر سپهر فوت کرده و سپهر داره باهاش صحبت می کنه مرور خاطرات گفتن اتفاقات احساساتش این گیر انسان ها بین سنت مدرنیته اتفاقاتی که هر کدوم را به اینجا رسونده و ....

خوب گفتم واقعا جاش خالیه از نویسنده های خانمم معرفی کنم و اومدم سراغ کتاب خانم محفوظ که لیسانس جامعه شناسی دارند و در زمینه ادبیات کودک هم فعال هستند . کتاب تلاش کرده مستقیم و خطی نباشه تحلیل های روان شناسی داشته باشه و با بازی های ادبی جون دار بشه اما راستش نتیجه خیلی هم برای من شخصا جذاب نبود چون لحن نوشتار و بازی های زمانیش خسته کننده و کسالت آوره . به دل من یعنی شخصا ننشست خیلی خسته شدم و حتی همت نکردم جملات قشنگشم یادداشت کنم .

گفتن در عین نگفتن/مجابی

گفتن در عین نگفتن

 

جواد مجابی

 

انتشارات ققنوس

سال نشر : 1396

پسرک پدری راهزن دارد که مادرش را به قتل می رساند و بعدها اموال زیادی برای او باقی می گذارد پسر به دنبال نقاشی می رود اما زندگی اش پر از عشق بی جواب قتل حیله تفکر و ..... هست راه مستقیمی ندارد عاشق زنانی می شود که ترکش می کنند تابلوهایی می کشد که همه یک شکلند برادران ناتنی را به خاطر ارث می کشد و ..‌‌‌.

اینم آخرین معرفی از آقای مجابی و بستن پرونده ایشون . کلا قلمشون را توی کتاب های جدید خیلی بیشتر از نوشته های قدیمی می پسندم و سبکش با من همراه تر هست اما حالا این کتاب را خیلی هم دوست نداشتم موضوعش منو نمی گرفت راستش .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

بعضی آدم ها اگر متولد نمی شدند دنیا چه کم و کسری داشت؟

 

مهم ترین کارهایی که کرده ایم همان کارهاست که دست بهشان نزده ایم و در آستانه ی عمل همچنان تر و تازه باقی مانده اند .

مومیایی/مجابی

مومیایی

 

جواد مجابی

 

انتشارات نگاه

سال نشر : 1397

 

داستان سرزمینی است که شاهان ظالم و کشورگشایی داشته و بردیایی که می خواهد به مردم آزادی بدهد قدرت ابراز عقیده دوری از بت پرستی شکستن مظهرهای قدرت و آیا این امکان پذیر است ... بردیا را نابود می کنند می کشند و تابوتش را به سوی فراموشی می فرستند اما این تابوت هزاره ها را پشت هم در می نوردد و شاهد تاریخ ایران مبارزات آمدن مردان آزاده ای چون مصدق عکس المعمل مردم زمین خوردن ها و .... است

موضوعش خیلی جالبه آزادی دادن به مردم شکستن خرافات و این که آیا جامعه رشد نیافته از چنین چیزی استقبال می کنه یا یک طاغوت متحد و با حیله می تونه چیز دیگه بهشون قالب کنه آیا رفتار مهمه براشون یا شکل و تبار و .... اما نحوه نوشتن کتاب و قلمش برام معمولیه اون قدرها هم  بدیع نیست و بنابرین مجموعا کتاب خوبی هست در عین این که با این موضوع به نظرم می تونست خیلی بهترم باشه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هنوز گذشته وجود دارد . حافظه آنها در کار است ، باید کاری کنیم همه چیز از ما شروع شود ، پس شروع کنیم !

 

من و تو از دو دنیای جداییم ، دیواری که ما را از هم جدا می کند ، به تاریکی و وسعت تمام این جهان است !

 

یک عده یک نسل یک عصر شاید مجبور شدید اما این پایان هزاره ی سومین است و شما هنوز بر همان مدار نخستین می چرخید .

روایت عور/ مجابی

روایت عور

 

جواد مجابی

 

انتشارات ققنوس

سال نشر : 1396

خوب داشتم نوشته های جدید آقای مجابی را مرور می کردم اما دقت نکردم این کتاب جدید نیست بلکه تجدید چاپه . مجموعه ای از داستان های کوتاه که نمی شه خلاصه ازشون داد چون خیلی دیگه کوتاه هستند یک صفحه دو صفحه یک گریزی به زندگی امروز افکارمون اتفاقات احاطه شده فلسفه ها و .....

خوب راستش نه خوشم نیومد ارتباطی که داشت برقرار می شد انگار باز جدا شد

شبح سدوم/مجابی

شبح سدوم

 

جواد مجابی

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1394

نمایشنامه در مورد مردی به نام سدوم اهل مراکش که بسیار ناراحت شرایط کشورش هست توی تبعید مطالب زیادی منتشر می کنه و نهایت به قدرت می رسه با افراد از گروه های زیادی دوست می شه خیانت می کنه استبداد ایجاد می کنه و ....

این بار یک نمایش نامه یک جورایی شبیه کتاب قبلی اما هنوزم موضوعش کسایی که می ایند تا مراکش را نجات دهند و بعد باعث رنج بیشتر می شوند استبداد مفاهیم قشنگیه .

قسمت های زیبایی از کتاب

راه امروز من از راه دیروز از راه یاران دیروزم جدا می شود. برای دشت اسب لازم است و برای جاده ی کوهستانی قاطر . من در راهی می روم که در مخیله ی آنها نمی گنجد راهی که چارپایان دیگری باید زرادخانه مرا حمل کنند باید اول از شر شرکای سابق خلاص شوم تا بتوانم شریکان تازه ای برای راه تازه ام پیدا کنم .

 

مردگان نمی ترسند که بار دیگر بمیرند .

 

او را در قفسی کرده اند که برای خواندن بسیار بزرگ است و برای آزاد بودن بسیار کوچک.

شهربندان/مجابی

شهربندان

 

جواد مجابی

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1392

مرد افغانی وکیلی ثروت مند بوده که به قصد تحصیل خانه و خانواده را گذاشته و راهی سوئیس می شود دکترایش را می گیرد و به وطن بازمی گردد اما می بیند هیچ چیز مثل گذشته نیست کشور اشغال شده نام او حذف شده خانه اش اشغال است زن و بچه اش اسیر و قدرت هیچ حرکتی را ندارد . در ابتدا گیج است بعد درگیر چرایی است طغیان می کند همراه می شود گیج می شود ...

موضوعش جالبه واقعا کمتر داستانی از این برهه افغانستان خونده بودم همون اوایل درگیری ها دنیایی که نابود می شه شوک مردم نمی دونم تا چه حد بر اساس واقعیت و شرایط بوده اما اگر راست باشه واقعا ترسناکه آدم باورش نمی شه نکات جالبی هم داشت همین که واقعا مشکل فرهنگه یک بار این عده سوارن و می چاپن و نفرتی هست تا عده دیگه بیان نفرتشون را خالی کنند و یک دور باطل .... واقعا دل آدم از تمدنی که نابود شد زندگی مردم که به بازی گرفته شد به درد می آد . کتاب قشنگیه.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

من حق را به جانب آنها می دهم  چون قوی ترند ، باهوش ترند ، توانستند بر ما چیره شوند ، ما را اسیر خود کنند ، از گرده مان کار بکشند . مگر نه این که روزی ما هم با دیگران چنین رفتاری داشته ایم . خود را بر دیگران تحمیل کرده ایم چون فاتح بودیم .. حالا که وضع عوض شده چرا باید گله مند باشیم ؟

 

وقتی وضع خود را بپذیری ، زندگی ات آسان تر خواهد شد .

از قلعه تا سر حد/مجابی

از قلعه تا سر حد

 

جواد مجابی

 

انتشارات نگاه

سال نشر : 1391

داستان یک ایل را داریم خانی که تبعید می شود در تبعید تجدید فراش می کند باز می گردد اختلافات قبیله ها مبارزات عاشقی ها خون هایی که در برابر خون ریخته می شود یک جا نشین کردن ایلات مبارزه با مزدوران رژیم .... فرزندان خان سرنوشت شان کوری ارثی و .‌‌‌...

خوب اومدم سراغ کتاب های جدیدتر آقای مجابی توی همین دهه اخیر . خیلی متفاوت بود یک داستان مشخص رفت و آمدهای زمانی داستانی که هر فصلش از زبان و دید یک نفر بود قصه تباه شدن ایل زندگی ها ..... قشنگ بود خیلی متفاوت از کارهای قبلشون هر چند این قصه ها یادآوری ظلم به ایلات و کلا این قدر الکی از بین رفتن زندگی ها یک حفره ناجوری توی روح آدم ایجاد می کنه یک قصه قشنگ پرغصه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

ذهن فریبکار گاه مسائل پیچیده را ساده جلوه می دهد ، زمانی امری بدیهی را محال و لاینحل تصور می کند .

 

تو چه بودی جز جعلی بزرگ که خود نیز از رفتار فریبکارانه ات سر در نمی آوری . مرده ها چه نیازی به وفاداری و عشق تو دارند وقتی که زنده ها را این طور در آتش بی رحمی ات کباب می کنی .

در این هوا/ مجابی

در این هوا

 

جواد مجابی

 

انتشارات ققنوس

سال نشر : 1383

الناز یک تدوین گر هست که  به صورت غریب و بیمارگونه ای در نقش شخصیت ها فرو می ره و نمی تونه کارش را انجام بده بهش پیشنهاد می دهند به سمت هنرپیشگی بره اما اونجا هم نمی تونه خودش را از شخصیت فیلم جدا کنه و.....

من زیاد خوشم نیومد موضوع خیلی خاص و بدیع نیست اصلا لحن نوشتن چیز خاصی نیست کلا همه چیز معمولی .

آقای مجابی همچنین آثاری در زمینه ادبیات کودک هم دارند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هیچی تو این بارون بهتر از گم شدن نیست .

 

دم مرگ یادت آمد که این زندگی فقط مال تو بود و تکرار شدنی نبود .

رمان جیم/ مجابی

رمان جیم

 

جواد مجابی

 

انتشارات علم

سال نشر : 1377

کتاب در مورد عبید زاکانی طنز نویس بزرگ ایرانی است  که خود آقای مجابی هم علاقه زیادی بهش دارند. عبید در قرن های مختلف سفر می کنه هر جا ماجرایی داره روایتی تعریف می کنه و داستان های خود عبید هم در این بین آورده می شه .

این یک کتابشون را نسبتادوست داشتم داستان ها روندها قلم همه برام گرم تر و دل نشین تر از قبل بود و خوب چهارچوبش هم یک جوری بود که خیالت را بابت ماجرا نداشتن راحت می کنه . بعد این پرسه زدن توی برهه های دیگه هم جالبیه خودشو داره.

ایشون در ابتدا کارمند دادگستری بودند بعد کارشناس هنری وزارت فرهنگ و هنر می شوند و در همین زمان وارد حیطه روزنامه نگاری نیز می شوند .

 

قسمت زیبایی از کتاب

شاعرها از دوره فراق خوششان می آید که بنشینند و به حال خودشان دلسوزی کنند با سوز و گدازهای دروغین پروار شوند .

کتیبه و ایوب/مجابی

کتیبه و ایوب

 

جواد مجابی

 

انتشارات کاروان

سال نشر : 1384

غروب و شكوفه هاي هلو:گربه یک چشم .
گلابتون در پائيز:مرد جدیدی که به روستا آمد .
وقتي كه آلنوش دختر خوشگلي بود: دختر ارمنی زیبا .
كهنه چين كاووسيه:مرد کهنه چین و جن ها و ....
روز اول تنهايي: نویسنده پشت پنجره
اعتراف به زندگي در طبقه پنجم: نویسنده و شخصیت های داستانش.
گرسنگي پرهاي مرغان را بي رنگ مي كند: نقاشی که تلاش کرد زنده بماند و نماند...
مسافران برهنه: مسافرتی در قطار .
خطي روشن ميان دو تاريكي: پرسه زنی در نیمه شب .
ناخوانا بر سنگ سفيد:  پیدا کردن عتیقه
در آسودگي خوشه هاي طلايي سوم: غول روستا و چهارشنبه ها
خانه چوبي با طعم گلابي: پدر و محبوبه .
كارد را گذاشته بود زير گلويم: شکارچیان شهر به دنبال پیرها .
ما را سفري فتاد بي ما: در کنار عشق...
شب زده مي زده: گشت در کوچه ها و رفتن برق
عرصه شطرنج رندان: زن می خواهد شوهرش را به بیمارستان روانی بفرستد .
شمعي اگر بيافروزي در سايه ها من اينجا هستم: نتیجه قدرت و مارهای چشم
ديدن روي تو و دادن جان كار من است: استاد معمار و رابطه و...
پروازي در اسارت: ماجرای اسب وحشی

من اصلا خوشم نمی یاد از قصه هاشون . به نظرم یک حالت شاعرانه گیج و ویجی داره که انگار بخواد قصه را بپیچونه من خوشم نمی یاد  و خوب باهاش ارتباط برقرار نمی کنم. اما با این حال باید بگم توی کتاب هایی که از ایشون خوندم این را بیشتر از بقیه دوست داشتم خصوصا داستان های اول کتاب را .

خوبه بدونید آقای مجابی علاوه بر کتاب های رمان ، داستان کوتاه و شعرشون نوشته های زیادی هم در باب نقد و تحقیق دارند .

برج های خاموشی/مجابی

برج های خاموشی

 

جواد مجابی

 

انتشارات زریاب

سال نشر : 1378

ستاره و سرود: خفقان در شهر.

هبوط و هاروت: تغییر حکومت استفاده از منابع کشور ....
با طلعت حوران بهشتی: تصویر زنی که پخش شده بود .
شب اژدها:شهر جدید مصیبت مردم توزیع کالا
ماه و سگ:بحث در مورد مملکت فرهنگ مردم .
بذرافشانی در طوفان:فروش جنس و اسلحه به مردم .
مکاشفات:اخراج بی دلیل از کار
مرغان جانشکار :جمعی از آدم های بحران زده در یک مهمانی
سال خوک:خرید قبر در گورستان خانوادگی
عقل در آینه اوهام:مرد علی رغم هشدارها به خانه اش می رود
در حیاط کوچک ما:بازداشتگاه موقت
دریای نقابدار: مسافرت حجرت 
دروگران کاینات: زندان مبارزه
انگره مینیو: مبارزات دو شهر
پرواز مردگان: مردگان و مراسم دفن
زفاف: روشن شدن اختلافات دولت شایعات
سواران هوا: خفقان جامعه
با پرچم خونین پیراهن‌ها: قیام 
گلبوته های باغ خرانی: انتهای کار

 نمی تونستم تک تک بنویسم موضوع قصه ها را ولی کلیت در مورد سرزمینی هست که ژنرال تبه کاری به قدرت می رسه کشور را چپاول می کنه ثروت ملی را جمع می کنه و مردم را آزار و اذیت زیادی می ده و .... قصه ها با تمثیل زیادی همراهند .

موضوع مبحث و نکات مفیدی داره ولی راستش باید بگم آقای مجابی نویسنده من نیست اون قدر قلمش با سلیقه من فاصله داره که هی عقب می افتم هی فراموش می کنم .... و کلا اخرش دیگه ورق زدم از بی حوصلگی

آقای مجابی لیسانس حقوق و دکترای اقتصاد از دانشگاه تهران دارند .

 

قسمت زیبایی از کتاب

دیپلماسی جز این معنایی ندارد که همه چیز را به نفع خودت تغییر بدهی .