قصر پرندگان غمگین/علی

قصر پرندگان غمگین

 

بختیار علی

رضا کریم مجاور

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1392

سوسن دختر زیبا و کتاب خوانی از کردهای عراق است که 3 پسر عاشق او شده اند یکی چاقو کش و لات یکی احساساتی و دانشگاهی و دیگری از خاندانی قدرتمند و بازاری سوسن می گوید همه مردان شهر یک شکلند او آرزوی شوهری جهان گرد دارد و شرط می گذارد که سه خواستگار 8 سال به سفر دور دنیا بروند و برای او پرنده بیاورند اگر باز او را خواستند آنگاه یکی را انتخاب خواهد کرد .

مبحث جالبی داره این که واقعا مفهوم زندگی چیه این که بسته نگاه نکنیم مگه چه قدر وقت داریم اینکه تجربیات و فرصتای مختلف دنیا چه طور روی آدم های متفاوت اثرای متفاوت می ذاره من تمام مباحثش را خیلی خوشم اومد متنشم فانتزی و شاعرانه است ولی به نظرم خیلی کشش داده و یک سری زوائدی داره . در مجموع خوبه ولی .

آقای بختیار علی زمین شناسی می خوندند توی دانشگاه ولی خود بعد از یه سری درگیری هایی درسشون را نصفه رها می کنند.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

دلسوزی او نسبت به کامران یک دلسوزی پدرانه نیست... یک دلسوزی بی غل و غش و بی توقع است . محبت پدرانه سرشار از توقعات بزرگ است .

 

هرگز کینه از دل آدم ها ریشه کن نمی شه ... قلب آدم ها کینه را بهتر از محبت نگه می داره...

 

اندوه بخش بزرگی از قصه ی ماست و از همان روز نخست آغاز این قصه با ما بوده است .

عمویم جمشید خان/ علی

عمویم جمشید خان

 

بختیار علی

رضا کریم مجاور

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1394

جمشید خان را در جوانی به جرم کمونیست بودن به زندان می افکنند و به قدری او را تحت فشار قرار می دهند که بدنش به صورت ناخودآگاه وزن و اعضای غیر ضروری خود را به حدی کاهش می دهد که باد قادر است وی را بلند کرده و در هوا سرگردان کند البته بعد از هر بار فرود او به نوعی مقداری از خاطرات خود را فراموش می کند . او زمانی در جنگ به نفع عراق شرکت می کند زمانی به نفع ایران یک بار مومن می شود یک بار عیاش یک بار مرد زندگی یک بار بی بند و بار یک بار قاچاقچی و ..... آرزوی او یافتن سرزمینی است که بادهایش زندگی مردم را زیر و رو نکند .....

کتاب خیلی زیبایی بود واقعا روی مفهوم قشنگی دست گذاشته اگر رئالیسم جادویی دوست دارید به نظرم نوشته های بختیار علی هم می تونه انتخاب هیجان انگیزی باشه خصوصا هی به اصفهانم یه اشاره ای می کنه :دی

 

قسمت های زیبایی از کتاب

جمشید خان تا وقتی که در آسمان بوده کمونیست بوده است ولی همین که روی پشت بام مکانیکی می افتد دیگر کمونیست نیست...

 

بزرگترین قدرتی که مردها می تونن بهش برسن اینه که از زن ها نترسن .

 

چیزی به اسم جهنم خارجی وجود نداره ... زن ها جهنم ما مردهان....همان طوری که مردها هم تا ابد جهنم زن هان....همیشه هم همین طور می مونه .

مرگ تک فرزند دوم/ علی

مرگ تک فرزند دوم

 

بختیار علی

سردار محمدی

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1394

 مادربزرگ که در قصر مراقب دختران باکره شهر است پسر کوچکش اشرف به قتل می رسد و همه می دانند کار سعید پسر بزرگ اوست که از همسر اول مادربزرگ است و همیشه از وجود برادر زنازاده خود شرم داشته. هر کس قسمتی از این ماجرا و قتل را روایت می کند . روایت هایی در هم تنیده افسون گر زیبا و جادویی 

خیلی کتاب قشنگیه یه مقدار منو یاد مارکز می اندازه ولی قشنگ نوشته و اون مدل نیست که بگین تقلید محض و خوشتون نیاد . اقای بختیار علی از عراق بهاروپا مهاجرت  می کنه و این اولین کتابش توی غربت هست.

قسمت  زیبایی از کتاب

دستمالی که در روز حادثه نصف شده باشد هرگز در روزهای آسودگی به هم پیوند نمی خورد .

شهر موسیقی دان های سفید/ علی

شهر موسیقی دان های سفید

 

بختیار علی

رضا کریم مجاور

 

انتشارات مروارید

سال نشر : ۱۳۸۹

 جلادت کفتر پسری کرد است که عاشق موسیقی است او استادی پیدا می کند و به روح موسیقی نزدیک می شود ولی در حال عبور سربازان عراقی او را دستگیر می کنند و وقتی به هوش می آید درون شهری افسانه ای و عجیب در وسط بیابان پر از روسپیان می باشد و در می یابد برای زنده ماندن باید موسیقی اصیل را فراموش کند.

یک داستان پر رمز و راز  و کنایه خیلی جادویی و زیبا البته به نظرم حجمش یک نثدار زیاده و برای همین گاهی به بیراهه می زنه اخرشم لازم نیست نتیجه گیری های اخلاقی کنه اما جادوی لحظاتش خیلی زیباست خیلی.

این بار سراغ معرفی بختیار علی اومدم تا یک تعداد نوشته هاشو مرور کنیم و بیشتر باهاش آشنا بشیم . نویسنده کرد عراقی که شاید بشه گفت معروف ترین نویسنده اون خطه است و یکی از دلایل اصلی شهرتش همین کتابه.

قسمت های زیبایی از کتاب

هر کی بخوادموسیقی دان بشه باید زبان دنیا را بفهمه...موسیقی فهمیدنه...اما نه فقط فهمیدن چیزهایی که حرف می زنن و و آواز می خونن و فریاد می کشن بلکه شنیدن چیرهایی یه که هیچ صدایی ندارن و خاموش هستن ... موسیقی یک سفر جادویی یه از طرف اون صداها... سفری که از درون سکوت می گذره.

کمک کردن یک آدم به یک آدم دیگه در واقع پیدا کردن خود آدمه ... پشیمونی آدم از گناه خودشه.....

 

برای اینکه بتونی دختری را شیفته ی خودت بکنی باید دو ویژگی داشته باشی یکی این که بتونی عصبانیش بکنی دوم این که بتونی بخندونی ش.

 

وضعیت موسیقی هم مثل شعر و ادبیاته اون هایی که ازش سر در نمی یارن بیشتر از همه وانمود می کنن که در این زمینه استاد و منتقد و صاحب نظرن ....

بوسه ی عنکبوت/ پوئگ

بوسه ی عنکبوت

 

مانوئل پوئگ

منوچهر خاکسار هرسینی

 

انتشارات افراز

سال نشر: ۱۳۸۸

 

یک نمایش نامه در مورد دو زندانی هم بند . یکی زندانی سیاسی و دیگری زندانی ای معمولی آنها با هم دوست می شوند از آمال و ارزوهایشان می گویند و در هم نفوذ می کنند و زندانی معمولی بارها از زندانی سیاسی می خواهد برایش چیزی تعریف نکند چون اگر تحت فشار قرار بگیرد همه چیز رو تعریف خواهد کرد ....

از مانوئل پوئیگ هم قبلا فقط یک کتاب معرفی کرده بودم . این نمایش نامه هم بسیار زیباست ساده و روان ولی خیلی زیبا این نفوذ و تغییر را نشون می ده موضوعش خیلی تازه نیست ولی نحوه گفتنش قشنگ و آرومه صیقل داده شده است .

پ.ن : خسته شدم دیگه تصمیم دارم برم سراغ معرفی یکی دو تا نویسنده جدید و بعد دوباره برگردم سر تازه های نشر

 

قسمت زیبایی از کتاب

من معتقدم که قسمتی از وجود تو را همیشه با خود داشته ام و آن را گم نکرده ام ...

دست های بسته/ شریفیان

دست های بسته

 

روح انگیز شریفیان

 

انتشارات توسعه کتابخانه

سال نشر : 1374

ای ایران : زن در فرودگاه ایران و پرواز به سوی پاریس و لندن

وصله ی ناجور: زن دایی مرتضی و عدم تفاهم با مادربزرگ

الی خانم: دوستی دختر غریب با زن سرایه دار

یکی بود یکی نبود : قصه عشق بچگی و ازدواج

دست های بسته: عمر جاویدان و فهمیدن اینکه چیز ناگواریست

شکسته: مفهوم عشق و ازدواج و پیدا کردن فرد مناسب

این کتاب اولین اثر خانم روح انگیز شریفیان هست و برای همین فکر کردم جاش خالیه و بهتره معرفیش کنم . خوب باید بگم دوسش نداشتم خیلی واضحه اصلا ظرافت نداره انگار داره حرف می زنه نه داستان این خوبه اون بده و خیلی شخصیت ها و حرف های یک شکل داره توی داستاناش قشنگ معلومه مثلا این چند تا ویژگی براش خوب و پر رنگند  ولی یک تکه های نوشتاری قشنگم داره .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

بی شک زندگی پیدا کردن راهی انسانی تر و بهتر است . زندگی مبارزه ای سخت و پیگیر است . زندگی دوست داشتن آنهایی است که دوست داشتن جزیی از وجودشان است .

 

اشکال مردهای اجتماع ما این است که مادرهای بدی دارند . مادرهایی که با تمام رنجی که خودشان از دست مردهایشان کشیده اند باز پسرانشان را برای همان نقش مشابه شوهرانشان تربیت می کنند .

 

گاهی انسان در زندگی مجبور است در ازای موقعیت مناسبی که در مقابلش قرار گرفته بعضی از چیزها را فدا کند . زندگی همه اش همین است . باید ببینی در مقابل قیمتی که می پردازی چه به دست می آوری.

 

زندکی یک روز آغاز می شود و یک روز پایان می گیرد . دوستی ها یک روز شروع می شود و یک روز تمام می شود. می دانی کورت عشق مانند صندوقچه ای است صندوقچه ای پر از قطرات فراوان عشق. یک روز آخرین قطره این ظرف می چکد و تمام می شود.

ماه عسل/ محفوظ

ماه عسل

 

نجیب محفوظ

حسین شمس آبادی

 

انتشارات روزگار

سال نشر : 1388

ماه عسل : زن و شوهر جوان به خانه شان آمده اند ولی بیگانگانی تصرفش کرده اند .

دنیای دیگر : مرد برای تبلیغ اعتصاب وارد مهمان خانه می شود .

فنجان چای :مردی که روزنامه می خواند و غرق خواندن شده.

روح طبیب دل ها :  مرد کوری که طبیب دل ها قرار است شفایش بدهد استفاده از اعتقاد مردم ...

صحنه ی خداحافظی : دو برادر و ماموریتشان

فرزند درد : زایمان همسر مرد بسیار طولانی و سخت شده

پنجره یی در طبقه سی و پنجم : جشن تولدی که مرد گرفته و کشتار.

اینم یک مجموعه داستان کوتاه از نجیب محفوظ . داستان های ساده و جالبی اند سرگرم کننده و خوش خوان ولی یه جوری منو یاد عزیز نسین می انداخت بعضی قسمت ها .مایه های طنز داره و حالت سمبلیک

دل شب/ محفوظ

دل شب

 

نجیب محفوظ

کاظم آل یاسین

 

انتشارات آل یاسین

سال نشر : 1391

دل شب حکایت پسری هست که پدر و مادرش فوت می کنند و پدربزرگ ثروت مندی که با والدینش قهر بوده سرپرستی او را به عهده می گیره و به راه دین دعوتش می کنه . جعفر سعی می کنه پدر بزرگ را راضی کنه ولی روزی همون راه پدر را در پیش می گیره و عاشق دختر نامناسبی می شه و ماجرای پدرش تکرار می شه .....

یک داستان ساده و کوتاه از آقای محفوظ از تفاوت فرهنگی ها از عقاید  و خاطره هایی که می مونه من شخصا باهاش ارتباط زیادی برقرار نکردم آدم اصلی داستان را متوجه نمی شدم چرا آخرش خوب یک دفعه این جور شد ولی پیچش اولش را دوست داشتم . جز بهترین های محفوظ نیست ولی کتاب بدی هم نیست اگر در دسترستون بود .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

زندگی منو به چیزهایی واداشت که شیطان هم انجام نمی داد.

 

دنیا به کسی احترام نمی گذاره مگر این که به آن بی اعتنایی کنه .

زندگی جای دیگری است/ کوندرا

زندگی جای دیگری است

 

میلان کوندرا

پانته آ مهاجر کنگرلو

 

انتشارات فرهنگ نشر نو

سال نشر : 1388

زن به خانواده اش پشت می کنه با مردی رابطه برقرار می کنه و باردار می شه ولی بعد متوجه می شه مرد در حقیقت علاقه ای بهش نداره و بچه رو هم نمی خواد زن باز به سوی خانواده اش می ره و با کمک آنها مرد را وادار به ازدواج می کنه ولی تمام فکر و ذکر و علاقه اش صرف پسر می شه پسری که معتقده یک نابغه است و حس شاعرانه زیادی داره . تحت توجه زیاد مادر پسر شخصیت خاصی پیدا می کنه و در عین حال همیشه توی فکر و خیاله و رابطه اش با دخترها هم سبب حسادت زیاد مادر می شه ....

این کتاب دومین رمانه آقای کوندراست موضوعش برای من جالب بود و برای همین حالا که دارم مروری روی نویسنده های قبلا معرفی شده می کنم سراغ کتاب رفتم . خیلی خوب نوشته شده توصیف شده حالات روحی و شخصیتی پسر را واقعا قشنگ در آورده این که توی هر لحظه ای چه فکری می کنه و اون فکر سبب چه واکنشی می شه . یعنی خیلی عمیق و علمی بررسی کرده موضوع را.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

ماجراهای بزرگ ملت ها نمی تواند باعث فراموش شدن ماجراهای کوچک دل ها بشود.

 

وقتی زنی به طور کامل با بدنش زندگی نکند آن بدن برایش به صورت دشمن در می آید .

 

یک سلسله از سوال های قدیمی زنانه هست که هر مردی در زندگی اش ، دیر یا زود به آن برخورد می کند.

محبوس/ ونه گات

محبوس

 

کورت ونه گات

علی شیعه علی

 

انتشارات سبزان

سال نشر: ۱۳۹۰

 

داستان در مورد پیرمردی به نام والتر هست که یه نقش خیلی مسخره و اتفاقی توی ماجرای واترگیت داشته و بنابرین رفته زندان و آزاد شده حالا توی روزای آزادیش داره مرور می کنه اصلا زندگیش چه طور گذشته اون که بچه یه راننده بوده چه طور وارد هاروارد شده چه طور بیکاری کشیده و چه طور الکی الکی سمت های مهم گرفته و ....یک جور مسخره کردن سیستم حاکم.

این یکی خیلی عالیه لحن طنزش واقعا زیبا و جونداره .

پ.ن : گفتم از لیست کتابام توی این چند سال هر بار چند تایی جا مونده بود که دلم می خواست معرفیشون کنم یکیشون همین دو تا کتاب ونه گات بود . دیگه مونده دو تا کتاب از لیست 91 و تمام .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هنوز هم معتقدم که صلح فراوانی و شادی روزی در همه جا فراگیر خواهد شد. یک احمق بیشتر نیستم.

 

می دونستم که خدا هیچ وقت حتی نزدیک هم چون جایی هم نمی آد. نازی ها هم همین فکرو می کردن برای همین این قدر نترس و خوشحال بودتد . برای همین نازی ها این قدر دل و جرات پیدا کردند و هر کاری خواستن کردن.

 

مسیح شاید اینو گفته باشه اما با توجه به چیزای دیگه ای که در ادامه ی همین جمله هو گفته مجبورم نتیجه بگیرم که اون روز چندان حالش خوب نبوده.

پیانوی خودنواز/ ونه گات

پیانوی خودنواز

 

کورت ونه گات

زهرا طراوتی

 

انتشارات سبزان

سال نشر :1395

کتاب تصویری هست از آینده دنیا وقتی که مهندسان و نخبگان رئیس جامعه شدند همه چیز اتوماتیک شده ماشین ها کارها را انجام می دهند و اکثر مردم دیگه کاری برای انجام ندارند . البته امکانات رفاهی بیشتره ولی این تقسیم بندی باهوش و عادی این دخیل نبودن توی فضای اقتصادی جامعه باعث نارضایتی شده و مردم عادی در پی ایجاد یک شورش هستند .

کورت ونه گات از نویسنده هایی هست که اصولا از خوندن کاراش لذت می برم . ولی باید بگم این کتاب خیلی متوسط بود موضوعش که واقعا تکراریه هر چند ناراحت کننده چه قدر مسخره است تقسیم بندی آدم ها بر اساس یه چیز خداداد . جملاتشم نمی گم بده ولی از اون حالتای ناب ونه گات نیست به نظر من .

 

قسمت زیبایی از کتاب

امروز اطمینان به برتری نخبگان و حس صاحب حق بودن طبقه ای که مهندسان و مدیران در صدر آن قرار دارند در ذهن همه فرو رفته و دیگر تردیدی در این باره در میان نیست .

اتحادیه ابلهان/ تول

اتحادیه ابلهان

 

جان کندی تول

پیمان خاکسار

 

انتشارات چشمه

سال نشر : 1395

ایگنیش رایلی قهرمان کتاب مرد میان سال بسیار چاقی هست که ازدواج نکرده و با مادر پیرش زندگی می کنه . اون افکار و عقاید خاص خودشو داره و از روند و طرز فکر حاکم بر جامعه کاملا ناراضیه ولی مادرش مجبورش می کنه بره سر کار توی این فضا با آدم های مختلفی آشنا می شه و هر بار سعی می کنه بر خلاف روند طبق روش و اصول خودش پیش بره و یک گنده تازه ای به وجود می یاره .

جان کندی کتابش را خیلی دوست داشت ولی هیچ ناشری حاضر به چاپش نشد و اونم متاسفانه خودکشی کرد و مادرش بعد از 11 سال تلاش بالاخره کتاب را منتشر کرد که فورا سر و صدای زیادی کرد خیلی ها گفتن بهترین کمدی دورانه و جایزه پولیتزر را هم برد . واقعا هم کتاب قشنگی خیلی حرف برای گفتن داره من اصلا متوجه نمی شم چه طور هیچ کس حاضر به چاپش نشده چون مدلی هست که حتما با یک تعداد سلیقه جور باشه . در ضمن آقای تول آمریکایی هستند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

دارلن به جونز گفت : این جا از پادگان هم بدتره . همین امروز استخدامت کدر ؟
جونز جواب داد : آره نمی شه گفت استخدامم کرد. یه جورایی من رو از تو یه حراجی خرید .   

 

اگر سیاه بودم مادرم مرا برای یافتن شغل خوب تحت فشار نمی گذاشت چون اصولا هیچ شغل آبرومندی برایم وجود نداشت.

پایان/ حسن بیگی

پایان

 

ابراهیم حسن بیگی

 

انتشارات نیستان

سال نشر: ۱۳۹۴

 عفت خانم 3 تا بچه داره رسول و طیبه خیلی کله گنده شدند و اصلا به مادر پیرشون سر نمی زنند دختر همسایه جمعش می کنه و پولم نمی دن پرستار براش بگیرن ! امین معتاد و مسافرکشه و گاهی یه سری بهش می زنه خلاصه امینم می ره منشی یه قاضی می شه کم کم می ره تو کار خلاف میلیاردر می شه مامانشو یادش می ره و خانواده اش از هم می پاشه !!!

خوب قصدش خوب بوده رو موضوع خوبی دست گذاشته اما واقعا بد نوشته ساده ابتدایی اون متلاشی شدن زندگی طرف  هرزه شدن دختراش صحنه های هندی و آبکی . یعنی قشنگ سیاه سفید خیلی بد بود .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

کارمندی که تجربه کسب کند و کارکشته شود مثل راننده پایه یک است. آقای جاده و بالانشین است . ترسی از علائم رانندگی ندارد.حتی به آن نگاه هم نمی اندازد. همه علائم را خفظ است. حتی می داند پلیس کجاها پلیس با دوربیتش وا می ایستد برای مچ کیری و یا دوربین های بین راه کجایند و کدامشان خرابند و کدامشان سالم. کارمند باتجربه نه از صندوق انتقادات و پیشنهادات می ترسد و نه از گوش کشی رئیس و حراست. او راه میان بر را بلد است.

 

بچه داشتن با دختر داشتن زمین تا آسمان توفیر دارد. دختر که بچه آدم نیست. فرشته است.

نشانه های صبح/ حسن بیگی

نشانه های صبح

 

ابراهیم حسن بیگی

 

انتشارات شهرستان ادب

سال نشر: ۱۳۹۴

 

داستان در مورد آزادسازی پاوه از دست دموکرات ها و استقلال طلب هاست . خبرنگاری با دو تا همکارش برای تهیه گزارش راهی پاوه هستند دو همکارش توی کمین کشته می شوند اون فرار می کنه و به مقر سپاه پاسداران می رسه اولش می ترسه می خواهد برگرده ولی به خاطر آسمونی بودن بچه های سپاه جو گیر می شه و می مونه و ارتش اصلا حرکت نمی کرده و دولت موقت تو فکر مذاکره بوده و بعد دکتر چمران می یاد و .....

خیلی خیلی بدم اومدها یعنی لحن گفتنش یه جوریه اصلا آدم دلش نمی خواد پیش بره بس که سیاه سفید کرده و ابتدایی تعریف کرده یه چیزهایی مثل آزادسازی پاوه شاید واقعا خیلی هامون ازش چیزی ندونیم جدا جای تقدیر داره کسایی که براش تلاش کردند کاش کسایی ازش می نوشتن که دل نشین تر می نوشتند . به هر حال زیاد رغبت نکرده بودم سراغ نوشته های جدیدشون برم ولی توی بحث بازبینی گفتم بذار دو تا کتاب باقی مونده از 94 را هم بیارم توی معرفی ها.

 

قسمت زیبایی از کتاب

هر کس به قصد کشتن آمده باشد تا لحظه ای می جنگد که کشته نشود اما ما هم برای کشتن می جنگیم و هم کشته شدن . شهادت برای ما یک آرزوست.

پاییز فصل آخر سال است/ مرعشی

پاییز فصل آخر سال است

 

نسیم مرعشی

 

انتشارات چشمه

سال نشر: ۱۳۹۵

 3 دوست دانشگاهی شبانه لیلا و روجا را داریم که بعد از سال ها دوست باقی مانده اند . لیلا عاشق شده ازدواج کرده ولی شوهرش به دلیل ادامه تحصیل به کانادا رفته و چون لیلا راضی به ترک ایران نبوده طلاق گرفته اند و او در فکر و تنهایی شدیدی فرو رفته .

شبانه زندگی شخصی پرباری ندارد قدرت دفاع و مبارزه اش در کمترین سطح است و برادر عقب مانده ای به نام ماهان دارد که بسیار برایش عزیز است . ارسلان وارد زندگی اش شده و شبانه مردد است .

روجا قوی ترین و شیطان ترین فرد گروه است اکنون همه فکراش رفتن به فرانسه برای دوره دکتری است .

داستان قشنگیه آدم را یاد دوستاش روحیات مختلفشون می انداخت لحن نوشتن زنانه اش و لطیفش حس خوبی به من می داد . تردیدها و این که خیلی اوقات بلد نیستیم برای زندگیمون مبارزه کنیم توی شرایط گیر می کنیم . البته من هیچ وقت مثل روجا قوی نیستم هیچ وقت مثل لیلا نمی تونم در ظاهر بی تفاوت بشینم تا بره کسی که عاشقشم باز یه ذره شبانه را می فهمیدم که نمی تونست جلوی کسی بایسته . کتاب برنده جایزه جلال آل احمد هم بود در ضمن و فروش بسیار خوبی کرد.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هر چیز بدی را می شود تحمل کرد اگر یواش یواش آن را بفهمی.

 

تو دلت رفته بود ماندن نداشتی دیگر. هیچ کس نمی توانست نگهت دارد چه برسد به من که دست هایم دور تن ات باز بود و خودم پرت دادم. مثل کبوتر در آسمان جلو چشمم بال زدی و دور شدی تا دیگر ندیدمت. حالا دیگر هر چه قدر هم زل بزنم به آن تکه ی آبی یی که در آن محو شدی و فریاد بزنم من هنوز همه ی عاشقانه هایم را نخوانده ام بر نمی گردی.

ارتش سایه ها/کسل

ارتش سایه ها

 

ژوزف کسل

قاسم صنعوی

 

انتشارات گل آذین

سال نشر : 1382

کتاب در مورد نهضت مقاومت فرانسه در زمان جنگ با هیتلر است و فرانسویانی که با این خشونت با زیر سلطه رفتن کشورشون مخالفن و سعی می کنند مبارزه کنند . گرفتاری هایی که تحمل می کنند و روابط عجیبی که کسی ازش خبر نداره.در حقیقت می یاد توصف می کنه چه طور دولت فرانسه زیر بار حرف زور رفته چه قدر شرایط اقتصادی و معیشتی توی اون دوره وحشتناکه و توی این شرایط وجدان خیلی ها راحتشون نمی ذاره . دخترها وپسرهای جوون زن ها و مردهایی که مسئول خانواده ای هستند کسایی که حتی پست های خوبی دارند .

کتاب قشنگیه موضوع سنگینی را با لحن روان و از جنبه های مختلفی بررسی می کنه و خیلی آدم را به فکر می بره که واقعا توی چنین شرایطی تا چه حد شجاع می تونه باشه . آقای کسل فرانسوی هستند و خودشونم توی جنگ حضور داشتند . از روی این رمان هم فیلمی ساخته شده که جوایز زیادی را هم برده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

آگر می توانستی ایمان داشته باشی ، کمتر احساس بدبختی می کردی چون کمتر برآشفته می شدی .

 

این کارها برایش نوعی ورزش شده است . مسابقه با ساعت .

جنسیت گم شده/ آقایی

جنسیت گم شده

 

فرخنده آقایی

 

انتشارات البرز

سال نشر : 1379

راوی داستان پسری هست که در یک خانواده 5 نفره با یک پدر ادیب متولد شده یک خواهر و برادر هم داره اما از زمان دبیرستان کشف می کنه اصلا دلش نمی خواد مرد باشه و به زن بودن تمایل شدیدی داره اعلام می کنه تصمیم به عمل جراحی داره پدرش زیر بار نمی ره می گه پشیمون می شی یه جورایی از خونه ترد می شه ولی اون سر حرفش هست حالا اول داستان زمانی هست که پدرش مرده و راه برای اون بازه .....

موضوع بسیار جسورانه ای داره برای همینم گفتم حالا که اومدم سراغ خانم آقایی این کتاب را هم معرفی کنم . راستش من زیاد دوستش نداشتم چون اطلاعات خودم توی این زمینه خیلی پایینه و اصلا نمی تونستم درکش کنم که حرف ها و احساسات تا چه حد واقع گرایانه هست یا نه . خیلی موضوع دوری بود برام .

زنی با زنبیل/ آقایی

زنی با زنبیل

 

فرخنده آقایی 

 

انتشارات نشانه

سال نشر: ۱۳۹۴

زنی در گردش: بعد از مریضی به زن نصیحت می کنند همیشه بگرد.

قمه: زن مردی شده که عاشورا قمه می زند.

مرخصی: زن در تیمارستان.

غربت: دختر به غربت شوهر کرده و برای فوت مادرش اومده.

زن در کوچه: مرد از زن می خواهد همسرش شود.

زن سیگاری: مادر زن تصادف کرده.

زن پدر: زن برای پدر و عمویش همسرهای تازه پیدا کرده.

زن ترک موتور: دختر شوهر می کند و از تهران می رود.

زن در حبس: زنی که چند بار خودکشی می کند.

زن و فشار قبر: دیدن خواب مرده.

زن و فال قهوه: زنی که برای دیگران فال قهوه می گیرد.

زن شوهر مرده: مردن پدر شوهر و شک به بلقیس.

سفر غریب: زن راهی کربلا می شود.

عکس عروسی: زن روز عروسی دخترش لباس عروس می پوشد.

زن و پسرش: پسر معتاد زن در زندان است.

خروس قندی: پدر و مادری که با هم خوب بودند اما از هم دور.

زن و کلاغ: دختری که به والدینش می رسد.

زن تشنه: احترام سکته کرد.

زن در باغ: دخترک گوجه دزدیده.

زن مال باخته: شوهر زن جنس قاچاق می کرده.

زن و عروسش: درگیری مادر شوهر و عروس.

عکس مجله: پسر اولش ۷ ماهه در تاکسی به دنیا اومده.

فرشته ی مرگ: پیرزنی که ارزوی مرگ داشت.

سحری: شوهر همیشه زنش را کتک می زد.

زنی با زنبیل: تقاضای ازدواج.

زن و صدای آب:غصه مرگ مادربزرگ.

زن در پارک: نصیحت های زن.

خودکشی: زنی که خودش را کشت.

بازگشت: زن به عمل سختی نیاز دارد‌

زن کلبعلی: اخراج مرد از کارخانه.

زن و باغ گیلاس: خواب مادر فوت شده.

زن حسود: گسستن دوستی ها.

ترمینال:ازدواج مجدد شوهر.

زن و بهشت: زن ارزو دارد بعد مرگ به بهشت برود.

زن عزب: زن از عدم ازدواج مجدد شدید راضی است.

کفش سفید: زن باز شوهر کرده و پسرش ناراحت است.

زن و خاله ش: خاله بد زبانی که زن یک پیرمرد شده.

دوقلوها: زن در ارزوی دیدن نوه ها.

زن و عشق خدا: رفتن به زیارت.

دلشوره: زنی که با دلشوره چاق می شود.

طاعون:حشیش بلای زندگی.

قضا قدر:زنی که جوانان را به هم می رساند.

چنبره ی مار: داماد سر خانه.

سگ خور: مرد بعد از طلاق هم مرتب خانه زن است.

حسرت: پسر زن تمام اموالش را فروخته.

پشت بوم: پختن آش رشته برای حسینیه.

زن و درخت گردو: اب رودخانه قبر مادر را برده.

قسمت: زن می فهمد شوهرش قبلا زن و بچه داشته.

مادر مهربان: مادر دو پسر.

مرگ موش: مرد فیلم خووش و زن غریبه را به همسرش نشان می دهد.

زنی با شال حریر: زن طلب مرگ می کند و شب خواب می بیند.

سر خاک: زن مرده و فامیل دور هم جمع شده اند.

اینم یک مجموعه داستان کوتاه از خانم آقایی از سال ۹۴ . راجع به زن های طبقه پایین جامعه باورهاشون افکارشون و زندگیشون در مجموع دوستش داشتم ولی بعضی قصه ها خیلی تکراری می شد.باید بگم این کتاب ده سال توی صف مجوز بوده . 

آب کردن/ دکتروف

آب کردن

 

ای ال دکتروف

ابراهیم اقلیدی

 

انتشارات کندوکاو

سال نشر : 1389

پسر مرد ثروت مند یک سال بعد از فوت پدرش اعلام می کند پدرش را در شهر دیده و او زنده است اول همه به حالت استعاری این قضیه توجه می کنند ولی بعد با ناپدید شدن پسر متوجه می شوند منظور او کاملا جدی است و سعی در کشف معما دارند .

خوب چندان دوستش نداشتم نمی دونم واقعا اشکال ترجمه است یا کلا نثر آقای دکتروف همینه خیلی سنگینه روان نیست جذبت نمی کنه و باش هماهنگ نمی شی.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

سه مزاج اصلی وجود داشت که از شکل جمجمه ها استنباط می شد مارتین با قد و قواره ی ظریف اما پیشانی هوشیار ذهنی مزاج بود – خود گریمشاو نمونه ی ضعیف تری از این نوع بود – از دو تای دیگر یکی جنبشی مزاج بود با استخوان های بلند و چهره ی معمولی و ساده و از نظر تفکر منطقی و استوار مانند رئیس جمهور فقید – و شاید مثل خود سرخست اسکاتلندی من و مزاج سرزنده که گوشتی بود و پر از شهوت زندگی و عامیانگی کسی مانند هری ویل رایت .

باز می دیدم عنوز آرزوی موافقت و جواب مثبت او را دارم . او درون من زندگی می کند... و در این باره از من کاری ساخته نیست. به نظرم عشق همین است.

تو خودت را دوست نداری/ ساروت

تو خودت را دوست نداری

 

ناتالی ساروت

مهشید نونهالی

 

انتشارات نیلوفر

سال نشر : 1386

کتاب یک سری تفکرات و مکالمات هست در مورد تفاوت افرادی که اعتماد به نفس دارند خودشونو قبول دارند و دسته ای که مقابل اینا هستند و هی می یاد بررسی می کنه توی شرایط مختلف تفکرات و عمس العمل های این دو دسته مختلف چیه . و در حقیقت می گه اگه خودتو دوست داری شیفته وارتر نسبت به خودت عمل می کنی و راحت خودتو تنبیه نمی کنی !

موضوع جالبی داره و خوب خیلی خوندنش و ارتباط برقرار کردن باهاش راحت تر از بقیه کارهای ساروت هست . نه اینکه بگم دوستش داشتم ولی بهترین کاری از ساروت بود که خونده بودم خصوصا موضوعش برام ملموس بود.

صدایشان را می شنوید/ ساروت

صدایشان را می شنوید

 

ناتالی ساروت

مهشید نونهالی

 

انتشارات نیلوفر

سال نشر:۱۳۷۹

 دو تا دوست نشستند و دارن راجع به یک مجسمه هم با یکدیگر صحبت می کنند هم گفت و گوهای درونی دارند و صدای خنده جوان ها هم از بالا می آید و این موضوع ذهن راوی را درگیر می کند.

حس کردم بعد یک وقفه طولانی ساروت را می فهمم اما هیچ فایده نداشت باز هم متوحه نشدم و دوست نداشتم . اگه نوشته های قبلیشو دوست داشتین اینم خوبه اگر نه واقعا نمی خواد امتحاتش کنید . حس می کنم بکت خون ها نوشته های ساروتم درک بکنند .

 

قسمت زیبایی از کتاب

درد در همه جا هست و در هر کجا سر بر می آورد در هر زمانی درست در نامنتظرترین موقع وقای که بیش از همیشه خود را در امان می داریم .....

قصر تانکارد/ پیرسون

قصر تانکارد

 

دایان پیرسون

نوشین ریشهری

 

انتشارات حمیدا

سال نشر: ۱۳۷۵

داستان در مورد میریام دخترکی کواکر است که در نتیجه رابطه نامشروع مادرش و مردی مسن به وجود آمده مادربزرگ از همین روی از وی متنفر است و میریام وقای حدودا ۱۸ سال دارد تصمیم می گیرد دهکده را ترک کند و به عنوان خدمتکار به قصر تانکارد رود قصری سیاه دلگیر با ساکنینی عجیب غریب که راضی مخوف دارند.

یک کتاب کاملا کلاسیک من زیاد کلاسیک خون نیستم ولی بعد یک مدت انگار می چسبه این کتاب ها هم یک اشکالاتی خصوصا آخرش داره و می شده روش کار کرد ولی به تظر من کسایی که نوشته های خواهران برونته یا جین اوستین را دوست دارند این کتابم به دلشون می شینه .

پ. ن: خوب گفتم دو سه تا کتاب دیگه مد نظرم بود از جا مانده های سال ۹۰ و ۹۱ که هنوز نتونستم گیرشون بیارم گفتم یک کم از نویسنده هایی که کتاب معرفی کردم ازشون اما کم مجدد معرفی کنم تا شاید انها هم به دستم برسند .

قهوه سرد آقای نویسنده/ معین

قهوه سرد آقای نویسنده

 

روزبه معین

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1395

 داستان در مورد آرمان روزبه نویسنده ای هست که جسدش توی آتش سوزی تیمارستان پیدا شده ولی بعد یک سال دست نوشته هاش به دست مارال می رسه دختری که آرمان عاشقش بوده و مارال باهاش به هم زده بوده و مارال شک می کنه اون زنده است و تلاش می کنه با خوندن داستان های آرمان مکان اونو پیدا کنه .

داستاتش که خیلی سر و صدا کرد خیبی پرفروش شد .من چندان خوشم نیومد پر از جملات خیلی قشنگه ولی برای من واقعا مثل یک لحاف چهل تیکه بود که هر تیکه اش از یک داستاتی گرفته شده . اون قضیه همسایه اهنگ سازم اصلا یادم نمی یاد کجا ولی مطمینم توی یک قصه خوندنش.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

عاشق شدن مثل گوش دادن به صدای پیانو توی یک کافه شلوغ می مونه اگه بخوای به اون صدای قشنگ گوش کنی باید چشمهات رو ببندی و از بقیه صداها بگذری و اون ها را نشنوی ، صدای خنده ها ، گریه ها ، به هم خوردن فنجون ها ...تو واسم اون صدای قشنگ بودی که من به خاطرش هیچ صدایی رو نشنیدم .

 

هیچ وقت نباید در مورد چیزی که دوست داری با آدم ها حرف بزنی چون بدون شک اون رو ازت می گیرن. اما من فهمیدم با خدا هم نمی شه در مورد چیزی که دوستداری حرف زد ، اصلا به دنیا اومدیم تا چیزهایی که دوست داریم رو از دست بدیم .

 

اول این که کسی که تمام شرایط مورد علاقه ات را داره الزاما نمی تونه همسر خوبی واسه ت باشع . دوما این که کسی که حاضره همه کار واسه ت بکنه الزاما تا همیشه اون جوری نمی مونه و سوم این که کسی که بی تفاوت نی گذره می توته یه برنده ی واقعی باشه.

 

چیزی که یه مرد رو تبدیل به یه هنرمند می کنه دوست داشتن واقعی یه زنه 

محرم/ شفق

 

محرم

 

الیف شفق

صابر حسینی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1395

داستان های آدم های مختلفی در سال ها و مکان های مختلفی را روایت می کنه که هر کدوم ماجرای عجیبی در زندگی دارند که دلشون می خواهد از بقیه پوشیده باشه و تنها افراد اندکی محرم اسرارشون هستند و این زندگی ها یه جورایی با هم مرتبطند ولی چهارچوب اصلی داستان روی یک زن و مرد می گرده . زن بسیار چاقی که نمی تونه رژیم بگیره و با مرد لاغر و کوتوله ای زندگی می کنه مردی که به صورت خاصی متولد شده و انگار چشمهایش هیچ احساسی ندارند .

اینم یکی دیگه از تازه های نشر از خانم شفق که به خاطرش  جایزه اتحادیه نویسندگان ترکیه را هم برد . کتاب ایده جالبی داره البته توصیفات ساده زیادی داره موضوع فانتزی های خاصی داره که خوب اگر یک رئالیسم جادویی نویسه باحال بود می شد خیلی زیبا درش بیاره اما این طور نیست داستان ها هم با حالت پیچش و درخشش خاصی به هم وصل نمی شوند . توصیفات هم گاهی زیاده ولی اگر به عنوان یک رمان سر راست و مستقیم در نظرش بگیرد هم موضوع جالبی داره هم نثر دل نشین در مجموع کتاب بدی نیست حتی نسبت خوب .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

گاهی کسی رو به رویت سبز می شودمی فهمی که در مقابل او ضعیف هستی . مثب یک تکه خمیر هستی . می تواند تو را در دست بگیرد و تا می تواند تو را ورز دهد .

 

گاهی ... همین طوری اتفاقی زخمی می شویم اما هر زخمی خوب می شود . سرانجام بهبود پیدا می کند . روی زخم پوشیده می شود . از چشم ها پنهان می شود . چون هیچ زخمی دوست ندارد دیده شود .

چاه بابل/ قاسمی

چاه بابل

 

رضا قاسمی

 

انتشارات باران

سال نشر : 1378

کتاب مشکلیه چند روایت در هم تنیده ولی نه از این مدلایی که هیچی هم دستگیرتون نشه هاروت و ماروت و عشق ناهید را داریم و از طرف دیگه دو تا داستان در هم تنیده خواننده ای ایرانی که به پاریس فرار کرده و زندگی قبلی اون  ( تناسخ) در سال های قبل .

این کتاب را من قبلا و پی دی افشو خونده بودم یه جوری بودم که من بعید می دونستم مجوز چاپ بگیره ولی بعد دیدم توی لیست کتاب های کتاب خونه بود برای همین گفتم بذار معرفیش کنم . کتاب پیچیده ایه باید وقت بذارید و با حواس جمع بخونید ولی قشنگه اشارات جالبی توش خودش داره . 

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هر کس یا هر چیز دو تصویر دارد : تصویری که در نخستین دیدار از خود ارائه می دهد و تصوصیر یا تصویرهایی که پس از اندکی آشنایی.

 

وقتی با کسی طرف هستید که به چیزی که از آن دفاع می کند اعتقادی ندارد، بهتر است محتاط باشید .

 

هیچ چیز غیرواقعی تر  و گمراه کننده تر از احساسات آدمی نیست . می توان به پایان راه رسید  و دلزده شد از کسی که تا دیروز عاشقش بودی .

 

آدم هیچ وقت نمی فهمد در ذهن زن ها چه می گذرد .

معمای ماهیار معمار/ قاسمی

معمای ماهیار معمار

 

رضا قاسمی

 

انتشارات نیلوفر

سال نشر : 1382

نمایش نامه در مورد معمار یگانه و بی نظیری به نام ماهیاره که کاخی به نام خورنق را برای پادشاه قراره بسازه کاخی با تلاری بزرگ که سقفش چندان ستونی نداره ولی وسط کار بی هیچ خبری می ذاره و نی ره و هیچ معماری از عهده اتمام کار بر نمی یاد .

نمایش نامه بسیار جالبی هست هم موضوع هم جملات و هم شیوه پیش بردن خیلی هم قشنگ جمعش می کنه . ظاهرا ماجرای ساختن خورتق برای یزگرد اول در نزدیکی نجف توسط معماری به نام سنمار واقعا وجود داشته و این نمایش با الهام از اون نوشته شده و روی صحنه هم رفته .

حرکت با شماست مرکوشیو/ قاسمی

حرکت با شماست مرکوشیو!

 

رضا قاسمی

 

انتشارات نیلوفر

سال نشر : 1390

حرکت با شماست مرکوشیو: تبعیدی ها و گریخته ها از وطن در غربت.

نامه هایی بدون تاریخ از من به خانواده ام و بالعکس:خانواده سنتی مذهبی بسیار شلوغ و ... این نمایش روی صحنه هم رفته .

کسوف: سفیدی و سیاهی که به هم نمی رسند و از باز کردن چشم بندشان می ترسند . این تئاتر اجرا شده و توی تلویزیونم نشون دادند ‌ اولین کار آقای قاسمی بوده.

خوب اینم یک کتاب دیگه باقی مونده از سال ۹۰ . موضوعات نمایش هاش شجاعانه قابل فکر و زیباست ولی من نحوه نوشتنش را چندان نمی پسندم جذبم نمی کنه و برای همین مجموعا برام متوسطه .

 

 قسمت های زیبایی از کتاب

تو این سن صورت بچه ها یه مرزه، مثل گرگ و میش. مرز برداشتن نقاب فرشته و گذاشتن نقاب شیطان.

 

هیچ چیز ناامیدکننده تر از خاک های لغزنده کنار یه گودال نیست . اونم وقتی بخوای با دست و پای قطع شده خودتو بکشی بالا.

طاق نصرت / رمارک

     

طاق نصرت 

 

اریش ماریا رمارک

پرویز شهدی

 

انتشارات دشتستان

سال نشر : ۱۳۸۱

این کتاب هم در زمان جنگ جهانی جریان داره . این بار شاهد پزشکی هستیم که از دست نازی ها فراریه و به صورت قاچاق در فرانسه زندگی می کنه . عمل انجام می ده و در این بین با زنی آشنا می شه و عشق در زمان جنگ با ابعاد و مشخصات خودش بینشون حادث می شه . همین طور مشکلات این مدل زندگی پناهندگی ، ترس و رویارویی با کسایی که زندگیت را نابود کردند نشون می ده .

خوب مسلما جز کتابای جدید نیست ولی وقتی کتاب قبلی را معرفی کردم و دیدم تا حالا کلا دو تا کتاب از رمارک معرفی کردم گفتم بهتره این یکی را هم بخونم . بازم قشنگه خوب می نویسه جملاتش عکس العمل ها همه خیلی تاثیرگذار هستن ولی راستش یک مقدار چهارچوبش دیگه تکراریه بازم مثل قبل مبحث عشق در زمان جنگ . از روی این کتاب فیلمی هم تهیه شده در ضمن.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هیچ چیز آن قدرها ارزش ندارد که آدم آن را تا این اندازه جدی بگیرد.

 

آدم هیچ وقت مقاوم نمی شود فقط به بعضی چیزها عادت می کند.

 

هیچ مرضی به اندازه قدرت طلبی مسری نیست.

و هیچ چیز به اندازه قدرت آدم ها را عوض نمی کند.

 

تا زمانی که امکانی وجود دارد آدم باید دست به هر تلاشی بزند اما موقعی که دیگر کاری از دستش ساخته نیست باید همه چیز را فراموش کند.

 

انتظار چیزی را داشتن و دانستن آن دو چیز متفاوت است .

وقتی برای زندگی و وقتی برای مرگ/ رمارم

وقتی برای زندگی و وقتی برای مرگ

اریش ماریا رمارک

شریف لنکرانی

 

انتشارات امیرکبیر

سال نشر: ۱۳۹۰

 

داستان در زمان جنگ جهانی رخ می ده . در ابتدا شاهد جبهه جنگ هستیم سرمای روسیه از بین رفتن روحیه سربازها اتفاقاتی که می افته و بعد این سرباز به مرخصی می ره اونجا هم شوکه می شه چون صحنه هایی که از وطن می بینه اصلا مطابق انتظارش نیست و شوکه کننده است این وسط اون حس می کنه تنها راه نجات روی اوردن به عشقه و درگیر رابطه با دختر دکتر می شه کسی که از قبل باهاش آشنایی داره .

خیلی زیبا بود به صورت ساده ولی در عین حال عمیقی می یاد جنگ را نشون می ده و مهم تر از اون احساسات آدم توی اون دوران را این که چه قدر معادلات به هم می ریزه و اصلا به سمت دیگه ای می ره . باید بگم در زمان جنگ آثار ایشون توی آلمان ممنوع شدند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

دلم می خواست می خوابیدم و توی دوران دیگری بیدار می شدم.

 

به نظر می آمد که کارمند از استدلال منطقی اش به خود می بالد ولی عقل و منطق را نمی شد با فقدان و درد جمع کرد.

 

موقعیتی را که آدم نمی تواند حفظ کند باید رها کند. این را آدم به عنوان سرباز می آموزد.

 

وقتی آدم یک نفر را دوست دارد ترس های جدیدی پیدا می شوند که قبل از آن آدم از آنها بی خبر بوده....

 

چه قدر جدا شدن از چیزی که تا دیروز آدم خیال می کرد تا ابد نمی تواند از آن جدا شود آسان است.

رز گم شده/ ازکان

رز گم شده

 

سردار ازکان

رضا برزگر

 

انتشارات ذهن آویز

سال نشر : 1390

دیانا دختری هست که مادرش فوت کرده و برای اون نامه ای جای گذاشته که توش نوشته پدرش هنوز زنده است و با خواهر دوقلوی اون ماریا زندگی می کنه . ازش می خواد به دنبال ماریا بره اونو پیدا کنه و نجاتش بده . ظاهرا تنها نشونی از ماریا اینه که قبلا یک بار ترکیه پیش زینب رئیس یک مسافر خونه رفته و یاد گرفته با گل های رز صحبت کنه .

خوب از سال 91 هنوز یک کتاب توی برنامه ام بود که چون فعلا در دسترسم نیست اومدم سراغ باقی مانده ها از سال 90 . از سردار ازکان کلا قبلا یک کتاب معرفی کردم تصویر عشق یعنی دقیقا همینه اصلا موندم از تعجب همین موضوع حرف زدن با گل ها همین نظرات خیلی مسخره بود واقعا خورد توی ذوقم . اگرم خواستید سراغش برید یکی از این دو کتاب را فقط بخونید چون کپی همند . پیشنهادم هم این یکی هست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

چه چیزی می تواند مانع آن شود که تو به بزرگترین آرزوی خود نرسی؟

 

آرزو می کنم که ای کاش او نگذاشته بود من راه خود را بروم و اشتباهات خود را مرتکب شوم . آرزو می کنم که ای کاش تا این حد صبوری به خرج نداده بود .

 

وقتی رابطه ای به پایان می رسد فرد خود را مظلوم تلقی می کند . او گمان می کند بیش از حد عشق داده است اما طرف مقابل به شدت خودخواه بوده است .

 

آگاهی شبیه یک نردبان است و برای این که از آن بالا و بالاتر بروی نباید به پله هایی برگردی که قبلا از آن ها گذشته ای.

 

تنها چیزی که تو به آن نیاز داری تا ویژه باشی خودت هستی .