عاشقان ژاپنی/ آلنده

عاشقان ژاپنی

 

ایزابل آلنده

منا زنگنه

 

انتشارات چکامه

سال نشر : 1397

 دختری مهاجر که گذشته ای مبهم دارد در یک خانه سالمندان مشغول به کار می شود . این خانه سالمندان جای نسبتا لوکسی هست که یکی از ساکنانش به نام آلما زن بسیار پولدار و هنرمندیه که با آیرینا رابطه برقرار می کنه و گذشته خودش عشقش به مردی ژاپنی به نام ایچی جنگ و ازدواج را تعریف می کنه .

آلنده هم باز یکی دیگه از نویسنده هایی هست که من خیلی دوستش دارم و این کتابش هم نامزد بهترین کتاب سال 2016 بوده. مبحث اصلیش صحبت روی قربانی شدن عشق توی جنگ و پایداری اونه .

کتاب جالبیه واقعا اون جایی که جنگ می شد و دختر کوچولو را خانواده اش می فرستادن بره کشور دیگه وقتی ژاپنی های مقیم آمریکا تبعید می شدند با اون شرایط بد ... این چیزا بیشتر از هر وقتی اذیتم می کنه و منو به فکر می بره ... شخصیت آلما را دوست ندهرم عشق پنهان را نه .... کتاب بدی نیست ولی یک می شه گفت سطحیه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

سالمندان بهترین سرگرمی این دنیان. اونا خیلی زندگی کردن . هر چی دوست داشته باشن می گت بدون این که به نظر دیگران اهمیت بدن .

 

همیشه خاطره ی شکوفه های گیلاس از خودش زیباتر است زیرا تا بهار آینده در خاطره می ماند.

 

مهم ترین چیز در زندگی این است که هر کسی بتواند خراب کاری هایش را جمع و جور کند و خودش را صد درصد وقف واقعیت کند و تمام انرژی اش را صرف امروز کند .

شمس پاره/ شفق

شمس پاره

 

الیف شفق

پگاه ایفایی

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1397

 کتاب از همون اول بگم داستان نیست مجموعه مقالات و نوشته های الیف شافاک هست در ارتباط با موضوعات مختلف آدم ها ، خلق و خوشون ، حقوق زنان ، تفاوت غرب و شرق ، غربت ، نویسنده های مختلف و ..... خلاصه اومده عقایدش را گفته همشونم شاید جالب یا حتی درست نباشن ولی خوب خوندن مطالبه سه چهار صفحه ای با یک قلم روان و موضوعات مختلف فکر نکنم برای اکثریت حوصله سر بر باشه و حتی می تونه جالب باشه من خودم دوستش داشتم کتاب را و نکات جالبی برام به همراه داشت و خوبه بدونید یکی از نوشته هاشم در ارتباط با فروغ فرخزاده و این که اگر زنی توی اون دوران و خفقان و مرد سالاری باعث شده دنیا صداشو بشنوه چرا ما نتونیم .

الیف شفق هم که معرف حضورتون هست خیلی توی ایران معروف شده منم کتابای زیادی ازش معرفی کردم خوب نمی شه گفت خیلی پایینه خیلی بالاس . بعضی آثارش سرگرم کننده است بعضی خوبه بعضی هم توی ذوقتون می زنه . کتاب جدیدم که کلا داستان نیست و دیدم بد نیست معرفیش .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

غربت کلمه ی عجیبی است به محض به زبان آوردن طعم گس آن را در دهانمان حس می کنیم . انگار سنگ نمکی را روی زبانت گذاشته ای که به این راحتی ها آب نمی شود .

 

بعضی از عشق ها این طور شروع می شوند با این که هر دو می دانند سرانجامی نخواهند داشت وارد رابطه می شوند . عشق هایی که مانند استخوان در گلو گیررمی کند .

 

کاش این سخن را بتوانیم صادقانه به زبان بیاوریم تو را دوست دارم ولی حالا نه . تو را می خواهم ببینم ولی اکنون نه .

 

این تضمین ها چه قدر خام و بی پایه است : تا ابد دوستت خواهم داشت . ما فقط مسئول زمان حال هستیم و از آن باخبریم . هر تعهد بلند مدت نوعی اجبار محسوب می شود .

 

اگر مسیری باعث خوشحالی ما نمی شود به جای ماندن در آن و غلبه ی نفس بر ما باید آن را رها کنیم . کتاب های ننوشته، فیلم های ندیده و پروژه هایی را که ارتقا نداده ایم باید رها کنیم . همین طور شغل هایی که در آن موفق نشدیم و همین طور معشوق هایی که ما را رها کردند ... دل بریدن بعضی اوقات بهترین و زیباترین راه است .

مهتاب/ کاداره

مهتاب

 

اسماعیل کاداره

محمود گودرزی

 

انتشارات چترنگ

سال نشر : 1396

 نورا دختر چندان محبوب و زیبایی نیست و قرار است به گزموند نامزد کند در این زمان متوجه می شود ماریان دختر بسیار زیبا و باهوش شرکت شبی یک شعر عاشقانه برای همسر اینده اش خوانده و این موضوع را با دروغ های شاخ دار همه جا پخش می کند تا وانمود کند ماریان عاشق نامزدش بوده .... حال و هوای عاشقی نداره ها حال و هوای جوامع خفقان اور و مسموم را داره که چه طور یک نفر را تحت فشار قرار می دهند زندگیش را نابود می کنند و .... 

کاداره هم از نویسنده های شدیدا محبوب من هست . اون خودش توی دوران انور خواجه بوده و کتاب نوشته دوران کمونیستی با شنود فوق العاده شدید و سخت و این کتاب ها یه جورایی بازتاب تجربیات خودش هست .

کتاب قشنگیه فضا را خیلی خوب درآورده ولی خوب جز بهترین های کاداره نیست و من واقعا تصمیم آخر و حرکت ماریان را دوست ندارم زیادی نمادین و دور از ذهنه .

 

قسمت زیبایی از کتاب

مردم وقتی خوشبختند معمولا نسبت به دیگران سخاوت مندترند.

روزهای رخوت/ لو

روزهای رخوت

 

ارلند لو

شقایق قندهاری

 

انتشارات ثالث

سال نشر : 1396

 زن و شوهر نروژی برای تعطیلات خانه ای را در آلمان کرایه کرده اند . کتاب مکالمات آنها در مورد نفرت مرد از آلمان علاقه اش به تئاتر گفت و گوهای روزمره علاقه مرد به سرآشپز کتاب آشپزی و نهایتا رابطه نامشروع زن می باشد .

یک شری گفت و گو کوتاه سریع و طنز . خوب این کتابم شبیه سایر کتابای آقای ارلند لو با لحن طنزه برای گفتن این که می شه کلا یه جور دیگه به دنیا نگاه کرد. من خودم نوشته هاشو خیلی دوست دارم . این کتاب هم نسبتا خوب بود . اگر طنز با ریتم تند دوست دارین گزینه مناسبیه.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

قصد و غرض اصلی هدیه ها در حس عاطفی ای است که میان فرد هدیه دهنده و هدیه گیرنده به وجود می آورد . هدیه ها به خودی خود هیچ ارزش ذانی ای ندارند .

 

برو به جهنم!

ممکن نیست.

ممکن نیست؟

نه.

چه طور؟

چون جهنمی وجود ندارد و صرفا یک واژه است .

گنج نامه/ فاکنر

گنج نامه

 

ویلیام فاکنر

احمد اخوت

 

انتشارات افق

سال نشر : 1396

کتاب گنج نامه ظاهرا انتخاب 3 داستان از فاکنر هست که یه جورایی به گنج ارتباط دارند یه جورایی ترجمه و تالیف . من نخوندم چون از توضیحاتش به نظرم تکراری اومد . داستان اول طلا هست که توی کتاب یک گل سرخ برای امیلی معرفی کردم .

داستان سوم به اسم عمه مولی هست که توی داستان آتش و اجاق از مجموعه موسی نازل شو اومده و ظاهرا کمی دستکاری شده.

می مونه داستان دوم با نام گنج گفته شده همون فصل دوم رمان اسب های خالدار هست که موضوعش عبارته از : چند تا مردی که فکر می کنند توی زمین همسایه شون گنج هست تصمیم می گیرند برن سراغش و شبونه اونجا را حفر می کنند و چند سکه هم گیر می یارند همین قانعشون می کنه تا زمین را بخرند و ....

خوب فاکنر نویسنده بی نظیریه باید خوندش و شناختش . اینجا هم مجموعه بدی گردآوری نشده ولی شخصا فکر می کنم سراغ مجموعه داستان های کوتاه دیگه اش رفتن حال و هوای بهتری داره .

حمله دوم به نانوایی/ موراکامی

حمله دوم به نانوایی

 

هاروکی موراکامی

مریم حسین نژاد

 

انتشارات کوله پشتی

سال نشر : 1396

خوب استارت معرفی تازه های نشر از نویسنده های قبلا معرفی شده رو هم با نویسنده فوق محبوبم موراکامی می زنم . یک مجموعه داستان شامل 3 قصه که خلیج هانالی را توی داستان های عجیب توکیو و پای عسلی را در بعد از زلزله توضیحشون دادم . خود حمله دوم به نانوایی که داستان معروفی هست موضوع 4 فیلم کوتاه بوده که یکیشون برنده فیلم کوتاه نیویورک هم شده در ارتباط با زن و شوهری هست که تازه ازدواج کردند گرسنه شونه و مرد ماجرای جوانی خودش و دوستش و حمله شون به نانوایی را برای خانمش تعریف می کنه .

خوب واقعا چیز زیادی ندارم بگم موراکامی عالیه هر چی ازش گیر آوردین بخونین .

 

قسمت  زیبایی از کتاب

در حقیقت ما هرگز چیزی را انتخاب نمی کنیم بلکه این چیزها هستند که خود اتفاق می افتند و یا اتفاق نمی افتند .

شب ظلمانی یلدا و حدیث دردکشان/ جولایی

شب ظلمانی یلدا و حدیث دردکشان

 

رضا جولایی

 

انتشارات البرز

سال نشر : 1369

پرونده رضا جولایی را بسته بودم و کتاب شب ظلمانی یلدا را هم معرفی کرده بودم ولی یک دفعه دیدم که این کتاب قبلا به همراه حدیث دردکشان چاپ شده بوده و به نظرم اومد بد نیست برای حسن ختام سراغ این کتاب هم بیام و حدیث دردکشان را هم بخونم . داستانی هست در مورد خانواده ای مرز نشین در زمان جنگ ایران و روس . وحشت های جنگ ، قحطی و گرسنگی ، برف و سرمای شدید ، بی رحمی خود آدم ها به یکدیگر توی این شرایط و بی بی گل های سرخش و امید به روزگاری بهتر....

من دوسش داشتم آدم ولی چه قدر دلش می گیره هر نسل از مردم این سرزمین چه روزهایی را گذروندند چه زندگی هایی چه شرایط سختی و امیدی که همیشه هست که اوضاع بهتر می شه حتما بهتر می شه و واقعا یک سوال گیج کننده که باید مقاومت کرد ؟

کتاب قشنگیه بخونیدش .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

جنگ این است . حکایتی که همیشه آن را به روایتی خلافآنچه انتظار داری می شنوی ، بی انتها....

 

اگر بشر در پلیدی می تواند این چنین پیش بتازد ، پس همه چیز تباه است .

جاودانگان/ جولایی

جاودانگان

 

رضا جولایی

 

انتشارات جویا

سال نشر : 1393

مرد برای بررسی یک پرونده دادخواهی راهی دهاتی دور شده که درگیر سرمای شدید می شه به قصر شازده می ره کسی که مردم ده بر علیهش شکایت کردن . شازده به مرد نشون می ده چه قدر پولداره و اون زمینا چه قدر براش بی ارزشن اما مرد حس می کنه اینجا چیز جادویی در جریانه و این خانواده رفتار غریبی دارن غذای عادی نمی خورن روزها نیستن با گرگ ها رابطه ویژه ای دارن و ....

داستان جالبیه ما زیاد این نمونه ها را نداریم وارد شدن به حیطه خون آشام و ... تو ادبیات جدی و من خودم دوست داشتم این که وارد یک قسمت جدید شده شاید خیلی قوی نباشه ولی همین ورود خوبه . 

خوب اینم از پرونده آقای جولایی و معرفی ایشون . به نظر من قوت نوشته هاشون بیشتر از شهرتشونه .

باران های سبز / جولایی

باران های سبز

 

رضا جولایی

 

انتشارات جویا

سال نشر : 1394

 جادوی سیاه: رقابت عشقی بین دو برادر.

یاور عباس: مردی که از جنگ برگشته است .

چشمه باستانی: کابوس های مرد در مجرای آب .

پنجره رو به دریا: کارآگاه در روزهای سقوط نظام .

تپه های کبود: مرد باستان شناس و مقبره قدیمی

باران های سبز: مریضی پدر ازمون مهم  مهمانی دوست و ....

این کتاب برنده تندیس طلایی جایزه ادبی یلدا بوده و چون جز کتابای جایزه دارشون بود خواستم معرفی کنم . به هر حال جالبه هم توی رمان هم داستان کوتاه تونستن موفق باشن . 

داستان های این کتاب هم ساده و روان در عین حال پیچیده و خیال انگیزن . مباحثشو اون راز پشتشو من دوست دارم . یک جورایی حال و هوای جادوییه انگار .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اگر تمام هیزم های عالم را هم بسوزانم گرم نمی شوم بس که سرما کشیده ام .

 

از خود پرسید چرا همه چیز را رها نمی کنم . همه چیز در حال ویرانی است و دیگر می خواهم چه چیزی را به خودم ثابت کنم.

سیماب و کیمیای جان / جولایی

سیماب و کیمیای جان

 

رضا جولایی

 

انتشارات افق

سال نشر : 1382

 مردی هست که از خانواده فقیرش جدا شده پیش مسیحیان رفته نقاشی یاد گرفته و نهایتا در چنگ مغول ها افتاده و جز سرداراشون شده . حالا توی حمله ای که به یه شهر می کنند حس عجیبی به مارتا همسر حاکم داره پس اونا به خان مغول تحویل نمی ده و با مارتا و دخترش فرار می کنند ....

خود قصه موضوعش و جملات شاعرانه خیلی زیبان ولی اولش را خیلی گیج و پیچیده نوشته که سبک مورد علاقه من نیست  و بگم مشغله فکریم هم البته زیاده و شاید کلا زمان مناسبی برای خوندنش نبود . کتابی هست که تمرکز زیادی می خواد من خودم آخرشو بیشتر از اولش دوست داشتم . کای جدا با بقیه قصه هاشون فرق داشت و سخت خوان تر بود .

جمله ای هم متاسفانه یادداشت نکردم ولی خوش لحنه .

این کتاب برنده جایزه ادبی جشنواره اصفهان شده ، در جشنواره مهرگان ازش تقدیر شده و نامزد دریافت جایزه منتقدان مطبوعاتم بوده.

حکایت سلسله پشت کمانان/ جولایی

حکایت سلسله پشت کمانان

 

رضا جولایی

 

انتشارات گسترش فرهنگ

سال نشر : 1362

حکایت سلسله پشت کمانان: افراد یک خاندان در گذشت زمان

سوگنامه فتح پاسکیویچ : عروسی در زمان جنگ ایران و روس

حدیث سیاهی که بر دار رفت: قحطی شهر فقیرها بابی ها..‌

دست لاف: روزگار ظلم ظل السلطان و جانشینانش قحطی وبا و مردم فقیر

اندر وصف درون خانه : سفر زیارتی 

داستان های کوتاه از عهدهای گذشته ظلم حاکمان نادانی مردم سختی روزگار و عوض نشدن هیچ چیز اتفاقات خشن تاریخ دار زدن ادمی گرسنه جای بابی و اتفاقاتی که همین طور تکرار می شوند ....

این کتاب را ایشون در حقیقت توی ذهنشون بوده که تکمیل کنه و به صورت یک رمان درش بیاره ولی هیچ وقت این کار رو نمی کنه و همین مدلی با تیراژ محدود چاپش می کنه اما آقای دولت آبادی خیلی تشویقشون می کنه و بهش امید می ده که دنبال این کار رو سفت بگیر .

 کتاب قشنگیه خیال آمیز و قوی خصوصا وقتی فکر کنی اولین کتاب فرد بوده ولی یک مقدار حال و هواش دیگه تکراریه امیدوارم قصه های بعدی موضوعش متفاوت باشه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

زندگی هر آدم کتابی است خواندنی برای خودش . اما چهل سال صبح بلند شدن و به سر کار رفتن و دوباره عصر برگشتن و رتبه گرفتن هر چند سال و تحلیل رفتن و پیر شدن.... مردی می خواهد . مردی می خواهد که سال ها بدوی و ببینی هیچ نکرده یی . سال ها روز و شب کنی و به کار جهان برنخورد که تو هستی یا نیستی و خودت هم این را بدانی اما چه کنی این لقمه نان را.... تو که ارباب و آقا نیستی ....

 

زیبایی چشم هایش همه از آن بود که مادر بود و طفلی داشت .

شب ظلمانی یلدا/ جولایی

شب ظلمانی یلدا

 

رضا جولایی

 

انتشارات چشمه

سال نشر : 1395

در ابتدای کتاب شاهد مردی هستیم که در جنگ ایران و روس ها زخمی شده و زنی او را نجات می دهد و مرد قصه زندگی خود را می گوید این که در اصفهان نقاش بوده و عاشق دختری از مسیحیان اصفهان ساکن آن سوی رود می شود و اینکه دختر آن قدر از تنها گذاشته شدن می ترسیده که سرانجام ترکش می کند و ....... قسمت دوم کتاب نیز شرح زندگی زن مسیحی اصفهانی است که مرد را نجات داده .....

بله برگشتم که معرفی آقای جولایی را کامل کنم اینم یک کتاب دیگه از ایشون از دوران تاریخی گذشته . یک چیزیش را دوست دارم اینکه از اصفهانه و دیگه این که یه جورایی جلوی چشمت روشن می شه روزهای گذشته زندگی چه طور بوده مسیحی های اصفهان توی چه رنجی بودند چه فاصله ای این سمت و اون سمت رودخانه بوده مردن حاکما اومدن قحطی چه شرایطی را به وجود می آورده و حس می کنی بخواهیم و نخواهیم روزای سختم می گذرن حالا نه به کام ما ولی می گذرن تا دوران ها و روزگارها بیان و برن و .....

من خوشم اومد و البته باید بگم سبکش یک مقدار متفاوت تر از کتاب های قبلیشونه جملات شاعرانه و حالت های بیشتری از رمان نو

 

قسمت های زیبایی از کتاب

صباغی هستم در اصفهان . نقاشی می کنم و نقش ها را خود رنگ می کنم. نقش های بدیع بر پارچه باسمه می زنم . بر روی آن روغن کتان می کشم . خانه ام در کنار صباغ خانه است . در خانه ام شاه پسند و لاله عباسی می کارم و یاسمن های زرد و آبی و سفید . آن سوی حیاطم تاکستانی کوچک است . گل انار پرپر ، خرمالوهای نارنجی .

 

هر آنچه مرگ را پس براند شایسته ی تقدیس است اما عشق خود با رنج بسیار همراه است. رنجی که از مقوله ای دیگر است .

ایستگاه پایانی/ ژیبیل

 

ایستگاه پایانی

 

کارین ژیبیل

آریا نوری

 

انتشارات کوله پشتی

سال نشر : 1397

 ژان منشی ساده خجالتی و غیر اجتماعی در اداره پلیس است . در این زمان قاتلی زنجیره ای در شهر پیدا شده و ذهن همه درگیر این قضیه است . تا اینکه ژان در قطار نامه ای خطاب به خود از طرف قاتل پیدا می کند . قاتل می گوید عاشق ژان شده و بعد از انتقام با هم خواهند بود .

پرهیجانه موضوعش پر استرسه و پیچش غیر قابل حدثی داره ولی اتفاقاتی که انگیزه قاتل بوده برام غیر قابل هضمه و اینکه ریتمشم کنده . کلا که بد نیست سرگرم کننده است .

خوب اینم یک کتاب دیگه از ژیبیل که فراموش کردم بگم یک نویسنده فرانسوی هست که تحصیلاتش در زمینه حقوقه . این کتاب اولین اثر ایشون هسا و جایزه کتاب پلیسی مارسی را از آن خودش کرده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هر آدمی حداکثر یک بار توی زندگیش پیش می آد که یک نفر رو به راستی و از ته دلش دوست داشته باشه . ممکنه در طول زندگیش با چندین نفر وارد رابطه شه ولی هیچ وقت نمی شه احساسش به اونا رو به معنای واقعی کلمه عشق در نظر گرفت .

 

هیچ وقت اجازه ندین کسی در زندگی آزادیتونو بگیره . برای اینکه به نظر من آزادی ارزشمندترین نعمتیه که خداوند به انسان داده .

برزخ بی گناهان/ ژیبیل

برزخ بی گناهان

 

کارین ژیبیل

آریا نوری

 

انتشارات کوله پشتی

سال نشر : 1396

برزخ بی گناهان یک داستان پلیسی هیجان انگیزه . دو برادر به همراه همدستاشون که یک زن و مرد هستند به یک جواهر فروشی دستبرد می زدنند اما برای اونها مشکلی پیش می یاد با پلیس درگیر می شوند یک پلیس کشته می شه و برادر کوچک تر هم زخمی می شه بنابرین اونها به شهر کوچیکی می رند و به خونه دامپزشک اون شهر که زن جوانی هست که شوهرش به ماموریت رفته پناه می برند و اونو مجبور می کنند ازشون نگه داری کنه . در همین حال ما یک آدم منحرف جنسی را هم داریم که دختر نوجوانی به اسم جسیکا را تعقیب می کنه و می خواد اونو بدزده . این دو داستان موازی به طرز عجیبی به همدیگه پیوند می خورن .

خوندن کتابای هیجانی پلیسی با وقفه که باشه حال می ده البته بگم این اون قدرم معمایی نیست ها بیشتر حالت دلهره و چندش داره. و البته چون اصل کتاب یک منحرف جنسی هست حدس می زنم سانسور زیادی داره که خوب یک کم از هیجان باید بندازه کتاب رو من این حس را داشتم که یه چیزایی گفته نمی شه و بعد انگار  درست درمون نمی گه طرف از چی لذت می بره مثلا هی سردرگمین از شکنجه لذت می بره از رفتارای جنسی خشن از چی .... نمی تونه توی اوج نگهتون داره انگار و بنابرین برای من نهایتا یه چیز معمولی بود چون خیلی چیزا انگار توش واضح و روشن نمی شد نمی دونستی الان طرف چه غلطی کرده واقعا چی می خواد یک مقدار ناهماهنگ بود انگار  بعدم حس اینم دایی بود قاعدتا نه عمو. البته که کتاب جوایز زیادی برده از جمله جایزه پلیسی کتاب مارسی - جایزه فستیوال کتاب پلیسی کونیاک - جایزه فستیوال بین المللی کتاب های پلیسی - جایزه ویژه کتاب‌خانه‌های فرانسه - جایزه بزرگ بهترین کتاب پلیسی-جنایی سال فرانسه - جایزه رمان پلیسی وار به انتخاب خوانندگان .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

چیزهایی در زندگی هست که اگر آسیب ببیند دیگر هرگز ترمیم نمی شود.

 

هیچ کدام از ما نمی دانیم چه در انتظار ماست . هیچ کدام ما نمی دانیم شاید فقط چند ثانیه ی دیگر یک معجزه یا فاجعه منتظرمان باشد ....

 

حقیقت بزرگ ترین دروغه . به تعداد آدم های روی زمین حقیقت تو این دنیا وجود داره .

کودک را به من بده/ مک گراث

کودک را به من بده

 

مل مک گراث

اصغر اندرودی

 

انتشارات البرز

سال نشر : 1397

 زن و شوهر توی خونه نشستن که زنگ درشون به صدا در می یاد پلیس با یک دختر بچه است اونها می گن مادر دختر بچه تصادفی در اثر نشت آبگرمکت مرده و اون مرد پدرشه الان اوردنش که با پدرش زندگی کنه . زن غرق در تعجبه اما مرد قسم می خوره تا الان خودشم بی اطلاع بوده اون فقط یک بار با اون زن ارتباط داشته و ..... زن قصه ما روان شناس در زمینه کودکان مشکل دار هست سعی می کنه این بچه را درک کنه هر چند از بودن اون کنار دخترش نگرانه ولی مرد برای هر بهبودی مقاومت می کنه ...

مل مک گراث نویسنده انگلیسی هست  و کتابشم فروش خوبی داشته . خ‌ب باید بگم خیلی هم مهیجه سر و کار داشتن با داستان جنایی پیچیده در مبتحث روان شناختی از اون کتابایی می شه که کلا نمی شه زمینش گذاشت  ولی خوب تهش هندی بازیه و باید بگم عکس العملای خانمه رو درک نمی کنم اون همه مدارای اولیه ..... در مجموع بد نیست یک کتاب معمولی با سزح هیجان بالا . 

پ. ت: تصمیم ندارم پرونده اقای جولایی را همین جا بدون معرفی چند تا از کتابای مهم و جایزه گرفتشون ببندم فقط دو سه تا کتاب جذاب سر راهم اومد و یک توقفی پیش اومد . بازم می رم سراغشون .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

گاهی وقت ها دروغ ها تنها چیزی هستند که ما را در کنار هم نگه می دارد.

 

ازدست دادن بچه مانند آن است که کسی دو شاخه تان را از پریز دنیا بیرون بکشد . جسم بر جا می ماند ولی به راستی فقط پوسته ای است مانند صدف خالی .

نسترن های صورتی/ جولایی

نسترن های صورتی

 

رضا جولایی

 

انتشارات مرکز

سال نشر : 1377

 شاهزاده آبی: شاهزاده بعد از اعدام فرزندان مرد ...

تقاص: مرد جا مانده از هنگ

مونس و مردخای: زن و شوهر یهودی که پول دار شدند.

مزدور: دو سرباز و دوستی ظاهری

دره ی پریان: دایی خلبان و نترس 

بی بی هور: داستان عاشقی دختر خان ایل .

سرود تاریکی : غول درون غار و بچه های روستا .

کشیک شبانه: نگهبان بچه های عقب افتاده .

نسترن های صورتی: پزشک در انتظار مرگ .

سرود ارمیا: امکان بروز حادثه در سه روز آینده .

 

شبیه اکثر کتاب هایی که از آقای جولایی خوندم بیشتر داستان های این کتاب هم حال و هوای دوران قاجاریه را داره و در ارتباط با روابط مردم با یکدیگر بود . در مورد آقای جولایی هیچ چیز نمی دونم جز این که تهرانی هستند اگر کسی چیزی می دونی خوبه توی کامنت های همین پستها بنویسه تا بقیه هم استفاده کنند.

باید بگم کتاب خوبیه قوی نوشته شده احساسی یا دارای جملات ان چنانی نیست ولی واقعا استخون بحدیش قویه . به نظرم کلا اقای جولایی دستشون قوی هست و شهرتشون کمتر از تواناییشون هست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

حالا می فهمم چرا بعضی ها چند کرور می دهند و یک فرش و یا یک پرده ی نقاشی می خرند و می کوبند روی دیوار اتاق خودشان . چشم ها گاه از تمام اندام های دیگر بدن بیشتر از ما طلبکارند .

 

این مردم که سنگشونو به سینه می زنی یک مشت چرتی هستند که دایم توی رویای شکم و زیر شکمشون سیر می کنن و فکر عافیت خودشون هستن . این حکومتا از سرشون هم زباده برای اینکه خودشون ظلم پرورن. برتی اینکه فقط منافع خودشونو می خوان . پس مستحقن و دلسوزی براشون یا تظاهره یا حماقت .

 

فکر کرد نسل او تداوم خواهد یافت اما این کافی نبود . می خواست خود زنده بماند . وقتی که اندیشید زندگی بدون او ادامه خواهد یافت دلتنگ شد.

سوء قصد به ذات همایونی/ جولایی

سوء قصد به ذات همایونی

 

رضا جولایی

 

انتشارات نقد افکار

سال نشر : 1391

در این رمان در زمان محمدعلی شاه قاجار هستیم کسی که ظلم زیادی به مردم می کنه شرایط معیشتی جامعه خیلی بده همین امر و پا گرفتن جریان های مارکسیستی سبب اقدام به قتل شاه و بعد از اون بگیر و ببندهای شدید در جامعه می شه .

این کتابم موضوعش شبیه یک پرونده کهنه بود و دیدم بد نیست بلافاصله بعد از هم مرور بشه . نویسنده سعی کرده فضای تراس و هراس و همچنین روحیات مبارزه خواهی و اون تنگنا و فشاری که سبب ایجاد این روحیه می شه را تصویر کنه .خوب باید بگم موضوع جالبه و البته توی یک پرونده کهنه پخته تر مورد بحث قرار گرفته ولی واقعا دیگه اون قدرم کشش نداره که بخواد با همین چهارچوب کتاب بعدی را چاپ کنن . در مجموع  کتاب نسبتا خوبیه .

 

 

قسمت های زیبایی از کتاب

بعضی چیزها بود که باید آتش زده می شد ، ویران می شد . احساسات یکی از این چیزها بود .

 

بدبختی آدم را فیلسوف می کند و الا باید بترکد .

 

" به حرفت می آورم . می دانی این ستاره را چه کسی به من اعطا کرده؟ می دانی برای چه؟" مرد بلند قد به او نگاه کرد . صوراش کج شده بود مثل آن که از سر تمسخر لبخند بزند . با خونسردی به او نگاه کرد : من شب ها ماتحتم را به یک کرور ستاره می کنم و می خوابم .

یک پرونده کهنه / جولایی

یک پرونده کهنه

 

رضا جولایی

 

انتشارات آموت

سال نشر : 1395

مسعود خبرنگاری هست که سر نترسی داره به سراغ حقیقت می ره و سعی می کنه هر چیزی را که می فهمه با جامعه تقسیم کنه . توی زمانی هستیم که عده ای از ارتشیان متمایل به کمونیسم شدن دارن تبلیغش می کنن و سعی در بزرگ کردن این حذب دارند . در همین بین تصمیم می گیرند مسعود را ترورش کنند و ...

خوب یک دفعه اومدم سر تازه ترین اثر آقای جولایی ولی واقعا تصمیم ندارم پرونده شون را همین جا ببندم چند تا کتاب مهم دیگه هم دارن که حتما باید معرفی کنم . این کتاب آخری تعریف یک ماجرای سیاسی هست و این که چه طوری یک اهدافی گاهی حتی با نیت های خوب پا می گیرند و بعد چه طور دوباره دست مایه قدرت و خشونت قرار گرفته می شوند و منحرف می شوند . کتاب خوبیه مسلما می تونسته بهتر باشه و خیلی چیزاش شاید قابل بحث باشه قابل دفاع نباشه ولی من شخصا ایده اصلیش را دوست دارم .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

تو را از لا به لای کتاب ها می دیدم . تو در دنیای خودت بودی . برایت جالب نیست که کسی دیگر هم در آن لحظه در دنیای تو بوده و از وجود او بی خبر بودی .

 

گگاه شجاعانه مردن آسان تر است از شجاعانه پشت کردن به عقاید . با پشت کردن به عقاید انسان ممکن است روزی هزار بار بمیرد .

جامه به خوناب/ جولایی

جامه به خوناب

 

رضا جولایی

 

انتشارات جویا

سال نشر : 1378

جامه به خوناب : پیرزن منتظر بازگشت پسرش از جنگ .
با غ گل سرخ پروتیوا : عشق مرد تاجر و زن فرانسوی .
شکارگاه : شکار اشراف و وقایع عجیب .
قهوه ی قجر : از پزشک زهری برای مرگ خواسته اند .
شاهکار: نمایش فیلم نزد شاه.
گم شدن در غبار : راه انداختن روزنامه
پرونده : پیگیری پرونده قتل .
سیلاب : دنبال مرد قاتل در بین سیل .
آواز فاخته : پسر سرشکسته از فرنگ باز می گردد و عاشق عاطفه می شود.
پایان خاطره : همسایه خواننده
مرگ مکرر : ترور و کشته شدن

اینم یک مجموعه داستان دیگه از آقای جولایی که برنده لوح زرین و گواهی افتخار «بهترین مجموعه داستان برگزیده بعد از انقلاب» هم بوده و نسبتا قشنگه قوی تر از مجموعه قبلی هست خصوصا داستان اولش خیلی منو متاثر کرد .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

زنده بودن اهمیتی ندارد ، تنها می خواهد روی برف ها دراز کشیده بیاساید . می خواهد از رنج دور باشد . زنده ماندن او را ترغیب به ادامه رنج نمی کند .

 

خوش به حال آنان که در خوابند ...زیرا که آرامش با ایشان است .

 

چه قدر لالایی خواندن ما مادرها غم انگیز است . قرن ها مادرهای این ملک در غم فرزندانشان گریسته اند . لالایی هایمان از این روست که دل را به اندوه می آورد . انگار سرت کنار سرم بود . صدای نفست را در تاریکی می شنیدم یا شاید صدای باد بود . از خواب که بیدار می شدم چشمانم خالی از اشک بود .

 

ما مادرها از هنگامی که به زهدان خود با رنج فشار می آوریم سرنوشت خود را می دانیم . ما دنیا را می زایانیم برای مرگ و هم چنان می زاییم با درد . تا روزی که شاید مرگ دور باشد .

تالار طربخانه/ جولایی

تالار طربخانه

 

رضا جولایی

 

انتشارات جویا

سال نشر : 1371

تالار طربخانه : نقاش دربار در زمان جنگ و قحطی.
تابعه : تصمیم شاه در کشتن دشمنان .
چرخ فیروزه : رقاصه فراری از خشم شاه .
میتی جن : جنی که ظاهر شده و فکرهمه رو مشغول کرده است .
خناس : مجسمه ای که رازی بزرگ با خود دارد .
سر اعظم : دعا شفا ...
ناصر همایون: مرد نوازنده و فرزند مریضش .
تبعید : پسر در غربت عاشق می شود در مملکت به نوایی می رسد و حالا در تبعید ....
رجب سبیل آشپز نیکلا : مردی که خودش می گوید آشپز تزار روس بوده .
خوان آخر : ترمیم نقاشی شاه .
معجزه در باران : بچه و پدر به سینما می روند و ..‌‌
پیامبر تاریکی ها : مرد به ییلاق رفته و .‌‌

واقعا خیلی توی فضای قجری رفتم دیگه ها . خواستم یک نویسنده ایرانی دیگه معرفی کنم و چون دیدم داستان کوتاه های این کتاب با جو قجری همراهه گفتم می تونه انتخاب خوبی باشه . در مجموع هم باید بگم کتاب نسبتا خکبیه واقعا بخونیش اشکال خاصی نداره داستان ها قوی و محکمن ولی خیلی هم خاص و هیجان برانگیز نیستند .

گچ پژ / رضوانی

گچ پژ

 

محسن رضوانی

 

انتشارات سوره مهر

سال نشر : 1395

کتاب نوشته هایی در قالب طنز هست که به زبان تهران قدیم و با اصطلاحات زبان قاجار نوشته شده . در ضمن اولین کتاب آقای رضوانی هست .

خوب خیلی رفته بودم تو فاز قجری حرف زدن گفتم این کتاب را هم بخونم طنز زبان قدیم در مورد وقایع جدید . خیلی باحال نوشته و تصاویرشم بامزه است . کلا مجموعه بانمکیه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

علی هذا اینکه شما اسم نور چشمی ات را می گذاری بیش فعال و ما در گوسش خودمان می گوییم تخم جن خیلی مهم نیست . مهم این است که شما عجالتا توصیه های رادیو را برای ازدیاد جمعیت جدی نگیر.

 

نمونه اش غزاله صبیه همین آقا جمشید که پیکان آبی شورتی دارد. کلاس نهم است اما به قواره ی پیرزن های بلغاری آرایش می کند . لنز میشی عینک گربه ای کاکل پرکلاغی بینی زیر تیغ رفته خوکی و البته یک جفت گوشواره که آدم را یاد حلقه های آتشینی می اندازد که شیرهای مادر مرده از لایشان رد می شوند . این سیاهه را اضافه کن به اسم بامسمایش تا دستت بیاید که آقا حمشید عوض تولید دختر سیرک راه انداخته است .

 

سابق بر این هر فقره که والده جانمان طاس کبتب بار می گذاشت از قضا چهارشنبه بود و در این جعبه جادو ارتش سری رژه می رفت از عهد همان سریال دو ریالی تا همین حالیه هر وعده بوی طاس کباب از مطبخ همایونی سر ریز می شود و پر می کند من حیث المجموع خانه رو من عندی و سر خود گوش ما ریتم ارتش سری ضرب می گیرد .... حکایت شماست شازده. فقره اولی که دیدمتان قلبمان می تپد .... هنوز هم می تپد..‌.

 

بار پروردگارا ! قیافه ما اوراق است خودت بهادارش کن . مشارکت هم خوب است.

آسمان لندن زیاده می بارد / شیروانی

آسمان لندن زیاده می بارد

 

علی اکبر شیروانی

 

انتشارات اطراف

سال نشر : 1396

این کتاب هم توی سبک و سیاق کتابای قبلیه و البته در مورد شهر لندن و نظر مسافرای دوران قاجاریه در مورد این کلان شهر . کلا لندن را مدرن تر از پاریس می دونند خیابون بندی ها پهنای اونا پلاک نظم محلی و روشنایی معابر براشون جالبه . موزه مجسمه های مومی نقاشی و تصویر شگفت زده شون می کنه و همین طور نظام اموزشی براشون بسیار جالب توجه هست ولی انگار برخی رفتارا مطابق میلشون نیست .

این کتاب هم مشابه دو کتاب قبلی خیلی جالبه .

پاریس از دور نمایان شد/ شیروانی

پاریس از دور نمایان شد

 

علی اکبر شیروانی

 

انتشارات اطراف

سال نشر : 1396

راستش خوندن این کتاب اصلا توی برنامه ام نبود ولی قهوه استانبول واقعا وسوسه ام کرد این یکی را هم بخونم . این بار پاریس مد نظر هست و مسافرین قاجاری که برای اولین بار این شهر را می بینند.

سبک و سیاق دقیقا همون طوره چیزی که بیشتر همه مسافران را شگفت زده می کنه نظم زیاد پاریس و رعایت فرهنگ شهروندی توی اونه به چشم همه می یاد . همین طور آسانسور باغ وحش های جالب و مغازه های بزرگی که همه چیز می فروشند بسیار بسیار براشون جالبه . هزینه ها براشون بالاست ولی ظاهرا مزه میوه ها را به خوبی ایران ارزیابی نمی کنن .خیلی قشنگه.

قهوه استانبول نیکو می سوزد/ شیروانی

قهوه استانبول نیکو می سوزد

 

علی اکبر شیروانی

 

انتشارات اطراف

سال نشر : 1396

کتاب مجموعه ای از سفرنامه های افراد مختلف در زمان قاجاریه به شهر استانبول هست خلاصه ای از شرایطی که آنها در مورد استانبول به چشمشان می آمده . چیزی که من متوجه شدم نظم و زمان بندی کشتی ها و کالسکه ها برای همه شون خیلی جالب بوده . همین طور تعداد زیاد حمام ها و مسجدها هر چند نظافت حمام ها زیاد باب طبعشون نیست نکته منفی دیگه اینه که ظاهرا چوبی هستند خانه ها و سریع و به صورت دائمی خانه های یک محله آتش می گیرند ولی نظم آتش نشانی جالبی دارند . بعضی ها هم از بی حجابی و رقص مردم این کشور متعجبند و پیش بینی می کنند کلا دنیا به این سمت داره پیش می ره .

کتاب جالبیه راستش به نظر من از دور این همه حرف زدن از یک شهر اونم در سالیان دور و با زبانی که قاعدتا با ما نامانوس هست نباید دلچسب باشه ولی می بینید که همه چیز مطابق زبان معیاره سفرنامه ها کوتاه و دل چسب در مجموع کتاب خوبی از کار دراومده . ظاهرا ابتدا کتاب پاریس از دور نمایان شد با همین دید در مورد پاریس چاپ می شه و استقبال خوب ازش انگیزه چاپ این کتاب بوده .

زن و شوهر واقعی

زن و شوهر واقعی

 

مجموعه نویسندگان

اسدالله امرایی

 

انتشارات افراز

سال نشر: ۱۳۸۷

یکی از این روزها از  نادین گوردیمر: شوهر خواهر قرار است در حمله ای به سیاه پوست ها کمک کند .

حرف زدن از مگس ها قدغن است از محمد شکری: روزنامه نگار و مقاله ممنوع .

حادثه در مالای کمپ از پیتر آبراهامز: دکتر سیاه پوست به کمک مجرم می آید ‌.

سرپناه بچه ها از محمود دیاب: خرید زمین در روز تولد بچه ها .

تروریست از طاهر بن جلون: مرد عرب پناهنده .

زندانی عینکی از بسی هد: زندان بان جدید سخت گیر است .

بابت جنازه بچه ان از انجابولو اندبیلی: ظلم به سیاه ها و پس گرفتن جسد نوزاد .

زن و شوهر واقعی از ابیوسه دی نیکول: بعد از ۳ بچه و در بارداری چهارم زن و مرد ازدواج می کنند .

آن روز که استالین مرد از دوریس لسینگ: خبر بیماری سخت استالین.

افسانه تلخ از ای وی استون: شیر اسیر کفتارها.

قومستان از ای وی استون: کشوری که نابود شد .

در باغ سبز از اسماعیل عدلی: مدرسه خارجی ها و شهریه ان .

مشتی خرما از طیب صلحی: انچه در اخر برای صاحب باغ باقی می ماند.

چمدان گم شده از عبدالمنعم سلیم: مرد برای گزارش چمدان گم شده به نزد پلیس می رود .

عکس از نجیب محفوظ: عکس مقتول در روزنامه .

ازدواج امری خصوصی است از چینوا اچبه: پسر می خواهد با دختری از قبیله دیگر ازدواج کند .

صلح داخلی از چینوا اچبه: اتمام جنگ و تلاش برای ساختن زندگی .

جوان نازنین از لیلا الاعلمی: زن دچار فراموشی شده و نزد پسرش زندگی می کند .

فکر کنم اکثرمون به جز نویسنده های مصری آشنایی خاصی با نویسندگان آفریقایی نداریم بنابرین به نظرم این کتاب فرصت خوبی برای این آشنایی هست خصوصا که مترجم خیلی ماهری هم داره . داستان ها قشنگ و بیان کننده واقعیت آفریقا هستند و ترجمه روان و خوب هست هر چند خیلی روی ظلم به اونها و فقرشون تاکید شده و من شاید دنبال چیزهای افسانه وارتری بودم . کتاب نسبتا خوبیه.

 

قسمت زیبایی از کتاب

سرنوشت جه زود از حرف های مفتی پرده بر می دارد که وقتی از دهان در می آیند معنی ندارند و مقاصد پوچی پشت آنهاست .

روزی که رهایم کردی/ فرانته

روزی که رهایم کردی

 

النا فرانته

شیرین معتمدی

 

انتشارات نون

سال نشر : 1396

 زن داستان روزی پشت میز نشسته که شوهرش اعلام می کند تصمیم به ترک او دارد. زن دچار شوک شده قضایا را درک نمی کند روابطشان را می کاود و این که چی شد چرا مشکل و بحران خاصی نداشتن پای کس دیگه در میونه؟ از کی؟ حالا چه کار کنه با بچه ها با وقتش چی کار کنه؟ چرا شوهرش نذاشت کارشو داشته باشه؟ روزهای خیلی سختی داره

واقعا منو به فکر خیلی حس غم عمیقی بودوقتی این طور ناجوانمردانه کنارت بذارن اونم وقتی فرصتای قبلیت را سوزوندن چی کار باید کرد؟ منو درگیر کرد ولی راستش اولش را بیشتر دوست داشتم اون فروپاشیاش دیگه خیلی اغراق امیز و برای من تصنعی بود . مجموعا نسبتا خوبه .

بهتره بدونید مجله تایم در سال 2016 خانم فرانته را جز شخصت تاثیرگذار معرفی کرد . این کتاب هم جز نامزدهای جایزه بوکر بوده و اقتباس سینمایی هم از روش ساخته شده .

دوست نابغه من/ فرانته

دوست نابغه من

 

النا فرانته

سارا عصاره

 

انتشارات نفیر

سال نشر : 1395

 گوینده کتاب همان نویسنده یا النا هست که توی محله خیلی فقیر و پستی زندگی می کنه به مدرسه می ره و درسش خوبه تا اینکه دختری به نام لی لا به کلاسشون می یاد دختری بسیار باهوش و وحشی کسی که ایده ها و رویاهای بزرگی دارد و تلاش می کند خودش درس ها را می خواند و ..... النا با کمک صحبت های معلم با خانواده اش بر خلاف رسم محله درس را ادامه می دهد ولی خانواده لی لا این فرصت را از او می گیرند هر چند لی لا کسی نیست که آرام بنشیند و ....

بد نیست شخصیت پردازی کتاب اتفاقاتی که می افته قشنگه اون همه تلاش ها پس زدن ها چیزی که افراد نشون می دهند چیزی که واقعا درونشون می گذره مسیرهای موفقیت و .... همه اش جالبه ولی من نحوه تمام شدن کتاب را نمی پسندم انگار تو را ولت می کنه نه اون حالت باز بودن ها نه انگار مسخره است قضیه اینجا تمام شه و با این نتیجه گیری مثل اینکه واقعا جلد اول باشه و باید بازم پیش بره حالا البته ظاهرا این یه چهارگانه است که مشهورترین اثرش هم هست و ممکنه واقعا جلدهای بعدی ادامه سرنوشت همین دو دوست باشند و این شرایط بهتر شه . امیدوارم بتونم یه زمانی جلدهای دیگه این چهارگانه را هم بخونم .

در مورد این نویسنده جالبه بدونید که ایتالیایی هست ولی ناشناسه و کسی نمی دونه حقیقتا کیه .

بی کتابی/ شرفی خبوشان

بی کتابی

 

محمدرضا شرفی خبوشان

 

انتشارات ادب

سال نشر : 1395

 کتاب در مورد مردی هست که دستی توی کار خرید و فروش اجناس عتیقه داره و  در این بین به صورت خیلی خاصی عاشق کتاب ها و نقش و نگارهای اوناست . کتابی هم گیر آورده به اسم ضحاک که در حال رمزگشایی از اون هست . زمان داستان سلطنت قاجارها و به توپ بستن مجلس و مبارزه با مشروطه خواهان هست که مسائل سیاسی به صورت ظریفی با قصه کتاب در هم امیخته شدن .

خیلی دوستش داشتم . هم داستان باحاله هم شرایط اجتماعی را خوب توصیف کرده و هم اون نکته پردازی هاش در زمینه نقش و نگارها دل نشینه . جدی چه قدر آدم تاسف می خوره از فرصت ها و چیزهای ارزشمندی که این سر زمین داشته و هدرش دادن . حالا این کتاب واقعیت نیست که ولی خوب نمونه و مثالش حتما توی عمل هم بوده .

این کتاب به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی شناخته شد همچنین برنده جایزه جلال آل احمد شد و در جایزه شهید غنی پور هم شایسته تقدیر شناخته شد .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

گاه پری چهره ای از اوراق بیرون می آمد و سر به زانویم می گذاشت و من حروف موهای سیاه و بلندش را با دندانه های سین شانه می کردم و از نقطه ی با ، بین ابروانش خال می گذاشتم و با سرکش کاف ، از سرمه دان نون ،سرمه به صیاد چشمش می کشیدم .

 

آنجا بی شباهت به اوضاع احوالیه ی ایران نبود . هیچ کس سر جای خودش نبود و همه چیز رو به ویرانی بود و حمام کردن به ادا در آوردن می مانست و همه ناراضی بودند و فحش می دادند اما دوباره می نشستند سرجایشان و منتظر می شدند که حنا به ریششان رنگ بدهد .

عاشقی به سبک ونگوک/ شرفی خبوشان

عاشقی به سبک ونگوک

 

محمدرضا شرفی خبوشان

 

انتشارات ادب

سال نشر : 1393

 داستان در مورد پسری به نام البرز هست که پدر و مادرش باغبان یکی از تیمسارهای زمان شاه هستند . او یک پای لنگ دارد به سراغ نقاشی رفته و آدم نسبتا مشهوری شده از بچگی عاشق نازلی دختر تیمسار بوده و حالا در گیر و دار انقلاب که تیمسار نازلی و همسرش را به آمریکا فرستاده نازلی از لحاظ رفت و آمد زن ها به پدرش مشکوک شده و از البرز کمک می خواهد .

جملات را خوب می نویسه اتفاقات را خوب هندل می کنه اما کتاب انگار تکه تکه است یعنی مرحله اول شما عشق و عاشقی پسر باغبان و دختر سرهنگ را دارین بعد همون طور که البرز در حال جاسوسی هست می فهمه تیمسار کارای ضد انقلاب می کنه می ریم تو اون ماجراها وسطش می فهمه بچه مامان باباش نبوده می ریم دنبال این که بفهمه کی بوده من از نحوه کنار هم قرار گرفتن وقایع خوش نیومد و در مجموع به نظرم معمولی بود .

این کتاب به عنوان نامزد جایزه جلال آل احمد و شهید غنی پور انتخاب شد .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

ترس به تنهایی ترس است . شگفتی به تنهایی شگفتی است . کله شقی به تنهایی کله شقی است. دوست داشتن به تنهایی دوست داشتن است . حالا وقتی دوست داشتن و ترس و شگفتی و کله شقی در هم شوند چیزی می شوند که تک تک شان نیستند .

 

آن لانه ی سگ و اتاق هیچ نمی دانستم که قرار است زندگی ام را عوض کند . همه چیز از همان لانه ی سگ شروع شد و در همان لانه ی سگ هم تمام شد . واقعه تمام شده بود اما خودش را انداخته بود توی من . آن باغ آن لانه ی سگ آن اتاق کار خودش را کرده بود و انگار سرجایش نبود و من برداشته بودک و با خودم حملش می کردم .

ایستادن در غرب/ خبوشان

ایستادن در غرب

 

محمدرضا شرفی خبوشان

 

انتشارات صاحب الزمان

سال نشر : 1390

 خاطرات اقای شاهسون هست که بعد از انقلاب سریع وارد سپاه می شن و توی عملیات مختلفی که برای خفظ یک پارچگی کشور توی غرب در جریان هست شرکت می کنند پاوه سنندج سر پل ذهاب و .....

من اصلا خوشم نیومد راستش در مور مبارزات غرب کشور که چند تا کتاب خوندم و کل چهارچوب برام جدید نبود بعد این کتاب کوچک ترین ربطی به ادبیات و داستان نداره یعنی یک گزارش نویسی صرف که نکرده یک کوچولو نمک چاشنیش کنه حوصله خواننده سر نره . 

اقای شاهسون سربازیشون ۴ سال طول می کشه چون نگران تامین معاش خانواده بودندولی خوب بعدا کازشون کلا نظامی گری می شه و در پاسخ مادرشون که خانواده چه کنه اونها را به خدا می سپارن .

آقای خبوشان مدرس ادبیات فارسی شاعر و نویسنده اهل ورامین هستند که تصمیم دارم چند تا از کارهاشون را معرفی کنم .