دوست کودکی مگره/ سیمنون

دوست کودکی مگره

 

ژرژ سیمنون

عباس آگاهی

 

انتشارات جهان کتاب

سال نشر : 1396

مگره در اتاق نشسته است که یکی از هم کلاسی های سابقش به سراغش می آید . او با زنی مراوده داشته که با چهار مرد دیگر نیز رابطه داشته و این چهار مرد زندگی او را تامین می کردند و همگی ثروت مند بودند وقتی مرد پیش زن بوده یک ملاقات کننده اتنفاقی سر می رسد مرد درون کمد پنهان می شود و بعد شلیک گلوله ای را می شنود و زن کشته می شود .....

یک کتاب دیگه از سیمنون توی تازه های نشر باز هم موضوع جذاب و سرگرم کننده شاید نشه چیز بیشتری از این مدل کتاب های معمایی گفت ولی در کل می تونم بگم اگر ادبیات جنایی و پلیسی دوست دارید کارآگاه مگره انتخاب خوبیه .

تعطیلات مگره/ سیمنون

تعطیلات مگره

 

ژرژ سیمنون

عباس آگاهی

 

انتشارات جهان کتاب

سال نشر : 1396

مگره با همسرش به تعطیلات رفته که همسرش مریض شده و در بیمارستان بستری می شود در بیمارستان کسی یادداشتی در جیب مگره می اندازد که از روی دلسوزی سری به بیمار اتاق 15 بزنید ولی فردا این بیمار فوت می کند . دختر جوانی که با شوهر خواهر دکترش به کنسرت رفته بوده و در برگشت ظاهرا در ماشین باز شده وی پرتاب گشته و در اثر ضربه مغزی فوت شده است .....

خوب من همین امسال 6 تا کتاب از مجموعه های مگره معرفی کردم و خوشحال شدم که دیدم توی تازه های نشرم یک کتاب ازش هست . کارآگاه محبوب منه و باید بگم این کتاب جزو داستان های پرهیجان و قشنگ مجموعه اش بود .  خیلی چیزاشو می شد حدس زد ولی خیلی چیزاشم نه سخت تر بود .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

زندگی برای هر کدام از ما ساده جلوه می کند . تا روزی که حادثه ای اتفاق می افتد و آن وقت مردم ما را زیر نظر می گیرند . نه برای چیزی که هستیم بلکه در رابطه با آن اتفاق.

 

احسای می کنم نیاز شدیدی به زندگی کردن دارن ! تویی که زندگی ات را وقف دیگران کردی وقف شوهرت وقف بچه هایت وقف هر کسی به تو نیاز داشت می توانی این را بفهمی ؟

مگره در کافه لیبرتی/ سیمنون

مگره در کافه لیبرتی

 

ژرژ سیمنون

عباس آگاهی

 

انتشارات جهان کتاب

سال نشر : 1392

مردی به قتل رسیده که با معشوقه اش و مادرش توی یک ویلا زندگی می کنند. معلوم می شه مرد استرالیایی هست اونجا زن و فرزند داره و خیلی ثروت منده اینجا هم به جز معشوقه اش به کافه لیبرتی هم رفت و آمد داره. مگره باید قضیه را بی سر و صدا حل کنه.

قشنگ بود پیچیده پرهیجان و با یک پایان واقعی غم انگیز و پر دلهره.

ناکامی مگره/ سیمنون

ناکامی مگره

 

ژرژ سیمنون

عباس آگاهی

 

انتشارات جهان کتاب

سال نشر : 1392

 پیرزن انگلیسی که به فرانسه اومده گم شده در همین حین مرد چاقی که زمانی هم کلاسی مگره بوده و الان رئیس زنجیره بزرگی از قصابی هاست به دیدنش اومده و می گه تهدید به قتل شده ..... مگره خیلی درمونده است تحقیقات زیادی می کنه کار خیلی خوب پیش نمی ره.

از جمله کتاب هایی که سال 92 باقی مونده بود دو تا از کتاب های سیمنون از کارآگاه محبوب من مگره است که دیگه این قدر ازش معرفی کرده بودم بی خیالشون شدم و حالا دیدم فرصت مناسبیه . کتاب نسبتا خوبیه البته از روند پیدا شدن قاتل و همین طور طولانی شدن قضیه و ناکامی مگره خوشم نمی یاد ولی تو طول داستان باهاش همراهین.

قسمت های زیبایی از کتاب

او هم اکنون نسبت به فومال احساس انزجار می کرد و این تنها به علت خاطره ای نبود که از پدرش داشت. مردی که رو به روی او نشسته بود بیش از حد به خودش مطمئن بود یک نوع اعتماد به نفس وقیحانه که برای مردم عادی توهین آمیز بود.

 

نمی شه آدم مهمی شد و یک مشت دشمن درست نکرد.

مگره و جسد بی سر/ سیمنون

مگره و جسد بی سر

 

ژرژ سیمنون

عباس آگاهی

 

انتشارات جهان کتاب

سال نشر : 1392

این بار یک دست قطع شده توی بارنداز پیدا می شه و با جست و جوی فراوان بقیه اعضای بدن مرد هم پیدا می شه ولی سرش نه نشونی از سرش نیست . مگره به صورت اتفاقی وارد کافه ای می شه که زن توداری اون را می چرخونه و می گه شوهرش برای تهیه شراب به روستاهای اطراف رفته و همین مگره را مشکوک می کنه .

جز تازه های نشر نیست اما دیگه از همون سری بود منم نخونده بودمش گفتم بذار معرفیش کنم . آخرش جالب بود البته ولی اون نحوه اتفاقی اولیه اش زیاد خوشایندم نبود یعنی در مجموع یکی از کتاب های متوسطش بود .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

وقتی که برام چندین دلیل می آرند تمایل دارم باور کنم که هیچ کدومشون فی حد ذاته کافی و وافی نیستند .

 

مگره در جوانی وقتی به آینده فکر می کرد برای خودش شغلی آرمانی در نظر می گرفت که متاسفانه در زندگی واقعی وجود نداشت . او در این باره چیزی به کسی نگفته بود  حتی کلمه ای با صدای بلند نزد خودش به زبان نیاورده بود. او دلش می خواست که یک ترمیم کننده ی سرنوشت ها باشد .

 

معمولا میشه مقاومت یک آدم باهوش را از بین برد چون کافیه بهش ثابت کنی که پاسخ هاش روی چیزی استوار نیست . یک آدم احمق به رغم وضوح موضوع به انکار خودش ادامه می ده .

 

مگره و زن بلند بالا/ سیمنون

مگره و زن بلند بالا

 

ژرژ سیمنون

عباس آگاهی

 

انتشارات جهان کتاب

سال نشر : 1393

ارنستین زنی بسیار قد بلند است که سال ها قبل مگره او را دستگیر کرده حالا نزد وی آمده و می گوید همسرش آلفرد که اهل دستبرد به گاو صندق هاست زمانی که برای دزدی به خانه ای رفته بوده جسدی را دیده . مگره وارد عمل می شود و بعد از تحقیق متوجه می شوند خانه مربوط به دندان پزشک ثروت مندی است که با مادر پیرش زندگی می کند.

قشنگ بود از اون پلیسی های با هیجان البته نمونه های این چهارچوب را قبلا هم دیدیم مادر پیر و پسری که بهش وابسته است و یک دنیای دو نفره دارند اما بازم به نظرم هم چنان جذاب بود و شما را دنبال خودش می کشوند .

مگره نزد فلماندها/ سیمنون

مگره نزد فلماندها

 

ژرژ سیمنون

عباس آگاهی

 

انتشارات جهان کتاب

سال نشر : 1395

مگره به درخواست آنا روانه شهری نزدیک مرز بلژیک می شود . خانواده آنا فلماند و مغازه دار و ظاهرا پول دار هستند . برادر آنها نامزد دختر دایی شان و در حال تحصیل در رشته حقوق است اما سال ها قبل با دختری از سطح پایین جامعه ارتباط داشته و بچه ای از او پیدا کرده این دختر بعداز ظهر وارد خانه فلماندها شده و بعد از آن دیگر کسی او را ندیده است . آنا از مگره می خواهد بی گناهی آنها را ثابت کند و مگره به صورت غیر رسمی وارد کار می شود .

قشنگ بود دوسش داشتم مبحث جالبی را انتخاب کرده بود شخصیت پردازیش و سرانجام افراد را هم خوب تحلیل کرده بود برای من جالب ترین قسمت کار همین بود .

مگره و شبح/سیمنون

مگره و شبح

 

ژرژ سیمنون

عباس آگاهی

 

انتشارات جهان کتاب

سال نشر : 1395

لنیون یکی از افسران پلیس به شدت مجروح شده و مگره در ابتدای امر متوجه می شه اون چند وقته به خونه زن جوانی اون اطراف می رفته و احتمالا چیزی کشف کرده بوده در ادامه با همسایه ثروت مند و اهل نقاشی اونها آشنا می شیم تا داستان توی مسیر جدیدی بیفته .

خوب من خیلی مگره را دوست دارم 2 تا کتاب جدید توی تازه های نشر ازش واقعا محشره . این کتابم بد نبود . یک کمی سرسری و هول هولکی بود اخرش اما در مجموع بد نیست اگر اهل دنبال کردن مجموعه هاش هستین به نظرم توی ذوق نمی زنه حالا هر چند معرکه نباشه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

آدم ها همیشه اون چیزی نیستند که نشون می دند و اگه می شد پشت ظاهرشون رو ببینی با چیزهای حیرت انگیزی رو به رو می شدی .

 

مادام مگره به او نمی گفت عزیزم و مگره به او نمی گفت جانم . وانگهی این کارها به چه دردی می خورد . چون آن دو به عبارتی احساس می کردند که شخص واحدی هستند .

مگره در اتاق اجاره ای/ سیمنون

 

مگره در اتاق اجاره ای

 

ژرژ سیمنون

عباس آگاهی

 

جهان کتاب

به مگره خبر می دهند که همکارش زخمی شده . یک دزدی صورت گرفته و همکار مگره کشیک خونه ای را می داده که دزد توش بوده اما دزدی یه جور بچه بازی بوده به دزد نمی یاد ضارب باشه برای همین مگره توی اون خونه ساکن می شه تا بتونه مجرم را شناسایی کنه .

چند تا کتاب از مگره توی تازه های نشر معرفی کردم این یکی جا مونده بود . کتاب بدی نیست و البته داستان های مهیج ترم داره سیمنون .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

آدم های سر به راه خیلی بیشتر از اون چه فکر می کنیم وجود دارند ! نمی فهمم چه طوری می شه همه جا چیزهای بد و زشت دید.

 

همیشه ممکن است آدم از دیدگاه کسی عجیب باشد .

مگره و شاهد گریزان/ سیمنون

 مگره و شاهد گریزان

 

ژرژ سیمنون

فائزه اسکندری

 

انتشارات هرمس

موضوع قتل توی یک خانواده ثروت مند قدیمی اتفاق افتاده که البته توی روزگار فعلی ثروتی که ندارند هیچ یه جورایی به سختی روی پا هستند و به زور حقوق کارمندا را تامین می کنند . پسر بزرگ خانواده کشته شده همسرش سال ها پیش فوت کرده فرزندش توی شبانه روزیه پدر مادر پیرش یه جورایی انگار تو این دنیا نیستند و منگند خدمتکار پیر خونه و برادر و همسر برادرشم می گن هیچ صدای شلیکی نشنیدند .

خوب من توی داستان های کاراگاهی فقط پیگیر همین کارآگاه مگره بودم تا حالا دو تا کارم توی تازه های نشر ازش معرفی کردم اینم کتاب دیگه ای هست که امسال نشر هرمس روانه بازار کرده . اتفاقا موضوع جذاب و پرکششی داشت و منو که خیلی درگیرش کرد و خوشم اومد .

 

قسمت زیبایی از کتاب

گاهی وقت ها که آدم به گذشته نگاه می کند می بیند روزهایی که غمگین و عصبی و افسرده به نظر می آمد جزو شادترین روزهای زندگی اش بوده است .

مگره و مرد اسرارآمیز/ سیمنون

 

مگره و مرد اسرارآمیز

 

ژرژ سیمنون

فائزه اسکندری

 

انتشارات هرمس

پیتر یک جنایتکار بین المللی و معروف وارد فرانسه شده پلیس قدم به قدم در کشورهای مختلف در تعقیبش بوده و اکنون نوبت مگره است . مگره توی ایستگاه قطار اونو می بینه که از قطار پیاده می شه و برای یک هتل بزرگ تاکسی می گیره . همون لحظه توی قطار بلوایی می شه و مگره وارد کوپه شده و می بینه ا جنازه پیتر که اینجاس و کلا گیج می شه پس اون کی بود پس این کیه ؟

اینم کتاب دیگه ای که امسال از اقای سیمنون ترجمه شده . این یکی را زیاد دوست نداشتم موضوعش و پیش رفتن داستان به اندازه قبلی برام مهیج نبود فضاش یک جورایی یخ کرده بود واضح بود جذابم نبود خیلی البته بگم حالا اون قدرا هم بد نبود .

صد مرد حلق آویز/ سیمنون

 

صد مرد حلق آویز

 

ژرژ سیمنون

حسن زیادلو

 

انتشارت زیادلو

مگره توی سفر به یک مرد جوون مشکوک می شه تعقیبش می کنه کیفش را با کیف اون عوض می کنه و توی اتاق بغلیش توی مسافرخونه اتاق می گیره و از سوراخ در اونو نگاه می کرده مرد جوون وقتی می فهمه کیفش عوض شده خودکشی می کنه مگره شوکه می شه و توی کیفو نگاه می کنه لباسای قدیمی کهنه و خون آلودی توش هست که متعلق به مرد جوون هم نیست و این بسیار گیجش می کنه .

این کتاب جز تازه های نشر نیست اما راستش همین که 2 تا کتاب جدید از سیمنون توی تازه ها دیدم و شروع کردم گفتم بذار یکی دیگه هم ازش بخونم . این رمان های کاراگهای فضای خاص خودشونو دارن و آدمو به همراه می کشن . اتفاقا کتاب نسبتا خوبی هم بود . موضوع جالبی را عنوان کرده بود و هم از بعد تفکری و هم کاراگاهی آدمو درگیر می کرد .

 

قسمت زیبایی از کتاب

هیچ چیز خنده دارتر از زندگی نیست .

مگره و مرد نیمکت نشین/ سیمنون

مگره و مرد نیمکت نشین

 

ژرژ سیمنون

ابراهیم اقلیدی

 

انتشارات هرمس 

برای شروع رفتم سراغ یک داستان کارآگاهی چون قبلش که واقعا خسته شده بودم و داستان ها دل چسبم نبود تصمیم برای کتاب بعدی هم از همین حالا می دونم به دلم نخواهد بود گفتم بینش یک هیجانی باشه حداقل .

مردی به قتل رسیده مردی که ظاهرا زندگی خانوادگی بی سر و صدایی داشته آروم می یومده می رفته اما به مرور متوجه می شیم که الان سه ساله محل کارش تعطیل شده اما به خانواده نگفته حتی درآمدش بیشتر بوده اما جایی ها استخدام نبوده و ...

خوب بود دیگه من داستان های مگره را دوست دارم مهیجن البته اصلا نحوه تموم شدنش برام خوشایند نبود بی مزه و هول هولکی و اینا اما در کل اون روند و هیجانش برام خوشاینده

مگره خشمگین می شود / سیمنون

مگره خشمگین می شود

 

ژرژ سیمنون

قاسم صنعوی

 

انتشارات گل آذین

کتاب شامل دو داستان هست

مگره خشمگین می شود : وقتی مگره بازنشسته شده پیرزنی نزد او می آید و عنوان می کند مرگ نوه اش تصادفی نیست

پیپ مگره : زنی همراه با پسرش نزد مگره می ایند و معتقد است کسی وادر خانه آنها می شود اما چیزی نمی دزدد

قشنگ بود . بعد این همه وقت داستان معمایی و کارآگاهی چسبید به خصوص که از این کارآگاه مگره خوشم هم می یاد . خوب وقتی هی می گذره می بینی تصمیم داری از همون نویسنده های قبلی کارهای جدید یا جدید ترجمه شده را بخونی این قدر قبلی ها زیاد شدند تا بیای بخونی دیگه وقت به هیچ جدیدی نمی رسه . منم فعلا تو همین روندم .  

مرگ در پاریس/ سیمنون

مرگ در پاریس

 

ژرژ سیمنون

ابراهیم صدقیانی

 

انتشارات نگاه

مگره تصمیم گرفته مدتی به مرخصی بره اما چون فصل تعطیلات هست و هتل ها پرند با همسرش به این نتیجه می رسند که در همون پاریس گردش کنند . در اینجا مگره از طریق روزنامه در حالا پیگیری یک جنایت هست . دکتر معروفی در مسافرت بوده که جسد همسرش در مطبش پیدا می شه . حالا دنبال قاتل و انگیزه او هستند .

زیاد خوشم نیومد البته ماجرای پرهیجانی بود کشش داشت اما از این نحوه پیگیری دورادور و ایده پردازی با خوندن روزنامه چندان خوشم نیومد . خیلی فرعی برخورد می کرد با قضیه .

آقای سیمنون صبح ها ساعت 4 بیدار می شده و تا ظهر داستان می نوشته یعنی این چنین شیفته کارش بوده ها!

 خوب اینم از پرونده سیمنون لذت بردم زیاد .

 

قسمت زیبایی از کتاب

کارهایی هست که آدم همیشه از انجام آن ها دم می زند ، لیکن هرگز تصمیم خود را عملی نمی سازد .

دیوانه ای در شهر/ سیمنون

دیوانه ای در شهر

 

ژرژ سیمنون

رامین آذربهرام

 

انتشارات مروارید

مگره در قطار راهی خانه یکی از دوستانش هست که متوجه می شه مردی قصد پریدن از قطار را داره و دنبال اون می پره و مرد بهش تیراندازی می کنه . بعد از به هوش اومدن و بستری شدن متوجه می شه قاتل دیوانه ای اون اطراف پیدا شده و دو تا دختر را کشته و یکی دیگه هم نزدیک بوده بکشه .

خیلی قشنگ بود واقعا هیجان داشت و آدم نمی تونست کتاب را زمین بذاره تا ببینه چطوری پیش می ره .

در سال 2005 دولت بلژیک سیمنون را بعنوان بزرگ ترین فرد بلژیکی ملقب کرد .

واقعا تب داستان های پلیسی گرفته منو نی دونم بعدش چطور برم سر کتاب های جدی تر !

مرگ مرموز در كليسا/ سیمنون

مرگ مرموز در كليسا

 

ژرژ سيمنون

آزيتا لساني

 

انتشارات فرهنگ تارا

نامه اي به دست مگره مي رسه كه توي اون عنوان شده قراره در كليسا جنايتي رخ بده . مگره به كليسا مي ره و در پايان متوجه مي شوند كنتس سكته كرده است اما اين سكته در اثر نامه اي بوده كه درون كتاب دعاي او گذاشته اند . مگره رسما نمي تواند تحقيقاتي كند اما در حال پرس و جو است چون پدرش سال ها پيش پيشكار همسر كنتس بوده است و اينجا براي او پر خاطره است .

خوشم نيومد يك جوري بود اصلا حالت جنايي و ماجرايي نداشت از يك مدل ديگه بود اوضاع كه برام دل نشين بود خوب درنيورده بودنش .

اگر چيز ديگه اي بخوام در مورد آقاي سيمنون بگم مي تونم به اين اشاره كنم يك زماني به خاطر تومور مغزي جراحي مي كنه و ظاهرا خوب مي شه اما چند سال بعد دوباره مريضيش عود كرده و منجر به فوتش مي شه .

مگره و مرد خانه به دوش/ سیمنون

مگره و مرد خانه به دوش

 

ژرژ سيمنون

كاظم اسماعيلي

 

انتشارات خجسته

مرد خانه به دوشي توسط دو قايق ران از آب گرفته شده ظاهرا كسي به او حمله كرده ضربه اي به سرش زده و بعد او را در رود انداخته يكي از قايق ران ها عنوان مي كند كه دو مرد را ديده كه با ماشين قرمزي كنار پل آمده و پيرمرد را به درون  آب انداخته اند . موضوع تا حدودي عجيب است . چه كسي خواستار به قتل رساندن يك آواره است ؟!!

بد نبود راستش از اين ماجراهايي كه قاتل خودش و انگيزه اش دور از دسترسه و انگار تصوري كارآگاه حلش مي كنه اون قدرها خوشم نمي ياد . اما خوب بدم نبود سرگرم كننده بود . خيلي دارم توي داستان هاي پليسي غرق مي شم اما دست كشيدن ازشم سخته داستان هاي پرهيجان كوتاه اما قول دادم تا آخر اين هفته بيشتر نباشه و بعد برم سراغ كتاب هاي ديگه .

در مورد سيمنون مي تونم اينو بگم كه درامد خوبي داشته و زندگي پر زرق  و برق و مجللي را هم دارا بوده اهل ريخت و پاش و خوش گذروني .

دلواپسي هاي مگره/ سیمنون

دلواپسي هاي مگره

 

ژرژ سيمنون

عباس آگاهي

 

انتشارات جهان كتاب

مردي به ديدن كارآگاه مگره مي ياد و عنوان مي كنه كه احتمال داره زنش تو فكر به قتل رسوندنش باشه در ضمن اين كه پيش روان شناس رفته و ديوونه نيست . بعد از مدتي زن اون مرد مي ياد و مي گه شوهرم ضعف اعصاب داره و نمي دونم چه فكرايي تو سرشه ....

يك جورايي قضيه متفاوته تا نصفه بيشتر كتاب هم جلو بريد هنوز اتفاقي نيفتاده و در حال بررسي زندگي خانوادگي آنها هستيم اما خوب همين موضوع جاذبه را بالا مي بره و آدم منتظر هست ببينه حق با كيه . در مجموع قشنگ بود .

انگار دارم زيادي پليسي خواني را كش مي دم اما درگيرش شدم اين هفته را هم به خودم فرصت دادم براي خوندنش و بعد تمام .

در مورد سيمنون گفتم كه بلژيكيه و به آمريكا مي ره بعد از بازگشت به آمريكا اون اول در فرانسه ساكن مي شه و بعد هم به سوئيس مي ره براي زندگي .

 

قسمت زيبايي از كتاب

هر كاري كه بكني ، هر چه قدر هم زرنگي نشون بدي ، بالاخره يكي هست كه در جريان كارهاست .

امضاي مرموز/ سیمنون

امضاي مرموز

 

ژرژ سيمنون

كريم كشاورز

 

انتشارات نگاه

مردي با نامه اي نزد پليس آمده او مدعي است مي خواسته مطلبي را يادداشت كنه و در كافه كاغذي گرفته است كه بعد ديده اثرات نامه قبلي روي آن است كه نوشته در ساعت 5 زن غيب گو كشته خواهد شد . پليس سعي مي كنه مانع از اين امر بشه ولي نهايت در ساعت 5 جسد يك زن غيب گو توي خونه اش پيدا مي شه و مرد ديوانه اي هم در آشپزخانه زنداني بوده و ....

بد نبود اون قدرها برام جذاب نبود يعني زياد نمي شد درگيرش شد هر چند آخراش قشنگ مي شد ولي در مجموع اولش كند حركت مي كرد و شما هيچ سرنخي نداشتيد .

در مورد آقاي سيمنون بايد بگيم كه موقع جنگ گشتاپو به يهويد بودنش شك مي كنه و بنابرين اونم فرار مي كنه به آمريكا مي ره و مدتي ساكن اونجا مي شه .

تردید مگره/ سیمنون

تردید مگره

 

ژرژ سیمنون

عباس آگاهی

 

انتشارات جهان کتاب

نامه ای به دست مگره می رسه که توی اون فردی خبر داده که حس می کنه توی خونه اش به زودی جنایتی رخ می ده پس از تحقیقات مگره متوجه می شه این نامه از خونه وکیل معروف و ثروت مندی اومده هیچ یک از اعضای خونه از خوندن نامه تعجب نمی کنن و این مورد را بعید نمی دونند و مگره مشغو لجست و جو صحبت با افراد می شه .

قشنگ بود دوسش داشتم درگیرم کرد و دنبالش می کردم به شدت تا ببینم چی می شه کلا کتاب های پلیسی همینن نمی شه زمینشون گذاشت . از روی کارهای آقای سیمنون فیلم های زیادی هم ساختن البته من خودم ندیدمشون .

 

قسمت زیبایی از کتاب

نمی شه آدم ها را بر خلاف میلشون خوشبخت کرد .

مگره از خود دفاع مي كند/ سیمنون

مگره از خود دفاع مي كند

 

ژرژ سيمنون

عباس آگاهي

 

جهان كتاب

خوب راستش بايد بگم اين كتابي جوري هست كه مرتبط با كتاب شكيبايي مگره است و قبل از اون اتفاق مي افته درسته اگر اول اون كتاب را بخونيد بدون خوندن اين كتاب براتون مشكلي پيش نمي ياد چون يك داستان مجزاست فقط اولش مي مونيد كه ا اين بحث و نقل ها چيه اما اگر بعدش بياييد سر اين كتاب شديد توي ذوقتون مي خوره مثل من چون داريد ابتداي داستاني را مي خونيد كه انتهاش را مي دونيد .

حالا داستانش فرق داره در حقيقت براي مگره پاپوش دوختند و مي خواد از خودش رفع اتهام كنه اما فضا مربوط به همون سرقت جواهرات هست كه توي شكيبايي مگره پيگيري مي شه و به نتيجه مي رسه .

شکیبایی مگره /سیمنون

شکیبایی مگره

 

ژرژ سیمنون

عباس آگاهی

 

انتشارات جهان کتاب

این بار موضوع معما مرد فلجی هست که کشته شده . این مرد از سارق های بزرگ بوده و الان چند سالی هست خونه نشینه هر چند معتقدند از همون خونه داره گروهایی را برای سرقت جواهرات هدایت می کنه . اون زمانی توی خونه اش کشته شده که همسر جوونش که مدام تحت نظره در حال خرید توی بازار بوده.

قشنگ بود اینم داستان مهیجی بود هر چند خوب این مدل داستان ها سر نخی برای حل معما بهت نمی دن فقط از یک رازگشایی لذت می بری و اصولا هم یک دختر خوشکل بی پناه جزء آدم بداست .

شخصیت کارآگه مگره اولین بار در سال 1930 خلق شده . اینم من باب اطلاعات عمومی .

شبي در چهارراه/ سیمنون

شبي در چهارراه

 

‍ژرژ سيمنون

كريم كشاورز

 

انتشارات نگاه

شبي در چهار راه : جسد مردي در يك گاراژ در ماشيني كه مربوط به صاحب خانه نيست پيدا شده .
كارآگاه استانبول : مرد ثروت مند آمريكايي مرتب توسط نامه تهديد مي شود و اكنون در استانبول است .  
جنايتي در گابون : مرد بسيار ترسيده چون چندين بار به او سوء قصد شده است و پليس ثروت نادرست او و زن زيبايش را محرك اين اعمال مي داند .

اينم يك مجموعه داستان كوتاه ديگه از آقاي سيمون . دوست داشتم مهيج بود البته كه بايد در حد داستان پليسي كوتاه ازش انتظار داشت و چشم به راه هزارتا پيچ و خم نبود اما در مجموع دوست داشتني بود .

خوب گفتم آقاي سيمنون هم رمان مي نوشته و هم داستان هاي كوتاه تر و هم مجموعه ماجراهاي مگره را از هر سه نوعش هم معرفي كردم اما با توجه به اهميت مگره توي كارهاي ايشون تصميم گرفتم شش هفت كار ديگه از ايشون كه راجع به مگره باشه بخونم . خوب البته كتاب هاي جنايي كم حجمند و بسيار سريع هم پيش مي رند اما متاسفانه معمولا سخت مي شه قسمت زيبايي توشون يافت .

مگره می ترسد/ سیمنون

مگره می ترسد

 

ژرژ سیمنون

کاظم اسماعیلی

 

انتشارات خجسته

مگره برای دیدن یکی از دوستانش به شهر کوچکی رفته که این مسافرت هم زمان با معمای پیچیده ای در آن شهر است . سه قتل به صورت یکسان اولی مردی وابسته به خانواده ای ثروت مند و دو مورد دیگر افراد فقیر و سطحی هستند . افکار عمومی بر ضد خانواده اشرافی شهر در حقیقت پدر و پسر دکترش می باشد .

قشنگ بود داستان مهیجی را ایجاد کرده بود که آدم دلش می خواست یک سره بخونه تا آخرش بره و قاتل را کشف کنه ایده جالبی داشت .

در مورد آقای سیمنون باید این را بگم که تعداد زیادی از کارهاشون را با اسامی مستعار چاپ می کرده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

زن ها از کسانی که بلدند پول در بیاورند خوششان می آید اما ترجیح می دهند که ندانند این پول از چه راهی به دست آمده است .

 

آدم های کاملا بدبخت وجود خارجی ندارند . هرکسی به چیزی می چسبد و نوعی خوشبختی برای خودش می سازد .

كارد و طناب/ سیمنون

كارد و طناب

 

ژرژ سيمون

كريم كشاورز

 

انتشارات نگاه

قفس اميل : يك سري سرقت جواهرات زنجيره اي در شهر رخ داده است .
كلبه ي چوبي : زني به كارآگاه زنگ زده و مي گويد كه در كلبه آنها جسدي قرار دارد .
خط هوايي صحرا : كارآگاه سوار هواپيمايي است كه سارق معروف بين المللي هم سوار همان هواپيماست.
قتل در پانسيون : مردی در پانسیونی به قتل رسیده و پلیس از طریق علائم موریس به صورت اتفاقی خبردار می شود .
ايستگاه بون آونتورا: خلافکاران به دنبال جسد رئیسشان در کشتی هستند .

خوب بود لذت بردم داستان های کوتاه پلیسی که هم جذاب بود هم سریع قاتل و مقصر را مشخص می کرد و خوندنش باحال بود . تجربه جالبی بود و سرگرم کننده . گفتم سیمنون هم داستان های بلندکارآگاهی داشته هم کوتاه که تصمیم گرفتم یکی دو نمونه از کارهای کوتاهش را هم معرفی کنم .

بیگانگان در خانه/ سیمنون

بیگانگان در خانه

 

ژرژ سیمنون

محمود نوائی

 

انتشارات نگاه

داستان در مورد وکیلی هست که همسرس سال ها پیش اون را ترک کردع و اونم از زندگی اجتماعی کناره گیری نموده تا این که یک روز متوجه صدای تیر توی خونه اش می شه و بعد با یک جسد توی یکی از اتاق ها مواجه می شه و در نهایت معلوم می شه دخترش و بعضی جوون های شهر یک دار و دسته خالفکار داشتن و یکی از اونا قاتل این مرده و ....

خوب بود سرگرم کننده بود هر چند ایده اش خیلی تکرای هست اما درمجموع ایجاد هیجان می کرد و آدم همراه و همگام با داستان پیش می رفت تا ببینه چی می شه . اینم یک کتاب دیگه از آقای سیمنون که کارآگه مگره توش نقشی نداره .

در مورد سیمون می گن که تند نویس بوده به صورت شدید اونم یعنی مثلا ذکر شده براش  سه ساعت طول می کشیده تا یک رمان کامل را بنویسه و آماده چاپ کنه .

تبهكار/ سیمنون

تبهكار

 

ژرژ سيمنون

هما طهماسب

 

انتشارات نگاه

روزي نامه اي به دست دكتر مي رسد كه به او خبر مي دهد همسرش با مرد ديگري رابطه نامشروع دارد و دكتر پس از تحقيق متوجه صحت موضوع شده و تپانچه اي مي خرد تا مرد و همسرش آليس را به قتل برساند.

متوسط بود خوب موضوعات پليسي همينن پيچيدگي خاصي ندارن كه آدم بخواد چيز در موردشون بگه اما چيزي كه بيشتر از همه توي ذوقم زد اين بود كه منتظر كارآگاه مگره بودم اما تو اين داستان حضور نداشت. البته خوب سيمنون 200 رمان و 150 رمان كوتاه نوشته كه 75 رمان و 28 داستان كوتاه كه مربوط به كارآگاه مگره است سبب ساز اصلي شهرتش هست .

 

 قسمت زيبايي از كتاب

تنها چيزي كه نمي توانم تحمل كنم وجود آدم هايي است كه آنچه در فكرشان هست به زبان نمي آورند .

سایه بازی/ سیمنون

سایه بازی

 

ژرژ سیمنون

رامین آذربهرام

 

انتشارات مروارید

باز هم کارآگاه مگره وارد میدان می شود . این بار مرد ثروت مندی در دفترش به قتل رسیده و پول های گاو صندق نیز به یغما رفته اند . همسر سایق مرد در همان ساختمان سکونت دارد و پسرش که فردی معتاد و بی بند بار است در هتلی در همسایگی دوست دختر پدرش زندگی می کند .

نسبتا خوب بود . البته یک چیزی هست کتاب هایی نیست که بگم اگر حوصله جدی خوانی ندارید و دلتون هیجان می خواد برید سراغش چون همه اش هیجان و ردپا نیست یک عالمه اش توصیف ماجرا و اتفاقات هست خیلی معمول بدون هیجان زیاد از اون ور ادبی سطح بالایی هم نیست هر چند توی جنایی ها شاید کتاب خوبیه و جز نوشته های زرد محسوب نشه اما خوب اگر دنبال هیجان محضید به نظر من دنبال همون نوشته هاس زرد رفتن بهتره .

 

قسمت زیبایی از کتاب

وقتی مردی نمی تواند وسایل رفاه همسرش را فراهم کند حق ندارد زن بگیرد ! این یک اصل است که من به آن اعتقاد دارم .

سفر مگره/ سیمنون

سفر مگره

 

ژرژ سیمنون

عباس آگاهی

 

انتشارات جهان کتاب

هتل ژرژ پنجم یک هتل لوکس هست که ثروت مندان در اون رفت و آمد دارند و یکی از میلیاردهای مشهور توی وان به قتل رسیده . زنی که قرار بوده به زودی با اون عروسی کنه در اتاق بغلی بوده که اون شب اقدام به خودکشی کرده و الان یک جورایی فراری محسوب می شه ...

زیاد خوشم نیومد کتاب هاش زیاد معمایی و کارآگاهی نیست بیشتر پلیسیه نمی دونم منظورم را چطور بگم یعنی یک معمای آن چنان پیچیده و فهمیدن از طریق یک عالمه نکته و موضوع نیست بلکه یک تعقیب و گریزه اما این که دوسش نداشتم به نظرم توضیحاتش خیلی زیاد و غیر ضروری بود و ریتم هیجان دار داستان را می گرفت .

سیمنون بعد از مرگ پدرش ترک تحصیل می کنه و به عنوان روزنامه نگار مشغول به کار می شه و همین امر اون را در مواجه با موضوعات مختلفی قرار می ده که بعدها در نویسندگی رمان کمک حالش می شه.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

دردسرآفرین ترین موردها آن هایی هستند که ابتدا بسیار پیش پا افتاده به نظر می رسند و اهمیتی به آن ها نمی دهی .

 

از یک پله و درجه ی اجتماعی که تجاوز می کردی ، مفهوم حجب و حیا چیز متفاوتی می شد .

 

هر کسی می تواند دست به آدم کشی بزند ، به شرط این که انگیزه کافی داشته باشد .