چشم های آبی
مجموعه ای از نویسندگان
قاسم صنعوی
انتشارات قطره
تمثیل مبادله از خوان خوسه آره ئولا : بازرگانی به شهر می آید تا زن های مسن را با زن های جدید و بلوند عوض کند .
خوان اول گرفتار از میگل انخل آستوریاس : مردی که نور بد را می بیند و باید کسی را بکشد .
مرگ و رستاخیز رمان نویس از میگل انخل آستوریاس : شخصیت های رمان می خواهند برای نویسنده مجلس ختم بگیرند .
نافرمانی های عیسی از میگل انخل آستوریاس : عیسی معتقد بود باید به زنده ها رسید نه مرده ها .
کسی چراغ ها را روشن نمی کند از فلیسبرتو ارناندز : سخنرانی ها و حرف ها و داستان ها در یک مهمانی .
نبرد نهائی از انریکه بونستر : جنگ بین چین و روسیه و انتظار صلح .
چشمهای آبی از اکتاویو پاز : نامزد مرد از او چشمهای آبی خواسته .
خاطره ی پاسکوال روئیز از فرانسیسکو په رز مارسیه ویچ : روزهای زندگی یک مرد و سختی هایش.
سقوط از ویرخیلیو پینه را : دو دوست در حال سقوط یکی چشم های دیگری را حفظ کرده و دیگری ریش های دوستش را.
زنده باد دوستان از کارلوس آرتورو تروکه : دانشجویی که با گروه مبارزان همراه شده .
علامت از خولیو رامون ریبه ئیرو : مرد علامتی نقره ای پیدا کرده و به پیراهنش می زند .
فراری از مانوئل زاپاتا اولی وی یا : مبارزه ارتش و چریک ها و عمه کلاریسا.
شرط بندی هایی که بدبختی می آورد از خوسه فرانسیسکو سوکاراس : شکار تمساح مزاحم .
باران سرد و ریز از خوان ده لا کابادا : مرد نگران است باران به خاک نفوذ نکند چون دخترش مرده است .
روبه آسمان در شب از خولویو کورتازار : رویاهای مرد مریض .
آکسولوتل از خولویو کورتازار : مرد هر روز به باغ وحش به دیدن آکسولوتل ها می رود .
تپه های مجاور آسمان از انریکه کونگرائینس مارتین : پسرک با دوستش شریک می شود تا پولش سود ده شود .
درخت پرشاخه از کارلوس گارسه ته : دو سرباز شاهد شکنجه دوستشان هستند .
مهمان از ماریو وارگاس یوسا : مرد سیاه برای به دام انداختن نوما امده .
برادر کوچکتر از ماریو وارگاس یوسا : دو برادر به دنبال سرخ پوست فراری .
رود معجزه گر از ژوزه مائورو ده واسکونسلوس : سفر روی رودخانه و دشمنی زن ها بازن بدکار
فانوس غرق شده گان از ژرژ آمادو : مردی که شعرهایش را می فروخت .
بیوه ی مونتی یل از گابریل گارسیا مارکز : شوهر زن فوت کرده و او غمگین است .
جاودانان از آدولفو بیوئی کاسارس : تغییر انسان و تبدیل های مکانیکی جهت حفظ روح .
تالپا از خوان رولفو : زیارت مرد مریض به همراه همسر و برادرش .
یک جان روشن از کارلوس فوئنتس : زن به دنبال جسد برادرش آمده است .
انتخاب بعدیم از امریکای لاتین بود یه مجموعه داستان که البته بعضی هاشم قبلا خونده بودم و مجموعه مناسبی هم هست داستان های قوی ای انتخاب کردند و خوندنش لذت بخشه .
دارم باز مختصر می نویسم شرمنده حالم جسمیم خیلی بده مورد خطرناکی نیست ویروسه و دکتر گفته سه روزه ردیفه اما خوب از اون سه روزایی که از جات تکونم نمی تونی بخوری .