شوهر عزیزم/ اوتس

 

شوهر عزیزم

 

جویس کارول اوتس

ربابه جلایر

 

انتشارات شورآفرین

استثنایی : خواهر بزرگ ایمی نوعی بیماری روانی دارد که کل زندگی آنها را تحت تاثیر قرار داده .

دختران بینای مرد نابینا:هلن در خانه از پدر پیر و کورش مراقبت می کند .

دوران زیبای پرینستون : دخترک طی نامه هایی از خدمتکار قدیمی در مورد پدربزرگش می پرسد .

گورستان زباله : پسرک دانشجو که جسدش در زباله ها پیدا شده .

هوشیار : پسرک که مدتی است مواد را ترک کرده برای تعطیلات نزد مادرش برگشته .

جویس کرول عزیز: نامه های یک خواننده کتاب به نویسنده اش .

خودکشی در باشگاه بدن سازی : تفکرات زن در مورد مرگ و اعضای باشگاه .

خانواده ی گلیزر : پنه لوپه قرار است با دوست جدیدش راهی خانه آن ها شود موضوع شوک برانگیز نبودن مادری در خانه است.

دادرسی بی نتیجه: زن به عنوان هیات منصفه انتخاب شده و حس می کند این فرصتی برای اوست .

شوهر عزیزم : زنی که بچه هایش را کشته چون مناسب شوهرش نبودند .

اینم یک کتاب جدید دیگه از خانم اوتس ( پارسالم یکی ازش معرفی کردم ) یک مجموعه داستان کوتاه . من خیلی دوست داشتم موضوعاتش جالبه احساسات شخصیت ها را خیلی ریز و شفاف بیان کرده و هی آروم آروم گره های داستان را باز می کنه و پیش می ره یه جوری که خط به خط دنبالش می ری.  واقعا کتاب قشنگیه و توصیه اش می کنم بعضی قسمت ها واقعا اعصاب ادم را یک جور ظریفی تکون می ده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

کاملا معلوم بود که خدا نظر خودش را داشت و نمی شد آن را عوض کرد .

 

وقتی با یک مرد کور زندگی می کنی کم کم نامرئی می شوی.       

 

مردی که داغ پسرش را می بیند دیگر هیچ وقت آن آدم سابق نمی شود .

 

اگه تو این دنیا نخندی باید بشینی گریه کنی و تا جایی که عقل من قد می دهد این کار به زندگی ات گند می زند .

جایزه بگیر / اوتس

 

جایزه بگیر

جویس کرول اوتس

علی قانع

 

انتشارات نگاه

زارلاند : سوفی داغدار همسرش است که نامه هایی عجیب برایش می رسد .

بونوبو ماما : دخترک کمرش را تازه عمل کرده و قرار است با مادرش ناهار بخورد.

منشور اخلاقی : مدرسه می گوید باید هر تقلبی را اعلام نمود .

جایزه بگیر : زن یاد آن روزها افتاده و پسر خاله شری که داشت .

ضرب و شتم : دخترک در بیمارستان است و پدرش حال خوبی ندارد .

گواهی انحصار وراثت : زن پس از مرگ همسرش به دادگاه انحصار وراثت آمده .

اورانوس : زن مهمانی هر ساله را داده و پسر عجیبی را می بیند که او را صدا می زند .

بابای گم شده :  پدر از وقتی از کار اخراج شده جور دیگری شده و امروز به پسر کوچولو می گوید قرار است مادرش را غافلگیر کنند .

یکی دیگه از تازه های نشر از خانم اوتس بود که من رمان هاش را چندان دوست ندارم اما معمولا داستان کوتاهاش برام جالبن و این کتابم همین طور خوشم اومد ازش داستان ها و موضوعات جدید سرگشتگی توی آدماش یک جور حس یاس حس ندامت نمی دونم البته من کلا شخصیت های داستانش را درک نمی کنم خیلی خیلی زیاد با روحیات من فاصله دارند اما با این وجود کتاب خوبیه برام ترجمه اش هم روونه .

 

قسمت زیبایی از کتاب

این عشق برای نجاتش کافی نبود . برای نجات هیچ کدام از آنها کافی نبود ، همه چی تمام شده بود .

اشتهای آمریکایی / اوتس

اشتهای آمریکایی

 

جویس کرول اوتس

سهیل سمی

 

انتشارات ققنوس

ایان با همسرش گلینیس زندگی خوب و مرفهی دارند . تا زمانی که گلینیس دختری به نام زیگریت را به خانواده معرفی می کند زیگریت زیباست . روزی با ایان تماس می گیرد و از او می خواهد به وی کمک کند و ایان مقداری پول به وی می دهد وقتی روزها بعد گلینیس چک مذکور را پیدا می کند به ایان مشکوک شده و طی یک حادثه کشته می شود و این شروع ماجراست .

با اوتس مدت زیادی نیست اشنا شدم و خوب حالا که کتاب جدید دیدم دوباره سراغش رفتم . کتاب قشنگی بود ملموس تر از کتاب های دیگه اش و البته ترجمه هم عالی بود و نقش اساسی داشت . با همه اینها باید بگم خیلی هم خاص نیست و در هر صورت من از آخر داستان متنفرم و از احساسات ایان .

پ .ن : غغیبتم خیلی طولانی شد این بار . ممنون از احوال پرسی همه بهترم اما هنوز خوب نیستم و البته عین قبل هم و با اون اشتیاق کتاب نمی خونم . تمرکزم کم شده انگار . باشد که بهتر شوم .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

گلینیس برای به دنیا آوردن بیانکا رنج و درد تحمل کرده بود ، و بیانکا انگار مقاومت می کرد ، انگار نمی خواست به دنیا بیاید ، یک بدن با تحمل درد ، بدنی دیگر پدید آورده بود ، به این قصد که هر دو زنده بمانند . گلینیس با خودش می گوید ما هرگز همدیگر را کاملا فراموش نکرده ایم .

 

ما به آنچه حقیقت است اعتقاد نداریم بلکه به چیزی باور داریم که دوست داریم به عنوان حقیقت درکش کنیم .

عروس بيوه/ اوتس

عروس بيوه

 

جويس كرول اوتس

رويا بشنام

 

انتشارات فيروزه

يك رمان ديگه از خانم اوتس . در مورد زن جواني هست كه بعد از عروسي با شوهرش راهي آبشار نياگارا براي گذروندن ماه عسل مي شوند اما فرداي اون روز شوهرش خودش را توي آبشار مي اندازه غرق مي كنه. اتفاقات زيادي در ادامه داستان براي اين زن مي افته ازدواج مي كنه ، بچه دار مي شه .... اما اين حس ترس عدم اعتماد به نفس و در حقيقت استرس از دست دادن ديگران اضطراب اين كه تركتون كنن هميشه در وجود زن باقي مي مونه .

قشنگ بود راستش من موضوعش را دوست داشتم به خصوص كه يك ديد روان شناسانه به اين قضيه داشت و قابل لمس بود اما خوب چندان هم روند داستان را نپسنديدم يك جورايي دلم مي خواست جور ديگه ادامه پيدا كنه شايد اين همه موضوع قاطيش نشه كم ماجراتر باشه .

خانم اوتس در دانشگاه ادبيات تدريس مي كنند .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

اگر ايمان بر پايه جهل باشه به چه دردي مي خوره ؟

 

تعصبات من در حقيقت خود من هستن ! من تعصبات خودمو دوست دارم .

 

نمي تونم گرفتار مردي كه به يه غريبه بيشتر از من ، بچه ام و زندگي مون اهميت مي ده ، بشم .

خوب شد شناختمت/  اوتس

خوب شد شناختمت

 

جویس کرول اوتس

فریده اشرفی

 

انتشارات مروارید

کودک گم شده : چند بچه عکسی پیدا می کنند که برایشان یک راز است .
برادرها : مرد در خواب برادرهای نداشته اش را می بیند .
متولد ماه ژوئن : زن بچه گوزنی را پیدا کرده و سعی می کند به درمانگاه ببرد .
خوب شد شناختمت : زن ها در مورد زایمان حرف می زنند .
آیا خنده واگیر دارد ؟ : زن در موقعیت های مختلفی قرار می گیرد که افراد می خندند شاید بدون دلیل .
میز ناخوشایند : چند دوست برای شام به رستوران همیشگی رفته اند اما میز خوبی نصیبشان نشده.
دستان گره خورده : زن قرار است ارزش ادبی کارهای شاگرد متوفی اش را ارزیابی کند .
سیاست : دختر به روابطش با مردها فکر می کند .
به تنهایی : مرد از دست ولگرد عصبانی شده و با ماشین به او می زند .

خوب خانم اوتس نویسنده امریکایی هستند که توی یک مزرعه بزرگ شدند و نوشته های زیادی دارند اما تعداد زیادی از آثارشون توی ایران ترجمه نشده بنابرین همین جا دیگه پرونده اشون را می بندم . این کتاب اخر که دوباره یک مجموعه داستان بود خوب بود موضوعاتش جالب بود و قلمش را هم دوست داشتم چیزای مشترکی توی داستان های ایشون می شه پیدا کرد .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

وقتی از چیزی حرفی به میان نیاید ، زود هم به فراموشی سپرده می شود .

 

به زبان آوردن یک مساله ،به ویژه مساله ای ناراحت کننده و یاس آور که هیچ یک از ما کنترلی بر آن نداریم ، آن را با اهمیت بسیار زیادی حفظ و بزرگ می کند .

سیاهاب/ اوتس

سیاهاب

 

جویس کرول اوتس

مهدی غبرائی

 

انتشارات افق

داستان در مورد دختری هست که در جشن برگزار شده توسط دوستش با یکی از سناتورهای معروف آمریکا که هم سن پدرش هست آشنا می شه سوار ماشین سناتور شده و راهی بندر می شوند . در همین حال ماشین تصادف کرده و درون آب می افتند . دختر در حال غرق شدن و خفه شدن هست و داره فکر می کنه که نباید این طور بمیره توی آب با یک غریبه و ...

نسبتا خوب بود راستش موضوع خیلی هیجان انگیزی داره چهارچوبی که برای بیانش در نظر گرفته هم خیلی زیباست این یادآوری های گذشته و جملات تاکیدیش دوست داشتنی هستند اما قلم اوتس کم کم دستم اومده و زیاد باهاش ارتباط برقرار نمی کنم نه که بد باشه نه اما اون گرمایی که منو جذب کنه نداره .

اوتس خودش فوق لیسانس ادبیات داره .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

تو بیمارستانی که به دنیا اومدی ، وقتی تو را دادند دستم می دانستم که دختری و هرگز در تمام عمرم چه قبل و چه بعد از آن این قدر خوشحال نبودم ، عهد کردم هرگز نگذارم دخترم آن طور که من صدمه دیده بودم صدمه ببیند .

 

چه قدر برای ما قطعی است که آینده را قالب کلمات تمرین کنیم .
هرگز شک نکنید که برای ادای آن ها زنده می مانید .
هرگز شک نکنید که داستانتان را خواهید گفت .

دختر سیاه ، دختر سفید/ اوتس

دختر سیاه ، دختر سفید

 

جویس کارول اوتس

علی قانع

 

انتشارات افراز

جنا دختر سفید پوستی است که پدرش یکی از وکیل های دردسرساز و مشهرو است . پدرش از او خواسته از حد و مرز نژادی فراتر رود و اکنون در سال اول دانشگاه او با مینت دختر سیاه پوستی هم اتاق است که سایرین دوستش نداشته و به او فشار وارد می کنند .

چندان خوشم نیومد خوب این کتاب هم حال و هوای متفاوتی داشت البته به رمان جانورها نزدیک تر بوده قلمش تا اون مجموعه داستان کوتاه . زیاد به دل من نبود از اون حالت بینابینی که تا عمق مطلب را بیان نمی کنه زیاد راضی نیستم نثرش هم کشش بالایی برام نداره .

گفتم که اوتس یک نویسنده آمریکایی هست البته باید بگم مدت زیادی را خارج از آمریکا و در فرانسه و اسپانیا زندگی کرده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

عشق هم چون بخار چیزی به جای نمی گذارد و توهمی قدیمی بیش نیست .

 

چیزهایی هست که دلت می خواهد باور کنی اما نمی توانی و چیزهایی هست که دلت نمی خواهد باورشان کنی اما قبولشان داری .

 

میل به شناخت کامل کسی ، راهی برای استثمار و تملک اوست ، راهی است برای شرمساری او که نباید پذیرفت . 

وقتشه با من زندگي كني/ اوتس

وقتشه با من زندگي كني

 

جويس كرول اوتس

مهري شرفي

 

انتشارات مركز

گرما : دو دختر بچه دوقلويي كه توسط يك پسر عقب افتاده به قتل مي رسند .
ليلالي : زن با مردي كه از همسر قبلي خود يك پسر دارد ازدواج مي كند . روابط پدر و پسر خوب نيست.
در جست و جوي خانه : زن و مرد جوان در بحران عصبي مرگ نوزادشان هستند و مرد به دنبال خانه در شهري جديد است .
نوزاد گريان : زن در خانه مدام صداي گريه نوزادي را مي شنود .
خانواده : خانواده هنوز هست حتي در جنگ حتي وقتي پدر مي رود و مادر مرد ديگري را به عنوان پدر جديد معرفي مي كند و ...
برهنه : زن در حال رفتن به خانه است كه تعدادي پسر بچه به او حمله كرده و زخمي و برهنه اش مي كنند .
احساس : به مرد خبر مي دهند كه همسر سابقش خودكشي كرده است .
وقتشه با من زندگي كني : دخترك كه شب ها خوابش نمي برد شبي به نزد مادربزرگش مي رود كه او هم بيماري بي خوابي دارد .
خريد : قرار است مادر و دختر براي خريد لباس بيرون بروند . قراري است كه سال هاست در حال انجامش هستند .

اين بار رفتم سراغ يك مجموعه داستان كوتاه از اوتس . نويسنده امريكايي كه انواع و اقسام نوشته ها را داره از نقد گرفته تا رمان و داستان كوتاه . قشنگ بود به نظرم خيلي قشنگ مدرن و روان شناسانه بود . از موضوع داستان ها از اون حالت گيجي و مبهم بودنشون خوشم مي يومد ناكاميشون اذيتم مي كرد و كلا خيلي با داستات قبلي فرق داشت اصلا درك نمي كنم نويسنده هر دو يك نفره .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

پيوندهاي خوني از همه چيز قوي ترند .

 

من اگه تو رو نداشته باشم هيچي ندارم . خودت اينو مي دوني .

جانورها/ اوتس

جانورها

 

جويس كرول اوتس

حميد يزدان پناه

 

انتشارات افق

داستان در مورد دختر دانشجويي هست كه يك جورايي اشق يكي از استادهاش شده . البته اين استاد چندان آدم نرمالي نيست همسري داره كه مجسمه هاي عجيب غريب مي سازه ظاهرا هرزچندگاهي با يكي از دختران صميمي شده و او رو به منزل دعوت مي كند .

داستان چندان حالت كلاسيك و تعريف خطي يك ماجرا را نداره البته حالت ماجرا خطي هست اما نحوه بيان و قلمش كمي ماليخوليايي و شاعرانه است . انگار همه چيز داخل يك حباب داره تعريف مي شه . نسبتا خوب بود نه آن چنان جلبم مي كرد نه توي ذوقم مي زد .

خوب اوتس هم از اون نويسنده هايي هست كه بارها از خودم پرسيدم چرا هنوز ازش چيزي نخوندم و بالاخره رفتم سراغش .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

من به توهين عشق مي ورزم ، چرا كه از روي صداقت است نه چيز ديگر .

 

بعضي وقت ها بدون دليل عاشق مي شوي . بدون تشخيص . آن وقت دير شده و نمي تواني در برابرش مقاومت كني .