ارتش تک نفره/اسکیلر

ارتش تک نفره

 

موآسیر اسکیلر

ناصر غیاثی

 

انتشارات آسیم

سال نشر : 1397

این بار هم شخصیت اصلی داستان یک یهودیه و باز به کمونیسم علاقه منده . توی جوانی چالش هایی با خانواده داره رویاش رهبری یک جامعه کمونیسم هست به مرور مسن تر می شه و رویاها و وقایع زندگیش تغییر می کنه جامعه یهودی تشکیل اسرائیل نظام سرمایه داری عشق و ....

کتاب بدی نیست به نظر من قلمش قوی و خوبه تغییر جهت هاش پیش برد داستان همه و همه عالی ان ولی راستش خیلی گرم نیست یا دغدغه هاش از ما دوره یهود کمونیسم فکر نکنم زیاد برای ما ملموس باشه .

اسکیلر علاوه بر نویسندگی شغل طبابت داشته و باید بگم از نویسندگان یهودی هم هستند . امیدوارم اگه به مباحثی که می نویسه علاقه مند شده باشید بخونید و لذت ببرید .

 

قسمت زیبایی از کتاب

همیشه می گفت چیزی که مال من است مال توست و چیزی که مال توست مال من است .دیگر مالکیت خصوصی نداریم .حتی این فکر به ذهنش رسیده بود که از مسواک هامان به طور اشتراکی استفاده کنیم و واقعا مال خودش را انداخت دور . نمی خواستم باهاش مخالفت کنم . به جایش دیگر مسواک نزدم. به خاطر همین کلی از دندان هایم پوسیدند . 

پلنگ های کافکا/اسکیلر

پلنگ های کافکا

 

موآسیر اسکیلر

ناصر غیاثی

 

انتشارات چشمه

سال نشر : 1394

مرد در روستای دورافتاده ای است ادعای کمونیست دارد به همراه دوستش یوسی . یوسی به دیدن یکی از بزرگان کمونیسم می رود ماموریتی بر عهده می گیرد اما شدیدا مریض می شود و بنیامین را به ماموریت می فرستد . بنیامین در این سفر کیفش را گم می کند فقط در ذهنش هست که باید با نویسنده ای یهودی ملاقات کند و همین سبب ملاقاتش با کافکا می شود ....

خوب کتاب قبلی که از آمریکای لاتین معرفی کردم اصلا به دلم ننشست و برای همین باز سراغ همین محدوده اومدم . آقای اسکیلر نویسنده برزیلی که کتابشون برنده جایزه ادبیات سائوپائولو هم شده . باید بگم این کتاب هم یادآور آمریکای لاتین نیست چون فضاش همه اش تو اروپاس ولی کلا بد نیست داستان جمع و جوریه خوب پیش می ره قلمش هم روانه مطالب را خوب به هم پیوند می زنه و طنز ظریفی داره . به نظر من بد نبود .

 

قسمت زیبایی از کتاب

آرامش درونی دارایی بزرگی است گنجی است گران بها .

سرپناه بارانی/مویز

سرپناه بارانی

 

جوجو مویز

طناز باقری

 

انتشارات میلکان

سال نشر : 1396

سابین و کیت در لندن زندگی می کنند . کیت با هم خانه سابقش به هم زده با مرد جدیدی آشنا شده و می خواهد دخترش سابین را به ایرلند بفرستد تا در زمان کشمکش های این روابط جدید در لندن نباشد . از سویی کیت بی ثباتی ها و تفکراتش را داریم و از سوی دیگر سابین را در ایرلند در مزرعه پدر بزرگ و مادربزرگش . مردمانی که شباهت زیادی به او ندارند و سابین که تلاش می کند با محیط جدید کنار بیاد .

 

از مویز که چندتایی کتاب معرفی کردم اینم دم دستم بود گفتم بخونم راستش ریتمش خیلی خیلی کند و کسالت آوره ولی موضوعش بد نیست اشاره به این که حالا هر بار سر هر اتفاقی هم لازم نیست سریع خودمونو در نظر بگیریم به فکر بقیه هم باشیم احساساتشون اینده شون .... سعی کنیم از دید بقیه هم به دنیا نگاه کنیم ..... کلا منو چندان جذب نکرد.

 

کارما/حمزه لو

کارما

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات روشا

سال نشر : 1397

آوا دختر پولداری است که پدرش جراح معروف پلاستیک است در دانشگاه گرافیک می خواند و تفریحات مخصوص بچه های هم طبقه خودش را دارد تا زمانی که هستی دختر نه چندان خوش نام دانشگاه از دماغ عمل کرده او خوشش می آید به سراغ پدر آوا می رود و زندگی آنها را زیر و رو می کند .

تازه های نشر هم زیاده از خانم حمزه لو و خوب وقتی اومدم سراغشون قاعدتا بهتره تا حد امکان کتاب های جدید را هم معرفی کنم .خوب واقعا باید بگم خیلی خوبه هر قصه یک مبحث حدید هست یک مشکل متناسب سال های نشرش نمی گم کتاب ادبیه یا روان شناسی و عمیق نه اصلا اما توی کتاب های عامه پسند خوبه و حتی به نسبت خودشون هم خوب جلو رفتند و واکنشها طبیعیه مسائل همون مسائل روز هست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

چرا مردم فکر می کنند جواب های کوبنده دیگران را اذیت می کند در حالی که بی تفاوتی و سکوت خیلی سخت تر و دردناک تر از هر جوابی بود.

عطر بهار نارنج/حمزه لو

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عطر بهار نارنج

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات برکه خورشید

سال نشر : 1398

نگار و نغمه با مادرشون در تهران زندگی می کنند . اصالتا شیرازی هستند ولی بعد فوت پدر همون تهران به زندگی تنهاشون ادامه دادند نغمه امسال کنکور داره و مادر امیدواره با قبول شدن نغمه در دانشگاه شیراز به شهر خودشون برگردن . نگار گرافیست هست درگیر با دوست های امروزی و مسافرت برو و پارتی بگیر و مادری سخت گیر که اجازه هیچکاری نمی دهد . نگار با پسری به نام آراد آشنا می شود که اعتقادی به ازدواج سنتی نداشته و از طرفداران ازدواج سفید است و ....

اینم دیگه جدیدترین کتاب خانم حمزه لو و ان شاا... بستن پرونده شون امیدوارم کسایی که به این تیپ ادبیات علاقه مندند کارهاشونو بخونند و لذت ببرند . موضوع کتاب جالبه خوشم می یاد که خانم حمزه لو حداقل اگر عامیانه هم می نویسه هر بار روی یک موضوع اجتماعی خاص زوم می کنه. واقعا بحث ازدواج سفیدم بحث مهمیه این روزا . از چیزیش که خوشم اومد اینه نیومده سیاه نمایی کنه و آراد را یک آدم مزخرف ته خط نشون بده . حالا نمی خوامم بگم کتاب قانع کننده است . ولی واقعا چیزیه که باید بهش پرداخت .

حوض فیروزه/حمزه لو

حوض فیروزه

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات برکه خورشید

سال نشر : 1396

فیروزه دختر فقیری هست که پرستاری می خونه پسر پولدار و شیکی که ظاهرا داروساز هست عاشقش می شه به خواستگاری می یاد و اونم بدون تحقیق باهاش ازدواج می کنه و بعد متوجه اعتیاد و دروغگویی پسره می شه در حال کارهای طلاقش هست و پرستار دختری به نام سارا می شه که شوهرش توی وزارت خارجه کار می کنه اما سارا فلج نخاعی هست و هیچ حرکتی نداره و .....

این کتاب هم جز کتاب هایی از خانم حمزه لو بوده که فروش خوبی داشته و چند بار تجدید چاپ شده . ولی جدا ته عامیانه بود همه چیزش سطحی اون مشکل ازدواج اعتیاد ازدواج مجدد همه و همه یه جورایی سطحی نوشته شده بود چیزی برای فکر تعمق نداشت بعد ادبی هم که جای خود . اون رفتارای زشت فیروزه عصبی بودن از دست آدم های خوشبخت برخورداش هیچ کدوم را نمی فهمیدم .  یعنی کلا حوصله سر بر بود.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اولین عشق واقعی خیلی زیباست . مثل تاب بازی است . وقتی که محکم تاب بالا می رود و دلت می ریزد. در برگشت تاب... آن فروریختن دل مثل حس عاشقی است . پر از هیجان و لذت و خواستن . دلت می خواهد تاب بالاتر برودبلکه هیجانش بیشتر شود . عشق هم همین طور است دلت می خواهد پیش تر بروی تا هیجان و دلهره ات بیشتر شود.

 

هر چه سن آدم بالاتر می رفت بیشتر احساس نامطمئنی نسبت به همه چیز در وجودش ریشه می دواند . دیگر بدترین چیزها به نظرت خیلی هم بد نبودند و تابوها از زوایای دیگر شاید یک فضیلت به حساب می آمدند .

زندگی شیرین/حمزه لو

زندگی شیرین

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات برکه خورشید

سال نشر : 1395

شیرین زنه خانه داری است که اولویت های زندگی اش را بر اساس نیازهای فرزندان و همسرش برنامه ریزی کرده . همسری که در ابتدا عاشق هم بوده اند اما الان سال هاست اهمیت خاصی به نظرات شیرین نمی دهد . ماجرا از جایی شروع می شود که شوهر شیرین خودش را بازخرید می کند خانه را می فروشد و تصمیم به ساخت و ساز در شمال می گیرد . آزاده دخترشان بسیار بی پروا و سر خود شده و شیرین متوجه توده ای در سینه اش شده است ....

عامه پسند و بازاریه اخرش هندی بازیه شخصیت شوهر را هم اصلا خوب در نمی یاره همه اینا هست اما انگشت روی نکته خوبی گذاشته کاشک واقعا بفهمیم خودمونم مهمیم چی می خواهیم از زندگی و تا کی می خواهیم برای بقیه زندگی کنیم . خلاصه کتاب پرباری نیست ولی می شه به معنیش دقت کرد و خوندش .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

کاش می شد وقتی بچه در شکم مادر اشت تصمیم بگیریم چه صفاتی از ما را نداشته باشد . شبیه کدام ترس ها و نگرانی های ما نباشد . بتواند انتخاب کند که کدام اخلاق شبیه کی شود هر چه خوب است را جمف کند و باقی را بریزد دور.

 

آدمی که حد و مرزش را به بقیه نشون نده مدام لگدکوب می شه .

عاشقانه برای پسرم/حمزه لو

عاشقانه برای پسرم

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات شادان

سال نشر : 1385

 

سحر دختری از خانواده متوسط هست که یه پسر خوشگل و خوش تیپ خیلی پولدار تو دانشگاه عاشقش می شه مامان پسره شدید مخالفه اما اونا ازدواج می کنند . داستان از جایی شروع می شه که شوهر سحر ترکش کرده و اونا با بچه شون نیما که معلولیت ذهنی داره تنها گذاشته .

اقا من زوی بچه ها حساسم هر جور بنویسن باز بغضم می گیره به دلم می شینه اما این دیگه خیلی جاهاش جاده خاکی می زد یعنی مادر شوهره به خون این تشنه است و این هر کار خوبی می کنه بازم اون بد و بیراه می گه اون وقت بچه که مشکل داره مادر شوهره با گل و شیرینی می یاد که الهی فدات بشم اینو بده بهزیستی نگه داره و .....

من خوشم نیومد به نظرم خوبم نتونسته بود مشکلات این جور خانواده ها را مطرح کنه .

شعله آبی/حمزه لو

شعله آبی

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات خورشید

سال نشر : 1393

عسل و گیسو دو دختر تبریزی هستند که بعد از زمان دانشجویی در تهران ماندگار شده اند شوهر عسل یک سالیست که فوت شده و این دو یک خانه مجردی اجاره کرده اند و تصمیم دارند شوی لباس راه بیندازند عشق ها و حرف هایی وجود دارد اما مهم تر از همه روح ساکن قبلی خانه است که می خواهد چیزی به دختر ها بگوید و ....

این بار دیگه زده تو کار روح خانم حمزه لو :دی وووی خیلی بد بودا یعنی نمی شه عامیانه یک ذره سطح بالا نوشت مثلا!!!!

 

قسمت های زیبایی از کتاب

کاش می شد به تک تک بچه ها فهماند که هر رشته ای دستشان رسید در دانشگاه انتخاب نکنند . اول خوب فکر کنند تا ببینند می توانند روزی هفت هشت ساعت چنان شغلی را تحمل کنند بعد انتخاب رشته کنند .

 

کاش می شد به پدر مادرها گفت بگذارید ما هم زندگی کنیم به جای ما زندگی نکنید .

 

چه طور است که آدم وقتی چیزی را می خواهد و به آن نمی رسد دیگر کم کم به نداشتنش عادت می کند ؟ و شاید هم بعد از مدتی دیگر آن را نخواهد و از طنز روزگار این بار بی آنکه بخواهد آن چیز در دسترسش باشد ؟

قصه ناتمام/حمزه لو

قصه ناتمام

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات خورشید

سال نشر : 1392

این بار قصه دختری که شوهرش همه کار براش می کنه ولی دائم برنامه مجردی داره خونه نیست دختر بعد مدتی سراغ دوستای دبیرستانش می ره یکیشون هست خیلی شیک پیکه مجرده و به مردها محل سگ نمی ده باعث می شه  نیلوفر یک کم زندگیش را مرور کنه بعدم  پدر نیلو مرد درستی نبوده ماهانم این وسط دروغایی می گه و همه کنار هم باعث می شه نیلوفر تلاش کنه از طریق شراره شوهرش را امتحان کنه ....

داستان عامه پسنده انتظار چیز فوق العاده نداریم حالا خیلی هم سیاه و سفید نمی کنه دست رو مشکل خوبی هم گذاشته اما آخه اگر راه خانمه افتضاحه مرده هم خیلی مقصره تازه بعدشم راه حل می ده که باید تلاش می کردی با خواهر برادرش آشتی کنه تا رفت و آمد فامیلی مانع رفت و آمد دوستانه شود . ایناش رو مخ بود دیگه پس جز عامیانه های خیلی بد دسته بندیش می کنیم :دی

 

راه طولانی/حمزه لو

راه طولانی

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات روشا

سال نشر : 1392

صالح و خانواده اش اهل خرمشهر هستند جنگ تحمیلی شروع می شه خانواده درگیر جنگ می شوند شهید جانباز اوارگی و .... در بچگی دختر عرب همسایه احلام هم بازی صالح است و حالا صالح در فکر است او را پیدا کند و باهاش ازدواج کنه

یعنی دیگه ته افتضاح واقعا کی اخه بعد ۲۰ سی سال فکر می کنه باید با هم بازی بچگیش ازدواج کنه تازه یادشم نیست هیچی یک دفعه یادش می یاد بعد خانم دکتری که توی جنگ بچه را برداشته بزرگ کرده و همه چیزشا به پاش ریخته یک دفعه هیولا می شه و خیلی هم حقیرانه داستان تاکید می کنه در ازدواج دختر و پدرش مهمند و مادر نقش مترسک داره .

خانم حمزه لو یک انجمنی هم برای ادبیات عامه پسند راه انداختند دبیرش هستند و می خواهند ظاهرا یک جایزه ای به اسم لیلی هم برای این ژانر در نظر بگیرند.

از این همه جا/حمزه لو

از این همه جا

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات روشا

سال نشر : 1387

خانواده دو تا پسر دارن پسر بزرگ خارج از کشور دانشجو هست و پسر کوچک که ارام و کنکوریه قرص روان گردان مصرف کرده توی توهم خودشو از ماشین پرت کرده پایین و مرده حالا برادر بزرگه اومده ببینه ماجرا چی بوده . نویسنده هم شیک و پیک هی از عوارض این قرص ها می گه و اه اه کردن که چه بدند و مصرف نکنید و یک عشق اب دوغ خیاری .

خیلی بده ها یعنی کلا افتضاح هیچ موضوع و چهارچوب درست درمونی به ذهنش نرسیده واقعا نمی دونم چه تاثیری داره حالا البته چه می دونم شاید برای نوجوونا بد نباشه.

حرف اسم که شد البته در مورد اسم خود خانم حمزه لو باید بگم ثبت احوال به عنوان اسم پسرونه با نام دلیر ثبتش کرده.

 

قسمت زیبایی از کتاب

زندگی دست ما نیست برای همین بهترین راه اینه که خودمون را باهاش سازگار کنیم تا حداقل اطرافیانمون را عذاب ندیم .

بعد از او/حمزه لو

بعد از او

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات شادان

سال نشر : 1384

زمان جنگه محبوبه دختر دبیرستانی عاشق پسر همسایه جدیدشان شده یوسف و اتفاقا خانواده آنها به خواستگاری محبوب می آیند اما برای پسر بزرگتر یونس .... محبوب گیج شده اما چون از اول چراغ سبز نشان داده و دختر بی سر و زبانی است همراه جریان می شود هر چند بی احساس و یخ کرده شده و جنگ هم جریان داره

البته همون اول داستان شما می دونید محبوب زن یوسفه و یک مردی می یاد دم خونه شون که محبوب غش می کنه کلا یعنی همون اول این خانم حمزه لو قصه را لو می ده خیالتونو راحت می کنه از عقاید عهد بوقیشم بدم می یاد دخترا دبیرستانی ازدواج می کنند درس نمی خونن خونه داری می کن عاشق خانواده شوهرن تو یک اتاق زندگی می کنن حالا شرایط اون روزگار هست اما حس طرفداری از این سبک زندگی هم موج می زنه

برای من دونستن اسامی فرزندان نویسنده ها جالبه اگه شما هم علاقه مندین اسم فرزندانشون ایلیا ارشیا و مانیا هست .

در پایان شب/حمزه لو

در پایان شب

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات شادان

سال نشر : 1382

دختری هست که خیلی دقیق و سخت گیره با یک اقای اسون گیر و راحت ازدواج می کنه زندگی خوبی دارند هر چند مثل همه زندگی ها مشکلاتی داره ولی اذر همه چیز را سخت می گیره تحلیل می کنه لذت نمی بره بچه داری سخت تفکرات سخت بچه قبل ۶ ماه اصلا لب به غذا نزنه قرار دقیقه ای دیر نشه بچه ها تمرکز درسی داشته باشن و ..‌‌‌

خوب عامیانه است اصلا ادبی نیست ولی عامیانه خوبه زوم کرده روی یک موضوع اجتماعی مهم و سعی کرده یاد بده که جدا چه قدر الکی سخت می گیریم لذت نمی بریم واقعا شاید فردا دیر باشه .

تحصیلات خانم حمزه لو در زمینه مهندسی کامپیوتر هست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

تو مادری تو دیگه مال خودت نیستی یعنی هیچ زنی از وقتی بچه دار می شه مال خودش نیست .

 

زندگی را راحت بگیر تا راحت بگذره ، چون بالاخره می گذره .....

افسون سبز/حمزه لو

افسون سبز

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات شادان

سال نشر : 1381

صبا یک دختر فوق العاده زیبا باهوش از یک خانواده خوب هست که پزشکی می خونه عاشق یک دکتر زیبا می شه باهاش ازدواج می کنه عروسی آن چنانی خانه آن چنانی ولی شوهری غیر متعهد با شکاکیت و بدبینی زیاد که زندگی او را نابود می کند.

خیلی افتضاحه من الان به این نتیجه رسیدم ادبیات عامه پسندم خوبه باشن کتاب هایی که مشکلات زندگی را بیان بگن با یک زبان ساده یک قصه سر راست هم معضلات بیان شه هم راه ورود خیلی ها به ادبیات باشن اما اخه دیگه ریز به ریز و ندید پدید چشم و ابروی طرفو گفتن ریز به ریز جهیزیه و لباس بعد برای این دختر کادو عروسی ویلا بدهند اون دختر بدون خونه باشه بعد همه چی موقع خواستگاری خوب باشه فقط تو تحقیقات بگن لجوجه اما چون نویسنده می دونه اخرش بده بندازه گردن تارک صلاه بودن و ..... کلا نکات روی مخ فراوان .  لامصب شوهرم نبود بوکسر ها یک مشت می زد به صبا اینم بعد مشت اول فرار می کرد اما هر مشتی بین دو هفته تا یک ماه طول درمان داشت .

کتاب افسون سبز اولین کتاب ایشون بود که دو ماه نشده به چاپ دوم رسید استقبال خیلی خوبی ازش شد و همین سبب شد کار را جدی بگیرند و ادامه بدهند .

دختری در مه/حمزه لو

دختری در مه

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات شادان

سال نشر : 1382

محوریت موضوع دختری به نام سایه است که روان شناس هست و موضوعات مختلفی دور و برش هست قضیه ازدواج برادرش خواستگار خودش و دختری که مورد تجاوز پدرش قرار گرفته.و خوب در حین قصه به این مواردم می پردازه .

اصلا از نظر ادبی چیز چشمگیری نداره ولی به نظرم در حد یک قصه عامیانه خیلی خوب عمل کرده و موضوعات قشنگی مثل همین تجاوز و اعتماد به نفس را پیش کشیده چیزایی که خوندنشون برای همه مفیده .

جالبه بدونید ظاهرا در سال 2007 خانم حمزه لو از سوی یک مجله لهستانی به عنوان زن نمونه ایران شناخته شدند .

مهر و مهتاب/حمزه لو

مهر و مهتاب

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات شادان

سال نشر : 1381

 

مهتاب دختر یک خانواده ثروتمند هست که دانشجوی دانشگاه آزاد هست و بعد عاشق یک پسر بسیجی خفن مذهبی جبهه رفته شیمیایی شده می شه که هیچی هم از مال دنیا نداره و خیلی هم خوشبخته .

یک افتضاح به تمام معنی بود اصلا درکش نمی کنم ها دوست مهتاب با یک مرد پولدار سن بالا ازدواج می کرد بعد مهتاب می گفت اشتباه هست چون اون بعدا مریض می شه و تو باید پرستارش بشی تازه بعد اون وقت خودش پرستار یک ادم تا این حد مریض نبود !!! شوهر مهتاب می گفت یک لحظه تا چشماتو دیدم عاشقت شدم اون قوت توی مهمونی خانواده مهتاب کلی بد می گفت از عروس داییش که لباس باز پوشیده بود تا بدنشو نشون بده خوب خودتم از جسم عاشق شدی دیگه مهتاب اینا از خانواده های مثلا ابر پولدار بعد برادر 24 ساله اش می خواد ازدواج کنه خودش با پس اندازش و وام بانک مسکن خونه می خره .........خلاصه افتضاح

خانم حمزه لو هم از نویسنده ها و مترجمان بسیار پرکار تهرانی هستند  .

پ.ن : قرار بود یک نویسنده عامه نویس پر کار معرفی کنم اروم اروم ازشون خوندم بین کتاب هام اما گفتم بذارم یک دفعه بعد خوندن سک تعداد از کتاب هاشون معرفی انجام بشه .

شبی که ستاره اش را گم کرده بود/کبیری

شبی که ستاره اش را گم کرده بود

 

ناهید کبیری

 

انتشارات ثالث

سال نشر : 1388

شام سرد: شام زن و شوهر پس از سال ها متارکه .
شبی که ستاره‌اش را گم کرده‌بود: زن رفته تا پس از مرگ دوستش به خانه او سر بزند .
امشب او مرا دیده‌است: زن و خواهر معلولش.
مانوش و پیغام کلاغها:دختر ارمنی پس از مرگ عمه اش عاشق شده.
بگذار آب همه دنیا را ببرد: ماموران پاسگاه زن را با مردی گرفته اند .
بعد از ظهر تابستان: روح دخترک مرده .
در پنهانی‌ترین لحظه‌ها: زندگی زناشویی و خودکشی زن.
دایره هرمسی: خودکشی شوهر زن تردید بین همسر و دوست دخترش.
عکسهای جدید جوزف: دختر با دعوت نامه دوست دوران کودکی به خارج رفته .
آدیوس: همسر یک شاعر .

اینم یک مجموعه داستان کوتاه از خانم کبیری . قصه ها بیشتر از عشق و خیانتن زندگی هایی که تکه هاییش خارج از ایرانه قشنگه روونه جالبهو دوست داشتنی . قلمش قویه موضوعاتشم خوبه ‌

در مورد خانم کبیری قبل از بستن پرونده شون بگم که تحصیلاتشون علوم اجتماعی هست امیدوارم بخونید و بیشتر باهاشون اشنا بشید .

کشتی ماه عسل/کبیری

کشتی ماه عسل

 

ناهید کبیری

 

انتشارات ثالث

سال نشر : 1387

رایکا مادر المانی اش را در بچگی از دست داده و پدر ایرانی اش به المان رفته است اما او در شمال نزد عمه ها زندگی می کند . رایکا زیباست مهمان دار هواپیماس ازدواجی عجیب غیرقابل باور می کند طلاق می گیرد و عاشق نقاشی می شود که بعد می فهمد متاهل است و ‌‌‌.....

قشنگه خیلی خوب رفت و آمدای زمانی را کنترل می کنه جوری که جذابیت کارم حفظ بشه نمی دونم سبکش را چی بگم اما جالبه جون داره قوی و متفاوت کتاب قشنگیه نمی دونم واقعا چرا مطلب زیادی ازش نوشته نشده ولی فضاهای مالیخولیاییش کنار فضاهای رئال کنار رمنس همه یک دستند و زیبا .

خانم کبیری علاوه بر نویسندگی دوره های تئاتر و بازیگری و گریم را هم گذروندند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

دیدم مردن چه آسان است . آسان تر از زندگی ... تنها کاری که باید بکنی این است که نفس نکشی . همین!

 

احساس کرد یک طوری یک طور عجیبی دوستش دارد و خودش نمی داند چه طور!

مرا به بغداد نبرید/کبیری

مرا به بغداد نبرید

 

ناهید کبیری

 

انتشارات ثالث

سال نشر : 1384

یاسمین دختری است که در قصر شیرین با پدر بزرگ و مادربزرگش زندگی می کند . مادرش طلاق گرفته و شوهر جدیدش حاضر به نگه داری از یاسمین نیست . پدرش هم ساکن عراق است مجدد ازدواج کرده و چند بچه دارد به دنبال او آمده تا وی را به عراق ببرد یاسمین دلش با ایران است با پدر بزرگش مادربزرگش نمی خواهد به عراق برود ولی مجبور است و زندگی او به عنوان یک نیمه عجم در آن کشور آغاز می شود هر چند در شروع داستان در آمریکا ساکن است .

خوب تصمیم گرفتم یک خانم نویسنده را معرفی کنم خانم کبیری که علاوه بر نویسندگی در زمینه شعر و ترجمه هم فعال هستند .

کتاب قشنگیه هم قسمت های مختلف را جالب به هم گره زده هم زیاده گویی نداره و هم قلمش روانه من مجموعش را دوست داشتم .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

بعضی روزها به قدری سیاه و بعضی دردها به حدی سنگین اند که گذشت زمان هم برای محو شدنشان نمی تواند کاری بکند .

 

در فرهنگ ما به خدا قسم عشق مقدس است . تقسیم نمی شود. آن که تقسیم می شود عشق نیست . من همسرم را قلب ام را عاطفه و بستر عاشقانه ام را مثل حیوانات جنگلی تقسیم نمی کنم!

خاطرات تاج الملوک/تاج الملوک

خاطرات تاج الملوک

 

تاج الملوک

 

انتشارات به آفرین

سال نشر : 1381

و اما این بار یک خاطره نویسی کاملا متفاوت و از زبان یک ملکه .  کتاب در حقیقت متن مصاحبه شفاهی با تاج ‏الملوک (همسر دوم رضاشاه و مادر محمدرضا پهلوی) که با بنیاد تاریخ شفاهی ایران در لندن انجام شده بوده است . وای اما اینم اصلا جالب نبود و کلا پروژه ام با شکست رو به رو شد اینم اصل حس نمی کنید از زبون یک آدم مطلع و ناظر نزدیک دارید چیزی را می شنوید چیزای قابل استناد و اتکایی نیست خوشم نیومد واقعا .

یک سری نکاتش برای خود من جالب جدید بود اشنایی ملک تاج با رضا خان . شوخ طبع بودنش بچگی رضا خان ولی بیشتر از این دیگه جذابیتی نداشت . پانویساشم که کلا رو مخ بود .

من زنده ام/آباد

من زنده ام

 

معصومه آباد

 

انتشارات بروج

سال نشر : 1392

داستان زندگی خانم آباد هست دختری که در خانواده ای کارگر در آبادان به دنیا می یاد خیلی پرجمعیتن ولی پدرش به تحصیل بچه ها اهمیت زیادی می ده از بزرگ شدنش در چنین خانواده ای روزهای انقلاب جنگ و اسیر شدنش در همون روزهای شروع جنگ صحبت می کنه با لحن بسیار بسیار ساده و دور از تکلفی .

این هم دومین زندگی نامه. اومدم سراغ این کتاب که در جایزه کتاب دفاع مقدس به عنوان اثر برگزیده دیگر نوشت انتخاب شد و خوب فروش خوبی هم کرد .  یه خاطره های جالبی داره ولی قلمش خیلی خیلی ابتدایی هست نمی تونه راضیتون کنه اگر اهل ادبیات جدی تر هستید . نمی خوام صحبت بیشتری بکنم بهتره خودتون با توجه به حال و هواش تصمیمی بگیرید برای خوندنش ولی من خوشم نیومد .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

مثلا همه می دانستیم تولد من وقت خرما خوران بوده و تولد احمد خرما بر درخت بوده و علی هنگامی که خارک بر درخت می خوردیم و مریم هنگام خرماپزان به دنیا آمده . این تقویم کاملا درست بوده و ما حتی وقتی بزرگ شده بودیم برای اینکه بدانیم کی متولد شده ایم نمی پرسیدیم کی تاریخ تولد من است ؟ فقط می پرسیدیم موقع تولد من حال و روز و مزه خرما چه طور بود ؟

 

آدم ها در لحظه ی ترس خیلی به خدا نزدیک تر می شوند اصلا این ترس است که به یاد آدم ها می آورد همه چیز دست خداست.

نامه های بی پاسخ/مینا

نامه های بی پاسخ

 

افسر مینا

 

انتشارات جامعه شناسان

سال نشر : 1391

خانم افسر مینا اهل اراک هستند همسرشون استاد دانشگاه هستند که در زمان جنگ سفری به جنوب دارند ایشون هر چی چشم به راه می شوند همسرشون برنمی گرده و متوجه می شوند همونجا توی خواب سکته کردند و فوت شدند . ایشون که علاقه زیادی به همسرشون داشتند تصمیم می گیرند تا روند اشنایی و زندگیشونو بنویسند و بعد هم نامه هایی که بعد از مرگ همسرشون خطاب به ایشون نوشتند .

کلیت زندگی جالبی دارند تلاششون برای پیشرفت محبتی که بینشون بوده سفرهایی که می روند پشت هم بودنشون اسامی بچه ها خصوصا توی اون دوره برام جالب بود ولی واقعا نحوه نوشتنش روی مخه یعنی خیلی بدم اومد و به زور خوندمش این قدر که اتو کشیده حرف می زنه ما چه خوبیم ما چه ماهیم ما عاشق همیم این کارو کردیم نمی دونم چه طور بگم یعنی وارد یک سری جزئیاتم می شه و همه شونم ماه و عالی و بیست .

تصمیم دارم چند تا زندگی نامه متفاوت معرفی کنم این یکی از اقشار معمولی بود انتخاب کردم خیلی هم بدم بومد .

النا

النا

لوئیس بریتو گارسیا

زهرا رهبانی

 

انتشارات گل آذین

سال نشر : 1388

یک مجموعه داستان از نویسنده ونزوئلایی . خیلی وقته سراغ آمریکای لاتین نیومدم و این کتاب که از کتاب های درسی رشته افرینش ادبی در کانون نویسندگان مکزیک هم هست به نظرم انتخاب خوبی اومد .

نمی تونم تک تک از قصه ها اسم ببرم چون خیلی زیادن و کوتاه مثلا یک عالمه داستان های دو صفحه ای . اون حال و هوای امریکای لاتینی را زیاد نداره و خیلی تنوع سبک و قلم و موضوع داره با اینکه کارای یک نفره خوب بالطبع بعضی هاش باهاتون سازگاره بعضی نه ولی من خودم خیلی دوسش نداشتم .

داستان های نیویورکر

داستان های نیویورکر

 

مجموعه نویسندگان

بهار اکبریان

 

انتشارات مروارید

سال نشر : 1394

ازدواج غیابی از میل ملوی: پسر عاشق دختر است و هیچ وقت به او نمی گوید آنها در  زمان جنگ به نیابت از سربازها ازدواج غیابی انجام می دهند.

ممنون از بابت آتیش از فیتز جرالد: فروشنده ای که برای سیگار کشیدن به کلیسا می رود .

مراسم تشخیص هویت از پیتر هسلر: پسرک برای همراهی با متهم و تشخیص توسط شاهد داوطلب شده .

شیدایی از لوری مور: زن به همراه معشوقه اش به دیدن پسر بیمارش در آسایشگاه روانی رفته .

نشانه ها و کنایه های نهان از ولادیمیر ناباکوف: این هم داستان اصلی هست که شیدایی از روی اون و به ستایش از اون نوشته شده .

پوچی ناب از بن لرنر: نویسنده ای که قرار است دندانش را عمل کند .

جمهوری هم بستگی از سم لیپسایت : آدم های مختلف کنار هم و سرنوشت شان

ناهار از توماس فرانسیس مک گوئن : رفتن به مزرعه والدین زن .

بده بستان از ریوکا گالکن: دعوای دختر و مادرش بر سر پول ساختمان .

هزارتو از روبرتو بولانو: یک عکس و افراد عکس

خاطره دخترکان_ سیمپلیکا از جورج ساندرز: خانواده طبقه متوسط و سعی در خوشحال کردن بچه هو

کتاب مجموعه ای از داستان هایی هست که در روزنامه نیویورک تایم چاپ شدند و به نظر داستان های ارزنده ای می یومدند و توسط مترجم انتخاب شدند و کنار هم قرار گرفتند . اولین کتاب هم نیست و در حقیقت داستان های منتخب مجله نیویورک تایم طی 3 جلد تا به حال توسط نشر مروارید چاپ شده .

خیلی مجموعه باحالیه اکثر انتخاب ها قشنگن و اگه طرفداد داستان کوتاه هستید جذبتون می کنه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

آدمی که به جنگ رفته هرگز به کسی برای کشیدن سیگار اعتراض نمی کنه .  

 

اگر آدم می توانست کمی عمیق تر به موضوع نگاه کند شاید آنچه درگیرش بود واقعا کوچک به نظر می آمد.

 

بالاخره زندگی همین بود از دست دادن دلخوشی ها یکی بعد از دیگری.

 

شاید حداکثر تا دوازده دقیقه بتوان لذت انکارناپذیر مراقبت از کودک نوپایی را تحمل کرد یا حداقل با آن کنار آمد . مسئله آن چهارده پانزده ساعت دیگر است که اعصاب برای آدم نمی گذارد یعنی در واقع هیچ چیز برای آدم نمی گذارد.

شهر فرنگ اروپا/اوئوردژنیک

شهر فرنگ اروپا

 

پاتریک اوئورژدنیک

خشایار دیهمی

 

انتشارات ماهی

سال نشر : 1394

اوئورژدنیک نویسنده چک هست که به فرانسه مهاجرت کرده در حقیقت رمان نویس هست ولی این کتاب را در ژانر تاریخی نوشته و توی توصیفش گفتن مثل این هست که از پنجره شهر فرنگ با یک دید طنز به وقایع تاریخی اروپا یک نگاهی بکنید .

کتاب اومده و در وادی های مختلف تحولات اروپا را در قرن بیستم مورد مطالعه قرار داده جنگ هایی که رخ داده جهت گیری های مردم نحوه جنگ ها پیشرفت های پزشکی تصورات معنوی مردم خرافات علم گرایی بازگشت و .....

من نتونستم واقعا از بین جملاتش تعداد مناسبی انتخاب کنم ولی خیلی پرهیجان زیبا روان و پرکشش نوشته مقایسه های جالب کنار هم قرار دادن های هدف دار . خیلی خوشم اومد و عمیقا توصیه می کنم .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

یکی از مایوس کننده ترین مسائل در قرن بیستم این بود که معلوم شد تحصیل اجباری و پیشرفت تکنولوژیکی و پیشرفت دانش و فرهنگ به هیچ روی منجر به بهتر شدن آدم ها یا محتاط تر و مهربان تر شدنشان آن گونه که در قرن نوزدهم سخت بدان باور داشتند نمی شود و عده ی کثیری از قاتل ها و آدمکش ها و عاملان کشتارهای دسته جمعی اتفاقا عاشق هنر هستند و به اپرا گوش می دهند و به نمایشگاه ها می روند و شعر می سرایند و علوم انسانی و طب می خوانند .

 

با رهابب زنان و تولید قرص های ضد حاملگی و تامپون و پوشک های یک بار مصرف تعداد کودکان در اروپا کاهش پیدا کرد اما به جایش تعداد اسباب بازی ها و مهد کودک ها و سرسره ها و تاب هاو سگ ها و همسترها و غبره بیشتر شد . جامعه شناسان می گفتند که بچه ها در خانواده در کانون توجه قرار گرفته اند و تدریجا بدل به منفذترین عناصر خانواده ها شده اند .

تابستان آن سال/بالداچی

تابستان آن سال

 

دیوید بالداچی

شقایق قندهاری

 

انتشارات آموت

سال نشر : 1394

مرد بیماری نادری گرفته در طی چند ماه از پا درآمده و دکتر هیچ امیدی به بهبودش ندارد . همسر و سه فرزندش ناراحت هستند و مرد ناامیدانه به تمام لحظاتی فکر می کند که دیگر امکان تجربه اش را ندارد اما حادثه خبر نمی کند . مرد معجزه اسا خوب می شود و همسرش در تصادف فوت می کند و اکنون مسّولیت سه بچه با اوست .

این کتاب اولین کتاب بالداچی در زمینه اجتماعی هست که اتفاقا خیلی مورد توجه قرار گرفت فروش خوبی کرد و توی ایرانم استقبال ازش شدید بود . یه جورایی بازاریه خیلی چیزاش تکراریه دختر نوجوان که ظاهرا سرکشه ولی بعد ماهه مادربزرگی که می خواد بچه ها را از پدرشون بگیره و ... کلا کلیشه و تکرار زیاد داره اما جملات قشنگش زیاده و مفهوم از دست ندادن زمان خانواده اینا هم موارد خوبی هستند. بنابرین کلا بد نیست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

من هرگز از دوست داشتن تو دست نمی کشم . حتی مرگ هم آن قدر قدرتمند نیست که بر احساس من به تو غلبه کند .

 

بعضی روزها من نگاهتان که می کنم جوش می آورم . روزهای دیگر هم حسابی حال بدی بهم دست می دهد که از دستتان عصبانی بودن . روزهایی هم هست که هیچ حس به خصوصی ندارم . اما به هر حال شما همچنان بابای من هستید.

 

مسئله این نیست که زمان همه زخم ها را تسکین می دهد . بلکه گذشت سال های عمر به ما اجازه می دهد به روش خاص خود با اندوهمان آشتی کنیم .

 

بی گناه/بالداچی

بی گناه

 

دیوید بالداچی

مهدی قراچه داغی

 

انتشارات البرز

سال نشر : 1392

بالداچی مجموعه ای دیگه هم تحت عنوان ویل رابی داره که این کتاب اولین جلد اون مجموعه حساب می شه . ویل آدم کش حرفه ای هست البته ادم خوبه است فقط تروریست ها را می کشه تا جایی که ماموریت جدیدش کشتن زنی سیاه پوست است که بچه کوچکش کنارش خوابیده رابی این کار را نمی کنه فرار می کنه و در بین راه با دخترکی اشنا می شه که پدر مادرشو کشتن کمی بعد رابی می فهمه ماموریت از طرف سازمان نبوده و عوامل نفوذی بودند و ....

خوب نه اینکه جذبم کنه ولی کلا شخصیتش و موضوعش  و کشش قصه بهتر از مجموعه قبلی بود حداقل پیچیدگی و معما داشت بد نبود اما کلا از بالداچی بدم اومده بس که گیر خاورمیانه و جنگ های این منطقه است کلا .

فراموش شده/بالداچی

فراموش شده

 

دیوید بالداچی

مهدی قراچه داغی

 

انتشارات دانش بهمن

سال نشر : 1395

پولر که هنوز از ماجرای پیش سرگشته و ناراحت است نامه ای از عمه اش دریافت می کند که به اوضاع فلوریدا مشکوک است به سراغ عمه اش می رود ولی ظاهرا پیرزن در آبگیر پشت خانه افتاده و خفه شده ولی پولر به اتفاقی بودن ماجرا مشکوک است و سعی می کند از شرایط موجود مطلع شود . ماجرا مهاجران غیر قانونی از طریق دریا به این شهر و قاچاق کودکان و دختران مذکور هست ....

این کتاب هم دومین کتاب از مجموعه جان پولر محسوب می شه . نمی تونم بگم این گتابم جذابیت بیشتری از قبلی ها داشت انگار برای فیلم نوشته شدن موقع خوندن کششون زیاد نیست . البته مجموعه های دیگه ای هم داره حالا یکی از اونها را هم امتحان می کنم شاید بهتر بود .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

مرد این باور را داشت . هر گاه او به خدا احتیاج داشت ، خدا به کار دیگری رسیدگی می کرد . اما شمار کسانی که به خدا احتیاج داشتند زیاد بود . او یکی از میلیون ها نفری بود که گه گاه از خدا تقاضایی داشت .

روز صفر/بالداچی

روز صفر

 

دیوید بالداچی

مهدی قراچه داغی

 

انتشارات دانش بهمن

سال نشر : 1395

در شهری دور که صنعت اصلی آن زغال سنگ است پستچی هنگام تحویل بسته پستی متوجه می شود که تمامی افراد خانواده به طرز فجیعی به قتل رسیده اند . مرد مامور امنیت اطلاعات است و اکنون پولر مسئول رسیدگی به این پرونده شده است . اندکی بعد او متوجه می شود همسایه ای که پنجره اش به این خانه دید داشته است نیز کشته شده اند یکی از همسایه ها شاهد اتفاقات برای همسایه دیگر بوده و همین امر سبب قتل شده است .  آنها بعد از مدتی به یاد بسته پستی می افتند و این که احتمالا سرهنگ کشته شده متوجه موضوع مهمی شده .

این کتاب اولین کتاب از مجموعه ای به نام جان پولر هست . روم نمی شه بگم دوست نداشتمن بس که بهم می گین چیزی را دوست نداری اما خوب من آدم جنایی خونی نیستم کارآگاهی را باز بیشتر دوست دارم قدیمی ترا این اخه هیچ هیجانی نداره طولانی و کندم هست ولی خوب واقعا بسته به سلیقه تون هست .

در مورد آقای بالداچی خوبه بدونید که وکیل هم هستند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

ارتش به شما یاد می دهد که خودتان ، دوستانتان و حتی دشمن را اداره کنید . اما آنچه ارتش به شما نمی گوید که وقتی لحظه ی مردن فرا می رسد کسی اختیاری ندارد .

 

تو نمی توانی خانواده ات را دستچین کنی . فقط باید با همان که داری کنار بیایی .