لاموزیکا و لاموزیکای دوم/ دوراس

لاموزیکا و لاموزیکای دوم

 

مارگاریت دوراس

قاسم رویین

 

انتشارات نیلوفر

سال نشر : 1384

نمایش نامه ای با دو شخصیت مرد و زنی که سال ها قبل از هم طلاق گرفتند به هتلی اومدند که در ابتدای زندگی مشترکشون توش ساکن بودند هر دوی اونها قرار ازدواج های مجددی را دارند اومدند تا یه سری حرف ها و اشیا را تکلیفش را مشخص کنند و شاید یه سری حس ها ...

من که نوشته های خانم دوراس را اکثر مواقع متوجه نمی شم و خیلی برام سخته ولی خوب دیدم این نمایش نامه است زیادم وقت گیر نیست گفتم یک بار دیگه هم بخونم چون تجربه های موفق هم داشتم باهاشون و خوشبختانه این کتاب جز تجربه های موفق بود . موضوعش لغاتش قلمش همه روان و خوبه قابل فکره .

عاشق/ دوراس

عاشق

 

مارگریت دوراس

قاسم رویین

 

انتشارات نیلوفر

سال نشر : 1376

 

خانم دوراس در سنین نوجوانی عاشق یک چینی ثروت مند می شه این کتاب را با الهام از همون روزها نوشته و جایزه گنکور را هم برده . در حقیقت کتاب مهمی هست که بدون معرفیش نمی شه پرونده خانم دوراس را بست. توی این کتاب از دوران نوجوانیش برادرهاش مادرش زندگی در مستعمره ترک خانواده عشق و .... تعریف می کنه و متوجه می شید سدی بر اقیانوس آرام شدیدا ملهم از زندگی خودشه . کتاب قشنگیه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اشتیاق یا در همان فراق نهفته بود یا وجود نداشت . اشتیاق یا دد همان نگاه اول نهفته بود یا اصلا وجود نداشت ‌.

 

من خاطره ی این بعد از ظهر را هیچ وقت در زندگی ام فراموش نمی کنم حتی اگر روزی چهره اش و نیز اسمش از خاطرم محو شود.

نوشتن ، همین و تمام / دوراس

نوشتن ، همین و تمام

 

مارگریت دوراس

قاسم رویین

 

انتشارات نیلوفر

سال نشر : 1376

نوشتن : درباره ی نوشتن و عادت های نوشتاریش .

مرگ خلبان جوان انگلیسی : جوان بیست ساله انگلیسی که در جنگ کشته شد .

رما : صحبت از رم خرابه ها و عشق ها .

عدد خالص : واقعیت اعداد مثلا تعدا افرادی که تمام عمرشان در کارخانه ای خاص کار کرده اند و پیام این عدد.

نمایشگاه نقاشی : تابلوهای مختلف .

ابان ، سابانا ، داوید : یهودی ها ترس فرار نژادپرستی مبارزه و ....

من واقعیت را چون اسطوره زیسته ام : مصاحبه با دوراس

همین و تمام :  یک مقدار نوشته شعر مانند .

اینم یک مدل کتاب دیگه از خانم دوراس اگه علاقه مند باشید . من زیاد دوستش نداشتم البته متنش در مورد نوشتن قشنگ بود و زیبا تجربیات خودشو بیان کرده ولی بقیه موارد خصوصا داستاناش برام همون حالت گیج کننده و بسیار سخت نویس را داره . اگر می خواهید دوراس را بشناسید پیشنهادش نمی کنم ولی ادگر یک دوراس خوان هستید خوب به اینم سر بزنید .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

نوشتن مثل باد سر می رسد . عریان است نوشته ، از مرکب و جوهر است . نوشته همین است و چنان در می نوردد که هیچ چیز به گرد آن نمی رسد ، هیچ چیز مگر زندگی ، خود زندگی .

 

شاید آدم هیچ وقت درنیابد که حد و مرز کافی بودن کجاست ، احتمالا هیچ وقت .

 

موفقیت قطعی از شکست کامل حاصل می شود .

مدراتوکانتابیله/ دوراس

   

مدراتوکانتابیله

 

مارگریت دوراس

رضا سیدحسینی

 

انتشارات نیلوفر

سال نشر : 1380

زن در حال بازگشت از کلاس پیانو با فرزند کوچکش هست که شاهد جنایتی است . مرد زن را کشته اما حاضر به جدا شدن از او نیست . موضوع ذهن زن را درگیر می کند و از فردا هر روز به کافه ای در آن نزدیکی می رود تا حرف بزند بخورد تحلیل کند و ... این بازی روند خطرناکی به خود می گیرد

طرز نوشتنش بیان اون سرگشتگی جلو رفتن و عقب برگشتن زن رفت و آدمهای قشنگ و درگیرکننده ای هست ولی راستش اون حالت ابهام آمیز و سخت نوشتنش هم زیاد باب میلم نیست . بنابرین برام متوسطه . باید بگم فیلمی هم از روش ساخته شد که ژن مورو جایزه بهترین بازیگر نقش زن را برده.  

سینما ادن/ دوراس

سینما ادن

 

مارگریت دوراس

مرتضایی

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1391

سینما ادن در حقیقت همون داستان سدی بر اقیانوس آرام هست که به صورت نمایش نامه در اومده و البته اجرا هم شده . بنابرین چیز خاصی ندارم در موردش بگم . بد نیست شخصا داستانش را به نمایش نامه ترجیح می دادم و برداشت بهتر و مفصل تری ازش داشتم . سلیقه ها متفاوته البته .

باران تابستان/ دوراس

باران تابستان

 

مارگریت دوراس

قاسم رویین

 

انتشارات چکامه

سال نشر : 1370

یک خانواده را داریم با هفت فرزند که هیچ کدوم مدرسه نمی روند بالاخره روزی ارنستو پسر بزرگ به مدرسه می ره ولی بعد از ده روز تحصیل را ترک می کنه و می گه حاضر نیست جایی بره که چیزی را بهش یاد می دهند که بلد نیست این جمله را همه رو درگیر می کنه هر چند ارنستو خودش تحصیل را ادامه می ده و معتقده مسئله اصلی خداست ....

خوب واقعا سخته صحبت کردن از کتاب های خانم دوراس معنا محوره اونم با حالتی گیج کننده و فلسفی برای من شخصا سختن و خیلی هم ارتباط نمی گیرم ولی این یکی به نسبت خیلی هاش راحت تره من بدم نیومد کتاب متوسطیه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هر بار که پدر و مادر کتابی را دست می گرفتند بالاخره تمامش می کردند حتی اگر از همان آغاز معلوم می شد که کتاب خسته کننده ای است و خواندنش ممکن است ماه ها طول بکشد .

 

به محض این که آدم در پرتو کتاب قرار می گیرد زندگی حیرت آور می شود .

 

ارنستو باز می گوید که فراتر از زندگی اش فراتر از توانایی هایش دریغعشق را خورده است . دریغ عشق او را.

سدی بر اقیانوس آرام/ دوراس

سدی بر اقیانوس آرام

 

مارگریت دوراس

پرویز شهدی

 

انتشارات ققنوس

سال نشر : 1377

داستان زندگی زنی همراه با فرزاندش است . زن که خیلی زود بیوه شده با پیانو زدن خرج زندگی خود و دختر و پسرش را تامین می کند و با پس اندازش زمینی می خرد اما زمین در کنار اقیانوس است و امکان هیچ کشتی وجود ندارد . اگر آنها قادر به کشت زمین نشوند ماموران اداره ممیزی زمین را از آنها خواهند گرفت و مادر به هر تلاش بی ثمری دست می زند ولی سوزان و ژوزف فقط می خواهند از آن دشت رها شوند .

کتاب قشنگیه و خیلی متفاوت از کارهای دوراس . یعنی یه داستان کاملا قابل فهم با یک چهارچوب واضح :دی از لحاظ روان شناسی جالب روش کار کرده تفسیراش تلاشای مادر عکس العمل بچه ها .... خیلی عمیقه هر چند من زیاد درک نمی کنم شخصیت ها خیلی متفاوت از منطقه منه ولی خوب در آورده. باید بگم از روی کتاب فیلمی هم ساخته شده .

 

قسمت زیبایی از کتاب

شوخی و خنده درباره ی بدبختی ای بزرگ هم تاسف آور بود و هم خنده دار.

اورلیا- پاریس/ دوراس

اورلیا- پاریس

 

مارگریت دوراس

نگار یونس زاده

 

انتشارات نی

سال نشر : 1396

اورلیا پاریس : دختر بهودی رها شده در جنگ  .
میلیسیایی به نام تر :  پسر خوش تیپی که اسیر شده .
گزنه ی شکسته : غریبه در جاده صحبت جنگ .
انبارها : مرد زنی را می بیند که به سمت انبار می رود و احساساتی که شکل می گیرد .

دوراس از اون نویسنده هایی هست که واقعا نشده درکش کنم باهاش ارتباط برقرار کنم و البته باید اعتراف کنم ازش کم خوندم . بنابرین وقتی دیدم توی تازه های نشر کتابی ازش هست تصمیم گرفتم هم کتاب جدید را بخونم هم چند تای دیگه از کتاب های قبلیش رو و سعی کنم بهتر و بیشتر بشناسمش .

این کتاب داستان کوتاهه نسبتا سر راسته و به گیجی خیلی از کتاب های دیگه اش نیست من داستان اورلیا و گزنه ی شکسته را خیلی دوست داشتم ولی تر را نه مثلا و انبارها اون قدر برام هیجانی نداشت . کتاب بدی نبود کلا .

کامیون / دوراس

 

کامیون

 

مارگریت دوراس

قاسم روبین

 

انتشارات نیلوفر

مارگریت دوراس و مرد دیگری نشسته اند و مارگریت در مورد فیلم نامه اش موضوعش حوادثش و چرایی اش با مرد صحبت می کند و از همین طریق فیلم نامه هم روایت می شود . فیلم نامه ای کوتاه در مورد زنی که کنار جاده دست تکان می دهد سوار کامیونی می شود و پس از سوار شدن شروع به صحبت در مورد همه چیز می کند .

خیلی خوشم نیومد . خوب من کلا زیاد با دوراس رابطه برقرار نمی کنم اما این جز کتابای بهترش بود برام قابل فهم و لمس بود برام مشکل خاصی نداشت اصلا ولی خوب همین جوری به دلم نمی شست فقط همین . به این نمونه از کتاب ها فیلم – رمان یا سینما- رمان گفته می شود .

در زمینه تازه های کتابی که قصد داشتم معرفی کنم دو تا کتاب از سال 92 بود که همین طور مونده بود گفتم اول برم سراغ این دو تا کتاب و بعدش یک چند تا کتاب دیگه از تازه های نشر مربوط به 93 .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

از پیش نمی شد دانست که ادامه راه خالی است .

 

بیرون از دایره ی عشق ، قصه و سرگذشتی نیست .

 

بیشتر از هر چیز در این جهان شعر بین آدم ها تقسیم شده است . و همین طور عشق و گرسنگی .

ورا باکستر ( سواحل آتلانتیک ) /دوراس

ورا باکستر ( سواحل آتلانتیک )

 

مارگیت دوراس

قاسم روبین

 

انتشارات نیلوفر

خوب همون جور که قبلا گفتم خانم دوراس به جز نویسندگی به فیلم سازی هم می پرداختند و واسه همین گفتم بد نیست یک فیلم نامه هم از ایشون معرفی کنم . یک فیلم نامه خیلی خیلی کوتاه !

ورا باکستر همسر ژان باکستر ثروت مند است . مردی عیاش و اهل زن و قمار مردی که دائما به سوی سرگرمی های دیگر می رود ولی در اخر با اشتیاق به سوی خانه باز می گردد و ورا زنیست وفادار که  هیچ گاه نجابت خود را زیر پا نمی گذارد . ژان ولی زیاد از این شرایط راضی نیست و ...

موضوعش واسم جالب بود و یک جورایی منو یاد یک فیلم می انداخت که خانمه برای بهبود روابطش با شوهرش می رفت و به عنوان یک ف  ا ح شه مشغول به کار می شد ولی با سبک نوشتن خانم دوراس اصلا کنار نیومدم یعنی به نظرم کتاب بدی بود به دلم ننشست . سبکش واقعا خاصه همه پسند نیست . جالبه بدونید خانم دوراس برای رشته علوم سیاسی وارد دانشگاه می شه ولی خوب بعدش می ره سراغ ادبیات و دنیای نویسندگی !

÷. ن : کیبورد جدیدم خیلی بده دکمه هاش انگار زیادی نزدیکه نمی تونم از حفظ تایپ کنم دستم دائم روی دکمه های اشتباه می ره .

گفتا كه خراب اولي /دوراس

گفتا كه خراب اولي

 

مارگريت دوراس

قاسم روبين

 

انتشارات نيلوفر

تمام داستان توي يك مهمانخانه جريان داره چيزي مثل يك نمايش نامه ! ماكس تر به همراه همسر بسيار جوانش آليسا چند روزي در اين مهمان خانه حضور دارند تا براي مسافرت خود در تعطيلات آماده شوند . اشتين مردي است كه عاشق آليسات و اليزابت نيز زني است كه دوران نقاهت خود را طي مي كند .... و دقيقا مثل كتاب عشق چيز بيشتري متوجه نشدم ... آدم هاي پريشان و ناهنجاري كه مكالماتي با هم دارند يك جور زندگي ها و منش هايي كه انگار با خيانت عجين شده ....

اصلا خوشم نيومد انگار سيكل باز داره تكرار مي شه .... نوشته هاي خانم دوراس واقعا سخته برخي از منتقدان ولي اون را بانوي داستان نويسي نوين مي نامند . دوراس بعد از نوشتن اين كتاب ، فيلمي هم از روش ساخته .

 

قسمت زيبايي از كتاب

آدم ها البته داور خوبي براي فرزندانشان نيستند .

شيدايي لل . و . اشتاين /دوراس

شيدايي لل . و . اشتاين

 

مارگريت دوراس

قاسم روبين

 

انتشارات نيلوفر

لل دختري اهل اس تالاست كه نامزدي جوان و پولدار دارد . شبي لل با تاتانيا دوستش و نامزدش به مجلس رقص مي رود و در ان مجلس نامزدش تمام شب را زن مسني به رقص مي پردازد و بعد از آن للا را ترك مي كند . للا سرگشته و پريشان است ... للا هيچ گاه اين شكست را فراموش نمي كند و حتي بعدها پس از ازدواج و سه بچه با بازگشت به اس تالا سعي در بازسازي آن رابطه دارد ....

از همين حالا بگم واقعا تشخيص راوي سخته توي داستان هاي خانم دوراس انگار واقعا قصدش هم همينه گاه يك ناظره گاه داناي كله و گاه معشوق للا ... كتاب متوسطي بود به نظرم راستش گيج كننده بود تا حدودي و من همه جاش را درك نمي كردم ولي لحنش و روايتش جوري بود كه با اين وجود به دلم مي شست نه كه خيلي دوس داشته باشم ولي خوب در مجموع حس خوبي داشت برام .

خانم دوراس از نويسنده هاي بسيار معروف و تاثير گذار فرانسوي هستند .

از اينكه يك تيپ طرح جلد را براي همه ي كارهاي يك نويسنده در نظر بگيرند خوشم مي ياد ولي راستش اين طرح جلدهاي نيلوفر براي كارهاي خانم دوراس را نمي پسندم همشون جلدهاي سفيد با عكس هاي خانم دوراس يك جور حالت خشك و خيلي كلاسيكي بهش مي ده

درد /دوراس

درد

 

مارگريت دوراس

قاسم روبين

 

انتشارات نيلوفر

درد : در رابطه با زني است كه منتظر بازگشت شوهرش از جنگ يا به نوعي منتظر خبر فوت اوست .
پي ير رابيه : زني كه عضو جنبش مقاومت است با يكي از افراد گشتاپو دوست شده تا از شوهر اسيرش خبري كسب كند .
آلبر د كاپيتال : دستگيري يك جاسوس بعد از جنگ و شكنجه كردنش و اعتراف گرفتن از او .
ميليشيايي به نام تر : اين هم باز در مورد زندانيان بعد از جنگه
گزنه ي شكسته : بعد از جنگ در وسط بيابان مردي كه به ياد دارد در زمان محاصره در آنجا بوده .
ارليا پاريس : دختركي يهودي كه در همان كودكي پليس والدينش را گرفته است .

خانم دوراس خودش در قلب جنگ جهاني بوده و در جنبش مقاومت فعاليت مي كرده . جنگ را كاملا لمس كرده و از اونچه لمس كرده نوشته است . خيلي قشنگ بود بر خلاف كتاب هاي قبلي اين يكي واقعا به دلم نشست . ويرانگري و تاريكي جنگ را ، رفتار افراد تو اون شرايط را و سنگ دلي هر دو طرف مبارزه رو خيلي خوب توصيف كرده و لحن بيانش هم شاعرانه است اما نه كسل كننده و مبهم . دوستش داشتم نمي گم كتاب كاملي براي نشون دادن جنگ نازي ها با دنيا هست ولي كتاب خوبيه . تكه هاي جالبي را از جنگ جدا كرده و نوشته . خانم دوراس مدتي هم عضو حذب كمونيست بوده و بعد از اونها جدا مي شه .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

در هنگامه ي بروز غم چاره اي جز حرف زدن نيست ، حرف مي زنم من .

 

مرد او را در آغوش گرفته بود و گفته بود دوست دارمت . زن در خيال آن روز بود . هنوز يادش بود . هر چيزي نام خاص خود دارد و آن روز همان روزي بود كه زن تصميم گرفت با مردي زندگي كند .

باغ گذر /دوراس

باغ گذر

 

مارگریت دوراس

قاسم روبین

 

انتشارات نیلوفر

دختری که پرستار و به نوعی خدمتگزار خانه ای است همراه با بچه کوچک خانواده به باغ عمومی شهر آمده و آنجا با مرد دست فروشی سر صحبت را باز می کند . زن از شرایطش می گوید از اینکه از این وضع خسته است و می خواهد همه چیز را رها کند ولی منتظر مردی است که او رانتخاب نموده و به وی اعتماد به نفس ببخشد و مرد از سفر می گوید از زمانی که شوق زندگی داشته از زمان هایی که بی هدف است .

این کتاب را هم دوست نداشتم ولی خوب خیلی بهتر از کتاب عشق بود این را حداقل متوجه می شدم از چی حرف می زنه معمولی بود فقط این نوع موضوعات که صحبت محوره و یک مکالمه طولانی بدون چهارچوب با سلیقه ام جور نیست . جالبه بدونید خانم دوراس علاوه بر نویسندگی به فیلم سازی هم اشتغال داشتند.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

جالب است ، گاهی آدم می بیند که از این همه بچه قد و نیم قد ، توی راه و نیمه راه ، یکیش هم مال خود آدم نیست .

 

بهتر است آدم همانی که هست باشد تا اینکه مثل این و آن شود .

 

آدم خیال می کند که چیزی شروع نشده ولی شروع شده یا خیال می کند که کاری انجام نمی دهد ولی انجام می دهد .

 

بعد از سفر است که آدم تازه می فهمد که به کجا سفر کرده .

 

آدم ها در اصل توان تحمل خوشبختی را ندارند ، طالبش هستند ، بی تردید ، ولی همین که بهش برسند ، حرص و جوش می زنند و خواب چیزهای دیگری را می بینند .

 

من می دانم که زندگی چیز وحشتناکی است ، بله ضمنا این را هم می دانم که زندگی زیباست .

عشق/ دوراس

 

عشق

 

مارگریت دوراس

قاسم روبین

 

انتشارات نیلوفر

داستان در جزیره ای به نام اس تالا جریان دارد . زنی گرسنه و عجیب که منتظر فرزندی است ، مردی که گویا او را دوست دارد و مردی که همیشه راه می رود و گویا مسافری است که همیشه مسافر است ....خانم دوراس اطلاعات خاص دیگه ای نمی ده بقیه کتاب بیشتر دیالوگ ها شرح حالات و موارد این چنینی هست !

نمی دونم بیشتر از این در مورد کتاب چی بگم چون واقعا چیز بیشتری ازش دستگیرم نشد . فوق العاده سخت بود از نظر حجم کار دو ساعت بود ولی من دو روزی باهاش درگیر بودم نه چیزی دستگیرم شد نه جذبم کرد .سبک خانم دوراس دیگه زیادی نو و پست مدرن هستش . به نظرم اصلا کتاب خوبی نبود هر چند هنوز از خانم دوراس ناامید نشدم حتما چند کتاب دیگه ازشون می خونم ببینم رابطه ای ایجاد می شه یا نه !

اگر کمکی می تونید به هم بکنید تو فهم بهتر آثار دوراس ممنون می شم .