پسر عیسا/جانسون

پسر عیسا

 

دنیس جانسون

پیمان خاکسار

 

انتشارات زاوش

سال نشر : 1393

راوی یک جوون معتاد و بی پول هست داستان های کوتاه پیوسته ای که روایات و خاطرات مختلف این پسر هست از مواد زن ها دوستی هاش زد و خرداش پول در اوردن هاش بی خانمانی بی فکری ...

دنیس جانسون نویسنده آمریکایی که شهرت اصلیش به خاطر همین کتاب هست . او زمانی شاگرد ریموند کارور بوده زمانی توی بیمارستان روانی به خاطر اعتیاد بستری می شه مدتی بی خانمان بوده و ...

خوب دیگه کتاب هایی که از تازه های نشر مد نظرم بود آخر دوتاش موند و هر چی کتاب های قدیمی تر به نظرم رسید معرفی کردم دیگه این شد که اومدم سراغ نویسنده های جدید از جمله آقای جانسون که توسط ترجمه آقای خاکسار به بازار کتاب ایران معرفی شده و فروش خوبی هم داشت . 

من راستش خوشم نیومد یه جورایی از این تیپ کتاب ها گاهی خوشم می یاد تک گویی راوی های خاص تنها سرگشته اما این هپروت و تو این دنیا نبودن نه شناختی ازش دارم نه خوشم می یاد و کلا جذبش نمی شم .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

از وین پرسیدم: اومدیم دزدی؟

او که از حماقت من جا خورده بود گفت: چیز برداشتن از یه خونه ی خالی و متروک اسمش دزدی نیست .

چبزب نگفتم .

گفت : بیشتر بازیافتخ تا دزدی .

 

ولی هر چه از خودم درمی آوردم هر چه قدر هم پرسوز و گداز و وحشتناک باعث نمی شد پشیمان شود یا مثل قبل دوستم بدارد مثل زمانی که مرا نمی شناخت .

هیچ وقت/ قاسمی

هیچ وقت

 

لیلا قاسمی

 

انتشارات زاوش

سال نشر : 1392

دختر پیش همسایه سال ها پیش رفته و در حال خاطرات مرور آن سال هاست روزگار جنگ ، حمله هواپیماهای عراقی ، بمباران جنوب ، جنگ زدگی ، فرار ، مدرسه بازی بچه ها .... دختری که مانده ازدواج کرده و اکنون می خواهد طلاق بگیرد و پسر همسایه که مادرش او را به خارج فرستاده تا درگیر جنگ نشود و آنجا ماندگار شده و ازدواج کرده و طلاق گرفته و اکنون قرار است باز گردد . صحبت ها احساسات روزهای جنگ و ....

اینم یک کتاب دیگه یه جورایی شبیه کتاب قبلی یک نویسنده خانم اولین رمان و در مورد جنگ . اینم اتفاقا کتاب قشنگی بود موضوعات جالبی مد نظرش بود دوران جنگ خاطرات بچگی های ما سختی هایی که کشیدیم واقعا چه روزایی بود خیلی خاطرات اون روزها را زنده می کرد اما خوب شخصیت های داستان برای من ملموس نبودند در مجموع بد نبود دیگه .

این کتاب همین طور که گفتم اولین کتاب خانم قاسمی بوده اول روز جهانی داستان شهر کتاب را از آن خودش کرد و نامزد جایزه هفت اقلیم هم بوده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

 آژیر قرمز لعنتی از خود بمب بدتر بود . با آن بالا و پایین رفتن های دیوانه کننده اش که مثل کفگیر بزرگی توی شکممان را هم می زد و بعد هر چه را جمع کرده بود از راه تنگ گلومان می کشید بالا .اصلا نمی دانم چه کسی انتخابش کرده بود برای این وقت ها .همین جوری هم اگر می شنیدی اش دل و روده ات به هم می خورد .

 

وقتی زنی می گوید مردی به چشم برادری ال است و بل است مطمئن می شوم که طرف پر از جاذبه جنسی بوده برایش . یعنی اگر وقتی که کسی را می بیند چیزی ته فکرش یا ته دلش یا چه می دانم ته یک جای دیگرش به تکان خوردن نیفتاده باشد محال است بگوید به چشم برادری .

پسری روی سکوها/ صدر

پسری روی سکوها

 

حمیدرضا صدر

 

انتشارات زاوش

سال نشر : 1392

کتاب مروری بر بازی ها و اتفاقات فوتبالی مهم از سال های 42 تا 77 از دیدگاه آقای صدر هست . به صورت خاص که فوتبال چه طور توی ایران جون گرفت خودش چه طور سراغ فوتبال رفت کنش های سیاسی چه تاثیری روی فوتبال داشت توی هر برهه چه تغییراتی کرد نظر مردم چی بود چه شایعاتی سر زبون بود کدوم بازی ها نفس گیر بودند کدام حرکات موندگار شدند و ...

کتاب جدید آقای صدر را که معرفی کردم گفتم بد نیست حالا که بابش باز شده سری به کتاب های دیگه شون هم بزنم درسته داستان نیست اما سبک و سیاقش فوتبال صرفم نیست حالت روایتی و سرگذشت نامه داره و خوندنشو راحت می کنه . من کتاب را دوست داشتم چون یادآور سال هایی هست که به یاد دارم یا تعریفشو از بقیه بارها و بارها شنیدم . خیلی هم جالبه که می بینید قبلا هم فوتبال همین بوده که هست با همین حواشی حرف و نقل ها .... انگار هیچی توی ایران عوض نشده .... به نظرم برای فوتبال کدام بسیار ارزشمندیه حالت یادگاری داره من جا فدراسیون بودم سفارش می دادم یک چنین کتاب جزئی برای دهه های بعدم بنویسه .

باید بگم آقای صدر دانش آموخته رشته معماری و شهرسازی است، دکترای سینما هم دارد و همین الان یکی از اساتید دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

رئیس جدید تربیت بدنی و تفریحات سالم ایران  ( تفریحات سالم ترکیب طعنه آمزی دارد ) رئیس باشگاه تاج هم هست : تیمسار پرویز خسروانی . انتخاب او در کسوت مرد اول ورزش کمی پس از انحلال باشگاه شاهین  ( که رسالت طلب به نظر می رسید ) باشگاه تاج را از دریچه نگاه مردم در صف قدرت طلب ها قرار داده . کنار نورچشمی های حکومت . در سیاهه ی زورمداران.

 

رنگ سرخ پا به فرهنگ ورزشی ایران می گذارد . پایدار می شود و ماندنی . بعدها واژه ی قرمزته کنار شعار همه جا پرسپولیس به گوش خواهد رسید.
شناخت شما از رنگ قرمز در گذر زمان بیشتر و بیشتر خواهد شد . رنگ قرمز این گرم ترین رنگ ها . مادر رنگ ها کنار زرد و آبی . می گویند آن هایی که تمایل به پوشیدن لباس قرمز دارند جاه طلب هستند و پویا . لبالب از انرژی . افرادی هستند موفق شجاع و برون گرا. می گویند قدرت رهبری دارند . قرمز رنگ خون . نماد شجاعت و فداکاری . رنگی که در اسلام و همین طور مسیحیت نماد شهادت است . رنگی بازتابنده ی تکیه ی انسان بر باورهایی تا حد گذشتن از جان . قرمز رنگی است که بیشترین واکنش ها را برمی انگیزاند .

 

حمید درخشان رفته همین طور مرتضی کرمانی مقام. نیمکت پرسپولیس سوت و کور شده و خالی . جام در دستان پورحیدری قرار می گیرد . نوار قهرمانی پنج ساله ی پرسپولیس در تهران که رکوردی بوده پاره می شود . پروین راهی رختکن شده و حاضر نمی شود جام نایب قهرمانی را بالا برد . قهر می کند و اخم . ولی خوب رکوردها برای شکسته شدن اند نه برای پابرجا ماندن.

زندگی سخت/ تواین

زندگی سخت

 

مارک تواین

امیرحسین وزیری

 

انتشارات زاوش

سال نشر : 1392

زندگی سخت یک قسمتی از زندگی خود مارک تواین هست زمانی که به همراه برادرش راهی جنوب می شه تا عنوان منشی اونا داشته باشه تجربیاتی که توی راه و سفر با دلیجان به دست می آره و اتفاقات بعدی زندگیش این که تب معدن چه طور بوده اون چه طور به سمتش کشیده می شه چه شانس هایی را از دست می ده چه طور به سمت خبرنگاری می ره روزهای سختش کی و چگونه از راه می رسند .

چندان جدید نیست حالا هر چند قدیمی هم نیست اون قدرا دیگه بحث تواین که باز شد گفتم بذار اینم معرفی کنم نسبتا طولانیه قشنگه خوبم نوشته ولی یه چیز خاص و نفس گیرم نیست که نخواین زمین بذاریدش یک کتاب معمولی که اگر دم دستتون بود حتما ارزش خوندنو داره . برای من خیلی طول کشید و خسته ام کرد .

دکتر داتیس/ اسماعیلیون

دکتر داتیس

 

حامد اسماعیلیون

 

انتشارات زاوش

سال نشر : 1393

داتیس الماسی دندان پزشک جوانی است که در ساسنگ حومه تهران مطبی باز کرده است . درگیر مریض های محلی مشکلات و بیماری هایشان ، اوضاع مذهبی سیاسی شهر ، عشقش با دختری به نام رها . دندان پزشکی که بسیار درس خوان بوده و هنوز هم عادت به اصطلاحات علمی داره و برای مریضاش کلی واژه و کلمه قلمبه سلمبه ردیف می کنه و ....

برای من قشنگ و گیرا بود یک نفس خوندمش لحن نوشتنش را روان بودنش را حالت واقعی بودنش را پسندیدم و از به کار بردن اصطلاحات پزشکی هم شدید خوشم اومد اگر یک هم رشته ای منم یه رمان می نوشت پر اصطلاحات رشته مون ذوق زده شدید می شدم .

اینم مربوط به همون لیست کتاب های جا مونده بود که دارم مرتب می کنم اقای اسماعیلیون ظاهرا کانادا زندگی می کنند و اسم دخترشون هم ری را است .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

حرف مردم برایم مهم است . بیخود می کند هرکس می گوید مهم نیست .

 

کارمان همین است دیگر . دو تا دکتر که به هم می رسند شروع می کنند به بار گذاشتن کله پاچه ی مریض هاشان .

 

همه ی این زن ها سخت گیر و بی انعطافند . اگر قوانین را آنها می نوشتند حسابمان پاک بود .

 

همیشه دروغ های بزرگ از وقایع بی اهمیت بیرون می زند .

آلبوم خانوادگی / پورمحسن

آلبوم خانوادگی

 

مجتبی پورمحسن

 

انتشارات زاوش

سال نشر : 1391

راوی کتاب تک پسر یک خانواده 4 فرزندی می باشد که پدرش جوشکاری از سطح پایین اجتماع بوده ولی دلش می خواسته پسرش به یه جایی برسه و درس بخونه . مادر خانواده یه جورایی دیوانه بوده و خواهرا اکرم و فخری و مهری هم هر کدوم سرگرم عشق های خودشون .. راوی داره آلبوم را به کسی نشون می ده و با هر عکس خاطره اون عکس را می گه و به همین نحو زندگی اون برای ما شکل می گیره .

زیاد جالب نیست چهارچوب بندیش و موضوعی که تو ذهنش بوده اتفاقا برام جالبه ها اما خوب درش نیورده شده مثل یه سری تکه تکه و داستان که نمی دونسته چه طور پشت سر هم بگه یا به هم بچسبونه و دیگه ناچار این ایده را داده . به نظرم می شد خیلی بهتر باشه . بعدم راوی های این داستان در زمان جنگ بچه بود مثلا دهه شصتی و خواهراش می شدن دهه پنجاهی لابد ولی بعد این قدر مامان باباها راحت در جریان عشقای اینا و دوست دختر دوست پسراشون بودند که نگو یعنی این قدر جو رشت بازتر از بقیه جاها بوده برام جالب بود . اما مثلا جز کسایی که به مدرسه کلاس بالاهای پولدارا می رفتن بچه های معلم ها را می گفت خوب معلما که هیچ وقت قشر پردرامد جامعه نبودند خصوصا توی اون سال ها آخه .

آقای پور محسن علاوه بر نویسندگی در زمینه نقد ادبی و روزنامه نگاری خیلی فعال هستند و همچنین شاعری و ترجمه. ایشون سابقه بازداشت توسط مامورهای امنیتی را هم دارند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

همه جانداران و غیر جانداران تنها هستند اما انسان به طرز اغراق آمیزی تنهاست نه؟

 

وقتی بچه ای به دنیا می آید همه از هم سبقت می گیرند تا زودتر بگویند بچه به کی رفته است .

 

کسی که رفته دیگر رفته است و اگر برگردد دیگر همانی نیست که قبلا بوده .

شانس / تواین

شانس

 

مارک تواین

 

انتشارات چشمه

روزنامه نگاری در تنسی: یک جای خشن برای کار

قورباغه جهنده بدنام کالا وراس کانتی: مردی که روی حیواناتش شرط بندی می کند

ونوس تپه کاپتول: مرد مجسمه ساز عاشقی فقیر است

نیاگارا: مرد به دیدن ابشار نیاگارا و سرخ پوستان رفته

ساعت من: ساعت مرد هر بار عیب تازه ای دارد

داستان پسر کوچولوی بد: پسر کوچولو بد است اما مجازاتی در انتظارش نیست

اقتصاد سیاسی: مرد برق گیر روی خانه اش نصب کرده

شانس: مرد ابله با شانس پیشرفت می کند

ملاقاتی مرموز: مالیات بر درآمد!

داستان پسر کوچولوی خوب: پسر خوب است اما جایزه ای ندارد

حقایقی درباره ی قرارداد عظیم راسته ی گوشت گاو: به دنبال زنده کردن صورت حسابی قدیمی

چگونه سردبیر بک روزنامه کشاورزی شدم: مرد بدون هیچ اطلاعی از کشاورزی در این زمینه می نویسد

عاشقانه ای از قرون وسطا: به خاطر سلطنت مرد دخترش را پسر جا زده

کاپیان ند بلیکی: کاپیتانی که قاتل یکی از ملوانانش را می کشد

آدم خواری در قطار: مرد تعریف می کند چطور هنگام گیر کردن در قطار سایر مسافران را خورده اند

پنج موهبت زندگی: فرشته پنج هدیه لذت عشق شهرت ثروت و مرگ را دارد

رویایی غریب: دیدن خواب قبرستان و اسکلت

یک افسانه: گربه برای سایر حیوانات از آینه می گوید 

اینم یکی دیگه از تازه های نشر که البته تجدیده چاپه مجموعه ای از داستان کوتاه های مارک تواین با ته مایه طنز . کتاب بدی نیست خوب نوشته شده خوب ترجمه شده موضوعات جالبی داره . برای من چیز آن چنانی نیست چون کلا روحیه طنزم پایینه .  

 

قسمت زیبایی از کتاب

اون هایی که توی مجلات نقد کتاب می نویسن کی هستن؟ یک مشت آدمی که تو عمرشون یه کتاب هم ننوشته ن .

دور برگردان/ كياني

دور برگردان

ميثم كياني

انتشارات زاوش

اينم يك مجموعه داستان ديگه از آقاي كياني .

فال فسيل : استخوان هاي مرده اي پيدا شده كه بسيار بزرگ است

خزيده تا آن گوشه ي حال : چند نفر جوان به بيابان مي روند

بهمن براي مرده : مرد نعش كش متوجه مي شود مرده زنده شده

ديوارهاي دوار : يادآوري خاطرات كسي كه دوستش داشته

شبي خون : توهمات جنگ و زندگي

سهم پاييز : دختر و پسري كه قرار بود با هم ازدواج كنند

خواب انار : اناري كه در خانه كنار پنجره جا مانده و ...

نت هاي خيس : حسن مطرب و فرشته اسفند دود كن

چاقوي دسته زنجان كوهن : پسرك و چاقويش

چتر پايتخت : چتر نارنجي كه در ايستگاه اتوبوس جا مانده

كتاب بدي نبود . به نظرم بهتر از كتاب قبليشون بود اما بازم من جز كتاباي خيلي خوب دسته بنديش نمي كنم بد نبود براي همين در همينه حدها بود . اين بر روي مرگ و روح و اين چيزا مانور بيشتري مي داد خوب راسش شايد اين خوبه كه داستان ها همه توي يك وادي بروند اما از يك طرفم يك جوري شده بود انگار خيلي تكراري مي زد سوژه هاش و ديگه خيلي براي من جذابيت نداشت . سبك نوشتن هم زياد براي من مانوس نبود يعني راسش خيلي جاها گيج مي زدم بارها و بارها كه اقا اصلا راوي داستان زنه يا مرده !

اين كتاب نامزد دريافت هفتمين جايزه جلال آل احمد بوده .

آخرش مي آن سراغم/ گلشيري

آخرش مي آن سراغم 

 

سيامك گلشيري 

 

انتشارات زاوش 

كامران پسر دبيرستاني شر و شوري است كه شب قبل از يكي از اخرين امتحاناتش همراه هم محله اش جواد سراغ اسمال و شاپور يك دست و .... عده اي از اراذل مي رود و شاهد حادثه مهمي است كه براي همين گروه اسمال به دنبال او هستند و كامران بسيار ترسيده است .  

بد نبود نثرش خيلي روان هست خوبم نوشته شده از اين نظر كه ژانر جنايي هم هست خوبه چون واقعا كم داريم داستان توي اين مايه ها و اين مي تونه جلب كننده افراد دوستدار اين ژانر به سوي كتاب خوني باشه اما خوب موضوعش يك مقاديري زيادي ساده است يك جورايي هم به نظر من مثلا نوع وضعيت مالي و رفتاري محله با هم نمي خونه و مشكل داره .

مرگ / گاری

مرگ و چند داستان دیگر

 

رومن گاری

سمیه نوروزی

 

انتشارات زاوش

مرگ : به دنبال یکی از فعالان قلدر جنبش کارگری امده اند اما....

موضوع سخنرانی شجاعت: مرد در مورد شجاعت حرف می زند و دعوت به شکار کوسه میشود

به افتخار پیشتازان سرافرازمان: زمانی که قیافه انسان ها کلا عوض شده

تشنه ی سادگی ام: مردی که می خواست به حزیره ای برود که پول در ان مهم نباشد

بازی سرنوشت: یک غول و یک کوتوله

دیوار: دو همسایه جوان که خودکشی کردند

بد نبود اما چندانم خوشم نیومد هر چی هم استعاره باشه و هدفمند و اینا من از یک چبزایی مثل اون تغییر شکل انسان ها یا غول و کوتوله بدم می یاد ارتباط برقرار نمی کنم اما خوب نثرش خوبه مورد نداره

داستان های پس از مرگ / سالینجر

داستان های پس از مرگ

 

جی . دی . سلینجر

بابک تبرایی

 

انتشارات زاوش

کتاب از سه تا داستان کوتاه تشکیل شده

اقیانوس پر از گوی های بولینگ: در مورد پسرک ۱۲ ساله مو قرمزی که خیلی چیزا میدونه

پسری که روز تولدش بود: پسر ۲۲ سالشه و امروز تولدش هست

پایولا: زنی که معتقد است بارداره و نباید تخت رو ترک کنه

خوب یکی دیگه از تازه های نشر بازم از یکی دیگه از نویسنده های محبوبم. داستان دومی را نفهمیدم اما اون دو تای دیگه خیلی خوبن لذتشو بردم واقعا حیف بوده چاپ نشن 

زیباتر / دادخواه

زیباتر

 

سینا دادخواه

 

انتشارات زاوش

هومن پسر حاضر جواب و امروزی مهندسی شیمی است که نمره ریاضیاتش کم شده و به سراغ استاد ادبیات لادن کیانهمر می رود تا از او نمره بگیره و از بدو ورود عاشق دختر ساکسیفون نواز او گلسا می شود و این آشنایی ها و عاشقی ها در حقیقت مسیر قصه است برای تصویر کشیدن رابطه های مختلف شخصیت های خاص طرز تفکراتشون مسیرهایی که اصولا واردش می شن و .....

نسبتا خوب بود من قلمش و طرز نوشتنش را شدید دوست دارم یک حس خیلی خیلی خوب و ارامش بخشی بهم می ده یک حس واقعا دلخواه اما خوب چندان به دلم نشست چون درکی از شخصیت های گلسا و صبا نداشتم توی باور من و حد و حدودای من نمی گنجن وقتی گلسا طرف ناهید را می گیره و مامانش را ول می کنه من درک نمی کنم و در کل اصلا اخر نفهمیدم چرا دیگه صبا و لادن به تیپ هم زدن خوب اتفاقی صبا تیر زد دیگه درگیری و دادگاه و .... چی بود ؟!!!! بعد یک جور غیرمنطقی این مدل داستان ها هم لجم را در می یاره این مانور دادن روی زندگی روشنفکرانه امروزی که فقط به یک درصد کمی از جامعه امروز محدود می شه پسره با دختره دوست می شه بعد شب می یان خونه مامان ایشون دوست منه مامانم هم می گه سلام عزیزم بعدم شب می مونن همونجا انگار نه انگار یک دو روز بعدم مامان دختره می یاد خونه پسره با مامان پسره رفیق می شه دوتایی می رن پیک نیک !!! خوب منطقی نیست لجم بگیره بالاخره این قشر هم هستند الان باید از همه نوشت اما ناخودآگاه لجم در می یاد فکر می کنم با دست گذاشتن روی این خانواده ها انگار نویسنده می خواد افه امروزی بودن و این جور زندگی را بیاد .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

تنها کاری که از یه مرد واقعی برمی آد ستایش زن هاست .

 

هنر در شنا کردن است ، نه در غرق شدن .

دوشنبه / بارسقیان

دوشنبه

 

آراز بارسقیان

 

انتشارات زاوش

آربی نویسنده و مترجمی است که همراه پدر مادر و خواهرش آیلین زندگی می کند . کتاب شرح یک روز زندگی او در روز دوشنبه است . از خواب بیدار می شه ترجمه می کنه ملاقلتش با ادبیاتی ها ، رابطه اش با خانواده ، ارتباطش با خواهرش ، دوستش ، دوست دختر سابقش و .......

دو تا کتاب ایشون را قبلا خونده بودم که کتاب دومی به نظرم پخته تر بود و دوسش داشتم حالا سراغ کتاب جدیدش هم رفتم قشنگ بود نثرش را نحوه نوشتنش را دوست دارم البته به جز یک جاهایی که دیگه خیلی سعی کرده امروزی و خاص بنویسه و توی ذوق می زنه تصنعی شده و زیادی فعل حذف کرده اما اکثر جاها نوشته اش دل نشین و خوبه . موضوعش و شخصیت سازی هاش خوب و قشنگ و واقعی هست که خوب البته شاید برای خود افراد حیطه ادبیات زندگی آشناتر و ملموس تری باشه تا ما .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

همان روزی که تو می میری همه چیز تمام می شود . 01/10/86 فقط یک تاریخ است . روزی است که دنیا می ایستد . در این قبرستان هر روز دنیا می ایستد و چیزی شروع نمی شود . هر روز آن ها در خاک می آرامند و چیزی برایشان شروع نمی شود . 01/10 دنیا می ایستد ، هر روز دنیا می ایستد .

 

آدمی که یه چیزی داشته باشه که صبح به خاطرش از خواب بیدار بشه ريال چه قدر خوشبخته .

پیش روی/ دکتروف

پیش روی

 

ای . ال . داکترو

امیر احمدی آریان

 

انتشارات زاوش

داستان مربوط به جنگ شمال و جنوب آمریکا برای لغو برده داری است . کتاب پر از شخصیت های مختلف است که هر کدام به نوعی درگیر این جنگ هستند و موضوع اصلی همان جنگ است . بعضی از این شخصیت ها سربازان جنوبی هستند بعضی فرمانده ها و سربازان شمالی بعضی افرادی که اصلا علاقه ای به شرکت در جنگ نداشتند اما مجبور شدند برده های آزاد شده برده هایی با رنگ پوست سفید ، سفیدهایی که مزرعه هاشان را از دست داده اند و ....

من از دکتروف قبلا کتاب خونده بودم و کلا خوشم نمی یومد ازش با شک و تردید هم رفتم سراغ این کتاب اما قشنگ بود خوشم اومد ترجمه اش عالی بود فضاسازیش قشنگ بود تنوع شخصیت هاش و پرداختن به افکار قضر وسیعی از جامعه و در حقیقت جالبیش برای من این بود که موضوعش جنگ بود نه شخصیت های داستان یعنی مثلا وقتی چند نفر می مردن خیلی جالب خوب مرده بودند تاثیری توی قصه نداشت چندتا شخصیت جدید خلق می شد چون جنگ هنوز ادامه داشت !

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هیچ زنی پیش خودش چیزی را که می خواهد اعتراف نمی کند و همیشه لحظه ای هست که هیجانات بر آنان غالب می شود و از خط قرمز خود می گذرند .

 

اگه همیشه حواست جمع باشه ، اگه بدونی دلیل هر کاری که انجام می دی چیه ، همه چیز همون جور پیش می ره که تو می خوای .

 

در جنگ سرنوشت تصادف محض است .

سور شبانه/طباطبایی

سور شبانه

 

ناهید طباطبایی

 

انتشارات زاوش

کتاب مجموعه 5داستان کوتاه هست .

ایکیا : زنی که برای بهبود زندگی بچه هاش مهاجرت کرده است .

سورشبانه : مرد مریض است و دوستش شب در بیمارستان نزد او مانده .

تجریش – سربند : پسرک همراه پدر نوازنده اش به رستوران می رود .

این شهری ها : خانم دکتر خودکشی کرده و حرف و حدیث ها زیاد است .

مهمان : پسر خوشتیپ محله قرار است پس از سال ها به ایران بیاید .

قبلا کارای زیادی از خانم طباطبایی معرفی کردم کلا من نوشته هاش را دوست دارم سبک نوشتنش سبک و دلنشینه . این کتاب را هم دوست داشتم به خصوص موضوعات خوبی به نظرم انتخاب کرده چیزایی که واقعا دور و برمون هست و زیاد روش دست نذاشتن من خودم سورشبانه را کمتر از بقیه دوست داشتم فقط هم از نظر موضوعی نه نوشته ای و عناصر ادبی . کتاب پارسال منتشر شده و همون سال به چاپ دوم هم رسیده .

 

پ.ن : من یک سالی هست از اخبار بی خبرم راستش فرصت گشتن هم ندارم می شه اگه کسی می دونه ارتباط این نشر زاوش و چشمه را بهم بگه . یادمه نشر چشمه توقیف شد بعد من نشر زاوش را اصلا نشنیده بودم الان دارم ازش کتاب می خونم هم طرح جلداش هم داستان هایی که چاپ می کنه به نظرم تو مایه نشر چشمه است .

سگ سالی / سلیمانی

سگ سالی

 

بلقیس سلیمانی

 

انتشارات زاوش

قلندر دانشجویی از طرفداران کمونیست است که در زمان انقلاب از ترس اعدام به دهشان فرار می کند و تصمیم می گیرد فعلا در طویله پنهان شود و فقط هم پدر و مادرش خبر دارند اما این پنهان شدن از بیست سال هم می گذرد قدش خمیده می شود یک جورایی به هیبت حیوونا در می یاد و ....

قشنگ بود موضوعش برای من جالب و جدید بود اول به نظرم غیرواقعی اومد بعد گفتم چرا که نه این قدر آدم دیوانه هست البته اعصابم را خرد می کرد این شخصیت اول داستان . من نوشته های خانم سلیمانی رات دوست دارم اما شاید یک جورایی منتظر یک اول شخص زن بودم و موشکافی احساستش اینجا نبود اول شخص مرد بود اون قدرهم روی احساساتش و تفکراتش حداقل جوری که مد نظر من بود مانور نداده بود یعنی به نظرم می تونست بهتر از اینا باشه .

کتاب سیاه / پاموک

کتاب سیاه

 

ارهان پاموک

عین له غریب

 

انتشارات زاوش

غالب همراه با خانواده پدری در یک ساختمان زندگی می کنند جلال پسر عموی او روزنامه نگار معروفی است و رویا خواهر ناتنی جلال هم بازی غالب . داستان در زمانی شروع می شود که غالب و رویا ازدواج کرده اند و یک روز به صورت ناگهانی رویا خانه را ترک می کنه و یک چند خط بیشتر هم نمی نویسه . غالب در به در دنبال اون هست و معتقده هر جا رفته با جلال با هم هستند .  فصل های کتاب یکی در میون مقالات جلال و جست و جوهای غالب هست .

بد نبود برای من کتاب متوسطی بود کتاب داستان محوری نیست بیشتر روی جملات و مفاهیم پیش می ره یعنی نبودن رویا دلیلش هیچ وقت معلوم نیست و مثلا جست و جوهای غالب هم حالت داستانی نداره بیشتر مفهومیه همین طور مقالات جلال . از اون چیزایی که با کنایه و اشاره هزارتا مفهوم می گه . خوب من اولش دوسش داشتم اما با توجه به سلیقه شخصی من چنین مدل کتاب هایی کشش 650 صفحه را ندارند دوسشون دارم با لذت می خونم اما نهایت تا 200 صفحه بعد دیگه ادامه دار شدنش دلمو می زنه و جذابیتی نداره .

باید بگم از روی این کتاب فیلمی هم با عنوان چهره پنهان ساخته شده که درجشنواره های داخلی ترکیه نقدهای خوبی هم داشته .

از اوهان پاموک هم قبلا هم سه تا کتاب دیگه معرفی کردم کلا ارتباط زیادی من باهاش برقرار نمی کنم .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

وقتی کوچه باغ کسی شروع کرد به پژمردن و چروکیدن اون وقته که برا هر برگ سبز طرف حاضره جونش رو هم بده که آدمیزاد تا از دست نده قدرش را نمی دونه .

 

هیچ وقت فراموش نکن ، اونایی که نمی فهمن برا تو و روزنامه ت باارزش ترن تا اونایی که می فهمن .

 

بعضی چیزا رو موقتا و برا چند روز فراموش می کنیم اما بعضی چیزا رو جوری فراموش می کنیم که دیگه حتی خود این فراموش کردنه هم یادمون می ره .

 

چشم های گریان یک مرد چرا این قدر ما را مضطرب می کن ؟ بله ، چشم های گریان یک زن هم هیچ خوشحال کننده نیست و اگر یک کم صمیمی و اهل دل هم باشیم که از دیدنش حسابی دچار ترحم و دلسوزی می شویم اما اگر موضوع چشم های گریان یک مرد باشد قضیه کاملا فرق می کند برای این که اهل دل باشیم یا نه از دیدنش دچار بیچارگی می شویم و درماندگی ، انگار دنیا به آخر می رسد و علاجی هم ندارد ، مثل عزیزی که به مرض لاعلاجی گرفتار باشد و دم مرگ .