14/اشنوز

14

 

ژان اشنوز

سپهر یحیوی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1397

داستان در زمان جنگ جهانی در اروپاست وقتی جنگ با صدای ناقوس کلیسا شروع می شه و دختر و پسرهای عادی و عاشقی که باورشون نمی شه جنگ بیشتر از یکی دو هفته طول بکشه .... پسرا توی جبهه جنگ دخترای منتظر ....

یک داستان کوتاه با یک نگاه سریع به جنگ تبعاتش ..... قشنگ هم هست واقعا اون برشای سریع و خیلی واقعی از این که جدا باورشون نمی شده جنگه این که یک دفعه وسط جبهه بودند این که بعضی معلولیت ها شادشون می کرده به خاطر فرار از جبهه و ....

اینم یکی از تازه های چاپ از آقای اشنوز و بستن پرونده مختصر معرفیشون . باید بگم بیشتر سبک ایشون را پست مدرن می دونند و گفته می شه هم در پی مخاطبین خاص هست و هم عام . راستش نوشتند که سبکشون سخته ولی ترجمه ها کاملا روان هستند نمی دونم دیگه چه اتفاقی افتاده .

فصل های دوزخی انتهای اتوبان 61/وقفی پور

فصل های دوزخی انتهای اتوبان 61

 

شهریار وقفی پور

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1395

خوب حالا قشنگ موندم بگم داستان چیه به هر حال با یک محکامه شروع می شه دو خبرنگار سیاسی و ادبی اعزامی به دادگاه و دختری که می خواد از پدرش بفهمه و راوی که در مقابل پول ماهیانه قبول دار امر می شه و البته حالا این راوی همچین متعادلم نیست معلوم نیست خوابه بیداره توی رویاست جلو می ره برمی گرده عقب . اتفاقاتی که گاهی ربطی به هم ندارند و خلاصه یک معجونی که همه چیز از طنز و فانتزی و استعاره توش پیدا می شه .

کاملا به سبک کتاب های دیگه آقای وقفی پور و در نتیجه خود من که خوشم نیومد و نتونستم اصلا و ابدا باهاش ارتباط برقرار کنم مدلش برای من واقعا سخته .

هیچ کدوم تجربه هام با ایشون موفق نبوده ولی ناامیدم نشدم هنوز :دی

 

قسمت های زیبایی از کتاب

چه چیز احمقانه تر از این طور نیست گفتن ، وقتی دقیقا همین طور است .

 

بهم گفت هیچ کاری را به خاطر چیز یا کس دیگری انجام ندهم.

ويلارد و جايزه هاي بولينگش/براتیگان

ويلارد و جايزه هاي بولينگش

 

ریچارد براتیگان

فرید قدمی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1395

سه تا برادر بولینگ باز هستند که کلی جایزه بردند اما جایزه هاشونو دزدیدن و دنبال دزدن . یک زن و شوهر جوان که جایزه ها پیششونه و کنار مجسمه شون گذاشتن و زن و شوهر دیگه ای که همسایه اونها هستند و درگیر مشکلات زندگی .

از براتیگان زیاد کار معرفی کردم یک جورایی شعر وار و فانتزی می نویسه و سبک خاص خودش سبک مورد علاقه من نیست اما از خوندنش هم یک حس نشاط و سرخوشی بهم دست می ده .یک جور ریتمیک پر هیجان خوشم می یاد ادمو سر حال می یاره و تند باهاش پیش می ری من واقعا این سبکا را خوشم نمی یاد اما براتیگان خیلی بامزه می نویسه بخوای نخوای هی می خونی .

باغ ملی/اسدی

 

باغ ملی

 

کورش اسدی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1395

سان شاین :عشق به دختری با ابروی شکسته

باغ مهتاب :عطری خریده و منتظر لحه دیدار که با پیرمردی برخورد می کند

باغ من :زنی که شب نمی خوابد

باغ سوخته :زن و مرد و مالیخولیا

باغ ملی : بچه ای که حرف نمی زند

ایستگاه فانوس : هزیان های شبانه

جفت : ساکن دره

کوچه بابل :پیرمرد خاک صداهای عجیب

یک مجموعه داستان یه کمی عجیب و نه چندان رئال از اونایی که توی فضاهای ذهنی و همراه یه جور مالیخولیا می گذره با شخصیت های داستانی عجیب گم در فکرها و رویاهای خودشون .البته به نظر من فضای اول و آخر کتاب تفاوت داره اوایل مفهوم تر و رئال تر و واقعی تره ولی بعدش دیگه خیلی ذهنی می شه و سخت تر . قلمش ولی قشنگه در مجموع بد نیست .

این کتاب برنده جایزه گلشیری بوده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

چشمم افتاد به کبریت . رویش نوشته بود کبریت را برگردان . برگرداندم نوشته بود بازش کن . علیمراد داد زد برو بابا تو هم با این خواندنت . کبریت را باز کردم .بیست و یک از این شیرین تر نمی شود . گفت هفت داد علیمراد هفت دل . و تا آمد حرف بزند کبریت را نشانش دادم . هفت شماره ای بود.

 

بدترین کار توی دنیا این است که هر چیزی را تا خود یای خداحافظی کش بدهی .

پوکه باز/اسدی

پوکه باز

 

کورش اسدی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1394

منزل خاک :مرد و موش

برزخ :بمب باران ها و ترس

پس از انفجار : باران هوا را بهتر می کند

خواب های جنوبی :برادر دیوانه مروارید

خنجر : سربازهایی که از جنگ می ترسند

گردنبند : نامزدی که از جنگ بازنگشت

باز غروب شد :همسر پیرمرد ترکش کرده

گورستان : نویسنده داستان ناتمام

خویشخانه :بازگشت پس از سال ها

پوکه باز : پوکه یادگاری سال های سربازی و مرد سرگشته .

یک مجموعه داستان که یه جورای غیرمستقیمی حال و هوای جنگم توش زیاده نه مستقیم خود جنگ و چیزهایی که شنیدیم تاثیراتی که بعدش توی زندگی آدم ها داره . مختصر و مفید نوشته شده کتاب بدی نیست برای خود من خیلی هیجان انگیز نیست ولی چیزی هم نداره دل آدم را بزنه . مجموعه بد نیست .

آقای اسدی نویسنده آبادانی کشورمون هستند که مرگشون هم متاسفانه در اثر خودکشی با گاز بود .

 

قسمت زیبایی از کتاب

آدم چهل سال با کسی باشد و بعد بفهمد آن کس را نشناخته و این را وقتی می فهمد که او دیگر نیست .

باقی مانده از/ کرم پور

باقی مانده از

 

فرزانه کرم پور

 

انتشارات نیماژ

سال نشر :  1395

 دوباره: جلسه کاری و عشق سابق .

مصاحبه: تلاش زن برای استخدام .

چمدان: پیدا کردن چمدان قدیمی.

دانش نامه: فارغ التحصیلی 

خاک: دعوای زن و مرد و عاقبت آن .

فرار: شب کاری در ساختمان

همسایه: وقتی شوفاژ خاموش شده

کاکوتی: دختر به دنبال سبزی چوپان معلم مدرسه

مسابقه: مسابقه گران و عجیب اتومبیل سواری.

مهمان شب تولد: بچه ها مادر را به زور برای شب تولدش دعوت کرده اند .

پلنگ: افتتاحیه روز نمایشگاه نقاشی پلنگ ها

اینم کتاب جدید خانم کرم پور که جالبه بدونید مدرک تحصیلیشون مهندسی راه و ساختمان از دانشگاه علم و صنعت هست و توی شخصیت های کتابشونم به این شغل زیاد بر می خورید . کتاب قشنگ جدید و با احساس و خوش خوان نوشته شده یه ایده هاییش خیلی دیگه تابلو و نخ نماست ولی بعضی هاشم دلچسبه . در مجموع خوبه .

بیروت 75/ سمان

بیروت 75

 

غاده سمان

محبوبه افشاری

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1395

 داستان این کتاب در مورد ۵ نفری هست که سوار بر تاکسی از دمشق به بیروت می روند هر کدام زندگی خاص خود را دارند و امید و آرزویی در ذهنشان جای دارد . فرح که سعی داره روستا را فراموش کنه و پولدار شه یاسمین که صومعه را کنار گذاشته و به دنبال عشقه ابومصطفی ماهیگیر فقیری که امیدش به جراغ جادوست طعان که تحصیل کرده به کشور برگشته و اکنون هدف انتقام های قبیله ای است و ابوالملا و .‌..

داستان بدی نیست تکه های جامعه که سعی می کنند از گذشته شون فرار کنند بسته شدن راه ها بلد نبودن قوانین بازی و .... موضوع جالبی را در نظر گرفته ولی یک کم جونداری قسمت ها کمه هیچ کدوم شخصیت ها را حسی بهش پیدا نمی کنین انگار. در مجموع بد نیست.

این کتاب اولین رمان غاده سمان هست . در مورد ایشون باید بگم که پدرشون رئیس یکی از دانشگاه های سوریه و زمانی وزیر آموزش و پرورش بوده . از اونجایی که در کودکی مادرش را از دست داده بود پدرش خیلی بهش توجه می کرد و تحت حمایتش داشت و از همون نوجوانی هم آثارش را زیر نظر خودش شروع کرد چاپ کردن . البته بعدها انتشاراتی به اسم خودش راه انداخت که فقط هم آثار خودش را چاپ می کرد و ظاهرا تعدادی از آثار چاپ نشده اش هم را توی سوئیس به امانت گذاشته و گفته به موقع چاپشون می کنه .

باد زن ها را می برد/ محمودی

باد زن ها را می برد

 

حسن محمودی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1394

بلوز آبی: مجروح در حال مرگ .

عیسی قلی : مردن قاتل برادر.
افسانه : بچه ای که قار قار می کرد .
وقتی آهسته حرف می‌زنیم المیرا خواب است : نویسنده داستان نیمه تمام دستگیر شده .
حکایت ناتمام بز و درخت آسوریک : دختر در کتابخانه .
و حالا ما نمی‌دانیم :داستان پرنده و آسمان .
قازولایی : سه هم محله ای سابق .
بوی خوش زن : مرد می خواهد پولی را کارت به کارت کند.
شیطان کوه : خانواده عجیب و مرد خبرچین .
باد زن‌ها را می‌برد : جدایی عاطفی زن و مرد .

داستان های  خورخه و خاکستر مرد عاشق  ، همه یک روز زودتر می‌میرند، قول و قرار، حکایت ماریا و مرد غریبه و  قصه‌ای کوتاه برای پری‌ناز را قبلا معرفی کردم.

داستان های این کتاب باید بدونید توی یک زمان نوشته نشدند و مربوط به دوره های مختلف نویسندگی ایشون هست که در کنار هم قرارشون دادند و طی یک مجموعه چاپش کردند . باید بگم در مجموع شبیه مجموعه داستان های قبلی دوستش نداشتم ولی داستان های اول و آخر مجموعه بهتر بود مشکل اصلی با داستان های بدون چخارچوب و خیلی انتزاعی وسطی بود . خوب اینم از آقای محمودی که پیشنهاد من تو کتاب هاش روضه نوح هست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

در رفت و آمد اتوبوس ها که همیشه مرا می بردند پیر شد و این جنگ بی فرجام که دارد می کشد مرا هنوز ادامه دارد.

 

من هم یکی از همان مردهایی هستم که بعید است وقتی طوفان زنم را از سر جایش بلند می کند و داخل وانت بار در حال حرکت می اندازد ، زیاد به خودم زحما بدهم به دنبالش بدوم .

ازدواج ناشیانه/ تایلر

ازدواج ناشیانه

 

آن تایلر

اختر اعتمادی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1397

 

مایکل که خیلی آروم و متین و محجوب هست و با مادرش زندگی می کنه و وابستگی شدیدی به اون داره روزی که توی مغازه است و آمریکا داره آماده جنگ با ژاپن می شه با پائولین آشنا می شه دختر بسیار زیبا احساساتی شلوغ پر سر و صدا و اونها به هم دل می بازن و ازدواج می کنن مایکل بارها با خودش مرور می کنه که این کار اشتباهی بوده اونها شباهت روحیه ای با هم ندارن و دارن همدیگه رو آزار می دهند انگار درکی از توقعات هم ندارند هر چند زندگی پیش می ره اونها دارای 3 بچه عروس و نوه می شن و  ......

آن تایلر طولانی و خوش خوان می نویسه و اصولا در حول و حوش یک خانواده پرجمعیت . این بار هم مبحث خیلی جالبی را داره توضیح می ده این که واقعا ازدواج واقعیتش با دورنماش فرق داره این که بعضی ها جفتشون خیلی خوبن ولی آدم همدیگه نیستن این کنار هم بودن بارها هر دوشون را آزار می ده یک بعدی توی ازدواج که شاید واقعا در نظر گرفته نشه ادمای شلوغ ساکت ولخرج اینده نگر اهل کتاب اهل تفریح و..... که اشتباه کنار هم قرار می گیرن و واکنش زن و مرد به این قضیه . من هم موضوعش هم نحوه نگارشش را دوست داشتم و لذت بردم هر چند واقعا اگر یه تحلیلای بیشتری از روحیات و ازردگی های دو تا زوج از هم می کرد بهتر بود انگار سطحی ازش گذشته بود و آخرشم سرنوشت خیلی بی انصاف بود .

دست بد/ وقفی پور

دست بد 

 

شهریار وقفی پور

 

انتشارات نیماژ

سال نشر: ۱۳۹۷

جسد دختر پولداری به نام پروانه در حالی پیدا شده که سگ ها صورت او را نابود کرده اند کارآگاه در بین معتادان آن منطقه هم خانه ای ها و عشاق پروانه و عمویش که حالا وارث ثروت شده به دنبال قاتل می گردد .

خوب کتاب رئال کلاسیکی نیست یه حالت انتزاعی و خاصی برای خودش داره شخصیت ها اتفاقات همه و همه خاصن .مثل همون کتابایی که قبلا ازشون معرفی کردم . کلا که نویسنده ای نیست که با سر برم سراغش ولی دیگه گفتم حالا که قبلی خیلی هم تازه نبود برم باز سراغ یک ایرانی ولی این بار واقعا از تازه های نشر . کتاب را چندان دوست نداشتم ولی از دو مورد قبلی خیلی بهتر بود .

 

قسمت زیبایی از کتاب

هیچ وقت با خواندن کتاب نمی توان به حقیقتی نزدیک شد.

بی کرانگی/ ابراهیمی لامع

بی کرانگی

 

مهدی ابراهیمی لامع

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1397

 داستان دو خانواده که همسایه هستند و روابط نزدیکی دارند ولی رابطه پسر و دختر نوجوان آنها نوید و سارا سبب دردسر و دور شدن خانواده ها از هم می شود هر چند فکر این دو درگیر یکدیگر است .... این خانواده ها چیزهای غریبی نیز در خود دارند مادر سارا که منظره ها و حیواناتی را می بیند که وجود ندارند پدرش به دنبال بهشت می گردد و پدر نوید نقشه ای قدیمی دارد که به دنبال پیدا کردن مکان آن است و .....

از این کتابم اصلا خوشم نیومد سعی کرد یه مفاهیم و لایه هایی بهش اضافه کنه ولی این قدر بچه گانه و ساده جلو می ره که واقعا خسته تون می کنه و توی ذوقتون می زنه دیگه اصلا رمقی نمی مونه بخواهین فکر کنین حالا مفهومش و آخرش و ... چه طوره . من واقعا خوشم نیومد.

نشر نیماژ این کتاب را جز پرفروش ترین هاش توی نمایشگاه کتاب اعلام کرده بود . تا یادم نرفته بگم آقای ابراهیمی در زمینه ادبیات کودک هم فعال هستند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

دنبال کاری برو که با جون و دل دوستش داشته باشی وگرنه زندگی برات سخت نی گذره.

 

یه چیزایی تو زندگی هست که به گوشت و پوست آدم می چسبه و هیچ جوری ازش جدا نمی شه .

هشت پیانیست/ بهرامی

هشت پیانیست

 

مهدی بهرامی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1397

 چند نسل از خانواده معمار را داریم . خود معمار مشهور که معلول می شود پسرش که هیچ نشانی از مردی و مردانگی ندارد و تنها دردسر آفرین است و نوه های دوقلویش صنم و ابوالقاسم . صنم شیفته کارگر افغانی خانه مهراب و ابوالقاسم دشمن خونی او و شروع داستان صنم در اتاث مهراب و حمله ابوالقاسم و .....

یک مقدار داستان سختیه گیج در هم اسامی که قاطی می شه روابط که هی و به دقت باید بخونی تا ذره ذره کشفشون کنی و آخر خیلی ها را در تردید بمونی درسته یا نه . برای من کتاب سختی بود و دوستش هم نداشتم . اگر خواستید بخونید با یک حوصله زیاد سراغش برید .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

تنهایی یعنی اینکه نتوانی با کسی در مورد آنچه که می خواهی گفت و گو کنی .

 

زن ها یا آدم را خوشبخت تر می کنند یا بدبخت تر . اگر بخواهی وضعت را حفظ کنی باید از آنها دوری کنی .

 

اگر در کودکی چیزی را بپذیری بعدها هر چه هم پیش بروی و خلافش بر تو ثابت شود آن ایمان کودکی رهایت نخواهد کرد و برای همیشه با تو می ماند .

شماره ی ناشناس/ آذرپناه

شماره ی ناشناس

 

آرش آذرپناه

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1394

 به هیچ باختن: استادیوم رفتن پسر اهل فلسفه .

خوف خانه: مرگ صاحب خانه و حرف و حدیث ها .

سفر کویری: مرد برای کاری به شهر آمده و همسرش نیز همراهش است .

شاعرانه ی شیرها: فرار کردن شیرهای باغ وحش از قفس.

شب سرد سردار جنگل: برگشت از کلاس های کارشناسی ارشد و شب سرد.

شماره ی ناشناس: پسر در پارک ریحان را گم می کند ‌

فراموشی فردا:مرد دچار فراموشی شده .

قدم زدن در تمام شهرهای جهان: سارا در فکر مهاجرت است و شوهرش دل بسته وطن.

گم شده در گرما: گم شدن همسر مردی که شتر مرغ دارد.

نقطه های تاریک آدم ها: ماجرای قتل خواهر و دختر خواهر به دلایل ناموسی.

اینم یک کتاب دیگه از آقای آذرپناه این بار داستان کوتاه . قشنگ بود موضوعات خیلی متنوع بود زبانشم قوی هست خوب و زیبا و منسجم می نویسه گاهی یک مقدار کشدار ولی در مجموع دستشون تو نوشتن قوی هست . در ضمن بگم ایشون از نویسنده های اهوازی کشورمون هستند .

غروب پروانه/ علی

غروب پروانه

 

بختیار علی

مریوان حلبچه ای

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1396

پروانه دختری است که تحمل جو تاریک و خفقان آور خانه و شهر را ندارد و می گوید حتما روزی از این شهر می رود با پسران زیادی آشنا می شود و عاقبت روزی با یکی از آنها به جنل عاشقانه روزگار که همه از خانه گریخته اند می روند . در خانه عمه غوغایی به پا می کند و به دنبال او می گردند . خندان خواهر کوچک تاوان زیادی پس می دهد و حالا می خواهد با روایت داستان پروانه نگذارد او فراموش شود .

اینم آخرین کتاب منتشر شده از بختیار علی برای بستن پروانه . کتاب البته جز کارهای اولیه ایشون هست بد نیست تم های تکراری را داره بد نمی نویسه مشکل خاصی هم کتاب نداره ولی چیز تازه تری از بقیه کتاب هاشم نداره که بهتون عرضه کنه . بد نیست اگر خیلی وقته ازش نخوندین دوسش دارین حس خوبی بهتون می ده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

این داستانی است که هرگز ابتدایی نداشته است .

 

عشق سعادتمندانه وجود ندارد ... عشق سعادتمندانه همیشه عشقی مرده است .

قهوه سرد آقای نویسنده/ معین

قهوه سرد آقای نویسنده

 

روزبه معین

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1395

 داستان در مورد آرمان روزبه نویسنده ای هست که جسدش توی آتش سوزی تیمارستان پیدا شده ولی بعد یک سال دست نوشته هاش به دست مارال می رسه دختری که آرمان عاشقش بوده و مارال باهاش به هم زده بوده و مارال شک می کنه اون زنده است و تلاش می کنه با خوندن داستان های آرمان مکان اونو پیدا کنه .

داستاتش که خیلی سر و صدا کرد خیبی پرفروش شد .من چندان خوشم نیومد پر از جملات خیلی قشنگه ولی برای من واقعا مثل یک لحاف چهل تیکه بود که هر تیکه اش از یک داستاتی گرفته شده . اون قضیه همسایه اهنگ سازم اصلا یادم نمی یاد کجا ولی مطمینم توی یک قصه خوندنش.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

عاشق شدن مثل گوش دادن به صدای پیانو توی یک کافه شلوغ می مونه اگه بخوای به اون صدای قشنگ گوش کنی باید چشمهات رو ببندی و از بقیه صداها بگذری و اون ها را نشنوی ، صدای خنده ها ، گریه ها ، به هم خوردن فنجون ها ...تو واسم اون صدای قشنگ بودی که من به خاطرش هیچ صدایی رو نشنیدم .

 

هیچ وقت نباید در مورد چیزی که دوست داری با آدم ها حرف بزنی چون بدون شک اون رو ازت می گیرن. اما من فهمیدم با خدا هم نمی شه در مورد چیزی که دوستداری حرف زد ، اصلا به دنیا اومدیم تا چیزهایی که دوست داریم رو از دست بدیم .

 

اول این که کسی که تمام شرایط مورد علاقه ات را داره الزاما نمی تونه همسر خوبی واسه ت باشع . دوما این که کسی که حاضره همه کار واسه ت بکنه الزاما تا همیشه اون جوری نمی مونه و سوم این که کسی که بی تفاوت نی گذره می توته یه برنده ی واقعی باشه.

 

چیزی که یه مرد رو تبدیل به یه هنرمند می کنه دوست داشتن واقعی یه زنه 

محرم/ شفق

 

محرم

 

الیف شفق

صابر حسینی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1395

داستان های آدم های مختلفی در سال ها و مکان های مختلفی را روایت می کنه که هر کدوم ماجرای عجیبی در زندگی دارند که دلشون می خواهد از بقیه پوشیده باشه و تنها افراد اندکی محرم اسرارشون هستند و این زندگی ها یه جورایی با هم مرتبطند ولی چهارچوب اصلی داستان روی یک زن و مرد می گرده . زن بسیار چاقی که نمی تونه رژیم بگیره و با مرد لاغر و کوتوله ای زندگی می کنه مردی که به صورت خاصی متولد شده و انگار چشمهایش هیچ احساسی ندارند .

اینم یکی دیگه از تازه های نشر از خانم شفق که به خاطرش  جایزه اتحادیه نویسندگان ترکیه را هم برد . کتاب ایده جالبی داره البته توصیفات ساده زیادی داره موضوع فانتزی های خاصی داره که خوب اگر یک رئالیسم جادویی نویسه باحال بود می شد خیلی زیبا درش بیاره اما این طور نیست داستان ها هم با حالت پیچش و درخشش خاصی به هم وصل نمی شوند . توصیفات هم گاهی زیاده ولی اگر به عنوان یک رمان سر راست و مستقیم در نظرش بگیرد هم موضوع جالبی داره هم نثر دل نشین در مجموع کتاب بدی نیست حتی نسبت خوب .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

گاهی کسی رو به رویت سبز می شودمی فهمی که در مقابل او ضعیف هستی . مثب یک تکه خمیر هستی . می تواند تو را در دست بگیرد و تا می تواند تو را ورز دهد .

 

گاهی ... همین طوری اتفاقی زخمی می شویم اما هر زخمی خوب می شود . سرانجام بهبود پیدا می کند . روی زخم پوشیده می شود . از چشم ها پنهان می شود . چون هیچ زخمی دوست ندارد دیده شود .

عروس آب/ شکری

عروس آب

 

قاسم شکری

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1396

اسفندیار که نویسنده ای است با چند کتاب و همسر و فرزند به تمام چیزها پشت پا زده و بدون خبر به زادگاهش روستایی در نزدیکی شهر داریون برگشته تا افسانه های کهنه این ده و خاندان بزرگش را روایت کند . افسانه هایی که همه با فرشته و جن و آل درآمیخته . انسان هایی که با پری ازدواج می کنند افرادی که به خواب های چند ساله می روند پدربزرگ هایی که پر در می آورند و پرواز می کنند ......

کلیتش خیلی قشنگه منو یاد صد سال تنهایی و رئالیسم جادویی اون می اندازه که اتفاقا پدیداوردن چنین داستان و خاندان هایی با افسانه های ما خیلی هم می خونه ولی به نظرم چهارچوب و قالبش را خوب در نیورده خیلی یک دفعه ای می پیچه ونحوه روایت و دید عوض می شه آخرشو دوست ندارم نحوه گفتار که گاهی مثل شعر می شه دلمو می زنه فکر کنم همین حرفها با یک چهارچوب دیگه خیلی معرکه می شد البته الانم کتاب نسبتا خوبیه ولی خوب ضعفهای درست حسابی هم داره . آیا آقای شکری خسته نشد این همه هی از جن و اینا نوشت ؟ در ضمن ایشون کتاب جدیدشون را به شهر زادگاهشون داریون تقدیم کردند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

دوست ندارم کسی از روی کارهایی که انجام می دهم به نتایجی که فقط دلخواه خودش است برسد .

 

همه ی ما گرفتار عذاب و عقوبتیم . از اجدادمان که گناهی نابخشودنی کردند و از ما که میراق دار عذاب آنهاییم .

 

به زبون می گی صد و ده سال آقا ! اگر بخوای تک تک این روز و شب ها را زندگی کنی آقا اون وقته که می فهمی این همه سال یعنی چی !

 

عمر هر پروانه ای سه روز است . روز اول به بازی بگذرد ، روز دوم به عاشقی و روز سوم به خاکستر نشینی .

سرزمین اکتبر/ برادبری

سرزمین اکتبر

 

ری برادبری

شهریار وقفی پور

 

انتشارات نیماژ

سال نشر: ۱۳۹۵

 آدم کش کوچولو: زن از فرزند تازه به دنیا آمده اش می تزسد.

جمعیت: کسانی که زودتر از همه به صحنه تصادف می رسند.

پیک مخصوص: سگ کوچولوی پسرک و ملاقات کننده ها.

باد: مردی که باد به دنبالش بود .

شب: منتظر بازگشت برادر بزرگتر .

دریاچه: پیدا شدن جسد بعد از سال ها .

عابر پیاده: سفر عجیب زن و شوهر به مکزیک .

بردبری که تخیلی نویس هست و منم توی تخیلی نویس ها ازش خوشم می یاد و با علاقه سراغ کتاب جدیدش رفتم که در حقیقت مجموعه ای از داستان های کوتاه نیست بازم از چیزهای ماورایی  که البته من یک سری موارد مثل قسمت اول عابر پیاده آدم کش خرد و میهن اکتبر را اصلا نفهمیدم چی به چیه چرا هست . و کلا کتابشم خیلی دوست نداشتم انگار چیز خاصی برای عرضه نبود و و خوب تخیلی هم نمی شه بهشون گفت بیشتر یه جور حالت دهشتناک داشت من مشکل عمده ام با عنوان کتاب بود که متوجه نشدم اون سرزمین اکتبر چی هست اصلا به چی می خواد اشاره کنه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هیچ چی خوددمحورتر ضد اجتماعی تر و خودخواه تر از یک بچه نیست. هیچ چی!

 

اگه یه بچه ای بزرگ شه و بهش نگن اسکلت داره اصلا به استخون فکر هم نمی کنه.

 

اگه دین و مذهب داشتم اون وقت یک اهرم داشتم که می تونستم باش خودم رو بلند کنم اما الان اهرم ندارم و نمی دونم چه جوری خودم رو بلند کنم.

بارش کلاه مکزیکی/ براتیگان

بارش کلاه مکزیکی

 

ریچارد براتیگان

فرید قدمی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1395

بارش کلاه مکزیکی دو تا داستان موازیه یکی شورش مردم که خیلی الکی الکی شروع می شه و واکنش نشون دادن مقامات که اونم واقعا الکیه و تازه کار رو بدتر می کنه و دیگری عشق و جدایی یک نویسنده معروف از دوست دختر ژاپنیش.

مثل همه ی کارهای براتیگان کار جدیدشم خوب خیلی خاص و فانتزیه موضوع شورش را واقعا قشنگ در آورده و طنز زیبایی داره کتاب متوسطیه برای من . مثل بقیه کارهای براتیگانه اگر دوست دارید این نویسنده را مطمئنا این کتابم دوست دارید نا امیدتون نمی کنه و اگر با نوشته هاش ارتباط برقرار نکردید تا حالا اینم قرار نیست براتون کاری بکنه !

 

قسمت های زیبایی از کتاب

در چشم هایش اشک ها داشتند مسابقه می دادندبرای بیرون زدن و طوری جلوی یکدیگر در می آمدند ، در حال سبقت از هم برای پایین ریختن بر گونه ها ، انگار که در مسابقات المپیک گریه بودند با تصویری از مدال های طلا جلوی چشم شان .

 

او برای همیشه جایی برای رفتن نخواهد داشت و زندگی برایش چیزی به جز خستگی از نفس کشیدن نخواهد بود .

 

نویسنده جماعت ارزش رابطه ای طولانی را ندارد . نویسنده ها به لحاظ عاطفی خیلی هزینه بردارند و هزینه نگه داری شان سنگین است .

میدان اتوال/ مودیانو

میدان اتوال

 

پاتریک مودیانو

سیلویا بجانیان

 

انتشارات نیماژ

سال نشر: ۱۳۹۵

شخصیت اصلی داستان رافائل مردی یهودی در دوران بعد از جنگ هست که زندگی اش با خاطرات جنگ یهودی ها و شکنجه ها در هم آمیخته . مردی که درست متوجه شرایط او نمی شویم و داستان گیج زندگی اون با شخصیت های واقعی مثل سارتر و هیتلر گره خورده . یک زمانی در نقش یک یهودی ضد یهود و جاسوس گشتاپوس ، یک زمان دیگه شاهد ارتباطش با پدرش هستیم پدری که از آمریکا آمده تا وارث ثروت پسر باشه ، بعد وارد دانشگاه می شه تحت تاثیر یکی از اساتیدشه ، بعد مشغول به دام انداختن زن ها می شه ، بعد به اسرائیل می ره و البته بعد یک دفعه انگار همه ی اینها فقط حرفاشه تو مطب دکتر !

خوب کتاب جدید مودیانو را معرفی کرده بودم اما این یکی هم از تازه های نشر به دستم رسید و ترجمه اولین کتاب مودیانو که جوایزی هم به دست آورد و من دوستش نداشتم صادقانه چون هیچی ازش دستگیرم نشد .

حقارت/ راث

حقارت

 

فیلیپ راث

سهیل سمی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1395

اکسلر بازیگر مشهوری خصوصا در زمینه تئاتر هست که ناگهان تمام هنر بازیگری خود را از دست داده و هر چه می کند تنها او را ذره ای بیشتر فرو می برد او سعی می کند با بستری شدن در بیمارستانی روانی و بعد ایجاد رابطه با پگین بسیار جوان تر از خودش بر مسائل غلبه کند و ....

کتاب متوسطی بود واقعا اندازه سایر نوشته های راث برام خشک و خسته کننده نبود اما خیلی جاهاشم برام بی ربط بود و اصلا دلیلشو نمی فهمیدم چرا اومده چی هست . همچنین چیز آن چنانی نبود که خیلی درگیرم کنه . باید بگم از روی این کتاب فیلمی هم ساخته شده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

یک بخش از وجودک دیگر هرگز سالم و عاقل نخواهد شد . نمی تواند بشود . نباید بشود .

 

به مرحله ی خاصی از فلاکت که برسید ، برای تشریح آن چه دارد به سرتان می آید ، به هر چیزی چنگ می زنید ، حتی اگر بدانید که هیچ یک از آن دستاویزها چیزی را روشن نمی کند و توضیح از پی توضیح فقط ناکامی و شکست برای تان باقی می ماند .

زوکرمن رهیده از بند/ راث

 

زوکرمن رهیده از بند

 

فیلیپ راث

سهیل سمی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1395

آخرین کتابی که از راث معرفی کردم نویسنده پشت پرده بود وقنی نیتن زوکرمن نویسنده جوان و جویای نام به دیدار یک نویسنده معروف می ره و کتابی که توی تازه هاش نشر هست مربوط به زمانی می شه که نیتن به سنین میان سالی رسیده و یک کتاب جنجالی نوشته که شهرت و پول زیادی را به سمت او کشونده ولی تمام اینها فقط سبب گیجی و سردرگمیش شده چون مردم حاضر نیستند قبول کنند شخصیت اون با شخصیت نفر اول رمانش متفاوته .

خوب باید بگم من اصلا از کتابش خوشم نیومد . نه موضوعش برام بکره نه قلم راث منو در کل جذب می کنه یعنی باید حداثکر تلاش را بکنم که حواسم پرت نشه از متن بس که آثارش و قلمش با من هم خونی نداره .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

این ممکن است با آنچه در مورد زندگی احساس می کنی ، می بینی ، می دانی و آرزو داری که بدانی فاصله ی زیادی داشته باشد.

 

در مورد فکر مردم نمی شه چندون کاری انجام داد، جز اینکه تا حد ممکن به حرفاشون توجه نکنین .

من و استادم/ شافاک

من و استادم

 

الیف شافاک

صابر حسینی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1394

جهان پسرکی است که همرا چوتا فیل سفید اهدایی از سوی پادشاه هندوستان وارد دربار عثمانی می شود . جهان تلاش می کند تا گلیم خود را از آب بکشد در این زمان مهرماه دختر سلطان سلیمان را دیده و عاشق وی می شود از سوی دیگر سینان معمار دربار متوجه هوش او شده وی را در پناه گرفته و به عنوان یکی از 4 شاگرد برگزیده خود قرار می دهد تا علم معماری را بیاموزد .

اینم کتاب دیگه از خانم شااک که جز تازه های نشر بود . نشون دادن شرایط زندگی در استامبول و دربار عثمانی برای یک غریبه . خرافات و اعتقادات اون زمان و برخوردشون با علم ، دسیسه های دربارو ..... من دوستش نداشتم خسته کننده بود واقعا موضوعی نداشت نثر و تحلیل های خانم شافاک مدلی نیست آدم را با خودش همراه کنه بیشتر موضوعاتش تاثیرگذاره مه خوب این کتابم موضوعی نداشت همین روزهای یک پسر غریب .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

در این دنیا سه چیز بود که به گمان او خیر و منفعتی نداشتند : آدمی که روحش را به ابلیس فروخته است ، زنی که به زیباییش مغرور شده و خبری که منتظر طلوع خورشید نمی ماند .

 

ظالمانی مثل او قدرتشان را نه از توان ذاتی خود بلکه از ضعف های دیگران می گیرند .

 

مگر عشق چنین چیزی نیست ؟ حد و حدود خود را ندانستن ، گذشتن از مرزها!

 

علم مثل درشکه ای است که اسب های زیادی آن را می کشند . اگر یکی از اسب ها تک تازی کند ، دیگر اسب ها هم سعی خواهند کرد بر سرعتشان بیافزایند . سیاحانی که درون درشکه هستند یعنی اهل علم و حکمت از این مسئله سود خواهند برد . پس پیشرفت در زمینه یک موضوع ، پیشرفت در زمینه های دیگرا را تشویق می کرد .

اسکندر/ شافاک

اسکندر

 

الیف شافاک

صابر حسینی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1396

پنبه دختری کرد اهل ترکیه است که با آدم ازدواج کرده خانواده و خواهر دو قلویش جمیله را پشت سر گذاشته و به لندن مهاجرت کرده . 3 فرزند دارد اسکندر ، اسما و یونس . اسکندر پسر ارشد سلطان اوست . در ابتدای داستان می دانیم اسکندر مادرش را کشته و اسما نمی تواند او را ببخشد و قصه را شروع می کنیم .

کتاب قشنگیه گیراس روون پیش می ره خود ترکها انتقاد زیادی بهش دارند که اومده ترک ها را در برابر کردها تحقیر کرده که من اصلا متوجه اش نشدم و دیگه اینکه بازاری می نویسه که این قبوله واقعا یک مقداری عامه و بازاری نویسه کتابش ولی هیجان داره و من موضوعی که روش دست گذاشته را دوست دارم . این که واقعا همیشه یک طرفه قضاوت نکنیم واقعا زن متاهل و بچه داری که با مردی رابطه داره گناه کرده تا تمام ماجرا را ندونیم قضاوت نکنیم راحت تر و مهربون تر باشیم تو قضاوت ها دنیا ارزششو نداره . دیگه اینکه واقعا گول هوچیگری اطرافیان را نخوریم .

شافاک را جدیدا معرفی کردم اینم تازه های نشر ازش که خوب کلا مورد پسند ایرانی ها واقع شده و با سرعت خوبی داره ازش ترجمه می شه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

چینی ها نه مثل ایتالیایی ها هوای هم را نگه می داشتند نه مثل ایرانی ها غیرقابل پیش بینی بودند . اما یک اخلاق خاصی هم داشتند : مثل آب و هوا ناپایدار بودند .

 

همیشه کسانی که از آن ها متنفریم همان هایی هستند که دوست شان داریم .

 

کاش راهی برای برگرداندن زمان وجود داشت .کاش لااقل راهی برای بازگشت به زمان هایی خاص وجود داشت .

 

زن ساده و بی غل و غش وجود نداره . زن ها دو قسمت می شن . اون هایی که به شکل بارزی پیچیده ان و اون هایی که با یک نگاه نمی شه متوجه پیچیده بودن شون شد .

 

چیزی به اسم داستان مفصل وجود نداره . بعضی داستان ها هستن که می خواهیم تعریف کنیم، بعضی ها هم هست که نمی خواهیم به کسی شرح دهیم .

آدم های اشتباهی/ مقانلو

آدم های اشتباهی

 

شیوا مقانلو

 

انتشارات نیماژ

سال نشر:۱۳۹۶

این کتاب داستان های کتاب هول از نشر چشمه است که عبارتند از:

سیگارکشان: مردی که مرده.

کتیبه:در مورد گیلگمش و زندگی جاوید.

عطش:زنی که ملحفه ها را آتش می زد .

زنده باد کلئوپاترا: داستان کلئوپاترا و سزار

مرد عنکبوت: مردی که می نوشت در مورد مرگ .

همسایه: جنازه هوی پشت در.

اباطیل: دعوت به سرزمینی ناشناخته.

مرگ و دوشیزه: قتل همسر و دوست وی .

مزاحمان: مردی که شاید اشتباه تماس گرفته .

قسمت دوم داستان های کتاب دود مقدسه که قبلا معرفی کردم و قسمت سوم داستان های جدیدشون به شرح زیر:

یک عکس  واقعی: نیلوفر عکسی شبیه خودش در اینستا می بیند.

آسمان پر:پرواز ناگهانی گنجشک ها .

سبز مثل آب: مرد نقاشی که همسرش مرده بود.

پلاک ۲۳: همسایه ها

جاده در دست آدم است:پدر مادر برای دیدن پسرشان به ترکیه آمده اند.

خانم مقانلو هم از نویسنده هایی هستند که من تازه امسال معرفیشون کردم و الان دیدم داخل تازه های نشر هم کتابی ازشون هست که البته نصف بیشترش همون داستان های قبلشون هست . کتاب بدی نیست . من خودم خیلی باهاشون ارتباط برقرار نکردم که خیلی دوست داشته باشم ولی واقعا مجموعه بدی هم نیست خوبیش اینه تکراری نمی نویسه هی .

فسمت های زیبایی از کتاب

چرا آخرین آرزوی قبل از مرگ همه ی محکومان به مرگ کشیدن سیگار اسا؟ اولین هوسی است که یادت می آید یا آخرین تسکینی که می ماند؟

 

مرد آدم کسی است که همیشه بدانی کجاست .

 

شاید برای تو بهتر باشد که دیگر هیچ وقت همدیگر را نبینیم .

هیچ وقت؟ حساب اینجایش را نکرده بودم . فکر کردم چه قدر ترسناک است با یک نفر قرار بگذاری که زمانش هیچ وقت باشد.

کفشدوزک/ لارنس

کفشدوزک

 

دی اچ لارنس

یوسف شیروانی

 

انتشارات نیماژ

سال نشر : 1394

لیدی دافنه منتظر همسر زیبا و  مهربان خود است تا از جنگ بازگردد اما در همین حین به دیدن اسرای دشمن می رود کنت آشنای قدیمی را می بیند و احساس عشقی رعب انگیز او را می گیرد کنت مغرور و بی اعنتاست و همسر دافنه مهربان و عاشق اما باز هم کفه به سمت کنت سنگین می شود .

موضوعش شدیدا شبیه همون دو کتاب قبلیه زنی متاهل با وجودی همسری متعارف و خوب به خاطر هوای سرکش درونش به سمتی عشقی این چنین غیرمعقول می رود . یک مقدار دیگه برام تکراری شده این موضوع اما خیلی برام هیجان انگیزه این موضوع این ناراستی این قدرت .

آقای لارنس خودش با یک زن متاهل فرار می کنه و ازدواج می کنه و کلا داستان هاش همین مایه ای و بحث برانگیز بوده و خیلی جاها بهش اجازه چاپ نمی دادند .

غم / بارتلمی

 

غم

 

دونالد بارتلمی

شهریار وقفی پور

 

انتشارات نیماژ

یک مجموعه داستان کوتاه که داستان های شهر کلیساها و ظهور سرمایه داری را قبلا معرفی کردم .

پریچوآ: زنی که تصمیم گرفته از شوهرش طلاق بگیرد .

تروئومیری : گفت و گوی راوی با دانیل و تعریف ساختگی بودن معجزه .

احضاریه : از مرد می خواهند مالیات ربات دست سازش را بدهد .

عزیمت ها : 8 تا تکه کوچولو کوچولو در باب رفتن مثلا فرار از خانه ف رفتن به مدرسه اون ور شهر ، از دست دادن تکه ای از لب و ...

فیلم : فیلمی که قرار است ساخته شود از دزدی از پرواز از ....

لولوی خواب : مرد به روان شناس دوست دخترش نامه نوشته .

مسئله آموز : گفت و گوی هر روزه دو کشیش .

مهمانی : مهمانی زن مورد نظر مرد میمون و گفت و گوهای درونی مرد .

نابغه : مردی که نابغه است .

وسوسه ی قدیس آنتونی : بعضی مردم قدیس ها را دوست ندارند و بعضی قدیس ها گاهی معمولی زندگی می کنند.

پرواز کبوترها از قصر: نمایش نامه ای که ترتیبش را می دهند .

از بارتلمی کتاب خیلی خوب ترجمه شده پارسال دو تا از تازه های نشرش را معرفی کردم اینم یکی دیگه و البته که مثل همیشه کتاب را دوست نداشتم . یعنی اصلا درکش نمی کنم نمی فهمم چی می خواد بگه چرا اصلا اینو گفته و لحنشم برام خبری و خشک و حوصله سر بر هست . البته که بعضی داستان هاشو دوست داشتم .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

سوزان معرکه است . همین است که هست . در موردش چیزهای زیادی هست که کلمه ی دقیقی برایش پیدا نمی شود .

 

بیشتر وقت ها مسئولیت های مه جامعه به افرادی سپرده منی شود که عیوبی مخرب دارند .

 

ما همه چیز را درست انجام دادیم البته تا جایی که قارد بودیم تصور کنیم درست است .

 

در ابتدا چیزهایی شگفت ظاهر می شوند اما همین که آدم با آن ها اخت شد اصلا و ابدا شگفت نخواهند بود .

خدا حفظتان کند آقای رز واتر/ ونه گات

 

خدا حفظتان کند آقای رز واتر

 

کورت ونه گات

محمد حسینی مقدم

 

انتشارات نیماژ

خانواده رزواتر خانواده ای است که نسل در نسل بسیار ثروت مند بوده و به کمک یک شرکت حقوقی بنیادی تاسیس کرده اند برای اینکه همه ثروت در اختیار خودشان بماند و در ضمن مالیاتی نیز ندهند . یک وکیل تازه کار متوجه می شود که اگر دیوانگی الیوت را ثابت کن ثروت کلا به شاخه دیگری منتقل می شود . الیوت به نوعی دیوانه است عاشق مردم فقیر و علاقه مند به تقسیم ثروت و دارایی.

کتاب جدید ونه گات با همون لحن آزاد و سرخوش همیشگیش . این کتاب به هملت ونه گات مشهوره . کتاب نسبتا قشنگیه چون من کلا لحن بی خیالش و فانتزی نوشتنش را دوست دارم اما چهارچوب نوشتن زیاد مورد پسندم نبود خوب موضوع جالبی هست اما واقعا استعاره ها و قابی که برای پرداخت داستانش به کار برده چندان سطح بالا نیست . کتاب خوبیه اما مطئنان ونه گات کتابای بهتری هم داره .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اگر کسی دوست ات ندارد ، اگر فراموش شده ای ، باز هم سعی کن منطقی باشی .

 

دکترها آدم هایی هستند که هیچ وقت درباره ی چیزی که تو می خواهی حرف نمی زنند . همیشه چیز دیگری می گویند .

 

من فکرهایی دارم که خیلی از مردم کمونیستی تلقی شان می کنند اما به خاطر خدا، پدر قبول کن که امکان ندارد کسی با فقرا کار کند و با کارل ماکس به مشکل برنخورد و البته با انجیل هم همین طور .

تخیل را مرده خیال کن / بکت

 

تخیل را مرده خیال کن

 

ساموئل بکت

غلامرضا صراف

 

انتشارات نیماژ

خوب اینم مجموعه چند تا نوشتار هست با عناوین تخیل را مرده خیال کن ،  فیس فیس 1 تا 8 ، جلجتا در شب و آب زندگی .

همشون همون حالت پراکنده گویی های بکت هست یک جورایی که سعی داره خودش یا اطرافش یا دنیا را بشناسه انگار یک سری متن . من اصلا دوست نداشتم اصلا نمی فهمیدم . واقعا بدترین کار من این بود که وقتی اولین رمان بکت را برداشتم و نفهمیدم تا ته ادامه دادم و حالا توی یک حلقه ای افتادم که نمی تونم در برابر تازه های نشرش مقاومت کنم و هی می گم شاید این یکی فرق کنه . ماشالا... فوق العاده هم به نسبت سایرین تازه های ترجمه شده ازش زیاد بوده .  

طرح جلدشم خیلی بدم اومد

 

قسمت زیبایی از کتاب

حالا طول نمی کشد ،چه طور من به تو خیره ام ، و چه رد کردنی ، چه طور تو مرا رد می کنی ،تو هم مرا رد کردی .

نویسنده پشت پرده/ راث

  

نویسنده پشت پرده

 

فیلیپ راث

سهیل سمی

 

انتشارات نيماژ

نیتن نویسنده جوانی است که به دیدار لونوف نویسنده مورد علاقه اش آمده و یک روز را در خانه آنها سر می کند . نگاهی به زندگی نیتن داریم پسر جوان و با استعدادی که در آرزوی این است که روزی نویسنده ای بزرگ شود و هم اکنون به خاطر یکی از نوشته هایش در حال پس زده شدن توسط جامعه یهودی است . لونوف نویسنده مشهوری که زندگی اش دچار نوعی یک نواختی و ملالی شده که همسرش را تا سر حد افسردگی پیش برده و دخترکی که به خاطر نویسنده محبوبش در حال قصه سازی است .

این کتاب اولین کتاب از مجموعه نیتن زوکرمن در مورد نویسندگی و ملال های مرتبط با اون هست . کتاب نسبتا قشنگیه خوب نوشته شده خوب ترجمه شده و خیلی قشنگ و ظریف اومده چندین وجه از چند زندگی مرتبط با نویسندگی را به هم ربط داده یه جورایی خیلی هنرمندانه . بعد شخصیت افراد را به خصوص با تفاوت های سنیشون و تغییر حالاتشون خیلی قشنگ و طبیعی در اورده که در حقیقت به نظر من قوی ترین وجه کتاب همین موضوع هست، برای من به صورت شخصی موضوع کتاب هست که چندان جذابیت نداره شاید قشر نویسنده را بیشتر جذب کنه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اگر وجودت لبریز از ناکامی و سرخوردگی نبود ، صبر کردن دیگر معنایی نداشت .

 

عذرخواهی نکن مگه این که مطمئن باشی دفعه ی بعد نمی ذاری چنین اتفاقی بیفته .

 

تا حالا احساس کردین که می خواین از جایی برین و در عین حال احساس کنین که نمی خواین برین ؟