عاشقانه برای پسرم/حمزه لو

عاشقانه برای پسرم

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات شادان

سال نشر : 1385

 

سحر دختری از خانواده متوسط هست که یه پسر خوشگل و خوش تیپ خیلی پولدار تو دانشگاه عاشقش می شه مامان پسره شدید مخالفه اما اونا ازدواج می کنند . داستان از جایی شروع می شه که شوهر سحر ترکش کرده و اونا با بچه شون نیما که معلولیت ذهنی داره تنها گذاشته .

اقا من زوی بچه ها حساسم هر جور بنویسن باز بغضم می گیره به دلم می شینه اما این دیگه خیلی جاهاش جاده خاکی می زد یعنی مادر شوهره به خون این تشنه است و این هر کار خوبی می کنه بازم اون بد و بیراه می گه اون وقت بچه که مشکل داره مادر شوهره با گل و شیرینی می یاد که الهی فدات بشم اینو بده بهزیستی نگه داره و .....

من خوشم نیومد به نظرم خوبم نتونسته بود مشکلات این جور خانواده ها را مطرح کنه .

بعد از او/حمزه لو

بعد از او

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات شادان

سال نشر : 1384

زمان جنگه محبوبه دختر دبیرستانی عاشق پسر همسایه جدیدشان شده یوسف و اتفاقا خانواده آنها به خواستگاری محبوب می آیند اما برای پسر بزرگتر یونس .... محبوب گیج شده اما چون از اول چراغ سبز نشان داده و دختر بی سر و زبانی است همراه جریان می شود هر چند بی احساس و یخ کرده شده و جنگ هم جریان داره

البته همون اول داستان شما می دونید محبوب زن یوسفه و یک مردی می یاد دم خونه شون که محبوب غش می کنه کلا یعنی همون اول این خانم حمزه لو قصه را لو می ده خیالتونو راحت می کنه از عقاید عهد بوقیشم بدم می یاد دخترا دبیرستانی ازدواج می کنند درس نمی خونن خونه داری می کن عاشق خانواده شوهرن تو یک اتاق زندگی می کنن حالا شرایط اون روزگار هست اما حس طرفداری از این سبک زندگی هم موج می زنه

برای من دونستن اسامی فرزندان نویسنده ها جالبه اگه شما هم علاقه مندین اسم فرزندانشون ایلیا ارشیا و مانیا هست .

در پایان شب/حمزه لو

در پایان شب

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات شادان

سال نشر : 1382

دختری هست که خیلی دقیق و سخت گیره با یک اقای اسون گیر و راحت ازدواج می کنه زندگی خوبی دارند هر چند مثل همه زندگی ها مشکلاتی داره ولی اذر همه چیز را سخت می گیره تحلیل می کنه لذت نمی بره بچه داری سخت تفکرات سخت بچه قبل ۶ ماه اصلا لب به غذا نزنه قرار دقیقه ای دیر نشه بچه ها تمرکز درسی داشته باشن و ..‌‌‌

خوب عامیانه است اصلا ادبی نیست ولی عامیانه خوبه زوم کرده روی یک موضوع اجتماعی مهم و سعی کرده یاد بده که جدا چه قدر الکی سخت می گیریم لذت نمی بریم واقعا شاید فردا دیر باشه .

تحصیلات خانم حمزه لو در زمینه مهندسی کامپیوتر هست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

تو مادری تو دیگه مال خودت نیستی یعنی هیچ زنی از وقتی بچه دار می شه مال خودش نیست .

 

زندگی را راحت بگیر تا راحت بگذره ، چون بالاخره می گذره .....

دختری در مه/حمزه لو

دختری در مه

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات شادان

سال نشر : 1382

محوریت موضوع دختری به نام سایه است که روان شناس هست و موضوعات مختلفی دور و برش هست قضیه ازدواج برادرش خواستگار خودش و دختری که مورد تجاوز پدرش قرار گرفته.و خوب در حین قصه به این مواردم می پردازه .

اصلا از نظر ادبی چیز چشمگیری نداره ولی به نظرم در حد یک قصه عامیانه خیلی خوب عمل کرده و موضوعات قشنگی مثل همین تجاوز و اعتماد به نفس را پیش کشیده چیزایی که خوندنشون برای همه مفیده .

جالبه بدونید ظاهرا در سال 2007 خانم حمزه لو از سوی یک مجله لهستانی به عنوان زن نمونه ایران شناخته شدند .

افسون سبز/حمزه لو

افسون سبز

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات شادان

سال نشر : 1381

صبا یک دختر فوق العاده زیبا باهوش از یک خانواده خوب هست که پزشکی می خونه عاشق یک دکتر زیبا می شه باهاش ازدواج می کنه عروسی آن چنانی خانه آن چنانی ولی شوهری غیر متعهد با شکاکیت و بدبینی زیاد که زندگی او را نابود می کند.

خیلی افتضاحه من الان به این نتیجه رسیدم ادبیات عامه پسندم خوبه باشن کتاب هایی که مشکلات زندگی را بیان بگن با یک زبان ساده یک قصه سر راست هم معضلات بیان شه هم راه ورود خیلی ها به ادبیات باشن اما اخه دیگه ریز به ریز و ندید پدید چشم و ابروی طرفو گفتن ریز به ریز جهیزیه و لباس بعد برای این دختر کادو عروسی ویلا بدهند اون دختر بدون خونه باشه بعد همه چی موقع خواستگاری خوب باشه فقط تو تحقیقات بگن لجوجه اما چون نویسنده می دونه اخرش بده بندازه گردن تارک صلاه بودن و ..... کلا نکات روی مخ فراوان .  لامصب شوهرم نبود بوکسر ها یک مشت می زد به صبا اینم بعد مشت اول فرار می کرد اما هر مشتی بین دو هفته تا یک ماه طول درمان داشت .

کتاب افسون سبز اولین کتاب ایشون بود که دو ماه نشده به چاپ دوم رسید استقبال خیلی خوبی ازش شد و همین سبب شد کار را جدی بگیرند و ادامه بدهند .

مهر و مهتاب/حمزه لو

مهر و مهتاب

 

تکین حمزه لو

 

انتشارات شادان

سال نشر : 1381

 

مهتاب دختر یک خانواده ثروتمند هست که دانشجوی دانشگاه آزاد هست و بعد عاشق یک پسر بسیجی خفن مذهبی جبهه رفته شیمیایی شده می شه که هیچی هم از مال دنیا نداره و خیلی هم خوشبخته .

یک افتضاح به تمام معنی بود اصلا درکش نمی کنم ها دوست مهتاب با یک مرد پولدار سن بالا ازدواج می کرد بعد مهتاب می گفت اشتباه هست چون اون بعدا مریض می شه و تو باید پرستارش بشی تازه بعد اون وقت خودش پرستار یک ادم تا این حد مریض نبود !!! شوهر مهتاب می گفت یک لحظه تا چشماتو دیدم عاشقت شدم اون قوت توی مهمونی خانواده مهتاب کلی بد می گفت از عروس داییش که لباس باز پوشیده بود تا بدنشو نشون بده خوب خودتم از جسم عاشق شدی دیگه مهتاب اینا از خانواده های مثلا ابر پولدار بعد برادر 24 ساله اش می خواد ازدواج کنه خودش با پس اندازش و وام بانک مسکن خونه می خره .........خلاصه افتضاح

خانم حمزه لو هم از نویسنده ها و مترجمان بسیار پرکار تهرانی هستند  .

پ.ن : قرار بود یک نویسنده عامه نویس پر کار معرفی کنم اروم اروم ازشون خوندم بین کتاب هام اما گفتم بذارم یک دفعه بعد خوندن سک تعداد از کتاب هاشون معرفی انجام بشه .

بخت سپید زمستان/ صیدی

بخت سپید زمستان

 

مهناز صیدی

 

انتشارات شادان

سال نشر : 1387

آیلین دختر فعالی است که در انگلیس زندگی می کند . خانواده وی در ایران هستند و او نزد خاله اش مانده است اکنون مدتی است به اصرار پسر خاله نامزد وی شده و البته علاقه خاصی به او ندارد خاله با این وصلت به شدت مخالف است و جمشید قدرت ایستادگی در برابر خانواده را ندارد . در این بین سر و کله متین پیدا می شود دکتری ایرانی ساکن انگلیس که عاشق آیلین شده و آیلین هم قلبا به او تمایل دارد و البته مشکلات بر سر راه آنها زیاد است .

خوب دیگه عامه پسنده عامه پسند اما از قبلی بهتره حداقل . اینا را هم از قبل داشتم دیدم آماده است گفتم بد نیست بذارم.

خواب و بیدار/ صیدی

خواب و بیدار

 

مهناز صیدی

 

انتشارات  شادان

سال نشر : 1387

سمن دختر یکی یک دانه بلورچی ها در سال کنکور می فهمد که فرزند خوانده بوده مهدیس مادر اصلی اش پیدا شده و آمده تا او را به ارث اصلی اش که بسیار زیاد است برساند قرار است او همراه پسر عمویش احسان شرکت خانوادگی را بچرخاند . پسر عموی اسبق فردین از پول دار شدن و فاصله گرفتن سمن ناراحت است و سمن سعی می کند وارد بحث تجارت شود .....

خوب یعنی ته کتاب عامه پسندها . هندی بازی حال به هم زن . چرا یه زمانی این قدر طرفدار داشتند حالا تو عامه پسنداشم چیزای جذاب تر بیشتر هست . نمی دونم چه اصراری به انتخاب اسمای عجیب تری مثل بهیه این چیزا هم داشته . خیلی بده خلاصه .

فرشته نزدیک است

 فرشته نزدیک است



دیپک چوپرا
لادن جهانسوز

 

انتشارات شادان

سال نشر  1380



کتاب در مورد ورود یک فرشته به زمین و روشنگری هایی است که سعی می کند با کمک دو نویسنده انجام دهد . کتاب با توجه به واقعه ای حقیقی نوشته شده است و مدت زیادی پس از چاپ جز کتابهای پرفروش در آمریکا بوده است .
من به شخصه اصلا از موضوع و روند کتاب خوشم نیومد . اما جاهایی هست که فرشته صحبت می کنه بعضی از جملات و بیاناتی که از طرف اون نقل می شه پرمحتوا و جالبه

 

 قسمت های زیبایی از کتاب

 چون مدت طولانی در تماس با خداوند نبوده اید ، داستانها و اسطوره های زیادی در مورد او خلق کرده اید مانند کودکانی شده اید که خانه را به خاطر می آورند . برخی از این اسطوره ها زیبا هستند اما مابقی تخریبگرند . کودکان گم شده به سادگی فکر می کنند که گم شده اند . هر قدر که تنهاتر بمانند بدون پدر یا مادری که به انها آسایش ببخشد هراس آنها شدیدتر می شود .
آنان می ترسند شاید خطای وحشتناکی مرتکب شده اند که این گونه رها شده اند .
هراس دارند که والدین آنها را به عمد رها کرده باشند .
وحشت دارند که تنها چیزی که لایقشان است وحشت بزرگی است .
شما تمامی این ترس ها و خیلی بیشتر را نسبت به خداوند دارید و او پدری است که شما را از دور داوری می کند . چون تمامی این ترسها در ذهن شما خلق شده اند باید به شما بگویم که غیر واقعی هستند .

 

 هدف زندگی ، خود زندگی است . آیا این ظاهرا شبیه یک پاسخ دایره ای است ؟نه نیست ، زیرا زندگی شامل یک راز است . راز همه چیزها این است که زندگی نباید برای مفهوم یافتن به خارج از خود بنگرد . بسیاری از شما ایمان دارید که خداوند یک شیوه زندگی را تایید می کند و شیوه دیگر را تایید نمی کند این درست نیست زیرا خود زندگی شامل مفهوم نهایی است . طلای خالص است . خداوند زندگی را دوست دارد . او آن را آفریده که قابل عشق ورزیدن باشد و چون از خودش در آن بسیار به جا گذاشته است ، زندگی مجبور نیست که از خداوند برای وجود داشتن و یا با ارزش بودن اجازه بگیرد . زندگی تماماً در خودش کافی است .