کوپه ی اختصاصی / کریم مسیحی

 

کوپه ی اختصاصی

 

یوریک کریم مسیحی

 

انتشارات مروارید

امضا : دختر می خواهد از هنرمند معروف انتقام بگیرد .

کوپه اختصاصی : مرد عادت دارد در واگن کوپه اختصاصی بگیرد اما یان بار کسی کنار اوست

فردا را به یاد آر! : زنی وارد خانه شده و ادعا دارد مرد فراموشی گرفته .

سایه ی خیال : مرد پس از سال ها به نزد زن بازگشته .

4 تا داستان کوتاه که همشون به صورت کاملا دیالوگ و مکالمه هستند . به نظر من خیلی جالب نبود آخرین داستان را چرا دوست داشتم اما اونای دیگه را چندان موضوعاتشو نمی پسندیدم . موضوعاتش به سیامک گلشیری می خورد ماجراجویی و حادثه ای و اینا ... اتین جور موضوعات پروروندن بیشتری می خواد ....

آقای کریم مسیحی هم خیلی فعال بوده پاراسل دو تا از تازه های نشر را معرفی کردم و امسالم دو تا کتاب دیگه از تازه های نشرشون .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

دلم می خواد با تو باشم ، یه جای خلوت ، یه جای دور ، جایی که کسی نباشه .

 

عشق خطر کردن داره ، شکست خوردن داره ، ویران شدن داره، رسوا شدن داره،نرسیدن داره،نرسیدنی که تو نداشتی!

 

تو خواهان یک عشق واقعی و زمینی نیستی . تو یه عشق خیالی می خوای که باهاش رویا ببافی .

اول شخص مفرد/ کریم مسیحی

 

اول شخص مفرد

 

یوریک کریم مسیحی

 

انتشارات هنرمند

یک مجموعه داستان کوتاه هر داستان یک عکس داره عکس ها هم همه خارجی هست یا یک داستان نوشته بعد براشون عکس انتخاب کرده یا نه یک عکس را انتخاب کرده و بعد برای اون یک داستان نوشته . خیلی سیستم جالبی بود جدید بود من دوستش داشتم داستان ها خیلی قوی نبود بعضیاش چرا خیلی خوب بود بعضی هاشم ساده بود اما کل سیستم ایده خوبی بود . جدیدا هم کتاب آقای هوشمندزاده را در مورد عکاسی معرفی کردم انگار توجهات داره خیلی به سمت عکاسی پیش می ره ...

بعضی عکسها خیلی باحال بود اما واقعا متوجه نمی شدم چرا بعضی از این عکسها مشهورن چه نکته ای داشتن اصلا...

 

قسمت زیبایی از کتاب

آدم گاهی یک کاری می کنه حتی نمی تونه طرف را پیدا کنه بگه ببخشید .

صد میدان/ کریم مسیحی

 

صد میدان

 

یوریک کریم مسیحی

 

انتشارات هرمس

نارمک صد تا میدون داره بعضی از این میدونا بزرگند بعضی کوچیک بعضی شلوغ بعضی خلوت تر بعضی کلی کوچه فرعی دارند و بعضی کم شاخ و برگترند . این کتاب صد تا داستان کوتاه داره هر داستان هم مربوط به یک خانواده توی یکی از میدونای نارمک هستش . داستان های معمول زندگی و گاهی هم یک ذره غیر معمول تر .

کتاب متوسط رو به خوبی بود . یک عیب هایی داشت مثلا اینکه روی یه چند تا موضوعی کلید کرده بود و چندین بار تکرارشون کرده بود نمونه اش فردی که می ترسه بعد یک مدت خوب میشه تا میره بیرون خونه یک اتفاق براش می افته خوب به نظرم جالب نبود این کار و حتی اگه موضوع کم داشت همون یه روز عادی یه خانواده عادی را هم می گفت بهتر از این حالت های تکراری بود . اسامی هم یک جوری بود گاهی اسم پدر مادرا خیلی امروزی تر از بچه هاشون بود ! شاید اگر کسی ساکن نارمک باشه این کتاب بیشتر بهش بچسبه .

 

قسمت زیبایی از کتاب

وضع بد همیشه می تواند بدتر هم بشود .

نفس عمیق/ کریم مسیحی

 

نفس عمیق

 

یوریک کریم مسیحی

 

انتشارات آموت

خواب ، خواب : دخترک کوچک هیچ وقت نمی خوابد .

خون زغالی : خانواده برای تفریح به باغی رفته اند که حشره ای به پای بچه می چسبد .

گل و گیاه ، سگ و گربه ، طوطی و ماهی : شاهین با فیروزه ازدواج می کند و قرار است بچه دار نشوند .

نفس عمیق : پسری که همیشه شر بود و خلاف .

بچه ی دیگری : روشنک پس از مرگ پسرش حال طبیعی ندارد .

اختلاط : مرد تمام عشقش برای مرخصی حرف زدن با همسرش است .

کثافت : پیام بعد از دعوا با پدرش به تهران اومده تا گلیم خودش را از آب بکشد .

او هیچ نگفت ، من هم هیچ نگفتم : مرد مریض است و دکتر گفته نهایتا 4 ماه دیگر زنده خواهد بود .

از اقای کریم مسیحی فقط قبلا یک کتاب خونده بودم اما دیدم سال 93 دو تا کتاب جدید وارد بازار کردند و رفتم دنبالش . کتاب شدیدا ماجرا محوره یعنی اصلش بر اتفاقات خاصی هست که می افته موضوعات خاص جالب و به نظرم هم هر چند بعضیاش دیگه خیلی خاص میشه اما کلا خوب درشون آورده خوب جایی داستان ها را قطع کرده و با سبک خوبی هم هیجان را سرپا نگه داشته تو طول داستان . به نظر من کتاب خوبی بود .

رويا ، خاطره ، شادي و ديگران /کریم مسیحی

رويا ، خاطره ، شادي و ديگران

 

يوريك كريم مسيحي

 

انتشارات چشمه

كتاب مجموعه 7 داستان كوتاه از آقاي كريم مسيحي است . راستش كتاب پايكوبي آقاي كشاورز را كه خوندم طرح جلدش رو خيلي پسنديدم و طراحش آقاي كريم مسيحي بود و متوجه شدم ايشون خودشونم كتاب مي نويسن و بعد كه ديدم انتشاراتش هم چشمه است كنجكاو شدم بخونم كتاب رو . البته طرح جلدش خيلي بده واقعا دلم سوخت چه بد كه ادم خودش طراح باشه و بعد طرح جلد كتابش اين بشه . البته خودطرح خوبه ولي رنگش افتضاحه .

شب سپيده مي زند : سپيده از رفتار شوهرش خسته شده و مي خواهد خودش و شوهرش را بكشد .
شب يلدا : مردي كه همسرش يلدا او را ترك كرده است .
جزيره ي رويا : رويا شبي دير به خانه بر مي گردد و در راه با مزاحت مردي چاق رو به رو مي شود .
پري دريايي : پري رئيس يك بخش نقشه كشي است كه بسيار سخت گير است و آقاي مروتي كارمند جديد بخش است كه به پري علاقه مند مي شود .
خانواده ي شايسته : شايسته پرستار است و شوهرش فوت كرده و اكنون تصميم دارد مجددا ازدواج نمايد .
شادي شبانه : شادي دوستان شوهرش را براي شام دعوت كرده و متوجه مي شود نگار همسر يكي از مردها ، عشق قديمي شوهرش مي باشد .
خاطره ي جمعه : خاطره پسر كوچكش ماهان را براي بازي به پارك مي برد .

داستان هايي تلخ از زندگي زنان . سعي كرده پايان همه ي داستان ها به نوعي غافلگير كننده باشه كه البته به نظر من اصلا موفق نيست و غافلگيري هاي داستان ها همه تكراري هستند و از همون اول آدم متوجه قضيه مي شه . عنصر غافلگيري فقط توي شب يلدا به صورت زيبايي ظاهر مي شه .

بازي كردنش با اسم شخصيت هاي زن داستان و نحوه اسم گذاري داستان هاش زيبا و جديده ولي خوب اسم كتاب جوري هست كه توي ياد نمي مونه . در كل خيلي روان نوشته شده خوب حرف مي زنه اما براي من چندان هم جذاب نيست . تصويرهايي كه انتخاب كرده تكراري هستن و سطحي بهشون نگاه كرده . دردي كه توي داستان ها هست آدم را تكون مي ده ولي خوب براي يك لحظه است چيز جديدي نيست و با شيوه جديدي هم گوشزد نمي شه .
به روان شناسي و تحليل شخصيت زياد نپرداخته  هدف اصليش حواث هستند و خوب براي چنين هدفي به نظرم حوادث خاصي لازم هست . با اين وجود با ديالوگ ها و رواي هاش خوب كار كرده . كتاب متوسطي هست چيزي نيست كه پيش نهاد كنم بخونيد ولي خوب اگه دم دستتون بود و خوندين هم كتاب بدي نيست كه از خوندنش پشيمون شيد .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

مگه تو بار اولته همكار خانوم داري و باهاشون دمخور مي شي ؟ مگه من تا به حال سر اين موضوع حرفي زدم ؟ اما يه چيزايي هس كه با چيزاي ديگه فرق داره ! 

 

اگه مي دونستي ام فرقي نمي كرد . چيكار مي كردي ؟ پا مي شدي مي يومدي شيراز دنبالم ؟ نه ، تو اين كارو نمي كردي . توي همين يه گله جا مي شستي و منو تو خيالت جست و جو مي كردي . الانم كه اين جام ، منو نمي بيني ، باور نمي كني . تا بل اخره وقتي داغ مي شي و مي لرزي و دستتو پس مي كشي ، مي فهمي كه خودمم .