مبارزان راه روشنایی/کوئیلو

مبارزان راه روشنایی

 

پائولو کوئیلو

دل آرا قهرمان

 

انتشارات میترا

سال نشر : 1378

خوب این کتاب کلا موضوع نداره دیگه می یاد کسانی را به اسم مبارزان راه روشنایی توصیف می کنه این که چنین آدم های وارسته ای چه خصوصیاتی باید داشته باشندچه جوری فکر می کنند شجاعند دنبال سرنوشت شخصی خودشون هستند ناامید نمی شوند دائم افسوس نمی خورند به خودشون اعتماد دارند و ......

خوب اینم یک کتاب دیگه با ترجمه خانم قهرمان . در مورد آقای کوئلیو بگم که تحصیلاتش را در زمینه حقوق شروع می کنه ولی بعد ولش می کنه و شروع می کنه مثل هیپی ها زندگی کردن . اون مادری خانه دار و پدری مهندس داشته .  

این کتاب سریع و تند پیش می ره موضوع هم نداره من که دوست ندارم ولی خوب از خیلی کتابای روان شناسی تاکیدی کمتر رو مخه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

رزم آور نور از خواسته ی خویش آگاه است و بی نیاز از توجیه اعمالش .

 

تجربه های مکرر فرجامی یگانه دارد : انچه را نمی خواهد بیاموزد به او می آموزد .

 

تو بسیار فراتر از آن هستی که در لحظه های اندوه نشان می دهی .

در ساحال رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم/کوئیلو

در ساحال رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم

 

پائولو کوئیلو

دل آرا قهرمان

 

انتشارات میترا

سال نشر : 1376

داستان در مورد دختری هست که عشق قدیمی خود را می بیند . پسر به سراغ مذهب رفته است دارای موهبتی شده ولی فهمیده همیشه قسمتی از وجودش در نزد دختر بوده و اکنون آمده تا به خود ثابت کند بهتر است به کدام سمت برود . دختر از غیر عادی بودن می ترسد ولی در این راه گام می گذارد ....

تاکید روی گوش دادن به نوای درون آدمی رفتن به دنبال آرزوها و راحت شدن از قراردادهای مرسوم . خوب من این کتاب کوئیلو را دوست دارم شاید چون اولین کتابی هست که ازش خوندم و اون حس عاشقانه اش یادم نمی ره .

این هم سومین جلد از سه گانه  " و در روز هفتم هست " .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

من نشستم و گریه کردم . افسانه ها می گویند که هر چه در آب های این رودخانه بیفتد چه برگ چه حشره چه پر یک پرنده همه چیز در بستر این رودخانه به سنگ بدل می شود . آه حاضرم هر چه دارم بدهم تا بتوانم قلبم را از سینه بیرون بکشم و آن را به رودخانه پرت کنم .... آن وقت دیگر نه رنجی می ماند نه افسوسی و نه خاطره ای .

 

آن لحظه ی جادویی را به خاطر می آورم لحظه ای که گفتن یک آری یا یک نه می تواند همه ی زندگی انسان را عوض کند .

 

سعی کن فقط زندگی کنی به خاطر آوردن سهم پیرهاست .

 

هر روز خداوند با خورشید لحظه ای به ما ارزانی می دارد که در آن امکان تغییر آنچه که موجب بدبختی ماست وجود دارد . هر روز ما وانمود می کنیم که متوجه وجود این لحظه نیستیم ، وانمود می کنیم که امروز شبیه دیروز و شبیه فرداست . اما کسی که متوجه روزی که در آن زندگی می کند هست آن لحظه جادویی را کشف می کند .

 

چیزهایی در زندگی هست که ارزش این را دارد که تا انتها برایش مبارزه کنیم .

 

عشق همیشه تازه است . مهم نیست که یک بار دو بار یا ده بار در زندگی دوست داشته باشی . انسان همیشه در برابر موقعیتی ناشناخته قرار می گیرد .

بودلر/ سارتر

بودلر

 

ژان پل سارتر

دل آرا قهرمان

 

انتشارات سخن

سال نشر : 1384

شارل بودلر شاعر فرانسوی هست که از طریق پدرش به هنر علاقه مند میشه ولی در شش سالگی اونو از دست میده و مادرش مجدد ازدواج می کنه که این موضوع شدیدا اون را عذاب می ده و توی روحیه اش اثر می ذاره از مدرسه اخراج می شه و بعدها سرمایه پدرشو از بین می بره از مطرح ترین ادیبان سبک سمبولیسم هست و برای اولین بار لفظ مدرنیته را به کار برد و در جوانی هم سکته می کنه و فوت می کنه.

در این کتاب آقای سارتر با توجه به نوشته ها و شعرهاش اومده احساسات و زندگی اون را تجزیه تحلیل کرده . من کتاب را شروع کردم و خیلی سریع هم منصرف شدم عادت ندارم کتاب را نصفه بذارم اما چون حالت داستانی هم نداشت و فقط بررسی بود دیگه کلا شروعش نکردم چون هیچ ارتباطی باهاش برقرار نکردم فقط چون حرف سارتر بود گفتم در موردش بنویسم شاید به درد کسی خورد .

جشنی بر بلندی ها/ بوبن

 

جشنی بر بلندی ها

 

کریستین بوبن

دل آرا قهرمان

 

انتشارات پارسه

خوب من قرار بود یک کتاب جدید دیگه از بوبن معرفی کنم که کلا یادم رفته بود ، این یکی دیگه از تازه های نشر از این نویسنده محبوب که البته من دوستش ندارم .

شبیه بقیه داستان هاش ، نوشته هایی در ستایش عشق و زندگی ، تمرکز روی این که سخت نگیرید به اندازه کافی وقت بگذارید و از همه چیز لذت ببرید و بدونید با این روش چه قدر همه چیز زیباتر می شه . ترجمه خوبی داره و درسته من دوسش نداشتم اما حس می کنم دوستداران بوبن را نا امید نمی کنه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

افسرده کسی است که اطمینان دارد همه چیز را از دست داده است جز افسردگی خویش که به شدت به آن وابسته است .

 

نمایش هوش هرگز ملال آور نیست .

بانوی سپید/ بوبن

 

بانوی سپید

 

کریستین بوبن

دل آرا قهرمان

 

انتشارات پارسه

امیلی بانوی سپیدپوشی هست که سال هاست گوشه نشین شده توی خونه مونده و از اونجا بیرون نمی یاد در ابتدای کتاب شاهد مراسم تدفینش هستیم و بعد مرور می شه که چه اتفاقات روحی توی زندگی اون افتاده و چه کارا کرده اطرافیان پدر مادر چه نقشی توی این زندگی داشتند و اصلا روح اون دنبال چی بوده .

از بوبن توی تازه های نشر سری قبل هم معرفی کرده بودم الانم چشمم به دو تا ترجمه جدید ازش خورد که 94 اومده به بازار و گذاشتمش توی لیست . بد نبود من کلا بوبن را نمی پسندم اما حالا می تونم بگم توی کتاباش این به نظرم خوب بود . من حس می کنم اونایی که  پائلو کوئیلو را دوست دارند بوبنم به دلشون می شینه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

در شش سالگی دماغ آدم به شیشه ی واقعیت چسبیده ، فقط برخی جزئیات دیده می شوند .

 

آدم هیچ چیز را بهتر از زمانی که فاقد آن است نمی شناسد .

 

ندیدن آن که دوستش داریم وحشتناک است و سخن گفتن درباره ی او به هیچ درد نمی خورد .

 

آنان که از همه حساس ترند همواره بازنده اند .

زنده تر ز زندگی/ بوبن

زنده تر از زندگی

 

 

کریستین بوبن

دل ‌‌ارا قهرمان

 

انتشارات پارسه

بوبن در این کتاب از مرگ همسرش می نویسه از حسش و علاقه اش به اون . اینکه چه قدر سرزنده و فعال و شاد بوده چه قدر زندگی را برای بوبن عوض کرده اینکه مرگشو باور نداره حسش درباره نبودنش نشونه های بودنش و .....

خوب یکی دیگه از تاره های نشرم باز از بوبن بود اما این کتابش نسبتا خوب بود ساده و عاشقانه و احساساتش به دلم می نشست . 

 

قسمت های زیبایی از کتاب

دوستت دارم_ این مرموزترین کلام موجود است . تنها کلامی که شایستهاست قرن ها له تفسیر آن پرداخته شود . 

 

بهترین مادرها آنانی هستند که فراموش نمی کنند با همان شدت زن ، معشوق ، بچه باشند .

 

قلب های کسانی که دوستشان داریم خانه ی حقیقی ما هستند .

هيچ راهي دور نيست /باخ

هيچ راهي دور نيست

 

ريچارد ديويد باخ

دل آرا قهرمان

 

انتشارات بهجت

كتاب در حقيقت نامه اي بسيار بسيار كوتاه به يك دوست است . شهر سفري كه از درون قلب يك مرغ عشق شروع مي شود و همراه با ساير پرندگان ادامه دارد . سفري براي درك عظمت دوستانمان و درك عظمت دوستي ...

قبلا از باخ كتاب معروف جاناتان مرغ دريايي را خوندم كه جزء محبوب ترين كتاب هاي منه ولي اين تجربه دومي اصلا جالب نبود ياد پائيلو كوئيلو و اين كتاب هاي روان شناسي در پيت افتادم . اصلا خوب نبود .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

" قصد داريم لحظه تولد او را جشن بگيريم . لحظه اي كه ري در آن زندگي آغاز كرده و پيش از آن نبوده است . چه چيز دشواري در درك اين مطلب است؟ "
عقاب بال هايش را بر هم زد و به سمت زمين فرود آمد . هنگامي كه بر شن زار صاف صحرا نشست پرسيد:
" زماني پيش از آغاز زندگي ري ؟ تو گمان نميكني كه زندگي ري پيش از آغاز زمان  آغاز شده است؟ "

  

اگر حقيقت دانسته نشود و شناخته نشود باز هم همواره حقيقت است .