سه روايت از مردي که خدا دوست داشت او را کشته ببيند / غفارزادگان
سه روايت از مردي که خدا دوست داشت او را کشته ببيند
داوود غفارزادگان
انتشارات نیستان
سال نشر : 1396
کتاب سه قسمت و سه روایت از واقعه عاشوراست که قسمت وسط همون کتاب مقتل هست . قسمت اول خیلی شاعرانه حرف زده و قسمت سوم حالت داستانی داره توجه زیادی هم به حر داره که اول مقابل امام هست و بعد به کمکش می ره .
من دوست نداشتم خیلی خیلی تکراری حرف می زنه یعنی یه جمله یه نقل قول را این قدر می گه حفظ می شه آدم .
اینم پرونده اقای غفار زادگان که من شخصا ادبیات کودکشون را به ادبیات بزرگسالشون ترجیح دادم و مشکل عمده شون به نظر من تکراره .







توي اين وبلاگ مي خوام خلاصه كتاب هايي را كه مي خونم بنويسم و همچنين قسمت هاي زيبايي از اون ها را ، تا هم براي خودم بمونه هم اگه كسي دلش خواست استفاده كنه