به سپیدی یک رویا/سلیمانی

به سپیدی یک رویا

 

فاطمه سلیمانی ازندریانی

 

انتشارات نیستان

سال نشر : 1394

به سپیدی یک رویا یک کتاب داستانی با زمینه مذهبی و بیوگرافی هست . موضوعش هم زندگی حضرت معصومه است وقتی که امام رضا به مشهد اومدن نامه ای به حضرت معصومه می نویسند تا نزدشون بره و وقایع این سفر و در کنارش طرز فکر حضرت معصومه را تصویر کردند .

من نسبتا خوشم اومد دلیل اصلیشم این بود که موضوعش نسبتا جدید بود و من خودم زیاد ندیدم که به ایسن مسئله پرداخته بشه و چیزهایی برای یادگیری داره واقعا .

در مورد خانم سلیمانی باید بگم که تحصیلاتشون در زمینه اقلیم شناسی هستند.

خاکستری یک کابوس/سلیمانی

خاکستری یک کابوس

 

فاطمه سلیمانی ازندریانی

 

انتشارات نیستان

سال نشر : 1392

ای روشنی صبح: کمک مرد به دختر تنها .

تلخی مداوم یک حضور:رابطه تلخ زن و مرد.

تبعید به تنهایی:زندانی به جرم قتل برادر.

خاکستری یک کابوس: اعتیاد و خودکشی 

برای داشتن تو:مادر راضی به داماد شدن پسرش نیست.

گره کور یک دیدار: بچه ها در آرزوی دیدن مادرشان .

عقربه های بی قرار: پیدا کردن همسر برای برادر.

تا سپیده: دعوا با نامزد

پشت ابر: بچه دار نشدن

به جرم نگفتن: شک به همسر

این کتاب اولین اثر خانم سلیمانی هست که اصولا موضوعاتشون مذهبی هست . حالا موضوعات این کتاب البته اجتماعیه ولی من خوشم نمی یاد خیلی رو حرف می زنه ریزه کاری نداره می زنه توی ذوق.

برج سکوت (جلد 3 )/منایی

برج سکوت (جلد 3 )

 

حمیدرضا منایی

 

انتشارات نیستان

سال نشر : 1395

ماشینی که با کمکش درآمدی داشتند دزدیده شده به کارایی مثل اش فروشی روی می ارند فایده نداره اعتیاد به قسما سختش رسیده خمارند رگ سالم ندارند و در عین حال لوطی . کم کم وارد کار پخش مواد می شوند و هی عمیق تر وارد این لجن زار می شوند .....

قشنگ بود دلم لرزید اخرش اما انصافا خوب دراورده بود مرامشون شخصیتشون سقوطشون این اروم اروم غرق شدن .... واقعی و ناراحت کننده.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

زندگی خیلی بی رحم اشت چون برای آنچه به سر ما می آورد هیچ وقت توضیح نمی دهد . حتی لحظه ای صبر نمی کند که جای زخم هات را بلیسی و کمی آرام بگیری.

 

آدم یک روز به جایی می رسدکه عشقش با توانایی اش برابر نیست...خیلی بیشتر از آنچه معشوق هست می خواهد...این جور وقت ها اگر معشوق را رها نکنی ،خودت و عشق و معشوق و همه ی اطرافت را به لجن می کشی .... هیچ چاره ای نداری ، باید از یک جا به بعد ول کنی و بروی .... بروی عقب، از دور بایستی و عشقت را تماشا کنی....

برج سکوت (جلد 2 )/منایی

برج سکوت (جلد 2 )

 

حمیدرضا منایی

 

انتشارات نیستان

سال نشر : 1395

داستان ادامه داره راوی به دلیل مشکلات مدیر رستوران با همسرش و شکش به راوی به بهونه معتاد بودنش اونو اخراج می کنه راوی در به در هست همراه دختری به نام فرشته است مجدد داخل خیابان ها به دنبال مواد داخل ساختمان نیمه تمام دایی اش برای خودش جایی برپا می کند و دختر هم به عنوان پرستار در خانه پیرزنی استخدام می شود و داستان اعتیاد ادامه دارد...

قشنگه جلد دوم بیشترم بهش عادت دارم از لحنش تکبه کلاماشون الکی خوش بودنشون همه ادامه داره و آدم باهاش همراه می شه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

همان موقع بود که فهمیدم انجام کاری که دیگران نمی توانند و دست شان از آن کوتاه است چه قدرتی به آدم می دهد!

 

توی زندگی کافی است به دیوار تکیه بدهی و فکر کنی محکم است ، همان لحظه فرو می ریزد.

 

برج سکوت (جلد 1 )/منایی

برج سکوت (جلد 1 )/نمایش مرگ

 

حمیدرضا منایی

 

انتشارات نیستان

سال نشر : 1395

راوی داستان جوانی است که تحصیلات دانشگاهی دارد اما در دفتر یک رستوران کار می کند و معتاد است . روایت دورهمی با دوستان معتدادش جور کردن خرج مواد عوالمی که واردش می شود و گاه خاطرات دوران کودکی اش را می گوید . در اول داستان هم متوجه می شویم که مدتی در زندان بوده و ترک کرده و در ضمن فرشته هم دختری است که معتاد است و روابط نسبتا صمیمانه ای با راوی دارد.

همه اسم مستعار دارند که اصلا و ابدا خوشم نمی یاد اون تشریح مراحل مواد به بدن رسوندن هم حالمو واقعا بد می کنه اما خوب نوشته کتاب را خیلی هم قشنگ دقیق حالت روحی راوی و دوستاش را دراورده و کتاب قابل بحثیه.

تصمیم دارم یک چند تا از کتاب های انتشارات نیستان را معرفی کنم که حال و هوای خاص خودشون را دارند و البته برای شخص من اصولا خیلی راضی کننده نیستند اما برای شروع کتاب آقای منایی که خودشون تحصیل کرده فلسفه هستند را در نظر گرفتم .

 

قسمت های زیبایی از کتاب 

همیشه از جایی آغاز می شود که فکرش را نمی کنی.

سه روايت از مردي که خدا دوست داشت او را کشته ببيند / غفارزادگان

سه روايت از مردي که خدا دوست داشت او را کشته ببيند

 

داوود غفارزادگان

 

انتشارات نیستان

سال نشر : 1396

 کتاب سه قسمت و سه روایت از واقعه عاشوراست که قسمت وسط همون کتاب مقتل هست . قسمت اول خیلی شاعرانه حرف زده و قسمت سوم حالت داستانی داره توجه زیادی هم به حر داره که اول مقابل امام هست و بعد به کمکش می ره .

من دوست نداشتم خیلی خیلی تکراری حرف می زنه یعنی یه جمله یه نقل قول را این قدر می گه حفظ می شه آدم . 

اینم پرونده اقای غفار زادگان که من شخصا ادبیات کودکشون را به ادبیات بزرگسالشون ترجیح دادم و مشکل عمده شون به نظر من تکراره .

از جناب پو چه خبر/ آلن پو

از جناب پو چه خبر

 

ادگار آلن پو

ویدا طرزی

 

انتشارات نیستان

سال نشر : 1395

کتاب شامل 5 تا داستان با عناوین لیجیا ، زوال خاندان اشر ، نامه سرقط شده ، سقوط به  دل گرداب و خم امانتیلاد هست که قبلا همه رو معرفی کردم . چیز جدیدی برای گفتن نیست و در حقیقت کتاب را نخوندم ولی به هر حال اگر توی خلاصه های معرفی شده به هر کدوم از این داستان ها علاقه مند شدید از این کتاب هم می شه بخونیدشون .

پ. ن : خواستم بگم دوباره برگشتم سر معرفی تازه های نشر

پایان/ حسن بیگی

پایان

 

ابراهیم حسن بیگی

 

انتشارات نیستان

سال نشر: ۱۳۹۴

 عفت خانم 3 تا بچه داره رسول و طیبه خیلی کله گنده شدند و اصلا به مادر پیرشون سر نمی زنند دختر همسایه جمعش می کنه و پولم نمی دن پرستار براش بگیرن ! امین معتاد و مسافرکشه و گاهی یه سری بهش می زنه خلاصه امینم می ره منشی یه قاضی می شه کم کم می ره تو کار خلاف میلیاردر می شه مامانشو یادش می ره و خانواده اش از هم می پاشه !!!

خوب قصدش خوب بوده رو موضوع خوبی دست گذاشته اما واقعا بد نوشته ساده ابتدایی اون متلاشی شدن زندگی طرف  هرزه شدن دختراش صحنه های هندی و آبکی . یعنی قشنگ سیاه سفید خیلی بد بود .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

کارمندی که تجربه کسب کند و کارکشته شود مثل راننده پایه یک است. آقای جاده و بالانشین است . ترسی از علائم رانندگی ندارد.حتی به آن نگاه هم نمی اندازد. همه علائم را خفظ است. حتی می داند پلیس کجاها پلیس با دوربیتش وا می ایستد برای مچ کیری و یا دوربین های بین راه کجایند و کدامشان خرابند و کدامشان سالم. کارمند باتجربه نه از صندوق انتقادات و پیشنهادات می ترسد و نه از گوش کشی رئیس و حراست. او راه میان بر را بلد است.

 

بچه داشتن با دختر داشتن زمین تا آسمان توفیر دارد. دختر که بچه آدم نیست. فرشته است.

حریم/ کرمیار

حریم

 

صادق کرمیار

 

انتشارات نیستان

سال نشر : 1395

یک داستان اجتماعی با پس زمینه مذهبی و اخلاقی . از اینکه همه ی کارهای ما زنجیره وار به هم وصله یک کار بد ما به همون نتیجه مستقیمش فقط وصل نمی شه و عین زنجیره کلی اتفاق دیگه به همراه داره و همچنین کار خوبمون هم به همین نحو . یک تلنگر برای اینکه واقعا فقط وقتی محتاجیم دست به دامن خدا می شیم . مرد ثروت مندی مادرش را برده مشهد با زن و دختری نیازمند مواجه می شن و همون جا انباردار فراری شرکت را می بینه و می ده دست پلیس و حالا ده سال بعدیم که همون ثروت مند را تحویل پلیس می دن و .....

به نظر من آقای کرمیار توی حیطه ای که می نویسه خوب می نویسه اما داستانی که این بار نوشته یک چیزاییش آبکیه خیلی از شخصیت ها می رن رو مخ آدم بس که ماهن و منزه و خوب ولی خوب موضوع جالبی را مد نظر قرار داده که به نظرم قابل تامله و با رفت و برگشت های زمانی هم سعی کرده دیگه قصه زیادی ساده نباشه ولی بازم در مجموع من خوشم نمی یاد بس که عین واعظ نشسته اون بالا از خوبی ها می گه یک جورایی شعاریه . قرار ظاهرا ایشون توی این تیپ داستان ادامه بدهند و چند جلد دیگه هم داشته باشند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

-آدم دلش برای کسی تنگ می شه که کنارش نباشه من که همیشه کنارتم.
-دلتنگی ربطی به بودنت نداره این جور دلتنگی بیشتر ترس از نبودنته !

 

هر قانونی که در ذهنت وضع کنی همان قانون در زندگی ات جاری می شود و می تواند قوانین دیگر را فسخ کند .

 

حتما یک وقتی یک جایی یک کار خیری کرده که ته دلش پاک مونده و خداوند اینجا دستش رو گرفته و دلش رو نرم کرده .صد بار گفته ام تو این دنیا همه چیز به هم ربط داره .

از خواب تا مهتاب/ یثربی

از خواب تا مهتاب

 

چیستا یثربی

 

انتشارات نیستان

سال نشر : 1392

از خواب تا مهتاب : دختر و پسر جوان برای ماه عسل به شهر بمباران شده کودکی برگشته اند .

پشت شب : زنی با بچه مرده اش تنها در آوارهای جنگ .

زنی برای همیشه : وقتی تدریس دینی در مدارس بوسنی ممنوع می شود .

به خاطر من : پسر زن سال ها قبل در جنگ شهید شده .

به خاطر من نخند : زن آمده تا از قاتل پسرش بپرسد چرا او را کشته .

یک مجموعه نمایش نامه همه با مضمون جنگ و آسیب های ناشی از اون. موضوه قابل تاملی را انتخاب کرده بعضی هاش قشنگن بعضی هاش خیلی کلیشه ای ولی در مجموع چیز خیره کننده ای نداره. کتاب جدیدی هم نیست ولی همین طور که داشتم تازه های نشر را از ایشون معرفی می کردم چشمم خورد به این کتاب . خیلی معمولیه . در مجموع به نظرم خانم یثربی زیادی هندی می نویسه و یه جور نمادهای خیلی واضح تو ذوق زننده داره خیلی باب میل من نیست ولی کلا داستان کوتاهاشون را بیشتر دوست دارم . البته خودشو خیلی دوست دارم.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اگه آدم گذشته ای نداشته باشه ، آینده ای هم نداره ، اصلا هیچی نداره ، یه قارچه ، یه قارچ بی ریشه....

 

تو نمی تونی گذشته رو برگردونی.

ولی شاید بتونم یه معنایی براش پیدا کنم ، فقط کافیه که فراموشش نکنم ، بهش فکر کنم و دوستش داشته باشم .

 

آدم می تونه جوری زندگی کنه که اگه یه لحظه بعدم مرد بتونه بگه اینم جزء زندگیم بود ، جزء راهم ، انتخابم ... اون وقت دیگه از هیچی پشیمون نیست .

 

تو به من گفتی دانیل! مثل موقعی که هم کلاسی بودیم ... مثل سال ها پیش....

عالی جناب شهردار / حسن بیگی

 

عالی جناب شهردار

 

ابراهیم حسن بیگی

 

انتشارات نیستان

شهر در خفقان شدیدی به سر می برد هیچ نوع دموکراسی و آزادی در شهر وجود نداره و شهردار فوت می کنه . خیاطی توی شهر هست که کتاب های ممنوعه زیادی خونده و از آزادی بیان و کرامت انسانی آگاهی داره اون تلاش می کنه تا دوست شاعرش را شهردار بکنه و اصلاحاتی را در جامعه جاری نماید .

اینم کتاب جدید آقای حسن بیگی با درون مایه طنز که تفاوت بسیار زیادی با کتاب های قبلیشون داشت به خصوص موضوع و زاویه نگاه . من چندان خوشم نیومد راستش این سمبلیک نشون دادنش خیلی ابتدایی و تازه کارانه بود خیلی واضح بود توی ذوق می زد شبیه کاسه زیر نیم کاسه . بگذریم پرونده جناب حسن بیگی را هم همین جا می بندم تا یکی دو تا نویسنده دیگه را معرفی کنم .

قدیس/ حسن بیگی

قدیس

 

ابراهیم حسن بیگی

 

انتشارات نیستان

قدیس اشاره به امام علی داره . یک کشیش روسی عاشق کتاب های خطی است و کتابی به دست او می رسد که بسیار قدیمی است و با یادداشت های عمروعاص در مورد امام علی آغاز می شود کشیش با شروع کتاب به شخصیت امام علی علاقه مند شده و سعی می کند بیشتر او را بشناسد .

این بار موضوع دینی داشت کتابشون نه انقلابی باز هم اصلا کتاب را دوست نداشتم . البته اطلاعات در مورد حکومت اما علی خوب بود اما اصلا محوریت داستان و نحوه بیانش مسخره بود مثلا ادعای خوبی امام علی از زبان دشمنانش و مسیحی یک مقدار نخ نما بود و کلا طرح داستان اصلا قوی نبود اگر همین اطلاعات را حالت مستند و بدون قصه پردازی می نوشت من شخصا خیلی بیشتر دوست داشتم به خصوص که ارادات زیادی هم به حضرت علی دارم .

آقای حسن بیگی تحصیلاتشون هم در رشته ادبیات بوده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

مردم آن گونه فکر می کنند که رهبرانشان می خواهند .

 

حاکمی که به دوام قدرت و حکومت خود فکر کند زورگویی به مردم را چاشنی خدعه و نیرنگ هایی می کند که لازمه حکومت است .

 

اگر حاکمی از حاکمان مسلمان یک بار نهج البلاغه را با دقت می خواند و به آن عمل می کرد امروز روزگارشان این نبود که هست .

 

بزرگ که بشوی تو هم باید گم شده هایت را توی کتاب ها پیدا کنی .

کمین/ شجاعی

کمین

 

سید مهدی شجاعی

 

انتشارات نیستان

کمین: معلمی که برای بچه ها کتاب داستان میبره

قاصد: توی جنگ قراره به آخرین برادر زنده خانواده فیاضی خبر بدن برگرده عقب

بولدزرچی: جنگ ایران و عراق و رزمنده شجاع

ضریح: توی جنگ رزمنده ها می خوان ضریح امامزاده را نجات بدن

خیلی بدم اومد واقعا ساده نوشته بود کمین که عین دیروز بارانی بود یک سال دو تا فیلم نامه عین هم خیلیه دیگه حالا قاصد بد نبود اما بلدزرچی که بازم فوق العاده شعاری شایدم بهتر بود کلا داستان کوتاه بود قالبشون

 

قسمت زیبایی از کتاب

همه چی رو هم که از آدم بگیرن توکل به خدا رو که نمی تونن بگیرن

دیروز بارانی / شجاعی

دیروز بارانی 

 

سید مهدی شجاعی _ مجید مجیدی

 

انتشارات نیستان

دیروز بارانی : فیلم نامه در مورد پسر فقیری به نام هاشم که مادرش مریض شده و نی خواهد پول جمع کند و با پسر کاغذ جمع کنی به نام هلی ماشاا... آشنا نی شود ،

آخرین آبادی : فیلم نامه ای در مورد مردی که برای بچه های روستایی کتاب داستلن می برد ،

گفتم که اقای شجاعی توی این یکی دو ساله خیلی فعال بودند توی تازه های نشر چندتا کتاب ازشون معرفی کردم اما همش اونا نبود و یکی دو تا کتاب دیگه هم بود که موند برای اینور سال . اصلا هم خوشم نیومد خیلی ساده و نخ نما بود به نظرن

کرشمه خسروانی/ شجاعی

کرشمه خسروانی

سید مهدی شجاعی

انتشارات نیستان

یک نمایش نامه دیگه از آقای شجاعی . خوب راستش جز تازه های نشر نیست اما چشمم بهش خورد و دیدم این کتاب ایشون را هم نخوندم .

داستان در زمان خلافت معاویه است . یزید فرزند معاویه عاشق زینب همسر عبدا... می شود و اکنون پدر به دنبال حیله ای است تا زن و شوهر را از هم جدا کرده و دست زینب را در دست یزید بگذارد و ...

قشنگ بود خوشم اومد حاشیه که نداشت و روان خود داستان پیش می رفت موضوعش هم برام تازه بود و خوب جالب و هیجان دار.

قسمت های زیبایی از کتاب

انجام بسیاری از امور توسط حکومت یا قدرت نه صلاح است و نه شدنی . ولی انجام همان امور توسط حاکم زادگان یا منسوبین به قدرت سهل ترین کار ممکن است .

گوهرشناس نیاز ندارد که گوهر را در دست بچرخاند یا با دندان بیازماید . اصل بودن گوهر را از فرسنگ ها فاصله به یک نگاه تشخیص می دهد . این افراد تازه کار و بی تجربه اند که باید گوهر را با هزاران محک بیازمایند و در نهایت هم مطمئن نباشند که به تشخیص درست دست یافته اند .

قول اصولا برای دادن است نه انجام دادن .

من مضمون حرف های نگفته را بهتر از حرف های گفته می فهمم .

خدا اگر بهشتش را به دست ما نسپارد در اختیار که می خواهد بگذارد ؟

زندگی با مردی که بی دلیل می رود و با دلیل باز می گردد برای من به قدر ارزنی نمی ارزد . 

 عذرخواهی و بخشش طلبی وظیف ی من است اگرچه نبخشیدن حق تو باشد .

تیر چراغ برق / شجاعی

تیر چراغ برق

 

مهدی شجاعی، مجید مجیدی ، بهزاد بهزادپور

 

انتشارات نیستان 

داستان در مورد کارمند اداره ای هست که بالای تیر چراغ برق رفته و اعلام می کنه اگر رئیس به خواسته هاش عمل نکنه خودشو می اندازه پایین اینم البته مثل دو تا کار قبلی فیلم نامه است خیلی کوتاه .

فوق العاده مسخره بود یعنی به نظر من یک بچه دبستانی هم قلم دسش می گرفت اینو می نوشت دیگه همکاری سه نفره کجاش بود مرده رفته بالای تیر می گه خودمو می اندازم پایین بعد یک سری صحنه های نخ نما شده و تکراری مثلا خانم همکار داره زنگ می زنه می گه اره خودکشی کرد و بیچاره زنش بیچاره بچه اش یک خانم زیر ماسک صورت توی آرایشگاه می گه وای اگه خطر داره برا من برم ! از این لوس بازیای تو ذوق زن بعد می یاد پایین رئیسص اخراجش می کنه تمام !

چشم خفاش/ شجاعی

چشم خفاش

مهدی شجاعی – بهزاد بهزادپور

انتشارات نیستان

این کتاب هم فیلم نامه است با موضوعیت دفاع مقدس . توی خط مقدم هستیم و عراقی ها دکلی دارن که خیلی بلنده دید خیلی خوبی بهشون می ده و از همین راه تلافات زیادی به ایران تحمیل می کنند . سه نفر از رزمنده ها داوطلب می شن که برن وسط خط دشمن و این دکلو منفجر کنند .

بد نبود . بد ننوشته یک تیکه هاییش که می یاد سراغ حاجی می زنه جاد خاکی و اون تعارفات نخ نما شده اما جاهایی که سر عملیات رزمنده هاست خوبه طراحی نقشه اش برنامه اش اما زیاد برام دلچسب نبود به دلیل فیلم نامه بودنش . خوب خیلی خیلی موضوع ماجرا محوری می شه هیجانی اونقدر با متن و نوشته شاید سر کار نداره برای همین خوب یک مقادیری حوصله آدم سر می ره موقع خوندنش . اما خوبیش اینه به جای مقدس نمایی به خود داستانش تمرکز کرده و پیش رفته در بیشتر مواقع .

قسمت زیبایی از کتاب

کشته شدن زمانی شهادته که تو بتونی بهره ای بیشتر از زنده موندن ببری .

مرد رویاها/ شجاعی

مرد رویاها

سید مهدی شجاعی

انتشارات نیستان

کتاب در مورد دکتر چمران هست . از ازدواجشون توی امریکا با دختر خوانده یک خانواده پولدار آمریکایی آغاز میشه و به بررسی فعالیت هاش توی مصر و لبنان و عقایدش می پردازه . کتاب فیلم نامه هم هست نه رمان . بنابرین خیلی حالا نمی یاد هی بگه این عقیده را داشت اون عقیده را داشت بیشتر توی قالب اتفاقات و صحبت ها نظرات دکتر را می گه .

اقای شجاعی سال قبل پر کار بودند و این فیلم نامه و یکی دو تا کار مشترک دیگه را به بازار عرضه کردند که تصمیم گرفتم توی این روزای پایانی سال سراغشون برم . این که کتاب در مورد دکتر چمران هست واقعا برام وسوسه انگیز بود من فقط می دونستم که شخصیت علمی ملی و مذهبی بزرگی بودند و فوق العاده مشتاق دونستن زندگی نامه ایشون بودم اما این کتاب را اصلا دوست نداشتم اولش که خوب برای من جالب بود در مورد بچگیش دانشگاه رفتنش و یک همچین پیشینه ای بیشتر بدونم که این کتاب مهیاش نمی کرد یعنی در حقیقت یک برهه را فقط می خواست نشون بده تمرکزش روی اون عقاید بود نه چمران . دوم اینکه به نظر من فراز و فرودهای شخصیتیشو اصلا بازگو نمی کرد یعنی من بازم عین اولم هستم اصلا نمی تونم بگم طرز فکر چمران چی بوده البته وقایعی از زندگیش را برام بازگو کرد که شدیدا قابل تقدیر بود مثلا کارای هوشمندانه ای که بر ضد رژیم پهلوی کرد به عنوان یک مخالف خیلی جالب بود اما از مجموع افکارش حرف نمی زد بچه اول و دومش روشن و کورش بودند و سومی و چهارمی جمال و یک اسم دیگه تو این مایه ها که یادم رفته رحیمی کریمی چیزی واقعا نمی دونم اما این تفاوت انتخاب اسم شاید یک نشونه ای از تفاوت اندیشه ای چیزی باشه هیچی بازگو نشد دیگه اینکه کلا این شیوه ای بود که مثلا استاد چمران یهش می گه مگه مشکلات مملکتتون چی بود ؟ می گه دستتو بده به من تا نشونت بدم بعد دست استادو می گیره یک هو می رن توی فضای ایران و توضیح میده به نظرم خیلی این شیوه بی مزه ای هست عین برنامه کودک .

طراحی جلدش اما خیلی قشنگه .

قسمت های زیبایی از کتاب

تو چه خودتو بکشی چه در نهایت آرامش باشی ، در اصل واقعیت هیچ تغییری حاصل نمیشه .

قبلا اگر فکر می کردم که تو بهترین انتخابی برای ازدواج حالا به این نتیجه رسیده ام که تو تنها انتخابی برای ازدواج .

من با این اقدام جانم را با آبرویم تاخت زده ام و هیچ قماری از برد و باخت خالی نیست .

عضویت در انجمن اسلامی ، پخش اعلامیه در دانشگاه ، حضور در درگیری 16 آذر ، جراحت در درگیری 16 آذر ، رفاقت نزدیک با بزرگ نیا ، قندچی و شریعت رضوی ، حضور فعال در مسجد دانشگاه ، پای ثابت مسجد هدایت و درس طالقانی ... باز هم بگم ؟ اون وقت این آدم از دانشگاه بورس گرفته رفته آمریکا !

آخرين خنياگر/ ا.هنري

آخرين خنياگر

 

ا. هنري

علي فاميان

 

انتشارات نيستان

ذهن و آسمان خراش : دخترك دو عاشق دارد فيلسوف و دكه دار .

آخرين خنياگر : خنياگر در خانه مرد پيري زندگي مي كند كه اكنون مورد ظلم واقع شده .

استاد بشردوست رياضيات : دو مرد كه سرمايه اي به دست اورده اند قرار است كمك بشردوستانه بكنند .

پول آزادسازي رئيس قرمز : دو مرد پسر بچه اي را مي دزدند تا از پدرش پول بگيرند .

اعترافات يك طنزنويس : حسابدار بعد از مدتي وارد حيطه طنزنويسي مي شود .

نيرنگ هارگريوز : مرد از شخصيت رئيس پانسيون براي نمايشش استفاده مي كند .

قانون ناكارآمد : چهار مردي كه عاشق يك زنند .

خانه ها و ساكنانش : مرد روزي شك مي كند كه همسرش چطور پول خرج مي كند .

حاكم مردم : مرد مي خواهد به هر طريق شده رئيس يك انقلاب يود .

عرضه و تقاضا : سفيدپوست در امريكاي لاتين گرد طلا را از مردم مي گيرد و به انها قناعت مي آموزد .

پليس و سرود كليسا : مرد فقير مي خواهد به هر نحو شده به زندان بيفتد .

گنجشك هاي ميدان مديسن : مرد به ميدان مديسن مي رود تا مقاله اي در مورد گنجشك ها بنويسد .

شاهدخت و شيركوهي : شاهدختي كه عاشق شكار كردن است

قلب ها و دست ها : دزد و كلانتري كه معلوم نيست كدام كدام است

سيب اسرار آميز : چند مسافر كه در راه برفي مي مانند .

پس از بيست سال : دو دوست قرار مي گذارند بعد از بيست سال همديگرو ببينند .

چراغ فروزان : دو دختر دهاتي كه براي كار به شهر مي روند و روياهاي مختلفي دارند .

عكس يادگاري با رئيس جمهور : گزارشگر روزنامه محلي راهي كاخ سفيد مي شود .

وقتي همه با هم مهربان مي شوند : دزدي كه به خانه اي مي رود كه صاحبخانه رماتيسم دارد .

درس عبرت داگرتي : مرد ورزشكاي كه چندان دوست نداشت زنش در اجتماع بگردد .

پاندول : مرد وقتي وارد خانه مي شود متوجه مي شود همسرش براي عيادت مادر مريضش رفته .

كميت نامعلوم : پسر مي خواهد ثروت نامشروع پدر را حلال كند .

اينم يك مجموعه داستان ديگه از آقاي ا.هنري اينم ساده جذاب و هيجان انگيز . داستان كوتاهاش را واقعا دوست دارم غافلگيرت مي كنه خوبم نوشته شده ترجمه آقاي فاميانم واقعا يك دست و دلپذيره .

در مورد ا. هنري بايد بگم در بچگي مادرش را از دست مي ده و پدرشم پزشك بوده . خودشم در 19 سالگي مجوز داروسازي مي گيره . اما در هر صورت آدم پول نگه داري نبوده و حتي زماني كه گرون ترين نويسنده امريكا هم بوده بازم مفلس بوده . الان يك جايزه ادبي هم به نام ا.هنري وجود داره .

 

قسمت زيبايي از كتاب

با گرفتن هر امتياز به صورت صدقه ، انسان چيزي از ذخيره ي غرورش مي كاهد .

نان زنان افسونگر / ا. هنري

نان زنان افسونگر

 

ا.هنري

علي فاميان

 

انتشارات نيستان

نان زنان افسونگر : زن مشتري هنرمندي دارد كه گويا فقير است .

ماجراي عشقي يك كارگزار پركار بورس : رئيس عاشق منشي اش شده .
گشت و گزار در عالم حافظه پريشي : وكيل بعد از كار زياد دچار فراموشي مي شود

اتاق مبله : مرد در اتاقي كه كرايه كرده حضور دختر مورد علاقه اش را حس مي كند

داستان اسكناس ده دلاري آلوده : اينم داستان گشت و گزار يك اسكناسه

تراژدي در هالم : مردي كه همسرش را كتك مي زند

نيويوركي شدن : مرد در مورد شهرها مي نويسد

گزارش شهري : مرد به شهري رفته تا با يك زن براي نوشتن در روزنامه قرارداد ببندد .

دو مرد در روز شكرگزاري : مرد ثروت مندي كه هر سال روز شكرگزاري به مرد فقير غذا مي دهد .

وجدان كاري : دزدي كه چيزي به اسم وجدان كاري دارد .

تحول مارتن برني : مرد پولي براي خريد توتون نداشته و از رئيسش عصباني است .

مثلث اجتماعي : افرادي كه ارزوي دست دادن با يكديگر را دارند .

در سبز : مردي كه در حال پخش كارت هاي دندان پزشكي است به قهرمان داستان ما كارتي مي دهد كه رويش نوشته در سبز .

هديه شعبده بازها : هديه زن و شوهر عاشق به هم

آخرين برگ : دخترك معتقد است با افتادن اخرين برگ خواهد مرد

كارت بهاري : دختر تايپيست خبري از نامزدش ندارد

جهان وطني در كافه : مردي كه تمام دنيا را گشته و خود را متعلق به شهري خاص نمي داند

از روي صندلي راننده تاكسي : راننده همه كس را به شكل كرايه مي بيند .

خوب من در حال خوندن كتاب هاي جديد از نويسنده هايي هستم كه مي شناختم و هنوزم تمام نشده اما بينش يك گريزي زدم به او هنري نويسنده مشهوري كه از توي ليست كلاسيك هاي من باقي مونده بود. او هنري نويسنده آمريكايي كه اسم اصليش سيدني پرتر هست و داستاناش سبك خاصي داره كه گره داستان در اخر يك دفعه معلوم ميشه .

كتاب قشنگي بود واقعا از اين اتفاق ناگهاني اخر داستان خوشم مي يومد ساده و روان هم نوشته شده كاملا سرگرم كننده و جذاب .

نامیرا/ کرمیار

نامیرا

 

صادق کرمیار

 

انتشارات نیستان

نامیرا اشاره ای داره به داستان کربلا و امام حسین البته قبل از شروع قیام هست . داستان کوفیان که چگونه به فکر دعوت امام می افتند و چگونه بعدا پا پس می کشند و البته حالت داستانی داره و ما بر ربيع همسرش سلیمه و عبدا... از بزرگان خاندان زید تمرکز داریم که چگونه در این وسط با شک و تردید دست به گریبان هستند و در نهایت چگونه تصمیم گیری می کنند .

خوب از آقای کرمیار قبلا داستان هایی را معرفی کردم و این یک کتاب جا موند . کتاب نسبتا قشنگیه حالا در مورد عاشورا زیاد خوندیم اما من باب پرداختن به داستان یکی دو فرد خاصش جالب بود و موضع گیری های عبدا... تفکرات و تغییر جهت دادنش هم برام جالب بود اما راستش این اسامی عربی شبیه به هم یک مقادیری اذیتم می نمود .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

آن ها بهشت خداوند را آرزو می کنند در حالی که نه مالی در راه خدا داده اند و نه جان خویش را به خطر انداخته اند .

 

از او زیان کارتر کسی است که دشمن خود را خویش می پندارد و دوست خود را دشمن !

غنیمت/ کرمیار

غنیمت

 

صادق کرمیار

 

انتشارات نیستان

مرد سال ها قبل در جنگ ایران و عراق همسرش کشته شده و دختر نوزادش نیز گم شده است . الان او در تهران زندگی می کند زندگی جدیدی دارد همسر و 2 فرزند و زمان حمله آمریکا به عراق است که در گزارشات تلویزیونی دختری را می بیند که از روی گردن بندش متوجه می شود همان نوزاد سال ها قبل است دخترش در دریا که الان در عراق و در زیر بمباران است . مرد می خواهد به هر طریقی شده دنبال او برود و نجاتش دهد .

خوب بود راستش شاید یک ذره چهارچوب داستان و موضوعش به نظر آبکی و هندی بازی بیاد که خوب واقعا هم هست با این حال باید بگم توی ذوقم نمی زد شاید نحوه روایتش که هرزگاهی راوی عوض می کنه شاید لحن قصه گوش یا ... باعث می شه هنوز براتون جذاب باشه و بخواهید بخونیدش . باید بگم در جایزه ادبی جلال احمد این کتاب نامزد رمان برتر بوده . البته از نظر شخصی من که کتاب هنوز جاتی ویراستاری داشت .

آقای کرمیار علاوه بر نویسندگی کتاب به کارگردانی و کارهای مطبوعاتی هم اشتغال دارند .

دشت هاي سوزان/ کرمیار

دشت هاي سوزان

 

صادق كرميار

 

انتشارات نيستان

داستان در خوزستان جريان داره و برميگرده به سال ها پيش زماني كه هنوز نفتي توي اين استان كشف نشده و تازه انگليس مي خواد جست و جوهاي خودش را شروع كنه . داستان با مرگ شيخ المشايخ شروع مي شه و بعد مي بينيم چطور بين بچه هاش براي جانشيني دعوا مي شه . روابط قبايل عرب مختلف خوزستان را داريم درگيري هايي كه بينشون پيش مي ياد و نقشي كه انگليس و نفت اين وسط بازي مي كنند تا ايجاد تفرقه بكنند و طايفه هاي مختلف را به جان همديگه بيندازند .

قشنگ بود خيلي خوشم اومد به خصوص اولش . از نظر داستان بندي و فن بيانش واقعا خوب بود و آدم را خيلي سرگرم مي كرد موضوعش هم بسيار براي من جالب بود اين روابط قبايل عرب جنوب كشور رابطه هايي كه بينشون جريان داشت فقط ديگه يك ذره سر قضيه نفت و انگليس و علما كه مي رفت مي زد تو جاده سياه سياه يا سفيد سفيد چيزايي مي گفت كه رو اعصاب بود و ممكن هست اصلا قبول نكنيد و ... اما من خود چهارچوب داستان گرفته بودم و اون قدر تو ذوقم نخورد .

اين كتاب برنده كتاب سال شهيد غني پور شده و توي نظرسنجي پيامكي خبرگزاري مهر هم به عنوان برترين رمان سال 90 انتخاب شده . آقاي كرميار خودشون متولد تهران هستند ولي خوب محيط خوزستان را خوب دراورده بود .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

تو هنوز همان كودكي هستي كه هر وقت به خواسته اش نمي رسيد از ديگران انتقام مي گرفت . الان هم فقط خواسته ات بزگرت شده نه خودت !

 

درست سوال كردن نيمي از خرد است . تو براي رسيدن به جواب مطلوب بايد سوالت مطلوب باشد .

گزیده ادبیات معاصر ( مجموعه نمایش نامه )/ شجاعی

گزیده ادبیات معاصر ( مجموعه نمایش نامه )

 

سید مهدی شجاعی

 

انتشارات نیستان

کتاب مجموعه 3 نمایش نامه است که همه هم کوتاه و تک پرده ای هستن . اولی ساحل است در مورد جوانی که از دریا می یاد پیرمرد نابینایی کمکش می کنه بیاد بیرون و شولایی از انتظار بهش می ده تا گرم بشه و ... دومی مجلس گل هست در مورد چند نفر رزمنده ایرانی که اسیر عراقی ها شدند و می خوان فرار کنند اما تا حد امکان از کشت و کشتار هم گریزانند و آخری رسم بر این است در مورد محاکمه 3 غریق نجاتی است که 3 غریق را بر خلاف میلشان نجات داده اند .

از اینم خوشم نیومد یک جوری اولی و آخری زیادی سمبلیک بود خسته کننده هم بود دومی هم بد آبکی بود . انگار که هیچ جوره سلیقه ام با سبک نوشتن ایشون در یک خط قرار نمی گیره .

طوفان ديگري در راه است/ شجاعی

طوفان ديگري در راه است

 

سيد مهدي شجاعي

 

انتشارات نيستان

كمال پسر يك خانواده پولدار و وابسته به دربار است كه خانواده اش معتقدند ديوانه است و او را از ديگران مخفي مي كنند . او شبي مخفيانه خودش را به عروسي كه والدينش رفته اند مي رساند و در آنجا شيفته خواننده مي شود . زينت كه خواننده اي مشهور است ناگهان تصميم مي گيرد پشت پا به دنيا و كار خلاف زده و زندگي كمال را به سر و سامان برساند .

خيلي بدم اومد . يعني ته اين داستان آبكي ها . طرف آخر خلاف و برنامه هاي ناجور يك دفعه مي شه مومن مقرب درگاه الهي . پسرك ديوانه يك دفعه مي شه پزشك متخصص . يعني نهايت داستان شخصيتامون ا اينان كه عالي 20 هيچ عيبي نداره كارشون معصومين درگاه الهي . من خوشم نمي ياد اين مدلي آدم ياد اين فيلم ايراني قديمي ها مي افته . از روس اسامي هم قشنگ متوجه مي شيد طرف قراره آدم خوبي باشه يا بد .

در مورد آقاي شجاعي بد نيست اينو بگم كه عضو هيئت مديره كانون پروش فكري كودك و نوجوان هستند.

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

كارهاي خوب و بد ، يا صواب و گناه ، در فكر و فرهنگ ما اندازه هاي واقعي شان را از دست داده اند و شده اند اندازه لباس هايي كه ما برايشان قواره كرده ايم .

 

در اين مملكت هيچ وقت بين زن و شوهر ، همراهي و اعتدال نبوده است . اگر نخواهي سواري بدهي ، بايد سواره باشي .

 

اگر براي كسي بكني كه قبلا مهري از او ديده اي كه هنري نكرده اي ! معامله كرده اي . اگر در ازاي قهر و جفا ، مهر و وفا كني هنر كرده اي ....

گزیده ادبیات معاصر ( مجموعه داستان )/ شجاعی

گزیده ادبیات معاصر ( مجموعه داستان )

 

سید مهدی شجاعی

 

انتشارات نیستان

کتاب شامل داستان های ماه جبین ، ضریح چشم های تو ، آبی اما به رنگ غروب ، کسی که آدمنی ست ، شازده ، آخرین دفاع ، قابیل ، راه خانه کجاست ؟ ، تو گریه می کردی ، شکیبا و دزد ناشی هست که همه اش را قبلا معرفی کردم .

در حقیقت از روی فهرست کتاب متوجه شدم تکراریه و دیگه نخوندمش چیزی نداشت جدید که بخونم اما این جا گذاشتمش برای این که گفتم اگر کسی یک زمانی خواس بخونه یک مرجعی داشته باشه که شامل چه داستان هایی هست این کتاب .

راستی در مورد آقای شجاعی گفتم که تحصیلاتشون در زمینه ادبیات دراماتیک بوده باید اینم اضافه کنم که ایشون دلنشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهرانم بودن اما تحصیلاتشون را در اون زمینه نصفه کاره رها می کنند.

سقای آب و ادب/شجاعی

سقای آب و ادب

 

سید مهدی شجاعی

 

انتشارات نیستان

خوب گمونم از اسمشم بشه راحت متوجه شد که موضوع این کتاب هم در ارتباط با عاشوراست . تمرکز اصلیشم روی حضرت عباس هست . کتاب به صورت فصل فصله مثلا یک فصل هست عباس علی که می یاد رابطه حضرت علی و عباس را شرح می ده یکی عباس سکینه که رابطه عباس و سکینه و تکفراتشون راجع به همه و به همین منوال ادامه پیدا می کنه . خهوب من اولش خوشم اومد به نظرم ایده جالبی بود و جدا داشتم لذت می بردم تا جایی که رسید به نیمه های کتاب و اصلا رفت تو یک فاز دیگه اونجا که می شه عباس فرشته ها و می یان می گن برای شناخت عباس اول باید امام حسین را شناخت و دیگه یک جور متن می شه در مدح این موارد اصلا دیگه ربطی به داستان و ادبیات داستان نویسی نداره به نظر من و اصلا و ابدا خوشم نیومد .

در زمینه این که می بینید اکثر انتشارات هم نیستان هست باید بگم این انتشارات مال خود آقای شجاعیه !

پدر ، عشق و پسر / شجاعی

پدر ، عشق و پسر

 

سيد مهدي شجاعي

 

انتشارات نيستان

داستان در مورد عاشوراست و از زبان يك اسب حكايت مي شه . اسبي كه زماني كه پيامبر 5 ساله اش بوده به ايشون هديه داده مي شه و چون پيامبر پا د ركابش مي كنن عمر اسب بسيار طولاني مي شود و نهايتا به علي اكبر مي رسد كسي كه مي گويند چهره اش بسيار شبيه به حضر محمد است . داستان در مورد عشق امام حسين و علي اكبر و دل كندنشون از هم در روز نبرد هست .

هي بد نبود بهتر از چيزايي بود كه قبل ازش خونده بودم هم يك تنوعي داشت گوينده داستان هم ديگه محو جمله پردازي شده بود و از سياه سفيد كردن هاي رو اعصابش كناره گيري نموده بود .

رزيتا خاتون و متن دفاعيه دادگاه مطبوعات/ شجاعی

رزيتا خاتون و متن دفاعيه دادگاه مطبوعات

 

سيد مهدي شجاعي

 

انتشارات نيستان

سيد مهدي شجاعي علاوه بر نويسندگي به كار روزنامه نگاري هم مي پردازه و اصلا مدير مسئول ماهنامه نيستان بوده . توي اين روزنامه مطالب طنزي مي نوشته از زبان زني غرب زده به نام رزيتا خاتون كه طي بيانيه هايي مي ياد و مي گه زنان در جامعه چه انتظاري دارند ، چه كارهايي مي خواهند بكنند و ....

در مورد يكي از اين مطالب از ايشون شكايت مي شه و كارشون به دادگاه مي كشه كه آقاي شجاعي تبرئه مي شه ولي ديگه ماهنامه را تعطيل مي كنه . در پايان متن مصاحبه ها و دفاعيه هاش را هم گذاشته كه من نخوندم و برام جذابيتي نداشت .

خيلي افتضاح بود اين قدر بدم اومد به نظر من كه عقايدش در حد طالبان بود مسخره مي كرد مثلا زناني را كه خوشحال بودند حق دوچرخه سواري به زنها مي دهند كه يعني حالا مشكل ما اينه يا شديد تو كار خانم هايي بود كه شلوار لي مي پوشيدند در اين حد !!!! انگاري هم ته حرفاش اين بود كه زن بابا مهم ترين وظيفه اش پرورش فرزند صالح و گرم نگاه داشتن اجاق خانواده است :دي اه حالم بد شد .

 

 قسمت زيبايي از كتاب

در سال هاي پيش حتي گوشت و مرغ مورد نيازمان از كشورهاي بيگانه تامين مي شد ولي اكنون ما گوشت و مرغمان را خودمان از كشورهاي دوست و برادر خريداري مي كنيم .

سري كه درد مي كند/ شجاعی

سري كه درد مي كند

 

مهدي شجاعي

 

انتشارات نيستان

لوطي گري : مردي كه به زيارت امام رضا مي ره و ازش عرق مي خواد .
حلقه مفقوده : مرد معتقد است كه ازدواج عامل از بين رفتن عشق است .
نيازمند آبرومند : مرد نذر كره 150 هزار تومان به فرد نيازمندي بدهد .
سري كه درد ... مي كند : رئيس جديد تمام هم ولايتي هايش را از ده آورده تا در سازمان كار كنند .
جام جهان بين : پسري كه به سرك كشيدن به زندگي ديگران عادت كرده است .
قصه وقش : چراغ هاي شهرك ناپديد مي شوند و اهالي در پي يافتن دزد هستند .
دست كج ، زبان راست : مرد در مورد مزاياي دزدي صحبت مي كند .
آخر مرام : مرد با دوستانش دختري را گرفته اند تا اذيت كنند اما نام فاطمه زهرا مانع از عمل مي شود.

اون داستان اولش كه خيلي نخ نما و سطح پايين بود داستاني كه بارها نقلش را شنيديم همون اول كتاب مي خورد تو ذوق آدم . داستان دومم هم ايده اي داشت پشتش ولي خيلي سطحي نوشته شده . داستان سوم دوباره همون حالت اغراق اميز مسخره كه توجيه عقلي نداره يعني يك تلفن نبوده طرف از فاميلاش پول بگيره. چهارمي كه بدتر اونم يك موضوع نخ نما با يك لحن فوق العاده اغراق آميز و بچه گانه  . پنجمي حالا معموليه بد نيست ولي ششمي باز خيلي تصنعي و اغراق آميز شده تو ذوق مي زنه . داستان هفتم حالت داستاني نداره زياد اما خوب معموليه در مجموع . اخري هم ديگه ته هندي بازي :دي

اصلا خوشم نيومد در مجموع اغراق آميز ، هندي بازي كامل !!!!

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

زن و شوهر به خاطر يكديگر مجبور مي شن به تحمل آدمائي كه مطلوبشون نيست . اين خودش بين زن و شوهر فاصله مي اندازه و آن ها را از هم دور مي كنه ...

 

داغ به تدريج سرد مي شود و مرور زمان از شدت و التهاب مصيبت مي كاهد .