گذشت زمانه/ علوی

گذشت زمانه

 

بزرگ علوي

 

انتشارات نگاه

خوب من ول كن زندگي نامه آقاي علوي نبودم و به اين نتيجه رسيدم پرونده را با زندگي نامشون ببندم . خوب شايد توضيح بيشتري هم نشه در مورد كتاب داد جز اينكه زندگي نامه آقاي علوي از زبان خودشون هست .

من كتاب را دوست نداشتم . اگر زندگي نامه ماركز را خونديد يا مثلا سلين را يا اجاق آنجلا يا .... و دوست داشتيد اين كتاب اون مدلي نيست . در قالب داستان يا نوشته ادبي چيزي عرضه نشده نيومده زندگيش را تعريف كنه بلكه در حقيقت اومده شرايط اون زمان جامعه رلا توصيف كرده و جايگاه خودش را توي اون شرايط يك جور وقايع نگاري و ارتباطش با آدم هاي مختلف و چيزي كه تو ذوق من مي زد اين بود كه در مورد برخي از اين افراد مشهور كه دوستش بودند هم كلي توضيح داده بود جوري كه انگار زندگي خودش چيزي نداشته باشه و بخواد يك جوري از اين طريق خواننده را جذب كنه .

خوب پرونده آقاي علوي هم تمام شد و من فكر مي كنم اگر سراغ سياست نرفته بود اون وقت شايد بيشتر مي شد به عنوان يك نويسنده مطرح در موردش صحبت كرد .

موريانه/ علوی

موريانه

 

بزرگ علوي

 

انتشارات نگاه

شخصيت اصلي داستان يك ساواكي است كه مي شينه به صورت مستقيم از زمان ورودش به ساواك تا الان را تعريف مي كنه اين كه پول نداشته كار نداشته وارد ساواك مي شه چه جناياتي مي كنه و چطور ترقي مي كنه و بعد چه جور بدبخت مي شه .

افتضاح بود يعني كل كتاب همينه كه گفتم انگار يك بچه 5 ساله بشينه داستان تعريف كنه آدم منتظر يك اتفاق خاص يك پيچشي توي داستان هست . آخه اين كه نشد مسخره است خيلي ساده است . يعني تا لحظه آخر هم باز منتظر بودم يك اتفاق خاصي توش باشه . نمي دونم مي تونست يك حادثه اي چيزي را محور قرار بده يا لحنش پيچيده تر باشه نه چنين داستان ابتدايي و سر راستي . خوب اتفاقا اينا موضوعاتي هست كه خوب مي شه باهاش بازي كرد و چيزاي جالبي از توش دراورد اما اينكه به صورت مستقيم بياي تعريف كني من فقير بودم بعد خيلي بد شدم بعد مكافات شدم زيادي ابتداييه . يك چيز مسخره ديگه اش اين بود كه كلا زندگي طرف بر محور نگراني براي خواهرش مي گشت و دنبالش بود و زندگيش براش به خطر مي انداخت بعد اين آدم اصلا به فكر زن و بچه اش نبود در كل حتي در حد ديدنشون . آخه قابل باوره ؟!!!

خلاصه شديد ضعيفه هيچ كاري هم روي شخصيت ها نكرده .

آقاي علوي با صادق هدایت ، مجتبی مینوی و مسعود فرزاد بسيار دوست بودند و بهشون ربعه مي گفتند .

سالاری ها/ علوی

 

سالاری ها

 

بزرگ علوی

 

انتشارات جاویدان

سالاری خاندان بزرگی است خاندان بزرگ و ثروت مندی که تمام دامادها نیز فامیلیشان را تغییر داده و به نوعی سالاری شده اند . رازهای زیادی در این خانواده و نحوه به دست آوردن ثروتشان هست . بابا پیرمردی است که سال ها پیش همراه با دختر باردارش زیور و دامادش راهی سفر بوده که دامادش را کشته و خودش را دستگیر می کنند و زیور برای نجات آنها به خانه سالاری می رود و بعد از پیرمرد هر چه می کند ردی از دخترش نمی یابد و ....

متوسط بود من چهارچوب داستان را می پسندم این پیچیدگی روابط فامیلی و تو در تو بودن شخصیت ها این اسامی ساخته شده با سالاری که خیلی نزدیک همند اینا همش برای من جذابیت خاصی داره اما به نظرم خوب پرورونده نشده زیاد روی شخصیت ها و روابطشون کار نشده و چنین موضوعی می تونسته بهتر از این ها و مفصل تر هم باشه . اما خوب الانم خوبه بد نیست .

آقای علوی وقتی تحصیلاتش توی آلمان تموم می شه و برمیگرده ایران همون اول براش امکان بورسیه شدن و رفتن دوباره به خارج مهیا می شه اما خودش تصمیم می گیره بمونه و به شغل معلمی بپردازه .

ميرزا/ علوی

ميرزا

 

بزرگ علوي

 

انتشارات نگاه

باز هم يك مجموعه داستان كوتاه ديگه كه داستان هاي ميرزا ، احسن القصص ، يكه و تنها و وبا را قبل تعريف كردم مي مونه دو تا داستان ديگه .

آب : جعفر دهاتي اي را به ايد مي اورد كه كنار جاده از بي آبي در حال جان كندن بود .
دربدر : دختري به نام نرگس كه همسر مرد ثروت مندي مي شود ولي روزي مي فهمد بايد خودش درامد داشته باشد .

يك مجموعه داستان كوتاه ديگه كه مجموعه خوبي هم بود .

در مورد آقاي علوي اينو بگم كه پدرش تاجر بوده و با آلمان داد و ستد داشته حين جنگ جهاني اول اونجا بوده و بعد جنگ هم همون جا مي مونه و نهايتا به دليل ورشكستگي خودكشي مي كنه .

چمدان/ علوی

چمدان

 

بزرگ علوي

 

انتشارات جاويدان

اين كتاب هم مجموعه اي از داستان هاي كوتاه هست كه چمدان ، قربانی ، عروس هزارداماد ، تاریخچه اتاق من و سرباز سربی را قبل معرفي كردم و مي مونه يك داستان ديگه .

مردی که پالتوی شیک تنش بود : در مورد يكي از جوانان روشن فكر كه در مورد پارچه و انتخاب پالتويش زياد حرف مي زند و روزي اين حرف ها را مقاله مي كند .

بد نيست ولي به نظرم مي ياد اون گزيده داستان هاي علوي بهترين انتخاب براي خوندن داستان كوتاه هاي ايشون هست اگر قدصش را داريد .

آقاي علوي در زمان كودتاي 28 مرداد از ايران خارج مي شوند و به آلمان مي روند و تا زمان انقلاب هم همون جا بودند اما بعد از انقلاب يك سفري به ايران مي كنند هر چند نهايتا دوباره به آلمان بر مي گردند .

خاطرات بزرگ علوي/  علوی

خاطرات بزرگ علوي

 

انتشارات دنياي كتاب

داشتم كتاب هاي آقاي علوي را مي خوندم چشمم به عنوان اين كتاب خورد و گفتم مي تونه چيز جالبي باشه زندگي نامشون اما نه افتضاح بود خيلي بدم اومد من دنبال يك زندگي نامه بودم اما اين كتاب مصاحبه است آقاي حميد احمدي باهاشون مصاحبه كردن و عين مصاحبه ها به صورت سوال جواب نقل شده جذابيت ادبي نداره و چون حالت سوال جواب پيش مي ره و زندگي آقاي علوي هم آميخته با سياست بوده خوب اين خودش باعث مي شه خيلي حال و هواي سياسي بگيره و از افراد مختلف و عقايدشون صحبت هايي بشه . من زمينه اطلاعات سياسيم  خيلي پايينه كسي را نمي شناسم و براي همين اين سوال جواب ها گيجم مي كرد و اصلا برام جذاب نبود در هر صورت نتونستم كتاب را بخونم فقط مقادير كميش كه حس مي كردم جذاب تره در همين حد .

پنجا و سه نفر/ علوی

پنجا و سه نفر

 

بزرگ علوی

 

انتشارات نگاه

گفتم که بزرگ علوی جز سیاسیون ایران و از بنیانگذاران حذب توده بوده و مدتی در زندان های رضاشاه به سر می بره . این کتاب شرحی از دروان زندانش هست . 53 نفری که به جرم کمونیست بودن و آشنا بودن با دکتر ارانی به زندان می افتند و آنچه برایشان رخ می دهد و نحوه آزادیشون .

افتضاح بود خیلی بدم اومد . کتاب هایی که شرح دوران زندان باشند زیادند و البته اغلبشون چون واقعی هستند کتاب های جالب و تاثرگذاری هم هستند ولی این کتاب به هیچ عنوان یعنی دنبال هیچ نشونه ادبی توی کتاب نباشید . شبیه این حالت هست که یک عالمه حرف و کینه توی دلتون جمع باشه و بعد حس کنید خوب من قلم دارم بقیه ندارند پس انتقام می گیرم همه کتاب تعریف از خودش و بدگویی و بدهنی در مورد زندان بان ها هست خوب صد درصد اون ها مشکل داشتند ولی ما منتظر خوندن شرح وقایع و درک بدی زندان بان ها و قاضیان امور هستیم نه این نحو پرخاشگری یعنی اصلا نمی یاد وقایع را داستان وار یا با نثر زیبایی بیان کنه بلکه بیشتر شبیه یک آدم عصبی هست که بعد دعوا می خواد از خودش دفاع کنه . یک عالمه هم از کمونیست و عقایدش دفاع کرده و به به و چه چه کرده برای این حذب . نمی دونم اصلا با این همه تعریف از کمونیسم که داره چرا کتاب ممنوع اعلام نشده .

آقای علوی یک پسر داره به اسم مانی . اسم قشنگیه خوشم می آید .

ورق پاره های زندان /علوی

ورق پاره های زندان

 

بزرگ علوی

 

انتشارات نگاه

داستان های پادنگ ، انتظار ، عفو عمومی و رقص مرگ را قبلا تعریف کردم می مونه یک داستان دیگه به نام ستاره ی دنباله دارکه در مورد ایرج و روشن است ایرج یک انقلابی ضد رژیم شاه است که در روز عروسیش دستگیر شده و به زندان می رود .

یک مجموعه ای از داستان های مربوط به زندان و زندانیان ، چگونگی اسیر شدن و یا شرح روزگارشون توی زندان . مجموعه خوبیه و به هر حال برگرفته از واقعیات زندگی .

پدر آقای علوی نماینده مجلس بوده و مادرش هم نوه آیت ا... طباطبایی بوده و هر دو از مشروطه خواهان بودند خوب طبیعیه پسرشون هم سیاسی بشه دیگه !

دیو...دیو ! وبا ، یکه و تنها / علوی

دیو...دیو ! وبا ، یکه و تنها

 

بزرگ علوی

 

انتشارات امیرکبیر

داستان یکه و تنها را قبلا تعریف کردم اما دو داستان دیگه یک جوری با پس زمینه تاریخی هستند و به زمان های دورتر اشاره می کنند .

دیو... دیو : در مورد حمله اعراب به ایران و اسر شدن ارنواز به دست آنهاست و بچه ارنواز که قرار است ایرانی بزرگ شود .

وبا : در مورد مرد بی رحمی است که با هر حکومت به رنگی در می آید و نهایتا خود را صاحب کرمات می خواند .

بد نیست راستش نمی دونم چرا این 3 تا داستان با هم جمع شدند یکه و تنها توی فاز دو داستان دیگه نیست و برای همین توی ذوق می زنه بهتر بود به نظرم یک داستان تاریخی دیگه کنار این ها قرار می گرفت البته من اون قدرها هم این دو داستان توم اثر نکرد چون بیشتر شبیه حکایت بود تا دیدن هنر ادبی .

آقای علوی از دوران دبیرستان به آلمان می روند برای ادامه تحصیل و فارغ التحصیل دانشگاه مونیخ هستند .

گزيده ي آثار بزرگ علوي/ علوی

گزيده ي آثار بزرگ علوي

 

بزرگ علوي

 

انتشارات علم

یک مجموعه داستان کوتاه دیگه از آقای علوی که البته داستان نامه ها ، گیله مرد ، یه ره نچکا و خائن را توی کتاب قبلی معرفی کردم .

مي خواستم نويسنده شوم :از خودش و آرزوي نويسندگي اش می گه .
چمدان : راوی تصمیم دارد به محل مسافرت پدرش برود تا هم چمدان او را ببرد هم دختر مورد علاقه اش را ببیند .
عروس هزار داماد : مرد در حال ويلون زدن است و يادآوري خاطرات جواني .
قرباني : مرد در حال مرگ است و تصميم مي گيرد با دختري ازدواج كند که عاشق اوست .  
تاريخچه اتاق من : مرد مستاجر متوجه می شود پسر صاحب خانه سال ها پیش در اتاقش به دلایل عشقی کشته شده .
سرباز سربي : مرد به دنبال كلفتش است كه براي او جاي مادر بوده و سرباز سربي دوست داشته .
پادنگ : مردي شمالی كه معشوقه همسرش را كشته است و در زندان است .
انتظار : شرح حال يك زنداني كه ديوانه مي شود .
رقص مرگ : مرد عاشق مارگاريتا مي شود و به جای او به زندان می رود .  
عفو عمومي : در زندان همه در انتظار عفو عمومي هستند .
ميرزا : مردي كه در خارج به پناهندگان سياسي كمك مي كند . در حقیقت خانواده ها را به گم شده ها می رساند و پیام ها را جا به جا می کند .
يكه و تنها : مردي كه 15 سال زنداني سياسي دارد و با دخترش مكاتبه مي كند .
احسن القصص : داستان برادر يوسف که از ظلم خود پشیمان است .

قشنگ بود اینم دوست داشتم لحن کتاب ساده و روان و گیراست ولی خیلی معمولیه . داستان ها را دوست دارم موضوعاتش جالبه هر چند شاید نویسنده اون قدر ها هم ایده نداشته و فقط داستان هم بندهاش را تکرار کرده با همه این ها کتاب زیبایی هست .

آقای علوی یکی از نویسنده های چپ گرای معروف ایران هست که از بنیان گذرای حذب توده هم محسوب می شده مدتی زندان بوده و خوب این خاطرات توی داستان هاش نمود پیدا کرده .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

تو خيال مي كني ما يك ماه است با هم آشنا هستيم . من از وقتي خودم را مي شناسم تو را هم مي شناسم . اولين دفعه تو را در كجا ديدم ؟ در خواب ؟ بله در خواب .

 

ماها كه مادر هستيم خيال مي كنيم كه از همه كس نزديكتر به بچه هايمان هستيم در صورتي كه اين جور نيست مادر از همه كس به بچه هايش غريب تر است . بچه ها به رفيق هايشان هزار چيز مي گويند كه يك چيز آن را به مادرشان نمي گويند .

 

من در اين چند ساله ي زنده به گوري زياد نامزد مرگ ديده ام . ديده ام كه چگونه در موقع ابلاغ حكم دادگاه رنگشان پريده زانوهايشان سست شده و نزديك بوده است كه همان جا جان از تنشان در رود اما اين حالت يك ثانيه بيشتر طول نكشيده و فوري اميد جاي آن را گرفته است اميد به نقص فرمان اميد به عفو اميد به زير و رو شدن تمام دنيا فقط براي نجات آن ها اميد به معجزه نه تنها اميد بلكه ايمان به پوچ ترين بي فكري ها و تصور اينكه ممكن است شاه دلش رحم بيايد و آن ها را ببخشد .

 

شايد روزي كمي ، ذره اي مرا دوست خواهد داشت . آن وقت تمام زندگي من مال او تمام هستي من فداي او .

 

چه روزهاي خوشي گذرانديم چه روزهاي خوش تري را در زندگي مي توانستيم بگذرانيم .

 

هيچ كس آن طوري كه من تو را دوست دارم كسي را دوست نداشته است . واي اگر عفوي در كار نباشد !

نامه ها /علوی

نامه ها

 

بزرگ علوي

 

انتشارات اميركبير

نامه ها : قاضي كه قيافه اي زشت دارد از همه دنيا به جز دخترش شيريني فرار مي كند و ناشناسي طي نامه هايي براي شيرين از گذشته پدرش مي گويد .
گيله مرد : مرد گيلكي زنداني است . همون داستاني كه توي ادبيات هممون خونديمش .
اجاره خانه : اجاره خانه عقب افتاده و مرد به فكر شوهر دادن دخترش است . دختري كه قرار بوده جور ديگري زندگي كند .
دزاشوب : مرد با همه بدبختي دخترش را به مدرسه مي فرستد تا بعدها ماماي ده شود .
يه ره نچكا : دختر لهستاني كه شبي پيش مرد مي آيد .
يك زن خوشبخت : دختري در خانواده سنتي كه مجبور مي شود با دوست پسرش ازدواج كند و همه او را خوشبخت مي دانند .
رسوايي : دختر به خاطر زيبايي با مرد سرشناسي ازدواج كرده اما خوشبخت نيست .
خائن : 5 نفر در حال اداره گروه سياسي ضد دولت شاه هستند و يكي از آنها خائن است .
پنج دقيقه پس از دوازده : مرد نمي تواند در اداره كارش را راه بيندازد تا وقتي كه رشوه مي دهد .

خوب بازم كلاسيك خواني داريم اما اين بار گفتم يك سري به نويسنده هاي ايراني بزنم جناب بزرگ علوي كه تا به حال ازش گيله مرد را خوندم و چشمهايش را . حيف خلاصه اي از چشمهايش ندارم تا توي وب بذارم اما به نظرم انتخاب اسم كتاب فوق العاده بود .

اين كتاب هم قشنگ بود خوشم اومد داستان هاي زيبايي داره روون و راحت مي نويسه و ادم را با خودش همراه مي كنه . داستان هاي زندگي . لحنش به نظرم چيز خاصي نداره اما خوش خوان و زيباست . آقاي علوي از نويسنده هاي تهراني كشور هستند .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

با چه نمسخري در محكمه به متهميني كه اشك مي ريختند مي نگريست . حالا مي فهميد كه چه قدر آدم راحت مي شود ، كاش مي توانست چشمانش را تر كند .

 

آيا زندگي هر چه هم عزيز باشد ، به اين خفت ، به تحمل اين همه رنج مي ارزد ؟!