بانکدار آنارشیست و دریانورد/ پسوا

بانکدار آنارشیست و دریانورد

 

فرناندو پسوآ

علیرضا زارعی

 

انتشارات هرمس

کتاب دو تا داستان کوتاه هست باندکدار آنارشیست که مرد مذکورد داره توضیح می ده چطور به آنارشیست معتقده و در عین حال در عمل به سوی بانکداری رفته .

داستان دوم هم سه زن هستند که در انتظار سپیده در حال صحبت می باشند .

من اصلا خوشم نیومد قلمش که برام جذاب نبود از اون طرف زیاد هم تو بعد ادبیات نبود به نظرم می خواست عقایدش را بیان کنه دیگه در بند چهارچوب و این چیزا نبود . من هیچ پیونید باهاش برقرار نکردم و اصلا هم متوجه نشدم از چی می خواد حرف بزنه . در هر صورت بیشتر از این نمی خوام بهش بپردذازم ظاهرا چیز مشترکی پیدا نخواهم نمود .

آقای پسوآ دارای بیماری چند شخصیتی بودند که خیلی هم شدید بوده و برای هر شخصیتش یک بیگورافی کامل هم ساخته بوده یکی از شخصیت هاش هم همون ریکاردو ریش معرف خودمون می باشد .

رویا دیدن در بیداری/ پسووا

رویا دیدن در بیداری

 

فرناندو پسووآ

علیرضا زارعی

 

انتشارات لحن نو

کتاب مجموعه نامه های عاشقانه پسووا ، تعدادی از اشعارش و برخی از جملات و نوشته هاش هست در عین توضیحاتی در مورد بیماریش و زندگیش و .... مطلب خاصی نداره که توضیح بدم . تعدادی شعر و جملات ادبی همین .

اصلا خوشم نیومد من واقعا دنبال این چیزا نیستم برام سرگرم کننده نیست . دنبال چیز داستانی تری بودم . همین جور جلات و نوشته های جالب یک نفر پشت سر هم برای من زیاد هیجان انگیز نیست به خصوص که حالا اون نوشته ها چندانم جذبم نکنه .

پسووا را تاثیرگذارترین نویسنده جریان ساز پرتقالی و از بنیان گذاران پست مدرنیسم می دانند البته از افرادی بود که تا زنده بود شهرت چندانی کسب نکرد .

 

 قسمت زیبایی از کتاب

اگر می خواهی خودکشی کنی به خاطر این است که نمی خواهی خود را بکشی .

فاوست / پسووا

فاوست

 

فرناندو پسووا

علی عبداللهی – علیرضا زارعی

 

انتشارات نگاه معاصر

اول بهتره در مورد شخصیت افسانه ای فاوست توضیح بدهم . فاوست یک شخصیت افسانه ای آلمانی است انسانی بسیار باهوش و با تحصیلات بالا که از زندگی ناراضی است و روحش را با دانش نامحدود و لذت دنیایی با شیطان معاوضه می کنه . این شخصیت افسانه ای مبنای داستان ها و نمایش نامه های زیادی بوده که شاید معروف ترین هاش نوشته های گوته و کریستوفر مارلو باشند .

این کتاب هم در مورد فاوست هست البته نه به حالت داستان بلکه یک منظومه است و حالت شعر و کمی تئاترگونه داره . 5 پرده است که به گفته خودش در پرده اول هوش می خواهد زندگی را درک کند اما شکست می خورد در پرده دوم هوش می خواهد زندگی را هدایت کند اما باز هم شکست می خورد در پرده سوم نبرد هوش در تطبیق  خود با زندگی است که باز هم نتیجه آن شکست است . چهارمین پرده نابودی زندگی و پنجمین پرده مرگ هست .

خوشم نیومد راستش فکر می کردم باید داستان باشه که رفتم سراغش این حالت شعرگونه و منظومه اصلا مورد پسند من نیست اون قدر توش گم می شم که ارتباطم را باهاش از دست مکی دم منظورشو نمی گیرم و یک جورایی سردرگمم فقط انگار روخونی می کنم .

پسوآ شاعر و داستان نویس پرتقالی هست . پدرش یک منتقد موسیقی بوده و بعد از مرگ پدرش مادر وی با یک مشاور ازدواج می کنه و اونها راهی آفرقیا می شوند و فرناندو سال هایی از کودکیش را هم در آفریقا سپری می کنه .

 

قسمت زیبایی از کتاب

بگو به من چرا عشق غمگینت می کند ؟
من خسته ات می کنم ؟ می شود خسته ات کنم وقتی که بر من عاشقی ؟