هیپی/کوئیلو

هیپی

 

پائلو کوئیلو

مهدی آقامحمد زنجانی

 

انتشارات پارسه

سال نشر : 1397

داستان پائلوی جوان است که در هیبت یک هیپی به هلند وارد شده و در همان بدو ورود با کارلا با دختر 23 ساله ای که منتظر همسفری برای رفتن به نپال است آشنا می شود . بقیه اش هم معلومه دیگه بررسی فلسفه های زندگیشون نحوه سفرشون چرایی ها و ....

 

قسمت های زیبایی از کتاب

سفرها هر چیزی که ما برای بقیه زندگی مان لازم است بدانیم به ما یاد می داد .

 

ماچیزهایی که برایمان اتفاق می افتد را انتخاب نمی کنیم اما می توانیم انتخاب کنیم چگونه به آنها واکنش نشان دهیم .

آئین کمانگیری/کوئیلو

آئین کمانگیری

 

پائولو کوئیلو

رفیع رفیعی

 

انتشارات ثالث

سال نشر : 1397

 

غریبه ای وارد ده شده و ادعا می کند با نجاری کار دارد که افسانه تیراندازی با کمان کشور بوده و اکنون می خواهد با او رقابت کند . خوب ایم یک شروع و ظاهر امره دیگه مطمئنا می دونید که کوئیلو به سمت معنویت می ره و این که باید به خودتون مسلط باشید و چه چیزی مهمه چه چیزی مهم نیست .

کوئیلو هم توی تازه های نشر پرکار بود چه تازه چه تجدید چاپ و دو تا از کتاب ها را می خواستم معرفی کنم حتما با این که نویسنده مورد علاقه ام نیست . من زیاد کوئیلو خوان نیستم یعنی کلا بدم می یاد اما انگار بعد یک مدت بد نبود ساده حرف زدنش بدم نیومد یک چیزی بود برای خودش دیگه .

قسمت زیبایی از کتاب

تیراندازی خوب و دقیق با پرتابی که با آرامش روحی انجام می دهی بسیار متفاوت است .

 

اگر هرگز مخاطره ای انجام ندهید هرگز نخواهید فهمید چه تغییراتی باید در کار خود بدهید .

 

با کسانی همراه شو که مثل چوب کمان تو نرم و قابل انعطافند و نشانه های بین راه را می شناسند . این همراهان کسانی هستند که وقتی با مانعی شکست ناپذیر رو به رو می شوند یا هنگامی که فرصت بهتری را پیش روی خود می بینند در تغییر مسیر خود تردید نمی کنند .

جاسوس /کوئیلو

جاسوس

 

پائولو کوئیلو

منیژه ژیان

 

انتشارات آزرمیدخت

سال نشر : 1395

 ماتاهاری دختری هلندی است که کودکی شاد و مرفهی دارد اما بعد از طلاق والدین ورشکستگی پدر و تجاوز مدیر مدرسه به وی درهم شکسته می شود از طریق یک آگهی مطبوعاتی با مردی ارتشی ازدواج کرده و به اندونزی می ره . اونجا بعد از تحمل رفتارهای سرد و جنون امیز همسرش شیفته رقص می شه و بعد از برگشت به هلند خانواده اش را ترک می کنه و به سوی رقص می ره و بسیار مشهور می شه هر چند برهنگی او در رقص و ارتباط جنسی اش با افراد مشهور جامعه او را از نظر اخلاقی در سطح پایینی قرار می دهد . بعدها او به اتهام جاسوسی برای آلمان ها اعدام می شود در حالی که هیچ دلیل محکمه پسندی وجود ندارد.

آشنایی با زندگی این فرد واقعا برام جالب بود و دوباره فکر به جنگ شرایط خیلی بد مردم تو اون زمان و این که موقع جنگ چه قدر دادگاه ها الکی و بی اعتبار می شن البته واقعا شگفت زده شدم که عکس ها را دیدم و متوجه شدم خوشگلم نبوده . کتاب روان و خوش خوانیه شاید منبع کاملی برای شناخت ماتاهاری نباشه ولی برای آشنایی خوله و جدا متفاوت از داستان های قبلی کوئیلو .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

عشق که چیزی خطرناک و غیرقابل توصیف است همه موجودیت شما را از روی زمین محو می کند و آنچه که از شما می ماند هویتی است که عشق تو می خواهد آن گونه باشی .

 

مهم ترین جرمی که من مرتکب شدم این بود که در دنیایی که توسط مردان اداره می شد زنی مستقل و آزاد بودم .

 

من زنی هستم که در زمان نامناسبی به دنیا آمده ام و هیچ چیز نمی تواند آن را درست کند.

خیانت/کوئیلو

خیانت

 

پائولو کوئیلو

اعظم خرام

 

انتشارات پارسه

سال نشر : 1395

شخصیت اصلی کتاب زنی در سنین میان سالی هست که در شهر سوئیس امن ترین و مرفه ترین کشور دنیا زندگی می کنه خوشگل و خوش هیکل و سالمه 2 تا فرزند داره روزنامه نگار موفقیه و یک شوهر خوب و سر به راه و پولدار داره اما دچار یک جور افسردگی میان سالی شده حس می کنه همه این تکرار مکررات آخرش که چی دلش یه نوع هیجان عشق و مبارزه طلبی می خواد و برای همین وارد یک رابطه ممنوع می شه .

خوب کوئیلو این بار سعی کرده متفاوت تر از دفعه های قبل باشه البته خوب بینش همون حرف خودش را می زنه که همیشه روی یک خط نباشید خطر کنید بی پروا باشین ولی خوب چهارچوب قصه گوییش و پرداختن به بحران میان سالی خودش یک تفاوت های عمده است که منو بیشتر از بقیه کارهاش جذب خودش کرد . به هر حال این نکته جالبیه که عنوان می کنه توی اکثر زندگی هایی زناشویی یک تمایل به لغزشی به وجود می آید هر چند خیلی ها نمی ذارن بروز کنه .

یک نکته جالبم راجع به کوئیلو اینه که سفری به ایران داشته و به شهرهای تهران و شیراز سر زده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

گناه کردن همیشه ترس از گرفتار شدن یا لو رفتن را به دنبال دارد .

 

اعتماد کردن به کسی که دوستش داری همیشه نتایج خوبی به همراه دارد .

 

ما نمی توانیم زندگی مان را انتخاب کنیم اما می توانیم تصمیم بگیریم گه با شادی ها و اندوه هایی که به ما داده شده چگونه برخورد کنیم .

 

هر که می گوید تنها عشق کافی است دروغ می گوید . کافی نیست و هرگز نخواهد بود .

دست نوشته های آکرا/کوئیلو

دست نوشته های آکرا

 

پائولو کوئیلو

اعظم حریری

 

انتشارات ذهن آویز

سال نشر : 1393

خوب گفتم برای بستن پرونده کوئیلو بهتره دو سه کتاب جدیدتر منتشر شده اش را هم معرفی کنم که حالا البته این یک مورد یک حالت تجدید چاپه و قبلا هم بوده با ترجمه های دیگه ولی دو تا کتاب بعدی را که در ادامه می یارم خودم تا حالا نخونده بودم و جدا جدیدترن .  

در ارتباط با خلاصه کتاب گفته می شه دست نوشته های حکیمی یونانی به نام کوپتا که یک مرد انگلیسی کشفشون می کنه . ولی حالا اصلش اینه همون جملات و تفکرات همیشگی دیگه . قاعدتا تفکرات مثبت و زیبا و قشنگی هم هستند نمی دونم شایدم من متعصبانه خوندم که کلا به دلم نمی شینه .

 

قسمت زیبایی از کتاب

از زندگی روزمرمان می گوییم . از سختی هایی که به ناچار تاب آوردیم . این تنها چیزی است که برای آیندگان مهم است چرا که یقین دارم در هزار سال آینده چندان چیزی عوض نمی شود .

مبارزان راه روشنایی/کوئیلو

مبارزان راه روشنایی

 

پائولو کوئیلو

دل آرا قهرمان

 

انتشارات میترا

سال نشر : 1378

خوب این کتاب کلا موضوع نداره دیگه می یاد کسانی را به اسم مبارزان راه روشنایی توصیف می کنه این که چنین آدم های وارسته ای چه خصوصیاتی باید داشته باشندچه جوری فکر می کنند شجاعند دنبال سرنوشت شخصی خودشون هستند ناامید نمی شوند دائم افسوس نمی خورند به خودشون اعتماد دارند و ......

خوب اینم یک کتاب دیگه با ترجمه خانم قهرمان . در مورد آقای کوئلیو بگم که تحصیلاتش را در زمینه حقوق شروع می کنه ولی بعد ولش می کنه و شروع می کنه مثل هیپی ها زندگی کردن . اون مادری خانه دار و پدری مهندس داشته .  

این کتاب سریع و تند پیش می ره موضوع هم نداره من که دوست ندارم ولی خوب از خیلی کتابای روان شناسی تاکیدی کمتر رو مخه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

رزم آور نور از خواسته ی خویش آگاه است و بی نیاز از توجیه اعمالش .

 

تجربه های مکرر فرجامی یگانه دارد : انچه را نمی خواهد بیاموزد به او می آموزد .

 

تو بسیار فراتر از آن هستی که در لحظه های اندوه نشان می دهی .

کوه پنجم/کوئیلو

کوه پنجم

 

پائولو کوئیلو

حسین نعیمی

 

انتشارات ثالث

سال نشر : 1377

کوه پنجم داستان سفر روحانی ایلیا یا الیاس پیغمبر هست . در حقیقت پادشاه و ملکه اسرائیل تصمیم می گیرند تمام انبیا و خدا پرستان را بکشند ایلیا فرار می کنه و به لبنان می ره جایی که بیوه زنی بهش پناه و عشق می ده اما ایلیا باید از پس آزمون های الهی بربیاد.اون برگزیده خداست و تلاش می کنه تا علی رغم سختی های زندگی و وسوسه و ها ترس ها توی این راه باقی بمونه.

سه گانه ای که از کوئیلو معرفی کردم شامل دو تا مترجم دیگه هم می شد . این دو مترجم هم کارهای متفاوتی را از کوئیلو ترجمه کردند که تصمیم گرفتم نمونه های دیگه ای از کارهاشون را معرفی کنم . کتاب کوه پنجم بالاترین مبلغ پیش پرداخت در برزیل را به خودش اختصاص داده .  چی بگم والا باز خوبه بر خلاف اکثر کتابای کوئلیو یه جمله را به صد روش مختلف تکرار نمی کنه ولی حالم بد می شه از تصور این که توی یک شهر شونصدتا پیامبر برای نمونه وجود داشته و .... نه دوستش نداشتم .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

متوجه شدی که چه قدر همه چیز آسان است . کافیست شهامت داشته باشی .

 

لحظاتی هست که در آن ها زندگانی ما از رنج و عذاب آکنده می شود و ناگزیریم که آن لحظات را طی کنیم .

 

یک بچه همواره می تواند سه چیز را به یک آدم بزرگ بیاموزد : شاد بودن بدون دلیل ، دائم به کاری مشغول بودن و تقاضا کردن آنچه با تمام وجود می خواهد .

در ساحال رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم/کوئیلو

در ساحال رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم

 

پائولو کوئیلو

دل آرا قهرمان

 

انتشارات میترا

سال نشر : 1376

داستان در مورد دختری هست که عشق قدیمی خود را می بیند . پسر به سراغ مذهب رفته است دارای موهبتی شده ولی فهمیده همیشه قسمتی از وجودش در نزد دختر بوده و اکنون آمده تا به خود ثابت کند بهتر است به کدام سمت برود . دختر از غیر عادی بودن می ترسد ولی در این راه گام می گذارد ....

تاکید روی گوش دادن به نوای درون آدمی رفتن به دنبال آرزوها و راحت شدن از قراردادهای مرسوم . خوب من این کتاب کوئیلو را دوست دارم شاید چون اولین کتابی هست که ازش خوندم و اون حس عاشقانه اش یادم نمی ره .

این هم سومین جلد از سه گانه  " و در روز هفتم هست " .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

من نشستم و گریه کردم . افسانه ها می گویند که هر چه در آب های این رودخانه بیفتد چه برگ چه حشره چه پر یک پرنده همه چیز در بستر این رودخانه به سنگ بدل می شود . آه حاضرم هر چه دارم بدهم تا بتوانم قلبم را از سینه بیرون بکشم و آن را به رودخانه پرت کنم .... آن وقت دیگر نه رنجی می ماند نه افسوسی و نه خاطره ای .

 

آن لحظه ی جادویی را به خاطر می آورم لحظه ای که گفتن یک آری یا یک نه می تواند همه ی زندگی انسان را عوض کند .

 

سعی کن فقط زندگی کنی به خاطر آوردن سهم پیرهاست .

 

هر روز خداوند با خورشید لحظه ای به ما ارزانی می دارد که در آن امکان تغییر آنچه که موجب بدبختی ماست وجود دارد . هر روز ما وانمود می کنیم که متوجه وجود این لحظه نیستیم ، وانمود می کنیم که امروز شبیه دیروز و شبیه فرداست . اما کسی که متوجه روزی که در آن زندگی می کند هست آن لحظه جادویی را کشف می کند .

 

چیزهایی در زندگی هست که ارزش این را دارد که تا انتها برایش مبارزه کنیم .

 

عشق همیشه تازه است . مهم نیست که یک بار دو بار یا ده بار در زندگی دوست داشته باشی . انسان همیشه در برابر موقعیتی ناشناخته قرار می گیرد .

ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد/کوئیلو

ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد

 

پائولو کوئیلو

حسین نعیمی

 

انتشارات ثالث

سال نشر : 1386

ورونیکا از یکنواختی زندگی اش کلافه شده نمی داند قرار است در پایان این راه به کجا برسد و چه شود بنابرین تصمیم می گیرد خودکشی کند او را نجات می دهند و به تیمارستان می برند و می گویند قلبش صدمه زیادی دیده و یک هفته دیگر بیشتر زنده نخواهد ماند . دیوانه های تیمارستان همه خیلی عاقلن و می گن کلا مثل بقیه زندگی کردن دیوونگیه هر روز زندگیتو جشن بگیر و هر کاری می خوای بکن .

خوب ایده جالبی داره ولی من اصلا دوست نداشتم هی حرف زدن و حرف زدن تکرار کردن واقعا حالمو بد می کنه.

اینم دومین جلد از مجموعه " و در روز هفتم هست " که ظاهرا از روی این کتاب فیلمی هم ساخته شده  . همین طور جالبه بدونید کوئیلو خیلی درون گرا و سرپیچ بوده و برای همین پدر مادرش اون را به یه موسسه روانی می فرستن که سه بار هم از اونجا فرار می کنه و خوب تجربه داشته .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

یک روز قشنگ به این نتیجه می رسم که زندگی همین است و لازم نیست نگرانش باشم . هیچ چیز تغییر نمی کند و این موضوع را می پذیرم .

 

قوانین نه برای حل مشکلات که برای تداوم ابدی بخشیدن به جدال ها خلق شده اند . 

 

هرگز نمی توانی بر اولین عشق یک نفر غلبه کنی خودش تمام می شود .

شیطان و دوشیزه پریم/کوئیلو

شیطان و دوشیزه پریم

 

پائولو کوئیلو

آرش حجازی

 

انتشارات کاروان

سال نشر : 1379

دوشیزه پریم در دهکده ای کوچک و بی رونق زندگی می کند روزی مردی به دهکده می آید و پیشنهاد می کند در ازای کشتن یک نفر هر که باشد حاضر است طلای زیادی به اهالی بدهد تا آنجا را دوباره رونق دهند و وسوسه بین خوبی و بدی بین مردم در می گیرد .

خود موضوع جالبه تفکر برانگیز و جذاب اما واقعا کشش می ده یه جور نخواستنی ای تعریف می کنه که اصلا از کتاب خوشت نمی یاد .

این کتاب آخرین سه گانه از و در روز هفتم هست که به زندگی انسان های معمولی می پردازه که خودشون را در برابر آزمونی می بینند که سرنوشت سر راهشون قرار داده .  ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد و کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم دو جلد دیگه این سه گانه هستند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

این امتیاز روستاهای بسیار کوچک است : برای کشف همه چیز درباره زندگی خصوصی یک نفر ، تلاش زیادی لازم نیست.

 

مطمئن بود که این هم یکی از لحظه های ناکام کننده زندگی اوست . لحظه ای که هموار با ملاقاتی سرشار از نوید شروع می شود و خیلی زود به رویای دیگری از عشق ناممکن تبدیل خواهد شد .

 

اگر فرصت افتادن در دام یک وسوسه را پیدا کنیم در آن می افتیم . بسته به شرایط همه ی آدم های روی زمین به انجام بدی تمایل دارند .

 

دو نوع احمق وجود دارند : آنان که به خاطر یک تهدید از انجام کاری دست می کشند و آنان که گمان می کنند می توانند به کاری دست بزنند چون تهدیدگرانه است .

الف/کوئیلو

الف

 

پائولو کوئیلو

آرش حجازی

 

انتشارات حجازی

سال نشر : 1390

این بار آقای کوئیلو که حس می کنند زندگیشون دوباره دچاره روزمرگی شده به مرادشون مراجعه می کنند و نهایتا هم با قطار سیبری راهی روسیه می شوند دختری نوازنده به نام هلال هم با اصرار زیادی همراه اونا می شه عاشق کوئیلو است و کوئیلو که توی این سفر قراره با گذشته خودش و مراحل تناسخش رابطه برقرار کنه و حس می کنه قبلا هم هلال توی زندگیش بوده و از همین چیزا ....

این بدترین کتاب پائلو هست برای من یعنی واقعا ازش بدم می یادها رابطه اش با هلال این کنار هم خوابیدن معصومانه و معنوی جلوه دادنش ها و ... کلا نمی خوام چیز دیگه ای اضافه کنم جز این که حالم به هم خورد .

در مورد این کتاب جالبه بدونید که یک مسابقه فیلم سازی اینترنتی در موردش خود کوئیلو برگزار کرد که یک فرد ترک برنده اون شد .

آقای آرش حجازی به نوعی مترجم رسمی کوئیلو در ایران هست و تعداد زیادی از آثارش را ترجمه کرده و البته ظاهرا چون توی بازه های زمانی مختلفی این کتاب ها ممنوع می شدند پی دی اف اکثر کارها پخش شده توی نت تا علاقه مندان استفاده کنند و قضیه نشر این کتاب با اسم خودشون هم به همین محدودیت ها بر می گرده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اشک ها کلماتی هستند که باید بیرون ریخته شوند . بدون آنها شادی تلالو خود را از دست می دهد و اندوه به پایان نمی رسد . پس به خاطر اشک هایت متشکرم .

 

عشق تنها چیزی است که ما را نجات می دهد ، فارغ از اشتباهاتمان . عشق همیشه قوی تر است .

برنده تنهاست/ کوئیلو

برنده تنهاست

 

پائولو کوئیلو

آرش حجازی

 

انتشارات کاروان

سال نشر : 1387

یک مقدار فضای این قصه متفاوت تر هست و چهارچوب بیشتری داره . مرد پولدار روسی همسری داشته که اونو رها کرده و با یک طراح مد ازدواج کرد . الان جشنواره کن هست و اونجا خیلی شلوغه زن سابق و همسر جدید هم هستند مرد روس به کن می ره و می خواد با کشتن افراد مختلف هنرپیشه ها کارگردان ها فروشنده ها و .... به زنش پیغام بده برای برگشتنش حاضره دنیا را هم نابود کنه .

خوبه بد نیست راستش خیلی چیزاش همون تکرار مکررات و حوصله سر برهست قطعا ادبیاتشم قوی نیست ولی این باحاله که کلی زندگیش را تلف می کنه برای اون زن و نهایت نتیجه می گیره ارزشی نداشت اون بتی که ازش ساخته بود نیست . این نکته را دوست داشتم.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

لحظاتی هست که زندگی ،آدم هایی را از هم جدا می کند ، فقط برای اینکه هر دو بفهمند چه قدر برای هم مهمند.

 

وقتی آدم ها شروع می کنند به فکر کردن درباره ی تصمیم هایی که باید بگیرند معمولا دچار تردید می شوند ... برداشتن بعضی قدم ها شهامت زیادی می خواهد .

 

وقتی جامعه کاری برای ختم جنایت نمی کند انسان کاملا حق دارد کاری را که درست می داند انجام دهد .

 

آدم ها فقط وقتی برای چیزی ارزش قائلند که فرصت داشته باشند در رسیدن به آن شک کنند.

چون رود جاری باش/کوئیلو

چون رود جاری باش

 

پائولو کوئیلو

آرش حجازی

 

انتشارات کاروان

سال نشر : 1386

این کتاب داستان خاصی نداره بلکه شرح حکایت های جالبی هست که پائلو شنیده یا اتفاقات مختلفی که براش افتاده و نشانه ای از تقدیر پذیرش یا مهربانی توش بوده . مجموعه جالبی کنار هم جمع شده نکات ظریفی را سریع می گه و حوصله شما هم سر نمی ره حکایت های کوچیک زیبایی داره که البته من ذکرشون نکردم چون بازم برای چنین مطلبی به نظرم طولانی بودند ولی تجربه بدی نیست اگر به چشم یک مجموعه ادبی نگاه کنید به چشم یک کتاب پند آموز ببینیدش.

خوب به بهانه معرفی این کتاب یه چیز جالبم در مورئ پائلو بگم اون روزی می ره و به مادرش می گه می خوام مهندس شم مادرش می گه اصلا می دونی نویسندگی چیه ؟ اونم می ره کلی تحقیق می کنه و نتیجه می شه کسی که عینک می زنه موهاش ژولیده است و توسط نسل خودش درک نمی شه !

 

قسمت های زیبایی از کتاب

بدان که باید رنج ها را تحمل کنی چرا که این رنج ها باعث می شود انسان بهتری شوی .

 

گاهی آن قدر اسیر روش زندگی مان می شویم که فرصتی عظیم را از دست می دهیم چرا که نمی دانیم چه طور از این فرصت استفاده کنیم .

 

بیشتر کتاب هایی را که دارم دیگر هرگز دوباره نخواهم گشود چرا که همیشه کتاب تازه ای منتشر می شود کتابی جذاب و من عاشق خواندنم.

 

الگو فقط به این درد می خورد که به کمک کند تا از اتشابهات دیگران پرهیز کنیم اما در اغلب موارد به زندانی مبدل می شود تا ما را وا دارد همان کارهایی را تکرار کنیم که دیگران همیشه کرده اند.

بریدا/کوئیلو

بریدا

 

پائولو کوئیلو

آرش حجازی

 

انتشارات کاروان

سال نشر : 1382

بریدا دختری هست زیبا که نامزدی نیز دارد اما تصمیم می گیرد به دنبال معنای زندگی و حقیقت هستی باشد به پیش جادوگری می رود که حس خاصی به او دارد و او را به سنت خورشید دعوت می کند و زن دیگری او را به سنت ماه . بریدا وارد این حطه می شود تلاش می کند با جهان رابطه ایجاد کند مفهوم زندگی را متوجه شود و بتواند تشخیص دهد چه چیز برای او مهم تر است و ارزش حفظ کردن را دارد .

چیزی که این کتاب را خاص می کنه توی کتاب های کوئیلو اینه که این کتاب در حقیقت اولین کتابی بود که فروش خیلی خوبی کرد و یک دفعه خاطرات یک مغ و کیمیاگر را هم معروف کرد . از روی این کتابی فیلمی هم ساخته شد که البته ظاهرا به دلیل نبود بودجه خیلی سر هم بندی شد و اصلا مورد توجه قرار نگرفت و خود کوئیلو هم انتقاد زیادی ازش کرد .

خوب من بازم می گم متاسفانه ارتباط خوبی با کوئیلو برقرار نمی کنم این کتابم دوست ندارم ولی جز کتاب های بهترش هست به عقیده من .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

سربازها هستند . می دانند هر لحظه ممکن است بمیرند و به خاطر همین زندگی برای آنها همیشه یک جشن بزرگ است.

 

احساسات اسب های وحشی بودند و بریدا می دانست که منطق هرگز نمی تواند کاملا بر آنها غلبه کند .

 

وقتی در زندگی ات به چیز مهمی دست می یابی لازم نیست گمان کنی که باید از هر چیز دیگر دست بکشی.

خاطرات یک مغ/ کوئیلو

خاطرات یک مغ

 

پائولو کوئیلو

آرش حجازی

 

انتشارات کاروان

سال نشر : 1381

مسیحیان سه تا جاده مقدس دارند یکیش جاده سانتیاگو هست که می گن فرد وقتی توش می ره نیروهای جادویی اون را فرا می گیرند و به طرق مختلفی امتحان می شه   کئیلو در سال 1986 به این راهپیمایی می ره بعد از اون متحول می شه و مسیر زندگیش عوض می شه . این کتاب خاطرات و تجربیات شخصی اونو توی این سفر پوشش می ده .

این کتاب هم از اونایی هست که باید حتما معرفی بشه چون که اولین کتاب کوئیلو هست که اتفاقا فروش خوبی هم کرد هر چند منتقدان اونو دوست نداشتند.  خوب می تونید حدس بزنید در مورد عوامل معنوی و روحی هست و یه سری تمریناتی که انجام می ده تا این راه را و هدف را بهتر متوجه بشه . من شخصا خیلی دوستش نداشتم و برای کسایی که دوست دارن این مواردو کتاب بدی نیست .

تا جایی که می دونم این کتاب با عناوین زیارت ، زائر کوم پوستل و سفر به دشت ستارگان نیز ترجمه شده است .

والکیری ها/ کوئیلو

والکیری ها

 

پائولو کوئیلو

آرش حجازی

 

انتشارات کاروان

سال نشر : 1386

استاد آقای کوئیلو بعد از خوندن کتاب کیمیاگر بهش پیش نهاد می ده که بره و فرشته اش را پیدا کنه . اون با همسرش راهی این سفر می شوند و کسی به آنها توصیه می کنه که به دیدن والکیری ها بروند زنان بیابان گردی که باز شدن دروازه های بهشت را موعضه می کننده و دائم با فرشته هاشون ملاقات دارند . اینجا شرح همون سفر هست این که سعی کنی با خودت مهربون باشی خودت را ببخشی و بعد به پیشواز شهود و فرشته ات بری.

خوب به نظرم اومد باید معرفی بشه با توجه به دلیل نوشتنش ولی خوشم نیومد یعنی یه تکرار مکررات هست از هر چی کوئیلو می گه مسلما جز بهترین هاش نمی تونه به حساب بیاد . این کتاب با عنوان دیدار با فرشتگان نیز ترجمه شده است .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

مردم چیزهایی را که بیشتر از همه دوست دارند می کشند.

 

معمولا دو نفر با فاصله یک آرنج از هم صحبت می کنند . وقتی یکی از آن ها خیلی به نفر دیگر نزدیک شود ، تفکر فرد مقابل بی آنکه بفهمد چرا ، در هم می ریزد .

 

ایمان فتح دشواری است و حفظ آن مبارزه ی هر روزه می طلبد .

کیمیاگر/ کوئیلو

کیمیاگر

 

پائولو کوئیلو

آرش حجازی

 

انتشارات کاروان

سال نشر : 1379

چوپان جوانی خوابی می بیند و برایش تعبیر می کنند که باید به اهرام مصر برود گنج زندگی اش در آنجا منتظر اوست . جوان در ابتدا مقاومت می کند ولی بعد متوجه می شود انسان در زندگی باید گاهی جدای از منطق به دنبال احساسات و مکاشفات قلبش برود و افسانه های شخصی خود را خلق کند .

مثل بقیه کتاب هاش می خواد بگه از محدوده مشخص بیایین بیرون و برین دنیال رویاهاتون کتاب نسبتا خوبیه به نظر من.

خوب وقتی سراغ کوئیلو بیای مسلما نمی شه بی خیال کیمیاگر شد که معروف ترین اثر اون هست توی خود برزیل سال ها پرفروش ترین کتاب بوده در کشورهای دیگه هم فروش خوبی کرده و در کتاب گینس به عنوان رکورد دار ترجمه شده به زبان های مختلف دنیا شناخته شده . قرار بوده اقتباس سینمایی هم ازش ساخته بشه که ظاهرا محقق نشده .

باید بگم حرف و حدیث هایی هست که این کتاب با الهام از یکی از قصه های مولانا نوشته شده ولی کوئیلو الهام بخش خودش را یکی از داستان های هزار و یک شب می دونه و می گه شاید اون داستان خودش الهام بخش مولانا هم بوده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هنگامی که چیزی را می خواهی سراسر کیهان همدست می شود تا بتوانی به آن دست یابی .

 

تصمیم ها تنها آغاز یک ماجرا هستند . هنگامی که آدم تصمیمی می گیرد در حقیقت به درون جریان نیرومندی پرتاب می شود که او را به مکانی خواهد برد که در زمان تصمیم گیری خوابش را هم نمی دیده است .

 

هنگامی که گنج های بزرگی پیش رو داشته باشیم هرگز نمی فهمیم و می دانی چرا ؟ چون انسان ها به گنج اعتقادی ندارند.

ساحره ی پورتوبلو/ کوئیلو

ساحره ی پورتوبلو

 

پائولو کوئیلو

آرش حجازی

 

انتشارات کاروان

سال نشر : 1387

آتنا خلیل دختری پروشگاهی هست با اسم اصلی شیرین که زن و شوهری اون را بر خلاف اصالت کولیش به فرزندی قبول می کنند . اون به صورت عجیبی رفتار می کنه توی 19 سالگی تصمیم جدی می گیره بچه دار شه و بعد هم حس می کنه با فرشتان حرف می زنه و کلا بارها زندگی و شغلش را رها می کنه و سراغ جادوگری و ... میره انجمن هایی راه می اندازه و نهایت مردم دادگاهی برای این ساحره و گرفتن فرزندش از اون تشکیل می شوند .

این سری اومده کوئیلو از زبان افراد مختلف که آتنا را می شناختند صحبت کرده ولی باز حرفش کلامش محتواش همونه که بود هیچ چی عوض نشده یک کتابای کوئیلو را بخونی انگار همش را خوندی . من خوشم نیومد و متاسفانه یادداشتی هم از جملات زیبا نداشتم .

در مورد کوئیلو خوبه بدونید هم بازیگر بوده زمانی هم کارگردان تئاتر .

پدران فرزندان نوه ها/ کوئیلو

پدران فرزندان نوه ها

 

پائولو کوئیلو

آرش حجازی

 

انتشارات کاروان

سال نشر : 1381

کتاب مجموعه ای ازداستان ها و قصه های عبرت آموز و پندآمیز هست . البته تعدادیشم تکراریه و توی داستان های دیگه اش باهاش رو به رو شدین ولی در مجموع تنوعش بد نیست . بعضیاش واقعا نکته های جالبی داره البته بگم کوئیلو بیشتر حالت گردآوری کننده داشته و برخی حکایت هاشم از سعدی عزیز خودمون هست .

خوب باید گم من این قصه های جمع آوری شده را بهتر نوشته های  خودش می پسندم . جالبه بدونید قبل از وارد شدن به حیطه داستان هم کلا توی زمینه شعر فعال بوده و حتی مدتی به جرم سیاسی بودن شعراش دستگیر می شه . به هر حال توی زمینه داستان ظاهرا خوب موفق بوده هر چند اصلا با سلیقه من منطبق نیست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

وقتی که چیزی را می خواهی فقط روی آن تمرکز کن : هیچ کس هرگز به هدفی که نمی بیند نخواهد رسید .

 

پیش از آن که با یک خر شروع کنی به بحث و جدل ، اول فکر کن با چه صحنه ای مواجه می شوی.

 

اگر کاری که می کنی هوشمندانه باشد هیچ اشکالی ندارد که تو را احمق بدانند.

 

اغلب انسان خودش به چیزی که مایل است دیگران باور کنند باور ندارد .

زهیر/ کوئیلو

زهیر

 

پائولو کوئیلو

آرش حجازی

 

انتشارات کاروان

سال نشر : 1383

همسر مرد نویسنده که همیشه پشتیبانش بوده ناگهان بدون هیچ حرف و ردی رفته و اون نمی دونه کجاست با کیه چرا اصلا سعی می کنه خودش را با افراد دیگه سرگرم کنه ولی همیشه ذهنش پیش همسرش هست تا اونو ببینه و بگه چرا و توی مسیری می افته که تکه تکه زندگی و لحظه هاشون را واکاوی می کنه تا بفهمه کدوم حرکت غلط بوده و .....

یک کتاب شبیه سایر آثار کوئیلو با همون نثر همون عقاید به نظر شخصی من همون قدر تکراری و خسته کننده واقعا نمی دونم شاید هم پیش داوری ذهنی و تعصب منه نمی ذاره هیچ لذتی ازش ببرم ولی همش حس می کنم یک حرف را صد بار و به صد شکل مختلف می گه .

باید بگم انتشارات کاروان انتشارات رسمی آثا کوئیلو در ایران هست و حتی بر خلاف رسم معمول قراردادی هم باهاش در ارتباط با ترجمه و نش کتاب هاش بسته .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

دوست خوب کسی است که موقع پیش آمدهای خوب کنار آدم است . که کنار ما بالا و پایین می پرد و به خاطر موفقیت های ما شادی می کند . دوست کاذب کسی است که با آن قیافه غمگین و آن همدردی فقط در لحظه های سختی ظاهر می شود و در واقع مشکلات ما تسلایی است برای زندگی نکبت بار خودش !

 

زمین و روح کشور ما آلوده به خون است . ما چیزی را عوض کردیم که نمی شد تغییرش داد و باید تا نسل ها بعد بهایش را بپردازیم . ما یک دریا را کاملا محو کردیم .  

عطیه برتر/ کوئیلو

عطیه برتر

 

پائولو کوئیلو

آرش حجازی

 

انتشارات کاروان

سال نشر : 1382

توی این کتاب می یاد می گه مهم ترین عنصر هستی عشق هست به خدا به جهان به هم نوعتون عشق بورزید و بعد دیگه هیچ دستور اخلاقی لازم نیست چون به چیزی که عاشقش هستید جفا نمی کنید . در اخر هم زندگی پولس قدیس و حرفاش هست . این کتاب به صورت ضمیمه ای بر مکتوب و در حالت یک کتاب هم چاپ شده .

من اصلا خوشم نمی یاد یعنی این تیپ نوشته ها واقعا حوصله ام را سر می برن .

یک چیز جالبی در مورد کوئیلو بگم اون مواد مخدر مصرف می کنه و طرفدار آزاد شدن استفاده از این مواد هست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

عشق قانونی است که در خود تمامی قانون های دیگر را خلاصه می کند.

 

بردباری ، مهربانی ، سخاوت ، فروتنی ، رفتار نیک ، تسلیم ، تسامح ، معصومیت و صمیمت این ها عطیه برتر را تشکیل می دهند .

مکتوب/ کوئیلو

مکتوب

 

پائولو کوئیلو

آرش حجازی

 

انتشارات کاروان

سال نشر : 1381

مکتوب مجموعه ای از داستان های خیلی کوتاه پند اموز ، اندیشه ها و تفکراتی هست کهپائلیو کوئیلو کنار هم گردآوری کرده . چیزایی که مرتب به شما یاداوری می کنه به دبنال قلبتون برید بخشنده و مهربان باشید شاد زندگی کنید و بدونید راه همه برای خوشبختی یک جور نیست شجاع باشید و رویاهاتون را کشف کنید .

کوئیلو نویسنده برزیلی بسیار مشهور هست که من اصلا دوستنش ندارم ولی نهایت به این نتیجه رسیدم جاش خالیه بذار حالا که دارم تازه های نشر را معرفی می کنم کتابهایی را که ازش خوندم معرفی کنم و یک چند تا کتاب جدیدم بخونم . خوب به نظر من خیلی کشش می ده هر چیزو برای همین برای شروع یک غیر رمان انتخاب کردم کتابی که به نظرم به نسبت قشنگ تره و حوصله سر برم هم نمی شه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

تا زمانی که شما به کسی صدمه ای نرسانده اید ، هرازچندگاهی عقایدتان را تغییر داده و بدون هیچ شرط و خجالتی  در تضادها سقوط کنید .  شما این حق را دارید . مهم نیست که دیگران چه فکری می کنند چرا که ایشان در هر حال فکر و خیال خودشان را خواهند داشت .

 

آنهایی که گام نوئی در زندگی شان برداشته و هنوز می خواهند کمی از زندگی قبلی شان را حفظ کنند ، سرانجام توسط گذشته خودشان صدمه و زیان می بینند.

 

لذات کوچک هستند که به ما انگیزه های بزرگ می دهند .

 

از بعضی چیزها بترس و تمام ترس و وحشتت را بر روی آنها متمرکز کن تا برای مواجه شدن با بقیه مسائل زندگی شجاعت لازم را داشته باشی .