فصل های دوزخی انتهای اتوبان 61/وقفی پور

فصل های دوزخی انتهای اتوبان 61
شهریار وقفی پور
انتشارات نیماژ
سال نشر : 1395
خوب حالا قشنگ موندم بگم داستان چیه به هر حال با یک محکامه شروع می شه دو خبرنگار سیاسی و ادبی اعزامی به دادگاه و دختری که می خواد از پدرش بفهمه و راوی که در مقابل پول ماهیانه قبول دار امر می شه و البته حالا این راوی همچین متعادلم نیست معلوم نیست خوابه بیداره توی رویاست جلو می ره برمی گرده عقب . اتفاقاتی که گاهی ربطی به هم ندارند و خلاصه یک معجونی که همه چیز از طنز و فانتزی و استعاره توش پیدا می شه .
کاملا به سبک کتاب های دیگه آقای وقفی پور و در نتیجه خود من که خوشم نیومد و نتونستم اصلا و ابدا باهاش ارتباط برقرار کنم مدلش برای من واقعا سخته .
هیچ کدوم تجربه هام با ایشون موفق نبوده ولی ناامیدم نشدم هنوز :دی
قسمت های زیبایی از کتاب
چه چیز احمقانه تر از این طور نیست گفتن ، وقتی دقیقا همین طور است .
بهم گفت هیچ کاری را به خاطر چیز یا کس دیگری انجام ندهم.





توي اين وبلاگ مي خوام خلاصه كتاب هايي را كه مي خونم بنويسم و همچنين قسمت هاي زيبايي از اون ها را ، تا هم براي خودم بمونه هم اگه كسي دلش خواست استفاده كنه