آن ها کم از ماهی نداشتند/ مقانلو

آن ها کم از ماهی نداشتند
شیوا مقانلو
انتشارات ثالث
سال نشر :1391
پری ماهی : زن تنهایی به خورا آمده و بقیه زن ها برای جذب شوهرانشان از او کمک می گیرند .
گوش کهن دژ : مغول حمله کرده و مدرسه زنانه نیز قرار است نابود شود .
اولیسه : زن های منتظر شوهرانشان کسانی که می خواهند منتظر بمانند و کسانی که نمی خواهند .
متل بلور : عده ای استاد و دانشجوی باستان شناسی به روستایی آمده اند .
سر پیچ بعدی : زن و شوهری که دلشان دیگر با هم نیست .
کتاب یک داستان دیگه به اسم شب هزار و دوم هم داره که البته توی این کتابی که من خوندم ویراستاریش مشکل داشت و نبود.
خوب این یکی مجموعه برای من جذابیت بیشتری داشت سبک نوشتن ها شبیه تر به هم بود و می تونستم به عنوان یک مجموعه قبولش کنم موضوعات هم برام جالب تر هست . قلم روان و خوبی هم داره در کل می شه گفت کتاب نسبتا خوبیه ولی چیز خیلی خاصی هم توش نیست که شگفت زدتون بکنه یا کتاب را توی ذهنتون موندگار کنه .
کتاب نامزد جایزه بهترین مجموعه داستان از جایزه هفت اقلیم و برنده لوح تقدیر از جایزه ادبی مهرگان ادب بوده . در مورد خود خانم مقانلو هم باید بگم کارشناسی و کارشناسی ارشد را توی رشته های سینمایی گرفتن و دانشجوی دکترای فلسفه هنر بودند که البته انصراف می دهند . ایشون به تدریس هم مشغول هستند .
قسمت های زیبایی از کتاب
عطر و بوی چای در قاموس دل مردم این سرزمین یعنی بوی آشنایی و امنیت .
این روزگار تا هر چند هم که ادامه داشته حتما عاقبت مثل هر روزگار دیگری به سر آمده است . چیزی هم که سر آمد دیگر چه طور و چرایش مهم نیست .















توي اين وبلاگ مي خوام خلاصه كتاب هايي را كه مي خونم بنويسم و همچنين قسمت هاي زيبايي از اون ها را ، تا هم براي خودم بمونه هم اگه كسي دلش خواست استفاده كنه