سینما ادن/ دوراس

سینما ادن

 

مارگریت دوراس

مرتضایی

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1391

سینما ادن در حقیقت همون داستان سدی بر اقیانوس آرام هست که به صورت نمایش نامه در اومده و البته اجرا هم شده . بنابرین چیز خاصی ندارم در موردش بگم . بد نیست شخصا داستانش را به نمایش نامه ترجیح می دادم و برداشت بهتر و مفصل تری ازش داشتم . سلیقه ها متفاوته البته .

غزل نویس و باغ های خیال/ علی

غزل نویس و باغ های خیال

 

بختیار علی

سردار محمدی

 

انتشارات افراز

سال نشر: ۱۳۹۵

 

شهری داریم و سه نفری که در حال کار کردن در روستایی هستند به صورت مرموز و بازگشت به عقب و داستان شهر زمانی که 3 نفر تصمیم می گیرند کتابی بنویسند از غصه ها و مرگ ها و رازهای شهر . داستان های در هم تنیده افراد شاعری که به باغی خیالی دسترسی دارند فرزندانی که تنها از طریق خیال زاده می شوند و پدران و مادرانی خیالی دارند ثروت مندانی که حتی قوه تخیل ندارند و برخی معلم خیال استخدام می کنند و تعقیب و گریز افراد در این بین .....

یک داستان دیگه از علی بختیار که خیلی هم حجیمه راستش من این کتابشو اون قدر دوست نداشتم یک مقدار مایه اش برام تکراری شده جمله بندی هاش و اسامی تازگیش را برام از دست داده در ضمن اینکه موضوعش هم جذاب نیست برام اینکه شعر و کتاب و هنر چه خوبه و خیلی ها باتمام ادعا بهش دسترسی ندارند و ... یک جوری تو ذوق من می زنه و بعد انگار هی قصه ها را سعی کرده به هم پیوند بزنه بدون اینکه پیوندی ایجاد بشه نزدیکی بین شما و شخصیت ها نمی گم بده کتاب متوسطه ولی برای خوندن از بختیار علی کتاب های بهترم هست .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

گاهی انسان تنها به خاطر یک زن به یک نقطه از این کره خاکی خواهد چسبید . به یک شهر یا یک روستای کوچک عادت خواهد کرد و تمام دنیا را فراموش خواهد کرد.

 

هیچ نقطه ای وجود ندارد که من و تو را به هم برساند. در عشق همیشه یکی بر روی زمین است و دیگری در آسمان.... یکی آدمی است و دیگری خدا....‌

 

دو نوع بهشت در جهان وجود دارد بهشتی که خداوند به انسان می بخشد و بهشتی که انسان به خدا می بخشد . انسانی که نتواند بهشت را ببخشد نمی تواند آن را بگیرد.

قصر پرندگان غمگین/علی

قصر پرندگان غمگین

 

بختیار علی

رضا کریم مجاور

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1392

سوسن دختر زیبا و کتاب خوانی از کردهای عراق است که 3 پسر عاشق او شده اند یکی چاقو کش و لات یکی احساساتی و دانشگاهی و دیگری از خاندانی قدرتمند و بازاری سوسن می گوید همه مردان شهر یک شکلند او آرزوی شوهری جهان گرد دارد و شرط می گذارد که سه خواستگار 8 سال به سفر دور دنیا بروند و برای او پرنده بیاورند اگر باز او را خواستند آنگاه یکی را انتخاب خواهد کرد .

مبحث جالبی داره این که واقعا مفهوم زندگی چیه این که بسته نگاه نکنیم مگه چه قدر وقت داریم اینکه تجربیات و فرصتای مختلف دنیا چه طور روی آدم های متفاوت اثرای متفاوت می ذاره من تمام مباحثش را خیلی خوشم اومد متنشم فانتزی و شاعرانه است ولی به نظرم خیلی کشش داده و یک سری زوائدی داره . در مجموع خوبه ولی .

آقای بختیار علی زمین شناسی می خوندند توی دانشگاه ولی خود بعد از یه سری درگیری هایی درسشون را نصفه رها می کنند.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

دلسوزی او نسبت به کامران یک دلسوزی پدرانه نیست... یک دلسوزی بی غل و غش و بی توقع است . محبت پدرانه سرشار از توقعات بزرگ است .

 

هرگز کینه از دل آدم ها ریشه کن نمی شه ... قلب آدم ها کینه را بهتر از محبت نگه می داره...

 

اندوه بخش بزرگی از قصه ی ماست و از همان روز نخست آغاز این قصه با ما بوده است .

عمویم جمشید خان/ علی

عمویم جمشید خان

 

بختیار علی

رضا کریم مجاور

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1394

جمشید خان را در جوانی به جرم کمونیست بودن به زندان می افکنند و به قدری او را تحت فشار قرار می دهند که بدنش به صورت ناخودآگاه وزن و اعضای غیر ضروری خود را به حدی کاهش می دهد که باد قادر است وی را بلند کرده و در هوا سرگردان کند البته بعد از هر بار فرود او به نوعی مقداری از خاطرات خود را فراموش می کند . او زمانی در جنگ به نفع عراق شرکت می کند زمانی به نفع ایران یک بار مومن می شود یک بار عیاش یک بار مرد زندگی یک بار بی بند و بار یک بار قاچاقچی و ..... آرزوی او یافتن سرزمینی است که بادهایش زندگی مردم را زیر و رو نکند .....

کتاب خیلی زیبایی بود واقعا روی مفهوم قشنگی دست گذاشته اگر رئالیسم جادویی دوست دارید به نظرم نوشته های بختیار علی هم می تونه انتخاب هیجان انگیزی باشه خصوصا هی به اصفهانم یه اشاره ای می کنه :دی

 

قسمت های زیبایی از کتاب

جمشید خان تا وقتی که در آسمان بوده کمونیست بوده است ولی همین که روی پشت بام مکانیکی می افتد دیگر کمونیست نیست...

 

بزرگترین قدرتی که مردها می تونن بهش برسن اینه که از زن ها نترسن .

 

چیزی به اسم جهنم خارجی وجود نداره ... زن ها جهنم ما مردهان....همان طوری که مردها هم تا ابد جهنم زن هان....همیشه هم همین طور می مونه .

مرگ تک فرزند دوم/ علی

مرگ تک فرزند دوم

 

بختیار علی

سردار محمدی

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1394

 مادربزرگ که در قصر مراقب دختران باکره شهر است پسر کوچکش اشرف به قتل می رسد و همه می دانند کار سعید پسر بزرگ اوست که از همسر اول مادربزرگ است و همیشه از وجود برادر زنازاده خود شرم داشته. هر کس قسمتی از این ماجرا و قتل را روایت می کند . روایت هایی در هم تنیده افسون گر زیبا و جادویی 

خیلی کتاب قشنگیه یه مقدار منو یاد مارکز می اندازه ولی قشنگ نوشته و اون مدل نیست که بگین تقلید محض و خوشتون نیاد . اقای بختیار علی از عراق بهاروپا مهاجرت  می کنه و این اولین کتابش توی غربت هست.

قسمت  زیبایی از کتاب

دستمالی که در روز حادثه نصف شده باشد هرگز در روزهای آسودگی به هم پیوند نمی خورد .

بوسه ی عنکبوت/ پوئگ

بوسه ی عنکبوت

 

مانوئل پوئگ

منوچهر خاکسار هرسینی

 

انتشارات افراز

سال نشر: ۱۳۸۸

 

یک نمایش نامه در مورد دو زندانی هم بند . یکی زندانی سیاسی و دیگری زندانی ای معمولی آنها با هم دوست می شوند از آمال و ارزوهایشان می گویند و در هم نفوذ می کنند و زندانی معمولی بارها از زندانی سیاسی می خواهد برایش چیزی تعریف نکند چون اگر تحت فشار قرار بگیرد همه چیز رو تعریف خواهد کرد ....

از مانوئل پوئیگ هم قبلا فقط یک کتاب معرفی کرده بودم . این نمایش نامه هم بسیار زیباست ساده و روان ولی خیلی زیبا این نفوذ و تغییر را نشون می ده موضوعش خیلی تازه نیست ولی نحوه گفتنش قشنگ و آرومه صیقل داده شده است .

پ.ن : خسته شدم دیگه تصمیم دارم برم سراغ معرفی یکی دو تا نویسنده جدید و بعد دوباره برگردم سر تازه های نشر

 

قسمت زیبایی از کتاب

من معتقدم که قسمتی از وجود تو را همیشه با خود داشته ام و آن را گم نکرده ام ...

ناتور دره/ حسن

ناتور دره

 

شیرزاد حسن

رضا کریم مجاور

 

انتشارات افراز

سال نشر:۱۳۹۵

از شیرزاد حسن قبلا یک کتاب معرفی کردم که خوشم هم اومد و خیلی خوشحال شدم توی تازه های نشر باز ازش کتابی بود . اون اهل سلیمانیه عراقه بعدها تابعیت فنلاند را پذیرفت و مدتی توی اروپا زندگی کرد اما تاب نیورد و به وطنش برگشت . این کتاب یه جور برگرفته از حس دلتنگی خودش توی همون دورانه و داستان پسری به نام فرهاده که روستای عراقیش را ترک کرده به اروپا رفته و الان برگشته توی ویرانه های روستا به یاد دوران قدیم و عشق دوران بچگی اش شیرین است .

خیلی قشنگه لطف و آروم و عاشقانه نوشته و با اینکه بعضی جاهاش تکرار همون نوشته های قبله و چیز جدیدی نمی گه بازم اون قدر طولش نمی ده که روی اعصاب بره و به دل می شینه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

چه قدر عجیب است که بعد از سال های سال برگردی و ببینی خاطره ی گذشته خود را و رویای بر باد رفته و عشق دیرینه ات را کجا باخته ای و چه بر سرشان آمده است...

 

گویی زندگی امروز من ادامه ی یکی از همان خواب هایی است که توی آن برای همیشه گم شده ام ...

 

آه چه دروغ بزرگی است بزرگ شدن!

دورا برودر/ مودیانو

دورا برودر

 

پاتریک مودیانو

نسرین اصغر زاده

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1393

نویسنده زمانی آگهی گم شدن دختر نوجوانی به نام دورا برودر را خوانده و چون محل سکونت او نزدیک محل زندگی خودش در سال های پیش بوده تصمیم به بازسازی و پیدا کردن سرنخ های این دخترک یهودی می شود در زمانی که هیتلر قوانین سختی علیه آنها تهیه دیده بود. از این کتاب تجلیل های زیادی شده و تحقیقات واقعی 8 سال طول کشیده اما من شخصا دوستش نداشتم . یک جوری گزارش گونه بود ادمو درگیر خودش نمی کرد . کتاب خیلی جدیدی نیست اما دیدم زیاد قدیمی نیست منم تا حالا معرفیش نکردم دیگه این بود سراغ مودیانو رفتم اینم چک کردم .

سه صلیب / توتزی

سه صلیب

 

فدریگو توتزی

اثمار موسوی نیا

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1395

جولیو ، نیکولو و انریکو سه برادر هستند که کتاب فروشی موروثی را اداره کرده و با هم زندگی می کنند . آنها به مشکلات مالی زیادی برخورده اند و تصمیم می گیرند امضای آشنای پولدار خود را جعل کنند . این کار بارها انجام می شود و آنها دچار عذاب روحی سفت و سختی می شوند . داستان بیشتر شرح کشمکش های روحی این سه برادر با مشکل با توجه به شخصیت های متفاوتشان است .

رمان قبلی آقای توتزی برام واقعا سخت بود و ارتباطی باهاش برقرار نکرده بودم اما این یکی ساده تر بود و راحت می شد باهاش ارتباط برقرار کرد . به نظرم نسبتا قشنگ بود و جالب و عمیق روی موضوع کنکاش کرده بود.  آقای توتزی یک مدتی توی راه آهن کار می کرده ولی بعد می ره سراغ شعر و روزنامه نگاری . باید اینو بگم که ایشون مطالعات زیادی روی روان کاوی نوین و رویا کاوی داشته شایدم برای همین توی رمانش این قدر به مسائل روحی پرداخته .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

این ترسی که من از اتخاذ هر جور تصمیم دارم اصلا ناممکن بودن اتخاذ آن تصمیم ، علت بی تفاوتی من است . پس ارزش ندارد که رنج بکشم چون فقط به خاطر خودم نیست بلکه به خاطر دیگران هم رنج می کشم .

 

حس می کرد همه چیز دارد نابود می شودو او دیگر قادر نبود هیچ تصمیم بگیرد .

 

خاطرات ما محو می شوند و بعد حتی زنده تر از آنچه انتظارش را داشتیم ظاهر می شوند .

مردی که به عصا تبدیل شد/ کوبه آبه

مردی که به عصا تبدیل شد

 

کوبه آبه

مصطفی دهقان

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1392

کتاب از سه نمایش نامه تشکیل شده چمدان ، پرتگاه زمان و مردی که به عصا تبدیل شد . اولی زنی هست که چمدان پرصدایی توی خونه داره که شوهرش می گه اجدادش توی اونن . پرتگاه زمان بوکسوری که داره مبارزه می کنه و مردی که به عصا تبدیل شد مردمی هستند که بعد فوت عصا می شوند . این کتاب را نمادی از تولد زندگی و مرگ می دونند حالا من نمی تونم چندان تفسیرش کنم که چی و کی هست خیلی سمبلیک و نمادین هست . بد نیست در کل . یک ادم عمیق بیشتر باهاش ارتباط برقرار می کنه.

خوب تصمیم دارم اگه بشه یه چند تا کتاب باقی مونده از قبل از همون نویسنده های قبلا معرفی شده را تمامشون کنم . در مورد این کتاب باید بگم وقتی برای اولین بار روی صحنه رفت خود کوبه ابه تهیه کننده و کارگردان و همسرش طراح صحنه بود .

 

قسمت زیبایی از کتاب

انسان یک عمر با کسی دوست است و فکر می کند همه زیر و بم وجودش را می شناسد. تا ناگهان در اثر اتفاقی پی می برد که هیچ چیز از او نمی دانسته .

غذا دعا عشق/ گیلبرت

 

غذا دعا عشق

 

الیزابت گیلبرت

ندا شاد نظر

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1389

خانم الیزابت در پی اختلافاتی که با شوهرش پیدا می کنه تصمیم به طلاق داره ولی جرات این کار رو نداره تا نهایت به این احساس می رسه راه دیگه ای نداره و از همسرش جدا می شه اما بعد از طلاق از افسردگی عذاب وجدان و تنهایی زیادی رنج می بره اون تصمیم می گیره به مدت یک سال سفر کنه اول به ایتالیا بره خوش بگذرونه و لذت غذاهای خوب خوردن را درک کنه بعد به هند بره و با دعا و مراقبه آشنا بشه و بعد در بالی بتونه به تعادل و آرامش زندگی دست پیدا کنه .

این کتاب با استقبال زیادی از سوی خواننده ها و منتقدان رو به رو شد فروش خیلی زیادی کرد و توی ایرانم محبوبیت خوبی پیدا کرد . البته عده ای هم از کتاب انتقاد کردند و ظاهرا حتی کتاب طنزی هم در پاسخ بهش نوشته شد . من شخصا دوستش نداشتم شبیه این کتابای روان شناسی بازاری با جملات تاکیدی بود .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

عشق های بی ثمر همواره این گونه است . ما شخصیتی از همسرانمان خلق می کنیم و از آنان می خواهیم همان گونه که ما می خواهیم باشند و وقتی از ایفای نقشی که برایشان در نظر گرفته ایمن سر باز می زنند احساس شکست و نا امیدی می کنیم .

 

چوقتی در جنگل گم می شوید مدتی طول می کشد تا باور کنید گم شده اید . ابتدا خود را متقاعد می کنید که تنها چند قدمی به مسیر اصلیتان فاصله دارید و چیزی نمانده است که راهتان را پیدا کنید . وقتی شب بار دیگر بر همه جا سایه افکند و شما هنوز نمی دانید کجا هستید آن وقت است که اعتراف می کنید مسیر اصلیتان را گم کرده اید و حتی نمی دانید خورشید از کدام طرف طلوع خواهد کرد .

 

فراموش نکن زمانی می رسه که تو خودتو در قالب یه دوست می شناسی .

 

انسان ها همیشه در طول تاریخ به خاطر دو سوال جنگیدن. چه قدر مرا دوست داری؟چه کسی مسیول این وقایع است؟

 

زندگی با هیچ کس شوخی نداره . اینو هیچ وقت فراموش نکن.

ماه در پاگرد اضطراری/ شهبازی

ماه در پاگرد اضطراری

 

فرهنگ شهبازی

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1389

صادق پسرک سمنانی از خانواده ای پایین تر از حد متوسط جامعه است که رشته مهندسی مکانیک دانشگاه شیراز قبول شده . داستان شرح روزهای زندگی دانشجویی و خوابگاه است دورهمی ها ، افراد فلسفی ، افراد درس خون ، اونایی که کلا درس را بی خیال شدن و زدن تو خط سیگار و ... ، صادق که عاشق یکی از دخترا می شه ، کار دانشجویی که سعی می کنه انجام بده و .... در حقیقت یه نگاهی به دور و بر و حواشی زندگی دانشجویی

این کتاب اولین رمان آقای شهبازی هست و من شخصا زیاد دوستش نداشتم به نظر من توی عمق هیچ چیزی نرفته هیچ جا فضایی ایجاد نکرده انگار هی فقط می خواسته هر طور شده تمام موارد ممکن را نشون بده یک سر می زنه به دانشجوی معتاد یک سر به یکی اهل موسیقی یکی اهل تشکل نمی دونم چه طور بگم اما انگار تمام یافته ها و شنیده های ممکن از این مدل زندگی را خواسته در حد یک خطم شده توی رمان 200 صفحه ای بگنجونه خوب توی ذوقم زد . برای همینم بود نمی تونست روی چیزی تمرکز کنه و اون حس خوب آشنا بودن را منتقل کنه . قسمت جالبش برای من فقط همون زود عاشق بیتا شدن و از طرف دیگه نخواستنش بود .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

ادم ها گاهی در عین بی کسی ، همه کس را دارند و گاهی با وجود همه ، کسی را ندارند .

 

دنیا در عین بزرگی چقدر کوچک است و آدم ها در عین دوری چه قدر به هم نزدیکند .

خدمتکار / اسکات

 

خدمتکار

 

کاترین استاکت

شبنم سعادت

 

انتشارات افراز

داستان در نیمه دوم قرن بیستم در جنوب آمریکا رخ می ده وقتی برده داری از بین رفته اما هنوز تبعیض نژادی بی داد می کنه سیاه ها به عنوان خدمتکارهای بسیار بی ارزشی توی خونه سفیدها کار می کنند و توهین های زیادی به اونها می شه . اینجا خانم سفید پوستی را داریم که عاشق نویسندگیه و تصمیم می گیره با خدمتکارهای سیاه مصاحبه کنه و این مصاحبه ها را توی کتابی چاپ کنه و دو خدمتکاری که پیشگام کمک به اون توی این راه هستند هر چند برای همشون خطرات زیادی داره .

توی کتاب شاهد زندگی روزمره این افراد هستیم و البته فضای خیلی زنونه ای هم داره در مورد کارهای خونه آشپزخونه مد لباس خیلی صحبت می شه و کلا مردها نقش چندان فعالی ندارن و البته جز مسئله سیاه ها به خشونت مردها علیه زن ها توی اون برهه زمانی هم اشاراتی داره .

نمی شه گفت کتاب از نظر ادبی خیلی با ارزشه خیلی جاهاش سیاه سفیده خیلی جاهاش عامیانه ولی مسلما سرگرم کننده است و قسمت ارتباط خدمتکارها با بچه ها شدیدا منو تحت تاثیر قرار می ده باید عنوان کنم همینم خیلی غلیظ و دور از ذهنه اما نقطه حساسه منه و خوندنش حس خوب بهم می ده . با همه این احوالات من از خوندنش لذت بردم و دوسش داشتم.

این کتاب اولین اثر خانم اسکات نویسنده آمریکایی هست 5 سال برای نوشتنش وقت صرف می کنه و 60 ناشر اونو رد می کنند تا نهایت کسی حاضر به  چاپش می شه اما بعد از چاپ شدید مورد توجه قرار می گیره . بیشتر از صد هفته در لیست پرفروش های نیویورک تایمز بوده و به عنوان کتاب برتر سایت آمازون هم معرفی می شه .  از روی این کتاب فیلمی هم ساخته شده که بازیگر خانمش جایزه اسکار را برده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

بچه ها تنها چیزی هستند که ارزش دارند آدم برایشان زندگی کند .

 

هر روز صبح تا روزی که بمیری و خاک شوی ، مجبوری این تصمیم را بگیری . کنستانتین آن قدر نزدیک بود که می توانستم سیاهی لثه هایش را ببینم . باید از خودت بپرسی آیا امروز می خواهم آنچه آن احمق ها درباره ام می گویند را باور کنم؟

 

هرگز کسی را دیده ام که دقیقا آن چه فکر می کند را بر زبان بیاورد . لااقل هیچ زنی .

 

از دیدن بچه ای که مامانش را دوست دارد خوشحال می شوم .

 

اگر زبانت به حرف خوب گفتن نمی چرخد پس باید دهانت را ببندی و اصلا حرف نزنی .

دو تک پرده ای/ برشت

 

دو تک پرده ای

 

برتولت برشت

علیرضا کوشک جلالی

 

انتشارات افراز

اینم کتاب جدیدی که از برشت امسال وارد بازار کتاب شده یک نمایش نامه آموزشی به نام ان که گفت آری ان که گفت نه داره که قبلا معرفی کردم و دو تا نمایش نامه تک پرده ای .

عروسی خرده بورژواها : جشن عروسی یک زوج جوان اتفاقاتی که توش می افتاده حسادت ها وانمود کردن ها و ... این تک پرده ای که اول با عنوان عروسی نوشته می شه جز مهم ترین تک پرده ای های برشت محسوب می شه .

گدا یا سگ مرده : صحبت پادشاه و گدایی که سگش مرده .

خوب من اصولا برشت را دوست دارم این تک پرده ای ها هم موضوعات جالبی داشتند و کتاب بدی نبود واقعا . خیلی کوتاه و سر راست و روان . خوب راستش به نظرم برشت نمایشنامه های خیلی بهتری هم داره ولی از طرفی این نمایش نامه ها هم ساده و کوتاهن و می شه بابی برای آشنایی باهاش باشن .

زندگی و مرگ جان شاه/ شکسپیر

 

زندگی و مرگ جان شاه

 

ویلیام شکسپیر

حمیدرضا ابراهیمی

 

انتشارات افراز

جان شاه یا کینگ جان همون شاه معروف توی افسانه رابین هود هست برادر ریچارد شیردل . نمایش نامه شکسپیر هم به دوران پادشاهی اون و دسیسه ها و توطئه درباریان می پردازد و البته نگاهی هم به دربار فرانسه و فیلیپ داریم و جنگی که نهایت به نابودی جان شاه منجر می شه .

این کتاب اولین نمایش نامه تاریخی شکسپیر هست که ظاهرا سی سال بعد از نوشتن چاپ می شه و به علت یه سری جملات شعار گونه اش شهرت پیدا کرده که نمایشی میهن پرستانه است . کتاب بدی نیست من شخصا از چنین نمایشی وقتی می تونم لذت ببرم که در مورد وقایع تاریخیش اطلاع داشته باشم کامل بدونم چی به چیه و بعد درگیر ادبیات موضوع بشم برای شناخت وقایع تاریخی هم که نمایش نامه موثر نیست بنابرین چون هیچی در مورد پادشاهان انگلیس نمی دونم اون قدر درگیر فهم روند تاریخی ماجرا هستم که  مجالی برای درک ادبی نمی مونه .

اینم تازه های نشر از شکسپیر.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

آیا بازی کردن با باور مردم و کوچک شمردن آن ، ریشخند کردن خداوند نیست ؟

 

من از فراوانی خشم در حال سوختنم ، کسی که خشم او را چنین گداخته باشد ،چیز دیگری آرامش نتواند کرد ، هیچ چیز مگر خون .

برو دیده بانی بگمار/ هارپر لی

 

برو دیده بانی بگمار

 

هارپر لی

محمد عباس آبادی

 

انتشارات افراز

کتاب کشتن مرغ مینا را از این نویسنده قبلا معرفی کردم که کتاب فوق العاده ای هست از اونایی که باید خوندش حتما . این کتاب با شخصیت های همون کتاب نوشته شده . جین لوییز دختر بزرگ و مستقلی که دور از پدرش زندگی می کنه حالا برگشته به پدرش سری بزنه ، برادرش سال ها قبل مرده و هنری پسر همسایه که عاشق جین لوییز هم هست ور دست پدر شده جین داره بررسی می کنه شرایط اجتماعی چه تغییری کرده پدرش رفتاراش تصورات مردم توی دوره ها و زمان ها و مکان های مختلف و چالش هایی که بارش به وجود می یاد ...

در حقیقت این کتاب اولین کتاب هارپر لی بوده که پیش ناشر می بره و ناشر متقاعدش می کنه بعضی حوادث را جدا کنه و کتاب جدیدی در مورد اونا بنویسه . هر دو کتاب فروش بسیار زیادی داشتند و مورد استقبال قرار گرفتند اما به نظر من این کتاب دوم متوسط بود و در حد و اندازه مرغ مقلد نبود . نمی خوام بگم بد بودها نه اصلا فقط می گم در حد اون نبود .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هیچ وقت با یه مرد بحث نکن ، به خصوص وقتی که دونی می تونی شکستش بدی .

 

تمام زن های دنیا یه مرد قوی می خوان که کاملا بشناسدشون ، مردی که نه تنها معشوقشون باشه که براشون مثل یه خدا باشه . احمقانه است ، نه ؟

 

هیچ چی تو این دنیا اون قدر بد نیست که نتونی درباره ش حرف بزنی .

داستان یک مرد خیلی سازگار / اشمیت

 

داستان یک مرد خیلی سازگار

 

اریک امانوئل اشمیت

ساناز سهرابی

 

انتشارات افراز

هنرپیشه محبوب مردی که سعی می کند با همه مهربان و باملاحظه باشد و روح شخصیت نمایش نامه کمه امشب در آینه ظاهر شده و با مرد جر و بحث می کند .

این مدت زیاد نمایش نامه از تازه های نشر معرفی کردم یکی دیگه از کسایی که ترجمه های زیادی توی این مدت از کاراش شده آقای اشمیت بوده خیانت انیشتین را تعریف کردم و الانم باز یک نمایش نامه دیگه از ایشون . ساده روان و زیبا . شخصیت جالبی را به تصویر می کشه و گوشزدهای خوبی هم داره .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

به من برچسب شیک پوشی زدند و از ان پس دیگر نتوانستم بدون استرس لباس بپوشم .

 

هیچ علاقه ای به تئاتر ندارم ، حتی یک ذره . خودم هم متعجب ام : روی یک صندلی کوچک گیر بیفتیم ، بدون اینکه بتوانیم نه چیزی بنوشیم نه چیزی بخوریم . رو به روی صحنه ای که جز بازیگران اجق وجقی که متن ها را یکی پس از دیگری بلغور می کنند هیچ چیز جالبی برای دیدن وجود ندارد ، ناگزیر از سکوت ، شانه به شانه ، دست به دست ، آرنج به آرنج ، به یکدیگر بچسبیم و بوی بغل دستی هایی را که انتخاب نکرده ایم تحمل کنیم .

خانواده گیتری / اشمیت

 

خانواده گیتری

 

اریک امانوئل اشمیت

ساناز سهرابی

 

انتشارات افراز

ساشا گیتری نویسنده ای است که عاشق ایوون هنرپیشه و خواننده گم نام می شود با او ازدواج کرده و زوجی مشهور را تشکیل می دهند اما ساشا به ایوون مشکوک است و دائما در حال چک کردن او .

اینم بامزه و خوب بود . یک نمایش نامه دیگه که همین امسال ترجمه شده . ساده و روان خوبه اما واقعا نمی تونم چیز خیلی برجسته یا خاصی را هم بهش نسبت بدهم .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

ثروت به معنی پول ذخیره کردن نیست ، ثروت وقتی ثروت است که آن را خرج کنی .

 

این اشتباه است که زنی بالاتر از خودمان انتخاب کنیم ، منظورم از لحاظ ظاهری و شخصیتی است .

 

خوشبختی دو نفره فقط تا زمانی که نفر سوم از راه نرسیده دوام می آورد .

کمد دوران کودکی/  مودیانو

 

کمد دوران کودکی

 

پاتریک مودیانو

مهرداد ترابیان

 

انتشارات افراز

داستان در مورد مردی هست که برای یه برنامه رادیویی مطلب می نویسه مردی که نویسنده بوده و کشور خودش را ترک کرده و نمی خواد به اون دوران فکر کنه هر چند آشناییش با یک دختر جوون گاهی اونو به گذشته پرت می کنه و رابطه اش با یک خانم هنرپیشه را به یاد می اره .

کتاب جالبی بود یه ذره موضوع هاش تکراریه اما راستش کل این چهارچوب جذبم کرده ایده بامزه ای هست .

توی دو تا از کتابای آخری که معرفی کردم شخصیت های هنرپیشه داشته و جالبه بدونید خودشم بازیگری را تجربه کرده .

وراجی روی نیل/ محفوظ

 

وراجی روی نیل

 

نجیب محفوظ

رضا عامری

 

انتشارات افراز

یک جمعی از روشنفکرای مصری را داریم که با هم دوستن غروبا توی یک قایق روی رود نیل جمع می شن قلیون می کشن از خود بیخود می شن و بحث ها و صحبت هایی با هم دارن . افراد مختلفی هستن با روحیه ها و زندگی های متفاوت این بحث ها و نئشه شدن ها هست تا با یک اتفاق جدی رو به رو می شوند .

البته حالا ان چنانم جدید نیست 92 ترجمه شده اما خوب گفتم معرفیش کنم توی تازه های نشر . محفوظ کتابای این تیپی داره جمعی از افراد به خصوص روشنفکران که روحیات مختلفی دارند . کلا من نظرم اینه ایده ها و عقاید جالبی داره ولی نثرش را دوست ندارم این کتابم خوب خیلی بهم نچسبید دلیلشم همین گرم نبودن نوشته هاش بود .

باید بگم این کتاب مدتی توقیف بوده و در ضمن فیلمی هم از روش ساخته شده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

و  مهم تر این که ، دنیا واسه ما اهمیتی نداره ، همون طور که ما واسه دنیا اهمیتی نداریم ....

 

وای به حال کسی که تو زمونه ای که عشق احترامی نداره، به عشق احترام بذاره.

 

عظمت جنگجوها با ارتفاع قله هایی که فتح می کنند اندازه گیری می شه ...

ارواح ماه مهر/ بیگدلی

 

ارواح ماه مهر

 

احمد بیگدلی

 

انتشارات افراز

رد چرخ ها : دو سرباز کنار هم و مجروح .

خیسی رخوتناک شب : به یاد کسی که در غربت دار فانی را وداع گفته .

شب جایزه : جایزه نگرفتن یک شهرستانی .

زهرا : عکس پیرمردی که پشتش در عکس هست .

ارواح ماه مهر : خانه ای که صاحبانش رفته بودند معلوم نبود چرا

پری ناز خانم : زنی که تا پیری منتظر معشوقش بود

همه ساکت بودند : یاد علی روغنی که همسرش و رفیقش را کشته بود .

اخرای رنگ باخته : مرد درون قطار و رویاها و فکرها

آخرین روز زندگی سومچای غمگین : دو برادر چسبیده به هم که ازدواج کردند .

کاظور و درخت کنار : برادری که در آلمان است و تنگ ماهی هفت سینش خالی است .

نخستین شب راوی : شهرازد قصه گو خواهرش دنیازاد و بتی که به دنبال ماجرای آنهاست .

خوب امسال دو تا کتاب دیگه هم از آقای بیگدلی معرفی کرده بودم اینم یکی دیگه از کتابای ایشون که سال 93 چاپ شده . همون احساس کلیم نسبت به اکثر داستان هاشون را اینجا هم داشتم قلمش بد نیست روونه خوبه اما من باهاش ارتباطی برقرار نمی کنم . خوشم نیومد از این کتاب هم البته اصلا نمی گم بد بودها اما چندان به مذاق من خوش نیومد .

 

قسمت زیبایی از کتاب

آیا می توان گفت برای انسان هم آغز و پایانی وجود دارد ؟آن هم همه ی آن پایان ها و آغازهایی که انگار تا ابد به هم می رسند و باز از یکدیگر دور می شوند ؟

مرد تشویش همیشه/ ایوبی

 مرد تشویش همیشه

 

محمد ایوبی

 

انتشارات افراز

اقای بویایی دبیر ادبیات عاشق فردوسی است و برای همین آرزوش براورده می شه و خدو فردوسی زندگی نامه اش را برای اون می گه و این کتاب زندگی نامه فردوسی هست . البته نه حالا اون زندگی نامه به صورت معمول که توی ذهن می یاد کتاب نسبتا کوتاهیه شاید اشاره به چیزای مهم تری که ندونیم این که همسر فردوسی چه قدر مشوقش بوده توی این راه این که چطور فردوسی کل ثروت پدری را فدای این راه می کنه اینکه چرا اصلا پیش سلطان محمود می ره . اینکه با چه داستانی سرودن شاهنامه را آغاز می کنه و ...

دوستش داشتم کتاب قشنگیه البته چهارچوب داستان و طرحش را اصلا دوست ندارم اما مطالبش برام واقعا جالبه چیزایی در مورد فردوسی که نمی دونستم این که کوتاهه حوصله سر برنیست و واقعا حوادث قابل توجه و کمتر دونسته را گل چین کرده برای من لذت بخش بود . من حتی نمی دونستم داستان بیژن و منیژه توی شاهنامه است چه برسه بدونم سرودن کتاب با این شعر آغاز شده .

باید بگم آقای ایوبی خودشون هم مثل این آقای بویایی شخص اصلی دو رمان اخیری که معرفیس کردم دبیر بودند .

 

قسمت زیبایی از کتاب

حفظ قهرمانی است که مهم است . رسیدن به پهلوانی چندان زجری ندارد .

صورتک های تسلیم/ ایوبی

 صورتک های تسلیم

 

محمد ایوبی

 

انتشارات افراز

دانیال بویایی دبیر ادبیات و نویسنده است . روزهای پایانی عمر خود فلج شده روی تختی خوابیده و در این بین روزگار کوکدی خود را و روابط فامیلی را به یاد می آورد و تکه هایی از داستان های مختلفش را می خوانیم که در جنوب است و روح محمد میانجی  هم برو ظاهر شده و از سرنوشت تلخ خود و کشته شدنش به دلیل مخالفت با وزیر و حکومت می گوید . داستان های پیچ در پیچ ، گیج کننده که به هم می پیچند از هم جدا می شوند و یه جورایی اصلا نمی شه گفت موضوعش چیه

کتاب صورتک های تسلیم نامزد دریافت جایزه جلال آل احمد بوده . به نظرم نسبتا کتاب خوبی بود خیلی دوستش نداشتم اما خوب نوشته شده . من خودم زیر چتر شیطان را بیشتر دوست داشتم . این یکی را موضوعش را ربط داستان های مختلف به هم را متوجه نمی شم و به دلم نمی شینه اما حالت روایت گری و قلمش را دوست دارم .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

به حکمتت شکر ! اینا برا تمدن و چه می دونم بشریت چه لازم بودن ؟ غیر زور گفتن و له کردن ضعیف تر از خود ؟

 

تو نیز طعمه ی مرگی و کاری از تو بر نمی آید ! تا که مردمان قدر خویش نشناسند ، تا که ندانند حکومتیان باید که خادم آنان باشند .

خط خوش شهر/ دانش آراسته

 

خط خوش شهر

 

مجید دانش آراسته

 

انتشارات افراز

صفحه ی حوادث : معلمانی که روزنامه می خوانند

مهندس : پسر مرد عاشق شده

رو به قبله : مرد اولین روز پایش می شکند

گفت و گوی خالص : چند قسمت

خودتان اسم بگذارید : قهوه چی از اولادش می نالد

پا به توپ : در مطب دکتر

کجایید بیایید : بحث های قهوه خانه ای

باغ گل: سفر پیرزن با دخترانش به اصفهان

خوب شد آمدید: دعوای پدر و پسر برای ساختن خانه

توپ را از زندان بیرون بیاور: فوتبال

اسلحه ی غم زده: عشق و عاشقی شاعر

گوشی: تلفن و غیبت

ماضی گویان نشخوارگر: عاشقی ادبیاتی

فیلمنامه: صحنه های فیلم نامه

کاغذ توالت: کتاب مرد

شناسنامه: دختر قصد ازدواج با یک افغانی را دارد

خط خوش شهر: نویسنده ای که عاقبت ندارد

مارپیچ : قرار با ناشر

بازیافت کلانتر: صحبت در قهوه خانه در مورد صف نان 

خوب اینم یک کتاب دیگه از آقای دانش آراسته با همون انتشارات افراز و همون سبک و سیاق قبلی البته چند تا از داستان هاش موضوعات جدیدی بود اما کلا به نظرم مشکل اصلی تکرار زیاده همون موضوعات همون موضوعات بارها و بارها جملانش انگار فقط فرق می کنه  خوب آدم خسته میشه و جذابیتی نداره .....

اشتباه قشنگ / دانش آراسته

 

اشتباه قشنگ

 

مجید دانش آراسته

 

انتشارات افراز

تالار عروسی : صحبت های قهوه خانه ای

نان : پسرک مسافرکش می شود

خورشید تابان : آدمی که به نامی باستانی صدایش زدند

با شما نیستم با خودم هستم : عشق در سن نامناسب

گریز از خود : مرد و زنی که یکدیگر را دوست دارند

هنرکده : معلم نقاشی و توصیه به ازدواج

دست : مردی که در خواب با دست قطع شده حرف می زند

اشتباه قشنگ : عاشقی در پیری

قصر دلگشا : زنانی که مردها را از شهر بیرون کردند

نام دیگر عشق : عشق ممنونع

پسر فاطی : پسر دهاتی که عاشق فاطی شده

صبحانه در تیفانی : پسرک عاشق فیلم است

آوا خودرو : مرد تنها به مسافرت می رود به دیدار دوستی قدیمی

قاشق چای خوری : خانه سالمندان

رو به روی دیوار :  آدم خرده گیر

پرسش و نقش واژه ها : چند تکه

آسایشگاه : زن شاعر کارمند که همکارانش می گفتند تعادل روانی ندارد

هاپو : مرد به دوستش می گوید دختر تو شوهری می خواهد که مثل هاپو کنارش راه برود و دم ویترین ها بایستد

نانوایی تهران : خاطرات نان گرفتن در بچگی

واژه ی مشترک : دعوای عروس و مادر شوهر

عشق ما : دو برادر کارگر و عشق هایشان

پدرمادرکش ها : صحبت راننده تاکسی در مورد دانشجوها

او : کبوترباز

فصل مشترک : رای دادن و ندادن و دعوای زن و شوهر

پوست اندازی : نویسنده گم نام

اینم یک مجموعه داستان دیگه از آقای آراسته . نمی خوام بگم خیلی ازش خوشم می یاد ولی به نسبت ارتباط بیشتری با داستانهاش برقرار کردم بهتر می فهممش اما شاید به دلیل مینیمالیستی زیاد تکرای گوییشم زیاده مثلا می بینی توی چندین داستان داره همون حرفها را می زنه . دوباره و دوباره

 

قسمت های زیبایی از کتاب

همیشه خیال یک عشق از خود عشق زیباتر است .

 

کی گفته عشق اول زیباترین عشق است . من این را باور ندارم . چون یک دروغ بزرگ است . عشق اول چون تجربه نشده در هاله ای از تقدس قرار گرفته است .

 

چیزهایی که در نوجوانی در ذهن آدم نقش می بندد به آسانی پاک نمی شود .

 

آدم در خیالش لااقل این اختیار را دارد عاشق هر کس که دلش می خواهد بشود .

متن خود یک کویر است / دانش آراسته

 

متن خود یک کویر است 

 

 

مجید دانش آراسته

 

انتشارات قطره

نوه ها: پیرمرد برای نوه هایش شیر قرار است بخرد

به طرف مزار: به دنبال گنج

باغچه های لگد خورده:  خاطرات جنگ

شهرک نو بنیاد: سیگار و کبریت

من و بارون پاپان : نویسنده فقیر

اطلاع رسانی: چند تکه

پلنگ : قماربازهای حرفه ای

چرتکه: صاحبکار مخالف چرتکه است

چاه و زنجیر: چاهی که طلا درونش است

در ردیف فروش: فروش ماشین

هوای صبحگاهی : در زندان

جای خودت را نشان بده: دوست های قدیم

اسم خیالی: طلاق زن

خواب در بیداری: مرد تنها و خواب هایش

ناتمام: مرد قهوه چی و زنش

تازه آباد: گدایی در فبرستان

کاه گل: پسر خلف قهوه چی

رویای بازسازی شده: رویای انتقام

خوب ظاهر نشدی: تجربه ها

کودکستان: پسری که با پدربزرگ مادربزرگش زندگی می کند

عنوان ها: چند تکه

این یکی و آن یکی : قرص دیازپام

دنیا دیده: دو پاسبان

آقاهه: مرد کتابخوان و نوه قهوه چی

بغل نویس خیابان لاهیجان: نویسنده پارجه

متن خود یک کویر است: فیلم نامه نویس

باد هوا: زن ذلیل

خوب شد ساک را دیدم: پس از سالها دیدن همکار

چشم ناظر: سانسور

کنار مرغ پاکوتاه: پیرزن و پیرمرد

حضور دیروقت: ایراد به ادبیات

موضوع روباز: نویسنده ای در قهوه خانه

در مایه ی رستگاری: چند تکه

نوروز و نوسال: مردی که قرار بود خواننده شود 

نگین: در مراسم ختم هنرپیشه

آقای شانس: برنده بلیت بخت آزمایی

قاب عکس مرده ها: جمع آوری الومینیوم در جبهه

مفت باز: برد و باخت قمار

ببین یک حرف تو: مرد در هنگام سربازی قرار است مراقب بچه مافوقش باشد

روایت روباز: اعلامیه چال شده

استکان: صحبت در قهوه خانه

مورد: فیلم نامه 

ثبت لحظه های من درآوردی: نسل ها

یا مرگ یا تریاک: ترک

اتاق پزشکان: دعوا با دکتر و اخراج

 

اینم یک مجموعه داستان کوتاه دیگه از آقای دانش آراسته چیز خاصی هم نبود واقعا متوسط عین همون قبلی داستان های کوتاه و البته موضوعات به نظرم تکرار می شه حالت ها آدم ها همشون یک حال و هوان خیلی نقش قهوه خانه و فقر مشهوده نویسنده ها و مخالفان و موافقان رژیم قبل و بحث هاشون حال و هوای داستان هاش زیادی توی یک مایه است راستش من یک کم از موندگاری ایشون توی دنیا ادبیات تعجب کردم کتابهاشون نه که بد باشه اما چیز خاصی هم نیست چطور توی این بازار راکد این قدر دووم آوردن و چندین اثر راهی بازار کردن  

قسمت زیبایی از کتاب

بعضی ها چه زن چه مرد همه را می بینند جز آنکه دارند با او زندگی می کنند . 

سرزمین گم شدگان/ خوری

 

سرزمین گم شدگان

 

الیاس خوری

رضا عامری

 

انتشارات افراز

داستان در مورد آوارگان جنگ فلسطین هست روایاتی تو در تو و متفاوت از افراد متفاوت درگیر در این جنگ کودکانی که شاهد مرگ پدر و مادرند دخترانی که ازدواج های نابسامان دارند افرادی که زندگی را گم کرده اند و گاه دوستی هایی که در این بین شکل می گیرد بین یک یهودی و یک مسلمان !

داستان خطی و سر راستی نیست یک جور فضای محو و بخارالود شاعرانه در پیچاپیچ داستان هایی که به هم تنیده و جدا از همند من شخصا ارتباطی باهاش برقرار نکردم خوشم هم نیومد نثرش از اون حالتای گیج بود سخت نبود که متوجه نشید ولی برای من حالت بی هدف و گنگی داشت که اصلا راغبم نمی کرد و خوشم هم نیومد از کتاب .

آقای الیاس خوری نویسنده و تحلیل گر سیاسی اهل لبنان هستند . ایشون استاد خاورمیانه و مطالعات اسلامی در دانشگاه نیویورک هستند و در دنیای عرب نویسنده شناخته شده ای محسوب می شوند . از جمله جایزه سلطان العویس را که معروف ترین جایزه ادبی دنیای عرب هست برده و همچنین جایزه فلسطینی دروازه خورشید !

صدای اقتدار

 

صدای اقتدار 

 

 

مجموعه

فریبا گرانمایه 

 

 

انتشارات افراز

به پدر و مادرت احترام بگذار از جودیت چرینگ : دخترک به روزهای بچگی فکر می کند زندگی منزویشان و انتقاداتش از پدر و مادر

خیاط از سیدنی گابریل : زن می گوید که همه به او می گفتند چرا دخترت خیاطی بلد نیست

روزی که آقای پریسکات مرد  از سیلویا پلات : دختر به یاد روزهای قدیم افتاده که آقای پریسکات مرد و او و مادرش راهی خانه آنها شدند

صدای اقتدار از دینا مهتا : در مورد عروسی که همیشه از رفتار مادرشوهرش ناراضی بوده

عشق نباید فراموش شود از ژانگ جی : در مورد زن و مردی که عاشق هم هستند اما فکر می کنند باید از عشقشان بگذرند .

لحظات مهم زندگی مادرم از مارگارت اتوود : خانم اتوود از کودکی مادرش و ماجراهای زندگی او می گوید

مصرف هر روزه از آلیس واکر : وقتی مادر لحاف های دست دوز را به دختر کوچکتر می دهد

پرنسس آیدا از آلیس مونرو : دختری که مادرش دائره المعارف می فروخت .

گروگان ها از فی زویکی : دختر کلاس پیانو می رود اما اوضاع درست پیش نمی رود .

این مجموعه داستان را هم واقعا فکرم را مشغول کرده بود و دلم می خواست بخونمش دلیلش هم موضوعش بود که مادران و دختران بود و فکر می کردم  خوب خیلی به من مربوطه :دی البته که کتاب قشنگی هم بود نسبتا . داستان هایی با پس زمینه ارتباط های مادر و دختری این کتاب را تشکیل دادند و داستان های قوی ای هم انتخاب شده مثلا داستان عشق نباید فراموش شود از اون داستان هایی بوده که غوغا به پا کرده در زمان خودش یا مصرف هر روزه بهترین داستان کوتاه اون سال انتخاب میشه و توی دانشگاه های زیادی تدریس می شه . به هر حال کتابی هست که ارزش خوندن را داره .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

زن ها به مسائل حقوقی علاقه ای ندارند . دلشان می خواهد چیزها به صورت دقیقی یا درست باشد یا غلط .

 

اخلاق آدم ها به سختی عوض می شود .

 

اگر مطمئن نیستی چه می خواهی با عجله ازدواج نکن . تنها زندگی کنی بهتر است .

 

آدم هایی که از سرونشت خود راضی هستند خوشبختند .

 

عاشق شدن اشکالی ندارد ، به شرط این که زندگی کس دیگری را تباه نکنی .

 

ما نباید بی اهمیت ترین جاهای روی زمین را نادیده بگیریم ، چون کسی نمی داند چه قدر غم و شادی در خود پنهان کرده اند .

خیانت اینشتین/ اشمیت

 خیانت اینشتین

 

اریک امانویل اشمیت

فهیمه موسوی

 

انتشارات افراز

سال جدید را با یک نمایشنامه از اشمیت عزیزم شروع کردم . انیشتین مقیم آمریکاست نگران جنگ نگران پیشرفت آلمان ها در ساخت بمب اتم و حس اینکه باید به دشمنان آلمان هشدار بده و ....

بد نبود کوتاهه تکه های قشنگی داره اما موضوعش چندان منو نگرفت خیلی هم خوشخوان نیست توقعم از اشمیت بیشتر از اینا بود البته بدم نبود ها معمولی

 

قسمت های زیبایی از کتاب

وطن پرستی یه بیماری بچه گانه س ، آبله مرغون بشریته .

 

ماجراهای احساسی خطرناک تر ازجنگ هستن : تو نبرد ، آدم یه بار بیشتر کشته نمی شه ، تو عشق چند بار .

 

دنیا رو کسایی که بدی می کنن نابود نمی کنن ، کسایی که بی تفاوت تماشا می کنن ، نابود می کنن . 

 

بلاهت شانس بیشتری برای باور شدن و تکرار شدن داره ، تا جایی که تبدیل به چیزی عادی بشه و رنگ حقیقت به خود بگیره . شکافتن اتم آسون تر از تعصبه .

 

اون از خودشسوالایی می پرسه که هیچ کس تا حالا از خودش نپرسیده و گاهی واسشون جواب پیدا می کنه . این اون چیزیه ک یه نابغه رو از دو تا تاپاله مثل ما متمایز می کنه .

نمایش اسپانیایی / رضا

نمایش اسپانیایی

یاسمینا رضا

زهرا قربان خانلو – محسن دولت آبادی

انتشارات افراز

در مورد خانواده ای که دو دخترشون بازیگرند از یک سو دورهمی خانواده و صحبت های آنهاست و از سوی دیگر بازیگران نمایش که مثلا در این نمایش بازی می کنند از نمایش جدا شده و صحبتهای شخصیشون را عنوان می کنند .

این کتاب جز تازه های نشر نبود اما وقتی داشتم کتاب جدید خانم یاسمینا رضا را انتخاب می کردم دیدیم این کتابم از ایشون هست که نخوندمش و این شد که سراغش رفتم . این یکی را هم دوست نداشتم موضوعاتش دیالوگاش برای من خیلی جالب نیست یک جورایی خشکه البته خوب کلا هم من طرفدار نمایش نامه نیستم .

این نمایش توی تهرانم با بازی شقایق دهقان ، بهاره رهنما و رامین ناصر نصیر روی صحنه رفته .

قسمت های زیبایی از کتاب

نمایشای شاد از نمایشای غمگین پست تر نیستن . اما با وجود این ، بیشتر توی ذهن شما می مونن .

خوشحالم که درختا می بینن که دارم با تو از اینجا رد می شم، همه ی چیزایی که از قبل بدون تو می شناختم ، درختا ، این راه ها ، می بینن که دارم بازو به بازوی تو رد می شم . من خیلی از بودن با تو ، توی این روز بزرگ خوشحالم .