دژ/ سنت اگزوپری

دژ

 

آنتوان دو سنت اگزوپری

پرویز شهدی

 

انتشارات به سخن

سال نشر: ۱۳۹۳

اینم آخرین کتاب اگزوپری که ناتمام هم مونده و خود آقای شهدی هم توضیح می ده برای ترجمه اش مشکلات زیادی سر راهش بوده و سعی کرده نهایتا با وفاداری به متن اون سختی و غیرقابل فهمیش هم بگیره . بنابرین دنبال یک داستان منسجم و با چهارچوب نگردین کلیتش یک فرمانروایی هست داره تجربه های زندگی و عقایدش را با دیدارهای مختلف از سرزمینش و یادآوری سخنان پدرش محک می زنه . فصل هایی که شاید ربطی هم به هم ندارن هر کدوم یک دیدگاه اخلاقی داره یک اشاره که اصلا می شه جدا جدا هم خوند . من شخصا دوستش نداشتم از این کتاب هایی که انگار راوی اون بالا نشسته هی نصیحت می کنه و چیزای خوب می کنه کلا با من سازگار نیست ولی اگر بوبن دوستید مائده های زمینی را دوست دارید اینم بهتون می چسبه .

در مورد خود آقای اگزوپری هم باید بگم ایشون پدرشون کارمند بیمه بودند مادرشونم از یک خانواده فقیر ولی اشرافی و شدیدا اصل و نصب دار بوده خودش در دوران تحصیل یک دانش اموز متوسط بوده و اولم می خواسته بره نیروی دریایی ولی نمی شه و دیگه می ره سمت خلبانی . همچنین باید بگم اهل موسیقی بوده و ویلیون می زده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

زندگی مفهومی ندارد مگر این که آن را اندک اندک با چیزی معاوضه کنیم.

 

آن هایی که هیچ چیز از خودشان مایه نمی گذارند و غذاشان را از دیگری دریافت می کنند حتی اگر بهترین و لذیذترین غذاها باشد آن هایی که کلک می زنند و به شعرهای بیگانگان گوش می دهند بی آنکه شعری از خود بسرایند از آبادی بهره می گیرند بی آنکه احیایش کنند و سرودهای مذهبی ای را که برای شان ساخته اند می خوانند آن ها افسارشان را در طویله ها به آخورها می بندند و چون تا حد چهارپایان تنزل کرده اند آماده اند برای برده شدن...

 

دلایلی که آدم ها در قالب واژه ها ارایه می دهند هرکز دلایل واقعی نیستند.

 

یک لحظه عمر می تواند به همه ی زندگی بیارزد.

خلبان جنگ/ سنت اگزوپری

خلبان جنگ

 

آنتوان دو سنت اگزوپری

پرویز شهدی

 

انتشارات به سخن

سال نشر: ۱۳۹۳

 اگزوپری توی جنگ با آلمان خلبان بوده و توی این کتاب شرح یکی از اون عملیات هاس که چه قدر قوای فرانسه ضعیف بوده اینکه ماموریت یه جورایی خبر مرگ بوده چه حسی داشتن و بینش از خیلی جیزای دیگه می گه خاطرات و احساسات جنگی و نهایت به نتایج آخری که می رسه .

خوب دارم کتاب های جدید از نویسنده های قبلا معرفی شده را هم چنان معرفی می کنم لیستم هم طولانیه اما چون یک گریزی به اگزوپری زده بودم گفتم برم کتاب جدید بخونم ازش تا دوباره توی ذهنم بیاد . این کتاب را هم وقتی فرانسه تسلیم آلمان می شه اگزوپری می ره آمریکا و اونجا می نویسه . کتاب بدی هم نیست نسبتا خوبه واقعا یک جور موشکافانه به احساساتی که توی جنگ به وجود می آید نگاه می کنه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

همه چیز دور و برمان در حال فرو ریختن و از هم پاشیدن است و چنان همه جا گیر شده که حتی مرگ هم چیز پوچ و بیهوده ای جلوه می کند.

 

کسی که از فلان موسیقی لذت می برده موقعی می رسد که دیگر  از آن هیچ پیامی دریافت نمی کند. لحظه ای هم فرا می رسد که مثل حالا دیگر کشورم را درک نمی کنم.

 

هنگامی که رویدادی عشق را در انسان برمی انگیزد همه چیز بنا به این عشق نظم و ترتیب می یابد آن وقت عشق است که احساس گستردگی و وسعت را به او می بخشد.