موز وحشی/ واسکنسلوس

موز وحشی

 

ژوزه مائوردو واسكونسلوس

قاسم صنعوی

 

انتشارات دوستان

سال نشر: ۱۳۹۴

 کتاب در مورد خشونت مردایی هست که توی آمریکای لاتین دنبال سنگ های قیمتی می گردن . به طور خاص تمرکز بر روی پسر ظریفی به نام ژوئل هست که با مرد قوی و کار کشته ای همراه هست بعد مدتی مرد را ترک می کنه تا به سرزمین موزهای وحشی بره که شنیده شرایط خیلی خوبی داره با عده ای هم سفر می شه و ....

واسکنسلوس را من جدا دوست دارم باید بگم این کتاب متفاوته و روی اون‌بعد معصومیت و بچگی دیگه کاری انجام نمی ده اما بازم ساده و روان و دلچسبه هر چند یک مقدار ترکیب دونفره ادم را یاد موش و گربه همینگوی می اندازه یک مقدار فرار ژوئل هندی بازی می شه اما بازم قشنگه . اقای واسکنسلوس برای اینکه درک بهتری از محیط و خشونت های حاصله داشته باشه مدتی توی بیابون های برزیل بوده و بعد کتاب را نوشته .

 

قسمت زیبایی از کتاب

چیزی که خسته ام می کند شن نیست تویی . این طور همیشه نگران زندگی کردن خسته ام می کند . از این که فکرم مدام به تو مشغول باشد خسته ام . از این همه دعوا و مستب و این همه قول که می دهی و به آن ها عمل نمی کنی خسته ام .

فرسودگي /بوبن

فرسودگي

 

كريستيان بوبن

پيروز سيار

 

انتشارات دوستان

كتاب در مورد نويسندگي و دغدغه هاي ذهني نويسنده است . در مورد نوشتن ، نقاط ضعف و قوت كتاب ها و عقايد خودش در اين راستا سخن گفته . چرا مي نويسه چطور مي نويسه و ...

خوب سملما دوسش نداشتم كتاب هاي اين مدلي كتاب هاي من نيستند نمي تونم با عشق با دقت و با حوصله بخونمشون . واقعا جدا سعي ام را كردم نمي شه ديگه . اگر سراغ كتاب مي خواهيد بريد به روحيتون توجه كنيد .

خوب الان با قطعيت مي گم برخي از كتاب هاي بوبن جذبم مي كنه به شرطي كه داستان باشه نه بيان عقيده . البته نمي خوام با اين كتاب به بوبن خواني پايان بدم . يك كتاب ديگه را هم انتخاب كردم شايد حسن ختام مناسب تري باشه .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

براي زيستن ، زندگي كفايت مي كند .

 

كسي كه درباره ي همه چيز نظر دارد ، مضحك مي نمايد و همواره مرا به خنده وامي دارد .

نور جهان/ بوبن

نور جهان

 

کریستیان بوبن

پیروز سیار

 

انتشارات دوستان

کتاب اصلا داستان نیست بلکه مجموعه ای از پاسخ خا و نظرات بوبن هست . در مورد زندگی ، عشق ، ادبیات . حتی اومده خیلی از نویسندگان بزرگ و کتاب هاشون را نقد کرده گفته چرا دوسشون داره یا نداره به نظر اون هدف ادبیات چی هست و اصلا چرا باید نوشت . در مرود روحیات خودش و سبک نوشتنش توضیح می ده و چیزایی از این دست .

نه اصلا دوسش نداشتم تازه داشتم فکر می کردم ممکنه با بوبن ارتباط برقرار کنم اما از یک طرف من کلا این تیپ کتاب ها را نمی پسندم دنبال داستان هستم از طرف دیگه کلا فلسفه و نوشته هاش برام قابل درک نیست .

بوبن در ضمن روزنامه نگار هم بوده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

نوشتن همواره برای من در حکم راه و التیام بوده است .

 

دوست داشتن کسی در حکم خواندن اوست . در حکم آن است که بتوانیم تمامی جمله هایی را که در دل دیگری است بخوانیم و در حال خواندن ، دل او را از بند برهانیم .

 

آنگاه که نور حقیقت همه جا را روشن سازد ، عشق فرا رسیده است .

 

در این زندگی ، درباره ی معاشرت ها می توانیم خطا کنیم و در ضمن بسیار خطا می کنیم .

 

از همه چیز می توان استفاده ی نادرست کرد ، حتی از حقیقت ، همچنان که از همه چیز می توان لذت برد ، حتی از پاک ترین چیزها .

 

برای عمل بدی که مرتکب شده ایم ، بیشتر در پی آنیم که تسلی خاطر داده شویم تا آنکه عفو گردیم ، از آن روی که پس از آن بتوانیم راه را ادامه دهیم .

 

عشق ورزیدن عملی ماورای طبیعی است ، تجربه ای عرفانی است و جز این چیزی نیست .

 

پایان زندگی ما لزوما همان روز مرگمان نیست : برای برخی کسان ، این روز بسی پیش تر فرا می رسد ، اما برای آن کس که به راستی زنده است ، شاید هرگز فرا نرسد .