پل ناتمام/منیف

پل ناتمام

 

عبدالرحمن منیف

محمد حزبایی

 

انتشارات پوینده

سال نشر : 1391

مرد در زمان جنگ سرباز بوده آنها پلی می سازند پلی که دوستش دارند برایش زحمت کشیده اند و وقتی حمله می شود فرمانده فرمان عقب نشینی می دهد اما پل را خراب نمی کنند . اکنون مرد با سگش به دنبال شکار پرنده هاست پرنده هایی که به شکل پل می بیند پل هایی که به شکل پرنده می بیند نشخوار ذهنی و پلی که چرا خراب نشد .....

از منیف قبلال دو تا کتاب معرفی کردم یکی را خیلی دوست داشتم یکی را اصلا واقعا به آشنایی با کتاب سوم نیازی بود ببینم این چی می شه .باید بگم تجربه موفقی نبود و جدا نتونستم باهاش ارتباط مناسبی برقرار کنم اون حالت گیجی مرد را درک نمی کنم به نظرم تا آخر موضوع نمی ره یک جوری هم دردی ایجاد نمی شه و بین زمین و هوا می مونه قصه.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

دیوونگی از یه جایی شروع می شه اما کسی نمی تونه ته شو بخونه .

 

پایان ، پایان هر چیزی اندوه آفرین است.

پایان ها / منیف

 پایان ها

 

عبدالرحمن منیف

یدا... ملایری

 

انتشارات مروارید

طیبه دهکده ای است که مردمش عاشق سرزمین خود هستند زمینی که در سال های بی بارانی خشک می شود قحطی وارد ده می شود و این دهکده هنوز سدی ندارد . عساف یکی از اهالی روستاست که اهل شکار است بیابان را خوب می شناسد و در زمان قحطی برای همه شکار می کند . عده ای از شهر آمده اند و عساف آنها را برای شکار می برد و ...

خیلی حال و هوای متفاوتی با کتاب قبلی داشت . راستش این یکی را اصلا دوست نداشتم یک جورایی کسل کننده بود حوصله آدم سر می رفت و اون قسمت اخرش که هی اهالی داستان می گفتن به نظرم بی مزه بود مثل کسی که کلی داستان مونده رو دستش چهارچوب نداره می یاد این مدلی نقلشون می کنه . نمی خوام بگم کتاب بدیه اما از نظر شخصی من مسلما کتاب خوبی هم نبود .

آقای ملایری مترجم کتاب قبلی ایشونم بودند و در حقیقت تز پایان نامه ارشد و دکترای آقای ملایری ظاهرا در مورد آقای منیف بوده و برای همینم پیگیر ترجمه کاراشون هستند و روشون شناخت دارند .

باید بگم رمان های آقای منیف اصولا زمان و مکان خاصی نداره و وقتی ازش پرسیدند آیا دلیل این امر سانسوره ؟ گفته نه دلیلش مشترک بودن دردهاست یک جوری اشاره به این امر که هر اتفاقی توی یک کشور عرب بیفته به سرعت توی بقیه عرب نشین ها هم حادث می شه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

مردم خوش دارند هرزاگاهی روزهای دلاویز گذشته را به یاد اورند ولی روزهای سخت هم زیبایی خود را دارند .

 

آدم ها اگر دست به دست هم با گرفتاری ها درافتند دشواری ها کمتر خودنمایی می کند و می شود بر آنها چیره شد .

فغان شرق/ منیف

 فغان شرق

 

عبدالرحمن منیف

یدا.. ملایری

 

انتشارات معین

رجب اسماعیل یک زندانی سیاسی است که 5 سال پیش توسط حکومت گرفته شده به زندان افتاده و تحت بدترین شکنجه های ممکن قرار گرفته است . اما سکوت کرده لب باز نکرده و چیزی را لو نداده است اما بعد از 5 سال مریضی شدید قلبی مردن مادرش ازدواج کردن هدی معشوقش و اصرارهای خواهرش انیسه توبه نامه را امضا کرده و آزاد می شود هر چند بعد از آزادی احساس بدتری دارد .

قشنگ بود تلخ بود واقعا توضیحاتش در مورد شکنجه روی اعصاب بود زندگی تلخ گرفتار همه و همه اذیت کننده بود اوج ناامیدی زندگی های سیاه و بی شادی پر ترس پر اختناق موضوع خوبی داشت ساده و روان و با نثر خوبی نوشته شده بود نحوه پیش رفتنش بیان عقایدش را هم پسندیدم و کلا به دلم نشست .

عبدالرحمن منیف از نویسنده های بسیار مشهور عربستانی هست که دو بار هم برنده جایزه بهترین رمان نویس عرب شده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

توان تحمل سختی ها حدی دارد . یک روز ته می کشد .

 

یک سوسک برای از بین بردن آوازه ی بزرگترین رستوران ها ، کافی است !

 

انسان هر چه قدر هم نیرومند باشد ، وقتی تنها بماند از یک مگس هم ضعیف تر می شود .

 

هر چیزی شروعی دارد اما پایانش با خداست .

 

زنان هر از گاهی حرف های بزرگ می زنند اما این حرف ها هیچ گاه ره به عمل نمی برد .

 

هر چیزی در زندگی درمان پذیر است . مرگ تنها درد بی درمان است .

 

انسان محکوم پایانی است که به آن رسیده ، مقاومت ، اراده و همه سخنانی آتشین در لحظه پایان ننگین فرو می ریزند .