اوضاع در ارتفاعات کلیمانجارو رو به راه است/ گاری

 

اوضاع در ارتفاعات کلیمانجارو رو به راه است

 

رومن گاری

سمیه نوروزی

 

انتشارات چشمه

کتاب شامل 5 تا داستان پرندگان می روند در پرو می میرند ، آدم پرست ، همشهری کبوتر ،اوضاع در ارتفاعات کلیمانجارو رو به راه است و تاریخی ترین داستان تاریخ است که در کنار مجموعه قلابی می شوند مجموعه داستان پرندگان می روند در پرو می میرند که خوب همه این داستان ها را قبلا معرفی کردم فقط خواستم یک اشاره ای بکنم جریان کتاب چیه .

مرگ / گاری

مرگ و چند داستان دیگر

 

رومن گاری

سمیه نوروزی

 

انتشارات زاوش

مرگ : به دنبال یکی از فعالان قلدر جنبش کارگری امده اند اما....

موضوع سخنرانی شجاعت: مرد در مورد شجاعت حرف می زند و دعوت به شکار کوسه میشود

به افتخار پیشتازان سرافرازمان: زمانی که قیافه انسان ها کلا عوض شده

تشنه ی سادگی ام: مردی که می خواست به حزیره ای برود که پول در ان مهم نباشد

بازی سرنوشت: یک غول و یک کوتوله

دیوار: دو همسایه جوان که خودکشی کردند

بد نبود اما چندانم خوشم نیومد هر چی هم استعاره باشه و هدفمند و اینا من از یک چبزایی مثل اون تغییر شکل انسان ها یا غول و کوتوله بدم می یاد ارتباط برقرار نمی کنم اما خوب نثرش خوبه مورد نداره

مرد خسته / بن جلون

مرد خسته

 

طاهر بن جلون

سميه نوروزي

 

انتشارات ققنوس

مراد مهندس شريف و درستكار ولي فقيري است . شغل او به گونه اي است كه امكان دريافت رشوه برايش آسان است ولي او حاضر نيست اصولش را زير پا بگذارد هر چند هم رئيسش او را به اين كار تويث مي كند هم همسرش حليمه دائما به خاطر مشكلات بي پولي با او درگير است ...

خوشم نيومد راستش به نظرم موضوعش خيلي نخ نما و معموليه هزاربار عين اينا را ديديم حوصلمو سر مي برد اين ترديدها و فكرهاي دائمي مراد ولي خوب به دليل نثر زيباش جوري هم نيست كه تو ذوق بزنه يعني خوش خوان و خوب هست ولي بعد كه تموم مي شه حس خوبي نداره ادم انگار چيز جديدي نخونده . اين كتاب با نام فساد در كازابلانكا توسط انتشارات مرواريد هم وارد بازار شده . من يك جاهاييشونون كه با هم مقايسه كردم به نظرم مي ياد ترجمه اي كه توسط انتشارات مرواريد هست روان تر و بهتره .

آقاي بن جلون لیسانس فلسفه - فوق لیسانس جامعه شناسی و دکترای روان شناسی داره .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

گوشه گيري يك جور خودخواهيه البته از نوع حادش .

 

حقارت و بي ارزشي مثل يك تخت خواب گرم و نرمه كه آدما خيلي زود بهش عادت مي كنن .

 

گفتن اشتباها و عيباي آدما بهشون هيچ دردي را دوا نمي كنه . بدترين شكنجه براشون اينه كه اخلاقشونو عوض كنن .

قلابي /گاري

قلابي

 

رومن گاري

سميه نوروزي

 

انتشارات چشمه

قدرت و شرافت : در دروان جنگ و عده اي كه مي خاوهدن با نارنجك خانه يكي از دشمنان را منفجر كنند.
برگي از تاريخ : دوران جنگ كشتن اسيران و خودكشي فرماندهان .
زميني ها : دختري كه در جنگ دچار كوري بر اثر شوك رواني شده و به مردها اعتماد ندارد .
عود : ديپلماتي با دست هايي ظريف و زيبا كه مخصوص هنرمند شدن است .
قلابي : مردي كه عاشق اثرهاي اصيل و زيباست و به اثرهاي تقلبي حساسيت دارد و حتي در ازدواج سعي مي كند با دختري بسيار زيبا ازدواج كند .

قشنگ بود . من در كل سبك گاري و نوشته هاش را مي پسندم . اين كتاب هم كوتاه ولي زيبا و جذاب بود به خصوص داستان آخرش گيرايي خاصي داشت موضوع خيلي جالب و خلاقانه اي را انتخاب كرده بود .

كتاب از تازه هاي نشر هست و ظاهرا داستان هايي از كتاب " پرندگان مي روند در پرو مي ميرند " هست كه توي ترجمه اون كتاب  به فارسي نيومده بوده .  كتاب هاي خيلي بهتري هم از رومن گاري خوندم ولي اينم قشنگه .

 

 قسمت هاي زيبايي از كتاب

ميليون ها روح دشمن داريم مي فرستيم اون بالا ، اصلا با دست خودمون براشون تاكسي خطي مي گيريم ! يه ستون پنجمي درست مي كنيم از روح هاي قوي ، مقاوم ، كله شق كه بيشترشون اعتقادات مذهبي سفت و سخت دارن و كلا ضد ما بار اومدن !

 

مي دانست به خاطر موقعيت مالي فوق العاده اش ، به خاطر قدرتي كه دست و پا كرده و به خاطر پولش به عالم و آدم بدهكار است .

معرکه/سلین

معرکه

 

 لویی فردینان سلین

سمیه نوروزی

 

 انتشارات چشمه

 داستان در هنگام شب و با ورود سربازی جدید به یک هنگ آغاز می شود و در سپیده دم روز بعد نیز اتمام می یابد . در طول شب شاهد بیان عامیانه ، خشن و بی نزاکت نظامی ، رفتار سربازها با یکدیگر و .... هستیم . یک فرمانده بددهن و بد قلق که در عین حال سخنانش باعث تفریح افراد است ، جوخه ای که همه با هم ، رمز عبور شب را فراموش کرده اند ..... در کل زندگی نظامی محیط ارتش و جنگ را ملموس می کنه و طنز زیبایی را هم به کار می بره . به خصوص فراموشی رمز عبور استعاره شدیدا زیبایی بود .

شدید دوستش داشتم . وقتی آدم غمگینه خوندن کتاب خوب چه نعمت بزرگیه . طرز بیانش را خیلی پسندیدم .برخورداشون جالب بود . فرماندهانی که گستاخ و بی رحم بودند اطاعت بی چون و چرا می خواستند و سربازهایی که خشونت فرمانده براشون عادی شده بود و در حد شوخی محسوب می شد ....

 

سلین از خانوده ای فقیر بوده بعدها در پزشکی تحصیل می کنه و توجه خاصی هم به مداوای مردم فقیر داشته . سلین دوست نداشت در مورد خودش حرف بزنه و اگه تحت شرایط در مصاحبه ای هم راجع به خودش حرف می زد ترجیح می داد دروغ بگه!!!!!!!!

 

 اگه قسمت زیبایی از کتاب را ننوشتم نه این که نداشت بلکه جدا کردنش سخت بود . یک سبک ساده و عامیانه که کنار هم لذت بخش بود .