شانس

 

مارک تواین

 

انتشارات چشمه

روزنامه نگاری در تنسی: یک جای خشن برای کار

قورباغه جهنده بدنام کالا وراس کانتی: مردی که روی حیواناتش شرط بندی می کند

ونوس تپه کاپتول: مرد مجسمه ساز عاشقی فقیر است

نیاگارا: مرد به دیدن ابشار نیاگارا و سرخ پوستان رفته

ساعت من: ساعت مرد هر بار عیب تازه ای دارد

داستان پسر کوچولوی بد: پسر کوچولو بد است اما مجازاتی در انتظارش نیست

اقتصاد سیاسی: مرد برق گیر روی خانه اش نصب کرده

شانس: مرد ابله با شانس پیشرفت می کند

ملاقاتی مرموز: مالیات بر درآمد!

داستان پسر کوچولوی خوب: پسر خوب است اما جایزه ای ندارد

حقایقی درباره ی قرارداد عظیم راسته ی گوشت گاو: به دنبال زنده کردن صورت حسابی قدیمی

چگونه سردبیر بک روزنامه کشاورزی شدم: مرد بدون هیچ اطلاعی از کشاورزی در این زمینه می نویسد

عاشقانه ای از قرون وسطا: به خاطر سلطنت مرد دخترش را پسر جا زده

کاپیان ند بلیکی: کاپیتانی که قاتل یکی از ملوانانش را می کشد

آدم خواری در قطار: مرد تعریف می کند چطور هنگام گیر کردن در قطار سایر مسافران را خورده اند

پنج موهبت زندگی: فرشته پنج هدیه لذت عشق شهرت ثروت و مرگ را دارد

رویایی غریب: دیدن خواب قبرستان و اسکلت

یک افسانه: گربه برای سایر حیوانات از آینه می گوید 

اینم یکی دیگه از تازه های نشر که البته تجدیده چاپه مجموعه ای از داستان کوتاه های مارک تواین با ته مایه طنز . کتاب بدی نیست خوب نوشته شده خوب ترجمه شده موضوعات جالبی داره . برای من چیز آن چنانی نیست چون کلا روحیه طنزم پایینه .  

 

قسمت زیبایی از کتاب

اون هایی که توی مجلات نقد کتاب می نویسن کی هستن؟ یک مشت آدمی که تو عمرشون یه کتاب هم ننوشته ن .