جنسیت گم شده/ آقایی

جنسیت گم شده

 

فرخنده آقایی

 

انتشارات البرز

سال نشر : 1379

راوی داستان پسری هست که در یک خانواده 5 نفره با یک پدر ادیب متولد شده یک خواهر و برادر هم داره اما از زمان دبیرستان کشف می کنه اصلا دلش نمی خواد مرد باشه و به زن بودن تمایل شدیدی داره اعلام می کنه تصمیم به عمل جراحی داره پدرش زیر بار نمی ره می گه پشیمون می شی یه جورایی از خونه ترد می شه ولی اون سر حرفش هست حالا اول داستان زمانی هست که پدرش مرده و راه برای اون بازه .....

موضوع بسیار جسورانه ای داره برای همینم گفتم حالا که اومدم سراغ خانم آقایی این کتاب را هم معرفی کنم . راستش من زیاد دوستش نداشتم چون اطلاعات خودم توی این زمینه خیلی پایینه و اصلا نمی تونستم درکش کنم که حرف ها و احساسات تا چه حد واقع گرایانه هست یا نه . خیلی موضوع دوری بود برام .

زنی با زنبیل/ آقایی

زنی با زنبیل

 

فرخنده آقایی 

 

انتشارات نشانه

سال نشر: ۱۳۹۴

زنی در گردش: بعد از مریضی به زن نصیحت می کنند همیشه بگرد.

قمه: زن مردی شده که عاشورا قمه می زند.

مرخصی: زن در تیمارستان.

غربت: دختر به غربت شوهر کرده و برای فوت مادرش اومده.

زن در کوچه: مرد از زن می خواهد همسرش شود.

زن سیگاری: مادر زن تصادف کرده.

زن پدر: زن برای پدر و عمویش همسرهای تازه پیدا کرده.

زن ترک موتور: دختر شوهر می کند و از تهران می رود.

زن در حبس: زنی که چند بار خودکشی می کند.

زن و فشار قبر: دیدن خواب مرده.

زن و فال قهوه: زنی که برای دیگران فال قهوه می گیرد.

زن شوهر مرده: مردن پدر شوهر و شک به بلقیس.

سفر غریب: زن راهی کربلا می شود.

عکس عروسی: زن روز عروسی دخترش لباس عروس می پوشد.

زن و پسرش: پسر معتاد زن در زندان است.

خروس قندی: پدر و مادری که با هم خوب بودند اما از هم دور.

زن و کلاغ: دختری که به والدینش می رسد.

زن تشنه: احترام سکته کرد.

زن در باغ: دخترک گوجه دزدیده.

زن مال باخته: شوهر زن جنس قاچاق می کرده.

زن و عروسش: درگیری مادر شوهر و عروس.

عکس مجله: پسر اولش ۷ ماهه در تاکسی به دنیا اومده.

فرشته ی مرگ: پیرزنی که ارزوی مرگ داشت.

سحری: شوهر همیشه زنش را کتک می زد.

زنی با زنبیل: تقاضای ازدواج.

زن و صدای آب:غصه مرگ مادربزرگ.

زن در پارک: نصیحت های زن.

خودکشی: زنی که خودش را کشت.

بازگشت: زن به عمل سختی نیاز دارد‌

زن کلبعلی: اخراج مرد از کارخانه.

زن و باغ گیلاس: خواب مادر فوت شده.

زن حسود: گسستن دوستی ها.

ترمینال:ازدواج مجدد شوهر.

زن و بهشت: زن ارزو دارد بعد مرگ به بهشت برود.

زن عزب: زن از عدم ازدواج مجدد شدید راضی است.

کفش سفید: زن باز شوهر کرده و پسرش ناراحت است.

زن و خاله ش: خاله بد زبانی که زن یک پیرمرد شده.

دوقلوها: زن در ارزوی دیدن نوه ها.

زن و عشق خدا: رفتن به زیارت.

دلشوره: زنی که با دلشوره چاق می شود.

طاعون:حشیش بلای زندگی.

قضا قدر:زنی که جوانان را به هم می رساند.

چنبره ی مار: داماد سر خانه.

سگ خور: مرد بعد از طلاق هم مرتب خانه زن است.

حسرت: پسر زن تمام اموالش را فروخته.

پشت بوم: پختن آش رشته برای حسینیه.

زن و درخت گردو: اب رودخانه قبر مادر را برده.

قسمت: زن می فهمد شوهرش قبلا زن و بچه داشته.

مادر مهربان: مادر دو پسر.

مرگ موش: مرد فیلم خووش و زن غریبه را به همسرش نشان می دهد.

زنی با شال حریر: زن طلب مرگ می کند و شب خواب می بیند.

سر خاک: زن مرده و فامیل دور هم جمع شده اند.

اینم یک مجموعه داستان کوتاه از خانم آقایی از سال ۹۴ . راجع به زن های طبقه پایین جامعه باورهاشون افکارشون و زندگیشون در مجموع دوستش داشتم ولی بعضی قصه ها خیلی تکراری می شد.باید بگم این کتاب ده سال توی صف مجوز بوده . 

يك زن يك عشق / آقائی

يك زن يك عشق

 

فرخنده آقائي

 

انتشارات نيلوفر

يك زن يك عشق : مرد در زمان هاي قديم براي اينكه بتواند پس از 3 بار طلاق دوباره با زنش ازدواج كند او را مجبور كرده موقتا زن مرد ديگري شود و اكنون همواره از برگشت آن مرد مي ترسد .  
لاله زار : پسر بچه از كوچكي در لاله زار شاگرد خياط بوده و اكنون نيز دائم در فكر روزهاي رونق لاله زار است .
ولگا : يك جوري همون كتاب از شيطان آموخت و سوزاند در قالب داستان كوتاه .
گاميش گلي : نوه و مادربزرگ براي آب گرم رفته اند و دختر سرگرم روابطش با پسري نيز هست .
ارزان ارزان تر : زن جنس كوپني مي فروشد تا پولي درآورد و شوهري دارد كه هرگز به او سر نمي زند .
سيزده به در در دماوند : براي سيزده به در با خانواده اش به باغ اجدادي رفته و پسركي را مي بيند كه گم شده .
سلام بر سكوت : دختر گم شده و خانواده عكسش را در روزنامه چاپ كرده اند .
سفر سبز : مادربزرگي كه فقط گوش دارد و دائم اين نكته را بيان مي كند .
دلبستگي : زني كه هر روز به كافه نادري مي آيد و از شوهر و بچه هايش مي گويد .

خوب در راستاي فارسي خواني و در ضمن مرور نويسنده هايي كه قبلا هم بهشون پرداختم رفتم سراغ اين كتاب . از خانم آقائي قبلا كتاب از شيطان اموخت و سوزاند را خونده بودم و اين كتاب از كاراي قديمي ترشون هست . كتاب قشنگي هم بود من دوسش داشتم هم صميميت نوشتاريش برام جالب بود هم موضوعاتش هم نحوه بيانش .

از شیطان اموخت و سوزاند/اقایی

از شیطان اموخت و سوزاند

 

فرخنده اقایی

 

انتشارات ققنوس

ولگا زنی در دهه چهل زندگی می باشد. شوهر مسلمانش او را ترک گفته و پسرش ا نیز از او گرفته است . ولگا بی جا و مکان است و همیشه به یاد زندگی خوش گذشته . او باتمام بی پولی روش خاصی برای زندگی دارد شب را در یک کتابخانه شبانه روزی می ماند همیشه لوازم بهداشتی و مواد غیر ضروری مثل قهوه و خامه می خرد و دیگران به او می گویند که عقل معاش ندارد.او عصیانگر است و به دیگران کاری ندارد و در عین گرسنگی لوازم سفره ارایی می خرد . مشکلات یک زن تنها توی جامعه ایران خوب نمایش داده شده است .

کتاب خاطرات روزانه الگا و از زبان اوست . اولش کتاب را خیلی دوست داشتم زباش ساده و در عین حال پرکشش بود ولی بیش از حد طولانی بود 300 صفحه خاطرات روزانه چند خطی واقعا تکراری می شه و جذابیتشو از دست می ده.کتاب متوسطی هست از بی برنامگی الگا بدم می یومد ولی انعطافشو دوست داشتم نا امید نشدنش قابل تقدیر بود .

کتاب برنده جايزه هفتمين دوره کتاب سال نويسندگان و منتقدان مطبوعات و نامزد دومين دوره جايزه پروين اعتصامي بوده . خانم اقایی نویسنده کتاب متولد تهران و  دارای فوق لیسانس علوم اجتماعی هتند .

 

قسمت زیبایی از کتاب

زنی که استقلال مالی ندارد هر کس به نوعی ازارش می دهد .