همسران خوب/ الکوت

همسران خوب

 

لوئيزا ام . الكوت

شهين دخت رئيس زاده

 

انتشارات فردوس

اين كتاب ديگه رسما ادامه همون كتاب زنان كوچك هست و وقايعش هم همون گونه هست كه وقتي بچه بوديم شنيده بوديم كه مي گن اين طور مي شه . داستان در مورد سرنوشت دخترها توي جوونيشون هست . مگ توي قسمت يك با جان بروك نامزد شده بود و اينجا بررسي زندگي مشتركش هست اما دختراي ديگه مجرد هستند و توي اين قسمت شرح داده مي شه كه چطور به سمت آينده و پيدا كردن زوج دلخواهشون پيش مي رند .

من دوسش نداشتم دليلش هم روشنه ديگه قبلا گفتم من اصلا ادامه ماجرا را نمي پسندم من حتما مي خوام جو با لري ازدواج كنه و نويسندگي را ادامه بده نمي خوام آروم و سر به راه بشه و اين قدر روي اين قضيه اصرار دارم متاسفانه متوجه هيچ جنبه ادبي كتاب نمي شم .

كتاب مربوط به ازدواجه بنابرين شايد براتون جالب باشه بدونيد كه خانم الكوت خودش هيچ وقت ازدواج نكرد!

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

يكي از خاصيت هاي عشق زيباتر كردن انسان است .

 

زندگي زناشويي چه حواسي مي خواهد و چه صبري ! به قول مادرمان به همان اندازه هم عشق .

 

اين نهايت ناشكري است كه آدم بخواهد همه نعمت هايي را كه در اختيارش است فقط به خاطر اين كه آن چيزي را كه مي خواسته به دست نياورده است ناديده بگيرد .

 

دوست داشتن و دوست داشته شدن چيز فوق العاده اي است .

مردان کوچک/ آلکوت

مردان کوچک

 

لوئیزا می آلکوت

شهین دخت رئیس زاده

 

انتشارات علمی و فرهنگی

کتاب مردان کوچک رمانی هست با حال و هوای زنان کوچک و در حقیقت یک جورایی ادامه اون کتاب . البته داستانش به زنان کوچک ربطی نداره اما با همون کارکترها نوشته شده . جو بزرگ شده با آقای بائر ازدواج کرده و دو تا پسر کوچیک هم داره . اونها یک مدرسه شبانه روزی با چند تا پسر بچه کوچیک را اداره می کنند که خیلی از اونها بی سرپرست و فقیر هستند . جو سعی می کنه با شیطنت پسرها کنار بیاد و زیبایی و در عین حال شجاعت و پایداری را توی زندگی نشونشون بده . فصل های مختلف هم حکایت ماجراهای مختلف توی یک مدرسه پسرونه است !

سرگرم کننده است روان و قشنگ نوشته شده و برای من کتاب نسبتا خوبی بود . شاید نسبتا هم برگرده به قضیه کاراکترها خوب توی زنان کوچک من عاشق جو یا همون کتی خودمون بودم به نظرم ایده قشنگی نبود کاراکتر به اون محبوبی را این قدر تغییر بده و از یک دختر جسور و شیطون یک زن مهربون خانه دار درست کنه که اصلا هم دیگه به فکر داستان نوشتن و نویسنده شدن نیست . خوب راستش وقتی بچه بودیم این را هم شنیده بودم که عاقبت کتی زن جو نمی شه و همون ایمی یا سارا باهاش ازدواج می کنه اما بازم برام شوک ناراحت کننده ای بود :دی خوب در حقیقت قضاوت هیچ مبنای ادبی نداره نویسنده قهرمان های من را به سرنوشت مورد پسنم نرسونده و برای همین کتابش اون قدرها هم برام محبوب نیست .

خانم آلکوت نویسنده آمریکایی هستند و از روی این کتاب هم مثل زنان کوچک برداشت های تلویزیونی زیبایی درست شده ظاهرا من که ندیدم .

 

قسمت زیبایی از کتاب

عشق و محبت گلی است که در هر خاکی می روید و بدون توجه به یخ بندان پاییز و برف زمستان معجزات شیرینی می کند و در تمام طول سال جوانه می زند و تمام کسانی را که آن را هدیه می گیرند یا هدیه می دهند غرق در خیر و برکت می کند.

زنان کوچک/ آلکوت

زنان کوچک

 

لوییزا می آلکوت

کیوان عبیدی آشتیانی

 

انتشارات افق

مگ ، جو ، بت و امی 4 خواهری هستند که همراه مادرشان زندگی می کنند . آنها زندگی نسبتا فقیرانه ای دارند اما عاشق هم هستند و از این رو خوشبختند . پدر خانواده آقای مارچ به جنگ رفته ، مادر زنی مهربان و صبور است که دخترانش را برای زندگی آینده آماده می کند . مگ فوق العاده زیبا و مهربان و عاشق تجملات ، جو دارای میل و استعداد نویسندگی عاشق پسر بودن و شیطنت ، بت مهربان و فداکار و امی خودنما و زیباست .

خوب راستش دلم نمی خواست به این زودی بی خیال کلاسیک ها بشم و گفتم سری هم به این نویسنده بزنم . کتابی که با کارتونش بزرگ شدیم عاشق کارتونش بودم و کتابش را هم خیلی دوست داشتم نمی دانم شاید همون حس نوستالژیک سبب نگاه مهربانانه ام نسبت به کتاب شد اما از یک طرف به نظرم خیلی خوب نوشته و 4 تا شخصیت متفاوت و دوست داشتنی را ایجاد کرده چون با اینکه کارتونش را قبلا دیدم اما کتابش را هم لحظه ای نمی تونستم زمین بذارم . آلکوت این داستان را بعدها ادامه می ده اما خود زنان کوچک تا جایی هست که آقای بروک معلم لاری از مگ خواهر بزرگتر خواستگاری می کنه و همین جا داستان تموم می شه .

جالبه بدونید از خانم آلکوت در خواست می شه کتابی در مورد دخترها بنویسه و زیاد موضوع براش جالب نبوده اما به دلایل مالی قبول می کنه این کتاب را می نویسه و فوق العاده هم کتاب معروفی می شه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

زندگی مثل یک شاهزاده اما بدون عشق و احترام هیچ ارزشی ندارد .

 

اگر زندگی بخواهد این قدر سخت باشد نمی دانم چه طور می شود دوام آورد .

 

همیشه فرصت برای یک شروع دیگر هست .