چشمهایش می خندد

 

چیستا یثربی

 

انتشارات نامیرا- قطره

دختری به نام یلدا با مادر و دخترش کاملیا در خانه ای زندگی می کنند . همسایه جدید برای آنها آمده . مادر یلدا مریض است و از نوه اش نیز بیزار می باشد او یلدا را کاملا برای خودش می خواهد ....

نمایش خیلی مختصریه بیشتر از این نمی شه توضیح بدم راستش اصلا دوسش نداشتم یک جور هندی بازی بود به نظرم منطقی قاعده ای چیزی پشتش نبود و حرفی هم که می خواست بگه تکراری بود . خوشم نیومد .

اینم پرونده خانم یثربی که دیگه در همین جا می بندمش و در مجموع می تونم بگم ازش خوشم می یاد حالا شاید نه خیلی اما دوسش دارم .

 

قسمت زیبایی از کتاب

آدم هر کاری را که یه زمانی انجام بده ، دوباره می تونه تکرارش کنه . البته اگه بخواد .