سرزمين گوجه هاي سبز

 

هرتا مولر

غلام حسين ميرزا صالح

 

انتشارات مازيار

داستان در مورد تعدادي دانشجو هست كه به شهر آمده اند تا درس بخوانند و درگير مسائل سياسي مي شوند. فضاي داستان فضاي ارتباط اين بچه ها با يكديگر ، افكار و مخفي كاري هايشان و درگيري و جست و جوهاي پليس در مورد انهاست . فضاها هم اصلا حالت خطي و كلاسيك نداره . يك جور تفكرات سيال و پيچ در پيچ افكاري كه مثل يك نسمي در حال وزشه پر از سمبل سخت نيست البته اما اگر اين نوع سبك را نپسنديد مي تونه حوصله تون را سر ببره و براتون سخت خوان بشه .

به نظر من كتاب نسبتا خوبي بود خوب اين كه زياد توي موضوع دقيق نمي شد شرح وقايع و احساسات را نمي داد و يك جوري نمي شكافت كه بعضي چيزها به چي ختم مي شه براي من خوشايند نبود دلم مي خواست از شخصيت ها افكار و تاثيراتشون بيشتر بدونم يا حداقل به صورت مشخص تري صحبت كنه اما قلمش را دوست داشتم قشنگ بود .

هرتا مولر هم نويسنده ديگه اي بود كه شديد احساس مي كردم جاش توي ليستم خاليه و حتما بايد باهاش آشنايي پيدا كنم . ايشون از نويسنده هاي بزرگ آلماني روماني تبار هستند . هرتا مولر توي روماني متولد مي شه و البته جزء آلماني زبان هاي اون كشور بوده ولي بعدها به دليل عدم همكاريش با پليس مخفي از اون كشور اخراج شده و به آلمان مي ره .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

رسيدن به آرزوها آسان نيست ، هدف ها سهل الوصول ترند .

 

هيچ شهري در سايه ي ديكتاتور رشد نمي كند ، چون هر چيزي كه زير نظر گرفته شود ، حقير و كوچك مي ماند .