بازمانده های غریبی آشنا/ صادقی

بازمانده های غریبی آشنا

 

بهرام صادقی

محمدرضا اصلانی

 

انتشارات نیلوفر

سال نشر:۱۳۸۴

کتاب یک تعداد از داستان های آقای صادقیه همون داستان های مجموعه جوجو جتسو به علاوه سه تای دیگه :

چاپ دوم: همان ۵۰.۴۹ توی یه فرمت دیگه

جاده رنگ باخته: زن و مرد و جید شوهر زن .

سفد به آبها:قراره فصلی از کتاب ارواح و مرداب ها باشه .

همین طور تعدادی از داستان های نیمه تمامشون شامل بشنو از نی، افتادگی قبلی دارد، نامه ای از مرده ای، شب مهتاب و ماه عسل ، طرح و چهار مورد بدون اسم را شامل می شه و شعرهاشون .

در ابتدای کتاب یک زندگی نامه 130 صفحه ای از ایشون هست که من شدیدا خوشم اومد خیلی زیبا و مختصر اومده صحبت کرده اینکه نجف آبادی بود و پدرش برای تحصیل خواهرش می یاد اصفهان . اون زمان واقعا پدر فوق روشن فکری بود خواهرش پزشکی می خونه خودشم پزشکی قبول می شه هم اصفهان هم تهران که بهش می گن برو تهران ولی دوری از خانواده براش سخته وادر دام اعتیاد می شه چه جالب توصیف می کنه که چه تعداد زیادی اون سال ها از دانشکده پزشکی سراغ ادبیات می رن خودکشی می کنن شرایط چه جور بوده ..... فوق العاده بود

نامه هایی ازشون هست اینم خیلی باحاله و تعدادی مصاحبه

کلا کتاب بسیار جالبیه برای شناخت آقای صادقی و خوبه بدونید خیلی هم رابطه جالبی با آقای گلشیری نداشته .  و آدم می مونه چه همه شون به یه جاهایی رسیدن چه آدمای بزرگی شدن .

وعده ی دیدار با جوجو جتسو/ صادقی

وعده ی دیدار با جوجو جتسو

 

بهرام صادقی

 

انتشارات پژوهه

سال نشر : 1383

آدرس :شهر ت خیابان انشاد خانه ی شماره ۵۵۵: چند فرد مختلف و زندگی هایشان

۵۰_۴۹:روشن فکر بودن ادا در آوردن و .....

شب به تدریج: پسر وسط حرف های بزرگترها.

ورود:وقتی دولت به فکر ورود انواع چیزهای جدید به کشور افتاده است.

وعده ی دیدار با جوجو جتسو:درون دکان نامه جوجو و سوراخ موش

اقدام میهن پرستانه:مردم ده جمع شده اند تا مشکل میهن پرستی را حل کنند.

یک مجموعه داستان دیگه از آقای صادقی . اگر اون مجموعه براتون بزرگه مجموعه های کوچک تری شبیه این کتاب هم هستند که یک تعداد دیگه از قصه هاشون را داخلش آوردند اینم قشنگه ولی داستان های پرجون تری توی قبلی بود .

 

سنگر و قمقمه های خالی/ صادقی

سنگر و قمقمه های خالی

 

بهرام صادقی

 

انتشارات زمان

سال نشر: ۱۳۸۰

فردا در راه است:دعواهای کش دار حتی بعد از مرگ .

وسواس: مردی با وسواس فکری.

کلاف سر درگم:عکس مرد در عکاسی گم شده.

گردهم:پسرک و سیبل تیراندازی.

داستان برای کودکان:مرغ و خروسی که برای شام خریداری شده بودند.

نمایشی در دو پرده:بسته شدن تئاتر شهر.

سنگر و قمقمه های خالی: زندگی مجرد دو نفر و بعد فرزند آنها.

با کمال تاسف: مردی که آگهی فوتش چاپ شده بود .

غیرمنتظر: مادر خانواده تصمیم می گیرد با دوستش آشتی کند .

آقای نویسنده تازه کار است: پرس و جو از نویسنده از دلیل و سرآغاز داستاتش.

سراسر حادثه:خانواده برای شب یلدا مستاجرها را دعوت کرده اند .

زنجیر: دو خانواده مریض هایشان را به تیمارستان آورده اند .

در این شماره: گردهمایی اعضای روزنانه.

قریب الوقوع: وقتی قرار است خوب شویم .

تدریس در بهاری دل انگیز: کلاسی که در آن نه معلم دانش اموزان را می بیند نه آنها معلم را.

هفت گیسوی خونین: کوتوله ای که راهی سرزمین دیوهاست .

اذان غروب: مرد برای دیدن شیخ بهایی آمده.

تاثیرات متقابل: مهمانی در خانه آقای موثر.

یک روز صبح اتفاق افتاد: مرد قد بلند که به دیدار رئیس مرد آمده.

صراحت و قاطعیت: مرد پدر زن آینده اش را می بیند.

آوازی غمناک برای یک شب بی مهتاب:دردسرهای مختلف مردم شهر.

خواب خون:مردی که همیشه نانوایی نی رود و یک قتل.

مهمان ناخوانده در شهر بزرگ:مردی از خویشاوندان از ده به شهر آمده.

عافیت:در حمام عمومی.

مجموعه ای از داستان های کوتاه آقای صادقی . نویسنده ای که آینده خیلی امیدبخشی براش متصور بودند ولی خوب به صورت ناگهانی نویسندگی را کنار گذاشت . البته هنوز دارم داستان های جدید را معرفی می کنم ولی چون روند امسالم خیلی طولانی و حوصله بر شد برام گفتم جهت تنوع سراغ یک نویسنده جدید برم . کتاب خیلی ارزشمندیه البته خیلی ساده می نویسند و شاید فضاهای توصیفی خیلی وقت ها هم دیگه فضای حال نباشه ولی وقتی کمی راجع بهش بخونی و ببینی شروع کننده بسیاری از سبک ها و اصلا چهارچوب های قصه نویسی بوده این که چه قدر نوع آور بوده کلا کتاب یک قدر و منزلت دیگه پیدا می کنه برات .و بگم مدل داستان ها جوری هست که نمی شه خلاصه داد نکاتش توی خوندن در می یاد .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

 با ستمگری مخالفم ولی در مقابل آن هیچ کاری از دستم بر نمی آید.

 

پس معلوم می شود که هیچ کس را دوست نمی دارید. دروغ از این بزرگتر امکان ندارد که کسی همه را دوست داشته باشد.

 

چرا باز هم مثل همیشه می خواهند با گفتن چند چیز کلی جزئیات گفتنی را ناگفته بگذارند؟

 

عشق هاي بزرگ ، خيلي ناگهاني و به طور غير منتظره پيش مي آيند ، اما مي شود مثل توفان وقوعشان را حدس زد . درست شبيه دردي است كه خانم ها قبل از زايمان حس مي كنند و بعد به يادشان مي افتد كه حامله اند.