من خدمتکار شاه انگلیس بودم

 

بوهومیل هرابال

بهاره هاشمیان

 

انتشارات هاشمی

سال نشر : 1394

کتاب در مورد پسر فقیر و یتیمی هست که زمانی با مادربزرگش زندگی می کرده و الان اومده تا توی یک هتل پیشخدمت باشه اون سعی می کنه به اطراف و حوادث نگاه کنه و البته زندگی خودشم با حوادث زیادی همراهه عوض کردن هتل ها حمایت از یک زن آلمانی و بعد جنگ جهانی و هیتلر و مهاجرت و .....

داستان یک حالت طنزی داره و از اون تیپ هایی نیست که بخواد ماجرا وار چیزی را تعریف کنه اتفاقاتی می افته اما بستر اصلی مفهوم پشت هر واقعه هست حرف ها مهمن ذهنیات .  

اینم اخرین مورد از تازه های چاپ که قصد معرفیشو داشتم کتاب نسبتا قشنگیه خوبه ولی اون حالت ناب تنهایی پرهیاهو را نداره البته .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

فهمیدم که حس پیروز بودن آدم را برنده می سازد و این که هر زمان مایوس بشوی یا به خودت اجاه دلسرد شدن بدهی احساس بازنده بودن تا آخر عمر با شما خواهد ماند و هیچ گاه دوباره روی پایتان بلند نخواهید شد .

در هیچ شرایطی لبخندت را فراموش نکن و زیر ماسک لبخند پنهان باش .

وقتی سقوط یک قهرمان شروع میشه  درست مثل بقیه نزول می کنه حتی خیلی سریع تر .