ابن الوقت/ انصاری

ابن الوقت
یوسف انصاری
انتشارات افراز
سال نشر: ۱۳۹۲
مرد تبریزی سال ها قبل با خانواده دعوا کرده بعد از مرگ برادر عقب مانده اش بابک بعد از مخالفت های شدید پدر با هنر مادر خواهرش مهشید و آرش پسر محبوب و مطیع پدر را ترک کرده و به تهران آمده . حالا پس از سال ها و شکل گیری زندگی اش می خواهد با همسرش آهو از ایران برود ولی فکر می کند باید برای آخرین بار به تبریز برود و تکلیفش با خاطرات را یک سره کند .
کتاب بدی نیست موضوعش جالبه قلم آقای انصاری هم بسیار قوی ولی راستش تکه های اضافه خیلی داره یه جورایی انگار مثلا حذفشم کنی هیچی نمی شه و بعد خیلی منو یاد سمفونی مردگان می انداخت انگار می خواست اون حال و هوا را یک جور دیگه در بیاره چهارچوب خانواده همون بوده . برای همین چندان هم خوشم نیومد این کتابم از نامزدهای جایزه مهرگان بوده . در ضمن آقای انصاری خودشونم تبریزی هستند .
قسمت های زیبایی از کتاب
به هر برگشتنی نمی شد گفت برگشتن . برای برگشتن باید حتم رفته باشی از جایی و هر رفتنی نمی توانست رفتن باشد .
سنگینی گذشته و ترس از آینده نامعلوم هر دو سال هاست معنای زمان حال را دگرگون کرده اند .
توي اين وبلاگ مي خوام خلاصه كتاب هايي را كه مي خونم بنويسم و همچنين قسمت هاي زيبايي از اون ها را ، تا هم براي خودم بمونه هم اگه كسي دلش خواست استفاده كنه