پسر طلا ، دختر زمرد/ لی

پسر طلا ، دختر زمرد

 

یی یون لی

گیتا حجتی

 

انتشارات تندیس

سال نشر : 1391

 خانم مالک : زنی که به زنان نیازمند کمک می کند .

زندان : داشتن فرزند از طریق مادر واسط.

پسر طلا دختر زمرد : ازدواج دختر و پسر میان سال .

خواهر خوانده ها: سه دوست قرار خواهرخواندگی می گذارند.

خیابان باغ خانه شماره سه: عشق به مرد همسایه .

مردی مثل او: مردهایی که با اتهامات وارده نمی جنگند.

مهربانی: روزهای زندگی دختر تنها ارتش همسایه ...

 دومین مجموعه داستان خانم لی . قشنگ می نویسه قلمش منو خیلی جذب می کنه داستان هاش ادمو همراه می کنه زندگی ها تفکرات رویه های شرقی و خاص محیط چین .... ولی چهارچوبش یک جوریه یعنی از یه چیز شروع می کنه کلا به یه چیز دیگه می رسه که من شخصا برای داستان کوتاه نمی پسندم ولی کتاب خوبیه.

قسمت های زیبایی از کتاب

وقتی جوان هستی برای عشق ازدواج می کنی وقتی مسن تر می شوی برای همدلی ازدواج می کنی .

 

تو احساس می کنی گیر یک مرد نامناسب افتادی و هر روز آرزوی مرگ او را می کتی اما روزی که این آرزو با یک معجزه عملی شود هرگز نمی توانی از شر سنگدلی خود راحت باشی .

 

نفرت هم مانند عشق دلیل و منطق نمی خواهد بلکه یک تلنگر غیر قابل کنترل دور از آگاهی انسان است .

 

بهتر است بگذاری هر کس عقیده خودش را داشته باشد تا اینکه به شکلی بخواهی او را قانع کنی .

 

زمانی که اجازه می دهی کسی وارد قلبت شود تبدیل به یک احمق می شوی . وقتی به چیزی تمایل نداشته باشی چیزی هم تو را نابود نمی کند .

مرگ شوخی بدی نیست/ لی

مرگ شوخی بدی نیست

 

یی یون لی

گیتا حجتی

 

انتشارات افراز

سال نشر : 1389

اضافی : مادربزرگ لین هیچ گاه ازدواج نکرده اکنون اخراج شده و به دنبال تامین معاش است .

بعد از عمری : زن و شوهر دختر بیماری دارند که او را از همه پنهان می کنند .

عشق در بازار : نامزد خیانت کار دختر پس از سال ها از او خواستگاری کرده . 

پسرم : پسر از آمریکا بازگشته و مادرش در مورد مذهب با او صحبت می کند .

توافق : پدر دختر اکثر اوقات در خانه نیست دوست خانوادگی به دیدنشان می آید و اکنون قضیه طلاق و ...

مرگ شوخی بدی نیست : پرستار راوی که قبل از کمونیسم سرمایه دار بوده و ...

خرمالوها : مرد برای کشته شدن تک پسرش اعتراض می کند.

هزار سال دعای خیر :مرد برای دیدن دختر مطلقه اش به آمریکا آمده.

کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه چینی است که اتفاقا کتاب موفقی هم بوده و برنده جوایز مختلفی مثل کتاب گاردین ، قلم همینگوی و فرانک اوکانر شده . راستش اومدم سراغ داستان های شرق آسیا که حال و هوای خاص خودش را داره . یک جور فضای تاریک چین کمونیسم را هم نشون می ده آدم دلش می گیره و خیلی سنتاشون هم روی مخه ولی بد نوشته نشده بعضی جاهاش منو اذیت می کنه به نظرم به بیراه می ره زیادی کش می ده ولی در مجموع کتاب قشنگیه . خصوصا مفهوم داستان اخر این که می گه دیدار رابطه و آشنایی ادم ها مفهوم خاصی داره و سال ها دعا لازمه تا دوباره دو نفر توی همون مکان خاص همو ببینند.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

آقایان همیشه علاقه مند به تغییر هستند و خانم ها تمایل به حفظ و نگهداری دارند .

 

محاسبات اشتباه در زندگی علت بیراهه رفتن ما انسان هاست .