وسوسه آنتونیس قدیس/ فلوبر

وسوسه آنتونیس قدیس

 

گوستاو فلوبر

کتایون شهپرراد – آذین حسین زاده

 

انتشارات نیلوفر

سال نشر : 1396

آنتونیوس قدیس برای عبادت و گوشه نشینی به صحرا و بیابان می رود اما در آنجا شیطان با وسوسه های مختلفی بر او ظاهر می شود و سعی می کند این قدیس را فریفته خویش کند . با ثروت زیاد ، زنان زیبا ، راحتی و آسایش ، شک در خدا و دستوراتش و ..... دلایلی می یاره و آنتونیوس قدیس تلاش می کنه تا گول نخوره و بر سر اعتقاداتش معامله ای انجام نده .

گفته می شه فلوبر خیلی روی این کتاب کار کرده و این مضمون و موضوع را از سال های جوانی توی ذهن داشته تا نهایتا ساخته و پرداخته اش کرده . خوب جدال یک انسان مومن با وسوسه های نفسانی موضوع جالبی هم هست ولی خوب فلوبر هم خیلی اهنگین و کلاسیک می نویسه من این نثر چندان که باید جذبم نمی کنه . کتاب بدی نیست ها معمولیه شاید باید با دید دیگه خوندش .

سه داستان/ فلوبر

سه داستان

 

گوستاو فلوبر

ميرجلال الدين كزازي

 

انتشارات مركز

ساده دل : در مورد زني كه ساده است خدمتكار حال و احوال و روحيات اين زن را مي گه .
افسانه ‍ژولين ، تيمارگر پاك : پسري كه موقع دنيا امدن پيش بيني مي كنند قديس خواهد شد و انچه برايش پيش مي آيد .
هروديا : دختري كه به دنبال يك سلسه امپراطوري بزرگ است .

بد نبود به نظرم كتاب متوسطي بود داستان اول را من دوست داشتم به نظرم از نظر روان شناسي روش خوب كار كرده و يك موجود كامل را درآورده كسي كه مي تونيد حس كنيد واقعا اين مدليه . اما راستش دو داستان ديگه زياد براي من دلچسب نبود اونم به خاطر حال و هواي داستان و همچنين سبك كنكلف و شاعرانه نوشتنش هست .

معتقدند كه فلوبر تحت تاثير بالزاك بوده . در هر صورت همين جا پرونده فلوبر را مي بندم ديگه اما شايد بعدها يك سري هم بايد به بالزاك بزنم .

سالامبو/ فلوبر

سالامبو

 

گوستاو فلوبر

احمد سميعي

 

انتشارات آوا

سالامبو دختر پادشاه كارتاژ است . كارتاژ در جنگ از بربرها كمك مي گيرد و به پيروزي هايي دست مي يابد اما قادر به پرداختن مزد آن ها نيست و همين امر سبب ايجاد اختلاف بين آنها مي شود . پادشاه كارتاژ در فكر استفاده از دختر خود در اين نبرد است ....

من خوشم نيومد خيلي خاصه از يك جريان واقعي بهره گرفته و يك داستان را در قالب اون گنجونده با نثر خاص متكلف و شاعرانه اي كتاب را نوشته و به نظر من تمركز اصلي هم روي متن هست و اون قدر بايد دقيق خوندش كه چندان جايي هم براي لمس روح شخصيت هاي داستان باقي نمي مونه من به همين دليل دوسش نداشتم .

كلا فلوبر روي طرز نوشتنش ، خوش آهنگ بودنش و تاثيرگذار بودنش حساس بوده به طوري كه براي نوشتن يك صفحه ، هفته ها وقت صرف مي كرده و براي همينم آثار زيادي نداره .

مادام آرنو/ فلوبر

مادام آرنو

 

گوستاو فلوبر

عبدالحسين شريفيان

 

انتشارات نگاه

فردريك پسر جواني است كه در ابتداي راه ورود به جامعه عاشق زني متاهل به نام مادام آرنو مي شود . آقاي آرنو به خانواده اش علاقه دارد اما در عين حال بسيار هوسران بوده و معشوقه اي نيز دارد اما مادام آرنو زني پاك دامن است كه حاضر به ايجاد رابطه نامشروع نمي شود .

متوسط بود بررسي هاي روان شناسي جالبي داره كتاب خوب پيش برده مسير قصه رو و لحنش هم روان هست اما در عين حال گاهي خسته كننده هم مي شه به خصوص وقتي هيچ هم ذات پنداري اي در كار نباشه يعني چندان جذب كننده نيست .

گوستاو فلوبر از نويسنده هاي فرانسوي هست كه شاهكارش مادام دوباري را قبل معرفي كرده بودم . راستش نمي خواستم پرونده هوگو را اين قدر زود ببندم و دلم مي خواست يكي دوتا كتاب ديگه ازش معرفي كنم اما نشد كتابي ازش گير بيارم و گفتم فعلا تا به دستم برسه يك مروري هم بر فلوبر داشته باشم .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

فردريك انتظار داشت با ديدن آن ها به شادي فوق العاده يي خواهد رسيد ، اما هيجانات وقتي به شخص ديگر منتقل مي شوند ، كاستي مي گيرند .

 

خوشبختي را هيچ وقت نبايد در دروغ ، نگراني و پشيماني يافت .

 

هر گاه در كتابي چيزي راجع به عشق مي خوانم احساس مي كنم شما هم در كنارم هستيد .

مادام بواری

مادام بواری

گوستاو فلوبر
محمد قاضی

 

انتشارات کیهان

مادام بواری دختر بسیار زیبا و بلند پروازی است که با یک پزشک روستا نشین ازدواج می کند . شارل عاشق همسر خود می باشد اما مادام بواری به دنبال هوسبازی های خود رفته و زندگی را به ورطه نابودی می کشاند .
گوستاو فلوبر این کتاب را طی شش سال نوشته است و جز محبوب ترین کتاب های دنیا شمرده می شود .
به نظر من هم موضوع کتاب جذاب بود و چه شخصیت وحشتناکی این مادام دوباری داشت اما تعریف و تشریح های بی مورد و طولانی توی کتاب زیاد بود . شخصیت پردازی داستان جالب و قوی بود .

 

 قسمت زیبایی از کتاب

 

رو به روی جنازه اما می نشست تا او را بهتر ببیند و در این تماشا محو می شد ، تماشایی که از بس عمیق بود دیگر دردناک نبود.