قصر گریپسلهم/توخولسکی
قصر گریپسلهم
کورت توخولسکی
محمدرضا قلیچ خانی
انتشارات افراز
سال نشر : 1389
دو زوج عاشق برای تعطیلات تابستونی از آلمان به سوئد می رن و در قصر گریپسهلم ساکن می شوند اونها با هم مراودات و سخنانی در مورد عقاید و ارتباطاتشون دارن و توی این تعطیلات یک بار یکی از دوستای مرد و یک بار هم یکی از دوستای زن بهشون می پیوندند . در این بین یک مدرسه نگه داری از بچه ها هم نزدیکشون هست که صاحبش خیلی بچه ها را اذیت می کنه و زوج ما تصمیم به کمک کردن به یکی از بچه ها دارند .
خوب حال و هوای کتاب خیلی با کتاب قبلی متفاوت بود یک مقدار حوصله سربر و اون فضای طنز قوی هم نبود دیگه چهارچوب جذابی نبود ولی خوب نوشته شده قلمش قوی هست . برای من متوسط بود .
در زمان قدرت گیری نازی ها در آلمان کتاب های آقای توخولسکی را در آلمان می سوزونند تابعیت آلمانیش ازش گرفته می شه و به سوئد تبعید می شه .
قسمت های زیبایی از کتاب
او همه چیز من بود: محبوب،اپرای کمدی،مادر و همراه. هیچ وقت نفهمیدم که من برای او چه هستم .
هیچ چیز به اندازه اسامی جغرافیایی درک واقعی آدم را منحرف نمی کند ،اسامی ای که آرزوهای دیرین آدمی را در خود دارند و فوق العاده تداعی بهش هستند . بعد وقتی آدم بالاخره به آن جا می رسد می بسند تنها سایه ای از آنچه خیال می کرده باقی است .
بشر همیشه هم نوعان خود را آزار و شکنجه داده است و در هر دوره ای تنها شیوه ی آن تغییر کرده است .
زمانه طوری شده است که حتی وقتی شانس به ما رو می کند نسبت به آن بدگمانیم .
چه قدر خوب است آدم همدمی داشته باشد که بتواند سکوتش را با او سهیم شود .